ارائه الگوی تصمیم گیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی (مطالعه فراترکیب)
محورهای موضوعی : کارآفرینی
1 - دانشگاه تهران
کلید واژه: کارآفرینان دانشگاهی, تصمیمگیری کارآمد مالی, روش فراترکیب, الگو,
چکیده مقاله :
در سالهای اخیر، تصمیمگیری مالی کارآفرینان دانشگاهی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. چندین جریان پژوهشی در این حوزه وجود دارد؛ اما این زمینه از مدلهای مفهومی جامع بیبهره مانده است. پژوهش حاضر با هدف سنتز ادبیات گسترده در مورد تصمیمات مالی کارآفرینان دانشگاهی صورت گرفته تا چارچوبی نظام مند از مولفه های تصمیمگیری مالی کارآفرینان دانشگاهی ارائه نماید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد کیفی با روش فراترکیب انجام شده است و برای گردآوری دادهها از روش کتابخانهای استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش، تمامی منابع علمی مرتبط با موضوع تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی در بازه زمانی (1400-1380 و همچنین1990-2021) میباشد. کلید واژههای تصمیمگیری، تصمیمات مالی، تصمیمگیری کارآفرینان از پایگاه دادههای داخلی پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مگیران، پرتال جامع علوم انسانی، پایان نامه دانشگاه تهران و گنج بتا، و پایگاه دادههای خارجی همچون Scholar.google، Elsevier، Proquest مورد جستجو قرار گرفت. در این راستا 215 پژوهش در زمینه موضوع موردنظر ارزیابی و در نهایت 44 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید و با تحلیل مضمون و ترکیب ادبیات مربوطه در مجموع 130 مضامین پایه، 17 مضامین پیشسازماندهنده ثانویه، 7 مضامین پیش-سازماندهنده اولیه طی فرایند جستجو و ترکیب نظامند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای تایید گردید. نتایج تحلیل نشان داد که مهمترین مضامین پیشسازماندهنده اولیه شناسایی شده شامل؛ ویژگی فردی، ویژگی تصمیمگیری
Entrepreneurial financial decision-making Academic Entrepreneurs has been a home of interest for many studies. There are several research streams in the field, but the context suffers from lack of holistic conceptual models. The purpose of this study was to synthesize an extensive literature on financial decisions Academic Entrepreneurs in order to present a comprehensive and integrated framework of financial decisions in the format of Academic Entrepreneurs paradigm. This research is applied, and the method is Meta-Synthesis. In this regard, 215 studies were evaluated on the topic, and finally 44 articles were selected purposefully and analyzed by open, pivotal, and selective coding method. A total of 130 codes, 17 concepts, 7 key categories were selected and analyzed during the systematic search and synthesis process and their validity was confirmed by Kauffman's kappa test. The results of the analysis showed that the most important identified key themes are: Conditions and consequences financial decision-making Academic Entrepreneurs, economic activity Academic Entrepreneurs, financial sourcing, Market defects, Political and legal changes. and finally, after seven stages of research, a comprehensive model of financial decisions Academic Entrepreneurs was formulated.
_||_
ارائه الگوی تصمیم گیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی (مطالعه فراترکیب)
Presenting a Model for the financial Efficient Decision making Academic Entrepreneurs:( A Meta-Synthesis Approach)
چکیده
در سالهای اخیر، تصمیمگیری مالی کارآفرینان دانشگاهی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. چندین جریان پژوهشی در این حوزه وجود دارد؛ اما این زمینه از مدلهای مفهومی جامع بیبهره مانده است. پژوهش حاضر با هدف سنتز ادبیات گسترده در مورد تصمیمات مالی کارآفرینان دانشگاهی صورت گرفته تا چارچوبی نظام مند از مولفه های تصمیمگیری مالی کارآفرینان دانشگاهی ارائه نماید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد کیفی با روش فراترکیب انجام شده است و برای گردآوری داده¬ها از روش کتابخانهای استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش، تمامی منابع علمی مرتبط با موضوع تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی در بازه زمانی (1400-1380 و همچنین1990-2021) میباشد. کلید واژههای تصمیمگیری، تصمیمات مالی، تصمیمگیری کارآفرینان از پایگاه داده¬های داخلی پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مگیران، پرتال جامع علوم انسانی، پایان نامه دانشگاه تهران و گنج بتا، و پایگاه دادههای خارجی همچون Scholar.google، Elsevier، Proquest مورد جستجو قرار گرفت. در این راستا 215 پژوهش در زمینه موضوع موردنظر ارزیابی و در نهایت 44 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید و با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوطه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، در مجموع 130 مضامین پایه، 17 مضامین پیشسازماندهنده ثانویه، 7 مضامین پیشسازماندهنده اولیه طی فرایند جستجو و ترکیب نظامند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای تایید گردید. نتایج تحلیل نشان داد که مهمترین مضامین پیشسازماندهنده اولیه شناسایی شده شامل؛ ویژگی فردی، ویژگی تصمیمگیری، عوامل محیط، توجه و توسعه پایدارسازی منابع مالی، مدیریت مالی اثربخش، نقصان اطلاعاتی، تغییرات سیاسی و قانونی است و در نهایت پس از طی مراحل هفتگانه پژوهش الگوی تلفیقی تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی تدوین گردید.
واژگان کلیدی: تصمیمگیری کارآمد مالی، کارآفرینان دانشگاهی، الگو، روش فراترکیب
Abstract
Entrepreneurial financial decision-making Academic Entrepreneurs has been a home of interest for many studies. There are several research streams in the field, but the context suffers from lack of holistic conceptual models. The purpose of this study was to synthesize an extensive literature on financial decisions Academic Entrepreneurs in order to present a comprehensive and integrated framework of financial decisions in the format of Academic Entrepreneurs paradigm. This research is applied, and the method is Meta-Synthesis. In this regard, 215 studies were evaluated on the topic, and finally 44 articles were selected purposefully and analyzed by open, pivotal, and selective coding method. A total of 130 codes, 17 concepts, 7 key categories were selected and analyzed during the systematic search and synthesis process and their validity was confirmed by Kauffman's kappa test. The results of the analysis showed that the most important identified key themes are: Conditions and consequences financial decision-making Academic Entrepreneurs, economic activity Academic Entrepreneurs, financial sourcing, Market defects, Political and legal changes. and finally, after seven stages of research, a comprehensive model of financial decisions Academic Entrepreneurs was formulated.
Keywords: financial Efficient Decision making Academic Entrepreneurs, Model, Meta-Synthesis Approach
مقدمه
امروزه در بیشتر کشورها توجه ویژهای به کارآفرینی و کارآفرینان میشود. تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه به شمار میآید؛ زیرا فعالیتهای کارآفرینانه با اثربخشی بالا به توسعه اقتصادی (از جمله اشتغال، نوآوری در فعالیتها و رقابتپذیری و غیره) منجر میشود (حسنی، ابوالقاسمی، مشبکیاصفهانی، 1397). از سوی دیگر، تجارب کشورهای مختلف دنیا اعم از توسعهیافته و در حال توسعه، نشاندهنده آن است که بهترین گزینه برای آماده کردن فارغالتحصیلان نظام آموزشی برای اشتغال در بازار کار، ایجاد بستر مناسب برای خود اشتغالی و کارآفرینی از سوی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی است (زنگ، ژانگ، لی1، 2015). امروزه تاکید ویژهای بر مشارکت دانشگاهها در زمینههای گوناگون یعنی انتقال فناوری دانشگاه و صنعت، ارتباط بین تحقیقات دانشگاهی و نوآوری بخش خصوصی، مکانیزم انتقال فناوری، تکامل فعالیتهای انتقال تکنولوژی و ایجاد شرکتهای جدید برای بهرهبرداری از تکنولوژی و حمایتهای دانشگاه شده است (کارسئو2، 2011) و همچنین مسائل دیگر نظیر شاخصهای اقتصادی و مدیریت انتقال تکنولوژی دانشگاه نیز مورد توجه بوده است (شفرد، پاتزلت3، 2011).
در سالهای اخیر، ایجاد مراکز آموزش و ترویج کارآفرینی رشد چشمگیری در نظامهای آموزش عالی دنیا و همچنین، کشور ایران داشته است. ظهور دانشگاه کارآفرین، نظامهای آموزش عالی را با چالشی بزرگ مواجه نموده است و مفاهیمی گسترده از قبیل تجاریسازی فناوریهای دانشگاهی، ثبت اختراع، اعطای امتیازات، درآمدهای حاصل از واگذاری امتیازات و ایجاد شرکتهای زایشی در نظام دانشگاهی وارد شده است. کارآفرینی دانشگاهی، از تلاشهای دانشگاهی در دو زمینه مرتبط به هم گرفته شده است. اول اینکه کارآفرینان دانشگاهی مهمترین بازیگران در فرایند انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت است و دوم، اینکه مطالعه کارآفرینان دانشگاهی به ما کمک میکند تا نقش تحقیقات دانشگاهی در توسعه اقتصاد ملی بهتر درک شود (فریدی، عزیزی، 1396). همچنین امروزه، منابع خلق ارزش از سرمایههای برونزا به سرمایههای درونزا و نهان تغییر جهت داده است. سرمایههای انسانی و اجتماعی و اخیرا سرمایه روانشناسی همچون ثروتهایی پنهان، به تولید دانش سازمانی منتهی میشوند و روشهای سنتی ایجاد ارزش همچون سرمایههای مادی و فیزیکی، جایگاه گذشته خود را از دست دادهاند. در حالی که به طور کلاسیک سرمایههای بکارگرفته توسط افراد به سه شکل سرمایه اقتصادی، سرمایههای انسانی و سرمایه اجتماعی، تعریف میشدند امروزه نوع چهارمی از سرمایههای نامرئی تحت عنوان سرمایه روانشناسی تعریف میشود (پرهیزگار، پیرعلی، سیادت، 1396). در دورههای گذشته و شاید آغاز تاریخ اندیشه و فلسفه، فرایند تصمیمگیری کاملا قابل شناسایی تلقی میشد. اما در دوره مدرن این پیشفرض به صورت فزایندهای به چالش کشیده شده است. از منظر علوم گوناگون به مسئله تصمیمگیری پرداخته شده و این امر بر پیچیدگی مقوله تصمیمگیری افزوده است (رضائیان، خرازی، جمالی، نادری، 1398). بنابراین، تصمیمگیری فرایندی است که از طریق آن، راه حل مسئله معینی انتخاب میگردد و مشتمل بر مجموعه فعالیتهایی است که به گزینش یک راهکار، از مجموع راهکارهای بدیل منجر میشود (حسینی، کلابی، مهرابی، 1391).
