مطالعه حاضر با هدف بررسی سبکهای یادگیری دانشآموزان پیرامون طراحی برنامه درسی نظام آموشی فنی و حرفهای صورت پذیرفت. روش مورد استفاده توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان فنی و حرفهای شهر مشهد سال 91 ـ 1390 هستند. بدین منظور، تعداد 193 دانشآموز فنی و حرف چکیده کامل
مطالعه حاضر با هدف بررسی سبکهای یادگیری دانشآموزان پیرامون طراحی برنامه درسی نظام آموشی فنی و حرفهای صورت پذیرفت. روش مورد استفاده توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان فنی و حرفهای شهر مشهد سال 91 ـ 1390 هستند. بدین منظور، تعداد 193 دانشآموز فنی و حرفهای با استفاده از فرمول حجم نمونه و به شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و پرسشنامه سبکهای یادگیری وارک را تکمیل نمودند که روایی و پایایی آن احراز شده بود. دادههای حاصل با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمونهای آماریِ تحلیل واریانس یک طرفه دورن آزمودنیها، تحلیل واریانس چند متغیری، همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده تفسیر شدند. یافتهها نشان داد که بین سبکهای یادگیری دانشآموزان فنی و حرفهای تفاوت معناداری وجود دارد (000/0p < ) و سبک غالب گروه مورد بررسی سبک شنیداری است. دانشآموزان دختر به سبک دیداری و دانشآموزان پسر به سبکهای خواندنی ـ نوشتنی و شنیداری گرایش داشتند (05/0p < )دانشآموزان پایه دوم به سبک دیداری و دانشآموزان پایه سوم به سبکهای خواندنی ـ نوشتنی و شنیداری گرایش داشتند (05/0p < ) و از بین سبکهای یادگیری تنها بین سبک دیداری و موفقیت تحصیلی رابطه معناداری وجود داشت. به نظر میرسد با توجه به ماهیت رشتههای فنی و حرفهای و حاکمیت سبک شنیداری بر این نظام، عناصر برنامههای درسی نیاز به بازنگری داشته باشند.
پرونده مقاله
هدف از انجام این پژوهش که به روش آزمایشی انجام شده است، مقایسه تأثیر آموزش راهبردهای تصویر سازی ذهنی، تفکر بلند، بازنمایی کتبی و بازنمایی حرکتی بر عملکرد دانشآموزان پسر پنجم ابتدایی در حل مسائل کلامی ریاضی بوده است. بدین منظور، از طریق روش نمونه گیری خوشهای تصادفی دو چکیده کامل
هدف از انجام این پژوهش که به روش آزمایشی انجام شده است، مقایسه تأثیر آموزش راهبردهای تصویر سازی ذهنی، تفکر بلند، بازنمایی کتبی و بازنمایی حرکتی بر عملکرد دانشآموزان پسر پنجم ابتدایی در حل مسائل کلامی ریاضی بوده است. بدین منظور، از طریق روش نمونه گیری خوشهای تصادفی دو مدرسه ابتدایی پسرانه از ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شد. .به صورت تصادفی 75 نفر از دانشآموزان این 2مدرسه انتخاب و به صورت تصادفی نیز به 5 گروه 15 نفری شامل گروه تصویر سازی ذهنی، گروه تفکر بلند، گروه بازنمایی کتبی یا نوشتاری (رسم شکل، تصویر، جدول، نوشتن کلمات و نمادها)، گروه بازنمایی حرکتی (استفاده از دستها) و گروه کنترل تقسیم شدند. به تمامی دانشآموزان 5 گروه یک پیش آزمون شامل 12 مسأله کلامی ریاضی وآزمون ماتریسهای پیشرونده ریون داده شد. تفاوت معناداری بین میانگین نمرههای کسب شده توسط دانشآموزان 5 گروه در پیش آزمون و آزمون هوشی ریون مشاهده نشد. به هر یک از گروههای آزمایشی به مدت 10 جلسه 45 دقیقهای آموزش داده شد. گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات آموزشی، تمامی افراد 5 گروه، به پس آزمون حل مسائل کلامی ریاضی که فرم مشابه و همتای پیش آزمون بوده است، پاسخ دادند. تحلیل واریانس یک طرفه بر روی تفاضل نمرههای پیش آزمون ـ پس آزمون دانشآموزان گروههای آزمایشی و کنترل، تفاوتهای قابل ملاحظه و معناداری را بین گروهها نشان داد. دانشآموزان گروه بازنمایی کتبی و گروه تصویر سازی ذهنی ، در مقایسه با گروه کنترل، عملکرد بهتری در پس