هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل تأثیر استراتژیهای یادگیری بر توسعه محصولات جدید در شرکت های تولیدکننده دارو در کشور بوده است. همچنین، این پژوهش بررسی میکند که جهتگیریهای استراتژیک و قابلیتهای شناختی چه نقشی در تقویت یا تضعیف این رابطه ایفا میکنند. پارادایم این پژوهش اث چکیده کامل
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل تأثیر استراتژیهای یادگیری بر توسعه محصولات جدید در شرکت های تولیدکننده دارو در کشور بوده است. همچنین، این پژوهش بررسی میکند که جهتگیریهای استراتژیک و قابلیتهای شناختی چه نقشی در تقویت یا تضعیف این رابطه ایفا میکنند. پارادایم این پژوهش اثباتباوری، رویکرد آن قیاسی و استراتژی آن پیمایش است. بر این اساس و پس از مرور ادبیات و طراحی مدل مفهومی، پرسشنامهای مشتمل بر 23 پرسش به نمونه آماری متشکل از 131 شرکت ارایه شد. از هر شرکت دست کم 2 نفر از مدیران ارشد یا میانی به پرسشها پاسخ دادند که میانگین نظرات آنها مورد تحلیل قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر اساس نظر متخصصان و استفاده از پرسشنامه استاندارد و روایی سازه نیز بر اساس تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد. پایایی از مجرای آزمونهای آلفای کرونباخ، پایایی مرکب و میانگین واریانس تأیید شد. سپس، دادههای گردآوری شده به کمک نرمافزار اسمارت پیالاس و از طریق ماتریس همبستگی، آزمون معادلات ساختاری و آزمون برازش مدل مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، مشخص شد که استراتژیهای یادگیری اکتشافی و بهرهبردارانه بر توسعه محصولات جدید موثر هستند. همچنین قابلیتهای شناختی میتوانند این رابطه را تعدیل کنند. جهتگیریهای استراتژیک نیز در رابطه بین استراتژیهای یادگیری بهرهبردارانه و توسعه محصول مؤثرند اما نقش آنها در رابطه بین استراتژیهای اکتشافی و توسعه محصول معنادار نبود.
پرونده مقاله
پروژههای نفت و گاز دارای جایگاه بسیار مهمی در توسعه کشور هستند، زیرا در حال حاضر، بخش اعظم منابع مالی برای اجرای برنامههای توسعه کشور، از محل درآمدهای نفتی تامین میگردد. با این وجود، بررسیها نشان میدهد که علیرغم اهمیت این پروژهها، بسیاری از آنها به نقطه موفقیت نمی چکیده کامل
پروژههای نفت و گاز دارای جایگاه بسیار مهمی در توسعه کشور هستند، زیرا در حال حاضر، بخش اعظم منابع مالی برای اجرای برنامههای توسعه کشور، از محل درآمدهای نفتی تامین میگردد. با این وجود، بررسیها نشان میدهد که علیرغم اهمیت این پروژهها، بسیاری از آنها به نقطه موفقیت نمیرسند. مقاله حاضر به تدوین استراتژیهایی (جهتگیری) در هدایت و راهبری پروژههای نفت و گاز در نیل به موفقیت، میپردازد. به منظور ساختاردهی نتایج تحقیق، از حوزههای دانش مدیریت پروژه شامل مدیریت: یکپارچگی، محدوده، زمان، هزینه، کیفیت، منابع انسانی، ارتباطات، ریسک، تدارکات و ذینفعان استفاده میشود. روش تحقیق که از نوع توصیفی میباشد، مشتمل بر پنج مرحله است: ارزیابی حوزههای دانش مدیریت پروژه، ارزیابی عوامل موفقیت پروژهها، تدوین خطوط راهنمای هدایت پروژهها، تحلیل سوات و تدوین استراتژیها. گردآوری اطلاعات، مبتنی بر کسب توافق گروهی و استفاده از نظرات گروه خبرگان، طی جلسات طوفان مغزی به علاوه تکنیک گروهی اسمی میباشد. دستاورد اصلی تحقیق، شامل مجموعهای از استراتژیهای برگرفته از خطوط راهنما و تحلیل سوات است که در زمره آنها میتوان به مواردی مثل: ایجاد نظامات یکپارچه مدیریت کلان پروژههای صنعت نفت؛ پایهگذاری سیستمهای اطلاعاتی به منظور ثبت دانش و تجارب کسبشده در پروژهها؛ هدایت شرکتهای نفتی به سوی ایجاد ساختار پروژه-محور؛ مهیا کردن زمینههای لازم برای تصمیمگیری سالم و بهینه؛ توسعه و ترویج دانش حقوق، بیمه و قراردادها در صنعت نفت؛ توسعه بانک اطلاعات مدیران صنعت نفت؛ و توسعه مهارتهای تعامل با نیروی انسانی در پروژهها؛ و تلاش برای ایجاد شبکه ذینفعان پروژههای صنعت نفت اشاره نمود.