فرایند تصمیمگیری از دو جنبهی اصلی مورد بررسی محققان واقع شده است: رویکرد هنجاری و رویکرد توصیفی. رویکرد هنجاری یا کمی، مبتنی بر رهیافت انتخاب عقلانی بوده و بر ردهبندی پارامترهای مساله و حلمسئله براساس طیفی از ارزشهای مشخص تاکید دارد. فرایند تصمیمگیری ذاتا یک فرایند عقلایی است و تصمیمگیران کاملا به صورت ابزاری عمل میکنند و قادرند به شیوه عقلایی بهینهترین راهکار موجود را انتخاب و جهت افزایش مطلوب خود تلاش کنند. دیدگاه سنتی مانند تصمیمگیری هنجاری، عقلانیت از دیدگاه کلاسیک، عقلانیت محدود و عقلانیت نئوکلاسیک از جمله مواردی هستند که بر فرضیه عقلایی فرایند تصمیمگیری تاکید دارند (حسینی، کلابی، مهرابی، 1391). در مقابل این رویکرد، چارچوب توصیفی یا کیفی قرار دارد که نه تنها برای ردهبندی و تعیین پارامترهای مساله تلاش نمیکند، بلکه مبتنی بر رهیافت روانشناسی معرفتشناختی بوده، به دنبال حل مسئله براساس تحلیلهای کیفی مبتنی بر راهکارهای ذهنی و شهودی میباشد. دیدگاههای تصمیمگیری شهودی، تصمیمگیری ابتکاری، تصمیمگیری طبیعی و تصمیمگیری باز در رده رویکرد تصمیمگیری کیفی جای دارند (ورمولن، کورسو4، 2010). لذا؛ در مطالعات کارافرینی و کارآفرینان، به جای تمرکز صرف بر موضوعاتی مانند اینکه کارافرینان چه کسانی هستند و چه تفاوتی با دیگر افراد از نظر توانایی در شناسایی فرصتها یا ویژگیهای جمعیتشناختی دارند، باید به این نکته توجه شود که فرایند تصمیمگیری کارافرینان چیست و کارافرینان بعنوان گونه ویژهای از تصمیمگیرندگان یا متخصصان تصمیمگیری چگونه تصمیمگیری میکنند. از سویی، فرایند تصمیمگیری کارافرینان در هر جامعهای، متاثر از زمینه و محیط کسب و کار آن جامعه است (زیودار، ایمانیپور، طالبی، حسینی، 1395). بنابراین، تصمیمگیری کارافرینان جهت ایجاد کسب و کارهای جدید، ماهیتی خلاق و اثرگذار دارد و تغییر و تحولاتی که به دنبال آن صورت میپذیرد، منجر به ظهور اهداف، مسیرها و ابزارهای جدید میشود. به همین دلیل، الگوهای حاصل از پیشفرضهای مکاتب کلاسیک و نئوکلاسیک اقتصادی و همینطور، نظریه عقلانیت محدود سایمون (1979) که متاثر از اهداف موجود یا از پیش تعیین شده هستند، نمیتوانند تبیین درستی از فرایند تصمیمگیری کارافرینان بعنوان فرایند خالق اهداف جدید داشته باشند (به نقل از زیودار و همکاران، 1395). دسترسی به منابع برای کسب و کارهای تازه، تکیهگاه کارآفرینان است. میزان سرمایه و منابع انسانی، مهمترین پشتوانه کارآفرینان هستند. بحث انتخاب منابع مالی و توجیه انتخاب بهترین ساختار سرمایه در شرایط مختلف کسب و کار، زمینه را برای بررسی نگرش مدیریت در انتخاب و توزیع مناسب منابع مالی در ادبیات مالی گشوده است (اعتمادی و همکاران، 1393).
دولت و توسعه مالی هر دو در ارتباط با هم تاثیر مثبتی را بر دوش فعالیتهای کارآفرینی میگذارند و از طرفی حکمرانی بهتر و افزایش توسعه مالی و فعالیتهای کارآفرینی رسمی و غیررسمی اقتصاد نوظهور شناختی را ایجاد میکند (امری5، 2020). پس، شرایط مالی کارآفرینی با دو مشکل اساسی مشخص می شود. اول، عدم تقارن اطلاعاتی زیاد بین کارآفرینان و سرمایه گذاران وجود دارد. به عنوان مثال، تشخیص کیفیت و ارزش بالقوه نوآوریهای تکنولوژیکی برای سرمایهگذاران خارجی دشوار است. در مقابل، کارآفرینانی که غالباً خود مبتکر هستند، کیفیت نوآوری را درک میکنند. دوم، مشکل خطر اخلاقی بالقوه وجود دارد. هنگامی که کارآفرینان سرمایههای خارجی خود را جمعآوری کردند، انگیزه دارند که این بودجه را با صرف هزینه مواردی که به طور نامتناسب به نفع خود هستند، تخصیص ندهند. به عنوان مثال، یک کارآفرین/ دانشمند ممکن است سرمایهگذاری در فعالیتهای تحقیقاتی را که موجب اعتبار دانشمند میشود، انتخاب کند اما برای سرمایهگذار بازده کمی دارد (دیوید، 2004). بنابراین، عموم تصمیمات دنیای واقعی در شرایط عدم اطمینان گرفته میشوند. از این لحاظ، کارافرینان با چالشهای جدی روبهرو هستند و ناچارند تصمیمات متفاوتی را اتخاذ کنند؛ مثلا وی بیان میکند که کارافرینان قادر نیستند نسبت به میزان تقاضا، اندازه بازار، سهم بازار مورد انتظار و سوالاتی نظیر اینها که برای یک محصول کاملا جدیدی که در بازار وجود ندارد، پاسخهایی داشته باشند. همه اینها نیز در شرایطی است که کارافرینان عموما منابع مالی و غیرمالی لازم برای یافتن پاسخ سوالات فوق را در اختیار ندارند (میرواحدی، 1396). یکی از مهمترین پرسشهای پژوهشهای گذشته کارافرینی این بوده است که چه کسی میتواند موقعیتهای کارافرینی را درک و ارزیابی کند و آن را مورد استفاده قرار دهد. علاوه بر این، پژوهش درباره کارافرین، با مشکلات متعددی رو به رو است، زیرا روشهای تجربی و آزمایشی کمتر استفاده میشود (نجاتی، 1391). بنابراین، بررسی اولیه نشان میدهد گرچه در خصوص کارآفرینان دانشگاهی و زیر مجموعههای مختلف آن پژوهشهای بسیاری، در داخل کشور انجام شده، ولی موضوع ارائه الگو تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی که رکن اصلی زیر مجموعه های دانشگاههاست، چندان مورد توجه پژوهشگران نبوده است و همچنین مصاحبههای غیر رسمی با کارشناسان حوزه آموزش عالی نیاز به طراحی چنین الگویی را روشن ساخت، این مطالعه در پاسخ به این نیاز طراحی و اجرا گردید. انتظار میرود الگوی ارائه شده بتواند در مطالعات بعدی، مبنای طراحی ابزاری مناسب جهت تعیین وضعیت کارآفرینان دانشگاهی و شناخت قوت و ضعفها را فراهم آورد. لذا هدف از این پژوهش تدوین چارچوب مفهومی مناسب از تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی در قالب یک الگوی منسجم و شناسایی و تحلیل مولفهها به شیوه فراترکیب است. چارچوب مذکور میتواند به درک بهتری از ماهیت تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی منجر شده، بینش جدید و ارزشمندی در این زمینه ارائه دهد که در سیاستگذاری آموزش عالی موثر باشد و برخی راهنماییها برای تحقیقات آینده ارائه دهد. برای دستیابی به این هدف پرسشی طرحریزی شده است؛ مولفههای تشکلدهنده تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی کداماند؟
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
تصمیمگیری
براساس اصل منطقی بودن6، انسان موجودی منطقی است و بسیاری از جنبههای مرتبط با محیط خود را میشناسد. اما این شناخت هر چند ناقص، در شکلدهی رفتار و تصمیمگیری بسیار تاثیر میگذارد. از این رو، چیزی که انسان را در مسیر تصمیمگیری توانمندتر میکند، قدرت محاسبه اوست. انسان به واسطه توانمندیهایش، منابع دیگر را نیز در اختیار گرفته است و میتواند برای نیل به خواستههایش آنها را مورد استفاده قرار دهد. در حقیقت، انسان به دنبال بهترین مولفه یا مولفهای بهینه برای انتخاب است (کریشوک، بلاک، مککی7، 2009). بنابراین، تصمیمگیری زمانی انجام میشود که یک مولفه بر سایر مولفهها غالب شود و بیشترین ارزش را در نظر فرد کسب کند. بر این اساس، مشکلات تصمیمگیری زمانی آغاز میشود که مولفهها نتوانند ارزش لازم را برای انتخاب کسب کند و در نتیجه، ترجیح یکی بر دیگری میسر نباشد، اینجاست که تعارض در تصمیمگیری نمایان میشود (نجاتی، 1391).
در اجرای تصمیم، شامل فعالیتهای است که در چهار مرحله صورت میگیرد. این مراحل منطبق بر فراگرد مشکلگشایی است: 1- تعریف و تشخیص مشکل؛ مستلزم آشنائی با زمینه و موقعیت مشکل و داشتن چارچوب نظری (فکری) معتبر است. چارچوب فکری شخص وابسته به تجربیات و دانش و معلومات اوست که او را در برخورد با مسائل و مشکلات با نگرش ویژهای مجهز میسازد. 2- دستیابی به راهحلها؛ مستلزم خلاقیت ذهنی است. غالبا وسوسه قبول اولین راهحلی که به ذهن میرسد، مانع از آن میشود که افراد به جستجوی بهترین راهحلها بپردازد. 3- ارزشیابی و گزینش راهحل (اتخاذ تصمیم)؛ مستلزم بررسی راهحلهای فرضی و جمعآوری شواهد و اطلاعات است تا در پرتو آن اثربخشی راهحلها ارزشیابی شود. 4- اجرای تصمیم؛ باید به علائق و انگیزههای زیردستان نیز توجه داشت. بدون آمادگی و همکاری، اجرای تصمیم مشکلاتی در پی خواهد داشت (علاقه بند، 1385). علاوه بر آن، در نظریه نصمیمگیری سایمون سه مرحله برای تصمیمگیری تبیین میکند: 1- فهرست نمودن تمام راهکارهای بدیل، 2- تعیین همهی نتایج حاصل از دنبال نمودن هر یک از این راهکارها و 3- ارزیابی مقایسهای این مجموعه نتایج (برومند، 1385). بنابراین، تصمیمگیری شرایط متنوعی دارد، تصمیمگیری در زمان حال صورت میگیرد و اقدام و عمل بر اساس آن به منظور رسیدن به هدفی در آینده است. در همه موقعیتهای مهم تصمیمگیری، عناصر و جوانب ناشناختهای وجود دارند که پیشبینی آینده را مشکل میسازند: تغییرات و تحولات اقتصادی، سیاسی، تکنولوژی، کمبود منابع مالی و غیره. بنابراین، تصمیمات مهم همواره متضمن درجاتی از عدم اطمینان است. شرایط تصمیمگیری، با توجه به قابلیت پیشبینی نتایج، دارای سه حالت است: اطمینان قطعی، ریسک، عدم اطمینان.
الف) در شرایط اطمینان قطعی، تصمیمگیرنده از آنچه در آینده پیش خواهد آمد مطلع است. تحت این شرایط اطلاعات درست، سنجشپذیر، و قاابل اطمینانی وجود دارد که بر اساس آن میتوان تصمیمگیری کرد. ب) در شرایط ریسک قابلیت پیشبینی کمتر است. اطلاعات کاملی در دست نیست ولی تصمیمگیرنده میداند که احتمال نتایج ممکن تا چه اندازه است. در این شرایط میتوان احتمال موفقیت تصمیمات را تخمین زد. ج) تحت شرایط عدم اطمینان، تقریبا اطلاعاتی درباره آنچه پیش خواهد آمد، در دست نیست و تصمیمگیرنده از احتمالات و حتی نتایج ممکن بیخبر است. امروزه، روشها و ابزارهای تصمیمگیری، پیشبینی نتایج این نوع تصمیمگیریها را تا اندازهای تسهیل میکنند (علاقه بند، 1385).
