معماری معاصر ایران و مسئله هویت (بازنمایی رئالیستی از خوانش انتقادی پست مدرنیسم در معماری)
محورهای موضوعی : معماریامیرداود مصلحت جو 1 , مریم قاسمی سیچانی 2 , وحید قبادیان 3 , بیژن عبدالکریمی 4
1 - گروه معماری، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران
2 - گروه معماری، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
3 - گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4 - گروه فلسفه، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: هویت, رویداد, پستمدرنیسم, رئالیسم انتقادی, معماری معاصر ایران,
چکیده مقاله :
پستمدرنیسم، وجه غالب باور فرهنگی زمانهای است که تمامی کنشها را ـ دوباره ـ قالبریزی میکند؛ تا آنجا که قدرت متمرکز، جای خود را به کثرت گسسته داده، جلوهای از معاصریت هویت را آشکار میکند. این پژوهش کیفی دادهبنیاد، با هدف تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پستمدرنیته و اندیشه انتقادی، به دنبال پاسخ این پرسش است که هویت چگونه میتواند به مثابه رویکردی انتقادی، بر بازشناسی معماری پستمدرن، به ویژه در دوره ایران معاصر، تأثیر داشته باشد؟ یافتهها نشان میدهند پیامد جمعبندی متغیرهای علّی پژوهش در شرایط میانجی وضعیت موجود، رویدادی را رقم میزند که در نگرشی بنیادی میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) ایرانی، و در گفتمانی تاریخی میان بازخوانی آنچه هست و بازنمایی از آنچه باید باشد، به صورت سلبی (و نه ایجابی)، در خوانشی از یک رئالیسم انتقادی، در حال شدن است و در ارزیابی خودانعکاسی از تفسیری بازخوردی، نحوه بودن را بازمیآفریند.
Post-modernism is the dominant aspect of the cultural belief of the time that re-frames all actions and constructs distinct ideas of experiences and conditions at the deepest levels and everything that can be known about the contemporary world; As long as the centralized power gives way to a discrete plurality, and bring to the fore a manifestation of contemporary identity in the current era. This research - which has been done using the qualitative method and the grounded theory approach - with the general purpose to analyze and interpret the identity of Iran contemporary architecture based on post-modernity and critical thought, looking for an answer to this question, How can identity, as a critical approach, have an effect on the recognition of post-modern architecture - especially in the Iran contemporary era? In this research, the systematic approach known as Strauss and Corbin's theory (2019) was used to analyse the data. According to the classification of Corbin and Strauss (2022), the systematic approach has three stages of open coding (concepts), axial coding (Casual Conditions, Actions & Interactions, Context, Intervening Conditions and Consequences) and selective coding. In the collection and extraction of the main categories and sub-categories, from the documentary and citation resources and the interview tools have been used. The special emphasis of the research is on the views and opinions of those professors and architects who work both academically and professionally. Hence, the research data has been compiled and analysed in semi-structured interviews. The responses at the highest saturation level reached relative saturation in the 17th interview. The interview process is continued until the 25th to ensure the data and obtain absolute saturation. The content of data was coded by Strauss and Corbin coding method in three stages (open, central and selective). In the coding process of 17 interviews, the frequency of the 5969 coded items, was reduced to 317 open codes from the frequency ratio of 1337 codes after refining and merging. The obtained codes, in the number of 53 axial categories and 8 selective categories, were related to the axial theme of Iran Contemporary Architecture Identity. The Observations Percentage Agreement of 90.37% indicates relatively complete reliability and coverage of criterion level of more than 0.6 of Kappa coefficient, describing validity as ideal. Therefore, the research quality index is acceptable, and the reliability and validity of the research are confirmed. The research results can be valuable and interpreted by examining the criteria of matching, generalization, understanding, and control. The findings show that the result of summarizing the causal variables of the research in the mediating conditions of the existing situation, provides an event that in a fundamental attitude, between the (narcissism to self-defeat) truth and (self-belief) Iranian essence, and in a historical discourse, between a re-reading of what exists and a re-presentation of what should exists, in a Preventive (and not Mandatory) form and in a reading of a critical realism and feedback interpretation of self-reflection evaluation from the feedback of others, they recreate the way of being.
1) آبراهامیان، یرواند. (1384). ایران بین دو انقلاب. (احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، مترجمان). چاپ یازدهم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 1982).
2) آبراهامیان، ارواند. (1390). تاریخ ایران مدرن. (شهریار خواجیان، مترجم). تهران: نشر دات. (نشر اثر اصلي 2008).
3) آب¬روشن، مسعود. (1393). آسیب¬شناسی مدرنیزاسیون در ایران، مجموعه مقالات سومین کنفرانس الگوی اسلامی پیشرفت واکاوی مفاهیم و نظریه¬های رایج توسعه و تجارب ایران و جهان: به سوی نظریه اسلامی ایرانی پیشرفت. جلد چهارم. تهران: الگوی پیشرفت.
4) آدورنو، تئودور؛ و هورکهایمر، ماکس. (1395). دیالکتیک روشنگری. (مراد فرهادپور و امید مهرگان، مترجمان). چاپ چهارم. تهران: نشر هرمس. (نشر اثر اصلي 1972).
5) آشنا، حسام¬الدین و روحانی، محمدرضا. (1389). هویت فرهنگی ایرانیان از رویکردهای نظری تا مؤلفههای بنیادی. تحقیقات فرهنگی. 3(12)، 157-184. http://www.jicr.ir/article_159.html
6) آنتادیوپ، شیخ. (1361). هویت فرهنگی؛ اجزاء تشکیل دهنده فرهنگ. پیام یونسکو. 9(149)، 4-7. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/918932
7) آیزنمن، پیتر؛ و ایتوربه، الیسا. (1399). تأخر. (حسام عشقی صنعتی و مرتضی نيك¬فطرت، مترجمان). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 2020).
8) آشوری کفشگر، رضا. (1396). چالش سنت و مدرنیته در معماری معاصر ایران (مطالعه انتقادی معماری نو تاریخ¬گرای دوره پهلوی دوم)، پایان¬نامه کارشناسی ارشد، دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
9) ابل، کریس. (1387). معماری و هویت. (فرح حبیب، مترجم). تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات. (نشر اثر اصلي 2012).
10) اتو، وین. (1394). معماری و اندیشه نقادانه. (امینه انجم¬شعاع، مترجم). چاپ سوم. تهران: مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری متن، فرهنگستان هنر. (نشر اثر اصلي 1978).
11) احمدی، بابک. (1394). مدرنیته و اندیشه انتقادی. چاپ یازدهم. تهران: نشر مرکز.
12) احمدی، حمید (1381). جهانی شدن؛ هویت قومی یا هویت ملی؟. مطالعات ملی. 11(3)، 13-26. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/45367
13) احمدی، فرهاد. (1393). در نسبت هویت و محیط. معماری و فرهنگ. 15(53)، 37ـ43. https://memarifarhang.com/1008/interview
14) ادیب، محمدحسین. (1379). بحران¬های اقتصاد ایران و راهکارهای برون رفت از آن. اصفهان: نشر آموزه.
15) ادیب، محمدحسین. (1380). ایران و اقتصاد موج سوم. اصفهان: نشر مؤلف.
16) اردلان، نادر؛ و بختيار، لاله. (1380). حس وحدت: سنت عرفاني در معماري ايراني. (حميد شاهرخ، مترجم). اصفهان: نشر خاك. (نشر اثر اصلي 1973).
17) اریک برونر، استیون. (1393). نظریه انتقادی. (پرویز علوی، مترجم). تهران: نشر افق.
18) اسمیت، آدام. (1357). ثروت ملل. (سیروس ابراهیم¬زاده، مترجم). تهران: پیام.
19) اشرف، احمد (1359). موانع تاریخی رشد سرمایه داری در ایران: دوره قاجاریه. تهران: زمینه.
20) اشرف، احمد. (1371). هویت ایرانی. گفتگو. 2(3)، 7-26.
21) اشرف، احمد. (1372). چهار روایت از انقلاب مشروطه. ایران نامه. 12(43)، 363-372. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/363734
22) اشرف، احمد. (1373). بحران هویت ملی و قومی در ایران. ایران نامه. 13(47)، 521-550. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/363808
23) اشرف، احمد. (1387). هویت ایرانی به سه روایت، بخارا. 4(66)، 109-127. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/435056
24) اشرف، احمد. (1395). هويت ايراني از دوران باستان تا پايان پهلوي. (حميد احمدي، ترجمه و تدوين). تهران: نشر ني. (نشر اثر اصلي 2007).
25) افشارنادری، کامران. (1377). ارزیابی وضعیت نظریه معماری در ایران امروز. معمار. 2(3)، 25-36.
26) افشارنادری، کامران. (1380). آخرین تابو: مسئله پیشرفت، بحثی در مورد معیارهای داوری. معمار. 5(14)، 14-17.
27) انصاری، حمیدرضا. (1395). تحلیلی بر معماری معاصر ایران. تهران: نشر سبزان.
28) باتومور، تام. (1398). مکتب فرانکفورت. (حسینعلی نوذری، مترجم). چاپ هشتم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 1995).
29) بانی¬مسعود، امیر. (1384). تاریخ معماری غرب از عهد باستان تا مکتب شیکاگو. اصفهان: نشر خاک.
30) بانی¬مسعود، امیر. (1388). معماري معاصر ايران در تكاپوي سنت و مدرنيته. تهران: هنر معماري قرن.
31) بانی¬مسعود، امیر. (1387). پست¬مدرنیته و معماری؛ بررسی جریان¬های فکری معماری معاصر غرب. چاپ پنجم. اصفهان: نشرخاک.
32) بانی¬مسعود، امیر. (1389). معماری غرب: ریشه ها و مفاهیم. تهران: مؤسسه فرهنگی هنری معماری قرن.
33) بانی¬مسعود، امیر. (1394). معماری ایران معاصر: در تکاپوی بین سنت و مدرنیته. چاپ ششم. تهران: هنر معماری قرن.
34) بانی¬مسعود، امیر. (1395). پست¬مدرنیته و معماری؛ بررسی جریان¬های فکری معماری معاصر غرب. چاپ پنجم. اصفهان: نشرخاک.
35) بانی¬مسعود، امیر. (1399). معماری معاصر در ایران از سال 1304 تا کنون. مشهد: کتابکده کسری.
36) باور، سیروس. (1388). نگاهی به پیدایی معماری نو در ایران. تهران: نشر فضا.
37) بنه ولو، لئوناردو. (1353). تاریخ معماری مدرن. (سیروس باور، مترجم). تهران: مؤسسه نشر و انتشارات دانشگاه تهران. (نشر اثر اصلي 1977).
38) برادبنت، جفری. (1375). واسازی (دکنستروکسییُن): راهنمای دانشجویان. (منوچهر مزینی، مترجم). تهران: شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری (وابسته به شهرداری تهران). (نشر اثر اصلي 1991).
39) براون، ام. نیل؛ و کیلی، استوارت ام. (1399)، راهنمای تفکر نقادانه: پرسیدن سؤال¬های به¬جا. (کورش کامیاب، مترجم). چاپ پانزدهم، تهران: مینوی خرد. (نشر اثر اصلي 2007).
40) برمن، مارشال. (1392). تجربه مدرنیته: هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود. (مراد فرهادپور، مترجم). چاپ نهم، تهران: طرح نو. (نشر اثر اصلي 1982).
41) بلوگولوفسکی، ولادیمیر. (1400). مظنونین همیشگی. (علی شامس و مهشید معتمد، مترجمان). جلد دوم. تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 2015).
42) بمانیان، محمدرضا؛ لیلیان، محمدرضا؛ و امیرخانی، آرین. (1389). نظم و بی¬نظمی در معماری. تهران: نشر طحان.
43) بنیامین، والتر؛ آدورنو، تئودور؛ و مارکوزه، هربرت. (1395). زیبایی¬شناسی انتقادی؛ گزیده نوشتار در باب زیبایی شناسی. (امید مهرگان، مترجم). چاپ پنجم. تهران: گام نو. (نشر اثر اصلي 1936).
44) بهنام، جمشيد؛ و جهانبگلو، رامين. (1382). تمدن و تجدد (گفتگو). تهران: نشر مركز.
45) پاکباز، رویین. (1395). دایره المعارف هنر (دوره 3 جلدی). تهران: فرهنگ معاصر.
46) پاكزاد، جهانشاه .(1390). مقالاتي در باب مفاهيم معماري و طراحي شهري. چاپ سوم. تهران: آرمان شهر.
47) پالمر، ریچارد ا. (1393). علم هرمنوتیک. (محمدسعید حنایی کاشانی، مترجم). چاپ هشتم. تهران: نشر هرمس. (نشر اثر اصلي 1969).
48) پل، ریچارد؛ و الدر، لیندا. (1400). تفکر انتقادی، تدابیری برای آگاهانه زیستن و خوب آموختن. (اکبر سلطانی و مریم آقازاده، مترجمان). چاپ چهارم. تهران: اختران. (نشر اثر اصلي 2002).
49) پوپ، آرتور؛ و اکرمن، فیلیپ. (1385). سیری در هنر ایران. (نجف دريابندري، مترجم). تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. (نشر اثر اصلي 1981).
50) پيرنيا، محمدكريم. (1370). شيوه¬هاي معماري ايراني. تهران: نشر هنر.
51) تامپسون، مل. (1397). خودآموز فلسفه. (بهروز حسنی، مترجم). چاپ هفتم. تهران: فرهنگ نشر نو. (نشر اثر اصلي 1998).
52) ثبات ثانی، ناصر. (1396). بازشناسی معماری دوره 1320 ـ 1357 هـ. ش. در بناهای عمومی. ارومیه: انتشارات دانشگاه ارومیه.
53) جاویدصباغیان، مقداد؛ و سیداحمدی زاویه، سید سعید. (1392). درآمدی بر مطالعات تطبیقی هنر در مقام یکی از گونه¬های مطالعاتی حوزه پژوهش هنر. نامه هنرهای تجسمی و کاربردی، 4(12)، 5-27. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1772226
54) جهانبگلو، رامین. (1385). ایران در جستجوی مدرنیته: بیست گفتگو در بی بی سی با صاحب¬نظران ایرانی. چاپ دوم. تهران: نشر مرکز.
55) جهانبگلو، رامین. (1386). موج چهارم. (منصور گودرزی، مترجم). چاپ پنجم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 2005).
56) جنکس، چارلز؛ و کروپف، کارل. (1397). نظریه¬ها و مانیفست¬های معماری معاصر. (احسان حنیف، مترجم). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 1997).
57) جیمسون، فردریک. (1379). پست مدرنیسم: منطق فرهنگی سرمایه داری متأخر. (فرهنگ رجایی و همکاران، مترجمان). تهران: نشر هرمس. (نشر اثر اصلي 1989).
58) چومی، برنارد. (1399). معماری و انفصال. (حسام عشقی صنعتی و مرتضی نیک¬فطرت، مترجمان). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 1994).
59) حبیبی، محسن. (1385). شرح جریان¬های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر با تأکید بر دوره زمانی 1357 تا 1383. تهران: دفتر پژوهش¬های فرهنگی.
60) حجت، عیسی. (1384). هویت انسان¬ساز، انسان هویت¬پرداز (تأملی در رابطه هویت و معماری). هنرهای زیبا. 10(24)، 55-62. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1380658
61) حجت، عیسی. (1393). سنت و بدعت در آموزش معماري. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات.
62) حقدار، علی¬اصغر. (1380). فراسوی پست مدرنیته: اندیشه شبکه ای، فلسفه سنتی و هویت ایرانی. تهران: انتشارات شفیعی.
63) حقدار، علی¬اصغر. (1395). تحولات فرهنگی و سیاسی ایران معاصر. استانبول: نشر مؤلف.
64) حقیر، سعید؛ و کامل¬نیا، حامد. (1394). نظریه مدرنیته در معماری. تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
65) حقیر، سعید؛ و کامل¬نیا، حامد. (1399). نظریه مدرنیته در معماری ایران. تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
66) خاتمی، سیدمحمد. (1380). گفت و گوی تمدن ها. تهران: طرح نو.
67) خاتمی، سیدمحمد. (1393). تاریخ اجتماعی معاصر ایران. تهران: نشر پایا.
68) خویی، حمیدرضا. (1379). نقد و شبه نقد؛ تأملی در مواضع منتقدین در نقد آثار معماری. پايان نامه دکتری، دانشکده هنرهای زیبا، تهران.
69) خویی، حمیدرضا. (1381). صور نقد معماری در کتاب معماری و اندیشه نقادانه. خیال. 1(3)، 140-155. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/582824
70) خویی، حمیدرضا. (1382). نقد آثار معماری در کارگاه معماری، مجموعه مقالات دومین همایش آموزش معماری و بررسی چالش ها، جستجوی راهکارها. (به کوشش امیرسعید محمودی). تهران: نگاه امروز.
71) خویی، حمیدرضا. (1383). نسبت دانش معماری با نقد آثار آن. خیال. 12(12)، 84-95. https://ensani.ir/fa/article/226294
72) خویی، حمیدرضا. (1386). مقدماتی در باب نقد آثار معماری و شیوه¬های آن در دوره جدید. پژوهشنامه فرهنگستان هنر. 2(2)، 46-61. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/540145
73) دانایی¬فرد، حسن. (1388). روش شناسی عمومی نظریه پردازی، روش شناسی علوم انسانی. 15(58)، 7ـ32. https://method.rihu.ac.ir/article_412.html
74) دانایی¬فرد، حسن. (1398). نظریه پردازی: مبانی و روش شناسیها. چاپ پنجم. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)، پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی.
75) دانایی¬فرد، حسن؛ الوانی، مهدی؛ و آذر، عادل. (1383). روش شناسی پژوهش کیفی در مدیریت؛ رویکردی جامع. تهران: صفار.
76) دانایی¬فرد، حسن؛ و اسلامی، آذر. (1400). کاربرد نظریه داده بنیاد در عمل؛ ساخت نظریه بی تفاوتی سازمانی. چاپ دوم. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
77) دال¬زوتو، سینزیا؛ و لوگمایر، آرتور. (1397). همگرایی رسانه ای. (سمیه لبافی و امیر مختاری و محدقه عقبایی، مترجمان). تهران: انتشارات دنیای اقتصاد. (نشر اثر اصلي 2016).
