نقد ترجمه عربی انگاره¬های فرهنگی در رمان چشمهایش با تکیه بر کنایه¬ها
محورهای موضوعی : شعرمریم هاتمی 1 , سید مهدی مسبوق 2 , صدیقه زودرنج 3
1 - گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
2 - استاد زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا
3 - گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
کلید واژه: رمان چشمهایش, ترجمه عربی, احمدموسی, کنایه, الگوی نیومارک.,
چکیده مقاله :
بی¬تردید ارتباط بین ملت¬ها از جمله نیازهای بدیهی انسان و همواره مورد توجه او بوده است. پر واضح است که ساده¬ترین شیوه برای تعامل با دیگران و دستیابی به تجربه¬های آنان، پدیدۀ ترجمه است؛ اما نکتۀ قابل توجه در فرآیند ترجمه، تفاوت¬های فرهنگی بین ملت¬ها است که این موضوع، باعث ایجاد مشکل در برگردان عناصر فرهنگی شده است. جهت برون¬رفت از این معضل، ترجمه¬شناسان روش¬های متعددی پیشنهاد داده¬اند. از جمله آنها پیتر نیومارک از بنیانگذاران شاخص و سرشناس مطالعات ترجمه در دهه هشتاد سدۀ بیستم است. وی برای تسهیل فرآیند ترجمه، به¬ویژه ترجمۀ انگاره¬های فرهنگی مختص زبان مبدأ هجده شیوه پیشنهاد داده که با تکیه بر آنها می-توان روش برگردان و معادل¬یابی انگاره¬های فرهنگی را مورد ارزیابی و سنجش قرار داد. در پژوهش حاضر، که با شیوه توصیفی تحلیلی و تکیه بر مدل نیومارک سامان یافته است، به نقد و ارزیابی چهل و دو کنایه¬ در ترجمۀ عربی احمد موسی از رمان چشمهایش بزرگ علوی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که سی و هفت مورد از کنایه¬ها به شیوه تحتاللفظی ترجمه شده و چهار مورد با معادل کارکردی و یک مورد هم به شیوه بومی¬سازی برابریابی شده است. پرواضح است که ترجمۀ تحتاللفظی شیوه مناسبی برای برگردان تعابیر کنایی به شما نمی¬رود و بر این اساس ترجمۀ احمد موسی از خوانایی و سلاست قابل قبولی برخوردار نیست و در انتقال تعابیر و اصطلاحات فرهنگ¬بنیاد رمان، توفیق چندانی نداشته است.
Normalisation is one of the universals of translation in which the translator, through the use of special creative processes such as applying criteria, appropriate idioms, completing sentences, replacing simple phrases with complex structures, increasing the meaning of words or changing them according to the meaning, makes the translated language normal and natural. According to Baker, this solution tends to highlight the features of the target language and follows its conventional and common patterns. In this study, based on Mona Baker's pattern and using a descriptive-analytical method, the types of normalisations in Reza Amery's translation of Season of Migration to the North and the extent of his stylistic creativity in presenting a readable translation of the novel were evaluated and measured. The results of the study show that the translator, through normalisation, has made the target text closer to the semantic horizon of the Persian-speaking reader, making the text readable and presenting a translation with personal characteristics and reader-oriented style by providing natural vocabulary, syntax, and style.
-ابن عاشور، محمد طاهر. (1421ق). التحرير و التنوير، الطبعة الأولی، بیروت: مؤسسة التاريخ العربي.
-اقبالی، ع. (1389). فرهنگ تطبیقی کنایات عربی - فارسی: بر اساس معجم التراکیب و العبارات الاصطلاحیه العربیه، احمد ابوسعد، چاپ اول، قم: نشر جمال.
-الیاسانطون ا. (1384). فرهنگ نوین عربی - فارسی: ترجمه القاموس العصری، مترجم: سید مصطفی طباطبایی، (چاپ دوازدهم)، تهران: اسلامیه.