آزمون نشان دادند. نتایج به دست آمده، تأثیرمثبت استفاده ازروشهای بازنمایی کتبی و تصویرسازی ذهنی را در حل مسائل کلامی ریاضی، تأیید میکنند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو در شهر اصفهان اجرا شد. روش پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو میپردازد. جامعه آماری را دبیران شهر اصفهان تشکیل داده که تعداد آنها 4 چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو در شهر اصفهان اجرا شد. روش پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو میپردازد. جامعه آماری را دبیران شهر اصفهان تشکیل داده که تعداد آنها 4379 نفر است. با روش نمونهگیری، طبقهای متناسب با حجم (بر حسب تعداد معلمان در نواحی 6 گانه شهر اصفهان) و با استفاده از فرمول کوکران 354 نفر انتخاب گردید و به منظور جمعآوری دادههای پژوهش در بین آنان پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو با 4 بعد توزیع شد. اعتبار پرسشنامه برای کلیه ابعاد ارزیابی توسعه حرفهای معلمان در زمینه فناوری نانو از طریق آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. پس از جمعآوری در مرحله اول گویههای 4 بعد توسعه حرفهای مربوط به هدف، محتوا، روش و ارزشیابی شناسایی گردید. در مرحله دوم سؤالات پرسشنامه تهیه و اجرا شدند. دادههای حاصل از پرسشنامههای پژوهش استخراج گردید و این دادهها با استفاده از t تک متغیره، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس چند راهه و با استفاده از نرمافزار 19spss- تحلیل شد. یافتههای به دست آمده از تحلیلهای آماری به شرح زیر است. همه گویههای مربوط به ابعاد چهارگانه هدف، محتوی، روش و ارزشیابی، بالاتر از حد متوسط (میانگین فرضی 3) برآورد شدند. ویژگیهای برنامه درسی در جهت توسعه حرفهای معلمان در زمینه نانو برحسب میزان تحصیلات تفاوت معناداری را نشان داد، ولی بر حسب متغیر رشته تحصیلی و جنسیت بین نظرات پاسخگویان تفاوت معناداری مشاهده نشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی اجرای برنامه درسی با رویکرد معنوی در دوره متوسطه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 1813 نفر از دبیران زن دوره متوسطه (شاخه نظری) استان مازندران بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 317 نفر بود که به شیوه نمونهگیری طبقهای تناسبی انتخاب گ چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی اجرای برنامه درسی با رویکرد معنوی در دوره متوسطه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 1813 نفر از دبیران زن دوره متوسطه (شاخه نظری) استان مازندران بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 317 نفر بود که به شیوه نمونهگیری طبقهای تناسبی انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برابر با a=%75 بر آورد شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و آزمون همبستگی پیرسون انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که دانش و مهارت دبیران در مقولههای هنر و زیبایی شناختی، اخلاق و روح همچنین نگرش اخلاق در سطح بالاتر از متوسط، است. همچنین امکانات مدارس برای اجرای برنامه درسی معنوی، در سطح زیاد ارزیابی شد. همچنین نگرش هنر و زیبایی شناختی و نگرش روح در حد کمتر از متوسط است. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA ) نشان داد که بین نمرات دانش، نگرش و مهارت دبیران و امکانات مدرسه در شهرهای مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین امکانات مدارس و نگرش و مهارت دبیران رابطه معنادار وجود دارد و بیشترین میزان رابطه بین امکانات مدارس و مهارت روح است، اما بین امکانات مدارس و دانش اخلاق و دانش روح رابطه معناداری مشاهده نشد.
