به منظور بررسی ویژگیهای فنولوژیک گیاه دارویی مینای بیرجندی یا مستار ( Sclerorhachis leptoclada Rech.f) در رویشگاه طبیعی و تعیین دماهای کاردینال جوانهزنی آن، مطالعهای در سال 97-1396 در یکی از رویشگاههای طبیعی این گیاه در استان خراسان جنوبی واقع در منطقه حفاظت شده آر چکیده کامل
به منظور بررسی ویژگیهای فنولوژیک گیاه دارویی مینای بیرجندی یا مستار ( Sclerorhachis leptoclada Rech.f) در رویشگاه طبیعی و تعیین دماهای کاردینال جوانهزنی آن، مطالعهای در سال 97-1396 در یکی از رویشگاههای طبیعی این گیاه در استان خراسان جنوبی واقع در منطقه حفاظت شده آرک و آزمایشگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاداسلامی واحد بیرجند انجام گردید. برای محاسبه درجه حرارتهای کاردینال جوانهزنی، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار مشتمل بر دماهای 2، 5، 10، 15، 20، 25، 30 درجه سانتیگراد با 4 تکرار به اجرا درآمد. صفات مورد اندازهگیری در این بخش شامل درصد، سرعت و میانگین جوانهزنی، طول و وزن تر ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک گیاهچه بود. مطالعه فنولوژیکی گیاه نیز روی 10 بوته علامت گذاری شده در منطقه مذکور صورت پذیرفت. نتایج بررسی اکولوژیک نشان داد که رویشگاه مورد مطالعه به صورت کوهستانی و صخرهای با خاک شنی لومی و دارای اسیدیته 18/8 و میانگین بارش سالانه 150 تا 200 میلیمتر بود. بررسی مراحل فنولوژیک گیاه مستار نیز نشان داد که این گیاه برای طی مراحل رشدی خود به 138 روز و 6/1393درجه روز رشد نیاز دارد. با توجه به نتایج بدست آمده از تجزیه رگرسیونی دادههای جوانه زنی بذر، دماهای حداقل، بهینه و حداکثر جوانهزنی مستار به ترتیب 5، 10 و 30 درجه سانتیگراد تعیین شد.
پرونده مقاله
بهمنظور ارزیابی اثر روشهای مختلف شکست خواب بر شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاه کرچک (Ricinus communis L.) آزمایشی در سال 94 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در دانشگاه شاهد اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل خراشدهی در چهار سطح (شاهد ، حذف کارونکل چکیده کامل
بهمنظور ارزیابی اثر روشهای مختلف شکست خواب بر شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاه کرچک (Ricinus communis L.) آزمایشی در سال 94 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در دانشگاه شاهد اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل خراشدهی در چهار سطح (شاهد ، حذف کارونکل با تیغه برش استاندارد، خراشدهی شیمیایی با اسید سولفوریک 98 درصد با غلظت 3 مولار به مدت 5 دقیقه و خراشدهی فیزیکی یا مکانیکی با کاغذ سنباده و تیغه استاندارد) و پرایمینگ در پنج سطح (شاهد، تیمار بذر با محلول نیترات پتاسیم 15/0 درصد به مدت 24 ساعت، آب داغ 70 درجه سانتیگراد به مدت 15 دقیقه، محلول جیبرلیک اسید 300 پی پی ام به مدت 24 ساعت و سرمادهی مرطوب در آب سرد به مدت 24 ساعت) بودند نتایج این مطالعه نشان داد اثر متقابل پرایمینگ و خراشدهی بر طول ریشهچه و تعداد گیاهچه نرمال و اثر خراشدهی بر صفات مورد مطالعه دیگر معنی-داری بود. بیشترین درصد جوانهزنی و کمترین میانگین مدت زمان جوانهزنی در تیمار حذف کارونکل حاصل شد که نشان میدهد هر چه در صد جوانهزنی افزایش مییابد، مدت زمان لازم برای جوانهزنی کاهش مییابد. شاخصهای طول ساقهچه، نسبت طول ریشهچه به ساقهچه، وزن تر گیاهچه و شاخص وزنی بنیه بذر نیز در تیمار حذف کارونکل نسبت به شاهد افزایش معنیداری نشان دادند. به-طور کلی میتوان نتیجه گرفت در این گیاه، زائده کارونکل مهمترین عامل در جلوگیری از جوانهزنی و رشد این گیاه بهشمار میرود و با حذف آن همه شاخصها بهطور قابل توجهی افزایش مییابند.
