واکاوی ویژگی های تئوری های پیچیدگی در طرح جامع (راهبردی-ساختاری) شهر تهران
اسفندیار زبردست
1
(
استاد تمام گروه برنامه ریزی شهری و منطقه ای- پردیس هنرهای زیبا- دانشگاه تهران
)
محمد امین سعیدی
2
(
گروه شهرسازی-پردیس هنرهای زیبا-دانشکده شهرسازی-تهران-ایران
)
کلید واژه: برنامه ریزی شهری, عدم قطعیت, سیستم پیچیده, تئوری های پیچیدگی, ویژگی های شهر پیچیده,
چکیده مقاله :
امروزه، شهرها، به عنوان یک سیستم باز، پویا و همراه با تغییرات مداوم پذیرفته شده اند. برنامه ریزی برای چنین پدیده ای نیازمند نگرشی است که توانایی رویارویی با این تغییر و تحول دائمی را داشته باشد. محوریت تئوری پیچیدگی بحث درباره این فرایند تغییر و دگرگونی دائمی است. در این تحقیق، با استفاده از ویژگی های سیستم های پیچیده، ماهیت شهر، مورد بررسی و شناسایی قرار می گیرد. با استفاده از بررسی و مرور نظرات صاحبنظران تئوری های پیچیدگی شهری، هشت مفهوم "مشارکت"، " پیش بینی کیفی"، " تکامل تدریجی"، ارتباط کنشگر و مکان"، خودسازماندهی"، " قوانین بازدارنده"، "بازنگری و اصلاح"و " تکامل تدریجی"به عنوان ویژگی های طرح های توسعه شهری برای رویارویی با عدم قطعیت وتغییرات دائمی شهر معرفی شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تلخیصی، این مفاهیم در طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته اند.
چکیده انگلیسی :
Todays’ cities are accepted as dynamic and ever-changing phenomena and are classified as “complex systems” in which Planning encounters with much “uncertainties”. In this kind of systems, absolute cognition of existing condition is impossible. In complex systems, “optimum” is not predictable. So, we cannot be sure about the existing condition of complex systems nor about the future and the consequences of our manipulation, then, how can we think of planning in this system? Complexity theories are about studying nonlinear dynamic complex systems. These theories deliver new approaches to study complex systems like cities. Complex systems have some common characteristics which introduces them. Openness, ever-changing, non-linear behaviors, non-equilibrium and being on the edge of chaos, self-organization, uncertainty, emergence and naturally unpredictability are some of these characteristics. Therefore, popular linear methods of planning don’t work for complex systems. In this article, eight key elements of urban planning process are proposed based on the complexity theories approaches. Qualitative prediction, gradual evolution (path dependence), actor-space relationship, actor cooperation, self-organization, inhibitor rules, ongoing evaluation, innovation and intuition are introduced with huge literature review as core characteristics of urban planning process. Afterward, in the latest Tehran master plan, use of these key words are analyzed. Summative qualitative context analyze method is used to do this. Tehran has been chosen since the importance of this city in Iran. Tehran is Iran’s capital and also economic center of Iran. It has about 8.7 million inhabitants in about 700 square kilometers area. Tehran has been known as “a problem” since more than fifty years ago. Three development plans are prepared for Tehran but problems like transportation, pollution and etc. are getting worth. Tehran is one of the most complicated cities in Iran, so, is selected as case study in this article. The latest development plan is selected because it is written that Tehran is a very complex problem in that and the plan is prepared with this consciousness. The results of the analysis show that Tehran Comprehensive Plan has not used the concept of gradual evolution, self-organization and innovation and intuition in its process of plan preparation. In the case of ongoing evaluation, just 1 process (each five years) is proposed. Cooperation (of citizens) been referred to mostly in the implementation part of the plan and not in preparation process of the plan. The concept of inhibitor rules are used in the plan, and the most refers to existing sanctioned rules, only 8 new rules are developed in the plan. Actor-space relationship is user 11 times in the plan. Qualitative prediction is used as some patterns and processes in the plan and the most are related to proposed stage. After all, it seems that eight key word proposed in this article are seldom used in Tehran comprehensive plan. In complex context of Tehran it is recommended to use complexity theory concepts to better understand the status-quo and the existing trends. Off course, this is not only the duty of preparation organizations but also all who are involved in the plan
واکاوی ویژگیهای تئوریهای پیچیدگی در طرح جامع (راهبردی-ساختاری) شهر تهران1
دکتر اسفندیار زبردست2*، مهندس محمد امین سعیدی3**
چکیده
امروزه، شهرها، به عنوان یک سیستم باز، پویا و همراه با تغییرات مداوم پذیرفته شده اند. برنامه ریزی برای چنین پدیده ای نیازمند نگرشی است که توانایی رویارویی با این تغییر و تحول دائمی را داشته باشد. محوریت تئوری پیچیدگی بحث درباره این فرایند تغییر و دگرگونی دائمی است. در این تحقیق، با استفاده از ویژگی های سیستم های پیچیده، ماهیت شهر، مورد بررسی و شناسایی قرار می گیرد. با استفاده از بررسی و مرور نظرات صاحبنظران تئوری های پیچیدگی شهری، هشت مفهوم «مشارکت»، « پیش بینی کیفی»، «تکامل تدریجی»، «ارتباط کنشگر و مکان»، «خودسازماندهی»، « قوانین بازدارنده»، «بازنگری و اصلاح»و « تکامل تدریجی» به عنوان ویژگی های طرح های توسعه شهری برای رویارویی با عدم قطعیت وتغییرات دائمی شهر معرفی شده اند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تلخیصی، این مفاهیم در طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران مصوب 1386 مورد بررسی قرار گرفته اند.
واژه های کلیدی
برنامهریزی شهری، عدم قطعیت، سیستم پیچیده، تئوریهای پیچیدگی، ویژگیهای شهر پیچیده
[1] * مقاله حاضر مســتخرج از رســاله دکترى محمد امین سعیدی در دانشگاه تهران با عنوان « تبیین ارتباط تئوریهای پیچیدگی و برنامهریزی شهری » به راهنمایى آقاى دکتراسفندیار زبردست مى باشد.
[2] ** استاد گروه شهرسازی دانشکده شهرسازی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
[3] *** پژوهشگر دکتری شهرسازی دانشکده شهرسازی ، دانشگاه تهران، تهران، ایران. (مسئول مکاتبات)
Email: aminsaeidi@ut.ac.ir
مقدمه
قریب به یک قرن است که بشر بهصورت خودآگاه به برنامهریزی محیطهای سکونتی خود پرداخته است. با بررسی نتایج حاصل از این تلاش انسان، به نظر میرسد موفقیت چندانی در خلق فضاهای سکونتی با کیفیت قابلقبول، حاصل نشده است. این عدمکفایت در برنامهریزی و طراحی شهری از دهه 60 با انتشار کتب و مقالاتی بهصورت جدی در جوامع علمی و حرفهای مطرح شد. جین جیکوبز و کریستوفر الکساندر از جمله کسانی بودند که به نتایج حاصل از طرحهای شهری، نقدهایی وارد کردند. منتقدان بر این باورند که این طرحها فاقد کارایی لازم هستند و نتایج حاصل از این نوع نگرش، توانایی ایجاد محیطهای سرزنده و فعال شهری را نداشته است.
تئوریهای کلاسیک و متداول شهرسازی، شهرها را همچون سیستمهای بستهای میبینند که به دنبال شرایط تعادل و سکون میباشند. تئوریهای کلاسیک مکانی نظیر تونن، دبر، کریستالر و لوش نمونههایی از این نگاه هستند. در این نوع برنامهریزی، رفتار و ويژگي سيستمها در قالب سيستمهاي خطي بررسي ميشود، گرچه برنامه ریزان، آگاهاند كه روابط واقعي، روابط غيرخطي هستند اما درك و برنامهريزي سيستمهاي غيرخطي، بسيار دشوار است. گرچه استفاده از روابط خطي در درك و بيان رفتار سيستمها از سهولت بيشتري برخوردار است ولي مدل ساختهشده با اين روش و پیشبینیهای مبتنی بر این رویکرد، با واقعيت تفاوت فاحشي خواهد داشت. متدهای کلاسیک شهرسازی معتقدند شهرها، قابل پیشبینی، قابلکنترل و قابلبرنامهریزی هستند (نظیر دیدگاه برنامهریزی عقلانی جامع) اما این روشها، منجر به تولید راهحلهای سادهانگارانه میشود.
وقوع تغييرات در شهر، اجتنابناپذير و سازگاري با تغييرات، كاري بس مشكل ميباشد. پرتغالی، مشخصه و ویژگی اصلی قرن بیستم را شور و هیجان بیسابقه از «تغییر» بیان میکند. شهرها در مرکز و محور این تغییر قرار گرفته و شکل و تجلی آن را شامل میشوند (Portugali, 2012a). سيستم برنامهريزي شهري بايد اين توانايي را داشته باشد كه پاسخ مناسبی برای تغییراتی که دائماً در شهر به وقوع میپیوندد داشته باشد. تغيير و تحول، جزئي از ماهيت سيستمهاي شهري ميباشد كه در هرگونه شناخت از شهر بايد ملحوظ گردد. در كنار هم قرار گرفتن تعداد بسيار زيادي مجموعه كه شامل روابط دروني و بيروني و تأثيرات مختلف بر هم هستند و تغييراتي كه جزئي جداييناپذير از اين مجموعه هستند، پيچيدگيهاي فراواني جهت برنامهريزي سيستمهاي شهري فراهم آوردهاند.