کارآفرینی دانشگاهی
فرایند کارآفرینی دانشگاهی همراه با مالکیت معنوی ایجاد میشود، که در محیط دانشگاه پرورش مییابد و بعد از آن خود را درگیر بازیگران اقتصادی میکند و سپس با وجود مالکیت معنوی ایدهها و محصولات را به بازارهای تجاری تزریق میکنند. دانشگاهها، نهادهای منحصر به فردی هستند که؛ با توجه به ساختارهای حکومتی و سیستمهای حاکمیتی، ارتقاء و شایستگی دانشگاهیان (محققان دانشکده) عوامل منحصر به فردی در روند کارآفرینی محسوب میشوند. براین اساس، فعالیت کارآفرینی دانشگاهی میتواند از تقسیمات شرکتی و دیگر اشکال فعالیت شرکتی متفاوت باشد (سیمونز، هارنسبای8، 2014). سیاستهای دانشگاهی که بر عملکرد کارآفرینی دانشگاهی تاثیر میگذارد، در سطح انتخاب و سرمایهگذاری در کارآفرینی دانشگاهی متفاوت است؛ دانشگاهها در سراسر هیئت مدیره هنوز هم برای تعیین اینکه چه سیاستهایی مانع یا کمک به ماموریتهای دانشگاه برای دستیابی به تعادل اثربخش آموزش، تحقیق و تجاری سازی میشود، آزمایش میکنند (فینی9، 2011).
از کارآفرینی دانشگاهی در کنار علم دانشگاهی، به سان موتور دوگانه رشد در اقتصاد دانشبنیان یادکردهاند. کارآفرینی دانشگاهی افزون بر فرصتسازی برای مشارکت دانشگاهیان و دانشگاه در توسعه اقتصادی دانشبنیان و پاسخگویی به نیازهای جامعه، میتواند به تامین نیازهای روزافزون مالی دانشگاهها و سودرسانی مالی به دانشگاهیان در نتیجه کسب درآمد از محل فعالیتهای تجاری و پیشبرد روند توسعه حرفهای آنان در نتیجه سهیم شدن در فرایند کارآفرینی و تعامل حرفهای بسان فرصتی برای یادگیری تجربی کمک کند (شریفزاده، عبدالهزاده، 1395). از طرف دیگر، کارآفرینی دانشگاهی به حل مسائل علمی جامعه، دولت، بنگاهها، ایجاد زمینه و بستر توسعه نوآوری در اعضای دانشگاه، عرضه نتایج تحقیقات دانشگاهی به بازار، تولید و عرضه فناوریهای جدید و گسترش مرزهای دانش بشری کمک میکند. فعالیتهای مورد نیاز برای کارآفرینی دانشگاهی را آموزش در سطح بالاتر، بروز ویژگیهای برتر از دانشآموختگان دانشگاهها، مدیریت داراییهای معنوی دانشگاه، انتقال تکنولوژی و نوآوری از طریق ایجاد بنگاههای اقماری و همکاری نزدیگ بین دانشگاه و صنعت میدانند (رضایی، عباسپور، نیکنامی، رحیمیان، دلاور، 1392). رویکرد به کارآفرینی دانشگاهی افزون بر ایجاد فرصت مشارکت و حضور و نظریهپردازی در توسعه اقتصادی برای دانشگاهها، به نیاز دانشگاهها به استقلال مالی و کسب درآمد از فعالیتهای کارآفرینانه تبدیل شده است (هانی، فلیکس، مارگرت، نیلسون10، 2011). بنابراین، فعالیتهای مختلفی از قبیل همکاریهای پژوهشی با صنعت، برنامههای ثبت اختراع، افشای ایده در بنگاههای جدید و آموزش کارآفرینی افراد با مهارت و توسعه تجاری، ابزاری است که دانشگاهها برای دستیابی به پیکربندی کارآفرینی خود در قالب کارآفرینی دانشگاهی استفاده میکنند (سیگل، رایت11، 2015). لذا؛ کارآفرینی دانشگاهی عبارت است از: حل مسائل علمی جامعه، دولت و بنگاهها، ایجاد زمینه توسعه نوآوری در اعضای دانشگاه، عرضه نتایج تحقیقات دانشگاهی به بازار، تولید و عرضه فناوریهای جدید و نوآوری در گسترش مرزهای دانش بشری است (آستبروا، بززازیان، براگوینسکی،12 2012). همچنین محققان دیگری وجود دارند که کارآفرینی دانشگاهی را شامل تمام فعالیتهای کارآفرینی میدانند که تنها به صدور مجوز، ایجاد شرکتهای جدید در دانشگاه، انتقال فناوری، مراکز توسعه، پارک فناوری، ثبت اختراع و توسعه مناطق محدود نمیشود (جورررو، آربانو132015). در واقع، کارآفرینی دانشگاهی را میتوان در چارچوب اقتصاد خلاقیت مبتنی بر برتری ایدهها مورد توجه قرار داد (شریفزاده، عبدالهزاده، 1395).
البته باید بین دانشگاه کارآفرین و کارآفرینی دانشگاهی تفاوتی قائل شد. دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که بر اساس برنامهریزی در رابطه با تقش آفرینی در مقوله کارآفرینی به ویژه در رابطه با دانشآموختگان، شکل گرفته است، در حالی که کارآفرینی دانشگاهی شامل همه دانشگاهها میشود زیرا به نظر میآید تمام دانشگاهها علاقمند به توسعه کارآفرینی هستند. این مسئله در دانشگاههای بزرگ و جامع باید هم از نظر رشتههای تحصیلی و هم از نظر اهداف و برنامهها برای آموزش عالی با دقت بیشتری بررسی شود زیرا این دانشگاهها وظیفه مهم گسترش و توسعه مرزهای دانش را نیز به عهده دارند که گاهی ممکن است در ظاهر با کارآفرینی هماهنگ به نظر نیاید. برخی به این عقیدهاند که نباید محور اصلی حرکت این نوع دانشگاهها را به سمت کارآفرینی سمت و سو داد. ولی در هر حال توسعه فرهنگ کارآفرینی در توسعه مرزهای دانش نیز میتواند موثر باشد. در این قبیل دانشگاهها باید کارآفرینی به عنوان یک فرهنگ در تمام سطوح دانشگاه و دانشگاهیان اعم از اعضای هیات علمی یا دانشجویان و یا حتی کارکنان رخنه کند. کارآفرینی بخشی از پاسخ به گردش برنامه و بودجه از مراکز صاحب بودجه چه دولتی و چه غیردولتی به دانشگاهها و بالعکس میباشد (آقایی، تیمورنژاد، اخوانهزاوه، 1391).
تصمیمگیری مالی کارآفرینان دانشگاهی
فرایند تصمیمگیری کارافرینان بنابر تعریف شوماکر 1993 "انتخابهای ارادی یا واکنشهای سریع در حوزهی موضوعاتی است که اساسا بر بقاء و ماهیت سازمان تاثیر میگذارد (حسینی و همکاران، 1391). عموم تصمیمات دنیای واقعی در شرایط عدم اطمینان گرفته میشوند (میرواحدی، 1396). بنابراین با تکیه بر قواعد جبری رویکرد غایتگرا، نمیتوان به تبیین جامع و کاملی از فرایند تصمیمگیری کارافرینان دست یافت، زیرا نقش چندانی برای خلاقیت، نیتها و آزادی در انتخابهای انسانی در نظر گرفته نمیشود و عموما تصمیمگیری و کنشگری در بازار، مبتنی بر الگوها تصمیمگیری عقلایی و منطقی اتفاق میافتد. در این رویکرد که مبتنی بر پیشفرضهای پارادایم اثباتگرا است، اهداف از پیشتعیین شده و موجود میباشند و کنش کارافرین، تلاشی است جهت دستیابی به اهداف مشخص، از طریق مسیرهای مشخص و با ابزار مشخص است (زیودار، ایمانیپور، طالبی، حسینی، 1395). علاوه بر آن؛ سارازواتی (1999) معتقد است که کارافرینان با چالشهای جدی روبهرو هستند و ناچارند تصمیمات متفاوتی را اتخاذ کنند؛ مثلا وی بیان میکند که کارافرینان قادر نیستند نسبت به میزان تقاضا، اندازه بازار، سهم بازار مورد انتظار و سوالاتی نظیر اینها برای یک محصول کاملا جدیدی که در بازار وجود ندارد، پاسخهایی داشته باشند. همه اینها نیز در شرایطی است که کارافرینان در تصمیمگیری، عموما منابع مالی و غیرمالی لازم برای یافتن پاسخ سوالات فوق را در اختیار ندارند (میرواحدی، 1396). بنابراین، از نظر کارآفرینی، زمانیکه صحبت از تصمیمگیری مالی می شود، طیف وسیعی از موضوعات را پوشش می دهد که نمونهاش ریسک مالی است که نشان دهنده علاقه به، بعد مالی کارآفرینی است (مصطفی، طلاطی14، 2018).
از طرفی دیگر، تامین منابع مالی یکی از نکات مهم در سرعت دادن به فرایند کارآفرینی و افزایش سطح مطلوبیت و امکانپذیری راهاندازی کسب و کار در نزد افراد جامعه و کارآفرینان بالقوه است. تامین مالی کارآفرینی سازوکارهایی متفاوت با تامین مالی رایج در نظام بانکی را میطلبد. به نظر میرسد در کشور ما سعی میشود از سازوکارهای رایج تامین منابع از نظام بانکی استفاده شود و به نتایج چشمگیری نیز در توسعهی کارآفرینی نیانجامیده است. از این رو بررسی علت شکل نگرفتن این سازوکارهای جدید و پیداکردن ریشهها در برنامهریزی درست از سوی دولت، برای ترویج و آموزش و تصمیمگیریهای صحیح برای تامین مالی و شکلدهی به رفتار کارآفرینانه از سوی کارآفرینان بالقوه و بالفعل اهمیت بالایی دارد. دیدهبان جهانی کارآفرینی نیز از سیاستگذاران و محققان میخواهد به منابع غیررسمی تامین مالی برای راهاندازی کسب وکار جدید توجه بیشتری کنند (امینینژاد، قلیپور، اسلامیبیگدلی، 1389).