پرونده مقاله
در این تحقیق، تاثیر مصرف چند نوع کود دامی بر جوانه زنی و رشد رویشی چند رقم کلزا (Brassica napus L.) در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل هشت رقم کلزا (هایولا 5 چکیده کامل
در این تحقیق، تاثیر مصرف چند نوع کود دامی بر جوانه زنی و رشد رویشی چند رقم کلزا (Brassica napus L.) در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل هشت رقم کلزا (هایولا 50، هایولا 76، هایولا 308، هایولا 401، هایولا 420، هایولا 4815، دلگان و صفی 6) و عصارههای کود حیوانی شامل عصاره کود مرغی، گوسفندی و گاوی در سطح 50 درصد حجمی به همراه تیمار شاهد (آب مقطر) بود. نتایج تجزیه واریانس آزمایش نشان داد که اثر عصارهی کودهای دامی بر خصوصیات جوانه زنی و رشد گیاهچههای کلزا در سطح احتمال 1 درصد معنیدار شد. با توجه به نتایج مقایسه میانگین، بیشترین ضریب جوانه زنی مربوط به تیمارهای عصاره کود گاوی 50 درصد (11/0) و شاهد (1175/0) بود. آغاز جوانه زنی در تیمار عصاره کود گوسفندی 50 درصد (833/2 روز) نسبت به شاهد (292/1 روز) سریعتر بود و بیشترین خاتمه جوانه زنی در تیمار عصاره کود گاوی 50 درصد (58/11 روز) دیده شد. عصاره کود مرغی 50 درصد اثر بازدارنگی بر جوانه زنی و دیگر صفات کلزا داشت. در مجموع چنین استنباط شد که کود مرغی در مقایسه با کود گوسفندی و گاوی، اثرات منفی را بر تمام ویژگیهای مورد بررسی کلزا داشت و می بایست جهت جلوگیری از اثر بازدارندگی این کود بر جوانه زنی و رشد گیاهچه، در زمان کاشت به میزان کمتری کمتر مورد استفاده قرار گیرد.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر زمان کاشت و کود شیمیایی بر خصوصیات جوانهزنی بذر بالنگوی شیرازی، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در سال زراعی 93 – 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شاهد اجرا شد. عوامل آزمایش شامل تاریخ کشت پائیزه و بهاره و چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر زمان کاشت و کود شیمیایی بر خصوصیات جوانهزنی بذر بالنگوی شیرازی، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در سال زراعی 93 – 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شاهد اجرا شد. عوامل آزمایش شامل تاریخ کشت پائیزه و بهاره و و نیز کود شیمیایی (نیتروژن، فسفر) در سه سطح عدم مصرف کود، کاربرد نصف کود مورد نیاز (23 کیلوگرم در هکتار N + 6/50 کیلوگرم در هکتار P2O5) و کاربرد مقدار کامل توصیه شده کود (46 کیلوگرم در هکتار N + 2/101 کیلوگرم در هکتار P2O5) بود. نتایج نشان داد اثر تاریخ کاشت بر درصد جوانهزنی، فعالیت آنزیم کاتالاز، درصد نیتروژن و فسفر و درصد موسیلاژ بذر در سطح یک درصد معنیدار و بر وزن هزار دانه غیر معنیدار بود. اثر کود شیمیایی بر تمام صفات مذکور در سطح یک درصد معنیدار بود. همچنین اثر متقابل تاریخ کاشت و کود شیمیایی بر فعالیت آنزیم کاتالاز، درصد موسیلاژ، درصد نیتروژن و فسفر بذر در سطح یک درصد معنیدار و بر درصد جوانهزنی و وزن هزار دانه غیر معنیدار بود. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی مربوط به کشت پاییزه (8/74 درصد) بود که افزایش 6/11 درصدی نسبت به کشت بهاره داشت. همچنین بیشترین درصد جوانهزنی مربوط به اعمال کود کامل (46 کیلوگرم در هکتار N + 2/101 کیلوگرم در هکتار P2O5) (6/88 درصد) بود که افزایش 4/73 درصدی نسبت به شاهد نشان داد. به طور کلی کشت پاییزه و مقدار کامل کود باعث افزایش کیفیت بذرهای بالنگو میشود.
