مقایسه تأثیر یادگیری الکترونیکی مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی با یادگیری مشارکتی بر عملکرد شناختی دانشجویان
محورهای موضوعی : مدیریت آموزشی
شقایق رضاپناه
1
(کارشناس ارشد برنامهریزی درسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری، ساری، ایران)
مسعود احمدی
2
(استادیار گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری، ساری، ایران)
کلید واژه: یادگیری الکترونیکی, یادگیری مشارکتی, عملکرد شناختی, رویکرد سازندهگرایی,
چکیده مقاله :
این پژوهش، با هدف مقایسه تأثیر یادگیری الکترونیکی مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی با یادگیری مشارکتی بر میزان عملکرد شناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در سال 1392 انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانشجویان رشته برنامهریزی آموزشی به تعداد 125 نفر بود. از میان آنها، 44 نفر (دو کلاس 22 نفره) به صورت تصادفی خوشهای (بدون تفکیک جنسیت) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها برای سنجش عملکرد شناختی، پرسشنامه حاوی سؤالات چندگزینهای پایان دوره با پایایی 80/0 بود که به صورت پسآزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون t گروههای مستقل انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که عملکرد شناختی در گروه الکترونیکی با رویکرد سازندهگرایی بالاتر از گروه مشارکتی میباشد. همچنین در عملکرد شناختی دو گروه الکترونیکی و مشارکتی در بین مردان تفاوت معناداری وجود نداشت، ولی در بین زنان تفاوت معناداری مشاهده شد. علاوه بر آن، عملکرد شناختی به تفکیک سابقه کار و رشتههای تحصیلی در دو گروه دارای تفاوت معناداری نبود.
This study aimed at comparing the impact of constructivist-oriented E-learning with collaborative learning on the cognitive function of students at Islamic Azad University of Sari Branch in 2012-2013. This study adopted a quasi-experimental design. The statistical population consisted of 125 male and female students at 2 educational planning classes, among whom 44 subjects (in two 22 individual gender-based classes) were chosen as the sample based on random cluster sampling. The data collection tool to measure the cognitive function was a final multiple choice exam questionnaire with a reliability of α=0.80 applied as a post-test for both experimental and control groups. The data were analyzed via descriptive statistics (including frequency, percentage, mean and standard deviation) and the inferential statistics (including independent two-sample test) using SPSS software. The results of the study showed that cognitive function in electronics group with constructivist approach was higher than that of the collaborative group. Also, there was no significant difference for cognitive function among men in both groups, but there was a significant difference among women in both groups and no meaningful difference was found for cognitive function by separating work experience and the educational majors in the two groups.