پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر نمایش عروسکی بر مهارتهای اجتماعی و خلاقیت در کودکان پیشدبستانی شهرستان مراغه انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه پیشدبستانیهای شهرستان مراغه بود. نمونه آما چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر نمایش عروسکی بر مهارتهای اجتماعی و خلاقیت در کودکان پیشدبستانی شهرستان مراغه انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه پیشدبستانیهای شهرستان مراغه بود. نمونه آماری تحقیق حاضر دو پیشدبستانی از بین پیشدبستانیهای شهرستان مراغه بصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه بصورت تصادفی جایگزین شد. برنامه نمایش عروسکی طی 8 جلسه توسط مربی کارشناس نمایش، برای گروه آزمایش هفتهای یک جلسه یکساعته اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت و پرسشنامه خلاقیت تورنس بود. دادههای با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد نمایش عروسکی بر میزان مهارتهای اجتماعی (شامل همکاری، قاطعیت، خویشتنداری و مهارت رفتاری) کودکان پیشدبستانی تأثیر دارد (05/0>P). همچنین بر اساس نتایج نمایش عروسکی بر خلاقیت (بسط، نوآوری، ابتکار و سیالی) کودکان پیشدبستانی شهرستان مراغه تأثیر دارد(05/0 > P).
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر آموزش مطالعه و برنامهریزی با استفاده از محتوی الکترونیکی و روش متداول بر پیشرفت تحصیلی درس زیستشناسی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان شهر ارومیه چکیده کامل
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر آموزش مطالعه و برنامهریزی با استفاده از محتوی الکترونیکی و روش متداول بر پیشرفت تحصیلی درس زیستشناسی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان شهر ارومیه در سال تحصیلی 94-1393 بودند. در مجموع 52 دانشآموز با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 26 نفر) جایگزین شدند. گروههای آزمایش و کنترل به ترتیب مطالعه و برنامهریزی را با استفاده از محتوی الکترونیکی و روش متداول به مدت 10 جلسه 70 دقیقهای آموزش دیدند. گروهها آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی زیستشناسی را به عنوان پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. دادهها با روش کوواریانس و با استفاده از نرمافزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که آموزش مطالعه و برنامهریزی با استفاده از محتوی الکترونیکی در مقایسه با روش متداول به طور معناداری باعث افزایش پیشرفت تحصیلی درس زیستشناسی شد p<0/01)). براساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد میشود که مشاوران و معلمان برای بهبود پیشرفت تحصیلی درس زیستشناسی دانشآموزان از راهبردهای مطالعه و برنامهریزی با استفاده از محتوی الکترونیکی استفاده کنند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش آموزشی مبتنی بر اثرات بارشناختی بر پیشرفت درسی، بارشناختی ادراک شده و انگیزش دانشآموزان به یادگیری درس علوم تجربی انجام گرفت. در این مطالعه از روش پژوهش شبه آزمایشی طرح دو گروهی با پیش آزمون - پس آزمون استفاده شد. 58 دانش آموز از دو ک چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش آموزشی مبتنی بر اثرات بارشناختی بر پیشرفت درسی، بارشناختی ادراک شده و انگیزش دانشآموزان به یادگیری درس علوم تجربی انجام گرفت. در این مطالعه از روش پژوهش شبه آزمایشی طرح دو گروهی با پیش آزمون - پس آزمون استفاده شد. 58 دانش آموز از دو کلاس در این پژوهش مشارکت داشتند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند (30 نفر گروه آزمایش و 28 نفر گروه کنترل). گروه آزمایش از طریق طراحی برنامه درس علوم تجربی براساس اثرات بارشناختی (اثر مثال حل شده، اثر تکمیل مسئله، اثر تقسیم توجه، اثر عرضیت، اثر افزونگی) و گروه کنترل از طریق روش تدریس سنتی و مرسوم به مدت شش هفته آموزش دیدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی درس علوم شامل 20 سؤال چهار گزینه ای و پرسشنامه انگیزش به یادگیری علوم که قبل و بعد آموزش اجرا شدند و همچنین آزمون خودگزارش دهی بارشناختی که در پایان هر جلسه درس در دو گروه اجرا می شد، استفاده شد. جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس یکراهه(ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد دانشآموزانی که از طریق روش آموزشی مبتنی بر اثرات بارشناختی آموزش دیده بودند نمره پیشرفت درسی و انگیزش بالاتری در مقایسه با دانشآموزان آموزش دیده با روش تدریس سنتی داشتند. همچنین،دانشآموزان گروه آزمایش بار شناختی کمتری از دانشآموزان گروه کنترل ادراک کردند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف ساخت ابزاری دقیق و مناسب به منظور سنجش انگیزش تحصیلی حالتی انجام گرفته است. به منظور رسیدن به این هدف پرسشنامه ای بر اساس مبانی نظری در حیطه ی انگیزش تحصیلی تهیه شد. از طریق اجرای مقدماتی و نظر خواهی از پاسخ دهندگان و ده نفر از اساتید روانشناسی "روایی م چکیده کامل
این پژوهش با هدف ساخت ابزاری دقیق و مناسب به منظور سنجش انگیزش تحصیلی حالتی انجام گرفته است. به منظور رسیدن به این هدف پرسشنامه ای بر اساس مبانی نظری در حیطه ی انگیزش تحصیلی تهیه شد. از طریق اجرای مقدماتی و نظر خواهی از پاسخ دهندگان و ده نفر از اساتید روانشناسی "روایی محتوایی" آن تأیید شد و پایایی آن دراجرای مقدماتی با روش همسانی درونی و آلفای کرونباخ (95/.) محاسبه گردید. این پرسشنامه 53 سؤالی برای اجرای نهایی بر روی یک نمونه 300 نفری دانشجویان دانشگاه پیام نور که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند اجرا گردید و روایی و پایایی پرسشنامه ی نهایی محاسبه شد. نتیجه ی تحلیل عاملی با استفاده از روش تحلیل عاملی و براساس نمودار صخره ای بیانگر وجود چهار مؤلفه در پرسشنامه ی انگیزش تحصیلی حالتی بود. ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون (91/.) و خرده مقیاس های علاقه به کلاس و ارتباطات بین فردی (89/.)، علاقه به کسب شایستگی و خودکارآمدی (68/.)