تاثیر فضای سبز و طراحی منظر بر ارتقاء احساس تعلق به مکان در مجتمعهای مسکونی
محورهای موضوعی : معماریساسان خطیبی 1 , لیلا زارع 2 , محمد هادی کابلی 3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه معماری واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استادیار گروه معماری واحد دماوند، دانشگاه آزاد اسلامی، دماوند، ایران.
کلید واژه: فضای سبز, مجتمع مسکونی, حس تعلق به مکان, مطلوبیت فضایی,
چکیده مقاله :
امروزه در طراحی مجتمعهای مسکونی هدف اصلی صرفه اقتصادی و تأمین سرپناه مدنظر است طراحی فضاها بیش از آنکه بر اساس نیاز ساکنان باشد متکی بر ایده طراحان است، از چالشهای مهم به کارگیری معیارهایی است که احساس تعلق به مکان را ارتقاء داده و به حرفه کمک کند طرحهای ارائه شده با خواستهها، سلایق و اقلیم تطابق بیشتر داشته باشد. در این پژوهش به نقش فضای باز و سبز مجتمعهای مسکونی در ارتقاء حس تعلق به مکان پرداختهشده است که با روشی تحلیلی و از طریق موردپژوهشی ابتدا معیارهای احساس تعلق به مکان از متون نظری استنتاج و سپس در چند مجتمع مسکونی به آزمون گذاشته شد. بین نحوهی اظهارنظر و احساس تعلق مکانی دو گروه ساکنان تفاوت معناداری موجود بود، ساکنان برخوردار از محیط مطلوب و واجد فضای سبز طراحی شده، دیدگاه مثبت و احساس تعلق بیشتری نسبت به محیط خود داشتهاند.
In recent decades, the imbalance occurrence, desired and balanced relationship between human and nature have unpleasant psychological effects. The relevant extent researches indicate that human presence could lead to a convenient life, mental retrieval and the decrease of tension, too. Therefore, if there is a pleasant and desired relevance between human and the environment in its design, the mental health care of the community will be promoted. Nowadays in designing residential complex, the main goal is the economic cost decline and the given shelter provision. Besides being designed with the residents' needs, it has relied on the designers' points of views among which is one of the main criteria in applied challenges by which the sense of belonging to the place is promoted and it assists profession to be more correspondent to the requests, interests, and climate. In this research, the open space' role is examined through promoting the sense of belonging to place, the purpose of this research is to identify the influential factors in qualifying the open space in residential complex and presenting its evaluative model as well as the applicable strategy through enhancing the attachment of residents in given compacts to the middle social class in Tehran city. Thus, the relevant research purposes are classified and determined as follow: 1. Determine the residential pattern effect on human relations from theoretical backgrounds and professional texts with putting emphasis upon the green space and landscape architecture in promoting the sense of belonging to place; 2. Determine the influential environmental aspects in the residential complex on human relationships to promote the sense of belonging to place based on the landscape, green space and surrounding area of the residential complex; 3. Examine the satisfactory reasons for residential complex and its effect on the human relationship to increase the satisfaction of residential complex and promote the sense of belonging to the place. In this research, evaluation of the green space is one of the most influential physical aspects to promote quality and space congeniality of the residential environment in order to enhance the influential environmental conditions on promoting the sense of belonging to the place. In discussing the theoretical background using textual clarification and its content analysis through examining related texts to the desired space, the relevant definitions and concepts to research topic are studied and presented and then, through the analytical and comparative approach and users' preoccupation, the final deductions and criteria are classified and valued. In this regard, the comparative study of several residential complex' samples, desired green space and given environmental non-qualified units is conducted, with two groups of residents, the case studies were done and attempted to both classify and determine the space congeniality. Then, using an analytical-comparative method and selecting 4 residential complex samples in two desired and non-desired groups, the desired qualified landscape green space is suitable and the others lack given environmental qualities. Residents of the desired environment and qualified designed green space had a positive view and more sense of belonging to the place.
اهری، زهرا؛ حبیبـی، سـید محسـن؛ خسـرو خـاور، فرهاد؛ و ارجمندنیا، اصغر. (1367). مسکن حداقل. تهران: مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت مسـکن و شهرسازی.
بندرآباد، علیرضا؛ و شاهچراغی، آزاده. (1394). محاط در محیط، کاربرد روانشناسی محیطی در معماری و شهرسازی. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
دلال پور محمدی، محمدرضا. (1379). برنامهریزی مسکن. تهران: انتشارات سمت.
دهخدا، علی اکبر. (1373). لغتنامه دهخدا. جلد سیزدهم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
ذبیحی، حسین. (1378). تحلیلی بر مجموعههای مسکونی در شهر تهران. تهران: انتشارات شهرداری تهران.
راپاپورت، آموس. (1381). به سوی انسانشناسی خانه. ترجمه مسعود پرچمی عراقی. فصلنامه آبادی، 36 و 37، 16-11 و 41-31.
راپاپورت، آموس. (1384). معنی محیط ساختهشده. ترجمه دکتر فرح حبیب، تهران: انتشارات پردازش و برنامهریزی شهری.
رهبریمنش، کمال. (1389). بررسی تأثیر معماری مجتمعهای مسکونی بر روابط انسان. رساله دکتری شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
سیاح، عبدالحمید (1378) فرهنگ جامع فارسی به فارسی. تهران: انتشارات اسلام.
سیفیان، محمد کاظم؛ و محمودی، محمد رضا. (1386). محرمیت در معماری سنتی ایران. هویتشهر، (1) 1، 14-3.
شولتز، کریستیان نوربرگ. (1394). مفهوم سکونت: به سوی معماری تمثیلی. (امیریار احمدی، مترجم). تهران: نشر آگه.
کالن، گوردون. (1377). گزیده منظر شهری. )منوچهر طبیبیان، مترجم). تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
گیفورد، رابرت. (1378 الف). روانشناسی محیطهای مسکونی. (وحید قبادیان، مترجم). فصلنامه معماری و فرهنگ، 2 و 3، 80-71.
گیفورد، رابرت (1378 ب). فضای شخصی. )شبنم صحرایی، مترجم). فصلنامه معماری و فرهنگ، 2 و 3.
مک هارگ، ایان. (1386)، طراحی با طبیعت(غلامحسین وهاب زاده، مترجم). مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی دانشگاه مشهد.
نقیزاده، محمد (1385) مبانی نظری معماری و شهرسازی اسلامی. تهران: انتشارات راهیان
یحیوی، محسن. (1358). معماری مناسب برای یک مجتمع مسکونی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، تهران ایران.
Hall, E. T. (1966). The Hidden Dimension. Garden City. NY: Anchor.
Kellert, S. R., Heerwagen, R., & Mador, M. (2008). Biophilic Design: The Theory, Science, and Practice of Bringing Buildings to life. New Jersey John Wiley & Sons, Inc.
Lang, J. (1989). Creating Architectural Theory. New York: Van Nostrand Reinhold.
Lang, J. (1989). Urban Design: The American