مطالعۀ «مؤلفه های ادبیات غنایی» و «نقش عاطفی زبان» در بافت متنی منظومۀ «گل و نوروز» خواجوی کرمانی
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسیغلامحسین خدایار 1 , احمد حسنی رنجبر 2 , اشرف شیبانی اقدم 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه: عناصر صوری و محتوایی, منظومۀ گل و نوروز, نقش شعری و عاطفی زبان, مؤلفه های ادب غنایی,
چکیده مقاله :
هر یک از انواع ادبی به اقتضای درونمایۀ خود شاخصهای صوری و محتوایی خاصی را دارند که آن ها را از سایر انواع ادبی متمایز میسازد. خواجوی کرمانی از جمله شعرایی است که در ساختار منظومه های غنایی به جنبۀ حماسی و تعلیمی کلام نیز توجه داشته؛ اما شاخص ها و مؤلفه های ادبیات غنایی در این منظومه ها آشکارتر است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که ساختار روایی منظومۀ گل و نوروز تا چه اندازه با مؤلفه های ادب غنایی از دیدگاه رویکردهای زبانشناختی و ادبی قابل انطباق است؟ یافته ها حاکی از آن است که در بافت متنی این منظومه کارکرد شعری و ادبیِ متن نشان از غلبۀ نقش عاطفی زبان بر نقش ارجاعی آن دارد. عوامل بسیاری در این منظومه قابل برشمردن هستند که در جهت تقویت عنصر غنایی متن مطرح شده اند و بُعد روایی آن را در وهلۀ بعد قرار داده اند. عواملی مانند ترکیبات و تعبیرات غنایی ، توصیفات نرم و لطیف، فضای غم آلود و انزواطلبی ، کنشگری عاشق و معشوق ، نداشتن ارجاع برون متنی پیچیده ، ساختار نحوی ساده جملات ، تک گویی های درونی شخصیت اصلی ، کاربرد متعدد عناصر بیانی از جمله استعاره و تشبیه ، توصیف صحنه های رزم و بزم مهم ترین نمودهای تبلور این نقش در منظومۀ گل و نوروز هستند. علاوه بر این نوع پردازش شخصیت ها مانند شخصیت قهرمان ، شرور ، یاریگر ، شاهزاده خانم ، خیرخواه و ناصح و درون مایۀ روایت مانند خواب دیدن، سفر، وجود موانع بسیار در مسیر وصال ، درگیری با اژدها و ...، نیز با هدف تقویت عنصر غنایی متن به کار رفته اند.
Each literary convention has some thematic as well as stylistic features that differentiates it from other conventions. Khajavi Kermani is one of the poet who pays particular attention to the epic as well as didactic aspects in his lyric poems. This descriptive-analytical study seeks to answer the question to what extent the narrative structure of Khaji Kermani's poem "Flowers and Nowruz" is compatible with the components of lyrical literature from the point of view of linguistic and literary approaches? Findings indicate that in the textual context of this system, the "poetic and literary function" of the text shows the dominance of the role of "emotional language" over its "referential" role. There are many factors that can be enumerated in this collection that have been proposed in order to strengthen the "lyrical element" of the text and have put its "narrative dimension" in the next place. Factors such as "lyrical compositions and interpretations", "soft and delicate descriptions", "sad and isolationist atmosphere", "loving and beloved action", "lack of complex extra-textual reference", "simple syntactic structure of sentences", and "fragment" The main expressions of the main character","multiple uses of expressive elements such as metaphor and simile","description of battle scenes and feasts" are the most important manifestations of the crystallization of this role in the poem" Flower and Nowruz". In addition to this type of processing of characters such as "hero", "villain", "helper", "princess", "benevolent and advisor" and the theme of the narrative such as "dreaming", "journey", "existence of obstacles" "In the path of carpentry", "conflict with the dragon, etc.", have also been used with the aim of strengthening the lyrical element of the text.