گرچه شهر، بهعنوان یک پدیده پیچیده، موضوعی پذیرفتهشده و غیرقابلانکار می باشد(Kotzebue, 2016 ; Crawford, 2016 Batty & Marshal, 2012;). اما در خصوص نحوه برنامهریزی در این شهر پویا و دائماً در حال تغییر، نظرات متفاوتی مطرح شده است. بررسی میزان تحقق و موفقیت طرحهای شهری نشانگر این است كه شهر و تحولات آن به شکل قطعی قابل پيشبيني نميباشد و پيشبينيهاي بلندمدت در این سیستم دائما در حال تغيير، ناممكن ميباشد. بنابراين اصل «عدم قطعيت» بايد بهعنوان ويژگي ذاتي هرگونه برنامهريزي، لحاظ گردد. از آنجا که امکان شناخت دقیق و کامل شهر، میسر نیست، پیش بینی حالت ایده آل و بهینه آن نیز امکانپذیر نیست، در چنین محیطی، اثرات مداخلات برنامه ریزی نیز قابل پیش بینی نمی باشد.
محوریت تئوری پیچیدگی بحث درباره این عدم قطعیت و فرایند تغییر و دگرگونی دائمی است. تغییر شتابان و ظهور اشکال جدید شهری ویژگی عصر حاضر جوامع شهری است. هیچگاه در طول تاریخ تکوین جوامع شهری چنین تحول و دگردیسی در شکل و محتوای شهر قابلتصور نبوده است. مجموعه ادبیات شهری جهان چه در کشورهای پیشرفته صنعتی و چه در کشورهای تازه صنعتی شده و درحالتوسعه، نشانگر تحول و دگردیسی بیسابقه در اشکال گوناگون پیکره شهرها و بهویژه کلانشهرها و ابر شهرها، در چند دهه اخیر بوده است (Soja,1987).
گرچه ممکن است پیچیدگی سیستمهای شهری، متفاوت با دیگر سیستمها باشد، اما تحقیقات اخیر نشان داده است که رویکردهای سیستمهای پیچیده برای شفاف کردن الگوها و اشاره به فرایندهای اساسی که پویایی سیستمهای شهری را هدایت میکنند مفید باشد
(Mc Phearson, 2016; Crawford, 2016). علی رغم کندی توسعه تئوری های پیچیدگی در علوم شهری، در دهه های اخیر، برای نشان دادن پیچیدگی سازمانمند شهرها، توافق در استفاده از این روش ها دیده می شود . امروزه بدنه ای معنی دار از تحقیقات علمی و دانشگاهی در خصوص چگونگی کاربرد این روش ها برای مدلسازی و شبیه سازی شهری شکل گرفته و در حال توسعه می باشد( Baynes, 2009).
با ديدگاههاي عقلايي صرف و نگرشهاي مكانيكي، بسياري رفتارهاي خلاق و پيچيده در سيستمهاي شهري، نامفهوم بوده و بهعنوان رفتارهاي مغشوش و بينظم ناخواسته، مطرح ميشوند. با توجه به نظريه پیچیدگی، معمولاً در پس آشوب ظاهري، نظم جديدي پنهان است كه براي چشمان عقلگرا، قابلرؤیت نيست. پس آنچه لازم است، شناخت نحوه کارکرد شهر و این سیستم پیچیده و پاسخهاي جديدي هستند كه متفاوت و زيركانه هستند و ما را به رفتارهاي پيچيده حساس ميكنند. در این تحقیق، از مبانی تئوری پیچیدگی، بهعنوان راهحلی جهت رویارویی با پدیده پویا و دائماً در حال تغییر شهر، استفادهشده است. با توجه به موارد مذکور، هدف این مقاله بهطور موجز به شرح زیر میباشد:
· معرفی مفاهیم مورد نیاز در تهیه طرح های شهری از منظر تئوری های پیچیدگی
· واکاوی ویژگیهای مذکور در طرح جامع (راهبردی-ساختاری) شهر تهران-1386
مبانی نظری
« سیستم »، مجموعهای پیچیده متشکل از بخشها و اجزای مرتبط، سازمان یافته و متشکل از اجزای مادی یا غیرمادی است که بهعنوان مجموعهای مرتبط و دارای تعاملات درونی، تشکیل یک کل را میدهند (McLoughlin, 1969). خاصيتهاي هر سيستم بهعنوان « کل » از تأثير متقابل اجزا و عناصر آن سيستم نشأت ميگيرد و وقتي سيستم را به اجزاي آن تفكيك كنيم، خاصيت خود را از دست ميدهد. بههمين دليل است كه سيستم، « کلی » است كه شناخت آن با تجزیهوتحلیل، امکانپذیر نميباشد. دیدگاه کلاسیک تئوری سیستمها، سه نوع از سیستمها را معرفی مینماید:
1- سیستم بسته: محیط بسته است و یک رابطه مستقیم «علت ـ معلول1» بین اجزای مختلف وجود دارد.
2- سیستمهای «بازخوردی2 »: رابطه علت ـ معلولی به علت وجود نوسانات داخلی و خارجی، غیرمستقیمتر است. به همین علت بر اساس نیاز، میباید بازبینیهایی در فرآیند صورت پذیرد.
3- سیستمهای شبکهای باز: ضعیفترین رابطه علت ـ معلول را دارند. این سیستمها بهشدت به بستر و زمینه خود وابسته هستند. در این نوع سیستمها، به علت تأثیرپذیری از اثرات خارجی، پویایی و انعطافپذیری وجود دارد.
در مسیر تکامل تئوری سیستمها و با تأثر از تئوری پیچیدگی، گونه چهارم سیستم با عنوان «سیستم پیچیده» ظهور کرد
(De Roo & Rauws, 2012). سیستمهای پیچیده با مفاهیمی نظیر آشوب، غیرخطی بودن، «ظرفیت سازگاری3» و تحلیل سیستمهای پویا معرفی میشوند (Urry, 2005) با ظهور این نوع نگرش، تغییری از تحلیلهای تقلیلگرایانه به تحلیل موضوعات پیچیده سازگار شونده که دارای نظمی نوین هستند _ نظمی بر روی لبه آشوب _ به وجود آمد.(شکل 1)
شکل 1. چهار گونه سیستم در تئوری سیستمها
(Source: De Roo & Rauws, 2012)
سیستمهای پیچیده، حیطهای چند رشتهای از پژوهش است که توضیح میدهد چگونه تعداد زیادی از موجودیتهای نسبتاً ساده، بدون برخورداری از هرگونه کنترلکننده مرکزی، خود را به شکل یک کل جمعی سازمان میدهند که الگوهایی را به وجود آورده و اطلاعات را به کار میگیرد و در مواردی تکامل یافته و یاد میگیرند (میچل، 1395). برخلاف قوانین ترمودینامیک که با سیستمهای فیزیکی و شیمیایی بهعنوان سیستمهای «بسته» که در تعادل گرمایی قرار دارند برخورد میکند، سیستمهای پیچیده، سیستمهایی هستند که به دور از تعادل دائماً (یا غیردائمی) در حال ورود انرژی، ماده و یا اطلاعات هستند .(Haken, 2012) سیستمهای پیچیده، با مفهوم «عدم قطعیت4» معرفی میشوند .(Batty& Marshal, 2012) در خصوص سیستمهای پیچیده، اطمینان از شناخت کامل اجزای تشکیلدهنده سیستم بسیار مشکل است بهعبارتدیگر نمیتوان مطمئن بود به شناخت کامل سیستم دستیافتهایم، بنابراین در صورت عدم شناخت وضعیت فعلی سیستم، پیشبینی آینده آن امکانپذیر نمیباشد.
نگاه تکاملگرایانه به شهرها اولین بار توسط گدس معرفی شد. او که یک زیستشناس بود شهرها را در یک بستر طبیعی اکولوژیکی میدید و برنامهریزی را راهی برای هدایت تکامل آن و نه «تعیین» آن .(Bettencourt, 2013) جیکوبز، شهرها را بهعنوان «پیچیدگی سازمانمند» معرفی میکند. مسائل با پیچیدگی سازمانمند با تولید و پیدایش ناهمگنی، اثرات متقابل مکانی وابسته، عدم تقلیلگرایی و عدم تعادل دائم، قابلشناسایی و توصیف میباشند. رویکردهای قطعیت محور و آماری نمیتوانند بهطور کامل تنوع و اهمیت اثرات متقابل و پویاییای که مشاهدات یکپارچه در یک سیستم پیچیده سازمانمند منجر میشوند را معرفی کنند (Baynes, 2009).
