افزایش کنشگری جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه از سال 2005 در قالب ایجاد ائتلاف موسوم به محور مقاومت همراه با نمایش قدرت در عراق، سوریه، لبنان و یمن موجب مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت منطقهای شده است. این نمایش قدرت مرهون موقعیت و ویژگیهای منحصربه فرد داخلی در کنار چکیده کامل
افزایش کنشگری جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه از سال 2005 در قالب ایجاد ائتلاف موسوم به محور مقاومت همراه با نمایش قدرت در عراق، سوریه، لبنان و یمن موجب مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت منطقهای شده است. این نمایش قدرت مرهون موقعیت و ویژگیهای منحصربه فرد داخلی در کنار تاثیرپذیری از رخدادهای منطقهای و بینالمللی بوده است. این نوشتار با بهرهگیری از روش تحلیلی-توصیفی مبتنی بر منابع کتابخانهای و اینترنتی در پی پاسخ به این پرسش است که نقش مولفههای قدرت ملی در افزایش قدرت و نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران چه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد چهار متغیر موقعیت جغرافیایی(ژئوپلیتیکی-ژئواکونومیکی)، مولفههای اقتصادی(نرخ رشد اقتصادی، درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی، سرانه تولید ناخالص داخلی، صادرات و واردات)، مولفه قدرت نظامی(استراتژی، هزینهها، تجهیزات نظامی و نقش سپاه پاسداران در سیاستهای منطقهای) و اتخاذ هویت اسلام شیعی تاثیر مهمی در افزایش ضریب نفوذ و قدرت منطقهای ایران داشته است.
پرونده مقاله
در این مقاله، هدف نویسندگان ارائه پاسخ بدین سوال است که اصولاً جریان صدر، به مثابه یک جریان تاثیرگذار در عراق، چرا و چگونه به ظهور تشتت و واگرایی در میان شعیان عراق به صورت خاص و جبهه مقاومت در منطقه به صورت عام مبادرت نموده است؟ فرضیه مقاله بر این است که رویکردهای پراگ چکیده کامل
در این مقاله، هدف نویسندگان ارائه پاسخ بدین سوال است که اصولاً جریان صدر، به مثابه یک جریان تاثیرگذار در عراق، چرا و چگونه به ظهور تشتت و واگرایی در میان شعیان عراق به صورت خاص و جبهه مقاومت در منطقه به صورت عام مبادرت نموده است؟ فرضیه مقاله بر این است که رویکردهای پراگماتیستی جریان صدر به ظهور واپس گرایی در میان شیعیان عراق و جبهه مقاومت در منطقه منجر شده است و این مسئله در دو سطح کلان نرم و سخت دیده می شود. یافته های مقاله که با استفاده از تئوری برساخت گرایی و رفتارشناسی کنش گران سیاسی و بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد بر این مسئله صحه می گذارد که در بعد سخت، چالش های بعضا عمیق با دیگر جریان های شیعه عراق، همگرایی تلویحی با عربستان سعودی و ائتلاف راهبردی با جریان ایادعلاوی، شیعه سکولار مورد اطمینان آمریکا و عربستان سعودی، و در بعد نرم، با اتخاذ مواضع واپس گرا در قبال جمهوری اسلامی ایران، سوریه، شیعیان عربستان و یمن و مواضع دوپهلو در قبال مرجعیت شیعیان عراق، سعیدر ایجاد یک جبهه شیعی عربی مستقل را دارد.
