هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی شاخصها و مؤلفههای مؤثر بر ارزیابی عملکرد سازمانهای پژوهشی و ارائه الگوی ارزیابی این سازمانها انجامشده است.
روش: این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق، اکتشافی و آمیخته محسوب میشود. مرحله کیفی از روش استقرائی و راه چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی شاخصها و مؤلفههای مؤثر بر ارزیابی عملکرد سازمانهای پژوهشی و ارائه الگوی ارزیابی این سازمانها انجامشده است.
روش: این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق، اکتشافی و آمیخته محسوب میشود. مرحله کیفی از روش استقرائی و راهبرد نظریهپردازی داده بنیاد از دیدگاه اشتراوس و کوربین و در مرحله کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل یافتهها حاکی از آن بود که ارزیابی عملکرد سازمانهای پژوهشی مشتمل بر ارزیابی سازمانهای پژوهشی شامل دو بعد رفتاری و ساختاری؛ موجبات علی شامل طراحی، اجرا و ارزشیابی و کنشگران انسانی؛ بسترها شامل دو مؤلفه اصلی سطح ملی، سطح سازمانی؛ اجرای ارزیابی پژوهش شامل دو زیر مؤلفه سطح خرد و سطح کلان؛ واسطهها شامل دو مؤلفه سطح سازمانی و سطح محیط سازمان؛ پیامدها در سه سطح فردی، سازمانی و فرا سازمانی میباشند. همچنین، در مدل یابی معادلات ساختاری با تأکید بر نرمافزار AMOS نشاندهنده برازش مناسب و تأیید الگوی پژوهش است.
نتیجه گیری: تدوین و بهکارگیری این الگو به سیاستگذاران و نهادهای اصلی از قبیل وزارت عتف، شورای عالی عتف، شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری که در پایش و ارزیابی اختیارها و وظایفی بر عهدهدارند و همچنین مدیران سازمانهای پژوهشی این امکان را میدهد که رهنمودهای سیاستی و تدابیر بازنگری بهتری را مدنظر قرار دهند و بهتمامی زوایای عملکرد ازنظر نقاط قوت و ضعف سازمانهای پژوهشی دست یابند.
پرونده مقاله
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل درهم تنیدگی شغلی دبیران مقطع متوسطه بود.
روش: روش این پژوهش تحلیل مضمون بر پایه روش استرلینگ بود. با مطالعه دقیق منابع معتبر داخلی و خارجی و یادداشت برداری از نکات کلیدی و مرتبط، مصادیق درهم تنیدگی شغلی با کمک نرم افزار Maxqda10 ا چکیده کامل
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل درهم تنیدگی شغلی دبیران مقطع متوسطه بود.
روش: روش این پژوهش تحلیل مضمون بر پایه روش استرلینگ بود. با مطالعه دقیق منابع معتبر داخلی و خارجی و یادداشت برداری از نکات کلیدی و مرتبط، مصادیق درهم تنیدگی شغلی با کمک نرم افزار Maxqda10 استخراج گردید.
یافته ها: در بررسی اولیه متون و منابع، 572 مضمون پایه استخراج که پس از تخلیص و ادغام 134 مضمون پایه، در قالب 11 مضمون سازمان دهنده و چهار مضمون فراگیر سازمان دهی شدند. مضامین فراگیر شامل همراستایی ارزش ها، جامعه پذیری، عدالت محوری و حرفه گرایی بود. هم چنین مضامین سازمان دهنده به صورت توجه به ارزش های شخصی، توجه به ارزش های سازمانی، مشارکت سازمانی، تعامل پذیری فرد با اجتماع، تخصیص عادلانه منابع سازمانی، رعایت حقوق فردی، رعایت حقوق اجتماعی، رعایت حقوق سازمانی، حرفه گرایی مبتنی بر ویژگی های فردی، حرفه گرایی مبتنی بر ویژگی های سازمانی و حرفه گرایی مبتنی بر ویژگی های اجتماعی دسته بندی شد.
نتیجه گیری: این پژوهش مدل کامل و جامع درهم تنیدگی شغلی دبیران مقطع متوسطه را ارائه کرد. این مدل می تواند، در دسترس مسئولین و مدیران آموزش و پرورش قرار گیرد و از نتایج آن به منظور بهبود درهم تنیدگی شغلی معلمان و دبیران استفاده شود.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بود.
روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه مشارکتکننده شامل اساتید متخصص و صاحبنظر در زمینه برنامه درسی در رشته آموزش ابتدایی دان چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزشوپرورش بود.
روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه مشارکتکننده شامل اساتید متخصص و صاحبنظر در زمینه برنامه درسی در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از دانشگاه فرهنگیان تبریز، دانشگاه تهران، مازندران، خراسان رضوی و قم بودند که بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز شامل مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی نیز با روش کدگذاری مجدد انجام شد که حاصل ضریب توافق بین کدگذاران 84/0 شد. برای تجزیهوتحلیل یافتهها نیز روش کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) بهکاربرده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که طراحی برنامه درسی بر اساس دانش تربیتی و موضوع تربیتی در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بهعنوان مقوله محوری، بر مبنای شرایط علی محتوای پژوهش و روش تدریس و ارزشیابی و از طریق راهبردهای تشویق های پژوهش-محوردانشجویان و برقراری ارتباط دانشجویان با منابع علمی با در نظر گرفتن ویژگی پذیرندگان (بهعنوان زمینه الگو) مشتمل برانگیزش، نگرش و ارزش های پذیرندگان و نیز توسعه مهارت های پژوهشی به دست می آید. سپس پایایی این الگو توسط متخصصین مورد بررسی قرارگرفته و تائید شد.
نتیجهگیری: برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی بر اساس سند تحول بنیادین دارای مؤلفهها و شاخصهای متعددی است که برنامه ریزان نظام آموزشوپرورش میتوانند با اولویتبندی این مؤلفهها و شاخص در جهت ارتقای کیفی برنامه درسی اقدام کنند.
پرونده مقاله
هدف: هدف مقاله بررسی میزان احساس تعلق به جامعه ایران در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و عوامل مرتبط با آن است.
روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری 6258 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در دورههای تحصیلات تکمیلی است. حجم نمونه چکیده کامل
هدف: هدف مقاله بررسی میزان احساس تعلق به جامعه ایران در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و عوامل مرتبط با آن است.
روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری 6258 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در دورههای تحصیلات تکمیلی است. حجم نمونه 270 نفر (با درنظرگرفتن خطای آلفای 05/0 و خطای بتای 20/0) تعیین و از روش نمونهگیری سهمیهای استفاده شد. برای سنجش میزان احساس تعلق اجتماعی از پرسشنامه صادقی جعفری و همکاران (1397) استفاده شد. اعتبار درونی پرسش نامه با محاسبه شاخص AVE (اعتبار همگرا) انجام شد. اندازه ضریب آلفای کرونباخ (پایایی) برای مؤلفه های تعلق عاطفی و تعلق عملی 85/0 و 84/0 و برای کل مقیاس 89/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، تی گروه های مستقل، تحلیل واریانس و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد؛ میانگین نمره تعلق اجتماعی 81/2 از 5 است و آزمون تی تک نمونهای، تعمیم این یافته را به جامعه آماری تأیید کرد. دانشجویان متأهل نسبت به دانشجویان مجرد و دانشجویان گروه علومانسانی نسبت به سایر گروه ها احساس تعلق بالاتری دارند. وضعیت اقتصادی دانشجویان (وضع اشتغال و پایگاه اجتماعی - اقتصادی) ارتباطی بااحساس تعلق آنها ندارد. نمودار مدل معادله ساختاری، اثر مستقیم تعلق دینی و اعتماد نهادی را بر تعلق اجتماعی به ترتیب 37/0 و 39/0 نشان داد. درحالیکه ضریب تعیین مدل 44/0 به دست آمد. همچنین مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم تعلق دینی 57/0 است.
نتیجه گیری: احساس تعلق اجتماعی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان از حد متوسط (مقیاس) کمتر است و دو متغیر تعلق دینی و اعتماد نهادی بر آن تأثیر مثبت دارد.