پرونده مقاله
زیباییشناسی علمی است که در مورد ادراک مسائل مربوط به زیبایی بحث میکند. دیویی، فیلسوف بزرگ تعلیم و تربیت، در قرن بیستم زیباییشناسی را وارد مباحث تعلیم و تربیت کرد. وی با نگارش آثار متعددی پیرامون تجربه و هنر، برآن شد تا هنر و تجربه زیباشناسانه را به متن جریان زندگی عا چکیده کامل
زیباییشناسی علمی است که در مورد ادراک مسائل مربوط به زیبایی بحث میکند. دیویی، فیلسوف بزرگ تعلیم و تربیت، در قرن بیستم زیباییشناسی را وارد مباحث تعلیم و تربیت کرد. وی با نگارش آثار متعددی پیرامون تجربه و هنر، برآن شد تا هنر و تجربه زیباشناسانه را به متن جریان زندگی عادی بازگرداند. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با تأکید بر مؤلفههای زیباشناسانه تجربه از نگاه دیویی، تجربه زیباییشناسی را روشن سازد و ارتباط آن با تربیت را در این اندیشه بیابد. روش مطالعه به صورت تحلیلی است، بدین نحو که پس از توصیف مفاهیم کلیدی، تجربه زیبایی شناسی و مؤلفههای آن مورد تحلیل قرار گرفته، نقش آن در تربیت بیان شده است. نتایج نشان داد که در تجربه زیباییشناسی عوامل مؤثر و هنرمندانهای مانند احساس، ابراز و تخیل در کنار خردورزی از اجزای ضروری تربیت به شمار میآید و موجب تکمیل تجربه، درک، معنی و فهم ارزش در افراد می شود. این تجربه منجر به برانگیختن حساسیت و همدردی در بین افراد شده، به بهبود و درک روابط جهان طبیعی و اجتماعی میانجامد و رفتار و قضاوتهای اخلاقی را افزایش میدهد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روشهای آموزشی نقشه مفهومی، یادگیری مشارکتی و روش سنتی بر انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانشآموزان پسر رشته تجربی شهرستان ورامین بودند. در یک طرح نیمه آزمایشی 60 دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روشهای آموزشی نقشه مفهومی، یادگیری مشارکتی و روش سنتی بر انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانشآموزان پسر رشته تجربی شهرستان ورامین بودند. در یک طرح نیمه آزمایشی 60 دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروههای آزمایش به طور مجزا 15 جلسه تحت آموزش به کمک روش نقشه مفهومی و یادگیری مشارکتی قرار گرفتند و گروه کنترل با روش سنتی آموزش دید. همه گروهها پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمانز (1970) و آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی را به عنوان پیش تست و پس تست تکمیل کردند. دادهها با روش واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شدند. یافتهها نشان داد روش نقشه مفهومی برخلاف روش سنتی باعث افزایش انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی شده است. همچنین روش یادگیری مشارکتی برخلاف روش سنتی باعث افزایش پیشرفت تحصیلی شده، اما میان آن دو در انگیزه پیشرفت تفاوت معناداری وجود نداشت. علاوه بر آن روش نقشه مفهومی بیشتر از روش یادگیری مشارکتی باعث افزایش پیشرفت تحصیلی شده، اما میان آن دو در انگیزه پیشرفت تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0p < ) بنابراین روش نقشه مفهومی از روشهای یادگیری مشارکتی و سنتی مؤثرتر است.
پرونده مقاله
فرایند یاددهی ـ یادگیری در هر فرهنگ با نظر به ادراکات و برداشتهای کنشگران اصلی آن متفاوت است. این مقاله فرهنگ تدریس خلاق را در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مورد شناسایی و تحلیل قرار داده است. با استفاده از روش تحقیق کیفی، نمونهگیری هدفمند و بر اساس چکیده کامل
فرایند یاددهی ـ یادگیری در هر فرهنگ با نظر به ادراکات و برداشتهای کنشگران اصلی آن متفاوت است. این مقاله فرهنگ تدریس خلاق را در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مورد شناسایی و تحلیل قرار داده است. با استفاده از روش تحقیق کیفی، نمونهگیری هدفمند و بر اساس منطق اشباع نظری، دیدگاههای 16 نفر از اساتید دانشکده مذکور شناسایی شد. دادهها با استفاده از ابزار مصاحبه غیرساختارمند یا عمیق جمعآوری گردید و از طریق روش ‎کدگذاری تحلیل شد. یافتهها در پنج مقوله شامل: ویژگیهای دانشجویان، فاصله قدرت استاد ـ دانشجو، وابستگی دانشجو به استاد، نگرش ستایشگرانه به علم و تأکید بر پژوهش و فقدان دانش تربیتی اساتید دسته بندی شد. نتایج نشان داد که اساتید تصورات متفاوتی نسبت به ویژگیهای دانشجویان دارند و بر وجود یک مرز مشخص بین دانشجوواستاد تأکید میکنند. علاوه بر این، یافتهها نشان داد که از نظر اساتید، دانشجویان تمایل دارند درس را مستقیماً از استاد بیامورند و همچنین به بحث و چالش در فرایند تدریس تمایلی ندارند. تأکید بر پژوهش و فقدان دانش تربیتی نیز از جمله عوامل مؤثر دیگر بر فرایند تدریس خلاق شناسایی شد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده، فعالیتهای