78) دامیار، سجاد؛ و ناری قمی، مسعود. (1391). مطالعه تطبیقی مفهوم فضا در معماری بومی و معماری مدرن. معماری و شهرسازی. 17(1)، 65-72. https://jfaup.ut.ac.ir/article_29698.html
79) دلوز، ژیل (1398). نیچه و فلسفه. (عادل مشایخی، مترجم). چاپ هفتم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 1962).
80) دورانت، ویل؛ و دورانت، آریل. (1384). تاریخ تمدن: درآمدی بر تاریخ تمدن و درس های تاریخ. (احمد بطحایی، مترجم). چاپ چهارم، تهران: سازمان انتشارات علمی و فرهنگی. (نشر اثر اصلي 1968).
81) دیبا، داراب (1387). کنش معماری و فرهنگ. معماری و فرهنگ. 10(32)، 47-51. https://www.magiran.com/volume/42671
82) دیباج، موسی؛ و سلطان¬زاده، حسین. (1392). فلسفه و معماری. چاپ دوم. تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی.
83) رابرتسون، الکسا. (1398)، رسانه و سیاست در دنیای در حال جهانی شدن. (محسن گودرزی، مترجم). تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات. (نشر اثر اصلي 2015).
84) رجایی، فرهنگ. (1395). مشکله هویت ایرانیان، ایفای نقش در عصر یک تمدن و چند فرهنگ. چاپ هفتم. تهران: نشر نی.
85) رجبی، پرویز. (1355). معماری ایران در عصر پهلوی. تهران: انتشارات دانشگاه ملی ایران.
86) رضاقلی، علی. (1377). جامعه شناسی نخبه¬کشی؛ قائم مقام/امیرکبیر/مصدق. چاپ هفتم. تهران: نشر نی.
87) روحی، پویان. (1399). پیتر آیزنمن؛ یادداشت¬ها، گفت¬وگوها، مناظره¬ها. مشهد: کتابکده کسری.
88) رهبری، مهدی. (1380). جهانی¬شدن. بازتاب اندیشه. 12(21)، 70-73. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/38178
89) رهبری، مهدی. (1381). بحران هویت فرهنگی در ایران معاصر. نامه پژوهش. 1(23-22)، 53-84. https://ensani.ir/fa/article/280979
90) رهبری، مهدی. (1385). معرفت و قدرت: هویت یگانه و یا چندگانگی هویتی. پژوهشنامه علوم¬سیاسی. 1(3)، 73-98. http://www.ipsajournal.ir/article_53.html
91) رهبری، مهدی. (1386). نخبگان و شکل¬گیری گفتمان توسعه در ایران، پژوهش حقوق و سیاست. 9(22)، 41-67. https://qjpl.atu.ac.ir/article_2727.html
92) رئیسی، ایمان. (1392). نقد بازی: جستارهای نقد معماری. مشهد: کتابکده کسری.
93) ریکور، پل. (1397)، تاریخ و هرمنوتیک. (مهدی فیضی، مترجم). تهران: نشر مرکز. (نشر اثر اصلي 1978).
94) زيباكلام، صادق. (1393). سنت و مدرنيته: ریشهیابی علل ناکامی اصلاحات و نوسازی سیاسی در ایران عصر قاجار. چاپ هشتم. تهران: روزنه.
95) سروش، عبدالکریم. (1392). رازدانی و روشنفکری و دینداری. چاپ نهم. تهران: صراط.
96) سلطان¬زاده، حسین. (1396). هویت معماری، کتاب معماران ایران. جلد 1. تهران: تیس، انجمن مفاخر معماری ایران.
97) شایان، حمیدرضا؛ و معمار دزفولی، سجاد. (1393). بررسی تطبیقی رویکردهای معماری معاصر ایران؛ بازشناسی نظریه در آثار سه نسل از معماران، نقش جهان. 2(4)، 1-10.
98) شایگان، داریوش. (1396). افسون¬زدگی جدید: هویت چهل¬تکه و تفکر سیار. (فاطمه ولیانی، مترجم). چاپ دوازدهم. تهران: فرزان روز. (نشر اثر اصلي 2005).
99) شجاعی، مجتبی؛ و متین، مهرداد. (1398). تبیین نشانه¬شناختی رمزگان در روش¬های بازنمایی معماری. آرمانشهر. 12(29)، 45ـ63. https://www.armanshahrjournal.com/article_102364.html
100) شریعتی، علي. (1394). بازشناسي هويت ايراني ـ اسلامي. خراسان: سپيده باوران.
101) طاهایی، سیدعطاالله. (1381). تحلیل پدیده معماری پست¬مدرن و نسبت آن با معماری معاصر ایران، پایان¬نامه دکتری، دانشكده معماري دانشگاه هنرهای زیبا، تهران.
102) طبری، احسان. (1354). فروپاشی نظام سنتی و زایش سرمایه داری در ایران از آغاز تمرکز قاجار تا آستانه انقلاب مشروطیت. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
103) عابدی، محمود. (1395). نقش نوآوری در هویت کالبدی معماری معاصر ایران (1394 ـ 1357)، پایان¬نامه دکتری، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران.
104) عبدالکریمی، بیژن. (1371). سنت روشنفکری جدید. کیان. 2(8)، 11-17. https://ensani.ir/fa/article/283650
105) عبدالکریمی، بیژن. (1383). مونیسم یا پلورالیسم (نقد افسون زدگی جدید). تهران: یادآوران.
106) عبدالکریمی، بیژن. (1385). نقدی بر قرائت پست مدرن از اندیشه شریعتی. دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان. 46(23): 61-80. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/109790/text
107) عبدالکریمی، بیژن. (1388). دوران پست مدرن و فروپاشی نهادهای سنتی. بازتاب اندیشه. 119-114(10)، 103-109. https://ensani.ir/fa/article/213597
108) عبدالکریمی، بیژن. (1396). مونيسم يا پلوراليسم (واکاوی هستی¬شناسی یک نظریه اجتماعی). تهران: نقد فرهنگ.
109) عبدالکریمی، بیژن. (1398). بازخواني پرسش از پست¬مدرنیسم ایرانی (1395). تهران: مرکز پژوهش¬های اسلامی.
110) علیخانی، علی¬اکبر. (1383). مبانی نظری هویت و بحران هویت. تهران: پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
111) علیخانی، علی¬اکبر. (1384). هویت در ایران. تهران: پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
112) قاسمی سیچانی، مریم. (1382). معماری اصفهان در دوره پهلوی اول. معماری و فرهنگ. 5(16-15). 106-114.
113) قاسمی سیچانی، مریم. (1383). معماری اصفهان در دوره پهلوی دوم. معماری و فرهنگ. 6(19-18)، 115-121.
114) قبادیان، وحید. (1382). معماری دارالخلافه ناصری: سنت و تجدد در معماری معاصر تهران. تهران: پشوتن.
115) قبادیان، وحید. (1392). سبک¬شناسی و مبانی نظری در معماری معاصر ایران. تهران: مؤسسه علم معمار رویال.
116) قبادیان، وحید. (1395). ما میراث¬داران میراث¬خواریم. طراح امروز. 1(6)، 8. www.caoi.ir/fa/note/952
117) قبادیان، وحید. (1400). سبک¬شناسی و مبانی نظری در معماری معاصر ایران. چاپ چهارم. تهران: علم معمار.
118) قبادیان، وحید. (1401). مبانی و مفاهیم در معماری غرب. چاپ سي و هفتم، تهران: دفتر پژوهش¬های فرهنگی.
119) کاتز، هلن. (1397). رسانه. (نفیسه حقیقت جوان، مترجم). تهران: نشر افکار. (نشر اثر اصلي 2013).
120) کسرایی، محمدسالار. (1384). چالش سنت و مدرنيته در ايران. چاپ دوم. تهران: نشر مرکز.
121) کلنر، داگلاس. (1394). نظریه انتقادی از مکتب فرانکفورت تا مکتب پسامدرن. (محمدمهدی وحیدی، مترجم). چاپ دوم، تهران: سروش؛ انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. (نشر اثر اصلي 1989).
122) کوربین، جولیت ام.؛ و استراوس، آنسلم ال. (1400). اصول تحقیق کیفی: شیوه ها و رویه های توسعه گراندد تئوری. (ناهید دهقان نیری و علی فخرموحدی و مریم اسماعیلی و تابنده صادقی و زهرا طیبی، مترجمان). تهران: اندیشه رفیع. (نشر اثر اصلي 1998).
123) کورئا، چارلز. (1387). هویت در معماری: در جست¬و¬جوی هویت. (ابوالفضل توکلی شاندیز، مترجم). آینه خیال. 2(9)، 82-83. (نشر اثر اصلي 1983). https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/361074
124) کهون، لارنس. (1396). از مدرنیسم تا پست مدرنیسم. (عبدالکریم رشیدیان، مترجم). چاپ دوازدهم، تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 2003).
125) کیانی، مصطفی. (1383). معماری دوره پهلوی اول: دگرگونی اندیشه ها، پیدایش و شکل گیری معماری دوره بیست ساله معاصر ایران 1320 ـ 1299. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
126) گدار، آندره. (1358). هنر ایران. (بهروز حبیبی، مترجم). تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. (نشر اثر اصلي 1962).
127) گرین، آنا؛ و تروپ، کاتلین. (1400)، خانه های تاریخ: خوانشي انتقادي از تاريخ و نظريه در سده بيستم. (بهزاد کریمی، مترجم). تهران: نشر مرکز. (نشر اثر اصلي 1999).
128) گیدنز، آنتونی. (1397). جامعه شناسی: با تجدیدنظر کامل و روزآمد شده، ویراست چهارم. (حسن چاوشیان، مترجم). چاپ سیزدهم، تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 2006).
129) گیدنز، آنتونی. (1398). تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید. (ناصر موفقیان، مترجم).چاپ یازدهم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 1992).
130) گیرتز، کلیفورد. (1399). تفسیر فرهنگ ها. (محسن ثلاثی، مترجم). تهران: نشر ثالث. (نشر اثر اصلي 1973).
131) لوینز، آن؛ و سیلور، کریستینا. (1399). راهنمای گام به گام استفاده از نرم افزار MAXqda2 در تحقیق کیفی. (ابوالفضل رمضانی، مترجم). چاپ دوم. تهران: نشر جامعه شناسان. (نشر اثر اصلي 2007).
132) لیبسکیند، دانیل. (1400)، لبه نظم. (مرتضی نيك¬فطرت، مترجم). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 1990).
133) لیندولم، چارلز. (1397). فرهنگ و هویت: تاریخ، نظریه و کاربرد انسانشناسی روانشناختی. (محسن ثلاثی، مترجم). چاپ دوم، تهران: نشر ثالث. (نشر اثر اصلي 2001).
134) مختاری طالقانی، اسکندر. (1390). میراث معماری مدرن ایران. تهران: دفتر پژوهش¬های فرهنگی.
135) مصلحت¬جو، امیرداود. (1400). هویت؛ ماهیت نهفته در معماری. تهران: چشم ساعی.
136) معینی علمداری، جهانگیر. (1388)، نظریه انتقادی جدید: فراسوی پست مدرنیسم و اندیشه انتقادی. پژوهش سیاست نظری. 1(6)، 61ـ75.
137) ملکیان، مصطفی. (1388). سنت و سکولاریسم (مجموعه گفتار). چاپ پنجم. تهران: انتشارات صراط.
138) مهدوی¬نژاد، محمود؛ بمانيان، محمدرضا؛ و خاكسار، ندا. (1389). هويت معماري، تبيين معناي هويت در دوره¬هاي پيشامدرن، مدرن و فرامدرن، هويت شهر. 4(7)، 113ـ122. https://hoviatshahr.srbiau.ac.ir/article_1141.html
139) میرباباپور، مصطفی؛ و ساجدی، ابوالفضل. (1392). دین و مدرنیته؛ بررسی رویکرد فروکاهشی به دین در نسبت با مدرنیته. معرفت کلامی. 4(10)، 93-114. https://ensani.ir/fa/article/336214
140) میرسپاسی، علی. (1398). تأملی در مدرنیته ایرانی: بحثي درباره گفتمانهاي روشنفكري و سياست مدرنيزاسيون در ايران. (جلال توکلیان، مترجم). چاپ چهارم. تهران: طرح نو. (نشر اثر اصلي 2000).
141) میرمیران، هادی. (1389). ويژه¬نامه. شارستان. 27(7)، 14ـ100. https://magiran.com/volume/53882
142) ناری قمی، مسعود. (1395). پارادایم های مسأله در معماری: رویکردی به طرح مسأله فرهنگ گرا و کاربردمحور در معماری. تهران: مؤسسه علم رویال معمار.
143) نفیسی، سعید. (1390). تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، جلد اول. (به اهتمام عبدالکریم جربزه دار). تهران: انتشارات اساطیر.
144) نقی¬زاده، محمد. (1379). رابطه هویت سنت معماری ایران با مدرنیسم و نوگرایی. هنرهاي زيبا. 1(7)، 79-91. https://jhz.ut.ac.ir/article_13940.html
145) نوذری، حسینعلی. (1389). پست مدرنیته و پست مدرنیسم: تعاریف، نظریه ها و کاربستها. چاپ سوم. تهران: نقش جهان.
146) نوربرگ شولتز، کریستین. (1372). هایدگر و معماری پسامدرن. (کاوه میرعباسی، مترجم). کیهان فرهنگی. 10(101)، 16-18. (نشر اثر اصلي 1983). https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/15767
147) نيك¬فطرت كردمحله، مرتضي. (1398). پديدارشناسي ادراكات چندحسّي در آثار معماري معاصر ايران (دهه هشتـاد شمسي تاكنون)، پايان¬نامه دكتري، دانشكده عمران، هنر و معماري دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات، تهران.
148) ورجاوند، پرویز. (1386). حفظ هویت فرهنگی برای دورشدن از فرهنگ تسلیم، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی. 22(241ـ242): 54-69. https://ensani.ir/fa/article/101874
149) ونتوری، روبرت. (1389). پیچیدگی و تضاد در معماری. (علی رضا میرترابی و محمدرضا منوچهری، مترجمان). تهران: انتشارات سمیرا. (نشر اثر اصلي 1977).
150) ویویورکا، میشل. (1378). چالش¬های جامعه شناسی در دوران معاصر. (هوشنگ فرخجسته، مترجم). اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی. 6(150-149)، 82-89. https://ensani.ir/fa/article/104100
151) هارپر، کریستوفر. (1394). رسانه های نوین. (علی اصغرکیا، مترجم). تهران: نشر علم. (نشر اثر اصلي 2002).
152) هارکوپ، تونی. (1393)، ژورنالیسم: مفاهيم نظري و كاربردي. (داود حیدری، مترجم). تهران: انتشارات سروش. (نشر اثر اصلي 2004).
153) هاینن، هیلده. (1400). معماری و مدرنیته. (احسان حنیف، مترجم). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 1999).
154) همسرلی، مارتین. (1400)، مفهوم فرهنگ؛ تاریخچه و ارزیابی. (حجت¬اله خدری غریب¬وند و ولی¬اله نصیری، مترجمان). تهران: انتشارات نقد فرهنگ. (نشر اثر اصلي 2019).
155) هنرمند، منوچهر. (1347). دیالکتیک ناسیونالیته ایرانی در تاریخ ادبیات فارسی (مسیر ملیت در تاریخ ادبیات فارسی). تهران: انتشارات علمی.
156) یارشاطر، احسان. (1373). هویت ملی. ایران نامه. 12(47)، 423-430. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/363802
157) یارشاطر، احسان. (2016). حکمت تمدنی: گزیده آثار استاد احسان یارشاطر، ویراست دوم. (به کوشش و با پیشگفتار محمد توکلی طرقی و همایون کاتوزیان). تورنتو: کتاب ایران نامگ.
158) Brinkmann, S. (2022). Qualitative Interviewing: Conversational Knowledge Through Research Interviews. Oxford: Oxford University Press.
159) Charmaz, K. (2021). The genesis, grounds, and growth of constructivist grounded theory. London: Routledge.
160) Clark, T., Foster, L., Bryman, A., & Sloan, L. (2021). Bryman's social research methods. Oxford: Oxford University Press.
161) Diba, D. (2018). Iran Contemporary Architecture. Tehran: Ābān books pub.
162) Flick, U. (2022). The SAGE Handbook of Qualitative Research Design: An introduction to qualitative research. Newcastle upon Tyne: SAGE.
163) Habermas, J. (1992). Post-metaphysical thinking: Philosophical essays. Cambridge: mit Press.
164) Hassan, I. (1993). Toward a concept of postmodernism. Hong Kong: Flipbooks.
165) Jameson, F. (2016). Postmodernism, or the cultural logic of late capitalism. London: Routledge.
166) Jencks, Ch. (1973). Modern Movements in Architecture. London: Anchor Press.
167) Jencks, Ch. (1977). The language of post-modern architecture. New York: Rizzoli
168) Jencks, Ch. (1987). Postmodern and late modern: The essential definitions. Chicago Review, 35(4), 31-58. https://www.jstor.org/stable/25305377
169) Jencks, Ch. (1991). Postmodern vs. late-modern. Indiana: Indiana University Press.
170) Jencks, Ch. (1995). The architecture of the jumping universe: A polemic: How complexity science is changing architecture and culture. London: Academy Editions.
171) Jencks, Ch. (1996). What is post-modernism? London: Academy Editions.
172) Jencks, Ch. (2005). The iconic building. New York: Rizzoli.
173) Jencks, Ch. (2007). Why Critical Modernism?. Architectural Design, 77(5), 140-145. https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/ad.534
174) Jencks, Ch. (2012). The story of post-modernism: Five decades of the ironic, iconic and critical in architecture. New York: John Wiley & Sons.
175) Jencks, Ch. & Kropf, K. (Eds.). (1997). Theories and manifestoes of contemporary architecture (Vol. 312). Chichester: Academy Editions.