پرونده مقاله
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی، اعتباریابی و رتبه بندی پیشران های آموزش کسب مزیت رقابتی مراکز آموزش عالی می باشد. روش: روش تحقیق ترکیبی مبتنی بر تحقیق آمیخته اکتشافی (بررسی متون - کیفی – اعتباریابی - الویت بندی) است. جامعه آماری در بخش کیفی اعضاء هیئت علمی و رؤ چکیده کامل
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی، اعتباریابی و رتبه بندی پیشران های آموزش کسب مزیت رقابتی مراکز آموزش عالی می باشد. روش: روش تحقیق ترکیبی مبتنی بر تحقیق آمیخته اکتشافی (بررسی متون - کیفی – اعتباریابی - الویت بندی) است. جامعه آماری در بخش کیفی اعضاء هیئت علمی و رؤسای مراکز آموزش عالی و متخصصان حوزه مدیریت آموزشی، در بخش اعتباریابی، اعضاء هیئت علمی و رؤسای مراکز آموزش عالی شهر تهران و در بخش اولویت بندی مدیران عالی و میانی مراکز آموزش عالی شهر تهران بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 12 خبره، مصاحبه عمیق انجام گرفته، در بخش اعتباریابی با روش غیراحتمالی هدفمند، از 20 خبره بوسیله چک لیست نیمه ساختاریافته و ساختاریافته طی سه راند، نظرسنجی صورت گرفته و در بخش اولویت بندی، 35 نفر با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به پرسشنامه ماتریسی پاسخ دادند. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تأیید(بازبینی مجدد خبرگان)، در مرحله اعتباریابی از بازنگری و بازبینی نظرسنجی، استفاده شده و در بخش اولویت بندی، محتوای پرسشنامه ماتریسی از نظر قابل فهم بودن و گویا بودن مورد تأیید پنج تن از خبرگان دانشگاهی و سازمانی قرار گرفته و نرخ ناسازگاری معیارها بین 03/0 تا 07/0 محاسبه گردید. داده های کیفی با تکنیک گرندد تئوری در نرم افزار Atlas، داده های اعتباریابی با تکنیک دلفی در نرم افزار SPSS و داده های اولویت بندی با تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در نرم افزار Expert Choice تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج بخش کیفی و اعتباریابی حاکی از آن بوده که مدل پارادایمی دارای 26 پیشران بوده و نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مؤلفه های مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند. و نتایج بخش اولویت بندی هم، حاکی از اهمیت بیشتر پیامد و مؤلفه مدیریت و رهبری هوشمند داشته است.
نتیجه گیری: با توجه به نقش مهمی که مراکز آموزش عالی در جامعه ایفا می نمایند و درصدد رفع بخشی از مشکلات کشور هستند، توجه به فاکتورهای مؤثر بر کسب مزیت رقابتی و رقابت پذیری از اهمیت بالایی برخوردار است. نتایج نشان داد فاکتورهای تبیین کننده رقابت پذیری از جمله ضروریات حال حاضر مراکز آموزش عالی در جهت کسب مزیت رقابتی و عملکرد موفق در عرصه های علمی بوده است.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش ارائه الگوی برنامه توسعه فردی مدیران سازمانی بوده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، در زمرۀ مطالعات کیفی قرار دارد. جامعۀ هدف پژوهش کلیه ی کارکنان شاغل در سمت های مدیریتی و تخصصی مجموعه ی بانک ملی ایران که جمعاً به تعداد 14560 چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش ارائه الگوی برنامه توسعه فردی مدیران سازمانی بوده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، در زمرۀ مطالعات کیفی قرار دارد. جامعۀ هدف پژوهش کلیه ی کارکنان شاغل در سمت های مدیریتی و تخصصی مجموعه ی بانک ملی ایران که جمعاً به تعداد 14560 نفر می باشند، تشکیل داد. نمونه مورد نیاز پژوهش، با استفاده از دو روش نمونه گیری نظری و نمونه گیری گلوله برفی و در نهایت انتخاب تعداد 30 نفر بعنوان نمونه استحصال شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش را مصاحبه ای نیمه ساختار یافته تشکیل داد. روایی پژوهش با بهره گیری از روش هایی نظیر بررسی توسط اعضاء، مثلث سازی (سه سویه نگری)منابع داده ها، بازبینی توسط همکاران و بازنگری توسط ناظران ارزیابی و مورد تایید قرار گرفت بعلاوه بمنظور ارزیابی اعتبار پژوهش نیز محقق با کاربست راهبرد های پیتی و همکاران،چارمز، لینکلن و گوبا و در نهایت حصول تایید آن اقدام گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش بیانگر آن بود که برنامه ی توسعه ی حرفه ای مدیران بانک ملی در قالب 6 بعد کلیدی(شایستگی های دانشی، نگرشی ، ارتباطی، حرفه ای ، رهبری، معنوی)بعنوان پدیده ی محوری، سه بعد کلیدی (سطح فردی، سطح سازمانی و سطح فراسازمانی) بعنوان عوامل علی که در سطح فردی مشتمل بر 6 مولفه کلیدی (انگیزش، تمایل به یادگیری، تفسیرپذیری، اشتیاق به پیشرفت، رهبری و تفکر چالشی)، در سطح سازمانی مشتمل بر3 مولفه کلیدی و در سطح فراسازمانی مشتمل بر 3مولفه کلیدی نقش آفرین بودند. همچنین عوامل ساختاری و محتوایی بعنوان بستر حاکم و عوامل موثر بر راهبردهای پژوهش در سه سطح معرفی و در نهایت راهبردهای دانش محور و مهارت محور بعنوان راهبردهای اصلی برنامه ی توسعه حرفه ای مدیران بانک اعلام و مهمترین پیامدهای اجرای راهبردهای مدل پژوهش در چهارچوب 4 عامل معرفی و احصاء گردید.