، علاقه به درس و رشته ی تحصیلی (67/.) و علاقه به کسب ستایش و تشویق(76/.) به دست آمد. همچنین بر اساس عملکرد آزمودنی ها جدول هنجار درصدی و جدول هنجار مقوله ای برای پرسشنامه انگیزش تحصیلی حالتی و خرده مقیاس های آن تهیه شد. بطور کلی نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه ی انگیزش تحصیلی حالتی ابزاری معتبر، با روایی بالا و هنجاریابی لازم برای کاربرد در پژوهش های آموزشی و روانشناختی است.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی درمان فراشناختی (MCT) در تغییر سطح باورهای فراشناختی منفی و مثبت و نگرانی از تصویر بدنی (BICI) دانش آموزان دختر افسرده مقطع متوسطه دوم شهر خرم آباد بود. این پژوهش به صورت شبه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی درمان فراشناختی (MCT) در تغییر سطح باورهای فراشناختی منفی و مثبت و نگرانی از تصویر بدنی (BICI) دانش آموزان دختر افسرده مقطع متوسطه دوم شهر خرم آباد بود. این پژوهش به صورت شبه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از میان دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای افسردگی شهر خرم آباد انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (درمان فراشناختی) و گواه گمارده شدند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 2 ساعته تحت درمان فراشناختی قرار گرفتند. در طی این مدت گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تصویر بدنی (BII) فیشر (1979)، پرسشنامه افسردگی بک (1988) و مقیاس باورهای فراشناختی ولز وکاترایت – هاتن (۲۰۰۴) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار (SPSS.21) انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معنی داری بین دو گروه نشان داد. یافته ها حاکی از آن بود که درمان فراشناختی در کاهش نگرانی از تصویر بدنی (BICI) و باورهای فراشناختی منفی و همچنین افزایش باورهای فراشناختی مثبت، اثربخش است.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت نقش هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی، هدف پژوهش حاضر عبارت از فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون رابطه میان هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی میباشد. این پژوهش با استفاده از تکنیک فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر رابطه چکیده کامل
با توجه به اهمیت نقش هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی، هدف پژوهش حاضر عبارت از فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون رابطه میان هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی میباشد. این پژوهش با استفاده از تکنیک فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی را مشخص نموده است. جامعه آماری پژوهش را، کلیه تحقیقات انجام شده تا مورخ 20/4/1392 تشکیل میداد که براساس روش نمونه گیری غیراحتمالی هدف مند، 16سند پژوهشی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. روش فراتحلیل استفاده شده در این تحقیق، رویکرد ترکیب هانتر و اشمیت بود که تفسیر نتایج آن مبتنی برمدل کوهنی انتخاب شده است. نتیجه تحقیق نیز نشان داد، رابطه بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی معنادار بود، چرا که میزان اندازه اثر رابطه بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی معادل 432/0 به دست آمد که براساس تفسیر کوهنی بالاتر از حد متوسط میباشد. در نتیجه، هوش هیجانی بالاتر ارتباط معناداری با پیشرفت تحصیلی دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر پرخاشگری و قلدری دانشآموزان پسر هنرستانی بود. در این راستا، از روش آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر در حال تحصیل در هنرستان های ناحیه د چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر پرخاشگری و قلدری دانشآموزان پسر هنرستانی بود. در این راستا، از روش آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر در حال تحصیل در هنرستان های ناحیه دو شهر کرج بودند که 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس بهعنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابتدا اعضای هر دو گروه با بهکارگیری مقیاس پرخاشگری (باس و پری، 1992) و مقیاس قلدری (اولوئوس، 1996) مورد آزمون قرار گرفتند (پیش آزمون). سپس، گروه آزمایشی به مدت هشت جلسه تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند درحالیکه گروه گواه آموزشی دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات گروهی، از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان داد که پس از انجام مداخله، متغیر پرخاشگری کلی و مؤلفههای آن (پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) و همچنین قلدری و مؤلفههای آن (بهخصوص شیوع قلدری) در آزمودنیهای گروه آزمایشی به نسبت گروه گواه کاهش معناداری داشته است؛ بر این اساس، میتوان گفت آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش پرخاشگری و قلدری نوجوانان مؤثر بوده و بنابراین، توصیه می شود که آموزش مهارت های زندگی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی مدارس در نظر گرفته شود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر شناخت - درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعان به کلینیکهای روان چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر شناخت - درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعان به کلینیکهای روان پزشکی تبریز بودند که تشخیص اختلال وسواسی - جبری گرفته بودند. از میان جامعه آماری 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. بیماران پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج واسپینهاون(2002) را تکمیل کردند و پس از انتساب تصادفی گروه آزمایش و گروه کنترل، گروه آزمایش در 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند و پس از اتمام آن بار دیگر پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان اجرا شده و دادههای هر دو بار، جمعآوری شده و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (سرزنش دیگران، فاجعه انگاری و نشخوارگری) در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری مؤثر میباشد.
پرونده مقاله