در این خصوص، دسترسی به منابع مالی تصمیم کلیدی برای کارآفرینان محسوب میگردد (رایت15 و همکاران، 2006). بنابراین؛ اگرچه سرمایه داخلی یک انتخاب مهم برای افزایش تامین منابع مالی است، ولی کارآفرینان بزرگ و جدید بر تامین منابع مالی خارجی متکی هستند و اینکار باعث می شود تا منابع مالی داخلی هزینه کمتری را دنبال کند. دولتهای چندین کشور برای اطمینان از تامین منابع مالی مداخله می کنند، شرکتهای کارافرین تمایزی بین سرمایه سهام عمومی وخصوصی قائلند (کلمبو، فرانزونی، راسیلاماسترا16، 2015). در ادامه پیشینه داخلی و خارجی بررسی شده است: کولومبو و همکاران (2018) تحقیقی در استرالیا انجام دادهاند، از ادبیات اخیر مربوط به امور مالی کارآفرینی برای مستند سازی تحول و مقایسه اثرات انواع مختلف حمایت دولتی که وام گرفته اند استفاده شد. آنها به این نتیجه رسیدهاند که صندوق سرمایه گذاری نوآوری در استرالیا تاثیر فراوانی دارد. براتون17 (2015) در مطالعه ای تحت عنوان " توجه تامین منابع مالی نوین در کارآفرینی، منابع مالی خرد، سرمایه گذاری جمعی و نوآوری برابر" انجام دادهاند و به این نتیجه رسیدن که، برای تامین مناببع مالی کارآفرینان می توانند از رشد سرمایهی موسسه علمی و آکادمی استفاده کنند. آهلرز و همکاران18 (2015) پژوهشی را تحت عنوان " نشانگرهای سرمایه گذاری سهام جمعی " انجام دادهاند. این مقاله برای اولین بار بررسی تجربی اثر سیگنالهایی را که کارآفرینان برای ترغیب سرمایه گذاران به تعهد منابع مالی در یک زمینه سهام سرمایه گذاری جمعی استفاده می کنند ، ارائه می دهد. مین، سو، داسسانتوس19 (2015) پژوهشی تحت عنوان بررسی نقش تصمیمگیری کارافرینان در خلق فرصت و تشخیص فرصت پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، کسب و کارهای فعال در حوزه زیستفناوری و نمونه مورد مطالعه، شرکتهایی بودهاند که نانوفناوری را نیز در فناوریهای زیرساختی خود گنجانده بودند. در این پژوهش، محققان الگویی از تصمیمگیری کارافرینان ارائه کردند که هر دو حالت خلق و تشخیص فرصت در آن وجود داشت. بر اساس نتایج انها، کارافرینان میتوانند در فرایند تصمیمگیری، ترکیبی از هر دو منطق علی و اثرساز را به شکل یکپارچه بکار گیرند ولی تفکر اثرساز، همواره به خلق فرصت منتهی نمیشود. راچ و همکاران (2009) به منظور بررسی ارتباط میان کارآفرینانه و عملکرد بایستی عناصر تعدیلکننده مانند نوع صنعت، اندازه کسب و کار، زمینههای داخلی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد. ارتباط میان گرایش کارآفرینانه و عملکرد مالی نسبت به ارتباط میان کارآفرینی و عملکرد غیرمالی بالاتر است. جباری،عزیزی،صالحی،نوازنی (1399) پژوهشی تحت عنوان طراحی مدل کارآفرینی دانشگاهی بینالمللی پرداختند. جامعه مورد مطالعه خبرگان نظری و تجربی کارآفرینی دانشگاهی بودند. در این پژوهش، به این نتایج دست یافتهاند که برای موفقیت کارآفرینی دانشگاهی راهبرد مالی و قانونی، راهبردعملیاتی، راهبرد بینالمللی و راهبرد سیاستگذاری نیاز است. زمینه های مالی و اقتصادی، پشتیبانی و سیاستگذاریهای مناسب در محیط متغیر و فضای رقابتی شدید بینالمللی به راهبردهای کارآفرینی دانشگاهی کمک میکند تا با شرایط مناسب عملیاتی شود. در این زمینه چالشها و موانع علمی، انسانی، مدیریتی، ساختاری و مالی مطرح شد. شریفزاده، عبدالهزاده (1395) محققان به بررسی شناسایی اولویتبندی سازوکارهای کارآفرینی دانشگاهی در آموزش عالی پرداخته بودند. نتایج نشان داد که پنچ شیوهی کارآفرینی دانشگاهی رتبهبندی بندی شدند. بر این پایه، تاسیس شرکت دانشبنیان بالاترین رتبه و تاسیس شرکت تعاونی دانشگاهی بعد از آن و همینطور فروش امتیاز اختراعها، انجام طرح تحقیقاتی بروندانشگاهی و ارائه خدمات مشاوره ای به ترتیب رتبهبندی شدند.
روش شناسی پژوهش
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت دادهها و سبک تحلیل در گروه تحقیقات کیفی قرار گرفته است. روش جمعآوری دادهها در این تحقیق مبتنی بر اطلاعات اسنادی است. در تحقیق حاضر جامعه آماری؛ کلیهی پژوهشهای منتشر شده در پایگاه اطلاعاتی علمی معتبر داخلی و خارجی هستند که بر اساس کلیدواژههای تعریف شده و به منظور دستیابی به نمونهای که اشباع نظری را موجب شود، پیمایش شدند. در زمینه نمونهگیری، مرتبطترین مطالعات با استفاده از رویکردی هدفمند انتخاب شدند. برای سنجش پایایی در این پژوهش، آزمون کاپای کوهن (1960) به کاربرده شده است. فرمول کاپا را برای محاسبه توافق مورد انتظار ابداع کرد (معادله 1).
(1)
که در آن po، میزان توافق مشاهده شده و pe، میزان توافق مورد انتظار است. مقدار کاپا، بین صفر تا یک نوسان دارد و هر چه مقدار آن به عدد یک نزدیکتر باشد، نشان میدهد که توافق بیشتری بین مرورگران وجود دارد (حاجیپور، موتمنی، طیبیابوالحسنی، 1395). در این پژوهش، شاخص کاپا در جدول (1) محاسبه شد که نشان دهنده توافق بالا بین کدگذاران است.
جدول (1): جدول توافقی در محاسبه ضریب کاپا
| نظر پژوهشگر | |||
مجموع | خیر | بلی |
|
کدگذار ثانویه |
8 | 1 B= | 7 A= | بلی | |
1 | 0 D= | 1 C= | خیر | |
9 N= | 1 | 8 | مجموع |
توافقهای مشاهده شده=A+D/N=7/9=0/777
توافقهای تصادفی =(A+B/N)(A+C/N)(C+D/N)(B+D/N)=0/009
K=(0/777-0/009)/(1-0/009)=0.76
نحوه اعتبارسنجی در مطالعات کیفی فراترکیب، از ابتدا مورد بحث بوده است، اما آنچه مورد اجماع بیشتر پژوهشگران است، اعتبارسنجی یا به عبارتی کنترل کیفیت این مطالعات به یکی از دو روش زیر است (حاجیپور و همکاران، 1395):
1- با استفاده از نظر خبرگان در تایید دستاوردهای پژوهش، 2- با ارائه یک نتیجه جامع از مطالعه مبانی نظری و پژوهشهای قبلی که با استفاده از مطالعات موردی جدید اثبات میشود. در این پژوهش، برای اعتبار سنجی الگوی پیشنهادی از روش اول، یعنی نظر گروه کانونی (خبرگان) استفاده شد؛ به گونهای که با طراحی نظاممند و به کارگیری نظر خبرگان این حوزه و انجام دادن اصلاحات چندباره و اعمال فنونی مانند سهسوسازی یا چندجانبهنگری، اعتباریابی یا بازبینی توسط افراد، اعتبار پژوهش بررسی و تایید گردید. بعبارت دیگر، برای اطمینان از اعتبار نتایج با معیارهای خاص پژوهش کیفی، بررسیهای لازم شامل مقبولیت و قابلیت تائید صورت گرفت. جهت افزایش مقبولیت، از روشهای بازنگری توسط خبرگان و برخی از متخصصان این حوزه استفاده شد. برای قابلیت تایید نیز، در مرحله پایانی، طبقات بدست آمده به چند نفر از خبرگان به منظور بازبینی و تایید برگردانده شد و نکات پیشنهادی اعمال گردید.
شیوه انجام این پژوهش به روش فراترکیب است. فراترکیب یک فرا تحلیل کیفی روی مفاهیم و نتایج مطالعات گذشته با شیوه کدگذاری متداول در پژوهش کیفی است (سهرابی و همکاران، 1390). این روش متمرکز بر مطالعات کیفی است و به ترجمهی مطالعات کیفی به یکدیگر و فهم عمیق پژوهشگر برمیگردد؛ به عبارتی فراترکیب، ترکیب و تفسیر دادههای اصلی مطالعات منتخب است (زیمر، 2006). مهمترین مزیت روش فراترکیب برای محققان "توانایی آن در شناسایی مضامین مشترک و ساختن چارچوبهای مفهومی از ادبیات مرتبط است (کالسون، پالمر، 2016). با در نظر گرفتن چنین مزیتی، فراترکیب یک روش مناسب برای مشخص کردن مضامین مشترک در خصوص اجزا و مولفههای تصمیمگیری کارامد مالی کارآفرینان دانشگاهی است که به عنوان روش مناسبی برای تحقق اهداف این پژوهش بکار گرفته شده است. انجام روش فراترکیب طی 7 مرحله صورت میگیرد. مراحل اصلی آن از نظر سندولسکی و باروسو (2007) به شرح زیر است:
کنترل کیفیت |
ارائه یافته
|
تحلیل و ترکیب یافته های کیفی |
استخراج اطلاعات مقاله |
جستجو و انتخاب مقالههای مناسب |
بررسی متون به صورت نظامند |
تنظیم سوالهای پژوهش |
شکل (1): مراحل فراترکیب
در این بخش نتایج مربوط به هر یک از گامها ارائه میگردد: گام یک: تنظیم سوالهای پژوهش: طرح سوالات پژوهش در تحلیل فراترکیب قبل از شروع مراحل بعدی پژوهش، چارچوب کلی آن را مشخص مینماید. در این پژوهش سوال پژوهش عبارتاند از: - با توجه به مطالعات ادبیات، مولفههای تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی کدام است؟ و الگوی مناسب تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی چگونه است؟ گام دوم : بررسی متون به صورت نظاممند: در این پژوهش از موتورهای جستجوی مختلف با قابلیت اختصاصیسازی و تخصصیسازی جستجو از قبیل گوگل، پایگاههای دادهی قابل استناد داخلی و خارجی ژورنالها و موتورهای جستجوی مختلفی بین سالهای (1990-2021؛ 1380-1400) استفاده شده است. برای جستجوی متون پژوهشی از کلیدواژههای مختلفی استفاده شد. بررسی کلیدواژهها از طریق جستجوی عنوان، متن، چکیده، کلمات کلیدی و متن مقالات به صورت جداگانه در پایگاههای دادهها انجام شد. کلمات کلیدی برای جستجو در جدول (2) آمده است. معیار ورود به مطالعه اصلی شامل (زبان پژوهش فارسی و انگلیسی، زمان انجام، شرایط مورد مطالعه که مرتبط با سوال پژوهش باشد، نوع مقالات چاپ شده در مجلات) و معیار خروج مطالعه شامل (زبان پژوهش غیر از زبان فارسی و انگلیسی، زمان انجام پژوهش قبل از سال 1380؛ 1990، مواردی غیر از سوال پژوهش، مقالات کنفرانسی و نظرات شخصی و مقالات نامعتبر) بوده است.
جدول (2): برخی از مفاهیم کلیدی موردنظر برای جستجو و معادل فارسی آنها
معادل فارسی مفاهیم کلیدی | معادل انگلیسی مفاهیم کلیدی |
تصمیمات مالی | financial decisions |
تصمیم گیری | Decision making |
کارآفرینان دانشگاهی | Academic Entrepreneurs |
تصمیمگیری کارآفرینان | Entrepreneurs Decision making |
کارآفرینی دانشگاهی | Academic Entrepreneurship |
تصمیم گیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی | financial Efficient Decision making Academic Entrepreneurs |
گام سوم: جستجو و انتخاب متون مناسب: در این گام، تناسب یا عدم تناسب پژوهشهای یافته شده به این صورت سنجیده شده است که پژوهشگر پس از تکرار چندباره این گام و جستجوی مقالات در منابع معتبر، بخشهای مختلف مقاله و کتاب مانند عنوان، چکیده، محتوای متن را با استفاده از معیارهای ابزار CASP مورد مطالعه قرار گرفته است. این ابزار به کمک 10 سوال به محقق کمک میکند تا دقت، اعتبار و اهمیت مطالعات کیفی تحقیق را مشخص کند. همانطور که در شکل 2 نشان داده شده است، تعداد مقالات یافت شده اولیه برای انجام فراترکیب 215 عدد مقاله بود، که از این میان، پس از بررسی عنوان مقالههای نمایه شده با توجه به موضوع، پرسش و هدف پژوهش، حدود 72 مقاله مورد بررسی دقیقتر قرار گرفتند. در این میان، 21 مقاله امتیاز بیش از 40 (خیلی خوب)، 17 مقاله امتیاز بین 35-30 (خوب)، 6 مقاله امتیاز بین 30-25 (سطح متوسط) و مابقی زیر 25 (سطح پایین) گرفتند. در نهایت، با توجه به معیارهای ذکر شده، 44 مقاله که دارای کیفیت خیلی خوب، خوب و متوسط بودند، برای استخراج اطلاعات انتخاب شدهاند.