نتیجه گیری: الگوی برنامه توسعه فردی، ابزاری منسجم و موثری در جهت توسعه منابع انسانی و در همسویی با توسعه شایستگی های فردی و سازمانی مورد نیاز کارکنان برای تحقق توسعه حرفه ای آنان نقش شایانی را ایفا می نماید. بدین منظور، گسترش اجرای برنامه توسعه فردی می تواند یکی از شاخص های کیفی جهت توسعه حرفه ای کارکنان درسازمان ها محسوب گردد.
پرونده مقاله
هدف: توانمندی رهبری مثبتگرا میتواند برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی از نوع اکتشافی بود. جامعه پژوهش متخصصان تعلیموت چکیده کامل
هدف: توانمندی رهبری مثبتگرا میتواند برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی از نوع اکتشافی بود. جامعه پژوهش متخصصان تعلیموتربیت و افراد خبره در حیطه مدیریت و رهبری آموزشی استان فارس بودند که تعداد 16 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته با چهار سوال بود که بهصورت انفرادی انجام و علاوه بر یادداشت مطالب، صدای مصاحبهها جهت بررسی مجدد ضبط شد. روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش بازآزمایی 20 روزه 77 درصد و با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 79 درصد محاسبه شد. دادهها با روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که عوامل موثر بر رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس شامل 30 مفهوم در سه عامل فردی (با 11 مفهوم)، عامل سازمانی (با 13 مفهوم) و عامل محیطی (با 6 مفهوم) بود. در نهایت، الگوی عوامل موثر بر رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس ترسیم شد.
نتیجهگیری: با توجه به عوامل موثر شناساییشده بر رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس و الگوی ترسیمشده برای آن، متخصصان و برنامهریزان تعلیموتربیت با توجه به آنها میتوانند گام موثری در جهت بهبود و ارتقای رهبری بردارند و برای سازمان خود مزیت رقابتی ایجاد نمایند.
پرونده مقاله
هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحتهای تعلیم و تربیت در آموزشوپرورش بود.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ رویکردی، کیفی بود. مشارکت کنندگان مورد مطالعه در بخش کیفی، تعداد 25 نفر از خبرگان علمی، کیفی شامل اساتید و اعضای هیا چکیده کامل
هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحتهای تعلیم و تربیت در آموزشوپرورش بود.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ رویکردی، کیفی بود. مشارکت کنندگان مورد مطالعه در بخش کیفی، تعداد 25 نفر از خبرگان علمی، کیفی شامل اساتید و اعضای هیات علمی رشته علوم تربیتی، برنامهریزی درسی و محیطزیست دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه دولتی و دانشگاه آزاد استان خراسان شمالی و مدیران ارشد اداره کل آموزشوپرورش خراسان شمالی بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و از روش دلفی جهت گردآوری دادهها استفاده شد. در تحلیل دادهها در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل تم یا تحلیل مضمون استفاده گردید. برای سنجش روایی از روش سه سویه سازی استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد ابعاد برنامه درسی سبز دارای چهار بعد (هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) و ساحتهای تعلیم و تربیت دارای 6 بعد (اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ اقتصادی و حرفهای؛ علمی و فناوری؛ اجتماعی و سیاسی؛ زیستی و بدنی و زیباییشناختی و هنری) میباشد. همچنین در خصوص رتبهبندی مؤلفههای برنامه درسی سبز و ساحتهای تعلیم و تربیت در آموزشوپرورش مشخص شد با توجه به مقادیر بار عاملی بیشترین اولویت در بعد هدف (احترام به طبیعت) – محتوا (ایجاد نگرش چند وجهی)، روشهای تدریس (محتوای تلفیقی و بینرشتهای)، ارزشیابی (ارزشیابی بر اساس ایده پردازی در حل مسائل زیستمحیطی)، میباشد.