هر قدر که ما بخواهیم شهرها را نتیجهی اقدامات ساختارمندی بدانیم که توسط طرحها پیشنهادشدهاند، واقعیت این است که شهرهای بسیاری، نتیجه تغییرات برنامهریزی نشده هستند (Silva, 2016). مسئله شناخت شهری ناشی است از ویژگیهای اساسی اطلاعات در سیستمهای پیچیده که از تعداد وسیعی عوامل ناهمگون ساخته شده است. برنامه ریزان در عمل نمیتوانند هزاران شیوهای که افراد و شهروندان برای توسعه فضاهای شهری مورداستفاده قرار میدهند را شناسایی کنند .(Bettencourt, 2013) گرچه، شهرها، ذاتاً بهعنوان سیستمی پیچیده شناسایی میشوند، برنامهریزی آنها بهصورت تاریخی، با کاهش پیچیدگی همراه بوده است (Marshal, 2012). این موضوع به علت عدم وقوف کارشناسان مسائل شهری به پیچیدگی شهری نیست بلکه استفاده از روشهای تقلیلگرایانه سهولت بیشتری برای ذهن انسان دارد لذا روشهای تقلیلگرایانه و استفاده از مدلهای خطی در برنامهریزی شهری بسیار مورداستفاده قرار میگرفته است.
امروزه، شهرها بهعنوان سیستمهای پیچیده که رفتار و سازمان آنها در حال تکامل است طبقهبندی میشوند (Allen, 2012). جوامع انسانی، نمونهای از ساختارهای پیچیده با تعاملات چندگانه و روابط غیرخطی هستند که در آنها چرخههای بازخورد مستقیم و غیرمستقیم متعددی شکلگرفتهاند ((Hayek, 1967. سیستمهای پیچیده، نگاه جدیدی به سیستمهای انسانی را معرفی مینماید. در این نگاه، پدیدههای فاقد تعادل و سکون بسیار پراهمیت هستند و درکی جدید از ظهور طبیعی ساختار و سازمان در سیستمهایی با عناصر مستقل مرتبط معرفی مینماید.
ویژگیهای شهر پیچیده
تاکنون وفاق کاملی بر روی مفهوم و تعریف پیچیدگی حاصل نشده (میچل، 1395Haken, 2012;)، لذا بهمنظور تشریح پیچیدگی در پدیدههای مختلف، از ابعاد و ویژگیهای مشترک بیانگر وجود پیچیدگی استفاده میشود. در خصوص شهر نیز، وضعیت همینگونه است و صاحبنظران مختلف برای معرفی شهر بهعنوان یک پدیده پیچیده از ویژگیهای مختلفی استفاده نمودهاند. قرار نیست هیچ مجموعهی واحدی از اصول در تمامی سیستمهای پیچیده حاکم باشد؛ لذا استفاده از اصول مشترک به جای اصول عمومی پیشنهاد می شود. کشف اصول مشترک ممکن است بخشی از چرخه بازخورد در پژوهش پیچیدگی باشد (میچل، 1395). افراد مختلف با توجه به ديدگاه خود، ويژگيهاي مختلفي از این سیستمها ارائه كردهاند.
· شهر پیچیده، یک سیستم پویا، باز و زنده: غالب صاحبنظران، شهر را به یک موجود زنده تشبیه کردهاند (Geddes, 1949; Bettencourt, 2013). تغییر و تحول، از ویژگیهای ذاتی موجودات زنده است (Purtugali, 1999 ; Hillier, 2012)، از دیگر ویژگیهای شهر بهعنوان یک سیستم، «باز» بودن آن است بدین معنی که شهرها دائماً در حال تبادل ماده، انرژی و اطلاعات میباشند (Haken, 2012).
· شهر پیچیده، دارای رفتار غیرخطی: در سیستمهای پیچیده از جمله شهر، با وقوع تغییرات، هم ساختار و هم عملکرد سیستم، دچار تغییر میشود .(De Roo & Rauws, 2012) این تغییرات، غیر قابل پیش بینی بوده و لزوما متناسب با حجم و نوع ورودی سیستم نمی باشند.
· شهر پیچیده، پدیدهای دائماً در تلاطم و بر روی لبه آشوب: شهرها، سیستمهای بازی هستند که همواره در شرایط «به دور از تعادل» و «بر روی لبه آشوب» قرار دارند .(portugali, 2012a) در هرگونه برنامهریزی برای این پدیده متلاطم، این ویژگی میباید مدنظر قرار گیرد. برنامهریزی شهری باید بتواند به این تغییر دائمی و ظهور ویژگیهای شهری جدید، پاسخی مناسب دهد.
· شهر پیچیده، تاب آور، دارای ظرفیت خودسازماندهی: خودسازماندهی بهعنوان ایدهای برای توضیح فرایندهای شهری مطرحشده است. ابتکارات خودسازماندهی میتواند بهعنوان پاسخی سازگار شونده به نیازها و اهداف شهروندان مطرح باشند (Mc.Phearson, 2016; Silva, 2016). شهر، سازگار میشود و استراتژیهای متنوع، رفتارهای بهینه نشده، اطلاعات نادرست، دخالتهای نابجا را اصلاح میکند .(De Roo & Rauws, 2012; Allen, 2012) خودسازماندهی باعث میشود شهر در مقابل تغییرات، پاسخ و عکسالعمل متناسب را از خود بروز دهد.
· شهر پیچیده، متشکل از عناصر نسبتاً ساده که مطابق با قوانین سادهای عمل میکنند: یک شهر، یک محیط مصنوع بزرگمقیاس است که از اجزای مصنوع کوچکتر نظیر ساختمانها، پلها، راهها ساختهشده که هر یک از آنها از اجزای مصنوع کوچکتری ساختهشدهاند و به همین ترتیب ... (Portugali, 2012a). در چنین بستری، گرچه با تعداد متعددی سیستم و زیرسیستم روبرو هستیم؛ اما غالب این سیستمها بر اساس قوانین سادهای به فعالیت میپردازند.
· شهر پیچیده، سرشار از عدم قطعیت: سیستمهای پیچیده، با مفهوم عدم قطعیت معرفی میشوند. سیستمهای پیچیده سیستمهایی هستند که همواره درباره کامل بودن آنها، غیرمطمئن هستیم (Batty&Marshal, 2012). بهعبارتدیگر، هیچگاه نمیتوان از شناخت کامل سیستمهای پیچیده اطمینان حاصل نمود. با عدم اطمینان از شناخت سیستم نمیتوان راجع به حالت بهینه آن و پیشبینی آینده سیستم صحبت نمود.
· شهر، واجد پدیده نوظهوری: «نوظهوری5» یعنی سیستم پیچیده، ویژگیهایی از خود نشان میدهد که حاصل مجموع ویژگیهای عناصر و زیرسیستمهای تشکیلدهندهی آن نیست(Crawford, 2016). این ویژگی را با کلماتی نظیر وجود «افزونگی6» (Mc.Phearson, 2016) و یا «همافزایی7» (Marshal,2012) نیز معرفی مینمایند. درواقع، با بروز نوظهوری، پدیده، تغییر ماهیت میدهد و سیستم و پدیدهای جدید ظهور مینماید.
· شهر پیچیده، با پیشبینیناپذیری ذاتی: تجربه برنامهریزی در جهان به اثبات رسانده است که امکان پیشبینیهای درازمدت برای اجزاء متنوع حیات اجتماعی در هر محدوده از جمله شهر وجود ندارد. این پیشبینیناپذیری، ویژگی ذاتی سیستمهای پیچیده است (Moroni, 2015; Portugali, 2012b; Innes & Booher, 2010؛ میچل، 1395). اثرات مداخله در خروجی سیستمهای پیچیده، حداقل در جزییات، غیرقابلپیشبینی است. عدم توانایی در تعریف دقیق شرایط اولیه، رفتار انطباقپذیر توسط عناصر سیستم و نوظهوری، پیشبینیناپذیری را توضیح میدهند (Crawford, 2016). این موضوع، ناشی از ضعف دانش و نقص تکنولوژی نیست، بلکه به ویژگیهای ذاتی ذهن ما و دنیای پیرامون مرتبط است.
مجموعه ویژگیهای بالا بهصورت خلاصه در جدول 1 ارائهشده است.
