اطلاع از نسبت کاربری های اراضی و نحوة تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی و مدیریت اراضی است. با آگاهی از نسبت تغییرات کاربری ها در گذر زمان می توان نحوة تغییرات در آینده را پیش بینی نمود و اقداماتی پیشگیرانه و مقتضی انجام داد. هدف از این تحقیق، چکیده کامل
اطلاع از نسبت کاربری های اراضی و نحوة تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی و مدیریت اراضی است. با آگاهی از نسبت تغییرات کاربری ها در گذر زمان می توان نحوة تغییرات در آینده را پیش بینی نمود و اقداماتی پیشگیرانه و مقتضی انجام داد. هدف از این تحقیق، پایش تغییرات کاربری اراضی کلان شهر تهران در بازة زمانی (1385-1374) است. نقشه های کاربری اراضی برای سال های مورد نظر از تصاویر ماهواره لندست استخراج شد و با استفاده از داده های اتوکد سازمان نقشه برداری و نقشه های موجود اصلاح شدند. برای صحت سنجی نقشه ها، با استفاده از ماتریس خطا، ضریب کاپای 88% به دست آمد و آشکارسازی تغییرات با روش مقایسه پس از طبقه بندی انجام شد. نتایج آشکارسازی تغییرات با ضریب کاپای 91% و ضریب کرامر 88% نشان می دهد که افزایش مساحت در مناطق ساخته شده (68/4603 هکتار)، پارک ها (7/650 هکتار) و سطوح آبی (32/22 هکتار) و همچنین کاهش مساحت در زمین باز (47/4561 هکتار) و پوشش گیاهی (23/715 هکتار) رخ داده است. با توجه به نتایج، بیشترین تغییرات مناطق ساخته شده، در غرب شهر تهران صورت گرفته است.
پرونده مقاله
برآورد دمای سطح زمین در پهنه وسیع از طریق سنجش از دور، نقصان پایش آن را در ایستگاههای محدود هواشناسی رفع می کند. الگوریتم توازن انرژی سطح زمین (سبال)، در اکثر نقاط دنیا برای برآورد دما در سطح مورد استفاده قرار گرفته است. هدف این تحقیق، به دست آوردن دمای سطح زمین و بررس چکیده کامل
برآورد دمای سطح زمین در پهنه وسیع از طریق سنجش از دور، نقصان پایش آن را در ایستگاههای محدود هواشناسی رفع می کند. الگوریتم توازن انرژی سطح زمین (سبال)، در اکثر نقاط دنیا برای برآورد دما در سطح مورد استفاده قرار گرفته است. هدف این تحقیق، به دست آوردن دمای سطح زمین و بررسی ارتباط آن با عوامل جغرافیایی نظیر ارتفاع، جهات جغرافیایی، لیتولوژی و مورفومتری برخی از لندفرمها در مخروط آتشفشانی تفتان می باشد. بنابراین، با اعمال الگوریتم سبال بر تصویر ماهوارهای +ETM سال 2001، نقشه حرارتی منطقه تهیه شد. برای اجرای این روش، رادیانس حرارتی تصحیح شده، گسیلمندی سطحی در باند حرارتی، رادیانس طیفی، بازتابندگی در هر باند و آلبیدوی سطحی نیز محاسبه گردید. نقشه خط الرأسها و خط القعرها بر اساس روش بررسی منحنی میزانهای منطقه از طریق نقشه توپوگرافی و گوگل ارث تهیه شد. نقشه آبراههها، مدل رقومی ارتفاع، جهات جغرافیایی و زمینشناسی، رقومی و تولید گردید. با انطباق و همپوشانی نقشههای مذکور با نقشه دمای سطح زمین و استفاده از تحلیل Zonal Statistic، دمای سطح زمین در هر طبقه ارتفاعی، جهت جغرافیایی، سازند و لندفرمهای خاص به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که در طبقات ارتفاعی بالاتر، دمای سطح زمین کاهش یافته و در میزان دمای سطحی مخروط، جهات جغرافیایی نقش بسیار مهمی را ایفا مینمایند. به طوری که کمترین میانگین دما در جهت غربی و بیشترین میانگین دما در جهت شرقی به چشم میخورد. همچنین، سازندها و لندفرم هایی که کمترین و بیشترین دما را دارا هستند نیز در این جهات قرار دارند. بنابراین با در نظر گرفتن شرایط دمایی در جهات جغرافیایی و سازندهای مختلف، میتوان به کاشت محصولات کشاورزی سازگار و برنامهریزی محیطی مناسب اقدام نمود.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت آلاینده های هوا و تاثیرشان بر سلامتی انسان، بررسی صحت مدل های پخش آلاینده های هوا از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مدل های پرکاربرد در این خصوص، مدل ائرمود (AERMOD) است که به عنوان یک مدل پیش بینی دائمی است. هدف از این مطالعه بررسی صحت مدل AERMOD در ش چکیده کامل