خواندن در خانه و متغیرهای مربوط به دانشآموز (خودپنداره خواندن و نگرش به خواندن دانشآموز) بر پیشرفت سواد خواندن، بر اساس دادههای پرلز 2006 است. پرلز از یک طرح سه مرحلهای خوشهای طبقهای برای نمونه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده، فعالیتهای خواندن در خانه و متغیرهای مربوط به دانشآموز (خودپنداره خواندن و نگرش به خواندن دانشآموز) بر پیشرفت سواد خواندن، بر اساس دادههای پرلز 2006 است. پرلز از یک طرح سه مرحلهای خوشهای طبقهای برای نمونهگیری استفاده کرده است. نمونه آماری استفاده شده در این پژوهش، پس از پالایش 5411 دانشآموز چهارم ابتدایی است که در آزمون پرلز شرکت کرده بودند. ابزار مورد استفاده در مطالعه پرلز 2006 به دو دسته سؤالات آزمون سواد خواندن و پرسشنامه تقسیم میشود. با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری، اثر مستقیم، اثر غیر مستقیم و اثرکل متغیر وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده (متغیر نهفته برونزا) بر فعالیتهای خواندن در خانه، خودپنداره خواندن و نگرش به خواندن دانشآموز (متغیر نهفته درونزا) مورد بررسی قرار گرفت. پس از تأیید مدلهای اندازهگیری متغیرهای نهفته و برازش مدل تابع ساختاری، نتایج نشان داد که مدل مورد آزمون، برازش مناسبی با دادهها دارد. ضمن این که نقش وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی، فعالیتهای خواندن در خانه خودپنداره خواندن و نگرش به خواندن دانشآموز بر پیشرفت سواد خواندن تأیید شد. در مجموع، نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی نقش مهمی در تبیین و پیشبینی واریانس پیشرفت خواندن دارد. همچنین با توجه به مقدار قابل اهمیت واریانس تبیین شده از متغیرهای درونزا، نتایج این تحقیق میتواند مورد استفاده محققان و دست اندرکاران آموزش و پرورش قرار گیرد.
پرونده مقاله
کیفیت و محتوای همه نظامهای آموزشی تا حد زیادی متأثر از برنامه ریزی دقیق و کاربرد ابزار وسبکهای تربیتی متناسب است که بتواند در پیشبرد اهداف آموزشی جامعه نقش آفرینی کند. پژوهش حاضر، بررسی ومقایسه نقش سبکهای تربیتی خانوادههای سنتی ومدرن برعملکرد تحصیلی فرزندان است که ب چکیده کامل
کیفیت و محتوای همه نظامهای آموزشی تا حد زیادی متأثر از برنامه ریزی دقیق و کاربرد ابزار وسبکهای تربیتی متناسب است که بتواند در پیشبرد اهداف آموزشی جامعه نقش آفرینی کند. پژوهش حاضر، بررسی ومقایسه نقش سبکهای تربیتی خانوادههای سنتی ومدرن برعملکرد تحصیلی فرزندان است که بیان کننده سبک علمی ـ کاربردی خانوادههای سنتی و مدرن در تربیت و عملکرد تحصیلی و ارائه راهکار به آنهاست که مربیان اصلی فرزندان هستند. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی پیرسون است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر و پسر دوره دبیرستان منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 91 ـ 92 مشغول به تحصیل بودند، شامل میشود که از بین آنها 428 نفر (192 دختر و 236 پسر) به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ملاک عملکرد، بر اساس معدل کتبی سال قبل یا ترم گذشتهشان بود. برای جمعآوری اطلاعات از یک پرسشنامه محقق ساخته با تعداد 42 پرسش استفاده شد. به منظور برآورد همسانی درونی، ازروش آلفای کرانباخ ابتدا برروی یک نمونه50 نفری که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا گردید و ضریب اعتبار محاسبه شده 871 /0 به دست آمد. نتایج نشان دادند که 1 ـ سبکهای تربیتی میتوانند پیشرفت تحصیلی را پیشبینی کنند. 2 ـ بین متغیرهای سبکهای تربیتی و عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. )05/0> (p3ـ بین میانگین نمرههای دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی پسران بیشتر از دختران به سبک تربیتی مدرن پرورش مییابند. 4 ـ درسبک تربیت ترکیبی (سنتی و مدرن) تفاوت معناداری بین دختران و پسران وجود نداشته است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفههای برنامه درسی پنهان با ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان علوم تربیتی دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 91 ـ 90 بوده است. از جامعه آماری دانشجویان مذکور در 6 دانشگاه دولتی شهر تهران شامل؛ علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تهران، چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفههای برنامه درسی پنهان با ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان علوم تربیتی دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 91 ـ 90 بوده است. از جامعه آماری دانشجویان مذکور در 6 دانشگاه دولتی شهر تهران شامل؛ علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تهران، تربیت معلم (خوارزمی)، شاهد و الزهرا