نامههای عین القضات همدانی (492ق) و مصیبتنامۀ عطار (553) به عنوان دو اثر برجستۀ عرفانی هرچند در ساختار نثر و نظم باهم متفاوت است، ولی از نظر مضامین و معانی بلند عرفانی دارای مشابهتهای قابل توجهی است که نشان از نزدیکی اندیشههای این دو عارف در نظریات و آموزههای عرفان چکیده کامل
نامههای عین القضات همدانی (492ق) و مصیبتنامۀ عطار (553) به عنوان دو اثر برجستۀ عرفانی هرچند در ساختار نثر و نظم باهم متفاوت است، ولی از نظر مضامین و معانی بلند عرفانی دارای مشابهتهای قابل توجهی است که نشان از نزدیکی اندیشههای این دو عارف در نظریات و آموزههای عرفانی و اخلاقی دارد. عینالقضات در نامههایش همچون عطار در مصیبتنامه، به قصد تعلیم و برای نمایاندن ذرهای از دریای معرفت، به مدد تمثیل و حکایات به اثبات لوازم طریقت و صفات و مقاماتی میپردازد که انسان را در مسیر کمال الهی یاری می-رساند. همانگونه که عطار برای ملموس ساختن مفاهیم متعالی از امور طبیعی، شخصتهای عارف و عامی استفاده میکند، عینالقضات نیز با برگزیدن چنین روشی به تبیین مضامین ارزشمند عرفانی میپردازد؛ اما نکتۀ حائز اهمیت آن است که این مضامین در مصیبتنامۀ عطار بسط بیشتری یافته و حتی میتوان ادعا کرد که برخی از مضامین عینالقضات همچون هدایتگری درد، لزوم فراق در عشق، قهر و لطف الهی، ظرفیت عاشق در وصال، شناخت صانع از رهگذر دل و لزوم صبر و بی صبری در راه معشوق، در مصیبت نامه عطار به کمال رسیده است. در این مقاله سعی بر آن است تا با روش مقایسه، نزدیکی اندیشههای این دو عارف جدا از تفاوتهای ظاهری و ساختاری مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. این پژوهش به شیوۀ تحلیلی-توصیفی انجام شده است.
پرونده مقاله
چکیده یکی از مؤلفههای مکتب رمانتیسم، سیاحت و سفر است. رمانتیکها به سفر اهمیّت بسیاری میدادند و انواع سفر – جغرافیایی، تخیلی، نمادین و تاریخی- در آثارشان نمود و ظهور بسیاری داشت. از آنجا که روحیات شاعر رمانتیک با انزوای فردی و بیگانگی از محیط جامعه آمیخته است، ب چکیده کامل
چکیده یکی از مؤلفههای مکتب رمانتیسم، سیاحت و سفر است. رمانتیکها به سفر اهمیّت بسیاری میدادند و انواع سفر – جغرافیایی، تخیلی، نمادین و تاریخی- در آثارشان نمود و ظهور بسیاری داشت. از آنجا که روحیات شاعر رمانتیک با انزوای فردی و بیگانگی از محیط جامعه آمیخته است، بنابراین به رفتن از نقطه معلوم و عزم سفر به مکان نامعلوم - به خصوص شرق- تمایل داشت. مهدی اخوان ثالث یکی از شاعران برجستۀ معاصر ایران است. در اشعار وی نوعی رمانتیسم اجتماعی دیده میشود که گاه به سمبولیسم ختم میشود. مقاله حاضر، به بررسی سفر در اشعار اخوان میپردازد. باید گفت اخوان در زندگی شخصی چندان اهل سفر نبود اما سفر در اشعار او دارای جایگاهی ویژه است. تکیۀ اصلی این مقاله بر روی تحلیل موردی شعر چاووشی است. اما بنابر ضرورت از چند شعر دیگر نیز به عنوان نمونه و شاهد مثال یاد شده است. سفر در اشعار وی به سه شکل تخیّلی و درونی، تاریخی و نمادین دیده میشود. شعر چاووشی را میتوان نمونۀ خوبی از سفری نمادین در اشعار وی دانست.
