• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مدل یابی معادلات ساختاری رابطه ابعاد سرمایه روان‌شناختی و سرسختی ذهنی کارکنان شهرداری بجنورد
        هاجر الهی بهرنگ اسماعیلی شاد
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد سرمایه روان‌شناختی و سرسختی ذهنی کارکنان شهرداری بجنورد میباشد. پژوهش حاضر توصیفی و ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی کارکنان شهرداری بجنورد به تعداد 220 نفر بودند که طبق جدول کرجسی– مورگان از میان آنها 155 نفر با روش نمونه گیری چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد سرمایه روان‌شناختی و سرسختی ذهنی کارکنان شهرداری بجنورد میباشد. پژوهش حاضر توصیفی و ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی کارکنان شهرداری بجنورد به تعداد 220 نفر بودند که طبق جدول کرجسی– مورگان از میان آنها 155 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده‌ها توسط دو پرسشنامه سرمایه روان‌شناختی لوتانز (2007) و سرسختی لانگ و گولت (1989) جمع‌آوری‌شد. پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب (89/0) و (84/0) برآورد گردید و روایی پرسشنامه‌ها از نوع صوری و محتوایی بود. برای تجزیه‌وتحلیل یافته‌ها از نرم‌افزار Lisrel نسخه 8 استفاده شد. نتیجه معادلات ساختاری برای فرضیه اصلی نشان داد با توجه به مقدار ضریب مسیر بدست‌آمده 72/0 و معناداری 73/5 بین سرمایه روان‌شناختی و سرسختی ذهنی رابطه معناداری وجود دارد. مقادیر ضریب مسیر میان خودکارآمدی و سرسختی ذهنی کارکنان 49/0 و آماره تی برای این ضریب نیز 67/6 حاصل شد که نشان داد بین خودکارآمدی و سرسختی ذهنی رابطه مثبت معناداری برقرار است. ضریب مسیر میان امیدواری و سرسختی ذهنی کارکنان 64/0 بدست‌آمد. آماره تی برای این رابطه 97/6 نشان داد بین امیدواری و سرسختی ذهنی رابطه مثبت معناداری برقرار است. مقدار ضریب مسیر میان تاب‌آوری و سرسختی ذهنی کارکنان 50/0 و مقدار تی برای این ضریب، 50/5 نشان‌دهنده رابطه مثبت معنادار بین تاب‌آوری و سرسختی ذهنی کارکنان بود. در نهایت ضریب مسیر رابطۀ بین خوش‌بینی و سرسختی ذهنی کارکنان 73/0 و مقدار آمار تی 17/7 نشان داد بین خوش‌بینی و سرسختی ذهنی کارکنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - الگوی تحلیل مسیر روابط بین نوعدوستی، نگرش ها و باورها با رفتار اجتماعی مطلوب در بین دانشجویان دختر
        رضیه بابا صفری ایلناز سجادیان محمدعلی نادی
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نوعدوستی، نگرش ها و باورها با رفتار اجتماعی مطلوب مبتنی بر تحلیل مسیر در بین دانشجویان دختر شهر اصفهان بود. این پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاههای آزاد اصفهان(خوراسگان)، اصفهان و علوم پزشکی اصفهان در زمستان چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نوعدوستی، نگرش ها و باورها با رفتار اجتماعی مطلوب مبتنی بر تحلیل مسیر در بین دانشجویان دختر شهر اصفهان بود. این پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاههای آزاد اصفهان(خوراسگان)، اصفهان و علوم پزشکی اصفهان در زمستان 1394 بود. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مبتنی بر سهم، 378 دانشجوی دختر انتخاب شدند. آزمودنی ها به ابزارهای پژوهش، شامل رفتار اجتماعی مطلوب جهانی راشتون و همکاران(1981)، باورهای عادلانه نسبت به جهان، خود و دیگران که شامل 3 زیر مقیاس باورهای عادلانه عمومی دالبرت و همکاران(1987)، باورهای دنیای عادلانه جهانی لایپکوس(1991) و باورهای دنیای ناعادلانه دالبرت و همکاران(2001) و پرسشنامه گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدید نظر شده کارلو و همکاران(2003) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین نوعدوستی، نگرش کمک نسبت به دیگران، نگرش کمک نسبت به امور خیریه، باورهای عادلانه عمومی، باورهای عادلانه جهانی و باورهای ناعادلانه با رفتارهای اجتماعی مطلوب رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بعلاوه نتایج تحلیل مسیر مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری نیز از اثر مستقیم نوعدوستی بر نگرش ها، باورهای عادلانه جهانی و رفتارهای اجتماعی مطلوب و اثر غیر مستقیم نوعدوستی بر باورهای عادلانه عمومی، ناعادلانه جهانی و رفتارهای اجتماعی مطلوب حمایت کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر علائم افسردگی و اضطراب اجتماعی بیماران مرد دچار اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر علائم افسردگی و اضطراب اجتماعی بیماران مرد دچار اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ بود. طرح پژوهش نیمه‌آزمایشی و جامعه پژوهش بیماران مرد دچار اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ مراجعه‌کننده به بیمارس چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر علائم افسردگی و اضطراب اجتماعی بیماران مرد دچار اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ بود. طرح پژوهش نیمه‌آزمایشی و جامعه پژوهش بیماران مرد دچار اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ مراجعه‌کننده به بیمارستان اعصاب و روان دلارام در سال 1396 بودند. نمونه پژوهش 15 نفر بودند که با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی‌ها 12 جلسه تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه دریافت کردند و قبل از آموزش و پس از هر چهار جلسه آموزش از نظر علائم افسردگی و اضطراب اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه‌گیری علائم افسردگی و اضطراب اجتماعی به‌ترتیب از پرسشنامه‌های افسردگی بک و همکاران (1988) و اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) استفاده شد. داده‌ها با روش اندازه‌گیری مکرر تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه باعث کاهش علائم افسردگی و اضطراب اجتماعی بیماران مرد دچار اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ در مقایسه با مرحله پیش از آموزش شد (001/0>P). بنابراین نتایج حاکی از اثربخشی روش مذکور بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب اجتماعی بیماران مرد دچار اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و نظریه گاتمن بر افزایش صمیمیت زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی در زنان متأهل
        اقبال زارعی رضا برومند مریم صادقی‌فرد سمانه نجارپوریان مهین عسکری
        هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و نظریه گاتمن بر افزایش صمیمیت زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی در زنان متأهل بود. پژوهش حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان متأهل دارای مشکلات زناشویی مراجعه‌کننده چکیده کامل
        هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و نظریه گاتمن بر افزایش صمیمیت زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی در زنان متأهل بود. پژوهش حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان متأهل دارای مشکلات زناشویی مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی مهر جنوب شهر بندرعباس در سال 1395 بودند که از میان آنها 45 نفر با روش نمونه‌گیری دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در سه گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. هر یک از گروه‌های آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه‌ای با یکی از روش‌های مشاوره گروهی (مبتنی بر نظریه انتخاب یا مبتنی بر نظریه گاتمن) آموزش دیدند. گروه‌ها پرسشنامه‌های صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون، 1983) و تعارضات زناشویی (ثنایی، 1387) را در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون تکمیل کردند. داده‌ها به کمک نرم‌افزار SPSS-20 و با روش‌های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد هر دو روش مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و نظریه گاتمن بر افزایش صمیمیت زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی در زنان متأهل موثر بودند. همچنین مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب در مقایسه با مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه گاتمن در افزایش صمیمیت زناشویی در زنان متأهل موثر بود، اما میان این دو روش در کاهش تعارضات زناشویی در زنان متأهل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P<). بنابراین مشاوران و درمانگران می‌توانند از هر دو روش به‌ویژه روش مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب برای مداخلات روانشناختی استفاده کنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - مقایسه اثربخشی زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد بر بهداشت روانی زوج‌ها
        فاطمه فراهانی فریده دوکانه‌ای‌فرد علی دلاور
        این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد بر بهداشت روانی زوج‌ها انجام شد. پژوهش حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره منطقه شش شهر تهران در چکیده کامل
        این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد بر بهداشت روانی زوج‌ها انجام شد. پژوهش حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره منطقه شش شهر تهران در سال 1396 بودند. در مجموع 45 زوج (90 نفر) با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. گروه‌های آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه‌ای با روش‌های زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد آموزش دیدند. گروه‌ها پرسشنامه بهداشت روانی را در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون تکمیل کردند و داده‌ها با روش‌های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که روش‌های زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل به‌طورمعناداری باعث بهبود اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و عملکرد اجتماعی زوج‌ها شدند، اما میان روش‌های زوج درمانی در بهبود بهداشت روانی تفاوت معناداری وجود نداشت (001/0P<). بنابراین نتایج حاکی از اثربخشی دو روش زوج درمانی به روش خودنظم‌بخشی و پذیرش و تعهد بر بهداشت روانی زوج‌ها بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - پیش‌بینی مدیریت دانش بر اساس خلاقیت و سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران)
