تحلیلی بر بخشنامه 4240/99/1000 سازمان تأمین اجتماعی در پرتو اصول و معیارهای حقوق عمومی
محورهای موضوعی : حقوق عمومی
مرتضی علی جعفری قریچه
1
,
علی حاجی پور کندرود
2
*
1 - دانشجوی دکتری حقوق عمومی، گروه حقوق، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
2 - استادیار گروه حقوق، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران
کلید واژه: متناسب سازی, اصول حقوق عمومی, عدالت, مستمری بازنشستگی, ضریب متناسب¬سازی,
چکیده مقاله :
مهمترین و برجستهترین نمود نابرابری در توزیع برابر درآمدها است و نابرابری در میان افراد همسطح آزاردهندهترین آنهاست. بخصوص زمانیکه دو شخص عمل مشخص را بصورت یکنواخت و یکسان انجام دهند ولی بازگشت نتیجه برای آنها متفاوت باشد و اثرات آن در میانمدت و بلندمدت غیرقابل تحمل میباشد. نمونه بارز این موضوع متناسبسازی انجامگرفته توسط سازمان تأمیناجتماعی در سال 1399 است که در آن توجهی به میزان مشارکت مستمریبگیران در نزد صندوق اجتماعی نگردیده و همچنانکه تناسبی بین آوردههای افراد و اولین مستمری تعیینی بصورت دقیق وجود نداشته، در اجرای متناسبسازی نیز همان رویه مجدداً تکرار گردیدهاست. لذا نگارش مقاله با این باور که روش اجراشده تطابق چندانی با اصول حقوقی عمومی نداشته و مبنای عملکرد نه بر اساس واقعیات بلکه در جهت آسانسازی و سادهسازی بوده و ضروری است که با بازنگری در بخشنامه مربوطه و رعایت اصول درست و صحیح در تنظیم ضوابط، در مراحل بعدی قاعده مزد مساوی در برابر کار مساوی در نظر قرار گیرد.
The most important and prominent manifestation of inequality is in equal distribution of incomes, and inequality among people at the same level is the most annoying of them. Especially when two people perform a specific action in the same way, but the return of the result is different for them, and its effects are unbearable in the medium and long term. A clear example of this issue is the customization carried out by the Social Security Organization in 2019, in which the contribution of pensioners to the social fund was not taken into account, and as there was no exact proportionality between the contributions of individuals and the first determined pension, in the implementation of customization, the same the procedure is repeated again. Therefore, writing the article with the belief that the implemented method does not correspond much with general legal principles and the basis of performance is not based on facts but in the direction of ease and simplification. The next steps are to consider the principle of equal pay for equal work.
منابع
کتب
1- چلبی، آزاده. (1396). فساد و مقبولیت قانون. تهران، نی
2- عباسی لاهیجی، بیژن. (1402). مبانی حقوق عمومی. تهران، دادگستر
3- گرجی ازندریانی، علی اکبر. (1391). مبانی حقوق عمومی. تهران، جنگل
4- سن، آمارتیا. (1395). برابری و آزادی. حسن فشارکی، تهران، شیرازه کتاب ما
5- سی¬مولر، دنیس. (1395). انتخاب عمومی. جمعی، تهران، نور علم
مقالات
1- راسخ، محمد. (1385). مفهوم عدالت. مجلس و پژوهش، 38
2- حاجی حیدر، حمید. (1388). تحول تاریخی مفهوم عدالت. علوم سیاسی، 45
3- طالب زاده، حمید. (1400). دیالکتیک عدالت و نظم عمومی و سنتز حقوق شهروندی. پژوهش¬های اخلاقی، 2
4- ویژه، محمدرضا. (1383). مفهوم اصل برابری در حقوق عمومی نوین. نشریه حقوق اساسی، 2
قوانین
1- بخشنامه شماره 4240/99/1000 مورخ 15/05/1399 سازمان تأمین¬اجتماعی
2- قانون تأمین¬اجتماعی مصوب 1354
3- قانون ساختار جامع رفاه و تأمین اجتماعی مصوب 1383
4- قانون کار