176) Jencks, Ch. & Silver, N. (2013). Adhocism; expanded and updated edition: The Case for Improvisation. Mit Press.
177) Halliday, M., Alexander K., Matthiessen, C. M., Halliday, M., & Matthiessen, C. (2014). An introduction to functional grammar. London: Routledge.
178) Mayring, P. (2021). Qualitative content analysis: A step-by-step guide.Qualitative Content Analysis. Newcastle upon Tyne: SAGE.
179) Stets J. E., & Serpe, R. T. (2016). New directions in identity theory and research. (Eds.). Oxford: Oxford University Press.
معماري معاصر ايران و مسئله هويت*
بازنمايي رئالیستی از خوانش انتقادي پستمدرنيسم در معماري
اميرداود مصلحتجو 1*، مريم قاسمي سيچاني 2**، وحيد قباديان 3***، بيژن عبدالكريمي 4****
____________________________________________________________
چکيده
پستمدرنیسم، وجه غالب باور فرهنگی زمانهای است که تمامی كنشها را ـ دوباره ـ قالبریزی میکند؛ تا آنجا که قدرت متمرکز، جای خود را به کثرت گسسته داده، جلوهاي از معاصريت هويت را آشكار ميكند. اين پژوهش كيفي دادهبنياد، با هدف تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پستمدرنیته و اندیشه انتقادی، به دنبال پاسخ اين پرسش است كه هویت چگونه میتواند به مثابه رویکردی انتقادی، بر بازشناسی معماری پستمدرن، به ویژه در دوره ایران معاصر، تأثیر داشته باشد؟ یافتهها نشان میدهند پیامد جمعبندی متغیرهای علّی پژوهش در شرایط میانجی وضعیت موجود، رویدادی را رقم میزند که در نگرشی بنیادی میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) ایرانی، و در گفتمانی تاریخی میان بازخواني آنچه هست و بازنمايي از آنچه باید باشد، به صورت سلبی (و نه ایجابی)، در خوانشي از يك رئالیسم انتقادی، در حال شدن است و در ارزيابي خودانعكاسي از تفسيري بازخوردي، نحوه بودن را بازميآفريند.
واژههاي کليدي
هویت، رویداد، پستمدرنيسم، رئالیسم انتقادی، معماری معاصر ایران.
______________________________________________________________________________________________________________
* اين مقاله برگرفته از رساله دکتري اميرداود مصلحتجو با عنوان « تحلیل دیالکتیک هویت معماری معاصر ایران با تأکید بر خوانش انتقادی پستمدرنیسم » است؛ که با راهنمایی دكتر مريم قاسمي سيچاني و مشاوره دكتر وحيد قباديان و دكتر بيژن عبدالكريمي، در دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهركرد انجام پذيرفته است.
** دانشآموخته دكتري تخصصي، گروه معماری، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران.
Email: a.maslahatjoo@std.iaushk.ac.ir
*** دانشيار، گروه معماری، واحد اصفهان(خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران. (نويسنده مسئول مکاتبات)
Email: mghasemi@khuisf.ac.ir
**** دانشيار، گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
Email: v_ghobad@yahoo.com
***** دانشيار، گروه فلسفه، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
Email: abdolkarimi12@gmail.com
مقدمه
انسان همواره در پی عنصري بوده تا به کیستی و چیستی خویش راه یابد. لذا دگرگونی نگرش انسان به جهان، دگرگونی هویتها را در پی داشته است. چنانکه انسان مدرن آمده بود تا خود و جهان را آنگونه که میخواست بسازد؛ حال آنکه انسان سنتی مذهبی، هویت خویش را خارج از جهان مادی جستجو میکرد و جهـان را برههای میدانست میـان بودن ازلی و ماندن ابدی (حجت، 1384). در واقع، هویت، مجموعه خصوصیاتی است که همان اوئیت یا آنیت و به عبارتی اینهمانی فرد یا شیء است (عبادیان به نقل از علیخانی، 1383) و از آنجا که رابطه انسان با دیگران، ریزوموار است، انسان ناچار از همزیستی با فرهنگهای گوناگون ميباشد (شایگان، 1396). لذا هویت، حاصل (این) همزیستی و دیالکتیک خود و دیگری است (آشنا و روحانی، 1389)؛ که از طریق تغییر پیشفرضهای فـرد در مورد خود و دیگران، شکل میگیرد و با ابزار قیـاس و تفسیر، باورهای ذهنی را مورد انتقـاد و ارزیابی قرار میدهد و در حرکتی رفت و برگشتی مابین نقد پوزیتیویستی و نقد تفسیری، به شأن مستقلی از پدیدهای فـرهنگی دست مییابد که ثابت نیست و هـر آن ممکن است تغییر کند؛ حـال یا در تکوین بافتار (از طریق تکنولوژی و عملکرد) و یا در پیچیدگی ساختار (از طریق روابط برنامهمحور و کاربردی). گیدنز (1398) در تعبیر ماهیت هویت معتقد است بسیاری از اعتقادات و رویههای عرفی که برای تعریف هویت در جوامع سنتی استفاده میشدهاند، اکنون دارای تأثیرپذیری کمتری هستند. از این رو، در جوامع معاصر، افراد مدرن، دائماً ـ در مورد جنبههایی مانند مقصد، روابط، ظاهر و سبک زندگی ـ خودتأملگر بوده و در مورد آنچه باید انجام دهند و اينكه چه کسی باید باشند، تصمیمگیری ميکنند. بدین ترتیب، در پاسخي داده بنياد به اين پرسش كه هویت چگونه میتواند به مثابه رویکردی انتقادی بر بازشناسی معماری پستمدرن به ویژه در دوره معاصر ایران تأثیر داشته باشد، به بنیادی نظری نائل میگردند؛ که در تضامن پاسخگویی به عملکرد هنجارینوین، بر پیچیدگی موسمی آن وضعیتی تأکید میورزد که ناگزیر از شیوهای مبتني بر تکامل گونهای از فرهنگ جهانی، از طریق بازسازی وضعیتهای ناپایدار است و به واسطه ابهام، گشودگی و تعیّنناپذیری، به گذرگاهی موقتی میان وضعیتهای آلترناتیو، منتج میشود؛ که بدیلی رادیکال بر رئالیسم انتقـادی در بازگشت به واقعیتي سنتی است؛ كه اين پژوهش، از آن پدیده با عنوان رويداد نام ميبرد و با سازماندهی رویداد به مثابه فعالیت، برنامهریزی و کاربرد، کاركرد این سطوح را در پيدايش هويتهاي نوپديد،موردبررسی قرار ميدهد. این پژوهش سعی دارد تا با ترسيم نسبت ميان معماري و هويت، ضمن ارزيابي مؤلفههاي سازنده هويت در معماري، به مدلي پارادايمي از هويت دست يابد؛ كه حقیقت، ماهیت و واقعیت معماری معاصر ایران را بیان مینماید و در نگرشی بنیادی میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) ایرانی، تکوین یافته و در گفتمانی تاریخی ـ میان بازخواني از آنچه هست (بود، نمود، بازنمود) و بازنمايي از آنچه که باید باشد (نهاد، خود، فراخود) ـ به صورت سلبی (و نه ایجابی)، و در تضامن پاسخگویی به عملکـرد هنجاری نوین به مثابه رئالیسم انتقادی، بر پیچیدگیِ موسمی آن وضعیتی تأکید میورزد که ناگزیر از وقوع رویدادي است! كه ـ ميان ايرانيبودن يا ايرانيماندن ـ در حال شدن است!
ضرورت بازتعريف هويت در معماري معاصر ايران
جستوجو برای یافتن هویت میتواند ما را هم نسبت به محیط و هم نسبت یه خود و جامعه، حسّاس نماید. این امر، بیشتر از آنکه کوششی خودآگاهانه برای یافتن هویت بهعنوان هدفی در خود باشد، محصول فرعی و جانبی حاصل از توجه به مشکلات واقعی است (کورئا، 1387). همه آفریدههای فـرهنگ ایران پیش از اسلام و در دوران اسلامی ـ در تمـامی زمینهها (به ویژه معمـاری) ـ به روشنی و به گونهای خیرهکننده، هویت ایرانی خود را بیان میدارند. در این میان، فرهنگ برخـورد آگاهانه با فرهنگهای دیگر و بهرهجستن از آنها به دور از غرقشدن و ازدستدادن هویت، از ویژگیهای معماری ایرانی بوده است. از این رو است که برای دورشدن از فرهنگ تسلیم، حفظ هویت فرهنگی، امـری ضروری است (ورجاوند، 1386). بسیارهویتی معماری امروز ـ که در نگاه وحدتگرای جـامعه، به بیهویتی تعبیر میگردد ـ هم اکنون میرود تا به بحرانی فرهنگی تبدیل گردد (حجت، 1384). این چندگانگی و عدم قطعیت، به نوعی باعث آن شده تا با از میان رفتن وحدت رَویه، سَویه کثرت، به سبب تنزل در محتوا و تقلیل در مراتب، به تضعیف هویت بیانجامد و در یکسانسازی تولیدات عینی و ذهنی، تمامی هویتها و یکهگیها را از بین برده و با از بین رفتن این فواصل انتقادی و تغییر مفهوم زمان و مکان و بروز همزمانی، ایجاد بحران هویت نماید (جاویدصباغیان و سیداحمدی زاویه، 1392). لذا در تأويل این سؤال که اصولاً هویت چگونه میتواند به مثابه رویکردی انتقادی، بر بازشناسی معماری پستمدرن بهویژه در دوره ایران معاصر تأثیر داشته باشد؟چنین برمیآید:
1. هویت، یک فرایند است، نه یک امر یافتشدنی؛ که تمدن در طول حرکتاش در تاریخ، از خود بهجا میگذارد.
2. هویت، به سبب فرایند بودنش نمیتواند مصنوع باشد.
3. هویت، امری خودآگاه نیست (کورئا، 1387).
مباني نظري پژوهش
در چند دهه اخیر معمـاری، ساختمانها و عمارتهای مختلفی با هزینههای فراوان ساخته شده است؛ اما یا سازندگانش مدعی هویتمندی آن هستند یا منتقدانش آن را بیهویت میدانند. در چنین شرایطی، نبود معیارهای لازم و تعریف اساسی از مفهوم هویت باعث شده که روشنفکران و روشنفکرمآبان ـ به طریقی ـ یا داعیهدار آن باشند و یا منتقدش. حتی گاهی نهادهای دولتی نیز در افسون این واژه گرفتار میشوند و هزینههای سرسامآور ساختوسازهای خود را به دست معماران و طراحانی میسپارند که مُبلّغ هویتمندی سازههای خود هستند؛ اما در پایان، اثری از دل خاک سر برمیآورد که نه هویت دارد و نه حتی ساختاری معمارانه.در معماری فعلی ایران که (عموماً) برگرفته از نمونههای خارجی است، پرداختن به موضوع هویت، در بهترین شرایط، بیهوده است. معماری ایران در دورههایی چنان شکوفا بوده که اکنون میتوان آن را صاحب هویت دانست. لکن تعریف و معیار این هویت، گم شده است (سلطانزاده، 1396). مفهوم هویت برای انسان سنتی (مذهبی) باوری است واحد و الهی؛ که به مدد ایمان به غیب، شکل میگیرد و سازنده و پردازنده پندار، کردار و رفتـار او است. در حالیکه انسـان مدرن (سکولار)، خود به مدد خود، هویت متکثر و اکتسابی خویش را در جـامعه ساخته است. در نگاه سنتی، هویت انسان مقدم بر وجود اوست و در نگاه مدرن، وجود انسان، مقدم بر هویتاش. بدين ترتيب، بسیارهویتی معماری امروز ـ که در نگاه وحدتگرای جامعه، به بیهویتی تعبیر میگردد ـ هم اکنون میرود تا به بحرانی فرهنگی تبدیل گردد (حجت، 1384) و این چندگانگی و عدم قطعیت، به نوعی باعث آن ميشود تا با از میان رفتن وحدت رَویه، سَویه کثرت، به سبب تنزل در محتوا و تقلیل در مراتب، به تضعیف هویت انجامد و در یکسانسازی تولیدات عینی و ذهنی، تمامی هویتها و یکهگیها را از بین برده و با ازبینرفتن این فواصل انتقادی و تغییر مفهوم زمان و مکان و بروز همزمانی، ایجاد بحران هویت نماید (جاویدصباغیان و سیداحمدی زاویه، 1392). فرهاد احمدی ـ معمار زمينهگراي معاسر ـ در پاسخ به این سؤال که "هویت، از کجا می آید؟"، آن را برآمده از محدودیتهاوفرصتهایی میداند که در بستر طبیعی وجود دارند و در قالب بینش و باورهای خاص، شکل گرفتهاند. لذا هویت، نتیجه چالشی است که انسانها در طول زمان، با (زیست)مکانشان داشتهاند. از این رو ایرانی کسی است که در کویر و درون این فلات خشک، زندگی کرده و ششهزارسال تاریخ دارد و به نحوی زندگی خود را شکل و سامان داده است. بنابراین، بیهویتی نتیجه فقدان چنین چالشی است؛ اگرچه به ظاهر، معماران ایرانی از جریان معماری مدرن جدا نبوده و ـ احتمالاًـ شیوه کار بسیاری از آنها، مدرن است! انقلابی فراتر از سلیقه! که نه چندان ابژکتیو (عینی) است و نه راسیونال(عقلی)! هویت، از عوامل پایدار موجود در بستر خود برمیخیزد. لذا به معنی فرعیبودن نحوی حضور و آگاهی در ساحتی ویژه است که عَرَضی نیست و در الگوپذیری از روند تاریخی و به مثابه الگوهای نشانهای، دست به عصیان علیه هویتهای متکثر (ناپایدار) ديگر میزند و بر اثر تکـرار، تبدیل به یک نشانه انگیخته میشود و چون وجودی است، گم نمیشود و اگر مجال بروز نیابد، راهی برای ظهور مییابد، صورتی دیگر میجوید و در بستری نو، جاری میشود. بنابراین، آنچه هویت را میسازد و بدان شکل میدهد، نحوه حضور و بودن است. از این رو، هویت، هستبودن است! (مصاحبه شخصی، 4 بهمن 1398). این امر، مستلزم یک عملکرد (رفت و برگشتی) هویتی و تفسیر بازخوردی از بازخورد دیگران (ارزیابی خودانعکاسی) است؛ بر این فرض که افراد، مجموعهای درونیشده از معـانی مرتبط با شخصیت، نقش و هویت گروهی خـود را دارند و تلاش میکنند تا دیگران، آنها را به گـونهای ببینند که با این معانی سازگار است. تئوری هویت ـ در ابتدا ـ بر روی نقش هویتها، متمرکز است؛ اما از آن به بعد، به حیطه هویتهای اجتمـاعی یا گروهی و همچنین هویتهای فردی، گسترش مییابد. نقشهای هویتی، موقعیتهای اجتماعی است که فرد، مدعی آن در جامعه خود است و عضویت او را در یک دسته یا گروه بزرگتر، با ویژگیهای مشابه، مشخص میکند و از طریق آن، شخص، خود را به عنوان فردی منحصر به فرد در جامعه، تعریف مینماید. بدین ترتیب، موقعیتهایی را که این هویتهای نقشی و اجتماعی/گروهی در آن جاسازی میشوند، در قالب هویت اصلی ارائه میکند؛ که در درون و در سراسر نقش و هویتهای اجتماعی/گروهی، قرار میگیرد. نظریه هویت، چارچوبی قوی برای درک هنجارهای جدید اجتماعی، فراهم میکند و در عین حال که شرایط جدید یک جامعه را برای نظریهپردازی از هویت فراهم میآورد، امکانپذیربودن مفروضات موجود را بررسی مینماید (Stets & Serpe, 2016). معذلک، از آنجا که جامعه ایرانی هنـوز جـامعهاي سنتی و ماقبل مدرن است، بی آنکه نهادهای مدرن در آن شکل گرفته باشد و بی آنکه جامعه، تجربه راستینی از مدرنیته، عقلانیت جدید، دموکراسی و ... داشته باشد ـ بیجهت ـ شاخصههای اصلی تفکر غربی را در خود تسرّی داده و تاریخ غرب را با تاریخ بومی و محلی جوامع غیر غربی یکسان گرفته، رواج بحـران معنـا یا نیهیلیسم غربی و دیگر شاخصههای نظام معنـایی پستمدرن در جوامع فـراصنعتی غربی به جامعه سنتی و ماقبل صنعتی، به وضعیت موجود جامعه معاصر، بدل گشته است. این انگاره، ناشی از نوعی نگاه جامعهشناسـانه است که پستمـدرنیسم را نه بهمنزله یک نظام معنایی، بلکه بهمنزله ساحتی اجتماعی و تقریباً برابر با جامعه فراصنعتی، تلقی میکند. در این نگرش، دو مفروض مهم وجود دارد:
1. تصور اینکه هنوز در دوران معاصر، میتوان قائل به وجود ساختها و هویتهای مستقل تاریخهای بومی و قومی بود.
2. فهم خطی از تاریخ؛ گویی همه جوامع باید از مسیر مشخصی ـ که همانا تاریخ غربی است ـ عبور کنند (عبدالکریمی، 1398).
ليكن با وقـوع انقلاب اسلامی ایران، سنت نهادینهشده تاریخی، به عنصری از عنـاصر قدرت، بدل گشت و قدرت سیاسی خواهان آن شد تا هم اسلام و هم فهم خاصی از سنت را در قالب نوعي فراروایت، بنمایاند. اما روشنفکران، خواهان ارائه تفسیر دیگری از جهان، تاریخ و واقعیت بودند. لذا سنت، در حاشیه مدرنیته و پستمدرنیته قرار گرفت. حال آنکه، هم روشنفکران مخالف سنت با تأکید بر پذیرش آگاهی مدرن و پسامدرن، و هم روشنفکران دینی با تلاش به منظور نیل به سنتی عقلانیشده، و هم قدرت سیاسی به واسطه تقلیل سنت ـ جملگی ـ علیرغم همه منازعات، زمینههای ورود ایران به عالم پستمدرن را، با فروپاشی برخی ارزشهای فرهنگی، از مدتها پیش فراهم ساخته بودند (جهانبگلو، 1385). چنانكه ايرج اعتصام ـ معمار معاصر و پيشكسوت معماري ـ معتقد است امروزه ـ از نظر کمّی ـ حضور سبکهای دیگر در مقابل معماری مدرن، بسیار ناچیز و قلیل است؛ هر چند که این سبکها جدیدتر بوده و راهحلهای نوین برای نیازها و معضلات کنونی ارائه ميكند؛ ليكن در یکصد و پنجاه سالی که از عمر این معماری میگذرد، دو نوع معماری ظهور و گسترش یافته است:
· نوع اول، سبکهای مبتذل و پیشپا افتاده؛ که علیالخصوص از دهه 1330 شمسی تاکنون دوام داشته است.