پرونده مقاله
آشنایی زدایی (غریب سازی) یکی از شگردهای آفرینش شعر و از مباحث مهم نقد ادبی معاصر است که نخستین بار توسط فرمالیست ها (صورتگرایان) روس مطرح شد. آنها اعتقاد داشتند استفاده مکرر از واژگان و ترکیبات کهن در شعر، از ارزش و زیبایی متن کاسته و انگیزه مخاطبِ شعر نیز از آن سلب خوا چکیده کامل
آشنایی زدایی (غریب سازی) یکی از شگردهای آفرینش شعر و از مباحث مهم نقد ادبی معاصر است که نخستین بار توسط فرمالیست ها (صورتگرایان) روس مطرح شد. آنها اعتقاد داشتند استفاده مکرر از واژگان و ترکیبات کهن در شعر، از ارزش و زیبایی متن کاسته و انگیزه مخاطبِ شعر نیز از آن سلب خواهد شد. به همین دلیل آنها بحث آشنایی زدایی را مطرح کردند و هدف اصلی آن را جلوگیری از تکرار و ابتذالِ واژگان، ترکیبات و تصاویر کلیشه ای در متون ادبی دانستند. آشنایی زدایی یکی از عوامل تعیین سبک شاعران نیز به شمار می رود. نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی در آثار خود به شیوه های گوناگون آشنایی زدایی توجه داشته و از همین رهگذر، واژگان، ترکیبات و تصاویر تازه ای خلق کرده اند که در این مقاله به بخش هایی از آنها خواهیم پرداخت. واژه های کلیدی : آشنایی زدایی، هنجار گریزی، فرمالیسم، موسوی گرمارودی، نصرت رحمانی.
پرونده مقاله
شعر حافظ به مناسبت نحوه به کارگیری زبان، جولانگاه رستاخیز کلمات است. کلماتی که در غزلهای همسان (به لحاظ ساختار وزن و قافیه و ردیف) شاعران هم عصر او، فاقد آن جذبهها و کششها و بارهای معنایی است که در غزلهای حافظانه، پیدا و پنهان است. در دستگاه نشانهای که حافظ بر محو چکیده کامل
شعر حافظ به مناسبت نحوه به کارگیری زبان، جولانگاه رستاخیز کلمات است. کلماتی که در غزلهای همسان (به لحاظ ساختار وزن و قافیه و ردیف) شاعران هم عصر او، فاقد آن جذبهها و کششها و بارهای معنایی است که در غزلهای حافظانه، پیدا و پنهان است. در دستگاه نشانهای که حافظ بر محور همنشینی واژگان خویش برمیگزیند، معماری ویژهای شکل میگیرد که در آن کلمات جان میگیرند و در ایهامی لطیف، بنای با شکوهی از زبان، تخیل و عاطفه را به نمایش میگذارند. یکی از این واژگان، دیدن و مشتقات فعلی آن است، که کارکرد چند معنایی آن در زبان و ادبیات فارسی مسبوق به سابقه است و حتی پیش از حافظ بارها دست فرسود دیگر شاعران شعر فارسی بوده است. اما حافظ با ویژگی مخصوص خویش آناتی از زبان و تخیل را در این ساحت به ظهور رسانده است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل این مصدر و کارکردهای مختلف معنایی آن در شعر شاعر پرداخته است و منظرهای گوناگون مورد توجه حافظ در این مصدر همچون: پزشکی، نجوم و دیگر بارهای معنایی آن بر روی مخاطب شعر گشوده است، تا مخاطب شعر پس از این جستار به درکی صریحتر از غزل حافظ نایل گردد.