نتیجه گیری: ارتقاء فرهنگ محیطزیستی دانش آموزان به دلیل حساسیت سنی دانش آموزان دارای شرایط و ضوابط خاصی است و آموزش ارتقاء فرهنگ محیطزیستی دانش آموزان باید مسائل مختلفی را موردتوجه قرارداد.
در نتیجه ارتقاء فرهنگ محیطزیستی دانش آموزان به دلیل حساسیت سنی دانش آموزان دارای شرایط و ضوابط خاصی است و آموزش ارتقاء فرهنگ محیطزیستی دانش آموزان باید مسائل مختلفی را موردتوجه قرارداد.
پرونده مقاله
هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحتهای تعلیم و تربیت در آموزشوپرورش بود.
روش: این پژوهش با هدف طراحی الگوی مؤلفه های سواد شهروندی در آموزش و پرورش انجام شد.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، به صورت آمیخته است. چکیده کامل
هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحتهای تعلیم و تربیت در آموزشوپرورش بود.
روش: این پژوهش با هدف طراحی الگوی مؤلفه های سواد شهروندی در آموزش و پرورش انجام شد.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، به صورت آمیخته است. در مرحله کیفی با مطالعه عمیق منابع ( شامل کتب علمی و مقالات مرتبط) و مصاحبه با صاحبنظران، ابعاد و مولفه های سواد شهروندی گردآوری شد. نمونه آماری در بخش کیفی با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 30 نفر از صاحبنظران تعلیم و تربیت در استان خراسان شمالی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کمی روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بود که از گروه های مختلف تعلیم و تربیت، مدیران، دبیران آموزش و پرورش و اعضای هیات علمی در استان خراسان شمالی مورد انتخاب قرار گرفت که تعداد آنها 12652 نفر بودند. حجم نمونه با فرمول کوکران 375 نفر محاسبه شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار لیزرل و همزمان از تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی و تحلیل عاملی استفاده شد. برای انجام این کار از دو نرم افزار SPSS24 و AMOS16 استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد الزامات شهروندی، آگاهی، تعلق و مشارکت مؤلفه های سواد شهروندی هستند و مدل مورد بررسی از برازش مناسبی برخوردار است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد مؤلفه های سواد شهروندی می تواند در بهبود وضیت آموزش و پرورش مفید باشد.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی وارزیابی نظرات مدیران میانی نظام سلامت درواحدهای ارائه دهنده خدمات درمانی درخصوص اهمیت اجزای پیشنهادی برای مدل شایستگی مدیران نظام سلامت بوده است.
روش: درمطالعه حاضر، روش تحقیق باتوجه به ماهیت آن آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری کلیه م چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی وارزیابی نظرات مدیران میانی نظام سلامت درواحدهای ارائه دهنده خدمات درمانی درخصوص اهمیت اجزای پیشنهادی برای مدل شایستگی مدیران نظام سلامت بوده است.
روش: درمطالعه حاضر، روش تحقیق باتوجه به ماهیت آن آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری کلیه مدیران دربخش سلامت لرستان بودند. ابزارگردآوری اطلاعات دراین پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که بین 385 نفر توزیع شد وبرای ارزیابی مدل پیشنهادی که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای ومیدانی (مصاحبه با15 نفر از مدیران نظام سلامت کشور ) ساخته شده بود مورد استفاده قرارگرفت. این پرسشنامه دارای 8 طبقه اصلی درمعیارهای شایستگی مدیران وحاوی55 سوال بود. روایی این پرسشنامه بااستفاده از روایی سازه وبرای اطمینان از پایایی آن ضریب آفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه از آمار استباطی و نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج با استفاده از روش دلفی تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های به دست آمده حاصل از این پژوهش به شناسایی 8 مؤلفه شامل تفکر استراتژیک، مهارت ادراکی، مدیریت خدمات، مهارت ارتباطی، ملاحظات اخلاقی، مسئولیتپذیری، قدرت ابتکار، اختیار و استقلال عمل منتهی شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه میتواند الگوی شایستگی مدیران برای وزارت بهداشت و سایر نهادهایی که شایستگی مدیران در آنها نقش مدیران از اهمیت بالا و حساسی برخوردار است، مفید باشد و می تواند یکی از راههای بهبودکیفی مدیریت در نظام سلامت کشور باشد.