· نوع دوم، اثرات هر چند محدود معماران توانمند ایرانی؛ که در دوران مختلف تاریخ معاصر ایران ـ اعم از قاجاریه، پهلوی و دوره بعد از انقلاب اسلامی ـ آثار مهم، آموزنده و قابل تحسینی از خود بهجای گذاشتهاند (مصاحبه شخصي، 7 دی 1400).
با شروع جریانهای فـرامدرن در معماری (1985ـ1969م. / 1364ـ1348ش.) ـ که مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود ـ دو موضوع به موازات هم، دوره جدیدی از معماری را در ایران به وجود آورد: یکی اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، معماران ایرانی سعی کردند معماری ایران را بهسوی یک معماری با هویت مستقل متکی بر میراثِ گذشته خود هدایت کنند؛ و دیگری آنکه مبانی معماری فرامدرن نیز توجه جدی به معماری گذشته را مطرح میساخت. این دو موضوع، آثاری در ایران به وجود آورد که سبک و سلیقه معماری فرامدرن را با توجه به عناصر معماری گذشته ایران (بهخصوص معماری پس از اسلام) در خود داشت؛ لکن برخورد آن با معماری گذشته ایران، چنان عمیق نبود و به خصوص که عناصر کلیشهای معماری فرامدرن نیز به وفور در این آثار، به کار گرفته شده بود (میرمیران، 1389، 43). همزمان که چشم معماران ایرانی بر روی ایدههای خارجی گشوده ميشد و بعضاً، بدان متکی ميگردید، جریان هویت ملی ـ که طرفدارانی در میان روشنفکران یافته بود ـ بر اين نكته تأکید ميكرد که معماری ایرانی باید بر شرایط محلی و اقلیمی و مصالح بومی منطبق و با سنت، سازگار باشد. تلاش جریان نوین معماری ایران بر آن بود تا نوعی معماری بیافریند؛ که در تداوم و تکامل معماری این سرزمین کهن باشد و بتواند جایگاه شایستهای در معماری معاصر جهان به خود اختصاص دهد. ایران در مسیر تاریخ پرتلاطم خود به عصر مدرنیزاسیون رسیده بود؛ که با دوره اول جنگهای ایران و روس (1184 تا 1192 شمسی) آغاز و تا پایان عصر سلطنت پهلوی (1304 تا 1357 شمسی) ادامه ميیافت. این دهههای پرآشوب، سرآغاز سلسلهای از تغییرات و تحولات اجتماعی و فرهنگی گردید؛ که نتیجه آن ظهور ایـران مـدرن بود. در اوایل دهه 1300 شمسی، معماری در ایـران چندان تفـاوتی با دهههـای قبلی نداشت. هر چند تغییراتی در رسـم متعـارف معماری ـ به لحاظ سبک ساختمان و کاربرد مصـالح در ایران ـ پدید آمد، اما عمده ساختوسازها ـ به لحاظ طرح، مصالح و فنون ـ هنوز هیئت سنتی خود را حفظ کرده بود. در واقع، تا نیمه دوم دهه 1310 شمسی، معماران مدرنیست ایرانی، در جستوجوی چارچوبی نظری و عملی، به ستیز با سلطه معماری سنتی و کشف مسیرها و فرمهای جدید در معمـاری برآمدند؛ تا آنجا که در اواخر دهه 1310 شمسی، معماری مدرنیستی، جای پای خود را در ایران استوار ساخت. پس از جنگ دوم جهانی و در فاصله سالهای 1324 تا 1332 شمسی، ایران در معرض تغییراتی عمده در عرصه اجتماعی و شهری قرار گرفت. در این دوره، با رشد سریع طبقه متوسط شهری، احزاب تکنوکرات در عرصه سیاست پدید آمد و عمران و توسعه مدرن شهری آغاز گردید. از اوایل دهه 1350 شمسی، با افول اقتدار معماری مدرن در غرب (بعد از هفتاد سال)، معماری معاصر ایران نیز تحت تأثیر قرار گرفت: وحدترویهای که معماری مدرن در بخش عمدهای از معماری قرن بیستم میلادی در برابر معماران قرار داده بود، فرو پاشید و جای خـود را به کثـرت سبکهای معماری و نظریهها داد (بانیمسعود، 1399). به تبعیت از این جریانسازی، معماری دوره جمهوری اسلامی، به دو دوره مشخص تقسیم میشود:
· دوره اول: از آغاز انقلاب 57 تا پایان جنگ ایران و عراق؛ که در تیرماه 1367 شمسی پایان مییابد (دوران جنگ).
· دوره دوم: دوره تثبیت و بازسازی کشور ؛ که از پایان جنگ تا زمان حاضر است (دوران سازندگی).
از دوره دوم معماری جمهوری اسلامی میتوان با عنوان دوره شکوفایی معماری پستمدرن ایران نام برد. در این دوره ساختمانهای مهم و ارزشمندی با عملکردهای مختلف، احداث شد. برخلاف این دسته از ساختمانها، تعدادی ساختمان پستمدرن نیز در سنوات اخیر ساخته شد؛ که باید آنها را سبک پستمدرن جهان سومی نامید. ساختمانهای پستمدرنی که در آنها معماری مدرن و معماری تاریخی با هم تلفیق شدهاند؛ ولی هویتشان متعلق به ایران نیست و بیشتر جنبه کپیبرداری بدون تعمق از معماری جهـان دیگری ـ به نام جهان اول و یا جهان غرب ـ دارد (قبادیان، 1400).
پيشينه پژوهشي و سوابق مطالعاتي
(هـر كـسي از ظـنّ خـود شـد يــار مـن)
در اکثر کارهای معماران پستمدرن مشاهده میشود که آنها سعی دارند تا از نشانهها و نمادهایی استفاده کنند که در هر منطقه، مشخصکننده نوع کاربـری آن ساختمـان باشد. مانند خانه مـادر ونتوری؛ که در طـرح آن، از نمـادهای یک خـانه و آنچه که در غـرب به عنوان خانه شناخته میشود، استفاده شده است. برخلاف ایده مطرحشده در ویلا ساووا (خانه، ماشینی برای زندگی) و یا خانه شیشهای (کمتر، بیشتر است)، در خانه مادر ونتوری، ایده «خانه، خانه است» بیان میشود. به بیانی دیگر، اگرچه لوکوربوزیه در تفکر « به سوی یک معماری جدید» (1927)، نـگاه معماران را به اتوموبیل، کشتی، و به طور خلاصه به تکنولوژی معطوف داشته، ونتوری و دیگر معماران پستمدرن، میخواهند نگاه معماران را به سمت فرهنگ، تاریـخ، سنت و در یک کلام، آن چیزی که هویت انسان و محیط کالبدی پیرامون آن را شکل میدهد، برگردانند (قبادیان، 1401).
اما در ادبیات معماری معاصر ایران، اين تعريف دارای روایت دیگری است ...
با شروع جریانهای فرامدرن در معماری جهان ـ که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود ـ دو موضوع به موازات هم، دوره جدیدی از معماری را در ایران به وجود آورد: یکی اینکه اصولاً پس از پیروزی انقلاب اسلامی، معماران ایران سعی کردند معماری ایران را به سوی یک معماری با هویت مستقلِ متکی بر میراثِ گذشته خود هدایت کنند؛ و دیگر آنکه مبانی معماری فرامدرن نیز توجه جدی به معماری گذشته سرزمینها را مطرح میساخت. این دو موضوع، دست به دست هم دادند و آثاری در ایران به وجود آوردند که سبک و سلیقه معماری فرامدرن را با توجه به عناصر معماری گذشته ایران (به خصوص معماری پس از اسلام) در خود داشت؛ لکن برخورد آن با معماری گذشته ایران، برخورد چنان عمیقی نبود و بهخصوص که عناصر کلیشهای معمـاری فرامدرن نیز به وفور در این آثار، به کار گرفته شده بود (میرمیران، 1389). دوران پستمدرن، آغازگاه زمینه جدیدی در معماری گردید که ساختار ثبتشده آن، بیشتر ترکیبی التقاطی بوده و در آن، حس واکنش به دوران خردگرایی قبل، بیشتر از آنکه دربرگیرنده نظریه جدید و قابل تبدیل کالبدی گردد که حاوی نظرگاه فلسفی باشد، دستورالعملی در گفتمانها بود (دیبا، 1387). به اعتقاد قبادیان، معماری پستمدرن ـ معمولاً ـ التقاطی از سبکهای معماری در زمانها و مکانهای مختلف است؛ چنانچه پيرنيا نیز در این خصوص معتقد است:
"شاید بتوان شیوهای را نیز به نام شیوه انحطاط یا شیوه تهرانی نام برد؛ که از دوره قاجـاریه و بهخصوص زمـان ناصرالدینشاه، تقلید شـد و به طور مثال در سـاختمان شمسالعمـاره، با اینکه از بناهای آلمانی تقلید شده بود، ولی پلان آن ایرانی است." (پيرنيا، 1370)
شیوههای معماری ایرانی پيرنيا (1370)، بعد از دو کتاب سیری در هنر ایران پوپ و اکرمن (1385) و هنر ایران گدار (1358)، از اولین کتابهای تاریخ معمـاری ایران هستند که تاریخ معمـاری ایران را تا اواسط عصر قاجـاریه، مورد بررسی قرار دادهاند؛ ولی فـراتر نرفتهاند. از این رو، رجبی (1355)، بررسی معماری را در دوره پهلوی و با سه رویکرد معماری دولتی، معماری دولتمندان و معماری بیدولتان، دنبال كرد؛ تا این نوشتار، نخستین کتاب معماری دوران پهلوی باشد.
معماری دارالخلافه ناصری (1382) ـ به عنوان رساله دکتری قبادیان ـ و معماری دوره پهلوی اول (1383) ـ به عنوان رساله دکتری کیانی ـ مبسوطترین کتب معماری معاصر ایران است؛ که به شرح معماری در دوره ناصرالدینشاه و پهلوی اول با محوریت تهران میپردازد. این مبحث، توسط حبیبی (1383) ادامه يافت. او ضمن شرح جریانهای فکری معماری معاصر در ایران، نظریههای حوزه معماری را از اواخر دوره ناصرالدینشاه تا سال 1383 شمسی، دستهبندی و بررسی نموده است.
جامعترین کتاب در شرح حال معماران و ساختمانهای مهم ایران از ابتدای عصر قاجاریه تاکنون، توسط امیر بانیمسعود با عنوان معماري معاصر ايران در تكاپوي سنت و مدرنيته (1388) به چاپ رسیده است. بانیمسعود در تکوین مطالعات نظری معماری معاصر، ضمن بررسی جریانهای فکری معماری پستمدرن (1387)، به بازنویسی و واکاوی تازهای از معماری معاصر در ایران از سال 1304 تا كنون (1399) میپردازد. مقدمات این شرح حال، با نگاهی به پیدایی معماری نو در ایران و با تأکید بر عصر پهلوی، توسط باور (1388)، تبیین شده است. از باور، ترجمه ارزشمند دیگری بر تاریخ معماری مدرن اثر لئوناردو بنه ولو (1353) موجود است. بنه ولو، تاریخ معماری مدرن را از سال 1760 تا پایان سال 1990 میلادی، به پنج دوره شهر صنعتی، آوانگاردها، نهضت مدرن، پس از جنگ، موج نو تقسیم مینماید.
اسکندر مختاری طالقانی، در میراث معماری مدرن ایران (1390)، به توصیف مشروح ساختمانهای دوره پهلوی (اول و دوم) و جمهوری اسلامی پرداخته است و در انتهای کتاب، مسائل حفاظت این بناها مورد بحث قرار ميدهد.
داراب دیبا (2018)، معماری معاصر ایران را ـ در مجموعهاي (به زبان انگليسي) كه در آن به تجزيه و تحليل معماري بيش از سیصد ساختمان شاخص ايران معاصر، پرداخته ميشود ـ از منظر معرفی بناها و معماران به خواننده جهانی معرفي مينمايد.
انصاری در تحلیلی بر معماری معاصر ایران (1395)، تمامی رویدادهای معماری معـاصر ایران و وجه تمـایز این دوره با رویدادهای دیگر در اعصار مختلف را حاصل مواجهه فرهنگ ایرانی با فرهنگ مغرب زمین میداند. مواجههای که دیگـر نقش همحضـوری را بر عهده ندارد و در رویکردی معرفتشناسانه، به عرصه تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، و حتی فراتر از آن، به اقتباس و تقلید کشانده شده است. نگاهی که سعید حقیر و حامد کاملنیا، در دو کتاب نظـریه مدرنیته در معمـاری (1394) و نظـریه مدرنیته در معمـاری ایران (1399)، به شرح اين معرفتشناسي و اپیستمولوژی (شناختشناسی) حاکم بر دنیای معماری امروز و جامعه ایران ميپردازند.
از میان انبوه مطالعات و رسائلی که به توصیف موضوع هویت معماری پرداختهاند، آشوری کفشگر (1396)، دستیابی به فهم تاریخیِ چگونگی رویارویی سنت و مدرنیته در تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران در عصر پهلوی دوم را مهمترین عامل شکلگیری معماری معماران هویتگرای معاصر میداند. همچنین در موضعی مشابه، عابدی (1395)، نوآوری را عامل ارتقاء هویت کالبدی فرآوردههای معماری معاصر ایران برمیشمارد. لیکن هیچیک از این دو، تفسیری از هویت معماری معاصر ایران ارائه نمیدهند و صرفاً به تحلیل تاریخی و کالبدی هویت از نگاه آبژکتیو میپردازند. در نزدیکترین پژوهش به موضوع تحقیق، طاهایی (1381) در نگرشی فلسفی، بازشنـاسی و چگونگی تأثیرات معمـاری پستمدرن بر معمـاری معـاصر ایران را مطـرح میکند. امـا علیرغم نگاه فلسفی محقـق به پستمدرنیته، اين محوریت معماری مدرن است كه به نقدی پوزیتیویستی از آثار معماری ایران دست مییابد؛ و در نهایت منتج به نقدی تطبیقی از آثار معماری معاصر میگردد. ليكن شايد آنچه بيش از همه جلب توجه ميكند اين نكته باشد كه اغلب اين مطالعات، ساختمانمحور هستند؛ چنانچه به كفايت و ضرورت، نتوانستهاند به صورت سیستماتیک، به نقد و تحليل چيستي مباني معماري معـاصر ايران بپردازند. خاصه آنكه ساختمانها نیز بر اساس آن مبانی، گونهشناسی نشدهاند.
از معدود رسالاتي كه با رويكرد پديدارشناسانه به موضوع معماري معاصر ايران پرداخته است، پاياننامه دكتري مرتضي نيكفطرت كردمحله (1398) با عنـوان پديدارشناسي ادراكات چندحسّي در آثار معماري معاصر ايران (دهه هشتاد شمسي تاكنون) است. نيكفطرت با مرکزیت قراردادن انسان و اهمیت فضای تجـربهگرا و چند حسّی، به بررسی مؤلفههای تجـربه زیسته مکانهـای خلقشده در مواجهه شخصی و ادراکی کاربران، به منظور بازتعریف مفهوم مکان در تجربه معماریِ موزه هنرهای معاصر تهران، ميپردازد.
در ميان انبوه مقالات پژوهشی با محور معماری معاصر ایران نيز شایان و معمار دزفولی (1393)، با نگاهی به معماری معاصر در ایران، به تقسيمبندي نسلهای این دوره پرداختهاند:
1. نسل اول: از اواسط عصر قاجاریه تا قبل پایان دوره پهلوی دوم؛ در دوره موسوم به شبه مدرنیسم ایراني؛ با هدف ظهور معماری ایرانی جدید.
2. نسل دوم: معماران متأخر بعد از انقلاب اسلامی 1357 شمسی؛ با هدف آشتیدادن سنت و تحولات معماری مدرن.
3. نسل سوم: جریان ایدهپرداز جوان در عصر حاضر؛ با هدف گذر از اهداف و جهانبینی مدرن و رسیدن به فرم جدید.
تعدادی مقاله دیگر نیز ـ بالاخص در دو دهه اخیر ـ در نشریات و مجلات مختلف معمـاری توسط دانشپژوهان و محققین، به رشته تحریر در آمده است؛ که به نظر، دارای یک خلأ اساسی است؛ از آن جهت که در آنها، مبانی نظری معاری معاصر ایران ـ به صورت سیستماتیک و با توالی تاریخی ـ نقد و تحلیل نشده است. چنانکه از این ادبیات برمیآید، جداسازی نقش خردگرایانه زبان (معماری) در مقابل تجربه احساسات (معمـار)، اگر منجـر به رویارویی ساده میان ذهن و عقل شود، بازی خستهکنندهای است. لذا تحلیل از غیرمادیبودنِ معمـاری در شکل هستیشناسـانه آن، و در تجـربه حسّی آن، تفاوتي ندارد. گـویی عـدم امکان پرسشگری باعث آن میشود تا واقعیت معمـاری، بر تئوری معماری، پیروز گردد (چومی، 1399). حال آنكه امروزه اين مسئله ذهن ما را به خود مشغول داشته است که قرن گذشته چگونه شکل گرفته و ریشههای افکار آن دوران، چگونه در دل مردم، جـایگزین شده است. بنابراين لازم است تا برای این کار، نقـاط عطف گذشته نزدیک را در نظر گرفت (باور، 1388). از این رو ضروري است کسانی که معماری را تحلیل میکنند، با افکار روزگار خود آشنایی (كامل) داشته باشند؛ تا از این طریق بتوانند به بررسی راههای گذر از گذشته و بحرانهاي آن بپردازند.