ردیف | ویژگی | صاحبنظران |
---|---|---|
1 | یک سیستم پویا، باز و زنده | Alexander, 1965; Portugal, 2012a; Crawford, 2016; Baynes, 2009; Batty&Marshal, 2012; Bettencourt, 2013; Haken, 2012 |
2 | دارای رفتار غیرخطی | De Roo & Rauws, 2012; Crawford, 2016; Batty&Marshal, 2012; Hillier , 2012; Hayek, 1967; Portugali, 2012b |
3 | پدیدهای دائماً در تلاطم و بر روی لبه آشوب | Allen, 2012; De Roo and Rauws, 2012; Baynes, 2009; Batty&Marshal, 2012; portugali, 2012a; Kotzebue, 2016 |
4 | تاب آور، دارای ظرفیت سازگاری | De Roo and Rauws, 2012; Moroni, 2015; Crawford, 2016; Allen, 2012; Hayek, 1967; Silva, 2016; Mc.Phearson, 2016; Purtugali, 1999؛ میچل، 1395 |
5 | متشکل از عناصر نسبتاً ساده که مطابق با قوانین سادهای عمل میکنند | Haken, 2012; Geddes, 1949; Portugali,2012; Moroni, 2015; Gershenon, 2008; Baynes, 2009; Mc.Phearson, 2016; Kotzebue, 2016; Alexander,1965; Marshal, 2012; Healy , 2007؛ میچل، 1395 |
6 | سرشار از عدم قطعیت | Batty&Marshal, 2012; Baynes, 2009; Marshal, 2012; Hayek, 1967; Haken, 2012 |
7 | واجد پدیده نوظهوری | Crawford, 2016; Batty&Marshal, 2012; Hayek, 1967; Mc.Phearson, 2016; Marshal, 2012؛ میچل، 1395 |
8 | با پیشبینیناپذیری ذاتی | Crawford, 2016; Batty&Marshal, 2012; Hayek , 1967 &1987; Moroni,2015; portugali, 2012a; Hillier , 2012; Mc.Phearson, 2016; Innes & booher, 2010 |
ویژگیهای طرح شهری پیچیده
گرچه در بیست سال اخیر، در استفاده از مفاهیم تئوری های پیچیدگی، پیشرفت هایی حاصل شده است، اما هنوز فاصلهی قابل توجهی میان تئوریها و مدلهایی که برای درک شهرها از تئوری پیچیدگی استفاده کردهاند و نحوهی استفاده از آنها در عمل وجود دارد. (Batty & marshal, 2012) ارنست الکساندر معتقد است مطالعات آینده بهتر است کمتر راجع به فراتئوریهای برنامهریزی بوده و بیشتر در جستجوی چگونگی کاربردی نمودن آنها در مقیاس کوچک پروژههای اجرایی شهری باشد. (Alexander, 2012). در ادامه، ویژگی ها و مفاهیم مطرح شده در تئوری های پیچیدگی، در جهت رویارویی با تغییرات دائمی شهرها معرفی شده اند:
-پیشبینی کیفی: در برنامهریزی، هدف از شناخت هر پدیده و سیستم، درنهایت هدفگذاری و پیشبینی آینده سیستم میباشد. نکته کلیدی در خصوص سیستمهای پیچیده این است که وقتی ما در خصوص ساختارهای پیچیده صحبت میکنیم، امکان «توضیح8»جزییات وجود ندارد و تنها میتوان راجع به «قوانین9» توضیح داد (Hayek,1967). در سیستمهای پیچیده نظیر شهر، تنها امکان پیشبینی طیف وسیعی از الگوها امکانپذیر است. پس با توجه به امکانناپذیری پیشبینی دقیق در مورد سیستمهای پیچیده تنها پیشبینیهای کیفی در مورد آنها امکانپذیر است (Moroni, 2015).
- تکامل تدریجی (وابستگی به مسیر): با توجه به ویژگیهای شهر از جمله تغییرات دائمی، در طرح شهری میباید امکان ارائه پاسخ به تغییرات احتمالی در نظر گرفته شود لذا میباید یک فرایند دائمی تنظیم شود که در هر آن، امکان تدارک پاسخ مناسب برای تغییرات و کمک به تکامل سیستم را دارا باشد. وابستگی به مسیر در توسعه شهری «احتمالات رفتارهای انطباق پذیر، خودسازماندهی و تنوع توسعههای محتمل» را شکل میدهند (De Roo & Rauws, 2012). این امکان تکامل تدریجی میباید بهعنوان یک ویژگی در طرح شهری لحاظ گردد.
-ارتباط کنشگر و مکان (فضا): در هرگونه برنامهریزی میباید ارتباط انسانها، فعالیتها و بستر فیزیکی برنامهریزی دیده شود. پویایی و استقلال «مکان»، باعث به وجود آمدن بخشی از پیچیدگی شهر میشود (Kotzebue, 2016). ویژگیهای محیطی و بهرهوران محلی در فرایند برنامهریزی به شکل فزایندهای درهمتنیدهاند (Crawford, 2016). کوتزبو، «تئوری مکانمبنا10» را بهعنوان نسخهای برای شناسایی ارتباط میان کنشگران و فضا معرفی مینماید (Kotzebue, 2016). در برنامهریزی شهری میباید قطعاً به نحوه ارتباط و نوع رابطه میان کنشگران شهری و بستر فیزیکی برنامهریزی توجه شود چراکه در غیر این صورت، طرح پیشنهادی، کارایی لازم برای پاسخ به تغییرات و پیچیدگیهای شهری را نخواهد داشت.
-مشارکت کنشگر: غالب صاحبنظران تئوریهای پیچیدگی، توسعه تئوریهای «برنامهریزی مشارکتی11» که برنامهریزی را بهعنوان مکالمه و گفتگویی بین بازیگران و کنشگران میبیند، متأثر از دیدگاههای پیچیدگی میدانند (Batty & Marshal, 2012; Purtugali, 1999). این گروه معتقدند تعامل و مشارکت برای شناسایی اهداف برنامهریزی، ضروری است و تنها راه رسیدن به اهداف مشترک، مشارکت همه گروههای بهرهور شهری است.
-خودسازماندهی (راهحلهای انطباقی): تولید راهحلهای «انطباقی12» (الکساندر، 1381)، یکی از ویژگیهای طرحهای شهری مطلوب برای رویارویی با مسائل پیچیده شهر است. تصمیمات اخذشده در هریک از مراحل توسعه شهری و یا به عبارتی، پاسخهای طرح شهری به هریک از مسائل شهری، کاملاً متأثر از موقعیت شهر در «مسیر توسعه» (De Roo & Rauws, 2012) است و با توجه به این شرایط، غالباً نمیتوان پاسخهای از پیش تعیینشده دقیق برای مشکلات شهری یا نیازمندیهای شهری، تدارک دید.
- استفاده از قوانین بازدارنده: در بررسی آراء صاحبنظران در خصوص نحوه برخورد با پیچیدگیهای شهری، یک وفاق عمومی بر استفاده از تعدادی قوانین غالباً بازدارنده به چشم میخورد. اینگونه قوانین عموماً بازدارنده و نهیکننده هستند و درواقع، امکان انعطافپذیری طرح با رعایت استانداردها و ملزومات کارشناسی را فراهم میآورد. در متون مختلف، اسامی متفاوتی برای اینگونه ضوابط استفادهشده است که از آن جمله میتوان به «قوانین بازدارنده»، «قوانین کنترل توسعه»، «قوانین فضایی دقیق»، «قوانین نسبی» و «قوانین ساده و جهانی» اشاره نمود. این قوانین میتوانند از هنجارهای بومی و یا جهانی اخذ و ارائه شوند. بر اساس اجرایی شدن این قوانین، نظم پویایی، در طول زمان بهصورت ناخودآگاه پدید خواهد آمد.
-بازنگری و اصلاح دائمی: در طول فرایند برنامهریزی برای محیطهای شهری استفاده از یک چرخه بازنگری و اصلاح دائمی، اجتنابناپذیر میباشد. در طول فرایند میباید دائماً اهداف، شاخصها، ابزارها، سیاستها و... ارزیابیشده و در صورت لزوم، اصلاح شوند. یک ارزیابی دائمی میتواند به شناخت بستر برنامهریزی و فرایندهای تعاملی جاری در سیستم شهری کمک کند. وقتی فرایند برنامهریزی و اجرا دائماً ارزیابی شود، کنشگران قادر به مدیریت پیچیدگی خواهند بود(Kotzebue, 2016) . این ارزیابی مداوم میتواند در فرایند برنامهریزی شهری که امکان پیشبینی کامل خروجیها ممکن نیست، مفید میباشد.
-ابتکار، اکتشاف و شهود: با توجه به ویژگیهای محیطهای شهری، تنظیم یک فرایند از پیش تعیینشده بهمنظور رویارویی با تغییرات محیطهای شهری، غیرممکن میباشد. در محیطهای شهری، پایداری، نتیجه وجود ظرفیت اکتشاف و تغییر است (Allen, 2012). در راستای رویارویی با پیچیدگی محیطهای شهری، هر سیاستی میباید بیشتر مبتنی بر اکتشاف و ابتکار و شهود باشد تا صرفاً بر اساس حقایق علمی (Crawford, 2016). با توجه به این شرایط، شناخت هرچه دقیقتر از بستر برنامهریزی، راه را برای ایجاد فرصتهای بروز ابتکارات و اکتشافات مختص هر محیط فراهم میآورد.
ویژگیهای طرح شهری مطلوب از دیدگاه تئوریهای پیچیدگی در جدول2 ارائهشده است.