پرونده مقاله
هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ایالات متحده با محوریت دولت تازه کار دونالد ترامپ است و سعی در بازخوانی حضور ایالات متحده و منافع این کشور در منطقه پر اهمیت خاورمیانه دارد. همچنین در این نوشتار سیاست های اعلامی و اعمالی ترامپ در قبال خاورمیانه و چالش های پیش روی آن چکیده کامل
هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ایالات متحده با محوریت دولت تازه کار دونالد ترامپ است و سعی در بازخوانی حضور ایالات متحده و منافع این کشور در منطقه پر اهمیت خاورمیانه دارد. همچنین در این نوشتار سیاست های اعلامی و اعمالی ترامپ در قبال خاورمیانه و چالش های پیش روی آن بررسی خواهد شد. سوال اصلی مقاله این است که سیاست خارجی ترامپ در قبال خاورمیانه بر اساس چه مولفه هایی است؟ در پاسخ فرضیه مقاله این گونه مطرح می شود: عوامل گوناگونی در تصمیم گیری ها و سیاست خارجی ایالات متحده دخیل است ، و دولت دونالد ترامپ به منظور پیشبرد اهداف ایالات متحده و دولت خود و بر خلاف شعار های تبلیغاتی اش و مخالفت وی با سیاست های رئیس جمهور پیشین و همچنین بر اثر عوامل تعیین کننده ای چون ؛ فشار لابی های صهیونیستی ، دلارهای عربستان سعودی و عوامل دیگر ، از مواضع اعلامی خود عقب نشینی نموده و لاجرم خود را مجبور به دنباله روی از سیاست های اعصار گذشته (در مورد خاورمیانه) و حتی تلاش جهت افزایش تنش ها در این منطقه می بیند.
پرونده مقاله
کشورهای ایران، ترکیه و مالزی، سه کشور اسلامی هستند که از لحاظ ویژگیهای داخلی شباهت زیادی با یکدیگر دارند؛ هر سه، کشورهای مسلمان با تنوع قومی و فرهنگی گسترده هستند که در گذشته در شمار کشورهای کمتر توسعهیافته قرارداشته و تقریباً همزمان باهم، بهطراحی الگوی پیشرفت پرداخ چکیده کامل
کشورهای ایران، ترکیه و مالزی، سه کشور اسلامی هستند که از لحاظ ویژگیهای داخلی شباهت زیادی با یکدیگر دارند؛ هر سه، کشورهای مسلمان با تنوع قومی و فرهنگی گسترده هستند که در گذشته در شمار کشورهای کمتر توسعهیافته قرارداشته و تقریباً همزمان باهم، بهطراحی الگوی پیشرفت پرداختند. جمهوری اسلامی ایران الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت را طراحی کرد وکشورهای ترکیه و مالزی، مبانی اسلامی را با الگوها ونظریههای نوسازی غربی ترکیب کردند. پژوهش حاضر، باروش توصیفی ـ تحلیلی به دنبال ارزیابی الگوهای پیشرفت در سه کشور مذکور، چهارچوب نظری ثبات سیاسی در این کشورها واثرگذاری وعملکرد این ثبات سیاسی در پیشرفت کشور است. مقایسه الگوی پیشرفت در کشورهای مذکور نشان داد که در هر سه الگو، مبانی اسلام و عمل به اصول اسلامی مورد توجه بوده و اهداف غایی دولتها در توسعه دادن کشور، دستیابی به اهداف انسانی مدنظر اسلام، نظیر عدالت اجتماعی و زدودن فقر است. به نظر میرسد، کارآمدترین و موفقترین الگوی پیشرفت برای هر کشوری، الگویی باشد که بر اساس ویژگیهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، دینی و... آن کشور و با نکتهبرداری و الهامگیری از تجارب موفق کشورهای پیشرفته طراحی شود.
پرونده مقاله
چکیدهابتکار جاده ابریشم بزرگترین ابتکاری است که تاکنون توسط یک کشور در سطح جهان اعلانشده و در حال اجرا می باشد. این ابتکار شصتوپنج کشور مختلف جهان را در برمی گیرد و هزینه آن بالغبر چهار هزار میلیارد دلار در 900 پروژه مختلف برآورد می شود. ضمن اینکه این طرح ابعاد و اه چکیده کامل
چکیدهابتکار جاده ابریشم بزرگترین ابتکاری است که تاکنون توسط یک کشور در سطح جهان اعلانشده و در حال اجرا می باشد. این ابتکار شصتوپنج کشور مختلف جهان را در برمی گیرد و هزینه آن بالغبر چهار هزار میلیارد دلار در 900 پروژه مختلف برآورد می شود. ضمن اینکه این طرح ابعاد و اهداف اقتصادی، سیاسی و امنیتی گسترده ای دارد که هدف مقاله حاضر تجزیهوتحلیل ابعاد مختلف آن است. در این راستا سؤال اصلی مقاله این است که ابتکار جاده ابریشم بهعنوان مهمترین راهبرد چین در قرن بیست و یک برای تحقق چه اهدافی طراحیشده است؟ در پاسخ به سؤال فوق، فرضیه مقاله بدین شکل مطرح می شود که هدف نهایی چین از عملیاتی کردن ابتکار جاده ابریشم، فراهم نمودن زمینه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی لازم برای تبدیلشدن به هژمون منطقه ای و جهانی است. بااینحال یافته های پژوهش نشان می دهند این طرح با موانع و مشکلات جدی مواجه است و درنهایت اهداف چین به شکل حداکثری محقق نخواهد شد. مقاله حاضر قصد دارد سؤال و فرضیه مطرحشده را در کنار اهداف، فرصت ها و موانع طرح در سه بخش و به روش توصیفی تحلیلی موردبحث قرار دهد.