با حجم 596 نفر، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 234 نفر نمونه برآورد و به شیوه طبقهای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و به منظور گردآوری دادهها از دو ابزار محقق ساخته؛ مقیاس سنجش ابعاد برنامه درسی پنهان دانشگاهی و همچنین مقیاس سنجش ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان، استفاده شده است. یافتهها نشان داد که بین مجموع مؤلفههای مثبت برنامه درسی پنهان دانشگاهی با ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی و نیز مجموع ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان، رابطه معنادار و مستقیم برقرار است. همچنین رابطه مذکور بین مجموع مؤلفههای منفی برنامه درسی پنهان دانشگاهی با ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی و نیز مجموع ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان، معنادار و غیر مستقیم بوده است. تحلیل سهم نسبی هر یک از جنبههای مثبت و منفی مؤلفههای برنامه درسی پنهان دانشگاهی در پیشبینی ابعاد سهگانه و نیز کل ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان نشان داد که متغیرهای پیشبین در مجموع توانستهاند 4/28 درصد از واریانس کل ابعاد نگرش جامع پژوهشگری دانشجویان را به نحو خاص خود اعم از رابطه معنادار منفی (معکوس) و مثبت (همسو)، تبیین نمایند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبکهای تفکر و راهبردهای یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد یزد انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی بود و سه پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ ـ واگنر (Sternberg-Wagner) ، راهبردهای یادگیری ASSIST و عملکرد تحصیلی درتاج (Dortaj) چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبکهای تفکر و راهبردهای یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد یزد انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی بود و سه پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ ـ واگنر (Sternberg-Wagner) ، راهبردهای یادگیری ASSIST و عملکرد تحصیلی درتاج (Dortaj) ، توسط 350 نفر از دانشجویان (220 پسر و 130 دختر) که به صورت نمونهگیری طبقهای انتخاب شده بودند، تکمیل و بررسی شد. دادهها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون(Pearson) ، رگرسیون چندگانه مدل ورود(ENTER) و آزمون t تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادند که بین سبکهای تفکر و راهبردهای یادگیری عمیق و راهبردی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و تنها بین راهبرد یادگیری سطحی با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری به دست نیامد. از متغیر سبکهای تفکر سه سطح و از متغیر راهبردهای یادگیری یک سطح در پیشبینی عملکرد دانشجویان سهیم بودند. دو جنس در متغیرسبکهای تفکر قانونی، محافظهکار، سلسله مراتبی، آنارشی و درونی تفاوت معنادار نشان دادند.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت برنامه درسی گروه علوم تربیتی دانشگاه کاشـان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزشیابی کیفیت برنامه درسی موجود رشته علوم تربیتی میپردازد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشته علوم تربیتی است. به منظور گ چکیده کامل
هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت برنامه درسی گروه علوم تربیتی دانشگاه کاشـان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزشیابی کیفیت برنامه درسی موجود رشته علوم تربیتی میپردازد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشته علوم تربیتی است. به منظور گردآوری دادههای مورد نیاز درباره افراد جامعه از طریق شمارش کامل افراد (سرشماری کامل) استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بود که از طریق محاسبه آلفای کرانباخ پایایی پرسشنامه دانشجویان 934/0، و پایایی پرسشنامه اعضای هیأت علمی 878/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل یافتهها نشان داد که کیفیت کلی برنامه درسی دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان، در حد نسبتاً مطلوب بوده است. بر اساس دادههای جمعآوری شده، ملاکهای ارزیابی اهداف، محتوا، وضعیت فعالیتهای پژوهشی، مواد و وسایل، وضعیت گروههای پژوهشی و فضای آموزشی، از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان در سطح نسبتاً مطلوبی است. اعضای هیأت علمی زمان در نظر گرفته شده را مطلوب، ولی دانشجویان معتقدند که در سطح نامطلوبی است. از نظر اعضای هیأت علمی روش تدریس و وضعیت ارزشیابی؛ مطلوب گزارش شده در حالی که دانشجویان معتقدند که در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد.
پرونده مقاله