پرونده مقاله
به دلیل ارزش بالای دارویی، غذایی، جلوگیری از فرسایش خاک و استفاده در طراحی فضای سبز، بذر گونه زرشک معمولی از مبدأ کلاردشت مورد مطالعه قرار گرفت. بذرها تحت تاثیر تیمارهای اسید سالیسلیک، اسید جیبرلیک، اسید اسکوربیک و پراکسید هیدروژن قرار گرفت و شاخص های جوانه زنی (درصد، س چکیده کامل
به دلیل ارزش بالای دارویی، غذایی، جلوگیری از فرسایش خاک و استفاده در طراحی فضای سبز، بذر گونه زرشک معمولی از مبدأ کلاردشت مورد مطالعه قرار گرفت. بذرها تحت تاثیر تیمارهای اسید سالیسلیک، اسید جیبرلیک، اسید اسکوربیک و پراکسید هیدروژن قرار گرفت و شاخص های جوانه زنی (درصد، سرعت، زمان شروع، ...) و شاخص بنیه ارزیابی شد. کلیه آزمایشها بر اساس طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. بر اساس نتایج تحقیق، بذر زرشک معمولی، تحت تاثیر تیمارهای اسید آسکوربیک، اسید سالسیلیک و پراکسید هیدروژن تقریبا تمامی ویژگیهای فیزیولوژیک در مقایسه با شاهد نتیجه بهتری حاصل شد. ولی در تیمار اسید جیبرلیک با افزایش غلظت، میزان رشد و جوانهزنی افزایش یافته و در غلظت 1000 قسمت/ میلیون بهترین نتایج حاصل شد. تیمارهای اسید اسکوربیک با غلظت 200 میلیگرم/ لیتر کمترین میزان جوانهزنی و رشد را نشان داده است و به عنوان ضعیفترین تیمار میباشد. بنابراین بجز اسید جیبرلیک، تمامی تیمارها ، به عنوان عامل بهبود دهنده جوانهزنی و استقرار تحت تنشهای محیطی مناسب نبودند. اما تیمار اسید جیبرلیک با غلظت 1000 قسمت/ میلیون میتواند تیمار مناسبی در بهبود جوانهزنی باشد. بنابرین پیشنهاد میشود بدلیل ارزش بالای دارویی این گونه، سایر تیمارها به منظور شکست خواب در این گونه آزمایش گردد، تا بهترین و مقرون به صرفهترین تیمار انتخاب و اجرایی گردد.
پرونده مقاله
عصاره جلبک دریایی (Ascophyllum nodosum)، به دلیل مقادیر بالای عناصر غذایی مغذی و تنظیم کنندههای رشد گیاهی میتواند نقش مهمی در بهبود جوانهزنی گیاهان ایفا کند. در این راستا بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف عصاره جلبک دریایی بر شاخصهای جوانهزنی ارقام تجاری گیاه عدس، آز چکیده کامل
عصاره جلبک دریایی (Ascophyllum nodosum)، به دلیل مقادیر بالای عناصر غذایی مغذی و تنظیم کنندههای رشد گیاهی میتواند نقش مهمی در بهبود جوانهزنی گیاهان ایفا کند. در این راستا بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف عصاره جلبک دریایی بر شاخصهای جوانهزنی ارقام تجاری گیاه عدس، آزمایشی در سال 1394 به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 4 سطح از عصاره جلبکی (صفر، 5/2، 5 و 5/7 درصد حجمی) و 3 رقم عدس (رباط، گچساران و کیمیا) بود. نتایج نشان داد که عصاره جلبکی و نوع رقم تأثیر معنیداری (p 0.01) بر تمامی صفات مورد بررسی داشتند. کاربرد 5/7 درصد از عصاره منجر به افزایش معنیدار درصد جوانهزنی (%9/15+)، طول ساقهچه (%10+)، وزن خشک ساقهچه (%2+) و آندوسپرم عدس (%3/15+) در مقایسه با تیمار شاهد شد. در بین ارقام مورد بررسی رقم کیمیا در تمامی صفات مورد بررسی کاهش معنیداری نسبت به دیگر ارقام داشت. بررسی اثرات متقابل نتایج نشان داد که در ارقام رباط و گچساران، تمامی سطوح عصاره جلبکی منجر به افزایش معنیدار سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و وزن خشک ریشهچه شد. در رقم کیمیا نیز سطوح 5 و 5/7 درصد از عصاره موجب افزایش معنی-دار سرعت جوانهزنی، قدرت جوانهزنی، طول ریشهچه و وزن خشک ریشهچه شد. بر طبق نتایج این پژوهش، استفاده از عصاره جلبک دریایی به منظور بهبود شرایط جوانهزنی در ارقام گیاه عدس (رباط، گچساران و کیمیا) توصیه میگردد.
پرونده مقاله