پرونده مقاله
هدف: یکی ازمهمترین و اساسی ترین مسائل جهان امروز مسئله بهداشت و سلامت انسان است. سلامت روان یا بهداشت روانی علاوه براینکه هدف هرجامعه ای است بلکه معیاری برای سلامت تک تک افراد آن جامعه نیز محسوب میگردد. بر این اساس پژوهش حاضر به ارائه مدل ارتقای سلامت روان اعضای هیات عل چکیده کامل
هدف: یکی ازمهمترین و اساسی ترین مسائل جهان امروز مسئله بهداشت و سلامت انسان است. سلامت روان یا بهداشت روانی علاوه براینکه هدف هرجامعه ای است بلکه معیاری برای سلامت تک تک افراد آن جامعه نیز محسوب میگردد. بر این اساس پژوهش حاضر به ارائه مدل ارتقای سلامت روان اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران می پردازد.
روش: روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی است و دارای رویکرد کیفی و کمی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی 10 نفر از صاحبنظران و اندیشمندان و آگاهان در حوزه تعلیم و تربیت در آموزش عالی و مدیریت آموزشی و سلامت روان بودند و در بخش کمی این پژوهش 334 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 99-1398 به روش تصادفی ساده نمونه گیری شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاری یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که پایایی بدست آمده از پرسشنامه در حد مطلوبی (82/0) گزارش شد. داده های بدست آمده در بخش مصاحبه نیمه ساختار یافته با استفاده از روش کد گذاری در محیط نرم افزاری MaxQDA مورد آنالیز قرار گرفت و پس از آن داده های پرسشنامه جهت ارائه مدل در به روش معادلات ساختاری و با نرم افزار smart PLS بررسی شد.
یافته ها: یافته های کدگذاری شده نشان داد 6 مؤلفه اصلی (منش اخلاقی، کیفیت زندگی، استقلال، تسلط بر محیط، احساس مثبت و بهره وری)، 3 مولفه میانجی (رضایت شغلی، پذیرش خود و تعامل با محیط) و 2 مولفه تعدیلگر (مدیریت ذهنی و سلامت هیجانی) شناسایی شدند. رتبه بندی نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رضایت شغلی با تاثیر 567/0 مهمترین عوامل در ارتقای سلامت روان بوده است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد بیشتر عوامل ارتقای سلامت روان مبتنی بر محیط و حالات روانشناختی فرد است. فقدان اطلاعات در مورد مداخلاتی که برای اعضا هیات علمی انجام می شود وجود دارد. نتایج نشان داد سیاستهایی که با موفقیت سلامت روانی اعضاء هیات علمی را ارتقاء میدهند شامل مشارکت در تصمیمگیری میشود و فرصتهایی را برای افزایش دانش از سلامت و رفاه روانی فراهم میکند.
پرونده مقاله
هدف: هدف از اجرای این پژوهش ارائه مدل پذیرش فناوری جهت افزایش کیفیت آموزشی با استفاده از سیستم ERP در آموزش عالی است.
روش: این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی و از لحاظ روابط متغیرها، از نوع علتومعلولی میباشد. برای تعیین حجم نمونه به روش نمون چکیده کامل
هدف: هدف از اجرای این پژوهش ارائه مدل پذیرش فناوری جهت افزایش کیفیت آموزشی با استفاده از سیستم ERP در آموزش عالی است.
روش: این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی و از لحاظ روابط متغیرها، از نوع علتومعلولی میباشد. برای تعیین حجم نمونه به روش نمونهگیری قضاوتی هدفمند عمل شد که بر این اساس 10 نفر از خبرگان در امر پژوهش مشارکت نمودند. در بدو امر با مطالعه مبانی نظری و تأیید خبرگان 16 مؤلفه برای طراحی مدل شناسایی شد. بهمنظور تأیید روایی محتوای این مؤلفهها از ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) استفاده شد. در ادامه برای طراحی مدل از مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد مؤلفهها در سه سطح قرار گرفتند. مؤلفههای استفاده از ERP در نظام آموزشی با قرار گرفتن در سطح آخر بهعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین مؤلفهها و مؤلفههای افزایش کیفیت آموزشی با قرار گرفتن در بالاترین سطح بهعنوان تأثیرپذیرترین مؤلفهها شناسایی شدند. همچنین مؤلفههای پذیرش فناوری بهعنوان مؤلفههای کلیدی شناخته شدند.