منابع رد شده بعد از بررسی کیفیت پژوهش 28 N=
|
تعداد کل منابع باقی 44 N=
|
کل منابع پس غربال سوم 72 N=
|
منابع رد شده بعد از بررسی عنوان 54 N=
|
منابع رد شده بعد از بررسی چکیده 44 N=
|
منابع رد شده بعد از بررسی محتوا 45 N=
|
کل منابع یافت شده 215 N=
|
کل منابع پس غربال اول 161 N=
|
کل منابع پس غربال دوم 117 N=
|
شکل (2): فرایند غربال منابع و انتخاب منابع نهایی
گام چهارم: استخراج اطلاعات از متون: در این پژوهش اطلاعات مقالهها بر اساس مرجع مربوط به هر مقاله شامل نام و نامخانوادگی نویسندگان، به همراه سال انتشار مقاله و اجزای هماهنگی بیان شده در هر مقاله طبقهبندی شد. پس از گزینش مقالات و منابع اقدام به استخراج مضامین پایه از متون گردید. در این مرحله 130 کد استخراج شد که بیشترین کد به تصمیمات مالی مربوط می شود. کدهای مربوط به تفکیک در جدول 3 بیان شده است. گام پنجم: تحلیل و ترکیب یافتههای کیفی: در این مرحله از پژوهش، ابتدا تمام عوامل استخراجشده از مطالعات پیشین را مضامین پایه در نظر میگیریم. سپس با در نظر گرفتن مفهوم هر یک از این مضامین پایه، آنها را در مفهومی مشابه دستهبندی مینماییم و به این ترتیب مفاهیم پژوهش مشخص میشوند، با انجام این کار تفسیری فراتر از هر یک از مطالعات گنجانده شده در فراترکیب از پدیدهی موردنظر ارائه شده که در عین حال در برگیرندهی همهی آنها نیزخواهد بود، بگونهای که اثر هر یک از مطالعات اولیه را میتوان در این کل جستجو نمود. این مرحله که شاید حساسترین مرحله فراترکیب باشد، باید با دقت خاصی انجام شود. زیرا یافتههای این گام مبنایی برای مدل نهایی پژوهش به شمار میروند و باید در ترکیب آنها دقت داشت. براساس تحلیلهای صورت گرفته با کمک روش تحلیل مضمون بر روی 44 مقاله نهایی انتخاب شده، در مجموع 130 مضامین پایه، 17 مضامین پیشسازماندهنده ثانویه و 7 مضامین پیشسازماندهنده اولیه شناسایی شدند. در جدول (3)، کدهای نهایی استخراج شدهی مرتبط با هر مضامین و منابع استخراج کدها بیان شده است. یافته های این مرحله بیانگر ترکیب نظر صاحبنظران براساس تحلیل فراترکیب مطالعات انجام شده در خصوص تصمیمگیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی در چارچوبی منسجم و نظاممند است.
جدول (3): تصمیم گیری کارآمد مالی کارآفرینان دانشگاهی
گام ششم: کنترل کیفیت: برای ارزیابی کیفیت مقالات از ابزارهای ارزیابی نقادانه (چکلیستها) استفاده میشود که شامل روشهای مرکز پزشکی مبتنی بر شواهد22، شبکه بین دانشگاهی راهنمای بالینی استکاتلند23 و روش مهارتهای ارزیابی ضروری میباشند؛ اما روش CASP در سال 1994 طراحی شده و قدیمیترین و پرکاربردترین ابزار ارزیابی نقادانه مطالعات مقطعی است (گرایمشائو، 2012). این روش به محقق کمک میکند تا دقت و اعتبار پژوهش را مشخص کند. در پژوهش حاضر برای کنترل و سنجش پایایی مفاهیم به دست آمده، نتایج علاوه بر پژوهشگر در اختیار یکی دیگر از خبرگان حوزه مطالعه قرار گرفته و اقدام به دستهبندی کدها در مفاهیم کرده و با مفاهیم پژوهشگر مقایسه شده است. نتایج توسط شاخص کاپا24 ارزیابی شده است. در این پژوهش شاخص کاپا برابر با 76/0 بوده که چون 76/0 <K می باشد نشاندهنده پایایی پژوهش است.
گام هفتم: ارائه یافته: در این مرحله از روش فراترکیب، نتایج تحلیل ادبیات بیان میشود. همانطور که در گام پنجم اشاره شد، در این پژوهش بر اساس نتایج تحلیل 17 مضامین پیشسازماندهنده ثانویه و 7 مضامین پیشسازماندهنده اولیه شناسایی و آزمون کیفیت آنها تایید شده است. در این گام الگوی پژوهشی به دست آمده که در واقع حاصل تحلیل فراترکیب است ارائه میشود. الگوی پژوهشی تصمیم گیری کارامد مالی کارآفرینان دانشگاهی خروجی تحلیل فراترکیب در نمودار (1) ارائه گردیده است؛ الگوی ارائه شده در این پژوهش در حقیقت اجماع نظریات ارائه شده در قالب یک مجموعه واحد است که دیدگاه جامع و کلیگرایانهای به تصمیمگیری کارامد مالی کارآفرینان دانشگاهی ارائه میدهد.
تسهیلات وامکانات مالی توسعه وامدهی،افزایش سرمایهگذاری و.... |
سرمایهگذاری موثر جذب سرمایهگذاری خارجی،قدرت جذب سرمایه و.... |
تامین و تخصیص بهینه منابع مالی منابع مالی متنوع، جذب منابع مالی،وام، فرشتگان کسب وکار و.... |
توانمندی بازاریابی وفروش محصولات دانشبنیان هدفگذاری فروش وسهم بازار، کانال توزیع وفروش،توسعه بازار، توسعه صادرات و... |
رقابت رفتار سایر تیمها، تنوع محصول و... |
پیچیدگی محیط پویایی محیط، عدم اطمینان محیطی و... |
فرایند تصمیمگیری مالی جستجوی مداوم اطلاعات، مرحله ارزیابی وانتخاب ایدهها، مرحله طراحی و اجرا ایده |
ریسکپذیری درتصمیمات مالی پذیرش ریسک، تمایل به ریسک، ریسک مالی، ریسک روانی، ریسک رقابتی و... |
عدم تقارن اطلاعات رانت اطلاعاتی،شناخت منابع مکمل، سرنخهای اطلاعاتی و.... |
کنترل،هدایت وارزیابی بازار ارزیابی بازار،راهبرهای بازار و... |
تغییردرنرخ مالیات کاهش مالیات بردرآمد،معافیتهای مالیاتی، قوانین مالیاتی |
تصمیمات منابع مالی کارآمد
تجاریسازی دستاوردهای علم وفناوری مشاوره وخدمات آموزشی، قراردادتحقیق،ثبت اختراع و.... |
جامعنگری وتوجه به پیامدها توجه به بازار جدید، توجه به روشهای جدید خلق، نقش فعال فرد و... |
خودکفایی و استقلال مالی عدم وابستگی دولت، استقلال مالی، خودکفایی مالی و.... |
ارتباط تعامل دانشگاه، صنعت وجامعه مشارکت درصنعت،انتقال دانش دانشگاهی به صنعت و.... |
تعیین معیارجهت دستیابی به اهداف تصمیم، تنظیم هدف برای تصمیمگیری و... |
هدفگذاری موثر
|
استراتژی موثر سبک تصمیمگیری، زمان موردنیاز برای تصمیم گیری |
نمودار (1): الگوی تلفیقی تصمیمات کارامد مالی کارآفرینان دانشگاهی
بحث و نتیجهگیری
تصمیمگیری کارآفرینی تا به حال توجه پژوهشگران زیادی را به خود جلب کرده است و هر مطالعه در جستجوی روشن کردن جنبههای متفاوت آن بوده است؛ اما در این پژوهش با هدف بررسی ادبیات علمی در مورد تصمیمات مالی کارآمد کارآفرینان دانشگاهی و تحلیل مضامین پیشسازماندهنده آن در قالب فراترکیب، در رده تحقیقات کیفی طراحی شده است و با بررسی گسترده در تحقیقات کارآفرینی دانشگاهی برای ارتقا تصیمات مالی موفق در یک پارادایم کارآفرینی دانشگاهی، ارائه میدهد. مدل توسعهیافته در این تحقیق اگرچه در بعضی زمینهها با مدلهای دیگر تشابه دارد. لکن از این نظر که با نگاه کلگرایانه به بررسی نظامند موضوع پرداخته است از سایر پژوهشهای انجام شده متفاوت است. این پژوهش یکی از اولین پژوهشهایی است که به صورت جامع و گسترده به بررسی و تحلیل مقوله های تصمیمات مالی کارآفرینان دانشگاهی از طریق سنتز مطالعات انجام شده پرداخته است و بینش جدید، جامع، دقیق و ارزشمندی در این زمینه با درک عمیق از ماهیت آن ارائه نموده که میتواند در تغییر تصمیمگیری مالی در تبدیل شدن به تصمیمات کارآفرینی موثر باشد. در نتیجه بررسی، تحلیل و سنتز یافتهها در مجموع 7 مضامین پیشسازماندهنده اولیه (ویژگیهای فردی، ویژگیهای تصمیمگیری، عوامل محیطی، توجه به توسعه و پایدارسازی منابع مالی، مدیریت مالی اثربخش،نقصان اطلاعات، تغییرات سیاسی و قانونی) با17 مضامین پیشسازماندهنده ثانویه و 130 مضامین پایه شناسایی شدند. براساس یافتههای این مطالعه مضمون ویژگی فردی با یافتههای پژوهش (کولومبو و همکاران، 2018، براتون، 2015، بالتار و دیکولون، 2014؛ آهلرز و همکاران، 2015؛ سو، داسسانتوس 2015؛ کالینیک و همکاران، 2013؛ بالتار و دیکولون 2014؛ راچ و همکاران، 2009؛ جباری و همکاران، 1399؛ شریفزاده و همکاران، 1395) همخوانی وجود دارد. در بخشبندی مضامین پایه در قالب سه مضمون پیشسازماندهنده ثانویه؛ هدفگذاری موثر، استراتژیهای موثر؛ جامعهنگری و توجه به پیامدها همپوشانی دارند. فرد کارآفرین کسی است که توانایی تشخیص و ارزیابی فرصتهای کسب و کار دارد و میتواند منابع لازم را جمعآوری کرده و از آنها بهرهبرداری نموده و عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پیریزی کند. کارآفرین فردی است که مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اراده، تقبل و تعهد میکند، و در عین حال،کسی است که یک فرصت را در مییابد و برای پیگیری آن فرصت، یک سازمان را راهاندازی میکند. فرایند کارآفرینی تمام وظایف، فعالیتها و عملیاتی را که با درک فرصت و ایجاد یک سازمان به منظور پیگیری آن فرصتها ارتباط مییابد، در برمیگیرد.