پرونده مقاله
امروزه، یکی از عواملی که سازمانها را بیش از پیش مشتاق بهرهگیری از فرصتهای جدید میکند، کسب رضایت مشتریان است. تلاش در جهت دستیابی به رضایت مشتریان رمز موفقیت سازمانهای پیشرو در صنایع مختلف در سطح جهان میباشد، و بی شک چشم پوشی از چنین متغیری در هر سازمانی منجر به چکیده کامل
امروزه، یکی از عواملی که سازمانها را بیش از پیش مشتاق بهرهگیری از فرصتهای جدید میکند، کسب رضایت مشتریان است. تلاش در جهت دستیابی به رضایت مشتریان رمز موفقیت سازمانهای پیشرو در صنایع مختلف در سطح جهان میباشد، و بی شک چشم پوشی از چنین متغیری در هر سازمانی منجر به سخت شدن رقابت در سطح ملی و بین المللی میشود، و کسب رضایت مشتری در محیط پیچیده و غیرقابل پیشبینی امروزه جز با بهرهگیری از تفکر استراتژیک (بینش و درک شرایط موجود و بهرهبرداری از فرصتها) و به کمک مدیریت کیفیت جامع (ساختار نظامیافته متکی بر بهبود مستمر کلیه فعالیتهای درونی) دشوار به نظر میرسد. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش باهدف بررسی تأثیر تفکر استراتژیک بر مدیریت کیفیت جامع در جهت کسب رضایت مشتریان صورت گرفته است. فرضیهها و الگوی مفهومی پژوهش بر اساس مبانی نظری پژوهش ارائه شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و معاونان بانکهای دولتی است و برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شدهاست. روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف توسعهای و کاربردی است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری با کمک نرمافزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد تفکر استراتژیک هم بهصورت مستقیم (ضریب مسیر 520/0) و هم بهصورت غیرمستقیم (ضریب مسیر 319/0) از طریق مدیریت کیفیت جامع بر رضایت مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تفکر استراتژیک (ضریب مسیر 711/0) بر مدیریت کیفیت جامع و مدیریت کیفیت جامع (ضریب مسیر 448/0) بر رضایت مشتری تأثیر مثبت و معنادار دارند.
پرونده مقاله
صنایع دارویی ایران از دیرباز با محدودیتهای گوناگونی در حوزه بازاریابی و تبلیغات خود مواجه بودهاند. بخش عمده این محدودیتها ناشی از قوانین و مقررات دولتی بوده است، و به مرور باعث شده تا اکثر قریب به اتفاق این شرکتها رویکردی منفعلانه و حداقلی در بهرهبرداری از استراتژی چکیده کامل
صنایع دارویی ایران از دیرباز با محدودیتهای گوناگونی در حوزه بازاریابی و تبلیغات خود مواجه بودهاند. بخش عمده این محدودیتها ناشی از قوانین و مقررات دولتی بوده است، و به مرور باعث شده تا اکثر قریب به اتفاق این شرکتها رویکردی منفعلانه و حداقلی در بهرهبرداری از استراتژیهای ترفیع دنبال کنند. امروز اما با ورود چندین شرکت داروسازی جوان و پیشرفته و حمایتهای بخش خصوصی، تغییرات جدی در رویکردهای گذشته این شرکتها نسبت به استراتژیهای ترفیعشان قابل مشاهده است. در این پژوهش بر تلاش شد تا ضمن ارائه آخرین یافتههای علمی پیرامون استراتژیهای ترفیع شرکتهای تولیدکننده داروهای انسانی، گونههای رایج این دسته از استراتژیها را با استفاده از روش تاکسونومی شناسایی شود. برای این مقصود ابتدا از طریق انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته در یک پژوهش کیفی و بهرهگیری از روش تحلیل محتوا، چهارچوبی جامع برای ابعاد و اجزای استراتژی ترفیع شرکتهای دارویی ایجاد شد و سپس از طریق یک پیمایش کمی و تکمیل پرسشنامههای حضوری، استراتژی ترفیع هر یک از 40 شرکت دارویی حاضر در نمونه آماری این پژوهشمشخص گردید در نهایت با انجام خوشهبندی فازی، چهار خوشه یا گونه متمایز از استراتژیهای ترفیع شرکتهای دارویی شناسایی شدند که هرکدام در تعدادی از ویژگیهای کلیدی با سایر گونهها تفاوتهای معنادار داشتند. از جمله کلیدیترین یافتههای این پژوهش نشان داد که شرکتهای دارویی رویکردهای متفاوتی جهت استفاده از استراتژیهای ترفیع اتخاذ کردهاند.