نتیجهگیری: این پژوهش، مدل کاملی از پذیرش فناوری جهت افزایش کیفیت آموزشی با استفاده از سیستم ERP در آموزش عالی ارائه کرد. این مدل میتواند در دسترس مدیران آموزش عالی قرار گیرد و از نتایج آن جهت بهبود افزایش کیفیت آموزشی با استفاده از سیستم ERP در آموزش عالی استفاده شود.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر باهدف طراحی مدلی برای استقرار مدیریت مدرسه محوری مبتنی بر معنویت در مدارس متوسطه دوم شهر تهران انجام پذیرفت.
روش: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده ها د چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر باهدف طراحی مدلی برای استقرار مدیریت مدرسه محوری مبتنی بر معنویت در مدارس متوسطه دوم شهر تهران انجام پذیرفت.
روش: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده ها در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل اساتید دانشگاه در سال 1401-1400 و مسئولین با سابقه در آموزش و پرورش بودند. برای تعیین حجم نمونه در این بخش از روش نمونهگیری غیر تصادفی از نوع هدفمند استفاده شد و 19 نفر به عنوان حجمنمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری مورد پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران و معاونین آموزش و پرورش تهران بودند. برای تعیین حجمنمونه از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد و در نهایت، 242 آزمودنی انتخاب شدند. روش نمونهگیری، تصادفی خوشهای مرحلهای بود. برای جمعآوری داده ها از روش اسنادی و روش میدانی (مصاحبههای نیمه ساختاریافته و دو پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه استاندارد سنجش اعتبار مدل) استفاده شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل مضمون و در بخش کمی تحلیل AHP بود.
یافته ها: مدیریت مدرسه محوری بر مبنای معنویت، سه بعد ویژگیهای فردی (حالات روحی، ارتباطات اسلامی ایرانی، توسعه دانش اسلامی ایرانی)، تربیت اسلامی- ایرانی (مهارت مدیریتی اسلامی ایرانی، جو تربیتی اسلامی، برنامه غیر رسمی) و مدیریت اسلامی ایرانی (دانش حرفهای مدیریت، نگرش اسلامی- ایرانی، مهارت حرفهای) را در بر میگیرد.
نتیجه گیری: با توجه به وضعیت ابعاد شناسایی شده، می توان چنین استنباط کردکه برای حرکت به سمت مدیریت مدرسه محوری بر مبنای معنویت باید به ابعاد فردی، تربیتی و تعاملی توجه کرد.
پرونده مقاله
هدف: سازمان های مشکل دار، ناکارآمد،کژکارکه به شیوه معتادان رفتار و عمل می نمایند و محیط کاری غیر قابل کنترل وآشفته دارند، یک هولوگرام محسوب می شوند. سازمان در برابر رفتارهای اعتیادی، که بقای آن را مورد تهدید قرار می دهد، ناتوان می باشد. اما از آنجا که تاکنون مطالعه جامع چکیده کامل
هدف: سازمان های مشکل دار، ناکارآمد،کژکارکه به شیوه معتادان رفتار و عمل می نمایند و محیط کاری غیر قابل کنترل وآشفته دارند، یک هولوگرام محسوب می شوند. سازمان در برابر رفتارهای اعتیادی، که بقای آن را مورد تهدید قرار می دهد، ناتوان می باشد. اما از آنجا که تاکنون مطالعه جامعی در این زمینه انجام نشده، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای برون رفت دانشگاه ها از سازمان های معتاد با رویکرد هولوگرافیک می باشد.
روش: پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری نظریه داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری شامل صاحبنظران حوزه آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی استان فارس بود که 13 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبههای نیمهساختاریافته استفاده شد و تحلیل همزمان مصاحبهها نیز با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل علی (9 مولفه)، شرایط زمینه ای (10 مولفه)، شرایط مداخله گر (14 مولفه)، راهبرد (8 مولفه) و پبامد مثبت (8 مولفه) بود.