مضمون پیشسازماندهنده اولیه ویژگیهای تصمیمگیری در قالب دو مضمون پیشسازماندهنده ثانویه؛ فرایند تصمیمگیری مالی و ریسکپذیری در تصمیمات مالی با یافتههای پژوهشی (گیبکوس و ونهوسل، 2008)؛ بالتار ودیکولون، 2014)؛ موسوی و همکاران، 1396؛ علیزاده و همکاران، 1399؛ امینی و همکاران، 1399؛ مرادیان و همکاران، 1399؛ وی و هیسریچ،2016) همپوشانی دارد. کارآفرینی فرایند خلق محصولی جدید و با ارزش با اختصاص زمان و تلاش لازم؛ در نظر گرفتن ریسکهای مالی و رسیدن به رضایت فردی مالی است. تصمیمهای راهبردی که کارآفرینان میگیرند ماهیت کارآفرینی دارد که باعث میشود روش تصمیمگیری کارآفرینان با سایر فعالان، به ویژوه مدیران، تفاوت داشته باشد. تصمیمگیری کارآفرینی در واقع استفاده از ادراک برای ارزیابی، قضاوت و تصمیمگیری درباره فعالیتهای کارآفرینی از جمله ارزشیابی فرصتها، استقرار و رشد شرکتها است (جسینک25، 2014). تصمیمات کارآفرینی در طی زمان باعث تعیین شکل کسب و کار شده و همزمان آن شرایطی که بر تصمیمهای کارآفرینی تاثیر میگذارند، طی همین دوره رشد میکنند. بنابراین استفاده از رویکرد کیفی مولفه ضروری دیگری برای توضیح تصمیمگیری کارآفرینی است. رویکرد کیفی علاوه بر توضیحات جامع درباره ماهیت تصمیمگیری کارآفرینی، توضیحاتی درباره روابط بین اجزا و مراحل این پدیده حاصل میکند (محمدی، سجادی، سخدری، 1398).
مضمون پیشسازماندهنده اولیه عوامل محیطی، در قالب دو مضمون پیشسازماندهنده ثانویه؛ پیچیدگی محیطی و رقابت با یافتههای پژوهشی (کالینیک و همکاران،2013؛ بالتار و دیکولون، 2014؛ مین و همکاران، 2015؛ کارو بلتر، 2010؛ گیبکوس و ونهوسل، 2008؛ گلدستین، 2010؛ آبرئو و گرینویچ، چنچ و همکاران، 2006؛ دبیک و همکاران، 2015؛ اتزکویتز، 2006؛ گیب، 2012؛ گوئرو و اوربانو،2010؛ نیرو صالحی مرند، 1392؛ کردنائیجو همکاران، 1391) همپوشانی دارد. تصمیمگیری کارآفرینی جدای از لزوم به کارگیری دیدگاه فرایندی، پیامد بسیاری از عوامل اقتصادی و غیراقتصادی به همپیوسته است (وئی، هیسریچ26، 2016). نظریههای جامعهشناختی نیز به جستجوی چگونگی تاثیر محیط بر کارآفرینی پرداختهاند و برخی از عوامل محیطی موثر بر کارآفرینی اشاره کرده اند: اهمیت نرخ سرمایهگذاری سازمانها، عوامل سیاسی و خط مشی دولت، فرهنگ، موقعیت مکانی و حرفهای شدن کارآفرینی (ناظم، 1386). فرایند کارآفرینانه در سازمانها نیز محصول تعامل میان محیط، کارآفرین و سازمان است. با در نظر گرفتن این پیچیدگی، رابطه نزدیکی میان فرد، کارآفرین و موفقیت یا شکست فرایند کارآفرینی سازمانی وجود دارد. از سوی دیگر، ایجاد و توسعه کارآفرینی با تنیدگیهای محیطی همراه است که باعث تنش در کار میشوند (پرهیزگار، پیرعلی، سیادت، 1396). ادبیات مربوطه استدلال میکند که فرصتهای ایجاد شده شامل توانایی کارآفرینان در شناسایی و سرمایه گذاری درآن، تحت تأثیر محیطی که در آن فعالیت می کنند هستند. محیط یک کارآفرین دانشگاهی عمدتاً متشکل از دانشگاه است که محیط داخلی را شامل می شود و در محیط اقتصادی و اجتماعی بازیگران گسترده تر ، به ویژه دولت و صنعت وجود دارند. در تحقیقات اخیر بر این نکته تاکید شده است که فرایند تصمیمگیری کارآفرینان به طور ذاتی با پیچیدگی همراه است؛ از این رو کارآفرینان جهت تصمیمگیری در محیطهای پویا و پیچیده نیازمند برخورداری از سطح قابل قبولی از پیچیدگی شناختی هستند (مبارکی و همکاران، 1391). از انجا که محیط کارافرینی محیط ابهام است، تفکر و تصمیمگیری کارافرینان تحت شرایط عدم اطمینان رخ میدهد و در چنین شرایطی آنها مجبور میشوند به منظور انتخاب از میان راهحلها و گزینههای موجود خروجیهای هر اقدام یا حالتهای مختلف ناشی از آن را در نظر بگیرند. چنین عملی صرفا با تکیه بر رویکردهای عقلایی ممکن نیست؛ از این رو کارافرینان به تحلیلهای کیفی، ذهنی و شهودی مبتنی بر رهیافت معرفتشناختی روی میآورند.
مضمون پیشسازماندهنده اولیه توجه به توسعه و پایدارسازی منابع مالی، در قالب سه مضمون پیشسازماندهنده ثانویه؛ خودکفایی و استقلال مالی، تجاریسازی دستاوردهای علم و فناوری و ارتباط و تعامل موثر و سازنده دانشگاه، صنعت و جامعه با یافتههای پژوهشی (جاکوب و همکاران، 2003؛ مارکرکیاگا و همکاران، 2014؛ اوشی و همکاران، 2005، روتامل، 2007؛ اوسی ای دی، 2012؛ پرکمن و همکاران، 2013؛ سلامزاده و همکاران، 2015؛ جعفریرستمی و همکاران، 1399؛ نیرو صالحی مرند،1392؛ بیدختی و همکاران ،1397؛ بتشکن و سیفالدینی، 1389) همپوشانی دارند. کارآفرینی برای توسعه هر اقتصادی ضروری است. کشورها پیشرفت خود را به رشد و توسعه کارآفرینی نسبت میدهند. بنابراین دولتها و مردم سراسر جهان خواستار ترویج توسعه کارآفرینی هستند (همودناجی، 2019). کارآفرینی دانشگاهی عمدتا به معنای فعالیتهای پتنتمحور مانند اسپین اوتها و مجوزها تعریف شده است، در صورتی که باید شامل سایر اقدامات تجاری و غیرتجاری غیررسمی که ماهیت کارآفرینانه دارند نیز باشد (مصطفیزاده، حقیقتمنفرد، کرامتی، 1400). در دیدگاه شومپیتر 1994 تغییرات اقتصادی، اطلاعات جدیدی را که کارآفرینان میتوانند برای کشف نحوه بازسازی منابع استفاده کنند، ایجاد میکند. با ایجاد مجدد منابع و قراردادن آنها در عرصه اقتصادی فرصتهای جدید ایجاد میکنند. تغییرات اقتصادی با تغییر دادن قیمت کالاهای مکمل و جانشین، تغییر در درآمد عمومی، تغییر در سطح عمومی قیمتها، تغییر در رشد اقتصادی و تغییر در انتظارات نسبت به آینده موجبات تغییر در تقاضا و نهایتا ایجاد فرصت در بخش تولید و تامین زنجیره را فراهم میآورد (مقتاحی، وفایی، نمامیان، ویسه، 1399). در ایران، اصلیترین چالش مدیریتی صاحبان و سرمایهگذاران دانش، این است که چگونه میتوانند دانش تولیدی و نوین خود را به جریان بازده اقتصادی برای سرمایهگذاران تبدیل کنند. به عبارت دیگر، تلاشهای بسیاری باید در جهت انتقال و به کارگیری دانش در بخش صنعت و اقتصاد و اجتماع صورت گیرد که از جمله آنها میتوان افزایش سطح کیفیت خدمات آموزشی و پژوهشی از دانشگاه به صنعت، به روز رسانی و کارآمدتر کردن آییننامههای دانشگاهی برای تجاریسازی، فراهم آوردن زمینه قانونی لازم برای پشتیبانی از سرمایه فکری و پژوهشگران و تشویق و ترغیب آنها، ترویج فرهنگ مشارکت و کار تیمی، ایدهپردازی و مسئلهگشایی، خودباوری ریسکپذیری، ارزیابی و بهبود مستمر در میان دانشگاهیان نام برد (بیدختی و همکاران، 1397).
مضمون پیشسازماندهنده اولیه مدیریت مالی اثربخش، در قالب چهار مضمون پیشسازماندهنده ثانویه؛ تامین و تخصیص بهینه منابع مالی، سرمایه گذاری موثر، تسهیلات و امکانات مالی، توانمندی، بازاریابی و فروش محصولات دانشبنیان با یافتههای پژوهشی (حاجیپور و همکاران، 1395؛ اوگوناد و ساسکاتچین، 2019؛ بیدختی و همکاران، 1397؛ نیکرفتار و فرید، 1394) همخوانی دارد. لذا؛ ساختار مالی در تامین فعالیتهای کارآفرینان که محرک اصلی رشد اقتصادی هستند نقش و اهمیت ویژهای دارند. با توسعه مالی میتوان انتظار داشت از طریق گزینش بهترین طرح، سرمایه به صورت بهینه میان طرحهای مختلف تخصیص پیدا کند (دهمرده، براهوئی، 1394). در واقع، منابع مالی، یکی از مهمترین ابزار لازم در راستای تبدیل ایدههای کارآفرینان به محصولات تجاری و قابل رقابت و ایجاد، زیرساختهای لازم برای دستیابی به این مهم از دلایل اهمیت مالی کشورهاست. وظایف مختلف نهادهای مالی و اجرای بهتر آنها مستلزم توسعه بخشهای مالی مختلف در یک جامعه میباشد تا از طریق تشویق فعالیتهای نوآورانه، موجبات رشد اقتصادی پایدار شود (امینی، نصیری، سعیدی، عباسی، 1399).
بسیاری از موسسهها در کشور به دنبال منبع مالی متنوع درآمدی نیستند، در حالیکه منابع مالی متنوع باعث پویایی و فعال شدن کارآفرینان هم برای اقتصاد و هم افزایش سطح رفاه اجتماعی میشود، از این رو به حمایتهای جدی دولت و تلاش بیشتر کارآفرینان نیاز است. با توجه به تحقیقات اسچوینگ27 (2013) یکی از مهمترین راههای درآمدی کارآفرینی فروش محصولات است. مطابق با این تحقیق این روش در کشور ما هم میتواند بیشتر استفاده شود. در بررسی آنهیر28 (2005) بیشتر موسسات کمکهای مالی دریافت میکنند و صندوقهای جمعآوری اعانه به یکی از مهمترین جنبههای درآمد تبدیل شده است. دیوریکس، استببینز29 (2010) مهمترین منبع مالی خارجی را کمکهای مالی از جمله وقف و صندوقهای جمعآوری کمکهای مالی میداند، مارتین30 (2011) نیز جمعآوری کمکهای مالی را منبع اصلی تامین مالی کارآفرینان در طول چرخهی عمر موسسه میداند. اسچوینگ (2013) عنوان میکند که هدایا و کمکهای مردمی یکی از منابع اصلی قابل اتکا به شمار میرود.
