نقش عمیدالملک کندری در تعامل سیاسی سلجوقیان و خلافت عباسی با تاکید بر میانجیگری دیوانی در نظم دوگانه خلافت و سلطنت
محورهای موضوعی : مباحث معرفتی و روش شناختی و تاریخ پژوهی
1 - دانشجو
کلید واژه: عمیدالملک کندری, طغرل, خلافت عباسی, نظم دوگانه قدرت, وزارت سلجوقی.,
چکیده مقاله :
نظام سیاسی اسلام در دوران میانه، بهویژه در عصر سلجوقیان، متکی بر نوعی نظم دوگانه میان نهاد خلافت عباسی و سلطنت نوپای ترکتباران بود که در آن، قدرت معنوی و مشروعیتساز نزد خلیفه عباسی و قدرت اجرایی و نظامی در اختیار سلطان قرار داشت. در چنین ساختاری، نهاد وزارت بهویژه در آغاز حکومت طغرل سلجوقی، بهعنوان واسطهای کارآمد، نقش کلیدی در برقراری توازن میان این دو قطب قدرت ایفا کرد. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریهی «تقسیم قدرت سیاسی در اسلام کلاسیک» به بررسی جایگاه و عملکرد عمیدالملک کندری بهعنوان وزیر کاردان طغرل در تعامل با خلافت عباسی میپردازد و نقش او را در تثبیت اقتدار سلجوقیان، کسب مشروعیت از خلافت و مقابله با عناصر مخل داخلی چون خاندانهای آلبویه و کاکویه تحلیل میکند. روش تحقیق، تاریخی-تحلیلی و بر پایهی منابع نخستین مانند «الکامل»، «تجاربالسلف»، «سلجوقنامه» و دیگر متون تاریخی تدوین شده است. سؤال اصلی پژوهش آن است که عمیدالملک کندری چگونه توانست در ساختار دوگانهی خلافت–سلطنت، با حفظ ملاحظات سیاسی و فقهی، ضمن تقویت جایگاه طغرل، روابط با عباسیان را نیز به گونهای تنظیم کند که زمینهی تداوم همزیستی مشروع و سیاسی فراهم گردد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که کندری با بهرهگیری از مهارتهای دیوانی، انعطاف فقهی و تدبیر سیاسی، نقشی کلیدی در مهار بحرانها، تسهیل روابط با خلافت و تحکیم سلطنت سلجوقی ایفا نمود.
Abstract:
The political system of medieval Islam, particularly during the Seljuq era, was based on a dual structure in which spiritual authority and legitimacy resided with the Abbasid caliphate, while executive and military power was vested in the emerging Turkic sultanate. Within this framework, the office of vizier, especially at the beginning of Tughril's rule, played a pivotal role in balancing these two centers of power. This study, drawing on the theory of "division of political power in classical Islam," examines the position and function of Amid al-Mulk al-Kunduri, the astute vizier of Tughril, in managing interactions with the Abbasid Caliphate. It analyzes his role in consolidating Seljuq authority, securing legitimacy from the caliph, and confronting internal disruptive elements such as the Buyids and Kakuyids. The research method is historical-analytical and is grounded in primary sources such as al-Kamil fi al-Tarikh, Tajarib al-Salaf, Saljuq-nama, and other historical texts. The main research question is how al-Kunduri, within the dual structure of caliphate and sultanate, managed to uphold political and legal considerations while strengthening Tughril’s position and maintaining a legitimate and sustainable coexistence with the caliphate. The findings demonstrate that al-Kunduri, through administrative expertise, juridical flexibility, and political acumen, played a crucial role in crisis management, fostering relations with the caliphate, and stabilizing Seljuq sovereignty.
منابع فارسی
1. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی(۱۴۲۱ق)المنتظم فی تاریخ الملوک والأمم (تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا). بیروت: دارالکتب العلمیة.
2. ابناثیر، علی بن محمد (۱۳۸۵) الکامل فی التاریخ (ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۱۳). تهران: انتشارات سروش.
3. آیتاللهی بافقی، محمد (۱۳۸۹)تاریخ وزرای ایرانی در دوران اسلامی. تهران: بنیاد پژوهشهای اسلامی.