-ایویر، و. (1370). روشهای ترجمة عناصر متفاوت فرهنگی، ترجمة سید محمدرضا هاشمی. فصلنامه علمی- فرهنگی مترجم،( شماره2 ). صص 3ـ14.
-بزرگ علوی. (1399). چشمهایش، (چاپ چهل و ششم)، تهران: نگاه.
- بزرگ علوی. (2014). عیناها، ترجمه احمد موسی، (الطبعه الأولی)، الکویت: المجلس الوطنی للثقافة و الفنون و الآداب.
-بستانی، ف. (1375). فرهنگ ابجدی الفبایی (عربی ـ فارسی) ترجمه کامل المنجد الأبجدي، مترجم: رضا مهیار، (چاپ دوم)، تهران: اسلام.
حقانی، ن. (1386). نظرها و نظریه¬های ترجمه، (چاپ اول)، تهران: انتشارات امیر کبیر.
-دهخدا، ع. (۱۳۹۰). لغت¬نامه، زیر نظر سید جعفر شهیدی، جلد دوم، تهران: مؤسسه انتشارات دهخدا.
-رمضانی، ر و قربانی مادوانی ز. (1401). کنکاشی در معادلیابی اصطلاح و اصطلاحسازی از عربی به فارسی، پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی، دورۀ 12، (شمارۀ 27)، صص69- 91.
-شفیعی کدکنی، م. (1391). رستاخیز کلمات، تهران: انتشارات سخن.
-فولادی، غ. (1389). صد و پنجاه ضرب¬المثل به سه زبان فارسى، عربى و انگلیسى، قم: نشر جمال.
-قاسم زاده، م. (1383). داستان نویسان معاصر ایران،(چاپ اول)، تهران: هیرمند.
-متقی¬زاده، ع و دیگران. (1400). ارزیابي کيفيت ترجمة حکمت¬های نهج¬البلاغة با تکيه بر مدل کارمن گارسس(مطالعة موردي ترجمة شهيدي و دشتي)، فصلنامة پژوهش¬هاي ادبيات تطبيقي، دوره 21، (شمارۀ 2)، صص 53-87.
-معلوف، ل. (1378). المنجد، ترجمه احمد سیاح، (چاپ دوم)، تهران: اسلام.
-معین، م. (1386). فرهنگ معین(تک جلدی)، (چاپ سوم)، تهران: زرین.
-میردار رضایی، م. (1400). تلقی ادیبان معاصر از مفهوم کنایه در ساحت کاربردی آن(گرایش به مفهوم پیشاجرجانی کنایه نزد ادیبان پسا مشروطه)، فصلنامه مطالعات و تحقیقات ادبی، دوره 21، (شماره 3)، صص 147-169.
-نظری، س و نظری م. (1391). توانش بین¬فرهنگی در آموزش زبان¬های خارجی، چالش یا ضرورت؟، مجله پژوهش¬های زبان¬شناختی در زبان¬های خارجی،دوره 1، (شماره2)، صص 95-109.
-نیازی، ش و یوسفی، ع. (1397). روش¬شناسی ترجمۀ«کنایه»در ترجمه¬های عربی بخشی از غزلیات حافظ به قلم
ابراهیم الشواربی و عمر شبلی، پژوهش¬های تطبیقی زبان و ادبیات مِلَل، سال 4، ( شمارۀ 13)، صص 26-48.
-نیومارک، پ. (2006). الجامع فی الترجمة. ترجمۀ حسن غزاله. الطبعة الاولی. بیروت: دار مکتبه الهلال.
-ـــــــــــــــــ . (1390). دورۀ آموزش فنون ترجمه، ترجمۀ منصور فهیم و سعید سبزیان مراد آبادی، (چاپ سوم)، تهران: رهنما.
-همتی، م. ع، افضلی، ف. (1400). بررسی راهکارهای زیبایی¬شناختی کلامی در ترجمه زبان ممنوعه رمان "بدایه و نهایه" نجیب محفوظ، پژوهش¬ها زبان¬شناختی در زبان¬های خارجی، مجله پژوهش¬های زبان¬شناختی در زبان¬های خارجی (شماره 4)، صص 682- 696.