همانگونه که بیان شد تلاشهای زیادی برای توسعه این فعالیتها از طریق منابع بودجهای دولت انجام میشود اما صنعت سرمایهگذاری ریسکپذیر برای اثربخش شدن این منابع به طور کامل شکل نگرفته یا بازار بورس جهت تحقق استراتژی خروج بنگاهها از صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر هنوز به طور کامل اجرایی نشده است. مهمترین منبع تامین مالی در ایران از طریق نظام بانکی است که بررسیها نشان میدهد این بنگاهها برای تامین مالی از طریق بانک با مشکلات زیادی روبهرو هستند. از یک طرف به علت عدم توسعه صنعت سرمایهگذاری ریسکپذیر بانکها با تقاضای زیادی روبهرو هستند که اساسا با ماهیت تامین مالی مبتنی بر بدهی همخوانی ندارد و از طرف دیگر به واسطه عدم توجه نظام بانکی ملاکهای ارزیابی طرحها در بانکها مطابق با اقتضائات نوآوری رشد پیدا نکرده است. در نهایت بازار سرمایه و اوراق مشارکت نیز در کشور هنوز تا برآوردن نیاز این بنگاهها فاصله زیادی دارد (ابوجعفری، الهی، پیغامی، یاوری، 1393). حل مساله و اطلاعات نامتقارن با بسترسازی مناسب در زمینه ایجاد انگیزههای مالی، تامین مالی نهادی مناسب نوآوری (همچون فرشتگان کسب و کار و سرمایهگذاری ریسکپذیر)، تحریک بازار پول و سرمایه برای ورود به حوزههای نوآورانه امکانپذیر خواهد بود (ابوجعفری و همکاران، 1393). همانگونه که اشاره شده است، طیف گستردهای از روشهای تامین مالی در دسترس کارآفرینان قرار دارد که به شکلهای گوناگون طبقهبندی شدهاند.
مضمون پیشسازماندهنده اولیه نقصان اطلاعاتی، در قالب دو مضمون پیشسازماندهنده ثانویه؛ عدم تقارن اطلاعات(دسترسی صحیح به اطلاعات) و کنترل، هدایت و ارزیابی بازار، با یافتههای پژوهشی (مفتاحی و همکاران، 1399؛ حسنپور گلافشانی و همکاران، 1391؛ پچ وکامرون، 2006) همپوشانی دارد. در بخش نقصان اطلاعاتی، چنانچه شرکتهای رقیب نتوانند خواستههای مشریان را برآورده سازند یا به عبارتی ناکارآمد باشند فرصتی را جهت ایجاد محصولات جدید توسط سازمان فراهم میآورند. همچنین استفاده از منابع تجدیدپذیر و روشهای نوین جهت کاهش ضایعات میتواند فرصتهایی را جهت ایجاد محصولات با هزینههای کمتر فراهم سازد.
کارآفرینی از وجود فرصتهایی ناشی میشود که عمدتا از تغیرات موجود در بازارها ناشی میشود. این تغییرات باعث ایجاد نیازهای مصرفتکنندگان میشود و کارآفرینان با تولید تجاری کالاها و خدمات جدید، شناسایی بازارهای جدید و معرفی روشهای جدید تولید یا سازمانی تغییرات را پاسخ میدهد. این فرصتها نتیجه محیط پویا است که به طور مداوم فضا را برای فعالیت تجاری ایجاد میکند. فرضیه رقابت کامل اقتصاد نئوکلاسیک بر پایه بازار آزاد است و در بازارهای آزاد، تامینکنندگان و خریداران اطلاعات کاملی در مورد قیمتها، محصولات و بازار دارند. با این حال، در واقعیت، هیچ یک از بازیگران در اقتصاد، همهچیز را درک نمیکنند و حتی اگر یک شرکت یا فرد بتواند اطلاعات کامل در مورد بازارهای مربوطه را به دست آورد، عقلانیت محدود توانایی آنها در پردازش اطلاعات و توسعه تصمیمات راهبردی را محدود میکند (مقتاحی و همکاران، 1399). این عدم تقارن اطلاعات دلیل اصلی شکست بازار است و همچنین یکی از عوامل اصلی فرصتهای کارآفرینی است. این مهم زمانی اتفاق میافتد که افراد اطلاعات متنوعی در رابطه با منابع، بازارها و فرصتها دارند. کارآفرینان با سرمایهگذاری بر عدم تقارن اطلاعات در بازار، به احتمال زیاد به فرصتهای بازاریابی با استفاده از مزایای اطلاعرسانی و منابع مکمل دست پیدا میکنند. در واقع این فرصتها به دلیل کامل نبودن دانش عوامل بازار به وجود میآیند و کارآفرین فردی است که عدم تقارن در توزیع اطلاعات بهره میبرد. باورهای افراد در مورد کاراترین نحوه استفاده از منابع بر اساس اطلاعاتی که در اختیار آنهاست، شکل میگیرد (مارسیلی31، 2010).
مضمون پیشسازماندهنده اولیه تغییرات سیاسی و قانونی، در قالب یک مضمون پیشسازماندهنده ثانویه؛ ساختار سیاستگذاریها و قانونگذاریها در تصمیمگیری مالی کارآفرینانه با یافتههای پژوهشی (مفتاحی و همکاران، 1399؛ میثمی و همکاران (1396). همخوانی دارد. لذا؛ در بخش تغییرات سیاسی وقانونی شناخت سیاستهای جدید دولت همانند کاهش مالیات، معافیتهای مالیاتی میتوان با تولید محصولات جدید یا تغییر در میزان تولید به کارآفرینی پرداخت. کاهش تعرفههای گمرکی، رفع موانع صادراتی مانند صادرات و واردات کالاها و مواد خام را تسهیل کند و موجبات ایجاد کسب و کارهای جدید را فراهم سازد.
دولتها میتوانند با اجرای سیاستهایشان ساختار نهادی فعالیتهای کارآفرینانه را شکل دهند و آنها را نسبت به برخی فعالیتها تشویق یا دلسرد کنند. مهمترین ابزارهای حمایتی دولتها در بخش کارآفرینی از میان انبوه سیاستها و ابزارهای دولتی، سیاستهایی مانند تامین مالی، قواعد مالیاتی، تنظیم مقررات تجاری و سیاستهای تشویقی و غیره هستند (مقتاحی و همکاران، 1399). دولتها با استفاده از ابزارهایی مانند اعطای اعتبارات تضمینشده و طرحهای تامین مالی خرد از طریق وامهای بانکی برای کاهش محدودیتهای پیش روی کارآفرینان تلاش میکنند. استفاده از اعتبارات تضمینشده موجب کاهش نامتقارنی اطلاعات میشود و به دنبال آن هزینههای مبادلاتی کارآفرینان را کاهش میدهد. بنابراین سیاستهای پولی و مالی انبساطی برای استفاده از کارآفرینی میباشد. تحقیقات نشان میدهد که حکومتداری خوب، کارآفرینی را افزایش میدهد. اعتماد به نفوذ دولت، ثبات سیاسی، حاکمیت قانون میتواند فرصتی برای انجام کارآفرینی باشد. منطق این است که مزایای اقتصادی، اجتماعی و خودکفایی از راهاندازی و مدیریت کسب و کار جدید باید از خطرات و برآوردها برای پیشبرد کارآفرینی بالاتر باشد (آکز32، 2018). به نظر میرسد فرصت کارآفرینی از بهبود در ساختار قانونی و امنیت حقوق مالکیت و کسب و کار سرچشمه میگیرد (آنجولو، 2017). شواهد حاکی از آن است که آزادی اقتصادی نه تنها تلاش فردی برای فعالیتهای تولیدی کارآفرینی را هدایت میکند، بلکه همچنین به میزان قابلتوجهی منابع اجتماعی و شناختی افراد را بسیج میکند و منجر به رشد کارآفرینی میشود (مقتاحی و همکاران، 1399). پژوهش حاضر با محدودیتهایی زیر روبهرو بوده است:
* ازآنجا که مقوله تصمیمات مالی مبحث جدید در حوزه کارآفرینی دانشگاهی است لذا تحقیقات انجام شده مرتبط در این حوزه سهم ناچیزی را به خود اختصاص دادهاند، و یکی از محدودیتهای این تحقیق را میتوان تعداد اندک پژوهشهایی دانست که مستقیما به موضوع تصمیمات مالی کارآفرینان دانشگاهی پرداختند.
* در روش فراترکیب، معیار توصیف یا تبیین یک پدیده به مشروحترین شکل ممکن است. بنابراین در این روش باید به اشباع نظری رسید و این مهم نیازمند صرف وقت زیادی میباشد. با توجه به اینکه در این پژوهش قریب به 130 مضامین پایه به عنوان تصمیمات مالی کارآفرینان دانشگاهی استخراج شده است به پژوهشگران پیشنهاد میشود که با بررسی بیشتر منابع، سایر کدها و مولفهها را در صورت وجود شناسایی کنند. – در این پزوهش به شناسایی تصمیمات مالی کارآفرینان دانشگاهی پرداختهشده است، پژوهشگران میتوانند در پژوهشهای بعدی به رتبهبندی مقولهها و مفاهیم با استفاده از روشهای ANP, AHP و غیره بپردازند. – در این پزوهش از روش کیفی استفاده شده است. پژوهشگران در آینده میتوانند با استفاده از روشهای ترکیبی یا حتی کمی به مقوله تصمیمات مالی کارآفرینان دانشگاهی بپردازند.
منابع
- آقایی، تیمور؛ تیمورنژاد، کاوه؛ اخوانهزاوه، فاطمه (1391). بررسی کارآفرینی دانشگاهی از دید اعضای هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به عنوان نمونهای از دانشگاههای بزرگ. برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، (14):208-183.
- ابوجعفری، روحاله؛ الهی، شعبان؛ پیغامی، عادل؛ یاوری، کاظم (1393). تامین مالی نوآوری مبتنی بر نظریه تامین مالی مرحلهای: مطالعه موردی نظام مالی نوآوری در ایران. مجله برنامهریزی و بودجه، سال نوزدهم (4): 146-109.
- اعتمادی، حسین؛ داغانی، رضا؛ عزیزخانی، مسعود؛ فرهبخش، سارا (1393). زمانسنجی در ارزیابی پرتفوی سرمایهگذاری، شواهدی از بازار سرمایه. تحقیقات مالی، 16 (1): 36-25.
- امینی، طیبه؛ نصیری، مجید؛ سعیدی، پرویز؛ عباسی، ابراهیم (1399). الگوی کارآفرینی استراتژیک مبتنی بر توسعه مالی با رویکرد فازی. فصلنامه علمی پزوهشی کارافن، 17 (3): 137-123.
- امینبیدختی، علیاکبر؛ محمدی، رضا؛ رحیمی، محسن (1397). طراحی الگوی تضمین کیفیت دانشگاه کارآفرین در نظام دانشگاهی ایران. فصلنامه مطالعات اندازهگیری و ارزشیابی آموزشی، سال هشتم (22): 227-263.
- امینینژاد، روجا؛ قلیپور، آرین، اسلامیبیگدلی، غلامرضا (1389). سرمایهی اجتماعی کارآفرینان نوپا و تامین مالی غیررسمی. توسعه کارآفرینی، سال سوم، (10): 49-70.
- برومند، زهرا (1385). سیستمهای مدیریت (MIS- تصمیمگیری- سایبرنتیک). چاپ اول، تهران: انتشارات جنگل.
- پرهیزگار، محمدمهدی؛ پیرعلی، علیرضا؛ سیادت، سعیده (1396). بررسی نقش مولفههای سرمایه روانشناختی بر کارآفرینی سازمانی (موردمطالعه پلیس راهور شهرستان بوشهر). نشریه علمی-ترویجی، سال دوازدهم (49): 116-91.
- جباری، فهیمه؛ عزیزی، محمد؛ صالحی، محمدجواد؛ نوازنی، بهرام (1399). طراحی مدل کارآفرینی دانشگاهی بینالمللی. فصلنامه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، 26 (3): 46-19.
- حاجیپور، بهمن؛ موتمنی، علیرضا؛ طیبیابوالحسنی، امیرحسین (1395). فراترکیب عوامل موفقیت تجاریسازی محصولات با فناوری پیشرفته. نشریه علمی-پژوهشی مدیریت نوآوری، سال پنجم (4):54-19.
- حسینی، حمیدخداداد؛ کلابی، امیرمحمد؛ مهرابی، روزا (1391). مفهومپردازی فرایند تصمیمگیری کارافرینانه در بنگاههای کوچک و متوسط کارآفرین. پژوهشنامه مدیریت تحول، سال چهارم (8):70-52.