نتیجه گیری: آگاهی از عوامل هولوگرافیک می تواند به اجرای راهبردها و ساز و کارهای غلبه بر پیامد منفی سازمان معتاد و افزایش شاخص عمومی سلامت و بهره وری کمک نماید.
پرونده مقاله
هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه هوش تجاری، یادگیری سازمانی و رفتار کاری نواورانه با عملکرد کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان فیروزکوه بود.
روش: روش پژوهش حاضر از نظرگردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر اهداف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامع چکیده کامل
هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه هوش تجاری، یادگیری سازمانی و رفتار کاری نواورانه با عملکرد کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان فیروزکوه بود.
روش: روش پژوهش حاضر از نظرگردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر اهداف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شامل کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی فیروزکوه می باشند که 250 نفر بودند. نمونه آماری باتوجه به جدول مورگان 148 نفر برآورد شده است. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای (مراجعه به کتب، مقالات، کتابخانه ها و ...) و روش میدانی (4 پرسشنامه استاندارد) استفاده شده است. پرسشنامه استاندارد هوش تجاری در کسب و کار پروویچ (2012)، پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی پیتر سنگه (1990)، پرسشنامه عملکرد کارکنان عزیزی (1390) و پرسشنامه استاندارد رفتارکاری نوآورانه دیجانگ و دنهارتوک (2010) در تحقیق حاضر استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss بهره گرفته شده است.
یافته ها: یادگیری سازمانی بر عملکرد دانشگاه تاثیر معنادار دارد. هوش تجاری بر عملکرد دانشگاه تاثیر معنادار دارد. رفتار کاری نوآورانه بر عملکرد دانشگاه تاثیر معنادار دارد. هوش تجاری بر یادگیری سازمانی تاثیر معنادار دارد. هوش تجاری بر رفتارکاری نوآورانه کارکنان دانشگاه تاثیر معنادار دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به ارتباط معنی دار هوش تجاری، یادگیری سازمانی و رفتار کاری نواورانه با عملکرد کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی فیروزکوه، مدیران دانشگاه می توانند از مدل نهایی پژوهش جهت تقویت هوش تجاری، یادگیری سازمانی و رفتار کاری نوآورانه کارکنان بهره ببرند.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت موجود و اعتبارسنجی چارچوب بکارگیری تخیل در برنامه آموزش فلسفه دانش آموزان انجام شد.
روش: پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع داده ها، از نوع کیفی بود. جامعه آماری پژوهش خبرگان دانشگاهی بودند. روایی فرم مصاحبه به چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت موجود و اعتبارسنجی چارچوب بکارگیری تخیل در برنامه آموزش فلسفه دانش آموزان انجام شد.
روش: پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع داده ها، از نوع کیفی بود. جامعه آماری پژوهش خبرگان دانشگاهی بودند. روایی فرم مصاحبه به صورت روایی محتوایی توسط 30 نفر از متخصصان رشته مدیریت آموزشی با استفاده از نظرات اساتید راهنما و روایی سازه (تحلیل عاملی تاییدی) مورد تایید قرار گرفت. پس از دریافت و جمع آوری داده ها در مورد متغیرهای مورد نظر نسبت به نظم، دسته بندی و کدگذاری پاسخ ها و شناخت مولفه های تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای دانش آموزان از طریق استنتاج از مفاهیم و مضامین مرتبط و بررسی شده، اقدام شد که در نهایت ابعاد و مولفه های تخیل در برنامه آموزش فلسفه به دانش آموزان نیز احصا گردید. برای ارزیابی روایی این پژوهش کیفی از چهار معیار قابل قبول بودن، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تایید پذیری استفاده شد.
یافته ها: سطح معناداری در هر مولفه (بغیر از مولفههای آموزشی و فناورانه) کمتر از 0.05 می باشد، بنابراین فرض صفر با 95 درصد اطمینان برای این مولفهها رد و فرض پژوهش تأیید میشود. به عبارت دیگر، وضعیت این مولفهها در حد مطلوب (با توجه به اختلاف میانگین که اعدادی مثبت هستند) ارزیابی شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، جایگاه تخیل در اهداف فلسفه برای دانش آموزان شامل جایگاههای فردی، اجتماعی و آموزشی است و لازم است در مقوله اهداف به بازسازی الگوهای ذهنی توسط دانش آموزان و همچنین تفکر انتقادی در ایشان توجه گردد.
پرونده مقاله