بررسی تحلیلی مبناگرایی در معرفت شناسی لورنس بونجور
محورهای موضوعی : پژوهشهای معرفت شناختیعیسی موسی زاده 1 , مهدی عباس زاده 2
1 - دبیر تحریریه نقد و نظر
2 - عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
کلید واژه: معرفت, توجیه, مبناگرایی, بونجور, انسجامگرایی,
چکیده مقاله :
دستآوردها و جریانهای مختلف بوجود آمده در حوزههای مختلف فکری و فلسفی در دوران معاصر، باعث توجه و گرایش به روشهای توجیهیای مانند انسجامگرایی شده است که سرانجامشان تسلیم شدن در برابر نسبیگرایی و در نتیجه تخریب ارزشها و ملاکهای بشری در همه حوزهها و بالمآل اومانیسمهای مدرن و واگذاری انسان به حال خود یعنی خودمحوری یا نهایتاً جامعهمحوری است. مبناگرایی مهمترین، جدیترین و پرسابقهترین رویکرد در برابر این جرایان است. پژوهش حاضر با هدف توجه، تقویت و غنا بخشیدن به رویکرد مبناگرایی و با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی تحلیلی مبناگرایی در اندیشه لورنس بونجور پرداخته است. نگارندگان به این نتیجه رسیدند که بونجور با تاکید بر امکان مواجهه مستقیم بین واقعیت غیر مفهومی و مفاهیم توصیف کننده آن واقعیت از مبانی تجربی دفاع کرده و با پذیرش نقش توجیهی شهود عقلی به نوعی عقلگرایی گرایش دارد، ولی از آنجه که امکان خطا را در باورهایی مبنایی نفی نمیکند، در مبناگرایی خود یک اعتدال گرای کامل است.
One of the most important epistemological issues in the contemporary era is theories of justification. Justification briefly means providing the necessary proofs or evidences for the truth of a belief. Various theories have been proposed for justifying knowledge, two most important of which are foundationalism and coherentism. The various currents that have arisen in the contemporary Western period in the field of justification, have been the mainstay of epistemologists' tendency towards coherentism, which ultimately results in submission to epistemological relativism, which denies any definite and objective criterion for measuring knowledge. But foundationalism is the most important, serious, and long-standing approach to this trend. The present study aims to pay attention, strengthen and enrich the foundationalist approach and with a descriptive-analytical method examines the foundationalism in Lawrence BonJour 's thought. The authors conclude that BonJour defends the foundations of empirical knowledge by emphasizing the possibility of a direct confrontation between non-conceptual reality and the concepts describing that reality, but by accepting the role of justification for rational intuitions, he is practically inclined to a certain rationalism, and Finally, since he does not rule out the possibility of error in basic beliefs, he believes in moderate foundationalism.
بونجور، لورنس (1384)، به سوی دفاع از مبناگرایی، ترجمه رضا صادقی، در فصلنامه ذهن، شماره 24، ص3-28.
بونجور، لورنس (1382)، دفاع از خرد ناب، ترجمه رضا صادقی، قم: انتشارات مهر خوبان، چاپ اول.
بونجور، لارنس (1391)، مسائل و نظریههای ادراک حسی در فلسفه معاصر؛ مسائل معرفتشناختی ادراک حسی، ترجمه یاسر پور اسماعیل، چاپ اول، تهران: انتشارات حکمت.
عظیمیدخت شورکی، سید حسین (1384)، اصالت همبستگی لورنس بنجور و معرفتشناسی باور تجربی، در فصلنامه روش شناسی علوم انسانی، شماره43، ص9-34.
BonJour, Laurence (1978), A Critique of Foundationalism, reprinted in: The Theory of Knowledge edited by Louis Pojman, California: Wadsworth, Inc. 1993, pp.214- 226.
BonJour, Laurence (2009), Epistemology: Classic Problems and Contemporary Responses, Second Edition.
BonJour, Laurence (1985), The Structure of Empirical Knowledge, Cambridge, MA: Harvard University Press.
_||_