کتابها
پارساپور، زهرا (1383) مقایسۀ زبان حماسی و غنایی با تکیه بر «خسرو و شیرین و اسکندرنامۀ نظامی»، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
خواجوی کرمانی، ابوالعطاء (1370) مثنوی گل و نوروز، به اهتمام و کوشش کمال عینی، تهران: مؤسسة مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
ذوالفقاری، حسن (1392) یکصد منظومۀ عاشقانۀ فارسی، تهران: انتشارات چرخ.
رستگار فسایی، منصور (1380) انواع شعر فارسی، جلد 2، شیراز: نشر نوید.
شمیسا، سیروس (1386) انواع ادبی، تهران: نشر میترا.
صورتگر، لطفعلی (1384) ادبیات غنایی ایران، تهران: نشر دانشگاه تهران.
مقالات
پورنامداریان، تقی. (1386). انواع ادبی در شعر فارسی. پژوهشهای دستوری و بلاغی، 2(3)، 7-22. doi: 10.22091/jls.2007.389.
ذاکری کیش، امید. (1396). داستانهای عاشقانه؛ گونه غنایی یا روایی؟. زبان و ادب فارسی، 70(235)، 39-56. 20.1001.1.22517979.1396.70.235.3.5. : dor
ذاکری کیش، امید. (1398). مؤلفههای زبان غنایی در تغزلات فرخی سیستانی. متنشناسی ادب فارسی، 11(2)، 95-109. doi: 10.22108/rpll.2018.112759.1372.
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1372). انواع ادبی و شعر فارسی. خرد و کوشش، 4(11و12)، 4-9.
فرضی، حمیدرضا، فخیمی فاریابی، فرناز. (1396). ریختشناسی منظومۀ گل و نوروز خواجوی کرمانی، براساس نظریۀ ولادیمیر پراپ. فنون ادبی، 9(2)، 119-132. doi: 10.22108/ liar.2017.93862
ناشر، پونه، وفایی، عباسعلی. (1398). تحلیل زبان غنایی غزلی از حافظ. تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)، 11(39)، 13-30.
_||_Books
Khajavi Kermani, Abolta (1991) Masnavi Gol and Nowruz, by Kamal Eini, Tehran: Institute of Cultural Studies and Research.
Parsapour, Zahra (2004) Comparison of Epic and Lyrical Language Based on "Khosrow and Shirin and Eskandarnameh Nezami", Tehran: University of Tehran Press.
Rastegar Fasaei, Mansour (2001) Types of Persian Poetry, Volume 2, Shiraz: Navid Publishing.
Shamisa, Sirus (2007) Literary Types, Tehran: Mitra Publishing.
Soratgar, Lotfali (2005) Iranian Lyrical Literature, Tehran: University of Tehran Press.
Zolfaghari, Hassan (2013) One Hundred Persian Love Poems, Tehran: Charkh Publications.
Articles
Farzi, H., Fakhimi Faryabi, F. (2017). The Morphology of Khwaju Kermani’s Gol and Nowruz in the lLight of Vladimir Propp’s Method. Literary Arts, 9(2), 119-132. doi: 10.22108/liar.2017.93862.
nasher, P., Vafaee, A. (2019). Analyzing the Characteristics of Lyric Language In Hafez’s Sonnet . Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda), 11(39), 13-30.
Pour Namdarian, T. (2007). Genres of Persian Poetry. Rhetoric and Grammar Studies, 2(3), 7-22. doi: 10.22091/jls.2007.389.
Shafii Kodkani, M. R. (1993). Literary Types and Persian Poetry. Wisdom and Diligence, 4(11 and 12), 4-9.
Zakeri Kish, O. (2017). Love Stories: Lyric or Narrative Genre?. Journal of Persian Language & Literature, 70(235), 39-56. dor:20.1001.1.22517979.1396.70.2 35.3.5.
Zakeri kish, O. (2019). Elements of Lyrical Language in Taqazzols (Sonnets) of Farrukhi Sistani. Textual Criticism of Persian Literature, 11(2), 95-109. doi: 10.22108/rpll.2018.112759.1372.