در این پژوهش مواجهه سیاسی و مذهبی سلجوقیان با اسماعیلیان نزاری در فاصله سال های 498 تا 511 ق مورد بررسی قرار گرفته است. طی دوره مذکور سلطان محمد توانست با سامان دادن به آشفتگی هایی که پس از مرگ ملکشاه رخ داده بود بار دیگر تمرکز سیاسی و مذهبی را در جغرافیای تحت حاکمیت سل چکیده کامل
در این پژوهش مواجهه سیاسی و مذهبی سلجوقیان با اسماعیلیان نزاری در فاصله سال های 498 تا 511 ق مورد بررسی قرار گرفته است. طی دوره مذکور سلطان محمد توانست با سامان دادن به آشفتگی هایی که پس از مرگ ملکشاه رخ داده بود بار دیگر تمرکز سیاسی و مذهبی را در جغرافیای تحت حاکمیت سلجوقیان ایجاد نماید. از سویی نیز اسماعیلیان نزاری از خلاء و آشفتگی هایی که پیش از این رخ داده بود در راستای توسعه قدرت خود دست به تحرکات گسترده ای در مناطق مختلف زده بودند. زین رو سرکوب نزاریان به عنوان مهم ترین اولویت سیاسی و مذهبی سلطان محمد قرار گرفت و در این راستا همه ظرفیت های مرکزی و محلی را جهت تسخیر قلاع اسماعیلیان بسیج کرد. هرچند نزاریان خسارات فراوانی را در یورش های مکرر آل سلجوق متحمل شدند و قلاع خود را در فارس و خوزستان و به ویژه اصفهان ـ که در این دوره پایتخت سلجوقیان قرار داشت ـ از دست دادند، اما با نفوذ در ارکان دولت سلجوقیان، اتخاذ رویکرد نامتمرکز، از میان برداشتن افراد موثر سیاسی و مذهبی، صبر و مقاومت در برابر محاصره قلاع و به راه انداختن مناظرات مذهبی در اثناء مبارزه، توانستند به حیات خود ادامه دهند. شاید بتوان در این دوره سراسر برخورد و بسیار سخت که بیم برچیده شدن سازمان و ساختار نزاریان می رفت، دستاورد اسماعیلیان را ـ که بسیار ارزشمند بود ـ حفظ موجودیت سیاسی، جغرافیایی و پاسداشت اندیشه های فکری و حیاتی اسماعیلیان در مناطق مختلف را توجیه و تبیین کرد.
پرونده مقاله
چکیده: کوچ دادن اجباری قبایل و اهالی ایالات و ولایات و یا بزرگان و سران آنها به مناطق مختلف کشور و بخصوص به خراسان، یکی از سیاست های ثابت و همیشگی نادرشاه افشار بود که از اول برآمدن او در خراسان تا آخر عمرش ادامه پیدا کرد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری د چکیده کامل
چکیده: کوچ دادن اجباری قبایل و اهالی ایالات و ولایات و یا بزرگان و سران آنها به مناطق مختلف کشور و بخصوص به خراسان، یکی از سیاست های ثابت و همیشگی نادرشاه افشار بود که از اول برآمدن او در خراسان تا آخر عمرش ادامه پیدا کرد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری داده ها از طریق کتابخانه ای، در پی یافتن جواب این پرسش ها که چرا نادرشاه سیاست کوچ اجباری را در پیش گرفت؟ و پیامد های آن برای دولت افشاری چه بود؟ به این نتیجه رسیده است که سیاست کوچ با انگیزه هایی متفاوت از جمله تنبیه قبایل و یا تحکیم پایه های حکومت و آبادانی مناطق از سوی دولت صورت میگرفت ولی افراد کوچ داده شده، به هیچ وجه به منطقه جدید احساس تعلق خاطر پیدا نمیکردند و نارضایتی چون خونی مسموم و آلوده، در رگ های جامعه، جریان پیدا میکرد. این عامل که یکی از ویژگی های شیوه مملکت داری نادرشاه افشار بود، در کنار عوامل دیگری چون فقدان مشروعیت سیاسی و دسیسه های اکابر داخلی و دول خارجی، در بروز شورش های این دوره بسیار موثر بود.
پرونده مقاله
دورۀ محمدرضاشاه در راه تعلیم و تربیت عشایر ایران، نوید بخش شروع مرحلۀ تازهای بود. تا این زمان حکومت پهلوی و وزارت فرهنگ بیشتر به توسعۀ آموزش در نقاط شهری تمرکز داشت و تا اواخر دهۀ 1320ش، اکثر عشایر کشور در بیسوادی مطلق به سر میبردند و حکومت برای تغییر این وضعیت، اصلا چکیده کامل
دورۀ محمدرضاشاه در راه تعلیم و تربیت عشایر ایران، نوید بخش شروع مرحلۀ تازهای بود. تا این زمان حکومت پهلوی و وزارت فرهنگ بیشتر به توسعۀ آموزش در نقاط شهری تمرکز داشت و تا اواخر دهۀ 1320ش، اکثر عشایر کشور در بیسوادی مطلق به سر میبردند و حکومت برای تغییر این وضعیت، اصلاحاتی به وجود آورد. تأسیس مدارس و مراکز آموزشی در مناطق عشایری و سپس ایجاد دانشسرای مخصوص عشایر با هدف تربیت و تأمین معلمانی از جنس خود آنان که با روحیات و خلقیات و فرهنگشان آشنایی بیشتری داشتند، از جملۀ این اقدامات بود که بررسی آن مسألۀ نوشتار حاضر است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر متون اسنادی و کتابخانهای درصدد پاسخ به علل، روند و پیامدهای تأسیس دانشسراهای عشایری در حیات درونی جمعیت ایلی کشور است. یافتهها حاکی از آن است که علاوه بر تمایل عشایر به تعلیم و تربیت، رژیم پهلوی در راه تحقق برنامههای توسعه عمرانی، درصدد بود سطح سواد و میزان آگاهی عشایر کشور را افزایش داده و زان پس حیات فردی و اجتماعی آنان را در کنترل حکومت مرکزی و تحت تأثیر تعلیم و تربیت رسمی قرار دهد.
پرونده مقاله