پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی تحلیل ارتباط متقابل بر تعارض والد ـ فرزندی مادران با طرحواره ناسازگار طرد و بریدگی انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 70 نفر از مادران مراجعه کننده به مر چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی تحلیل ارتباط متقابل بر تعارض والد ـ فرزندی مادران با طرحواره ناسازگار طرد و بریدگی انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 70 نفر از مادران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر قم (به علت داشتنن روابط نامناسب با فرزندانشان) در بهار 1397 بودند. تعداد 30 نفر از آنها با توجه به تشخیص داشتن طرحواره ناسازگار طرد و بریدگی و نمونهگیری هدفمند (ملاک های ورود و خروج)، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه درمانی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل به مدت 10 جلسه 90 دقیقهای (هر هفته 2 جلسه) بر روی گروه آمایش اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. بهمنظور جمع-آوری اطلاعات از مقیاس رابطه والد- فرزندی استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره، تحلیل شد. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروههای آزمایش و گروه کنترل در مؤلفههای رابطه والد – فرزندی شامل؛ تعارض، نزدیکی، وابستگی و رابطهی مثبت کلی، تفاوت معناداری وجود دارد. بهعبارتی دیگر، گروه درمانی تحلیل ارتباط متقابل بر افزایش نزدیکی و رابطه مثبت کلی و کاهش تعارض و وابستگی رابطه والد- فرزندی اثربخش است. در مجموع، میتوان نتیجه گرفت که گروه درمانی تحلیل ارتباط متقابل میتواند به عنوان مداخلهای مؤثر، رابطه والد- فرزندی را در مادرانی که دارای طرحواره ناسازگار اولیه هستند، بهبود بخشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی شخصیت زن با رویکرد تطبیقی در آثار هنری و فرهنگ اسلامی است. از آن جایی که چگونگی تصویر ذهنی در مورد زن، نوع رفتار جامعه را با وی تعیین می کند، این مقاله با روش تحلیل محتوا به بررسی شخصیت زن در آثار هنری و فرهنگ اسلامی با رویکردی تطبیقی می پردازد و به چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی شخصیت زن با رویکرد تطبیقی در آثار هنری و فرهنگ اسلامی است. از آن جایی که چگونگی تصویر ذهنی در مورد زن، نوع رفتار جامعه را با وی تعیین می کند، این مقاله با روش تحلیل محتوا به بررسی شخصیت زن در آثار هنری و فرهنگ اسلامی با رویکردی تطبیقی می پردازد و به دنبال معرفی شخصیت واقعی زن در فرهنگ اسلامی، جهت تأمین و حفظ هویت، شأن و منزلت زن مسلمان است. یافته ها بیانگر این است که زن در اغلب آثار هنری گذشته و برخی از آثار معاصر نقش معشوق، زیبائی و زینت بخشی به اثر را داشته و بیشتر از نظر وسوسه انگیزی جسمانی و زیبائی مورد توجّه قرارگرفته و با دیدی مردسالارانه، صفاتی چون سفاهت و بی وفائی به وی نسبت داده شده و در برخی از آثار معاصر، بهعنوان گوهری والا و موجودی صاحب خرد و عضوی مؤثر در جامعه بیان شده است. در صورتی که در فرهنگ اسلامی، زنان عفیف، با حیثیت، شخصیت، کرامت و حافظ ارزش های اسلامی تصویر شده اند که نقش مهمی در سعادت و یا شقاوت جامعه دارند و می توانند مانند مردان در فعالیت های اجتماعی، سیاسی، علمی و فرهنگی شرکت داشته باشند.