4. حسینی، سید حسن(۱۳۹۰) سیاستورزی و وزارت در دوره سلجوقیان. مشهد: دانشگاه فردوسی.
5. زمانی، زهرا. (۱۳۹۵). بررسی کارکرد دیوانسالاران ایرانی در ساختار سیاسی سلجوقیان. فصلنامه تاریخ اسلام و ایران، ۲۲(۲)، ۴۵–۷۰.
6. صاحبی نخجوانی، محمدعلی(۱۳۱۳)ذخیره ناصری (به اهتمام عباس اقبال آشتیانی). تهران: چاپخانه مجلس شورای ملی.
7. عسگری، محسن. (۱۴۰۰). از امارت استیلاء تا تفکیک عملی قدرت در خلافت عباسی. فصلنامه پژوهشهای تاریخ سیاسی اسلام، ۸(۲)، ۳۱–۵۶.
8. عسگری، مهدی. (۱۴۰۰). نقش عمیدالملک کندری در تثبیت سلطنت سلجوقیان در بغداد. فصلنامه تاریخ اسلام و ایران، ۲۱(۴)، ۳۵–۵۸.
9. غزالی، ابوحامد محمد بن محمد. (۱۳۸۴). نصیحتالملوک. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
10. فقیهی، باقر (۱۳۶۷)تاریخ دیوانی ایران در اسلام. تهران: انتشارات توس.
11. ماوردی، علی بن محمد(۱۳۸۳) احکام سلطانیه (ترجمه حمیدرضا مطهری). تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
12. مجتهدی، رضا. (۱۳۹۲). تحول نظریات مشروعیت در اسلام. فصلنامه پژوهشهای سیاسی اسلامی، ۴(۱)، ۲۱–۴۴.
13. مدرس طباطبایی، سید عبدالحسین.(۱۳۶۸)ریاض العلماء و حیاض الفضلاء (ج۱). قم: کتابخانه آیةالله مرعشی.
14. منشی کرمانی، ابوالقاسم. (۱۳۸۶). تاریخ سلجوقیان (به کوشش محمدرضا نصیری). تهران: انتشارات زوار.
15. موسوی بجنوردی، سید محمدکاظم (ویراستار). (۱۳۸۷). مدخلهای «کندری»، «طغرل»، «خلافت» در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی (جلدهای ۱۳–۱۵). تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
16. نظامالملک، حسن بن علی طوسی( ۱۳۶۴)سیاستنامه یا سیرالملوک (به کوشش محمدرضا نصیری). تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
منابع لاتین
1. Al-Mawardi. (1996). The Ordinances of Government (al-Ahkam al-Sultaniyyah) (trans. Wafaa H. Wahba). Reading: Garnet Publishing.
2. Bosworth, C. E. (1963). The Ghaznavids: Their Empire in Afghanistan and Eastern Iran, 994–1040. Edinburgh: Edinburgh University Press.
3. Bosworth, C. E. (1968). The Political and Dynastic History of the Iranian World (Part One), in: The Cambridge History of Iran, vol. 5. Cambridge: Cambridge University Press, pp. 126–198.
4. Crone, Patricia. (2003). Medieval Islamic Political Thought. Edinburgh: Edinburgh University Press.
5. Crone, Patricia. (2003). Medieval Islamic Political Thought. Edinburgh: Edinburgh University Press.
6. Crone, Patricia. Medieval Islamic Political Thought, 2003.
7. Hallaq, Wael B. (2005). The Origins and Evolution of Islamic Law. Cambridge: Cambridge University Press.
8. Kennedy, Hugh. (2004). The Prophet and the Age of the Caliphates (2nd ed.). London: Pearson Longman.
9. Lambton, A. K. S. (1981). State and Government in Medieval Islam: An Introduction to the Study of Islamic Political Theory. Oxford: Oxford University Press.
10. Lapidus, Ira M. (1988). A History of Islamic Societies. Cambridge: Cambridge University Press.
11. Lewis, Bernard. (1993). The Political Language of Islam. Chicago: University of Chicago Press.
12. Makdisi, George. (1991). Religion and Culture in Medieval Islam. London: Variorum.