- حسنی، زهره؛ ابوالقاسمی، محمود؛ مشبکیاصفهانی، اصغر (1397). ارائه الگوی کارآفرینی دانشگاهی برای دانشگاه فنی و حرفهای. پژوهش در نظامهای آموزشی، ویژه نامه، 1234-1213.
- حسنقلیپور، حکیمه؛ قلیپور، آرین؛ روشندلاربطانی، طاهر (1390). موانع تجاریسازی دانش در کارآفرینی دانشگاهی. توسعه کارآفرینی، سال چهارم، (14): 183-165.
- دهمرده، نظر؛ براهوئی، محبوبه (1394). تاثیرگذاری توسعه مالی بر توسعه کارآفرینی و نوآوری. اولین کنفرانس بینالمللی اقتصاد، مدیریت وحسابداری، علوم اجتماعی، مشهد، ایران.
- رضائیان، صهبا؛ خرازی، کمال؛ جمالی، احسان؛ نادری، ابوالقاسم ( 1398). الگوی مفهومی تصمیمگیری با رویکرد شناختی. فصلنامه تازههای علوم شناختی، سال 21 (1): 20-1.
- رضایی، بیژن؛ عباسپور، عباس؛ نیکنامی، مصطفی؛ رحیمیان، حمید؛ دلاور، علی (1392). واکاوی راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و ارائه یک نظریه زمینهای. ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، 3 (2): 215-185.
- زیودار، مهدی ایمانیپور، نرگس؛ طالبی، کامبیز؛ حسینی، رسول (1395). الگوی برای تصمیمگیری در مورد ایجاد کسب و کار جدید با رویکرد نظریه دادهبنیاد. نشریه علمی-پژوهشی مدیریت نوآوری، سال پنجم، (2): 134-109.
- شریفزاده، محمدشریف؛ عبدالهزاده، غلامحسین (1395). سازوکارها و معیارهای کارآفرینی دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی از دیدگاه خبرگان کارآفرینی. فصلنامه پژوهش مدیریت آموزش کشاورزی، (38): 17-3.
- علاقه بند، علی (1385). مقدمات مدیریت آموزشی. چاپ پانزدهم، تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
- فریدی، فردخت؛ عزیزی، محمد (1396). تبیین رابطه گرایش کارآفرینانه و دستاوردهای کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشکدههای فنی دانشگاه تهران). فصلنامه علمی پژوهشی آموزش عالی ایران، سال نهم، (4): 125-99.
- مبارکی، محمدحسن؛ رضاییان، علی؛ مهرابی، روزا؛ کلابی، امیرمحمد (1391). شناسایی ابعاد تاثیرگذار بر سطح پیچیدگی شناختی کارآفرینان تصمیمگیرنده. پژوهشنامه مدیریت تحول، سال چهارم (8):145-125.
- محمدی، گلشن؛ سجادی، مجتبی؛ سخدری، کمال (1398). مدل تصمیمگیری کارآفرینی: رویکرد فراترکیب. مجله چشمانداز مدیریت صنعتی، سال نهم (35): 108-87.
- مصطفیزاده، فاطمه؛ حقیقتمنفرد، جلال؛ کرامتی، محمدعلی(1400). توسعه کارآفرینی در دانشگاه با رویکرد فراترکیب (مطالعه موردی: دانشگاه تهران مرکزی). فصلنامه مدیریت کسب و کار، (52): 141-123.
- مقتاحی، هادی؛ وفایی، فرهاد؛ نمامیان، فرشید؛ ویسه، مهدی (1399). فراترکیب ابعاد و عوامل موثر بر شکلگیری پنجرههای فرصت کارآفرینی. نشریه علمی مدیریت نوآوری، سال نهم (4): 174-151.
- موغلی، علیرضا (1389). تاثیر عوامل سازمانی بر کارآفرینی دانشگاهی. مجله علوم مدیریت ایران. 5 (19): 118-103.
- میرواحدی، سعید (1396). بررسی منطق تصمیمگیری کارافرینان ایرانی مبتنی بر نظریه امکانگرایی. پژوهشهای نوین در تصمیمگیری، 2 (4):254-229.
- ناظم، فاتح (1386). کارآفرینی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی. فصلنامه روانشناسان ایرانی، سال چهارم (14): 135-125.
- نجاتی، وحید (1391). خطرپذیری و کارآفرینی: شواهد عصبشناختی تصمیمگیری پرخطر در مسئولان واحدهای مرکز رشد. فرایند مدیریت و توسعه، (78): 123-113.
-Achibane Mustapha, Jamal Tlaty (2018). The Entrepreneurial Finance andthe Issue of FundingStartup Companies. European Scientific Journal, (14)13: 1857 – 7881.
- ACS, Z.J (2008). Foundations of high impact entrepreneurship Foundationsand Trends in Entrepreneurship, 4(6): 535–620.
- Angulo-Guerrero, María J., Salvador Pérez-Moreno, and Isabel M. Abad-Guerreroa (2017). How economic freedom affects opportunity and necessity entrepreneurship in the OECD countries. Journal of Business Research 73: 30–37.
- Anheier, H. K. (2005).Nonprofit Organizations: Theory,Management, Policy. published by Routledge Routledge,landon &New York, This edition published in the Taylor & Francis e-Library.
- Ahlers, G. K., D. Cumming, C. Günther, and D. Schweizer (2015). ”Signaling in equity crowdfunding”. Entrepreneurship Theory and Practice, 39(4): 955–980.
- Åstebro, T., Bazzazian, N., & Braguinsky, S (2012). Startups by recent university graduates and their faculty: Implications for university entrepreneurship policy. Research Policy, 41(4), 663-677.
-Barcik, A., Dziwiński, P., & Jakubiec, M. (2017). The potential of academic entreneurship in universities of academic entrepreneurship in universities of viserrad group countries. Zeszyty Naukowe Politechniki Częstochowskiej Zarządzanie, 27 (1), 18-35.
-Carr, J. C., & Blettner, D. P. (2010). Cognitive control bias and decision -making in context: Implications for entrepreneurial founders of small firms. Frontiers of Entrepreneurship Research, 30(6), 2.
-Colombo, M. G., C. Franzoni, and C. Rossi-Lamastra (2018). “Internal social capital and the attraction of early contributions in crowdfunding”. Entrepreneurship Theory and Practice. 39(1): 75–100.
-Colombo, M. G., C. Franzoni, and C. Rossi-Lamastra (2015). “Internal social capital and the attraction of early contributions in crowdfunding”. Entrepreneurship Theory and Practice. 39(1): 75–100.
Curseu, P. L (2011). The role of cognitive complexity in entrepreneurial strategic decision making, In Vermeulen, P. A. M., & Curseu, P. L. (eds.), Entrepreneurial decision making & the use of bias & heuristics. Edward Elgar publishing limited, 68-86.
-Durieux, M., Stebbins, R. (2010). Social Entrepreneurship. New York.
-David J. Denis (2004). Entrepreneurial finance: an overview of the issues and evidence. Journal of Corporate Finance (10): 301 – 326.
- Fini, R., Grimaldi, R., Santoni, S., & Sobrero, M (2011). Complements or substitutes? The role of universities and local context in supporting the creation of academic spin-offs. Research Policy, 40(8), 1113-1127.
-Geessinck, B. (2014). Exploring entrepreneurial strategic decision making and imagination.
- Guerrero, M., Cunningham, J. A., & Urbano, D (2015). Economic impact of entrepreneurial universities’ activities: An exploratory study of the United Kingdom. Research Policy, 44(3): 748-764.
-Grawal, A. K., C. Catalini, and A. Goldfarb (2011). The Geography of Crowdfunding. (No. w16820): National Bureau Of Economic Research.
-Hamoud Naji, Amat Alsalam. (2019). Factors Influencing Entrepreneurship Development.https://www.researchgate.net/publication/332255136.
- Hanny,N.,Felix,T.,Margaret,J.,Nelson,O (2011). Entrepreneurship: Its relationship with market orientation and learning orientation. Industrial Marketing Management, 40(7): 336-345.
- Maine, E., Soh, P. H., & Dos Santos, N., (2015). The role of entrepreneurial decision-making in opportunity creation and recognition. Technovation, 39: 53-72.
- Marsili, O ( 2010). The dis tribution of Schumpeterian and Kirznerian opportunities. Small Business Economics, 44(1), 19-35. https://doi.org/10.1007/s11187-014-9585-1.
-Martin, M. (2011). Understanding the true potential of hybrid financing strategies for social entrepreneurs. Impact Economy Working Papers, Vol. 2, 1-36
-Omri, Anis (2020). Formal versus informal entrepreneurship in emerging economies: The roles of governance and the financial sector. Journal of Business Research, (108): 277–290.
-Schoning, M. (2013). How successful Social Entrepreneurs Mobilize Resources and Leverage their Ideas. Schwab Foundation for Social Entrepreneurship Route de Ia Capite91-93,1223Cologny/Geneva Switzerland.
-Simmons, S. A., & Hornsby, J. S (2014). Academic Entrepreneurship: A Stage Based Model. In Academic Entrepreneurship: Creating an Entrepreneurial Ecosystem (pp. 37-65). Emerald Group Publishing Limited.
- Shepherd, D. A., & Patzelt, H (2011). The new field of sustainable entrepreneurship: Studying entrepreneurial action linking “what is to be sustained” with “what is to be developed”. Entrepreneurship Theory and Practice, 35(1): 137-163.
-Vermeulen, P. A. M., & Curseu, P. L. (2010). Entrepreneurs and strategic decision, in: Vermeulen, P. A. M., & Curseu, P. L. (eds), Entrepreneurial strategic decision making: a cognitive perspective, Edward Elgar publishing limited, 1-11.
-Wei, X., & Hisrich, R. D. (2016). Error orientation and entrepreneurial decision making in Chinese enterprises: Opportunity identification as mediator. Social Behavior and Personality: an international journal, 44(4), 555-568.
-Wright, M., A. Lockett, B. Clarysse, and M. Binks (2006). “University spin-out companies and venture capital”. Research Policy, 35(4 :(481-501.
- Zeng, F. Q., Zheng, M. Q., & Lee, D (2015). An Empirical Study on the Influencing Factors of University Students' Entrepreneurial Intention-A Research Based on the Chinese Nascent Social Entrepreneur. Journal of Asia Entrepreneurship and Sustainability, 11(1), 89.
[1] -Zeng, Zheng, Lee
[2] - Curseu
[3] - Shepherd, Patzelt
[4] -Vermeulen, Curseu
[5] - Omri
[6] -Bounded Rationality
[7] -Krieshok, Black, McKay
[8] - Simmons, Hornsby
[9] - Fini
[10] - Hanny, Felix, Margaret, Nelson
[11] - Sigel, Wright
[12] - Åstebro, Bazzazian, Braguinsky
[13] - Guerrero, Cunningham, Urbano
[14] -Mustapha, Tlaty
[15] - Wright
[16] - Colombo,Franzoni, Rossi-Lamastra
[17] - Bruton
[18] - Ahlers, Cumming, Günther, Schweizer
[19] - Maine, Soh, Dos Santos
[20] - میزان توافق دو ارزیاب
[21] - میزان تفاوت دو ارزیاب
[22] - Center for Evidenced-Based Medicine(CEBM)
[23] - Scottish Intercollegiate Guidelines Network(SIGN)
[24] - Kappa index
[25] - Geessinck
[26] - Wei, Hisrich
[27] - Schoning
[28] - Anheier
[29] - Durieux, Stebbins
[30] - Martin
[31] - Marsili
[32] - ACS