رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی با میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی
محورهای موضوعی : فن‎آوری اطلاعات
عزتاله قدمپور
1
(استادیار گروه روانشناسی تربیتی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران)
پیمان کامکار
2
(کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران)
هوشنگ گراوند
3
(دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران)
سجاد جمشیدی کیا
4
(کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران)
کلید واژه: راهبردهای یاگیری خودتنظیمی, گرایش به تفکر انتقادی, آمادگی برای حضور در دوره های الکترونیکی,
چکیده مقاله :
یکی از عواملی که میتواند، باعث موفقیت یا شکست در استفاده از آموزش الکترونیکی شود، آمادگی دانشجویان برای حضور در دورههای آموزش الکترونیکی است. از جمله عواملی که میتواند، بر آمادگی دانشجویان برای حضور در چنین دورههایی اثرگذار باشد، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی با میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در دورههای آموزش الکترونیکی میباشد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال 1392 بود. از میان جامعه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامههای گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و مقیاس آمادگی ورودی یادگیرنده به دورههای الکترونیکی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمونهای همبستگی، رگرسیون و t مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان همبستگی بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و آمادگی برای حضور در دورههای آموزش الکترونیکی 0/23 (با ضریب تعیین 0/50) و بین گرایش به تفکر انتقادی و آمادگی برای حضور در دورههای آموزش الکترونیکی 0/24 (با ضریب تعیین 0/70) میباشد و میتوان، از طریق راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی، آمادگی دانشجویان برای حضور در دورههای الکترونیکی را پیشبینی کرد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد بین دانشجویان دختر و پسر و دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی از لحاظ میزان آمادگی برای ورود به دورههای آموزش الکترونیکی تفاوت معناداری وجود ندارد.
One of the factors that can cause success or failure in using e-learning is students' readiness to participate in e-learning courses. Among the factors that could be effective in readiness of students to participate such e-learning courses are self-regulated learning strategies and tendency to critical thinking. Thus, the aim of the study was to investigate the role of self-regulated learning strategies and tendency to critical thinking in students' readiness to participate in e-learning courses. The research method was descriptive-correlational. The statistical population included all students of Kharazmi University in 2013. Using random sampling method, 250 individuals were selected as sample. To collect the data, the Ricketts' tendency to critical thinking and self-regulated learning strategies questionnaires, as well as students' readiness to participate in e-learning scale were used. Descriptive (mean, standard deviation) and inferential (correlation, regression and independent t tests) statistics were used for data analysis. The results showed that the correlation of self-regulated learning strategies with students' readiness to participate in e-learning was 0.23 (R2= 0.05) and of critical thinking with students' readiness to participate in e-learning courses is 0.24 (R2= 0.07). So students' readiness to participate in e-learning courses can be predicted through self-regulated learning strategies and tendency to critical thinking. Results of t test showed that there was no significant difference between male and female, as well as graduate and undergraduate students in terms of readiness to participate in e-learning courses.