حرفۀ حسابرسی، برای توسعۀاخلاق حسابرسان، نیازمند اصلاح انحرافها و ارتقای پیشنیازهای اخلاقی و رفتاری است تا بتواند اعتماد و اطمینان جامعه را کسب نموده، با درک حساسیت و نگرانیهای ذینفعان، آنها را مطمئن سازند. جامعۀ حسابرسی برای تحقق این ایده، باید با حساسیت بیشتری در چکیده کامل
حرفۀ حسابرسی، برای توسعۀاخلاق حسابرسان، نیازمند اصلاح انحرافها و ارتقای پیشنیازهای اخلاقی و رفتاری است تا بتواند اعتماد و اطمینان جامعه را کسب نموده، با درک حساسیت و نگرانیهای ذینفعان، آنها را مطمئن سازند. جامعۀ حسابرسی برای تحقق این ایده، باید با حساسیت بیشتری در محیط کار، هرگونه انحرافها و رفتارهای نامعقول را کاهش دهد و به حداقل برساند. هدف این پژوهش بررسی نقش روانشناختی محیط کار و جامعهپذیری در بهبود اخلاق حسابرسان از طریق کاهش رفتارهای انحرافی است. دادههای پژوهش در جامعۀ آماری حسابرسان عضو جامعۀ حسابداری رسمی ایران با 367 پرسشنامه براساس روش در دسترس تکمیل گردید و تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شد. نتایج نشان میدهد که روانشناختی محیط کار و جامعهپذیری سازمانی تأثیر بسزایی در بهبود اخلاق حسابرسان با کاهش رفتارهای انحرافی داشته و با تقویت این معیارها میتوان رفتارهای انحرافی را کنترل و انگیزۀ شخصی و جو اخلاقی را در محیط کار حسابرسان بهبود بخشید.
پرونده مقاله
خصوصیات اخلاقی از جمله خودشیفتگی بر اقدامات مدیران تاثیر وافری دارد. مطالعات نشان می دهد، این احتمال وجود دارد که شدت خودشیفتگی دارای اثرات متفاوتی بر فعالیت اجتماعی شرکت باشد. با توجه به نقش چشماندازهای سرمایهگذاران نهادی در خصوص تصمیمات شرکت، در برخی از مطالعات به چکیده کامل
خصوصیات اخلاقی از جمله خودشیفتگی بر اقدامات مدیران تاثیر وافری دارد. مطالعات نشان می دهد، این احتمال وجود دارد که شدت خودشیفتگی دارای اثرات متفاوتی بر فعالیت اجتماعی شرکت باشد. با توجه به نقش چشماندازهای سرمایهگذاران نهادی در خصوص تصمیمات شرکت، در برخی از مطالعات به تاثیر سرمایه گذاران نهادی بر فعالیت اجتماعی شرکت تاکید شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط خطی و غیرخطی بین خودشیفتگی مدیر عامل و فعالیت اجتماعی شرکت با توجه به نقش تعدیلی مالکیت سرمایه گذاران نهادی می باشد. در پژوهش حاضر تعداد 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 7 ساله مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش خودشیفتگی مدیر عامل از برآیند دو معیار (نسبت WHR و مساحت امضا) استفاده شده است. برای سنجش فعالیت اجتماعی شرکت از چک لیستی شامل 44 گزینه در شش بعد استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که خودشیفتگی مدیرعامل با فعالیت اجتماعی شرکت دارای رابطه خطی منفی میباشد و مالکیت سرمایه گذاران نهادی موجب تضعیف این ارتباط منفی می شود. همچنین بین خودشیفتگی مدیرعامل و فعالیت اجتماعی شرکت رابطه غیرخطی معنادار U شکلی وجود دارد و مالکیت سرمایه گذاران نهادی موجب پهنتر شدن منحنی شده و تاثیر خودشیفتگی بر فعالیت اجتماعی شرکت را در سطوح مختلف تضعیف می نماید.
پرونده مقاله