دین و دولت در اندیشه مارتین لوتر
محورهای موضوعی : مسیحیت
1 - عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران
کلید واژه: دین و دولت, اصلاحات پروتستانی, مارتین لوتر,
چکیده مقاله :
رابطة دین و دولت در همه سنتهای دینی موضوعی مهم است. این موضوع در آیین پروتستان و از جمله در تفکر مارتین لوتر اهمیت خاصی دارد. لوتر در نظریه دو پادشاهی خود مشروعیتی دینی برای دولت و قدرت سیاسی قائل بود و این موضوع را چنان تقریر میکند که نوعی تقدم و تفوق قدرت عرفی از آن استفاده میشود که حتی پیامدهای عملی ناخوشایندی برای خود لوتر به همراه داشت و سرانجام وی را ناگزیر کرد که با پذیرش اصل مشروعیت دینی حوزه عرفی، برای دایره نفوذ آن، محدودهای مشخص کند که همان امور اینجهانی و دنیوی است و آن را از دستاندازی به قلمروی قدرت دینی بازدارد، ولی گذشت زمان و حوادث نشان داد که سخن و نظریه اولیة وی، چندان به مذاق اهل قدرت خوش آمد که به اصلاحیهها و تغییر نگرشهای بعدی وی چندان توجهی نشد، نمونه آن دستاندازی نازیهای آلمان به قلمروی اقتدار کلیسای آلمان بود که با واکنش اقلیتی از الاهیدانان، مانند کارل بارت و بونهوفر در قالب اعلامیه بارمن، مواجه شد.
The relationship between church and state in all religious traditions is an important issue. This is of particularly importance in Protestantism and Martin Luther's thoughts. Luther's doctrine of "two kingdoms" gave religious legitimacy to the government and political power which implied a kind of primacy of the secular power and had some unpleasant practical consequences for Luther himself as much as finally forced him to limit the principle of religious legitimacy of state to secular realm and prevent it from encroaching into the realm of religious authority. However his early teachings were so much appealing to the governments that his subsequent amendment was neglected by them. For example one can claim that the Nazi's trespassing on German Church was a consequence of Luther's early teachings.