پرونده مقاله
بعد از تاسیس عراق جدید در عصر پسا جنگ جهانی اول، بحرانهای ژئوپلتیکی مهمترین شاخصه پویایی های سیاسی در این کشور بوده است که به صورت ویژه در فرایند ضد ژئوپلتیکی کردی در طی دهه های گذشته نمود پیدا کرده است. در این راستا، این پژوهش هدف خویش را بر مبنای پاسخگویی بدین پرسش اس چکیده کامل
بعد از تاسیس عراق جدید در عصر پسا جنگ جهانی اول، بحرانهای ژئوپلتیکی مهمترین شاخصه پویایی های سیاسی در این کشور بوده است که به صورت ویژه در فرایند ضد ژئوپلتیکی کردی در طی دهه های گذشته نمود پیدا کرده است. در این راستا، این پژوهش هدف خویش را بر مبنای پاسخگویی بدین پرسش اساسی گذاشته است که، ریشه های بحران های ژئوپلتیکی در عراق و به صورت ویژه ضد ژئوپلتیک کردی کدامند و چه عواملی در تداوم این بحران موثر بوده اند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که، ژئوپلتیک تحمیلی قدرت های بزرگ پیروز در جنگ جهانی اول بخصوص بریتانیا در شکل دهی به نظم منطقه ای پسا جنگ جهانی اول، منجر به شکل گیری و تداوم بحران ژئوپلیتیکی در عراق و به صورت ویژه مقاومت ضد ژئوپلیتیکی کردی شده است. از طرف دیگر،مداخلات بشر دوستانه شورای امنیت و به صورت ویژه صدور قطعنامه 688 شورای امنیت و در نهایت حمله آمریکا به عراق در 2003، منجر به باز شدن مرزهای مسدود ژئوپلیتیک و قدرتمند شدن مقاومت ضد ژئوپلتیکی کردی در عراق شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، و روش گردآوری داده ها منابع کتاب خانه ای و اینترنتی است.
پرونده مقاله
این نوشتار به دنبال مطالعه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد رئالیسم فرهنگی آلستیر آین جانستون است. رهیافتهایی که تا کنون بهطور عام به مقولهی سیاست خارجی و از جمله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میپردازند، تحت تأثیر سنت رئالیسم و تا حدودی نظریه انتقادی و سا چکیده کامل
این نوشتار به دنبال مطالعه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد رئالیسم فرهنگی آلستیر آین جانستون است. رهیافتهایی که تا کنون بهطور عام به مقولهی سیاست خارجی و از جمله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میپردازند، تحت تأثیر سنت رئالیسم و تا حدودی نظریه انتقادی و سازهانگاری بودهاند. این پژوهش با نابسنده دانستن مطالعات پیشین و با اتکا بر رویکرد جانستون در خصوص چین نقطه تأکید خود را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر جستجو و حفظ شأن هویتی در سیستم بینالمللی و نقش آن میگذارد و مفروضات واقعگرایانه را با مقولات فرهنگی ترکیب میکند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که یک نوع همخوانی آشکار میان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و رئالیسم فرهنگی جانستون دیده میشود. بر این اساس تمایلات استراتژیک و نظامی جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه تابعی از فرهنگ استراتژیک و رئالیسم فرهنگی و همچنین تحت تأثیر تمایل این کشور برای کسب جایگاه و شأن در سیستم بینالملل است. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی-توصیفی است و برای تحلیل از نظریه رئالیسم فرهنگی جانستون استفاده شده و گردآوری دادهها نیز کتابخانهای بوده است.
پرونده مقاله