تحلیل روند رشد و توسعه ناموزون شهرهای میانه اندام در ایران (مطالعه موردی: شهر مرند- آذربایجان شرقی)
محورهای موضوعی : آمایش محیطابوالفضل قنبری 1 , فریبا کرمی 2 , سیداحمد حیدری نیا 3
1 - (دانشیار گروه پژوهشی جغرافیا، دانشگاه تبریز)
2 - (دانشیار گروه پژوهشی جغرافیا، دانشگاه تبریز)
3 - (دانشجوی کارشناسی ارشد برنامهریزی آمایش سرزمین، دانشگاه تبریز)
کلید واژه: مرند, گسترش کالبدی- فضایی, پراکنش شهری(Sprawl), مدل آنتروپی هلدرن,
چکیده مقاله :
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچارتحولات چشمگیری شده اند، به طوریکه روند رشد شهرنشینی درپی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی برنامگی در بهره برداری مناسب و با مبنای علمی از زمین شهری می باشد. شهر مرند به عنوان یک شهر میانه اندام در ساختار فضایی استان آذربایجان شرقی نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور مستثنی از این حادثه ی عظیم شهرنشینی نبوده است. بررسی داده ها نشان می دهد جمعیت شهر طی 55 سال اخیر نزدیک به 9 برابر رشد داشته که این رشد فزاینده جمعیت، گسترش بی رویه شهر را نیز در پی داشته است، به طوریکه این شهر با گسترش فیزیکی26 برابری طی این دوره مشکلاتی از قبیل: تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهر، مشکلات زیست- محیطی، کمبود امکانات زیربنایی و... را ایجادکرده است. از این رو توسعه سریع و بدون ضابطه شهر مرند، شکل نامتجانس و ناهنجاری را به ساخت کالبدی شهر داده است. در مقاله حاضر، با بهره- گیری از مدل آنتروپی هلدرن و تجزیه و تحلیل های آماری، چگونگی روند رشد و گسترش کالبدی- فضایی این شهر در خلال سال های (1390- 1335) در گستره فضایی آن مورد بررسی قرار گرفته است. روش جمع آوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش، میدانی و اسنادی است. براساس مدل هلدرن67 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای1390- 1335 مربوط به رشد جمعیت بوده و 33 درصد مربوط به رشد افقی و پراکنش شهری(Sprawl) می باشد که این عامل نتیجه عدم نظارت و کنترل مدیران شهری و نداشتن طرح و برنامه ای مدون جهت گسترش فیزیکی شهر است.
Traffic in various cities depending on the social, cultural, and industrial and urbanity pertinence of that situation have different reasons. Excessive population growth and quick increase of the number of vehicles in our country and on the other hand, fixed physical structure and quality of pathways and streets, and the transformation states, leads to vehicle compressibility in communicative routes. Kerman as one of the metropolises in Iran is not an exception. Since one of main traffic problems of Kerman is related to cultural issue for encouraging people to use Foot Bridge, the main objective of this research is to study the existing bridge’s condition and analyze its efficiency. In an analytical and descriptive research through testing the null hypothesis , the quantitative results of which was verified by the collected qualitative data, the researcher attempted to determine the perception of the citizens of the efficiency of the existing footbridges. The findings revealed that citizens believes that existing structure of footbridge can't be helpful in reducing the traffic density in communicative routes in Kerman.