با توجه به اهمیت آلاینده های هوا و تاثیرشان بر سلامتی انسان، بررسی صحت مدل های پخش آلاینده های هوا از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مدل های پرکاربرد در این خصوص، مدل ائرمود (AERMOD) است که به عنوان یک مدل پیش بینی دائمی است. هدف از این مطالعه بررسی صحت مدل AERMOD در شرایط کاربرد و عدم کاربرد توپوگرافی می باشد. بدین منظور جهت اجرای مدل از داده های هواشناسی 24 ساعته ایستگاه سینوپتیک یزد به عنوان ورودی داده های هواشناسی، از نتایج پایش ذرات خروجی EAF شرکت فولاد آلیاژی ایران به عنوان داده های منبع استفاده شد. همچنین جهت ایجاد فرمت مدل رقومی ارتفاعی (DEM) مورد نیاز مدل با دقت های متفاوت 30، 50 و 90 متر نیز از نرم افزار Global Maper®13 استفاده گردید. سپس از مدل در دو حالت مسطح بودن منطقه و حالت اعمال توپوگرافی اجرا گرفته و در نهایت نتایج با یکدیگر مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که با اعمال توپوگرافی، میانگین غلظت ها µg/m3 036/0 نسبت به حالت عدم اعمال توپوگرافی بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که ماکزیمم غلظت در حالت عدم اجرای ائرمپ، µg/m3 1، در خلاف جهت باد غالب، سمت غرب دودکش است و در حالت اجرای AERMAP، ماکزیمم غلظت برابر با µg/m35/17 در جهت باد غالب و سمت شرق و جنوب شرق دودکش می باشد. همچنین با کاربرد مدل رقومی ارتفاعی با دقت های متفاوت، اختلاف چندانی در میانگین غلظت های پیش بینی شده توسط مدل مشاهده نشد. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که بدون اجرای AERMAP پیش بینی از دقت کافی برخوردار نخواهد بود. همچنین با DEM 90 متر نیز می توان AERMAP را اجرا و مدلسازی را انجام داد.
پرونده مقاله
ارزیابی مکانی نامناسب در طرحها و پروژه های توسعه ملی و منطقه ای در ایران، عمدتاً به صرف غیرقابل توجیه بودجه و زمان منجر می گردد. برای کاهش این هزینه ها و از دست رفتن فرصتها، استفاده از یک مدل کارآمد که بتواند از خطای کارشناسی بکاهد، هدف تحقیق حاضر می باشد که در حوز چکیده کامل
ارزیابی مکانی نامناسب در طرحها و پروژه های توسعه ملی و منطقه ای در ایران، عمدتاً به صرف غیرقابل توجیه بودجه و زمان منجر می گردد. برای کاهش این هزینه ها و از دست رفتن فرصتها، استفاده از یک مدل کارآمد که بتواند از خطای کارشناسی بکاهد، هدف تحقیق حاضر می باشد که در حوزه آبخیز قورچای رامیان گرگان انجام گردید. در این تحقیق، ابتدا سناریوی های مجزا و مدل مفهومی و درختی برای عملیات بیولوژیک و مکانیکی (احداث سدهای اصلاحی سنگ و سیمانی) تهیه گردید. در مرحله بعد، مطابق مدل، نقشه های محدودیت ها و عوامل به محیط ارزیابی چندمعیاره مکانی در نرمافزار ایلویس وارد گردید. محدودیت ها (شیب، کاربری اراضی، خاک و شبکه آبراهه) استانداردسازی بولین و عوامل (شیب، ارتفاع، خاک، فرسایش خاک، کاربری اراضی، فاصله از جاده، روستا، گسل منبع قرضه و زمین لغزش) استانداردسازی فازی (به روشهای سود، هزینه و مرکب) شدند. وزن دهی عوامل (به روشهای رتبه دهی، مقایسه زوجی و مستقیم) با استفاده از نتایج پرسشنامه و نظرات کارشناسی انجام گردید. نتایج نشان داد در نقشه اولویتبندی که چهار رتبهبندی در آن مشخص گردیده بود، در طرحهای بیولوژیک و در طرحهای سد و سیمان، مکانهای دارای اولویت اول به ترتیب امتیازات 97/0 تا 73/0 و طول 3 کیلومتر از آبراهه و 86/0 تا 65/0 و مساحت 2470 هکتار را به خود اختصاص دادند. مدل از نوع منطقی است و اصول منطقی و بهینهسازی را به کار میگیرد نه تجربی، بنابراین در صدد تست آن با طرحهای اجرا شده قبلی نبودهایم. طرحهایی که به مراتب دچار خطای زیاد هستند چون امکان تلفیق عوامل متعدد با فنون پیشرفته GIS وجود نداشته است. در نهایت پیشنهاد شد که به دلیل به کارگیری عوامل متعدد مکانی در تصمیم، برای ارزیابی طرحهای آبخیزداری و پیشبینی طرحها برای اجرا، از این مدل در کشور در حوزههای مشابه استفاده گردد.