پرونده مقاله
با جهانیشدن بازارها و فشردگی روز افزون رقابت در فضای اقتصادی جدید، سازمانها ابتدا دریافتند که برای بقاء در این بازارها باید بتوانند همگام با تغییرات پیشرفت و تغییر کنند. پس از مدتی سازمانها به این نتیجه رسیدند که برای موفقبودن در بازار، نه تنها خود باید سریع و چابک چکیده کامل
با جهانیشدن بازارها و فشردگی روز افزون رقابت در فضای اقتصادی جدید، سازمانها ابتدا دریافتند که برای بقاء در این بازارها باید بتوانند همگام با تغییرات پیشرفت و تغییر کنند. پس از مدتی سازمانها به این نتیجه رسیدند که برای موفقبودن در بازار، نه تنها خود باید سریع و چابک باشند بلکه تأمینکنندگان آنها و نیز شبکه توزیع محصولاتشان بایستی دارای هماهنگی بالا و انعطاف مناسب باشد. مجموعه این طرز تفکر باعث شکلگیری مفاهیم مدیریت زنجیره تأمین در چند سال اخیر گردیده است. با توجه به اهمیت ردیابی کالا در سرتاسر زنجیره تأمین و نقش فناوری آر.اف.آی.دی در تحتکنترل داشتن فرآیند حرکت موجودیها در داخل و خارج سازمان، همچنین کمک به شرکتهای خواستار پیادهسازی این فناوری، مسئله اصلی تحقیق در این پژوهش، شناسایی و بررسی معیارهای انتخاب سیستمهای آر.اف.آی.دی و انتخاب مناسبترین سیستم برای استفاده در فرآیند زنجیره تأمین میباشد. شایان ذکر است که با توجه به تعدد معیارهای انتخاب سیستمهای آر.اف.آی.دی، برای انتخاب مناسبترین سیستم از میان سیستمهای قابلقبول، میبایست از مدلهای تصمیمگیری چند معیاره بهره برد که با توجه به نوع تحقیق انجامشده در سازمان بهزیستی استان قم، از بین مدلهای تصمیمگیری، از فرآیند تحلیل شبکهای با ادغام روشهای دیماتل و تاپسیس استفاده شدهاست و جهت پیادهسازی مدل از نرمافزار سوپر دسیژن بهکار گرفته شدهاست.
پرونده مقاله
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به مدلی جدید جهت اندازهگیری میزان موفقیت سازمان در فرآیند مدیریت استراتژیک خود میباشد. بهعبارت دیگر مدل پیشنهادی تحقیق در پی امتیازدهی به عملکرد استراتژی سازمان (اعتبارسنجی استراتژی یا ممیزی استراتژی سازمان) میباشد. مساله پیشرو این ا چکیده کامل
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به مدلی جدید جهت اندازهگیری میزان موفقیت سازمان در فرآیند مدیریت استراتژیک خود میباشد. بهعبارت دیگر مدل پیشنهادی تحقیق در پی امتیازدهی به عملکرد استراتژی سازمان (اعتبارسنجی استراتژی یا ممیزی استراتژی سازمان) میباشد. مساله پیشرو این است که تاکنون مدلی جامع و کامل که به عملکرد استراتژی سازمان امتیاز بدهد و فرآیند تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی را مورد ممیزی قرار دهد توسعه پیدا نکردهاست. یک خلاء جدی در بحث ممیزی استراتژی رویت میشود. مدلهای موجود برای ممیزی استراتژی سازمان دارای چند نقطه ضعف میباشند: اول اینکه این مدلها کیفی هستند و نتیجه ممیزی را در قالب اعداد و ارقام ملموس گزارش نمیدهند. دوم اینکه این مدلها جامع نیستند و هر یک فقط به بخشی از مفهوم استراتژی توجه دارند. بهعنوان مثال یک مدل فقط استراتژیهای منابع انسانی را ممیزی میکند، مدل دیگر بر روی ممیزی استراتژی فناوری اطلاعات تمرکز دارد و مدل دیگر بر روی منابع سازمان و خلق مزیت رقابتی متمرکز است. در پژوهش پیشرو به کمک مطالعات آرشیوی و کتابخانهای، تحلیل محتوا و مصاحبه با افراد خبره (روش دلفی) به مدلی تجربی در خصوص ارزیابی اعتبار استراتژی پرداخته شدهاست و جهت بررسی اعتبار مدل، این مدل در یک شرکت تولیدی شیشه پیادهسازی شدهاست. یافتهها نشان داد مدل پیشنهادی میتواند معیارهای لازم را برای کمیسازی اعتبار استراتژیها پیشنهاد دهد. این مدل نسبت به مدلهای کنونی جامعتر بوده و تلاش شدهاست که ابعاد بیشتری را پوشش دهد. در این مدل به ممیزی مزیت رقابتی و تفکر استراتژیک نیز توجه شدهاست.
پرونده مقاله