روششناسي پژوهش
امروزه استفاده از بازنمایی معماری به عنوان یک مفهوم محوری در ساخت واقعیت، بسیار مرسوم است. بازنمایی معماری روشهای خود را در نظم و معنابخشیدن به مفاهیم دارد؛ لذا برای معناکاوی آن در متون معماری، میباید از مفاهیمی که درک بازنمایی را آسانتر میکنند، استفاده نمود (شجاعی و متین، 1398). حال آنكه در بازنماییهای معماری، میبایست مسئله تحقيق توسط یک روش پژوهشي، قبض و بسط داده شود و نظام معنایی آن،ارزیابی و تفسیرگردد و در این راستا و با شناخت از تفاوتهای اساسی میان انواع بازنمایی معماری، نقشهاي کلی برای مفاهیم، فـرض شود. از اين رو، در بخش تحلیلی تحقيق، با رویکـردی تفسیری، جداول استقـرایی از آمیختن بازنماییهای معماری بر پایه هدف اصلي پژوهش، شکل گرفته است. بدین ترتیب، تفـاسیر بهدستآمده، ظرفیتهای بازنمایی معماری در دوره معاصر را ـ خصوصاً در حوزه معانی انتزاعی ـ ارتقاء ميدهند؛ تا در نتیجه اين دستاورد، بتوان اظهار داشت مهمترین دلالتهای ذهني در شکلگیری بازنماییهای عینی در معماری معاصر ـ به ویژه معماری معاصر ایران ـ از تقابل و ترتیب زمانی، مشابهت ظاهری و مجاورت مکانی، و همچنین تأثیر از كدام متون مرتبط دیگر، ميتواند مورد نظر قرار گيرد. اگرچه برخی، نظریه داده بنیاد را فرایندی صرفاً قیاسی توصیف کردهاند، لكن مطابق با نظر اشتراوس، همه نظریههای علمی، پیش از آنکه نیازمند به تصویر درآمدن باشند (قیاس)، به دقت در تشریح و صورتبندی (استقراء) و در نهایت به درستیسنجی (کنترل) وابستهاند (کوربین و استراوس، 1400). لذا روش تحقیق پيش رو، به روش کیفی آميخته، و با رهيـافت نظریهپردازی داده بنيـاد يا گرانددتئوري انجـام شده است؛ تا به وسیله آن و با يهرهگيري از دستهاي از دادهها ـ يك نظریه مستقل ـ تکوین یابد. در این تحقیق، براي تجزیه و تحلیل دادهها از شيوه نظاممند يا سيستماتيك ـ که با تئوری استراوس و کوربین (1998) شناخته میشود ـ استفاده شده است؛ که بنا بر تقسيمبندي کوربین و اشتراوس (1400)، اين شيوه داراي سه مرحله کدگذاري باز (مفاهیم)، کدگذاري محوري (شرایط علّی، راهبردها ، زمينه، شـرایط مداخلهگر و پیامدها) و کدگذاري انتخابی (گزینشی) است و این سه نوع کدگذاری، سطوح مختلفي از کدگذاری را نشان میدهند كه هر یک به نکته متمایزی در بیان مقولهها در نظریهپردازی دادهبنیاد میپردازد (داناییفرد و اسلامی، 1400). در واقع، در فرایند کدگذاری، پس از کدگذاری اولیه ـ كه نخستین گام در منطقیکردن و انتزاعیکردن دادههای خام به شمار میرود ـ با تأکید بیشتر بر کـدهای مشترک، از ترکیب کدهای اولیه، کدهای (متمرکز) جدیدی به دست میآيد و نیازمند تصمیماتی است که کدام کدها تحلیلیترین منطق را برای يك طبقهبندی جامع، فراهم خواهد كرد (Charmaz, 2021).
روش گردآوري اطلاعات
این پژوهش، از مطالعات کتابخانهای (منابع اسنادی و استنادی) و روش میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه)، در گردآوری اطلاعات، استفاده کرده است. در این تحقیق، از نرمافزار تحقیقات کیفی MaxQDA نسخه 2020، در مراحل مختلف تحلیل، بهرهگیری شده است. این نرمافزار، علاوه بر تسهیل فرايند کدنویسی، با ارائه خروجیهای گرافیکی، فرايند تحلیل را نیز تسهیل میکند. توجه کنید علیرغم آنکه نرمافزار به محقق کیفی در انجام وظایف خود کمک زیادی میکند، اما در واقع تحلیل را انجام نمیدهد و فرايند تحلیل و گزارش اطلاعـات کیفی، به صورت دستی و توسط محقق، صورت میگیرد. از آنجا كه مهمترین ابزار گردآوری دادهها در تحقیقات کیفی، مصاحبه است و در اين گفتگوی هدفمند، پژوهشگر تلاش میکند تا از طریق تعامل با مصاحبهشونده، اطلاعاتی درباره پدیده مورد نظر خود، به دست آورد (Flick, 2022)، در گردآوري دادههاي اين پژوهش نيز از روشی برای مصاحبه استفاده شده تا با راهبردها، اهداف، و سؤالهای پژوهش، تناسب داشته باشد. دادههای تحقیق، به روش مصاحبههای نیمهساختاریافته ـ به عنوان یکی از معمولترین انواع مصاحبه در تحقیقات کیفی، در قالبي مابین دو حد نهایی مصاحبههاي ساختاریافته و بدون ساختار (Brinkmann, 2022) ـ با اساتید و متخصصین معماری ـ که هم به صورت آکادمیک و هم به صورت حرفهای مشغول به فعالیت هستند ـ گردآوری شده است. پروتکل مصاحبه شامل سؤالات از پیش اندیشیدهشده و تعیینشده است؛ كه در آن، از تمامي پاسخگوها سؤالات مشابهی پرسیده میشود؛ ليكن پاسخدهندگان آزاد هستند که پاسخ خود را به هر طریق که مایلاند، ارائه نمايند. در این مورد، مسئولیت رمزگردانی پاسخها و طبقهبندی آنها بر عهده پژوهشگر خواهد بود (Clark et al., 2021). پس از هر مصاحبه، با توجه به حجـم بالاي اطلاعات، نرمافزارهـای تحلیل كيفي نقش بهسزايي ايفا ميكنند. نكته قابل توجه آنكه ترتیب سـؤالات در مصاحبه نیمهساختاریافته، بنا بر مقتضیات مصاحبه، میتواند تغییر كند؛ تا از گسترش و تولید اطلاعات زائد، جلوگیری و مصاحبه حول محور پدیده اصلی، ادامه مییابد (لوینز و سیلور، 1399).
روايي و پايايي دادهها
پس از پايان مصاحبهها و پيادهسازي گفتگوها و اشتراكگذاري متون و كدهاي اوليه با هر یک از مشاركتكنندگان، شاخص اعتبار و قابلیت اطمینان، مورد ارزیابی قرار گرفته است. تأييد شاخص كيفيت پایایی تحقيق، به روش تعیین درصد توافق درون موضوعی، انجام شده است. ميانگين قابلیت اطمينان ميان محقق و مصاحبهشوندگان در 17 مصاحبه مورد تحليل، 90.37 درصد به دست آمد. همچنین، قابلیت روایی حاصل از اعتبار دادهها نيز با همكاري محقق و دو همكار تحليلگر كيفي (با درجـه علمي دكتري مديريت و آمار تحلیلی)، دو همكار پژوهشي هيئت علمي (با درجه دكتري معماري) و دو همكار پژوهشي نظريهپرداز دادهبنياد (با درجه علمي دانشآموخته مقطع دكتري در مرحله تدوين رساله با رهيافت نظريهپردازي دادهبنیاد)، محاسبه گردیده است. ميزان روایی مصاحبههاي نهايي، ميانگين 78.0720 درصد را نشان داد. میانگین توافق 90.37 درصد، نشان از قابلیت اطمینان تقریباً کامل و ميانگين 78.0720 درصد سطح معيار کوهن و پوشش بیش از 0.6 ضریب کاپا، قابلیت اعتبار را ایدهآل توصیف مینماید. لذا با توجه به آزمونهای انجامشده، روایی و پایایی کیفی، مورد تأیید و نتایج بهدستآمده، با بررسی معیارهای تطبیق، تعمیم، قابلیت فهم و کنترل، قابل ارزیابی و تفسیر میباشد. لازم به ذكر است كه فرایند كدگذاري تا حصول توافق 100 درصدي، به منظور حصول یک توافق کامل، مورد بازنگري و تصحيح واقع گردیده است. همچنين، شاخص اعتبار و قابلیت اعتماد،بر پایه نقشگرایی نظامبنیاد هالیدی1 (2014)، و حجم نمونه بر اساس الگوي مايرينگ در انتخاب حداقل و حداكثر تعداد مصاحبهشوندگان پژوهشهاي كيفي، با استفاده از یک حجم نمونه 5 تا 25 آزمودنی، ارزیابی شد (Mayring, 2021).
يافتههاي پژوهش
تأکید ویژه پژوهش، بر دیدگاهها و آراء آن دسته از اساتید و متخصصین معماری است که هم به صورت آکادمیک و هم به صورت حرفهای، مشغول به فعالیتاند. حال آنكه در اولين برداشت از مجموع اطلاعات مصاحبه، مشاهده شد كه دیدگاههای همه معماران برجسته و شاخص مقطع زمانی معاصر ـ كه در مصاحبه مشاركت داشتهاند ـ به شكل معناداري، در جريان معماري معاصر ایران، روزآمد نیست و تكيه اطلاعات و شناخت ايشان از معماري معاصر ـ صرفاً ـ به دوره فعاليتشان بازميگردد. از اين رو، به منظور تحليل بهينه دادهها، تعدادي از مصاحبهها از دایـره تحلیل، حذف و فـرايند مصـاحبه در دو سطح اشباع نظـری نسبي (در مفهـوم اشبـاع هـر يك از سؤالات، به تفكيك) و اشباع نظری مطلق ( در مفهوم اشباع مجموع سؤالات)، مورد کفایت نظري قرار گرفت. در ميان 8 سؤال پرسشنامه مصاحبه، در مصاحبه 17 ام، اشباع نسبي در بالاترين سطح اشباع، حاصل شد و به منظور اطمينان از دادههاي جمعآوريشده و دستيابي به اشباع مطلق، فرایند مصاحبه تا مصاحبه 25 ام، ادامه يافت و جمعآوريدادهها، با 25 مصاحبه به پايان رسيد و بدين ترتيب ـ در نهايت ـ تعداد 17 مصاحبه سطح كفايت نظري، مورد تحليل كيفي قرار گرفت. یافتهها نشان میدهند که با توجه به سؤالات پرسشنامه ـ كه هر يك، منحصراً عهدهدار تضامن پاسخگویی به تفسير اهداف تحقيق در تحلیل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پستمدرنیته و اندیشه انتقادی میباشند ـ در فرایند کدگذاری 17 مصاحبه انجامشده، از مجموع 317 کد بهدستآمده، تعداد 53 مقوله در 8 طبقه، با طبقه محوري هویت معماری معاصر ایران، مرتبط شده است. شكل 1 به بيان بصري اين موضوع ميپردازد. همچنين جدول 1 و شكل 2، سطوح اشباع نظري سؤالات مصـاحبه در پاسخهاي مصاحبهشوندگان و ميزان فـراواني كدگذاري به تفكيك هر مصاحبه را نمايش ميدهد. لازم به ذكر است كه در تفكيك ستونهاي اين جدول، از اصطلاحات بهكاررفته در نرمافزار MaxQDA نسخه 2020، استفاده شده است.
|
شكل 1. فرایند كدگذاري و طبقهبندي دادههای کیفی Figure 1. Coding and classification process of qualitative data |
جدول 1. نسبت سطح اشباع در پاسخهاي مصاحبهشوندگان به تفکیک سؤالات مصاحبه و میزان فراوانی در کدگذاری
Table 1. The ratio of the level of saturation in the responses of the interviewees by interview questions and the frequency of coding
Interview | Frequency | Segments | Questions | Codes& Memos | Saturation |
P01 | 398 | 111 | 1 | Identity Dialectic | 13th |
P02 | 423 | 116 | |||
P03 | 371 | 104 | 2 | Event Architecture | 13th |
P04 | 323 | 68 | |||
P05 | 377 | 76 | 3 | Criticism & Questioning | 13th |
P06 | 344 | 72 | |||
P07 | 398 | 63 | 4 | Form, follows Event! | 14th |
P08 | 347 | 67 | |||
P09 | 228 | 58 | 5 | Globalization | 13th |
P10 | 348 | 75 | |||
P11 | 346 | 77 | 6 | Chronology | 14th |
P12 | 249 | 69 | |||
P13 | 349 | 73 | 7 | Philosophy & Education | 17th |
P14 | 324 | 71 | |||
P15 | 387 | 75 | 8 | Sense of Plurality | 15th |
P16 | 366 | 73 | |||
P17 | 391 | 89 | 8 | 8 | 17th |
17 | 5969 | 1337 |
شكل 2. كفايت نظري سؤالات مصاحبه به تفکیک هر پرسش
Figure 2. Theoretical adequacy of interview questions by each question
پس از انجام چهار گام اساسی ـ فراخوانی دادهها، گروهبندی اطلاعات، ایجاد پوشههای فرعی و تخصیص متغیرها به اسناد در کدگذاری فایلهای مصاحبه، نرمافزار MaxQDA ـ به عنوان رايجترين و شناختهشدهترين نرمافزار تحليل پژوهشهاي كيفي ـ آماده ارائه مدلهاي مختلف و متنوع داده بنياد ميباشد. شاخصترين اين مدلها، مدل نمودار درختی با محـوریت کدهای انتخـابی کدگذاریشده است. نمودار درختی، معادل بصری روابط میان مفاهیم است؛ که با یک محور مرکزی آغاز میشود و این محور، در واقع همان مسئلهای است که باید حل شود و یا ایدهای است که مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. از نمودار درختی میتوان برای اتخاذ تدابیر یا تعیین پیامدها و راهبردها و یا تأثیرات فرعی دستهبندیها یا رویدادها و رسیدن به سطوح پایینتری از جزئیات، استفاده کرد. این امر کمک میکند تا بتوان با دقت در پیچیدگیهای جزئی مسئله، راهحلهای موجود و مسیر تصمیمگیری را به یک تصویر بزرگ و جامع، تغییر داد. جدول 2، عناصر سازنده هويت در معماري معاصر ايران را از ديدگاه مصاحبه شوندگان و شكل 3، نمودار درختی کدهای انتخابی مستخرج از تحلیل دادهبنیاد نمونهمصاحبه (P01) را به منظور معرفي و نمايش شماتيك بصري كدهاي مستخرج از يك مصاحبه، نمايش داده است. در ادامه، با توجه به اهميت متغيرهاي ميانجي در اتخاذ تدابير و راهبردهاي تئوري دادهبنياد و ارائه راهكارهاي مطلوب بر مبناي چالشهاي موجود، و بر اساس كدهاي نهايي استخراجشده از مجموع 17 مصاحبه، مدل تطبيقي متغيرهای ميانجي پژوهش ـ شامل متغيرهاي تعديلكننده، كنترل و مداخلهگر ـ در شكل 4، ارائه و مدل پارادایمی هويت در معماري معاصر ايران در شكل 5، در قالب عمومی و کلی تفسير گرديده است. همچنين، جدول 3، به بيان نسبت عناصر مدل پارادایمی تحقيق با ادبیات پژوهش، پرداخته است.