جدول 2. ویژگیهای طرح شهری مطلوب از دیدگاه تئوریهای پیچیدگی
صاحبنظران | ویژگی |
Batty&Marshal, 2012; portugali, 2012; Crawford, 2016; Purtugali, 1999; Colander& Kupers, 2014; Forester,1999;Healey, 2007; Innes & booher, 2010; Kotzebue, 2016; Marshal, 2012; Crawford, 2016; Silva, 2016 ;Talviti, 2009; Talen, 2015 | مشارکت |
Moroni, 2015; Crawford, 2016; Batty&Marshal, 2012; Hayek , 1967; Hayek ,1987; Hillier , 2012; portugali, 2012a | پیشبینی کیفی |
Alexander, 1965; Bettencourt, 2013; Geddes, 1949; jacobs, 1961; De Roo & Rauws, 2012; Purtugali, 1999; Marshal, 2012 | تکامل تدریجی |
Kotzebue, 2016; De Roo & Rauws, 2012; Portugali, 2012b الکساندر, 1381؛ | ارتباط کنشگر و مکان |
Hayek, 1967; Silva, 2016; Mc.Phearson, 2016; De Roo & Rauws, 2012; Crawford, 2016; Purtugali, 1999; Moroni,2015; Batty&Marshal, 2012 الکساندر, 1381؛ | خودسازماندهی |
Hayek, 1967 &1987; Moroni, 2015; Marshal, 2012; Portugali, 2012; Silva, 2016; Crawford, 2016 | قوانین بازدارنده |
Kotzebue, 2016; Crawford, 2016 | بازنگری و اصلاح |
Bettencourt, 2013; Batty, 2007; Colander& Kupers, 2014 | ابتکار، اکتشاف شهود |
معرفی شهر تهران و ویژگیهای آن
پس از استخراج ویژگیهای طرح شهر پیچیده، در این بخش، به واکاوی مفاهیم پیشگفته در طرح جامع (راهبردی-ساختاری) شهر تهران (1386) پرداخته میشود تا چارچوب نظری تحقیق بر اساس ویژگیهای نمونه طرح تهران، تدقیق شود. علت انتخاب طرح جامع تهران، ویژگی خاص شهر تهران و رویکر خاص مطرح شده در طرح آن می باشد. در ادامه، ویژگی های شهر تهران و طرح«ساختاری_راهبردی» آن به اختصار ارائه می شوند:
شهر تهران با وسعتی قریب به 700 کیلومترمربع و جمعیتی در حدود 8.7 میلیون نفر (مرکز آمار ایران، 1395)، بهعنوان پایتخت ایران، بیش از نیمقرن است که بهعنوان یک «مسئله» شناخته شده و موردبررسی قرار میگیرد. در اوایل دهه چهل شمسی، تهران که تا آن زمان، نماد مدرنیسم و مایه افتخار ایران بود به شکل «یک مشکل» مطرحشده میشود. بعد از سرشماری سال 1335، اولین آمار رسمی، حقایق تازهای از تهران را به نمایش میگذارد. به همین مناسبت، در سال 1341، اولین سمینار درباره بررسی مسائل اجتماعی تهران برگزار میشود. در مقدمه مجموعه مقالات سمینار «رشد و توسعه ناهماهنگ شهر تهران در زمانی بسیار کوتاه »بهعنوان «مشکل مهم» تهران مطرح میشود. از جمله مشکلات مطرحشده در این سمینار عبارتند از:
افزایش جمعیت شدید تهران، مهاجرت شدید به تهران، تمرکز کلیه شئون مملکتی در رشتههای اقتصادی، اداری، فرهنگی، بهداشتی و سایر امور اجتماعی و عمرانی در تهران، سکونت (سهم مسکن از هزینه خانوار به 12.3 درصد رسیده است) و کیفیت آن، سفتهبازی و سوداگری زمین، تمرکز شدید دستگاههای اداری در تهران (جمعیت کل شاغلان در تهران، 180 هزار نفر و جمعیت کارمندان، 120 هزار نفر است)، عدم وجود یک طرح عمومی شهرسازی، افزایش جرم، فحشا و خودکشی در تهران، انحطاط بخش قدیمی شهر تهران، افزایش بیماریهای روانی و مشکل رفتوآمد در خیابانهای تهران (سیاسی، 1341).
اکنون برای شهر تهران، سه طرح جامع (توسعه و عمران و بازنگری) تهیهشده است. اولین طرح در دهه 40 و پس از برگزاری اولین سمینار بررسی مسائل اجتماعی تهران، دومین طرح در دهه 70 و سومین طرح در دهه 80. از میان مشکلات مطرحشده در سمینار سال 1341، موضوع فقدان طرح جامع تهران، مرتفع شده است؛ اما آیا طرحهای جامع شهری توانستهاند بر سایر مشکلات تهران، اثرات مثبت و بازدارندهای داشته باشند؟
در طرح جامع سوم تهران که در سال 1386 مصوب شده است، مسائل اساسی تهران، توسعه بیبرنامه طی ربع قرن گذشته، ناتوانی در ایفای نقش ملی و فراملی، آلودگي شديد هوا، ترافيک فرساينده، آسيبپذيري زياد در برابر زلزله احتمالي، کمبود چشمگير فضاهاي عمومي و خدمات شهري، کاهش آسايش و ايمني نواحي مسکوني، پراکندگي و ناکارآمدي نواحي کار و فعاليت، ناهنجاريهاي فرهنگي و اجتماعي، نابساماني سيما و منظر شهري و... مطرحشده است.
به نظر میرسد علیرغم تهیه طرحهای توسعه شهری برای شهر تهران، بر مشکلات آن افزودهشده است. طرح جامع (راهبردی_ساختاری) سوم تهران، حاصل همکاري و همگرايي چشمگير نهادهای حرفهای (22 مشاور شهرسازی، یک مشاور فرانسوی، کارشناسان متعدد)، وزارت راه و شهرسازی، شهرداری تهران و شورای راهبری طرح بوده است. این طرح، سندي راهبردي براي توسعه پايدار و هماهنگ کلانشهر تهران است. مأموريت اصلي آن، تهيه اسنادي براي هدايت و کنترل توسعه شهر، بهویژه کنترل «تحولات کالبدي » و نحوه استفاده از اراضي بوده است (بومسازگان، 1386 الف). با توجه به اشاره به ادبیات راهبردی- ساختاری و توجه به مفاهیمی نظیر «تحولات شهری»، «انعطافپذیری»، «مشارکت» و ... در ادبیات طرح که ناشی از پیچیدگی تهران است، در این مقاله، نگرش طرح جامع سوم تهران به مسئله پیچیدگی شهری و نحوه کاربست این مفاهیم در طرح مورد ارزیابی قرار میگیرد.
روش تحقیق
در این تحقیق، ابتدا با مرور ادبیات جهانی، ویژگیهای طرح مطلوب شهری با استفاده از ادبیات و مفاهیم تئوریهای پیچیدگی، استخراج گردیده، سپس این مفاهیم با استفاده از روش «تحلیل محتوای کیفی تلخیصی13»در طرح جامع تهران، واکاوی شده و موردسنجش قرارگرفتهاند. در این روش، عبارت ها و کلمات نشانگر مفهوم مورد نظر، شناسایی و مورد سنجش کمی و کیفی قرار می گیرند. هدف این روش، سنش نحوه کاربرد مفاهیم در متن، می باشد. تحلیل کردن براي نمود یک کلمه یا مضمون ویژه در متن، نشانی از تحلیل محتواي واضح و مشخص است .(Potter&Donnerstein, 1999) تحلیل محتوای کیفی اصالت و حقیقت داده ها را به گونه ای ذهنی و به روشی علمی تفسیر می کند. اعتبار این تحلیل به وسیله یک فرایند رمز گذاری نظام مند، تضمین می شود.
تحلیل محتواي کیفی با رویکرد تلخیصی میتواند به آنسوی شمارش که همان تحلیل محتواي پنهان و نهفتۀ موجود در کلمات است، نیز برود. تحلیل محتواي پنهان به فرایند تفسیر محتوا مربوط میشود. در این نوع تحلیل، تمرکز روي کشف معانی اصولی واژه یا مضامین آن است (Babbie,1992). در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تلخیصی و با استفاده از مفاهیم مستخرج از چارچوب نظری، نگرش طرح جامع به یک طرح مطلوب مورد واکاوی قرار میگیرد. به این منظور، برای هریک از مفاهیم هشت گانه، جدولی مشابه جدول3 طراحی شده و سنجش کلیه مفاهیم در قالب آن انجام شده است.
جدول 3. جدول عام سنجش مفاهیم 8 گانه
| کلمه کلیدی | ترکیب کلمه | زمینه کاربرد | سطح | علت (نحوه استفاده) | بخش | سند | صفحه |
1 | شهروند | حقوق شهروندي | چشمانداز توسعه شهر تهران | شهر تهران | 6-1- تهران؛ شهري روان با رفاه عمومي و زيرساختهاي مناسب، همراه با تعديل نابرابريها و تأمين عادلانه کليه حقوق شهروندي | چشمانداز توسعه شهر تهران | سند اصلی | 1 |
سپس بر اساس محتوای هریک از مفاهیم، جدول مختص آن مفهوم با توجه به محتوای آن طراحی شده است. در جدول 4 یک نمونه از جدول مرتبط با موضوع «مشارکت» ارائه شده است.
