جایگاه هستیشناسی و شناختشناسی ماتقدم در تفسیری از جوهر در مفهوم ارسطویی
محورهای موضوعی : پژوهشهای معرفت شناختی
1 - استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج
کلید واژه: تعریف چیستی, هستیشناسی جوهری, شناختشناسی, اصلهای ماتقدم جوهر, سیستم اشتراک لفظ وابسته به هسته,
چکیده مقاله :
جنبشهای فلسفی دوره جدید، و بهطور خاص نوع قرن هجدهمی آن، با کانت آغاز شد و سپس کم و بیش متأثر از جذبهکانتی ادامه یافت. به این شیوه فلسفهارسطو به اتهام غیر نقدی بودن و جزمیت به محاق فراموشی میرفت. در حقیقت ادعا شد که فلسفه ارسطو شناخت را بر پایه تجرید صور معقول یا ماهیت از اشیا بیرون از ذهن توضیح میدهد، و لذا متضمن پژوهش شرطهای ماتقدم بر تجربه نیست. بنابراین اعتبار شناخت و آگاهی را از اعتبار چنین شرطهایی پژوهش نمیکند. مقاله حاضر پژوهشی است که روشن مینماید فلسفه ارسطو بر پایه تجرید ماهیت از ظرف خارج استوار نیست بلکه شرطهای ماتقدم تجربه را بهشیوهمخصوص به خود پژوهش میکند، زیرا شرطها یا اصلهایی که در متافیزیک وی پژوهش میشود، اصلها و مبادی موجود بماهو موجود است که ماتقدم بر هر تجربه است. این اصلها و مبادی بهنوعی متضمن در تعریف ماهیت هستند. از آنجا که چیستی مرکب از صورت وماده است، این اصلها و مبادی انضمامیت جهان را مشعر داشته و بنابراین ارزشهای تجربی را تأکید میکند. از این منظر، جوهر بهمثابه یک نظام هستیشناسی ماتقدم تبیین میشود که شناختشناسی بر آن استوار است.
Philosophical movements after renaissance specifically during eighteenth century have been commenced by Kant and continued by his impact. Then Aristotle’s philosophy has been forgotten for being non- critical and dogmatic. In fact, it is claimed that his philosophy elucidates the episteme by deriving the intelligible or quiddity from the objects. This philosophy does not need to have a research on the conditions of priori to the experience. It does not research, therefore, on the authenticity of knowledge and awareness through validity of such conditions. The present article illuminates that the Aristotle’s metaphysics is not based on the deriving quiddity from the external world, but it researches on the conditions prior to the experience by a specific method. For the conditions and principles which have been discussed in the metaphysics, are the principles of being qua being which precede the experiment. These principles and elements are hidden in the definition of quiddity. Since the whatness is combined of the form and matter, these principles denote to the world concrete elements and then insist on the experimental values. The substance, in this perspective, is explained as a priori ontology on which the epistemology is based.
ارسطو(1366)متافیزیک،ترجمه شرفالدینخراسانی، تهران: نشرگفتار.
-----.(1389) درباره نفس، ترجمه علیمراد داودی،تهران: حکمت.
چالمرز، الن اف. ( 1387) چیستی علم، تهران: سمت.
دامت، مایکل (1392) خاستگاههای فلسفه تحلیلی، ترجمه عبدالله نیکسیرت، تهران: حکمت.
راس،دیوید (1377) ارسطو،ترجمه مهدی قوامصفری،تهران: فکرروز.
طباطبایی، سیدمحمدحسین (1374) بدایة الحکمه، شرح و ترجمه علی شیروانی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
-----. )1370) نهایة الحکمه، شرح و ترجمه علی شیروانی، تهران: الزهرا.
الفاخوری،حنا و خلیل الجر (1377) تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران: علمی و فرهنگی.
کانت،ایمانوئل (1390) تمهیدات، ترجمه غلامعلی حداد عادل، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
کاپلستون، فردریک چارلز (1386)تاریخ فلسفه، ج6:فیلسوفان انگلیسی، از هابز تا هیوم، ترجمه امیر جلالالدیناعلم، تهران:علمی و فرهنگی.
Aristotle (1933) Metaphysics, translated byHugh Tredennick, Cambridage, MA: Harvard University Press; London:Willam Heinemnn Ltd.
Brentano, Franz (1975) On the Several Sences of Being in Aristole, edited and translated by Rolf George, Berkeley and LA: University of California Press.
Ross, David (1995) Aristotle, London: Routledge.
Smith, David Woodruff (2007)Husserl, London:Routledge.
Husserl, Edmund (1970) The Crisis of European Sciences and Transcendental Phenomenology, trans. DavidCar, Evanston:Northwestern University Press.
Politis, Vasilis (2005) Aristotle and the Metaphysic, London: Routledge.