پرونده مقاله
رُمانتیسم یا رمانتیسیزم در آغاز امر نوعی شورش ادبی علیه قوانین عقل گرایانه ‎ی مکتب کلاسیسیسم که مکتب جا افتاده ی رنسانس و دوره ی خردگرایی در اروپا بود، به حساب می آمد. متفکرین و هنرمندان این گرایش، تأکید فرهنگی بر خرد را محدودکننده و سرکوبگر روح آدمی میدانستند و بر چکیده کامل
رُمانتیسم یا رمانتیسیزم در آغاز امر نوعی شورش ادبی علیه قوانین عقل گرایانه ‎ی مکتب کلاسیسیسم که مکتب جا افتاده ی رنسانس و دوره ی خردگرایی در اروپا بود، به حساب می آمد. متفکرین و هنرمندان این گرایش، تأکید فرهنگی بر خرد را محدودکننده و سرکوبگر روح آدمی میدانستند و بر مؤلفههایی چون هنر، شور، هیجان، تخیّل، مضامین معنوی، مناسک و نمادها تأکید میکردند. اما رفته رفته این شورش از عرصه ی اجتماع و سیاست به حوزه ی ادبیات و هنر نیز کشیده شد و یک مکتب همه جایی و همه گیر شد که تأثیر شگفت آن بر ادبیات فارسی انکار نشدنی است. در ایران عصر مشروطه، در پی تحوّلات و تغییر ساختار سیاسی و تا حدّی اجتماعی ایران، ادبیّات از این رخداد متأثّر شد. شاعران این دوره با رهایی از مکتب کلاسیسم، به نوگرایی تمایل پیدا کردند و نفرت و انزجار از عقلگرایی را در کلمه کلمهی شعر خود نشان دادند. شاعر عصر مشروطه با رویکردی منتقدانه نسبت به واقعیتهای موجود در برجستهسازی مشکلات میکوشد و برآنست تا ناهمگونیهای جامعه را به چالش بکشاند. این پژوهش، به شیوة تحلیلی، به بررسی تأثیر مکتب رمانتیسم بر اشعار شهریار میپردازد و اینچنین برمیآید که اغلب شاعران مشروطه شاعرانی رمانتیک جامعه گرا به شمار میروند که تلاش میکنند با زبانی نمادین و رمانتیک برای از بین بردن نابرابریها و نابسامانیهای جامعه راهکارهایی ارائه دهند.
پرونده مقاله
چکیده یکی از شاعرانی که در شکل گیری صورت و محتوا و بخصوص موسیقی شعر هوشنگ ابتهاج نقش فراوانی داشته است مولانا جلال الدین بلخی است . در این مقاله سعی بر آن است که شیوه های گوناگون بهره ی ابتهاج از غزلیات مولانا بررسی شود . از مهمترین اشکال بهره ی ابتهاج از شعر مولانا می چکیده کامل
چکیده یکی از شاعرانی که در شکل گیری صورت و محتوا و بخصوص موسیقی شعر هوشنگ ابتهاج نقش فراوانی داشته است مولانا جلال الدین بلخی است . در این مقاله سعی بر آن است که شیوه های گوناگون بهره ی ابتهاج از غزلیات مولانا بررسی شود . از مهمترین اشکال بهره ی ابتهاج از شعر مولانا می توان استفاده از دایره ی واژگان مولانا ، استفاده از ویژگی های زبانی شعر مولانا، الهام از موسیقی خاص شعر مولوی در ساخت موسیقی بیرونی و کناری ( مانند : کاربرد اوزان تند و خیزابی به سبک مولانا ، فراوانی قوافی فعلی ، کاربرد زیاد قافیه و ردیف درونی ) ، موسیقی درونی (بخصوص در ساخت و چینش خاص سجعها به سبک مولانا) همچنین تا حدی موسیقی معنوی نام برد . اما ابتهاج تنها به بهره از صورت و فرم شعر مولانا در غزلیات شمس اکتفا نکرده است بلکه از برخی مهمترین اندیشها و جهان بینی های وی چون توجه خاص به وحدت وجود ، و نیز نشاط و غم ستیزی و ...توجه داشته است .البته تاثیر پذیری عمیق و ریشه دار ابتهاج از مولوی دلایل و زمینه های فردی و اجتماعی خاصی دارد که به تبیین آنها پرداخته شده است.
پرونده مقاله