جدول 4. جدول سنجش نحوه استفاده از مفهوم مشارکت
شماره صفحه | سند | بخش | نوع مشارکت | به چه منظور | با چه کسی(نهادي)2 | با چه کسی1(نهادي) | مشارکت چه کسی(نهادي) | علت(نحوه استفاده) | ترکیب کلمه | کلمه کلیدی |
30 | سند اصلی | 8- شرايط تحققپذيري طرح | تهیه طرح | در وضع هرگونه ضابطه، دستورالعمل، اعلام برنامهها و اعمال سياستهاي اقتصادي | مجلس | دولت | شوراي اسلامي شهر تهران | (2): مشارکت دادن شوراي اسلامي شهر تهران در وضع هرگونه ضابطه، دستورالعمل، اعلام برنامهها و اعمال سياستهاي اقتصادي توسط دولت و مجلس محترم، در امور مرتبط با مديريت شهري و مؤثر در عرضه و تقاضاي زمين شهري و مسکن در شهر تهران، هماهنگ با راهبردهاي مصوب طرح جامع. | مشارکت دادن شوراي اسلامي شهر تهران | مشارکت |
تحلیل محتوای طرح جامع شهر تهران بر اساس مفاهیم چارچوب نظری
بر اساس مفاهیم چارچوب نظری، کلمات کلیدی (رمز) مورد جستجو در اسناد طرح جامع تهران، 8 عبارت «مشارکت»، «پیشبینی کیفی»، «تکامل تدریجی»، «ارتباط کنشگر و مکان»، «خودسازماندهی»، «قوانین بازدارنده»، «بازنگری و اصلاح» و « ابتکار، اکتشاف شهود » بودهاند. در تحلیل محتوای کیفی تلخیصی، کلمات کلیدی مرتبط با هر رمز، قبل (بعد از مرور ادبیات موضوع) و حین تحلیل محتوا شناسایی و معرفی میشوند (Hsieh & Shannon, 2005). در ابتدا، زیرمجموعههای تشکیلدهنده این کلمات با مراجعه به ادبیات جهانی به ترتیب زیر شناسایی شدند. با توجه به اینکه کلمات کلیدی مستخرج از ادبیات جهانی با محوریت تئوریهای پیچیدگی استخراجشدهاند و ممکن بود مفاهیم بهکاربرده شده متناظر با این مفاهیم در طرح جامع تهران، با ادبیات متفاوتی مورداستفاده قرارگرفته باشند، لذا با مطالعه اسناد طرح جامع تهران، واژههای مورد جستجو، تدقیق شده و واژههای مکمل، به این مجموعه اضافه شدند.
با توجه به اینکه سند مصوب طرح جامع، غالباً به پیشنهادات طرح، اختصاصیافته است و ردپای اصول حاکم بر این پیشنهادات در این سند موجود نیست، از اسناد پشتیبان طرح جامع با عنوان «سنتز» که مشتمل بر 2 جلد است برای واکاوی مفاهیم استفادهشده است. با توجه به اینکه در خصوص «قوانین بازدارنده» شواهد کافی در سند مصوب وجود داشت، در این خصوص صرفاً از محتوای سند مصوب استفادهشده است. در جدول5، تعداد دفعات استفادهشده از هریک از کلمات در هریک از اسناد بررسیشده، آورده شده است.
جدول 5. دفعات استفاده از هریک از کلمات در اسناد طرح جامع تهران
سنتز 2 | سنتز 1 | سند اصلی | کلمات بررسیشده | کلمه کلیدی | ردیف |
---|---|---|---|---|---|
| | | مشارکت | مشارکت | |
| | | همکاری | ||
| | | تعامل | ||
| | | وفاق | ||
| | | جمع | ||
| | | پیشبینی کیفی | پیشبینی کیفی | |
| | | فرایند | ||
| | | الگو | ||
| | | جمع | ||
| | | تکامل (تدریجی) | تکامل تدریجی | 3 |
| | | شهروند | ارتباط کنشگر و مکان | 4 |
| | | کنشگر | ||
| | | بهرهور | ||
| | | جمع | ||
| | | راهحلهای انطباقی | خودسازماندهی | 5 |
| | | بازخورد | ||
| | | خودسازماندهی | ||
| | | جمع | ||
| | | ضوابط | قوانین بازدارنده | 6 |
| | | دستورالعمل | ||
| | | قانون | ||
| | | قوانین | ||
| | | مقررات | ||
| | | جمع | ||
| | | بازنگری | بازنگری و اصلاح | 7 |
| | | اصلاح | ||
| | | جمع | ||
| | | ابتکار | ابتکار، اکتشاف شهود | 8 |
| | | شهود | ||
| | | اکتشاف | ||
| | | جمع |
یافتهها
در جدول 5، صرفاً تعداد استفاده از کلمات ارائهشده است. با بررسی محتوای اسناد مشخص شد برخی از عبارات و جملهها، چندین بار تکرار شدهاند و یا استفاده از کلمات، در مواردی با مفاهیم مبانی نظری، متفاوت میباشد. با توجه به این موضوعات، عبارتهای تکراری و یا غیر مرتبط با مفاهیم مبانی نظری از تحلیلها حذف شدند. پس از بررسی مفاهیم هشتگانه فوق در اسناد طرح جامع، خلاصه نتایج بهدستآمده به این شرح است: در خصوص مفاهیم « ابتکار، اکتشاف شهود »، «خودسازماندهی» و «تکامل تدریجی» هیچ اشارهای صورت نگرفته است. در خصوص «بازنگری و اصلاح» ، بیشترین تأکید بر اصلاح قوانین (قوانین، آییننامهها و مصوبهها) بوده است و 10 مورد از 22 مورداستفاده به این موضوع اشاره دارد. اصلاح شبکه دسترسی با 5 مورداستفاده در رتبه بعدی قرار دارد و تنها در یک مورد این اصلاحات بهصورت متناوب و دورهای (هر پنج سال) پیشنهادشدهاند. در مورد «قوانین بازدارنده» درمجموع، 97 مورداشاره شده است که در 69 مورد به قوانین موجود اشارهشده است و در 20 مورد، قوانین جدیدی پیشنهادشده است. از 20 مورد فوق، 8 قانون جدید، معرفیشدهاند و 12 مورد به آینده موکول شدهاند. موضوع «ارتباط کنشگر و مکان»، 11 بار در طرح جامع تهران به کار گرفتهشده است. بیشترین اشاره در بخشهای «ساماندهی عمران و توسعه شهری تهران»، «راهبردهای توسعه شهر» و «ايده ساختاري توسعه و سازمان فضايي شهر تهران» بوده است. مفاهیم مرتبط با «پیشبینی کیفی»، 51 بار در اسناد موردبررسی، استفادهشده است. در 35 مورد، مفاهیم مرتبط (الگوها و فرایندها) تعریفشده و معرفی گردیدهاند. از این 35 مورد، 21 مورد مربوط به پیشنهادات طرح است و 14 مورد به الگوها و فرایندهای موجود اشاره داشته است. 21 مورد پیشنهادی، مربوط در قالب موارد مرتبط با فرایند برنامهریزی نظیر «فرایند برنامهریزی توسعه شهری» (بومسازگان، 1386 ب)، «فرآيند تصمیمسازی و تصمیمگیری» (همان) و یا «الگوهاي نوين برنامهریزی توسعه شهري» (همان) (9 مرتبه)، موارد مرتبط با مسائل کالبدی نظیر «الگوهاي فضايي – کالبدي» (همان)، «الگوي شبکهای» (همان) و یا «الگوی بافت» (بومسازگان، 1386 پ) (7 مرتبه) و موارد مرتبط با فرایندهای اجرایی نظیر «الگوي عمل» (همان) و «فرایند تهیه و تأمین خدمات موردنیاز» (همان) (5 مرتبه) مورداستفاده قرارگرفتهاند. مفهوم «مشارکت» در اسناد بررسیشده، 44 بار مورداستفاده قرارگرفته است. از موارد فوق، در 15 مورد، هدف از مشارکت، تهیه طرح جامع بوده است، در 13 مورد، مشارکت در اجرا و تحقق طرح، مدنظر بوده است، در 11 مورد، استفاده از مفاهیم در راستای تعریف موضوع و مرتبط با ادبیات «مشارکت» بوده است و در 5 مورد در خصوص موارد غیر مرتبط با طرح جامع –نظیر کاهش سرانه مصرف آب شهر تهران (بومسازگان،1386 الف) - بوده است. علیرغم اشارات متعدد در طرح جامع به رویکرد مشارکتی، در اسناد طرح جامع، هیچ اشارهای به «مشارکت مردم و یا شهروندان» نشده است. بر اساس اسناد بررسیشده، نهادهای مشارکتکننده در تهیه طرح جامع عبارتند از: شوراي اسلامي شهر تهران، شهرداری، دستگاه تهیهکننده طرح، وزارت مسکن و شهرسازي، وزارت کشور، استانداری تهران، متخصصان، دولت، مجلس، کليه نهادهاي اجرائي، دستگاههای اجرائي دولتي، مشارکت هفت نهاد تخصصي، 22 مشاور شهرسازی و گروههای تخصصی (همان). همانطور که قابلمشاهده است در تهیه طرح جامع، مردم، دارای نقش نیستند اما در «اجرای طرح» نظیر تأمین پارکینگ، مشارکت مردم مدنظر قرارگرفته است.