جدول 2. عناصر سازنده هویت در معماری از دیدگاه مشارکتکنندگان پژوهش
Table 2. Identity building elements in architecture from the perspective of research participants
| تفکیک و تمایز | تشابه و تفاوت | اشتراکات و افتراقات | ماهیت شناخت و عامل شناسا | جوهره و اصالت و اینهمانی | جهانبینی | ویژگیهای جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی | توصیف شخصیت و تشخص و نشانههای تشخیص | فرار از امر مشترک | تداوم در بودن و نحوه بودن | چگونگی بودن و چگونهبودن | چیستی، کیستی، کجایی | لامکانی و بیزمانی | |
P01 | * | * |
|
|
|
| * |
|
| * | * | * |
| |
P02 | * | * | * |
| * |
| * |
|
| * | * | * | * | |
P03 | * |
| * |
| * | * | * |
|
| * | * |
| * | |
P04 | * | * |
|
| * |
| * |
|
|
| * |
|
| |
P05 | * | * | * | * |
|
| * |
|
| * | * | * | * | |
P06 | * | * | * |
| * |
|
| * |
|
|
|
|
| |
P07 | * | * |
| * |
|
| * | * |
|
| * |
|
| |
P08 | * | * | * |
| * |
| * |
|
| * | * | * |
| |
P09 | * |
| * |
| * |
| * | * |
| * |
|
|
| |
P10 |
| * | * | * | * |
| * | * | * |
| * |
|
| |
P11 | * | * | * | * |
| * | * |
|
| * | * | * | * | |
P12 |
|
| * |
| * | * |
|
| * | * |
|
|
| |
P13 | * | * |
| * |
|
| * | * |
|
| * |
| * | |
P14 | * | * | * | * | * |
| * | * |
| * | * |
|
| |
P15 | * | * |
| * |
|
| * | * |
|
|
|
| * | |
P16 | * |
| * |
| * |
| * | * | * | * | * |
| * | |
P17 | * | * | * |
|
| * | * |
|
| * | * | * | * | |
| ||||||||||||||
شكل 3. نمودار درختی کدهای نمونهمصاحبه P01 Figure 3. Tree diagram of sample codes-interview P01 | ||||||||||||||
| ||||||||||||||
شكل 4. مدل تطبيقي پيامد مواجهه تدابیر و راهبردهای تئوری ديالكتيك هویت معماری معاصر ایران Figure 4. Comparative model of the encountering measures and strategies consequence of the Iran contemporary architectural identity dialectic theory | ||||||||||||||
| ||||||||||||||
شكل 5. مدل پارادايمي ديالكتيك هويت در معماري معاصر ايران Figure 5. Paradigmatic model of the Iran contemporary architectural identity dialectic theory | ||||||||||||||
(P1): جریان مدرنیسم در بستر حاکم پستمدرنیسم، وضعیت موجود را با ایجاد بحرانهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، تاریخی، فلسفی، به چالش کشیده و به سبک زندگی قالب دوره معاصر مبدل شده است. در این میان، مدیا و رسانه میتواند نقش مهمی در معرفی این هنجار نوین و حفظ ارزشهای تمدن و فرهنگ ایرانی و سنت و میراث سرزمینی، در نقطه عطف این دوران گذار، ایفا نمایند. (P2): ریشه بسیاری از ناکامیها در فهم شرایط موجود معماری، در توانایی شناخت گفتمان تاریخی میان هویتهای پیشین و هویت معاصر نهفته است. (P3): کسب مهارت نقد و پرسشگری به مثابه اندیشه انتقادی، شناخت و نگرش فلسفی و اصلاح آموزش و شیوههای آموزشی میتواند به تحول در معماری معاصر ایران بیانجامد. (P4): تفکر مدرن (مدرنیته)، تفکر پستمدرن (پستمدرنیته) و شناخت و آگاهی از بنیانهای فلسفی، لازمه موفقیت در معماری معاصر ایران است. (P5): بازشناخت مفاهیم و مضامین معماری گذشته ایران و تعریف استفاده بهینه از فرهنگ و تکنولوژی غربی، و بازآموزی مؤلفههای تأثیرگذار تاریخی اجتماعی و سیاسی مقطع معاصر، مقدمه دستیابی به موفقیت در معماری معاصر ایران است. (P6): نتیجه کاربست مجموعه مؤلفههای مؤثر بر گفتمان هویتی در معماری معاصر ایران، بازنمایی ذهنی (معماری رویداد) و بازنمایی عینی هویت معماری معاصر ایران (فرمِ تابع رویداد)، دستیابی به مسیر جهانیشدن معماری ایرانی در فرهنگ جهانی و ایجاد یکپارچگی و وحدت در عین کثرت فرهنگهای متکثر خواهد بود. |
جدول 3. نسبت عناصر مدل پارادایمی و ادبیات پژوهش
Table 3. The ratio of paradigmatic model elements and research literature
مدل پارادايمي هويت در معماري معاصر ايران | ادبيات و پيشينه موضوع |
شرایط علّی: · بحران فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، تاریخی، فلسفی؛ · مدرنیسم و پستمدرنیسم · تبارشناسی تاریخی و فرهنگی · تمدن و فرهنگ · دوران گذار · رسانه و ژورنالیسم · سنت و میراث · سبک زندگی | آنتادیوپ (1361)؛ ادیب (1379، 1380)؛ اسمیت (1357)؛ بهنام و جهانبگلو (1382)؛ جیمسون (1379)؛ حبیبی (1385)؛ دالزوتو و لوگمایر (1397)؛ رابرتسون (1398)؛ رهبری (1381، 1385)؛ کاتز (1397)؛ گرین و تروپ (1400)؛ گیرتز (1399)؛ گیدنز (1398)؛ لیندولم (1397)؛ ملکیان (1388)؛ میرباباپور و ساجدی (1392)؛ ناری قمی (1395)؛ قاسمی سیچانی (1382، 1383)؛ ویویورکا (1378)؛ هارپر (1394)؛ هارکوپ (1393)؛ همسرلی (1400)؛ یارشاطر (2016)؛ |
مدل پارادايمي هويت در معماري معاصر ايران | ادبيات و پيشينه موضوع |
طبقه محوری: · هویت در معماری معاصر ایران | آدورنو و هورکهایمر (1395)؛ آشنا و روحانی (1389)؛ احمدی (1393)؛ پاكزاد (1390)؛ پالمر (1393)؛ حجت (1384، 1393)؛ سلطانزاده (1396)؛ سروش (1392)؛ شایگان (1396)؛ شریعتی (1394)؛ علیخانی (1383، 1384)؛ کورئا (1387)؛ گادامر (1398)؛ مصلحتجو (1400)؛ مهدوینژاد و همکاران (1389)؛ |
زمینه ها: · معماری سنتی ایران · تاریخ اجتماعی ایران معاصر · فرهنگ غربی | آبراهامیان (1384، 1390)؛ آبروشن (1392)؛ اشرف (1359، 1371، 1372، 1373، 1387، 1395)؛ جهانبگلو (1385، 1386)؛ خاتمی (1380، 1393)؛ رجایی (1395)؛ رضاقلی (1377)؛ رهبری (1386)؛ طبری (1354)، کسرایی (1384)؛ گیدنز (1397)؛ میرسپاسی (1398)؛ نفیسی (1390)؛ نقیزاده (1379)؛ ورجاوند (1386)؛ هنرمند (1347)؛ یارشاطر (1373)؛ |
شرایط مداخلهگر: · مدرنیته · پستمدرنیته · بنیانهای فلسفی | احمدی (1394)؛ انصاری (1395)؛ بانیمسعود (1384، 1389، 1394، 1395، 1399)؛ باور (1388)؛ بنه ولو (1353)؛ بلوگولوفسکی (1400)؛ جهانبگلو (1385)؛ دامیار و ناری قمی (1391)؛ حقدار (1380، 1395)؛ حقیر و کاملنیا (1394، 1399)؛ دلوز (1398)؛ کهون (1396)؛ ریکور (1397)؛ زيباكلام (1393)؛ عبدالکریمی (1395، 1396)؛ نوذری (1389)؛ Habermas, (1992); |
راهبرد ها: · فلسفه و نگرش فلسفی · نقد و پرسشگری · آموزش و سیستمهای آموزشی | اتو (1394)؛ اریک برونر (1393)؛ افشارنادری (1377، 1380)؛ باتومور (1398)؛ براون و کیلی (1399)؛ بنیامین و همکاران (1395)؛ پوپ و اکرمن (1385)؛ پيرنيا (1370)؛ پاکباز (1395)؛ تامپسون (1397)؛ ثبات ثانی (1396)؛ ریچارد و الدر (1400)؛ خویی (1379، 1381، 1382، 1383، 1386)؛ داناییفرد (1383، 1388، 1398)؛ داناییفرد و همكاران (1383)؛ دیباج و سلطانزاده (1392)؛ دورانت (1384)؛ رجبی (1355)؛ رئیسی (1392)؛ شایان و معمار دزفولی (1393)؛ عبدالکریمی (1371، 1383، 1385، 1388)؛ قبادیان (1392، 1401)؛ کلنر (1394)؛ کیانی (1383)؛ گدار (1358)؛ مختاری طالقاني (1390)؛ معینی علمداری (1388)؛ |
پیامد ها: · معماری رویداد · فرمِ تابع رویداد · جهانیشدن · حس کثرت | آیزنمن و ایتوربه (1399)؛ ابل (1387)؛ احمدی (1381)؛ اردلان و بختيار (1380)؛ برادبنت (1375)؛ برمن (1392)؛ بمانیان و همکاران (1389)؛ جنکس (1397)؛ چومی (1399)؛ لیبسکیند (1400)؛ دیبا (1387، 2018)؛ رهبری (1380)؛ روحی (1399)؛ قبادیان (1395)؛ نوربرگ شولتز (1372)؛ ونتوری (1389)؛ هاینن (1400)؛ Hassan (1993); Jencks (1973, 1977, 1987, 1991, 1995, 1996, 2005, 2007, 2012); Jencks & Kropf (1997); Jencks & Silver, (2013); |
بحث
جهان هر کس، جهان اوست. هر کس همواره و به نحو اجتنابناپذیری بر اساس مجموعه کثیری از ارزشها، باورها، مفروضات پیشین، مواضع و جهتگیریها، با پدیدارها مواجه میشود و پدیداری به نام پستمدرنیسم نیز از این اصل انسانشناختی، معرفتشناختی و هرمنوتیکی جدا نیست. بنابراین، چنین نیست که بحث از پستمدرنیست در ایران و پرسش و پاسخ پیرامون آن، مثل هر بحث و موضوع دیگری، یک بحث نظری محض باشد. بلکه هم طرح پرسش و هم معنای پرسش و هم پاسخ بدان، بستگی به این دارد که ما چه نسبتی با شرایط، موقعیت و جهان پیرامونی خویش داریم. به بیان سادهتر، بسته به نسبتی که انسان با عالم غرب، عصر روشنگری، مدرنیته، سنت، تفکر دینی، جهانبینی و ارزشهای معنوی این عصر دارد، و اینکه از چه موضع و مفروضات فرهنگی، سیاسی، ایدئولوژیک یا پروژه اجتماعی برخوردار است، نحوه مواجهه با پرسش مذکور و پاسخ بدان متفاوت خواهد بود (عبدالکریمی، 1398). پستمدرنیسم، وجه غالب باور فرهنگی زمانهای است که تمامی فعالیتهای هنری و فکری را ـ دوباره ـ قالبریزی میکند و حاوی انگارههای متمایزی از تجربه و شرایط در عمیقترین سطوح یا تمامی آن چیزی است که میتوان درباره جهان معاصر دانست (Jameson, 2016). تا آنجا که قدرت متمرکز، جای خود را به کثرت گسسته داده است (Jencks, 1996).
یافتهها نشان میدهند پیامد جمعبندی متغیرهای علّی پژوهش در شرایط میانجی وضعیت موجود، رویدادی را رقم میزند؛ که حقیقت، ماهیت و واقعیت معماری معاصر ایران را بیان مینماید؛ که بر گستره معماری پستمدرن ایرانی و آینده آن مینگرد و با ورود به معماری پستمدرن و جایگاه پستمدرنیسم در معماری معاصر ایران، از آن عبور میکند و در این مسیر، نحوه مواجهه معماری ایران معاصر را با معماری جهانی، به چالش میکشد؛ و با طرح مواضع پستمدرنیسم، سرنوشت خرد عصر جدید را در تداومی در عین تغییر معیّن ميسازد. لذا در این راستا سعی ميكند تا از گذشته خود برخیزد، به حال معاصر برسد و به آینده دست یابد.
تلاش این پژوهش بر آن بوده است تا با بازنمايي رئالیستی از خوانش انتقادي پستمدرنيسم در معماري،موقعيتي را رقم زند که ماهیت معماری معاصر ایران را توصیف نماید و در گفتماني میان طیفهای گسترده از شبکههای معنایی و ساختارهای فرهنگی از یک واقعیت جهانی، حقيقت باورهای ذهنی را مورد ارزیابی قرار داده و در چرخهای استقرايي میان نقد پوزیتیویستی و تفسیری، به شأن مستقلی دست یابد که ثابت نیست؛ و هر آن، ممکن است ـ از طریق بازسازی وضعیتهای آستانهای ـ به گذرگاهی موقتی میان وضعیتهای آلترناتیو، تغییر كند! و در تجلّی تکامل (عینی و انتزاعی) از یک رويداد برنامهمحور و کاربردی، نتیجه میگیرد که معماری معاصر ايران، بازنمایی از همان عملكردي است که با رویکردی واقعگرایانه و انتقادی، به هدایت این تحول بنيادین پرداخته است و در بحرانی خودانعکاسی از تغییرات مداوم وضعیتهای آستـانهای و در تضـامن پاسخگـویی به عملکـرد هنجـاری نـوین به مثـابه رئالیسم انتقـادی، بر پیچیدگیِ موسمی آن وضعیتی تأکید میورزد که ناگزیر از وقوع يك رویداد است! رويدادي كه با مروري واقعبینانه در نگرشی بنیادی میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) در تقابل ميان ایرانیبودن يا ايرانيماندن، تکوین یافته و در گفتمانی تاریخی ـ میان بازخواني از آنچه هست (بود، نمود، بازنمود) و بازنمايي از آنچه که باید باشد (نهاد، خود، فراخود) ـ به صورت سلبی (و نه ایجابی)، در حال شدن است؛ حال، به شکل تغییر و تحول در تکوین فضا (از طریق تکنولوژی و عملکرد)؛ و یا به شکل تضادهای پویا و پیچیدگیهای انتزاعی ساختار (از طریق روابط برنامهمحور و کاربردی).
اين پژوهش، با هدف کلی تحلیل و تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پستمدرنیته و اندیشه انتقادی، و به دنبال پاسخ این پرسش که هویت چگونه میتواند به مثابه رویکردی انتقادی بر بازشناسی معماری پستمدرن بهویژه در دوره معاصر ایران تأثیر داشته باشد؟، بر آن بوده است تا در گفتمانی تاریخی، حقيقت و ماهیت معماری معاصر ایران را توصیف نماید و در کنار ابهام و سردرگمی حاصل از این واژگان، ناهمگونیِ آشوببرانگیزی را تفسیر كند كه در پسِ اندیشهها و این معانی پرمدعا و تا حدی متناقض، توضیحی پیرامون منطق و دلیل کاربرد فراگیر مجموعهاي از سنتهایِ قریبالوقوعِ بهجامانده از باورها و شیوههای برخاسته از فرهنگ را تعيين مينمايد؛ حال آنکه ـ خود ـ نامعیّن است.
نتيجهگيري
این پژوهش، با هدف کلی تحلیل و تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پستمدرنیته و اندیشه انتقادی، به روش کیفی آميخته، انجام و با بهرهگیری از رهیافت نظریه دادهبنیاد، واكاوي و در نهایت، منجر به تولید و ارائه تئوري ديالكتيك هويت در معماري معاصر ايران گرديد؛ دادههای پژوهش در قالب 17 مصاحبه نیمهساختاریافته، طبقهبندی و محتوای پاسخها، با استفاده از نرمافزار تحلیل کیفی MaxQDA نسخه 2020 ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور استخراج مقولههای اصلی و فرعی، از پرسشنامهای بر پایه اهداف پژوهش، استفاده شد. محتوای فایلهای مصاحبه، در سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و انتخابی)، استخراج و پس از پالایش، با یکدیگر ادغام و در نهایت، در طبقهبندیهای معنادار، دستهبندی گرديد. مراحل کدگذاری، در قالب جداول نظامیافته، گزارش و مقدار فراوانیِ متناظر با هریک از کدها، ارزیابی، محاسبه و ارائه شد. بررسی شاخصهای به دست آمده حاکی از آن است که آزمون روایی و پایایی، مورد تأیید است. لذا، با تکیه بر یافتهها و نتایج حاصل، به نظر میرسد جریان مدرنیسم در بستر حاکم پستمدرنیسم، وضعیت موجود را با ایجاد بحرانهای فرهنگی (غربزدگی، عقب ماندگی، ازخودبیگانگی و تکنوپولی)، اقتصادی (تحریم)، اجتماعی (هرج و مرج، آشفتگی، تکرار و تقلید، مقاومت در برابر تقلید و عادت واری)، سیاسی (انقلاب و تخریب، سرکوب، مهاجرت)، علمی (فقدان تولید علم و نظریهپردازی، معمار مقلد در جایگاه معمار مؤلف)، تاریخی (عدم صورتبندی تاریخی، گسست و انقطاع، غفلت از وجود، جدایی از تاریخ، انحطاط)، فلسفی (نفی کلیت، عدم شناخت و آگاهی، فقدان اندیشه و تفکر، لفاظی)، به چالش کشیده و به سبک زندگی قالب دوره معاصر مبدل شده است. در این میان، مدیا و رسانه میتواند نقش مهمی در معرفی این هنجار نوین و حفظ ارزشهای تمدن و فرهنگ ایرانی و سنت و میراث سرزمینی، در نقطه عطف این دوران گذار (گذر از مدرنیسم به پستمدرنیسم)، ایفا نمایند (P1). چراکه به نظر میرسد ریشه بسیاری از ناکامیها در فهم شرایط موجود معماری، در توانایی شناخت گفتمان تاریخی میان هویتهای پیشین و هویت معاصر نهفته است (P2). حال آنکه کسب مهارت نقد و پرسشگری به مثابه اندیشه انتقادی، شناخت و نگرش فلسفی و اصلاح آموزش و شیوههای آموزشی میتواند به تحول در معماری معاصر ایران بیانجامد (P3). از این رو، تفکر مدرن (مدرنیته)، تفکر پستمدرن (پستمدرنیته) و شناخت و آگاهی از بنیانهای فلسفی، لازمه موفقیت در معماری معاصر ایران است(P4). البته توجه به این نکته حائز اهیمت است که تحقق این امور، بدون بازشناسی مفاهیم و مضامین معماری گذشته ایران و تعریف معیار استفاده بهینه از فرهنگ و تکنولوژی غربی، و بازآموزی مؤلفههای تأثیرگذار تاریخی، اجتماعی و سیاسی مقطع معاصر، میسر نخواهد بود (P5). بنابراین ضروری است تا از این طریق، مسیر رسیدن به گفتمان تاریخی هویت در معماری معاصر ایران را هموار سازیم (P6).
مانيفست ديالكتيك هويت در معماري معاصر ايران
هویت معاصر ما یک واقعیت جهانی است؛ که در دیالکتیک میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) ایرانی ما، تکوین یافته و در گفتمانی تاریخی ـ میان بازنمایی از آنچه هست (بود، نمود، بازنمود) و بازآفرینی از آنچه که باید باشد (نهاد، خود، فراخود) ـ به صورت سلبی (و نه ایجابی)، در حال شدن است. از این رو، هویت معماري معاصر، دیالکتیک میان حقیقت و ماهیت ما است؛ در یک واقعیت جهانی! بدین ترتیب،
پیامد متغیرهای علّی در شرایط میانجی وضعیت موجود، وقوع رویدادی را رقم میزند؛ که حقیقت، ماهیت و واقعیت معماری معاصر ایران را توصیف مینماید. لذا هویت، حاصل دیالکتیک خود و دیگری است؛ که در نگرشی بنیادی میان طیفی از شبکههای معنایی و ساختارهای فرهنگی، باورهای ذهنی را مورد انتقاد و ارزیابی قرار داده و در چرخهای میان نقد پوزیتیویستی و تفسیری، به شأن مستقلی دست مییابد؛ که ثابت نیست و هر آن ممکن است از طریق بازسازی وضعیتهای آستانهای، به گذرگاهی موقتی میان وضعیتهای آلترناتیو، تغییر یابد و در تضامن پاسخگویی به عملکرد هنجاری نوین به مثابه رئالیسم انتقادی، بر پیچیدگیِ موسمی آن وضعیتی تأکید میورزد که ناگزیر از وقوع يك رویداد نوين است!