پرونده مقاله
زمین لغزش یکی از مخرب ترین پدیده های طبیعت است که هر ساله باعث خسارتهایی به جان و اموال مردم میشود. بنابراین، پهنهبندی خطر زمین لغزش به منظور توسعه فعالیتهای آینده امری ضروری است. در این تحقیق برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوزه چمسنگر از عملگرهای منطق فازی استفاد چکیده کامل
زمین لغزش یکی از مخرب ترین پدیده های طبیعت است که هر ساله باعث خسارتهایی به جان و اموال مردم میشود. بنابراین، پهنهبندی خطر زمین لغزش به منظور توسعه فعالیتهای آینده امری ضروری است. در این تحقیق برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوزه چمسنگر از عملگرهای منطق فازی استفاده شده است. به منظور بررسی پایداری دامنهها در حوزه چمسنگر ابتدا با استفاده از تصاویر گوگل ارث و بازدیدهای میدانی (ثبت نقاط لغزشی با استفاده از GPS) نقاط لغزشی شناسایی و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزشهای حوزه تهیه گردیده است. سپس سطح همبستگی نقاط لغزشی و هر یک از عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش شامل شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، لیتولوژی، بارندگی، آبراهه و فاصله از جاده با استفاده از مدل نسبت فراوانی مشخص و مقادیر فازی با استفاده از نظرات کارشناسی و تعیین توابع عضویت برای هر یک از عوامل موثر در محیط ArcGIS®10.1 تعیین گردید. برای ارزیابی و طبقهبندی نتایج خروجی عملگرهای مورد استفاده در برآورد خطر لغزش منطقه از شاخص جمع مطلوبیت (QS) استفاده شده است. نتایج نشان داد که عملگر گامای 9/0، با مقدار 554/0=QS روش کارآمدتری نسبت به عملگرهای جمع جبری فازی با 042/0=QS و ضرب جبری فازی با 008/0 =QS، برای تهیه نقشه خطر لغزشهای حوزه چمسنگر میباشد. بر اساس پهنهبندی صورت گرفته با عملگر گامای 9/0 به ترتیب 39/13، 58/47، 7/32، 44/5، 884/0% از مساحت منطقه در کلاسهای خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.