جدول 6 . نحوه استفاده از مفاهیم تئوریهای پیچیدگی در اسناد طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران
نحوه استفاده در اسناد طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران | تعداد دفعات مفید استفادهشده | مفهوم |
در متن اسناد طرح جامع تهران، مردم و شهروندان در اجرای طرح مشارکت دارند و گروههای متخصصان و نهادها و سازمانهای حکومتی در تهیه طرح | 44 | مشارکت |
پایههای اصلی پیشنهادات طرح جامع بر پیشبینیهای کمی نظیر پیشبینی جمعیت و سرانه کاربریها استوار است. پیشبینیهای کیفی در غالب الگوها و فرایندهای موجود و پیشنهادی، ارائهشدهاند و وزن کمتری از پیشبینیهای کیفی در اسناد طرح دارند. | 51 | پیشبینی کیفی |
به این مفهوم اشارهای نشده است | 0 | تکامل تدریجی |
در طرح جامع تهران، به ضرورتها و نیازهای بهرهوران با توجه به موقعیت مکانی متفاوت، اشارهای نشده است و موارد مورداستفاده صرفاً به بیان کلیاتی در خصوص نیازهای شهروندان در فضای شهری (نظیر مبلمان شهری) اشارهشده است. | 11 | ارتباط کنشگر و مکان |
به این مفهوم اشارهای نشده است | 0 | خودسازماندهی |
در خصوص اجرایی شدن احکام طرح جامع، یکی از مهمترین اسناد طرح، سند ضوابط و مقررات طرح جامع بوده است و بیشترین تکرار در سند اصلی طرح، به این مفهوم اختصاص دارد. | 97 | قوانین بازدارنده |
اصلاحات پیشنهادشده غالباً در خصوص آییننامهها و قوانین میباشد و تنها در یک مورد، اصلاح متناوب (5 ساله) پیشنهادشده است. | 22 | بازنگری و اصلاح دائمی |
به این مفهوم اشارهای نشده است | 0 | ابتکار، اکتشاف شهود |
نتایج حاصل از بررسیهای اسناد طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران، نشان میدهد علیرغم اذعان طرح جامع تهران به «پیچیده بودن مسئله تهران»، در فرایند تهیه طرح، به اصول تئوریهای پیچیدگی، توجه چندانی نشده است. علیرغم استفاده از مفاهیم مرتبط با اصول تئوریهای پیچیدگی نظیر «مشارکت» ، «قوانین و مقررات»، «پیشبینی کیفی»، «ارتباط کنشگر و مکان»، کاربرد این مفاهیم در طرح جامع تهران با ادبیات پیچیدگی، متفاوت میباشد. «مشارکت» مدنظر تئوریهای پیچیدگی، تعامل کلیه بهرهوران و کنشگران شهری در کلیه مراحل تهیه تا اجرای طرح میباشد اما آنچه در طرح جامع تهران، اتفاق افتاده و در متن طرح، مشهود است، مشارکت شهروندان در اجرای طرح میباشد و مشارکت گروههای متخصص و نهادهای حکومتی در تهیه طرح دیدهشده است. علیرغم استفاده از ادبیات ناظر بر پیشبینی کیفی نظیر «الگوی بافت، الگوی فضایی_کالبدی، فرایند تهیه سند پهنهبندی، فرایند برنامهریزی و توسعه شهری و... »، پیشنهادات طرح، عملاً بر پایه پیشبینیهای کمی اتفاق افتاده است. کلیه بارگذاریها بر پایه پیشبینی جمعیت برای افق طرح و محاسبه کمبودهای خدماتی بر اساس سرانههای زمین و زیربنای پیشنهادی، صورت پذیرفته است که آنچه تاکنون اتفاق افتاده است، عملاً نشاندهنده عدم تحقق پیشنهادت کمی طرح جامع در خصوص پیشبینی جمعیت و رونده احداث بنا در تهران میباشد. گرچه یکی از اسناد مصوب طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران، ضوابط و مقررات میباشد و در سند اصلی طرح، 97 بار از این مفهوم استفادهشده است، اما این سند ضوابط و مقررات طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران با مفهوم «قوانین بازدارنده» متفاوت میباشد. قوانین بازدارنده، بر اساس هنجارها (جهانی و یا محلی) و با رویکردی مشارکتی تهیه شده و خطوط قرمز و محدودیتها (برای احداث بنا، استقرار کاربری و...) را معرفی نموده و عبور از این خطوط را منع مینمایند. این قوانین، فضای فازی را معرفی مینمایند که داخل این فضا، شهروندان و بهرهوران مجاز به انتخابهای متعدد هستند؛ اما قوانین و مقررات طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران، غالباً تحکم کننده بوده و انتخابهای متنوعی برای بهرهوران فراهم نمیآوردند. بهطور مثال در طرح جامع تهران، قطعه، مجاز به احداث کاربری مسکونی 3 طبقه با سطح اشغال 60 درصد میباشد و غیرازاین، انتخاب دیگری ندارد؛ بنابراین مفهوم «قوانین بازدارنده» با «سند ضوابط و مقررات» طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران تفاوت ماهوی و اساسی دارند. در تئوریهای پیچیدگی، چرخه بازنگری و اصلاح «دائمی»، از مهمترین عناصر فرایند برنامهریزی میباشد. تحول دائمی در سیستم، وجود این عنصر را ضروری میسازد. گرچه به مفهوم اصلاح و بازنگری در طرح جامع تهران اشارهشده است اما تنها در یک مورد به بازنگری 5 ساله طرح، اشارهشده است. قابلذکر است وظیفه بازبینی و انجام اصلاحات به «نهاد دائمي مطالعات و تهيه طرحهای توسعه شهري تهران» واگذارشده است که در بعد از ابلاغ طرح جامع تهران، منحل شد؛ بنابراین تنها موردی که به بازبینی منظم در طرح، اشارهشده بود نیز عملیاتی نشده است. در خصوص مفهوم «ارتباط کنشگر و مکان» نیز وضعیت مشابه موارد قبلی است و علیرغم استفاده ظاهری از برخی مفاهیم مرتبط با این موضوع، در عمل، پیشنهادت طرح جامع، به ارتباط بهرهوران و بستر فیزیکی آنها توجه چندانی نداشتهاند. گرچه به مواردی نظیر خاطرههای جمعی شهروندان، نیازهای عاطفی و روانی شهروندان، بهرهمندی شهروندان از فضا و... اشارهشده است ولی این مفاهیم در همین اندازه رهاشدهاند و مصداق عملیاتی در اسناد پیشنهادی طرح جامع ندارند. پیشنهادات ارائهشده در قالب سند ضوابط و مقررات، کاربری زمین و... به ارتباط میان ویژگیهای (اقتصادی، اجتماعی و...) بهرهوران و چگونگی استفاده از زمین، نیازها و توان مالی آنها، توجهی نداشتهاند. پیشنهادات در قالب پهنههایی برای کل شهر تهران و با یک نگاه و معیار تعریفشده است و تفاوت معناداری میان پیشنهادات برای مناطق مختلف شهر با توجه به ویژگیهای بهرهوران به چشم نمیخورد. چکیده موارد فوق در جدول 6 قابل مشاهده می باشد.
لازم به توضیح است با توجه به روش مورد استفاده در این تحقیق، سنجش مفاهیم در طرح تهران، صرفا با استفاده از متن 3 جلد گزارش ( سند مصوب و 2 جلد سنتز)، صورت گرفته و امکان تدقیق یافته های این تحقیق با استفاده از سایر روش های تحقیق نظیر مصاحبه های هدفمند عمیق و نیمه عمیق و ... میسر است و به عنوان زمینه های مطالعاتی آینده پیشنهاد می شود.