        پریناز بنیسی
        این پژوهش با هدف پیش‌بینی مدیریت دانش بر اساس خلاقیت و سرمایه اجتماعی انجام شد. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از میان آنها 500 نفر با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب چکیده کامل
        این پژوهش با هدف پیش‌بینی مدیریت دانش بر اساس خلاقیت و سرمایه اجتماعی انجام شد. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از میان آنها 500 نفر با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه‌های مدیریت دانش (پروبست و همکاران، 2000)، خلاقیت (تورنس، 1974) و سرمایه اجتماعی (پاژاک، 2006) را تکمیل کردند. داده‌ها با روش‌های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان با نرم‌افزار SPSS نسخه بیست و دوم تحلیل شدند. نتایج نشان داد خلاقیت و سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش دانشجویان رابطه مثبت و معنادار داشتند. همچنین خلاقیت و سرمایه اجتماعی به طور معناداری توانستند 2/35 درصد از تغییرات مدیریت دانش دانشجویان را پیش‌بینی کنند که در این پیش‌بینی سهم خلاقیت بیشتر از سرمایه اجتماعی بود (001/0P<). با توجه به نتایج برنامه‌ریزان و مسئولان باید برنامه‌هایی برای بهبود مدیریت دانش طراحی و اجرا نمایند. برای بهبود مدیریت دانش دانشجویان به‌ترتیب باید خلاقیت و سرمایه اجتماعی آنان را افزایش داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر حمایت اجتماعی، اهمال‌کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان
        جمیله منصوری
        هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر حمایت اجتماعی، اهمال‌کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه‌های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سا چکیده کامل
        هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر حمایت اجتماعی، اهمال‌کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه‌های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 30 دانش‌آموز بود که با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در گروه‌های آزمایش و کنترل (هر گروه 15 دانش‌آموز) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه‌ای با روش آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. گروه‌ها پرسشنامه‌های حمایت اجتماعی (زیمت و همکاران، 1988) و اهمال‌کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984) را تکمیل کردند و آزمون معلم‌ساخته به‌عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکووا) تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که بین گروه‌های آزمایش و کنترل در متغیرهای حمایت اجتماعی، اهمال‌کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی به طور معناداری باعث افزایش حمایت اجتماعی، اهمال‌کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان شد (05/0P<). نتایج نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر بهبود حمایت اجتماعی، اهمال‌کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان موثر بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی اثربخشی تئاتر پداگوژیک (تعلیم و تربیتی) بر هوش هیجانی و اجتماعی کودکان
        هلیا طایفه مهدی‌خانی حسن احدی مسعود دلخواه هادی بهرامی فریبرز باقری
        هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تئاتر پداگوژیک (تعلیم و تربیتی) بر هوش هیجانی و اجتماعی کودکان بود. این پژوهش تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان 12-7 ساله شهر تهران در سال 1396 بودند که از میان آنها 40 کودک با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخ چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تئاتر پداگوژیک (تعلیم و تربیتی) بر هوش هیجانی و اجتماعی کودکان بود. این پژوهش تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان 12-7 ساله شهر تهران در سال 1396 بودند که از میان آنها 40 کودک با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب و به‌صورت تصادفی در گروه‌های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 50 دقیقه‌ای با روش تئاتر پداگوژیک آموزش دید. گروه‌ها پرسشنامه‌های هوش هیجانی (شوت و همکاران، 1998) و هوش اجتماعی ترومسو (سیلورا و همکاران، 2001) را تکمیل کردند. داده‌ها به کمک نرم‌افزار SPSS-20 و با روش مانکووا تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروه‌های آزمایش و کنترل در هر دو متغیر هوش هیجانی و اجتماعی کودکان تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر تئاتر پداگوژیک باعث افزایش معنادار هوش هیجانی و اجتماعی کودکان شد (05/0P<). نتایج حاکی از اهمیت تئاتر پداگوژیک در بهبود هوش هیجانی و اجتماعی کودکان بود. پرونده مقاله