پرونده مقاله
ارزیابی پروژه های مرتعداری امروزه از بنیادی ترین مسائلی است که در کشورها به منظور برنامه ریزی های آتی در خصوص طرح های اجرایی و مدیریت منابع طبیعی انجام می گیرد. با توجه به نبود تجهیزات لازم به منظور اندازه گیری و ثبت تغییرات ایجاد شده در وضعیت سیلاب، فرسایش و رسوب حوزه چکیده کامل
ارزیابی پروژه های مرتعداری امروزه از بنیادی ترین مسائلی است که در کشورها به منظور برنامه ریزی های آتی در خصوص طرح های اجرایی و مدیریت منابع طبیعی انجام می گیرد. با توجه به نبود تجهیزات لازم به منظور اندازه گیری و ثبت تغییرات ایجاد شده در وضعیت سیلاب، فرسایش و رسوب حوزه های آبخیز استفاده از مدل های توزیعی هیدرولوژیکی جهت شبیه سازی رفتار حوزه در قبل و بعد از اقدامات مرتعداری ابزاری کارآمد در دستیابی به این اهداف می باشد. هدف این تحقیق ارزیابی تأثیر تغییر پوشش گیاهی بر رواناب در حوزه آبخیز سراب سفید شهرستان بروجرد در استان لرستان با استفاده از مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS می باشد. جهت تعیین تأثیر تغییر وضعیت مرتع، زمان تمرکز در شرایط بعد از اجرای اقدامات محاسبه و نیز طی بازدید میدانی میزان بهبود پوشش گیاهی حوزه و ارتقاء وضعیت هیدرولوژیک حوزه با استفاده از روش SCS محاسبه و با اعمال تغییرات ایجاد شده در ورودی های مدل اقدام به شبیه سازی رفتار سیلاب برای وقایع موجود گردید. معیارهای دبی اوج و حجم سیلاب برای ارزیابی تعیین شد و مقادیر آن ها برای دو وضعیت قبل و بعد از تغییرات کاربری محاسبه گردید. نتایج نشان داد که این مدل برای پیش بینی و شبیه سازی رواناب در حوزه با دقت قابل قبول مناسب بوده و به دلیل کم شدن شماره منحنی در اثر افزایش پوشش گیاهی به ترتیب بهترین سناریو برای کاهش رواناب در شرایط قرق، مدیریت حال حاضر، آتش سوزی و چرای شدید است. بنابراین جهت کاهش رواناب بهتر است که نسبت افزایش پوشش گیاهی با هر ابزار مدیریتی حتی قرق که آخرین راه است اقدام نمود تا از بروز فاجعه و تخریب اراضی، باغات و اماکن احداث شده در حاشیه رودخانه و در کنار شهر بروجرد جلوگیری کرد.
پرونده مقاله
اطلاعات دربارۀ پایداری جو فاکتور بسیار مهمی در پیش بینی های هم زمان و کوتاه مدت می باشد. تخمین پایداری جو معمولاً بر اساس شاخص های ناپایداری جو توسط داده های رادیوسوند انجام می گیرد. اما به دلیل تعداد بسیار کم ایستگاه های هواشناسی دارای رادیوسوند و هزینه بر بودن آن استف چکیده کامل
اطلاعات دربارۀ پایداری جو فاکتور بسیار مهمی در پیش بینی های هم زمان و کوتاه مدت می باشد. تخمین پایداری جو معمولاً بر اساس شاخص های ناپایداری جو توسط داده های رادیوسوند انجام می گیرد. اما به دلیل تعداد بسیار کم ایستگاه های هواشناسی دارای رادیوسوند و هزینه بر بودن آن استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند جایگزین مناسبی باشد. در این مطالعه به اعتبارسنجی شاخص های ناپایداری به دست آمده از تصاویر سنجندۀ مادیس به منظور پیش بینی ناپایداری جو در مقایسه با مقادیر مشاهده شده توسط رادیوسوند پرداخته شده است. شاخص های ناپایداری استخراجشده از مادیس شامل سه شاخص ناپایداری مجموع مجموعه ها (TT)، شاخص ناپایداری بالاروی (L) و شاخص ناپایداری K است. این شاخص ها با شاخص های به دست آمده از داده های رادیوسوند ساعت 00 (UTC) ایستگاه تبریز مورد مقایسه قرار گرفت. ایستگاه تبریز به علت فرودگاهی بودن، دارا بودن ایستگاه سطوح بالا و همچنین با توجه به تناوب زیاد وقوع توفان تندری (بیش از 35 روز توفانی در هر سال) در دو فصل بهار و تابستان سال 2007 برای مطالعه موردی انتخاب شد. مشاهده شد که شاخص های TT، L و K به دست آمده از مادیس و رادیوسوند به ترتیب با ضرایب همبستگی 46/0، 55/0 و 60/0 در فصل بهار و 64/0، 65/0 و 67/0 در فصل تابستان رابطۀ همبستگی خوبی را نشان می دهند و بنابراین درون یابی مکانی آنها به مناطقی که در آنها اطلاعات رادیوسوند وجود ندارد امکانپذیر است. همچنین در بررسی میانگین خطای مطلق در فصل تابستان شاخص های K و TT خطای کمتری را نسبت به فصل بهار نشان دادند، در حالی که شاخص L خطای کمتری را در فصل بهار نسبت به تابستان نشان داد. همچنین مشاهده شد که مقادیر شاخص های ناپایداری به دست آمده از مادیس نسبت به رادیوسوند کمتر تخمین زده شده که این میزان در فصل بهار قابلملاحظهتر میباشد.
پرونده مقاله