نتیجهگیری
امروزه، شهر بهعنوان یک پدیده پویا، غیرقابلپیشبینی و پیچیده پذیرفتهشده است. با توجه به این موضوع هرگونه مداخله و برنامهریزی در محیطهای شهری میباید با توجه به ویژگیهای سیستمهای پیچیده صورت پذیرد. ازآنجاکه ماهیت سیستمهای پیچیده با مفهوم «عدم قطعیت» درهمآمیخته و امکان شناخت کامل آنها وجود ندارد، برنامه پیشنهادی جهت مداخله نیز میباید ویژگیهای متناسب با شهر پیچیده را دارا باشد. در این پژوهش، هشت مفهوم «مشارکت»، «پیشبینی کیفی»، «تکامل تدریجی»، «ارتباط کنشگر و مکان»، «خودسازماندهی»، «قوانین بازدارنده»، «بازنگری و اصلاح»و «تکامل تدریجی» بهعنوان ویژگیهای طرح شهری مطلوب با توجه به مفاهیم پیچیدگی، معرفیشدهاند. با مرور متون طرح جامع تهران –بهعنوان طرح پایتخت که حاصل تجمیع بخشهای متعدد تخصصی نظیر شرکتهای مهندسین مشاور، اساتید دانشگاهی و سازمانها و نهادهای مرتبط بوده است- به نظر میرسد این طرح و مفاهیم مورداستفاده در آن توجه موردنیاز به مفاهیم پیچیدگی را نداشته است. این ضعف، لزوماً متوجه نهادهای تهیهکننده طرح نمیباشد. به نظر میرسد ایجاد ساختاری نرم افزاری-نظیر اصلاح شرح خدمات تهیه طرحهای توسعه شهری با توجه به مفاهیم پیچیدگی- و سخت افزاری-نظیر ایجاد نظامهای پایش و کنترل دائمی- از الزامات نظام برنامه زیری شهری کشور برای رویارویی با پیچیدگی شهری میباشد. یکی از مهمترین زیرساختهای نوین در تهیه طرحهای شهری، استفاده از زیرساخت دادههای مکانی(SDI14) بهروز میباشد که امکان شناخت دقیقتر و بهروزتر از شهر را جهت برنامهریزیها فراهم میآورد. با توجه به ایجاد زیرساختهای اولیه مکانمبنا در کشور و بهخصوص شهرداری تهران، ایجاد زیرساخت دادههای مکانی شهری، میتواند کمک شایانی به رویارویی با تحولات دائمی شهرها از جمله کلانشهر تهران نماید.
واقعیت امروز تهران، منعکسکننده فاصله میان نیازهای ساکنین و مسائل شهر با نتایج حاصل طرحهای توسعه شهری تهران است. گرچه نمیتوان یک ساختار و یا یک نسخه برای پاسخگویی به مسائل شهرهای گوناگون پیشنهاد نمود ولی با توجه به ماهیت پیچیده شهر، استفاده از مفاهیم مستخرج از تئوری پیچیدگی، رویکردی نوین جهت درک صحیحتر ماهیت پویا و دائماً در حال تغییر شهر در اختیار مدیران و برنامه ریزان شهری قرار میدهد. این مفاهیم در حیطه تئوری مطرحشده و در مطالعات آینده، نیازمند تبدیلشدن به مفاهیم عملیاتی و کاربردی میباشند.
پینوشت ها
فهرست مراجع
1. الکساندر، کریستوفر. (1381). معماری و راز جاودانگی. (مهرداد قیومی بیدهندی،مترجم). تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
2. بومسازگان، مهندسین مشاور. (1386 الف). طرح جامع تهران، سند اصلی طرح راهبردی _ساختاری توسعه و عمران شهر تهران-تهران.
3. بومسازگان، مهندسین مشاور. (1386 ب). طرح جامع تهران، گزارش سنتز طرح راهبردی_ساختاری توسعه و عمران شهر تهران-جلد اول. تهران.
4. بومسازگان، مهندسین مشاور. (1386 پ). طرح جامع تهران، گزارش سنتز طرح راهبردی_ساختاری توسعه و عمران شهر تهران-جلد دوم. تهران
5. سیاسی، علی اکبر. (1341). گزارش سمینار درباره مسائل اجتماعی شهر تهران. مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. 9 (4)، 111-121.
6. مرکز آمار ایران. (1395). نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن. تهران:پدیدآوردنده.
7. میچل، ملانی. (1395). سیری در نظریه پیچیدگی. (رضا امیر رحیمی،مترجم). تهران: فرهنگ نشر نو.
8. Alexander,C. (1965). A City Is Not a Tree. Architectural Forum, 122, 58-62.
9. Alexander, E. R., & Mazza, L., & Moroni, S. (2012). Planning Without Plans? Nomocracy or Teleocracy for Social-Spatial Ordering. Journal of Progress in Planning, 77, 37-87.
10. Allen, P. M. (2012). Cities: The visible expression of co-evolving complexity. In Complexity Theories of Cities Have Come of Age (pp. 67-89). Springer, Berlin, Heidelberg.
11. Babbie, E. (1992). The practice of social research. New York: Macmillan.
12. Batty, M., & Marshall, S. (2012). The Origins of Complexity Theory in Cities and Planning. In Complexity Theories of Cities Have Come Of Age (pp. 21-45). Springer, Berlin, Heidelberg.
13. Baynes, T. M. (2009). Complexity in urban development and management: historical overview and opportunities. Journal of Industrial Ecology, 13(2), 214-227.
14. Bettencourt, L.M. A. (2013). The Kind of Problem a City Is. Santa Fe: SFI.
15. Colander, D., & Kupers, R. (2014).Complexity and the art of public policy – Changing Society from the Bottom Up. United States (N.Y.): Princeton University Press.
16. Crawford, R. (2016). What can complexity theory tell us about urban planning?. New Zealand: Productivity Research note.
17. De Roo, G., & Rauws, W. (2012). Positioning Planning in the World of Order, Chaos and Complexity: on Perspectives, Behaviour and Interventions in a non-Linear environment. In Complexity Theories of Cities Have Come of Age (pp. 207-219). Springer, Berlin, Heidelberg.
18. Forester, J. (1999). The Deliberative Practitioner: Encouraging Participatory Planning Processes Cambridge:The MIT Press.
19. Geddes, P. (1949). Cities in Evolution: An Introduction to the Town Planning Movement and to the Study of Civics. London :Williams & Norgate.
20. Gershenson, C. (2008). Complexity: 5 questions. Copenhagen: Automatic press/ VIP.
21. Haken, H. (2012). Complexity and complexity theories: Do these concepts make sense?. In Complexity Theories of Cities Have Come of Age (pp.7-19). Springer, Berlin, Heidelberg.
22. Hayek, FA. (1978). New Studies in Philosophy, Politics, Economics and the History of Ideas. London: Routledge.
23. Hayek, FA. (1967). Studies in Philosophy, Politics and Economics. London: Routledge.
24. Healey, P. (2007). Urban Complexity and Spatial Strategies. New York: Routledge.
25. Hillier, B. (2012). The Genetic Code for Cities: Is It Simpler Than We Think? In Complexity Theories of Cities Have Come Of Age (pp. 129-151). Springer, Berlin, Heidelberg.
26. Hsieh, H., & Shannon, S.E.(2005).Three approaches to qualitative content analysis, Qualitative Health Research, 15 (9), 1277-1288.
27. Innes, J. E., & Booher, D. E. (2010). Planning with Complexity: An Introduction to Collaborative Rationality for Public Policy. London: Routledge.
28. Jacobs, J. (1961). The Death and Life of Great American Cities. New York: Random House.
29. Kotzebue, J. R. (2016). The EU integrated urban development policy managing complex processes in dynamic places. European Planning Studies, 24(6), 1098-1117.
30. Marshal, S. (2012). Planning, Design and the Complexity of Cities. In Complexity Theories of Cities Have Come Of Age (pp. 191-205). Springer, Berlin, Heidelberg.
31. McLoughlin, B. (1969). Urban and Regional Planning: A Systems Approach. London: Faber and Faber.
32. McPhearson, T. (2016). Advancing understanding of the complex nature of urban systems. Ecological Indicators, 70, 566-573.
33. Moroni, S. (2015). Complexity and the inherent limits of explanation and prediction urban codes for self- organising cities. Planning Theory, 14(3), 248-267.
34. Portugali, J. (1999). Self-Organization and the City.Berlin: Springer.
35. Portugali, J. (2012a). Complexity Theories of Cities: Achievements, Criticism and Potentials. In Complexity Theories of Cities Have Come of Age (pp.47-62). Springer, Berlin, Heidelberg.
36. Portugali, J. (2012b). Complexity theories of cities: implications to urban planning. In Complexity Theories of Cities Have Come Of Age (pp. 221-243). Springer, Berlin, Heidelberg.
37. Potter, W. J., & Levine-Donnerstein, D. (1999). Rethinking validity and reliability in content analysis. Applied Communication Research, 27, 258-284.
38. Silva, P. (2016).Tactical urbanism towards an evolutionary cities approach. Environment and Planning B: Planning and Design, 43,1-12.
39. Soja, E. W. (1987).Economic restructuring and internationalization of the Los Angeles region. Basil: Blackwell publication.
40. Talen, E. (2015). Do it Yourself Urbanism. Planning History, 14(2), 135-148.
41. Talvitie, A. (2009). Theoryless Planning. Planning Theory, 8(2), 166–190.
42. Urry, J. (2005). The complexity turn. Theory culture society, 22, 1-14.
[1] Cause – Effect
[2] Feedback System
[3] Adaptive Capacity
[4] Uncertainty
[5] Emergence
[6] Redundancy
[7] Synergy
[8] Explanation
[9] Principle
[10] place- oriented
[11] Collaborative Planning Theories
[12] Well – Adapted
[13] Summative content analysis
[14] Spatial data infrastructure