نقش نویسندهگان
بررسی و گردآوري ادبیات، جمعآوری اطلاعات، انجام مصاحبه، آزمونها، تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها، تهیه متن و ویرایش دستنوشته، توسط اميرداود مصلحتجو انجام شده است. مريم قاسمي سيچاني با بررسی ادبیات و نتايج، وحيد قباديان با تدقيق ادبیات معماري و بيژن عبدالكريمي با تدقيق ادبيات فلسفي تحقيق، در انجام پژوهش یاری نمودند.
تقدیر و تشکر
با تشكر از همه افرادي كه در مشاوره علمي اين مقاله نويسندگان را ياري نمودهاند؛ اين مقاله برگرفته از رساله دکتري اميرداودمصلحتجو با عنوان «تحلیل دیالکتیک هویت معماری معاصر ایران با تأکید بر خوانش انتقادی پستمدرنیسم»، با راهنمایی دكتر مريم قاسمي سيچاني و مشاوره دكتر وحيد قباديان و دكتر بيژن عبدالكريمي، در دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهركرد، انجام پذيرفته است.
تعارض منافع نویسندگان
نویسندگان به طورکامل از اخلاق نشر تبعیت کرده و از هرگونه سرقت ادبی، سوء رفتـار، جعل دادهها و یا ارسال و انتشار دوگانه، پرهیز نمودهاند و منافعی تجاری در این راستا وجود ندارد و نویسندگان در قبال ارائه اثر خود وجهی دریافت ننمودهاند.
فهرست مراجع
آبراهامیان، یرواند. (1384). ایران بین دو انقلاب. (احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، مترجمان). چاپ یازدهم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 1982).
آبراهامیان، ارواند. (1390). تاریخ ایران مدرن. (شهریار خواجیان، مترجم). تهران: نشر دات. (نشر اثر اصلي 2008).
آبروشن، مسعود. (1393). آسیبشناسی مدرنیزاسیون در ایران، مجموعه مقالات سومین کنفرانس الگوی اسلامی پیشرفت واکاوی مفاهیم و نظریههای رایج توسعه و تجارب ایران و جهان: به سوی نظریه اسلامی ایرانی پیشرفت. جلد چهارم. تهران: الگوی پیشرفت.
آدورنو، تئودور؛ و هورکهایمر، ماکس. (1395). دیالکتیک روشنگری. (مراد فرهادپور و امید مهرگان، مترجمان). چاپ چهارم. تهران: نشر هرمس. (نشر اثر اصلي 1972).
آشنا، حسامالدین و روحانی، محمدرضا. (1389). هویت فرهنگی ایرانیان از رویکردهای نظری تا مؤلفههای بنیادی. تحقیقات فرهنگی. 3(12)، 157-184. http://www.jicr.ir/article_159.html
آنتادیوپ، شیخ. (1361). هویت فرهنگی؛ اجزاء تشکیل دهنده فرهنگ. پیام یونسکو. 9(149)، 4-7. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/918932
آیزنمن، پیتر؛ و ایتوربه، الیسا. (1399). تأخر. (حسام عشقی صنعتی و مرتضی نيكفطرت، مترجمان). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 2020).
آشوری کفشگر، رضا. (1396). چالش سنت و مدرنیته در معماری معاصر ایران (مطالعه انتقادی معماری نو تاریخگرای دوره پهلوی دوم)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
ابل، کریس. (1387). معماری و هویت. (فرح حبیب، مترجم). تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات. (نشر اثر اصلي 2012).
اتو، وین. (1394). معماری و اندیشه نقادانه. (امینه انجمشعاع، مترجم). چاپ سوم. تهران: مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری متن، فرهنگستان هنر. (نشر اثر اصلي 1978).
احمدی، بابک. (1394). مدرنیته و اندیشه انتقادی. چاپ یازدهم. تهران: نشر مرکز.
احمدی، حمید (1381). جهانی شدن؛ هویت قومی یا هویت ملی؟. مطالعات ملی. 11(3)، 13-26. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/45367
احمدی، فرهاد. (1393). در نسبت هویت و محیط. معماری و فرهنگ. 15(53)، 37ـ43. https://memarifarhang.com/1008/interview
ادیب، محمدحسین. (1379). بحرانهای اقتصاد ایران و راهکارهای برون رفت از آن. اصفهان: نشر آموزه.
ادیب، محمدحسین. (1380). ایران و اقتصاد موج سوم. اصفهان: نشر مؤلف.
اردلان، نادر؛ و بختيار، لاله. (1380). حس وحدت: سنت عرفاني در معماري ايراني. (حميد شاهرخ، مترجم). اصفهان: نشر خاك. (نشر اثر اصلي 1973).
اریک برونر، استیون. (1393). نظریه انتقادی. (پرویز علوی، مترجم). تهران: نشر افق.
اسمیت، آدام. (1357). ثروت ملل. (سیروس ابراهیمزاده، مترجم). تهران: پیام.
اشرف، احمد (1359). موانع تاریخی رشد سرمایه داری در ایران: دوره قاجاریه. تهران: زمینه.
اشرف، احمد. (1371). هویت ایرانی. گفتگو. 2(3)، 7-26.
اشرف، احمد. (1372). چهار روایت از انقلاب مشروطه. ایران نامه. 12(43)، 363-372. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/363734
اشرف، احمد. (1373). بحران هویت ملی و قومی در ایران. ایران نامه. 13(47)، 521-550. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/363808
اشرف، احمد. (1387). هویت ایرانی به سه روایت، بخارا. 4(66)، 109-127. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/435056
اشرف، احمد. (1395). هويت ايراني از دوران باستان تا پايان پهلوي. (حميد احمدي، ترجمه و تدوين). تهران: نشر ني. (نشر اثر اصلي 2007).
افشارنادری، کامران. (1377). ارزیابی وضعیت نظریه معماری در ایران امروز. معمار. 2(3)، 25-36.
افشارنادری، کامران. (1380). آخرین تابو: مسئله پیشرفت، بحثی در مورد معیارهای داوری. معمار. 5(14)، 14-17.
انصاری، حمیدرضا. (1395). تحلیلی بر معماری معاصر ایران. تهران: نشر سبزان.
باتومور، تام. (1398). مکتب فرانکفورت. (حسینعلی نوذری، مترجم). چاپ هشتم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 1995).
بانیمسعود، امیر. (1384). تاریخ معماری غرب از عهد باستان تا مکتب شیکاگو. اصفهان: نشر خاک.
بانیمسعود، امیر. (1388). معماري معاصر ايران در تكاپوي سنت و مدرنيته. تهران: هنر معماري قرن.
بانیمسعود، امیر. (1387). پستمدرنیته و معماری؛ بررسی جریانهای فکری معماری معاصر غرب. چاپ پنجم. اصفهان: نشرخاک.
بانیمسعود، امیر. (1389). معماری غرب: ریشه ها و مفاهیم. تهران: مؤسسه فرهنگی هنری معماری قرن.
بانیمسعود، امیر. (1394). معماری ایران معاصر: در تکاپوی بین سنت و مدرنیته. چاپ ششم. تهران: هنر معماری قرن.
بانیمسعود، امیر. (1395). پستمدرنیته و معماری؛ بررسی جریانهای فکری معماری معاصر غرب. چاپ پنجم. اصفهان: نشرخاک.
بانیمسعود، امیر. (1399). معماری معاصر در ایران از سال 1304 تا کنون. مشهد: کتابکده کسری.
باور، سیروس. (1388). نگاهی به پیدایی معماری نو در ایران. تهران: نشر فضا.
بنه ولو، لئوناردو. (1353). تاریخ معماری مدرن. (سیروس باور، مترجم). تهران: مؤسسه نشر و انتشارات دانشگاه تهران. (نشر اثر اصلي 1977).
برادبنت، جفری. (1375). واسازی (دکنستروکسییُن): راهنمای دانشجویان. (منوچهر مزینی، مترجم). تهران: شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری (وابسته به شهرداری تهران). (نشر اثر اصلي 1991).
براون، ام. نیل؛ و کیلی، استوارت ام. (1399)، راهنمای تفکر نقادانه: پرسیدن سؤالهای بهجا. (کورش کامیاب، مترجم). چاپ پانزدهم، تهران: مینوی خرد. (نشر اثر اصلي 2007).
برمن، مارشال. (1392). تجربه مدرنیته: هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود. (مراد فرهادپور، مترجم). چاپ نهم، تهران: طرح نو. (نشر اثر اصلي 1982).
بلوگولوفسکی، ولادیمیر. (1400). مظنونین همیشگی. (علی شامس و مهشید معتمد، مترجمان). جلد دوم. تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 2015).
بمانیان، محمدرضا؛ لیلیان، محمدرضا؛ و امیرخانی، آرین. (1389). نظم و بینظمی در معماری. تهران: نشر طحان.
بنیامین، والتر؛ آدورنو، تئودور؛ و مارکوزه، هربرت. (1395). زیباییشناسی انتقادی؛ گزیده نوشتار در باب زیبایی شناسی. (امید مهرگان، مترجم). چاپ پنجم. تهران: گام نو. (نشر اثر اصلي 1936).
بهنام، جمشيد؛ و جهانبگلو، رامين. (1382). تمدن و تجدد (گفتگو). تهران: نشر مركز.
پاکباز، رویین. (1395). دایره المعارف هنر (دوره 3 جلدی). تهران: فرهنگ معاصر.
پاكزاد، جهانشاه .(1390). مقالاتي در باب مفاهيم معماري و طراحي شهري. چاپ سوم. تهران: آرمان شهر.
پالمر، ریچارد ا. (1393). علم هرمنوتیک. (محمدسعید حنایی کاشانی، مترجم). چاپ هشتم. تهران: نشر هرمس. (نشر اثر اصلي 1969).
پل، ریچارد؛ و الدر، لیندا. (1400). تفکر انتقادی، تدابیری برای آگاهانه زیستن و خوب آموختن. (اکبر سلطانی و مریم آقازاده، مترجمان). چاپ چهارم. تهران: اختران. (نشر اثر اصلي 2002).
پوپ، آرتور؛ و اکرمن، فیلیپ. (1385). سیری در هنر ایران. (نجف دريابندري، مترجم). تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. (نشر اثر اصلي 1981).
پيرنيا، محمدكريم. (1370). شيوههاي معماري ايراني. تهران: نشر هنر.
تامپسون، مل. (1397). خودآموز فلسفه. (بهروز حسنی، مترجم). چاپ هفتم. تهران: فرهنگ نشر نو. (نشر اثر اصلي 1998).
ثبات ثانی، ناصر. (1396). بازشناسی معماری دوره 1320 ـ 1357 هـ. ش. در بناهای عمومی. ارومیه: انتشارات دانشگاه ارومیه.
جاویدصباغیان، مقداد؛ و سیداحمدی زاویه، سید سعید. (1392). درآمدی بر مطالعات تطبیقی هنر در مقام یکی از گونههای مطالعاتی حوزه پژوهش هنر. نامه هنرهای تجسمی و کاربردی، 4(12)، 5-27. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1772226
جهانبگلو، رامین. (1385). ایران در جستجوی مدرنیته: بیست گفتگو در بی بی سی با صاحبنظران ایرانی. چاپ دوم. تهران: نشر مرکز.
جهانبگلو، رامین. (1386). موج چهارم. (منصور گودرزی، مترجم). چاپ پنجم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 2005).
جنکس، چارلز؛ و کروپف، کارل. (1397). نظریهها و مانیفستهای معماری معاصر. (احسان حنیف، مترجم). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 1997).
جیمسون، فردریک. (1379). پست مدرنیسم: منطق فرهنگی سرمایه داری متأخر. (فرهنگ رجایی و همکاران، مترجمان). تهران: نشر هرمس. (نشر اثر اصلي 1989).
چومی، برنارد. (1399). معماری و انفصال. (حسام عشقی صنعتی و مرتضی نیکفطرت، مترجمان). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 1994).
حبیبی، محسن. (1385). شرح جریانهای فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر با تأکید بر دوره زمانی 1357 تا 1383. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
حجت، عیسی. (1384). هویت انسانساز، انسان هویتپرداز (تأملی در رابطه هویت و معماری). هنرهای زیبا. 10(24)، 55-62. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1380658
حجت، عیسی. (1393). سنت و بدعت در آموزش معماري. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات.
حقدار، علیاصغر. (1380). فراسوی پست مدرنیته: اندیشه شبکه ای، فلسفه سنتی و هویت ایرانی. تهران: انتشارات شفیعی.
حقدار، علیاصغر. (1395). تحولات فرهنگی و سیاسی ایران معاصر. استانبول: نشر مؤلف.
حقیر، سعید؛ و کاملنیا، حامد. (1394). نظریه مدرنیته در معماری. تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
حقیر، سعید؛ و کاملنیا، حامد. (1399). نظریه مدرنیته در معماری ایران. تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
خاتمی، سیدمحمد. (1380). گفت و گوی تمدن ها. تهران: طرح نو.
خاتمی، سیدمحمد. (1393). تاریخ اجتماعی معاصر ایران. تهران: نشر پایا.
خویی، حمیدرضا. (1379). نقد و شبه نقد؛ تأملی در مواضع منتقدین در نقد آثار معماری. پايان نامه دکتری، دانشکده هنرهای زیبا، تهران.
خویی، حمیدرضا. (1381). صور نقد معماری در کتاب معماری و اندیشه نقادانه. خیال. 1(3)، 140-155. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/582824
خویی، حمیدرضا. (1382). نقد آثار معماری در کارگاه معماری، مجموعه مقالات دومین همایش آموزش معماری و بررسی چالش ها، جستجوی راهکارها. (به کوشش امیرسعید محمودی). تهران: نگاه امروز.
خویی، حمیدرضا. (1383). نسبت دانش معماری با نقد آثار آن. خیال. 12(12)، 84-95. https://ensani.ir/fa/article/226294
خویی، حمیدرضا. (1386). مقدماتی در باب نقد آثار معماری و شیوههای آن در دوره جدید. پژوهشنامه فرهنگستان هنر. 2(2)، 46-61. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/540145
داناییفرد، حسن. (1388). روش شناسی عمومی نظریه پردازی، روش شناسی علوم انسانی. 15(58)، 7ـ32. https://method.rihu.ac.ir/article_412.html
داناییفرد، حسن. (1398). نظریه پردازی: مبانی و روش شناسیها. چاپ پنجم. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)، پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی.
داناییفرد، حسن؛ الوانی، مهدی؛ و آذر، عادل. (1383). روش شناسی پژوهش کیفی در مدیریت؛ رویکردی جامع. تهران: صفار.
داناییفرد، حسن؛ و اسلامی، آذر. (1400). کاربرد نظریه داده بنیاد در عمل؛ ساخت نظریه بی تفاوتی سازمانی. چاپ دوم. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
دالزوتو، سینزیا؛ و لوگمایر، آرتور. (1397). همگرایی رسانه ای. (سمیه لبافی و امیر مختاری و محدقه عقبایی، مترجمان). تهران: انتشارات دنیای اقتصاد. (نشر اثر اصلي 2016).
دامیار، سجاد؛ و ناری قمی، مسعود. (1391). مطالعه تطبیقی مفهوم فضا در معماری بومی و معماری مدرن. معماری و شهرسازی. 17(1)، 65-72. https://jfaup.ut.ac.ir/article_29698.html
دلوز، ژیل (1398). نیچه و فلسفه. (عادل مشایخی، مترجم). چاپ هفتم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 1962).
دورانت، ویل؛ و دورانت، آریل. (1384). تاریخ تمدن: درآمدی بر تاریخ تمدن و درس های تاریخ. (احمد بطحایی، مترجم). چاپ چهارم، تهران: سازمان انتشارات علمی و فرهنگی. (نشر اثر اصلي 1968).
دیبا، داراب (1387). کنش معماری و فرهنگ. معماری و فرهنگ. 10(32)، 47-51. https://www.magiran.com/volume/42671
دیباج، موسی؛ و سلطانزاده، حسین. (1392). فلسفه و معماری. چاپ دوم. تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی.
رابرتسون، الکسا. (1398)، رسانه و سیاست در دنیای در حال جهانی شدن. (محسن گودرزی، مترجم). تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات. (نشر اثر اصلي 2015).
رجایی، فرهنگ. (1395). مشکله هویت ایرانیان، ایفای نقش در عصر یک تمدن و چند فرهنگ. چاپ هفتم. تهران: نشر نی.
رجبی، پرویز. (1355). معماری ایران در عصر پهلوی. تهران: انتشارات دانشگاه ملی ایران.
رضاقلی، علی. (1377). جامعه شناسی نخبهکشی؛ قائم مقام/امیرکبیر/مصدق. چاپ هفتم. تهران: نشر نی.
روحی، پویان. (1399). پیتر آیزنمن؛ یادداشتها، گفتوگوها، مناظرهها. مشهد: کتابکده کسری.
رهبری، مهدی. (1380). جهانیشدن. بازتاب اندیشه. 12(21)، 70-73. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/38178
رهبری، مهدی. (1381). بحران هویت فرهنگی در ایران معاصر. نامه پژوهش. 1(23-22)، 53-84. https://ensani.ir/fa/article/280979
رهبری، مهدی. (1385). معرفت و قدرت: هویت یگانه و یا چندگانگی هویتی. پژوهشنامه علومسیاسی. 1(3)، 73-98. http://www.ipsajournal.ir/article_53.html
رهبری، مهدی. (1386). نخبگان و شکلگیری گفتمان توسعه در ایران، پژوهش حقوق و سیاست. 9(22)، 41-67. https://qjpl.atu.ac.ir/article_2727.html
رئیسی، ایمان. (1392). نقد بازی: جستارهای نقد معماری. مشهد: کتابکده کسری.
ریکور، پل. (1397)، تاریخ و هرمنوتیک. (مهدی فیضی، مترجم). تهران: نشر مرکز. (نشر اثر اصلي 1978).
زيباكلام، صادق. (1393). سنت و مدرنيته: ریشهیابی علل ناکامی اصلاحات و نوسازی سیاسی در ایران عصر قاجار. چاپ هشتم. تهران: روزنه.
سروش، عبدالکریم. (1392). رازدانی و روشنفکری و دینداری. چاپ نهم. تهران: صراط.
سلطانزاده، حسین. (1396). هویت معماری، کتاب معماران ایران. جلد 1. تهران: تیس، انجمن مفاخر معماری ایران.
شایان، حمیدرضا؛ و معمار دزفولی، سجاد. (1393). بررسی تطبیقی رویکردهای معماری معاصر ایران؛ بازشناسی نظریه در آثار سه نسل از معماران، نقش جهان. 2(4)، 1-10.
شایگان، داریوش. (1396). افسونزدگی جدید: هویت چهلتکه و تفکر سیار. (فاطمه ولیانی، مترجم). چاپ دوازدهم. تهران: فرزان روز. (نشر اثر اصلي 2005).
شجاعی، مجتبی؛ و متین، مهرداد. (1398). تبیین نشانهشناختی رمزگان در روشهای بازنمایی معماری. آرمانشهر. 12(29)، 45ـ63. https://www.armanshahrjournal.com/article_102364.html
شریعتی، علي. (1394). بازشناسي هويت ايراني ـ اسلامي. خراسان: سپيده باوران.
طاهایی، سیدعطاالله. (1381). تحلیل پدیده معماری پستمدرن و نسبت آن با معماری معاصر ایران، پایاننامه دکتری، دانشكده معماري دانشگاه هنرهای زیبا، تهران.
طبری، احسان. (1354). فروپاشی نظام سنتی و زایش سرمایه داری در ایران از آغاز تمرکز قاجار تا آستانه انقلاب مشروطیت. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
عابدی، محمود. (1395). نقش نوآوری در هویت کالبدی معماری معاصر ایران (1394 ـ 1357)، پایاننامه دکتری، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران.
عبدالکریمی، بیژن. (1371). سنت روشنفکری جدید. کیان. 2(8)، 11-17. https://ensani.ir/fa/article/283650
عبدالکریمی، بیژن. (1383). مونیسم یا پلورالیسم (نقد افسون زدگی جدید). تهران: یادآوران.
عبدالکریمی، بیژن. (1385). نقدی بر قرائت پست مدرن از اندیشه شریعتی. دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان. 46(23): 61-80. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/109790/text
عبدالکریمی، بیژن. (1388). دوران پست مدرن و فروپاشی نهادهای سنتی. بازتاب اندیشه. 119-114(10)، 103-109. https://ensani.ir/fa/article/213597
عبدالکریمی، بیژن. (1396). مونيسم يا پلوراليسم (واکاوی هستیشناسی یک نظریه اجتماعی). تهران: نقد فرهنگ.
عبدالکریمی، بیژن. (1398). بازخواني پرسش از پستمدرنیسم ایرانی (1395). تهران: مرکز پژوهشهای اسلامی.
علیخانی، علیاکبر. (1383). مبانی نظری هویت و بحران هویت. تهران: پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
علیخانی، علیاکبر. (1384). هویت در ایران. تهران: پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
قاسمی سیچانی، مریم. (1382). معماری اصفهان در دوره پهلوی اول. معماری و فرهنگ. 5(16-15). 106-114.
قاسمی سیچانی، مریم. (1383). معماری اصفهان در دوره پهلوی دوم. معماری و فرهنگ. 6(19-18)، 115-121.
قبادیان، وحید. (1382). معماری دارالخلافه ناصری: سنت و تجدد در معماری معاصر تهران. تهران: پشوتن.
قبادیان، وحید. (1392). سبکشناسی و مبانی نظری در معماری معاصر ایران. تهران: مؤسسه علم معمار رویال.
قبادیان، وحید. (1395). ما میراثداران میراثخواریم. طراح امروز. 1(6)، 8. www.caoi.ir/fa/note/952
قبادیان، وحید. (1400). سبکشناسی و مبانی نظری در معماری معاصر ایران. چاپ چهارم. تهران: علم معمار.
قبادیان، وحید. (1401). مبانی و مفاهیم در معماری غرب. چاپ سي و هفتم، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
کاتز، هلن. (1397). رسانه. (نفیسه حقیقت جوان، مترجم). تهران: نشر افکار. (نشر اثر اصلي 2013).
کسرایی، محمدسالار. (1384). چالش سنت و مدرنيته در ايران. چاپ دوم. تهران: نشر مرکز.
کلنر، داگلاس. (1394). نظریه انتقادی از مکتب فرانکفورت تا مکتب پسامدرن. (محمدمهدی وحیدی، مترجم). چاپ دوم، تهران: سروش؛ انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. (نشر اثر اصلي 1989).
کوربین، جولیت ام.؛ و استراوس، آنسلم ال. (1400). اصول تحقیق کیفی: شیوه ها و رویه های توسعه گراندد تئوری. (ناهید دهقان نیری و علی فخرموحدی و مریم اسماعیلی و تابنده صادقی و زهرا طیبی، مترجمان). تهران: اندیشه رفیع. (نشر اثر اصلي 1998).
کورئا، چارلز. (1387). هویت در معماری: در جستوجوی هویت. (ابوالفضل توکلی شاندیز، مترجم). آینه خیال. 2(9)، 82-83. (نشر اثر اصلي 1983). https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/361074
کهون، لارنس. (1396). از مدرنیسم تا پست مدرنیسم. (عبدالکریم رشیدیان، مترجم). چاپ دوازدهم، تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 2003).
کیانی، مصطفی. (1383). معماری دوره پهلوی اول: دگرگونی اندیشه ها، پیدایش و شکل گیری معماری دوره بیست ساله معاصر ایران 1320 ـ 1299. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
گدار، آندره. (1358). هنر ایران. (بهروز حبیبی، مترجم). تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. (نشر اثر اصلي 1962).
گرین، آنا؛ و تروپ، کاتلین. (1400)، خانه های تاریخ: خوانشي انتقادي از تاريخ و نظريه در سده بيستم. (بهزاد کریمی، مترجم). تهران: نشر مرکز. (نشر اثر اصلي 1999).
گیدنز، آنتونی. (1397). جامعه شناسی: با تجدیدنظر کامل و روزآمد شده، ویراست چهارم. (حسن چاوشیان، مترجم). چاپ سیزدهم، تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 2006).
گیدنز، آنتونی. (1398). تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید. (ناصر موفقیان، مترجم).چاپ یازدهم. تهران: نشر نی. (نشر اثر اصلي 1992).
گیرتز، کلیفورد. (1399). تفسیر فرهنگ ها. (محسن ثلاثی، مترجم). تهران: نشر ثالث. (نشر اثر اصلي 1973).
لوینز، آن؛ و سیلور، کریستینا. (1399). راهنمای گام به گام استفاده از نرم افزار MAXqda2 در تحقیق کیفی. (ابوالفضل رمضانی، مترجم). چاپ دوم. تهران: نشر جامعه شناسان. (نشر اثر اصلي 2007).
لیبسکیند، دانیل. (1400)، لبه نظم. (مرتضی نيكفطرت، مترجم). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 1990).
لیندولم، چارلز. (1397). فرهنگ و هویت: تاریخ، نظریه و کاربرد انسانشناسی روانشناختی. (محسن ثلاثی، مترجم). چاپ دوم، تهران: نشر ثالث. (نشر اثر اصلي 2001).
مختاری طالقانی، اسکندر. (1390). میراث معماری مدرن ایران. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
مصلحتجو، امیرداود. (1400). هویت؛ ماهیت نهفته در معماری. تهران: چشم ساعی.
معینی علمداری، جهانگیر. (1388)، نظریه انتقادی جدید: فراسوی پست مدرنیسم و اندیشه انتقادی. پژوهش سیاست نظری. 1(6)، 61ـ75.
ملکیان، مصطفی. (1388). سنت و سکولاریسم (مجموعه گفتار). چاپ پنجم. تهران: انتشارات صراط.
مهدوینژاد، محمود؛ بمانيان، محمدرضا؛ و خاكسار، ندا. (1389). هويت معماري، تبيين معناي هويت در دورههاي پيشامدرن، مدرن و فرامدرن، هويت شهر. 4(7)، 113ـ122. https://hoviatshahr.srbiau.ac.ir/article_1141.html
میرباباپور، مصطفی؛ و ساجدی، ابوالفضل. (1392). دین و مدرنیته؛ بررسی رویکرد فروکاهشی به دین در نسبت با مدرنیته. معرفت کلامی. 4(10)، 93-114. https://ensani.ir/fa/article/336214
میرسپاسی، علی. (1398). تأملی در مدرنیته ایرانی: بحثي درباره گفتمانهاي روشنفكري و سياست مدرنيزاسيون در ايران. (جلال توکلیان، مترجم). چاپ چهارم. تهران: طرح نو. (نشر اثر اصلي 2000).
میرمیران، هادی. (1389). ويژهنامه. شارستان. 27(7)، 14ـ100. https://magiran.com/volume/53882
ناری قمی، مسعود. (1395). پارادایم های مسأله در معماری: رویکردی به طرح مسأله فرهنگ گرا و کاربردمحور در معماری. تهران: مؤسسه علم رویال معمار.
نفیسی، سعید. (1390). تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، جلد اول. (به اهتمام عبدالکریم جربزه دار). تهران: انتشارات اساطیر.
نقیزاده، محمد. (1379). رابطه هویت سنت معماری ایران با مدرنیسم و نوگرایی. هنرهاي زيبا. 1(7)، 79-91. https://jhz.ut.ac.ir/article_13940.html
نوذری، حسینعلی. (1389). پست مدرنیته و پست مدرنیسم: تعاریف، نظریه ها و کاربستها. چاپ سوم. تهران: نقش جهان.
نوربرگ شولتز، کریستین. (1372). هایدگر و معماری پسامدرن. (کاوه میرعباسی، مترجم). کیهان فرهنگی. 10(101)، 16-18. (نشر اثر اصلي 1983). https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/15767
نيكفطرت كردمحله، مرتضي. (1398). پديدارشناسي ادراكات چندحسّي در آثار معماري معاصر ايران (دهه هشتـاد شمسي تاكنون)، پاياننامه دكتري، دانشكده عمران، هنر و معماري دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات، تهران.
ورجاوند، پرویز. (1386). حفظ هویت فرهنگی برای دورشدن از فرهنگ تسلیم، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی. 22(241ـ242): 54-69. https://ensani.ir/fa/article/101874
ونتوری، روبرت. (1389). پیچیدگی و تضاد در معماری. (علی رضا میرترابی و محمدرضا منوچهری، مترجمان). تهران: انتشارات سمیرا. (نشر اثر اصلي 1977).
ویویورکا، میشل. (1378). چالشهای جامعه شناسی در دوران معاصر. (هوشنگ فرخجسته، مترجم). اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی. 6(150-149)، 82-89. https://ensani.ir/fa/article/104100
هارپر، کریستوفر. (1394). رسانه های نوین. (علی اصغرکیا، مترجم). تهران: نشر علم. (نشر اثر اصلي 2002).
هارکوپ، تونی. (1393)، ژورنالیسم: مفاهيم نظري و كاربردي. (داود حیدری، مترجم). تهران: انتشارات سروش. (نشر اثر اصلي 2004).
هاینن، هیلده. (1400). معماری و مدرنیته. (احسان حنیف، مترجم). تهران: فکر نو. (نشر اثر اصلي 1999).
همسرلی، مارتین. (1400)، مفهوم فرهنگ؛ تاریخچه و ارزیابی. (حجتاله خدری غریبوند و ولیاله نصیری، مترجمان). تهران: انتشارات نقد فرهنگ. (نشر اثر اصلي 2019).
هنرمند، منوچهر. (1347). دیالکتیک ناسیونالیته ایرانی در تاریخ ادبیات فارسی (مسیر ملیت در تاریخ ادبیات فارسی). تهران: انتشارات علمی.
یارشاطر، احسان. (1373). هویت ملی. ایران نامه. 12(47)، 423-430. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/363802
یارشاطر، احسان. (2016). حکمت تمدنی: گزیده آثار استاد احسان یارشاطر، ویراست دوم. (به کوشش و با پیشگفتار محمد توکلی طرقی و همایون کاتوزیان). تورنتو: کتاب ایران نامگ.
Brinkmann, S. (2022). Qualitative Interviewing: Conversational Knowledge Through Research Interviews. Oxford: Oxford University Press.
Charmaz, K. (2021). The genesis, grounds, and growth of constructivist grounded theory. London: Routledge.
Clark, T., Foster, L., Bryman, A., & Sloan, L. (2021). Bryman's social research methods. Oxford: Oxford University Press.
Diba, D. (2018). Iran Contemporary Architecture. Tehran: Ābān books pub.
Flick, U. (2022). The SAGE Handbook of Qualitative Research Design: An introduction to qualitative research. Newcastle upon Tyne: SAGE.
Habermas, J. (1992). Post-metaphysical thinking: Philosophical essays. Cambridge: mit Press.
Hassan, I. (1993). Toward a concept of postmodernism. Hong Kong: Flipbooks.
Jameson, F. (2016). Postmodernism, or the cultural logic of late capitalism. London: Routledge.
Jencks, Ch. (1973). Modern Movements in Architecture. London: Anchor Press.
Jencks, Ch. (1977). The language of post-modern architecture. New York: Rizzoli
Jencks, Ch. (1987). Postmodern and late modern: The essential definitions. Chicago Review, 35(4), 31-58. https://www.jstor.org/stable/25305377
Jencks, Ch. (1991). Postmodern vs. late-modern. Indiana: Indiana University Press.
Jencks, Ch. (1995). The architecture of the jumping universe: A polemic: How complexity science is changing architecture and culture. London: Academy Editions.
Jencks, Ch. (1996). What is post-modernism? London: Academy Editions.
Jencks, Ch. (2005). The iconic building. New York: Rizzoli.
Jencks, Ch. (2007). Why Critical Modernism?. Architectural Design, 77(5), 140-145. https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/ad.534
Jencks, Ch. (2012). The story of post-modernism: Five decades of the ironic, iconic and critical in architecture. New York: John Wiley & Sons.
Jencks, Ch. & Kropf, K. (Eds.). (1997). Theories and manifestoes of contemporary architecture (Vol. 312). Chichester: Academy Editions.
Jencks, Ch. & Silver, N. (2013). Adhocism; expanded and updated edition: The Case for Improvisation. Mit Press.
Halliday, M., Alexander K., Matthiessen, C. M., Halliday, M., & Matthiessen, C. (2014). An introduction to functional grammar. London: Routledge.
Mayring, P. (2021). Qualitative content analysis: A step-by-step guide.Qualitative Content Analysis. Newcastle upon Tyne: SAGE.
Stets J. E., & Serpe, R. T. (2016). New directions in identity theory and research. (Eds.). Oxford: Oxford University Press.
Iran contemporary architecture and the problem of identity
(a realistic representation of the post-modernism critical reading in architecture)
Amir Davood Maslahatjoo, Department of Architecture, Shahrekord Branch, Islamic Azad University, Shahrekord, Iran;
Maryam Ghasemi Sichani*, Associate Professor, Department of Architecture, Isfahan Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran;
Vahid Ghobadian, Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran;
Bijan Abdolkarimi, Department of Philosophy, North Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran;
Abstract
Post-modernism is the dominant aspect of the cultural belief of the time that re-frames all actions and constructs distinct ideas of experiences and conditions at the deepest levels and everything that can be known about the contemporary world; As long as the centralized power gives way to a discrete plurality, and bring to the fore a manifestation of contemporary identity in the current era. This research - which has been done using the qualitative method and the grounded theory approach - with the general purpose to analyze and interpret the identity of Iran contemporary architecture based on post-modernity and critical thought, looking for an answer to this question, How can identity, as a critical approach, have an effect on the recognition of post-modern architecture - especially in the Iran contemporary era? In this research, the systematic approach known as Strauss and Corbin's theory (2019) was used to analyse the data. According to the classification of Corbin and Strauss (2022), the systematic approach has three stages of open coding (concepts), axial coding (Casual Conditions, Actions & Interactions, Context, Intervening Conditions and Consequences) and selective coding. In the collection and extraction of the main categories and sub-categories, from the documentary and citation resources and the interview tools have been used. The special emphasis of the research is on the views and opinions of those professors and architects who work both academically and professionally. Hence, the research data has been compiled and analysed in semi-structured interviews. The responses at the highest saturation level reached relative saturation in the 17th interview. The interview process is continued until the 25th to ensure the data and obtain absolute saturation. The content of data was coded by Strauss and Corbin coding method in three stages (open, central and selective). In the coding process of 17 interviews, the frequency of the 5969 coded items, was reduced to 317 open codes from the frequency ratio of 1337 codes after refining and merging. The obtained codes, in the number of 53 axial categories and 8 selective categories, were related to the axial theme of Iran Contemporary Architecture Identity. The Observations Percentage Agreement of 90.37% indicates relatively complete reliability and coverage of criterion level of more than 0.6 of Kappa coefficient, describing validity as ideal. Therefore, the research quality index is acceptable, and the reliability and validity of the research are confirmed. The research results can be valuable and interpreted by examining the criteria of matching, generalization, understanding, and control. The findings show that the result of summarizing the causal variables of the research in the mediating conditions of the existing situation, provides an event that in a fundamental attitude, between the (narcissism to self-defeat) truth and (self-belief) Iranian essence, and in a historical discourse, between a re-reading of what exists and a re-presentation of what should exists, in a Preventive (and not Mandatory) form and in a reading of a critical realism and feedback interpretation of self-reflection evaluation from the feedback of others, they recreate the way of being.
Keywords
Identity, Event, Dialectic, Critical Realism, Iran Contemporary Architecture
______________________________________________________________________________________________________________E
* Corresponding Author Email: mghasemi@khuisf.ac.ir
[1] M.A.K.Halliday’s Systemic functional