پرونده مقاله
کارکرد خانوادگی مناسب با سلامت روانشناختی همبسته است لذا بهبود این توانایی میتواند مسیری به سمت هدف داشتن یک زندگی بهینه باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور چکیده کامل
کارکرد خانوادگی مناسب با سلامت روانشناختی همبسته است لذا بهبود این توانایی میتواند مسیری به سمت هدف داشتن یک زندگی بهینه باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان نجفآباد بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 24 نفر از زنان دارای تعارض زناشویی، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کارکرد خانوادگی مک مستر (1983) و پرسشنامه تعارض زناشویی بود. گروه آزمایش ده جلسه مداخله دریافت کردند. آزمودنیهای هر دو گروه قبل از شروع آموزش و در پایان آموزش به پرسشنامهها پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حل مسئله و تصمیمگیری، بهصورت معنادار بر بهبود کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بوده است. درمجموع مشخص شد که آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری میتواند بهعنوان روشی مؤثر در بهبود کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
پرونده مقاله
از عوامل مهم و مؤثر بر احتمال بروز رفتار خشمناک و کیفیت بروز آن، میزان و چگونگی رشد دلبستگی در فرد و همچنین شیوه تربیتی والدین میباشد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ادراک از سبکهای فرزندپروری و دلبستگی به خدا در پیشبینی کنترل خشم است. روش پژوهش از نوع همبستگ چکیده کامل
از عوامل مهم و مؤثر بر احتمال بروز رفتار خشمناک و کیفیت بروز آن، میزان و چگونگی رشد دلبستگی در فرد و همچنین شیوه تربیتی والدین میباشد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ادراک از سبکهای فرزندپروری و دلبستگی به خدا در پیشبینی کنترل خشم است. روش پژوهش از نوع همبستگی بود.150 نفر از دانشآموزان دختر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از مدارس متوسطه شهر بیرجند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامههای ادراک شیوه فرزندپروری والدین (POPS)، دلبستگی به خدا و کنترل خشم بود. دادههای بدست آمده با روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام از طریق نرمافزار SPSS 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که از میان سبکهای دلبستگی به خدا پایگاه امن در گام اول و اعتراض به جدایی در گام دوم و همینطور از میان سبکهای فرزندپروری، مهرورزی مادر در گام سوم به طور معناداری کنترل خشم دانش آموزان را پیشبینی میکنند. بنابراین می توان گفت، سبک مهرورزی مادر، پایگاه امن و اعتراض به جدایی نقش مهمی در پیش بینی کنترل خشم ایفا می کنند. لذا پیشنهاد می گردد که مدارس کارگاههایی را جهت کنترل خشم با تأکید بر آموزش سبک های فرزندپروری و دلبستگی به خدا با حضور دانش آموزان و والدین آنها برگزار نمایند.
پرونده مقاله
چکیدهتعهد از مهم ترین مؤلفه های ازدواج موفق به شمار می رود که بدون آن رابطه زوجین سطحی و ظاهری خواهد بود و در این صورت زوجین نخوا هند توانست عمق عشق و صمیمیت را که در سایه وفاداری و تعهد به همسر به وجود خواهد آمد، تجربه کنند. براین اساس پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهدزن چکیده کامل
چکیدهتعهد از مهم ترین مؤلفه های ازدواج موفق به شمار می رود که بدون آن رابطه زوجین سطحی و ظاهری خواهد بود و در این صورت زوجین نخوا هند توانست عمق عشق و صمیمیت را که در سایه وفاداری و تعهد به همسر به وجود خواهد آمد، تجربه کنند. براین اساس پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهدزناشویی براساس الگوهای ارتباطی با نقش میانجی سبک های عشق ورزی انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود.به منظور دستیابی به هدف از بین تما می معلمان زن متأهل که در سال تحصیلی 97-96 در مدارس دولتی شهر تبریز مشغول به تدریس بودند؛ 237 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه الگوهای ارتباطی(CPQ)، پرسشنامه استاندارد تعهدزناشویی(ICD) و الگوهای عشق استرنبرگ جمع آوری شدند و با روش آزمون رگرسیون چندگانه از طریق spss که از روش معمول حداقل مجذورات برای محاسبه ضرایب مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادبین الگوی ارتباطی سازنده متقابل با تعهدزناشویی رابطه مثبت معنادار و بین الگوی ارتباطی توقع/کناره گیری با تعهدزناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج مشخص شد که بین سبک های عشق ورزی(صمیمیت، هیجان، تعهد) با تعهدزناشویی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و سبک های عشق ورزی نیز تعهدزناشویی را پیش بینی می کند. همچنین سبک های عشق ورزی (صمیمیت، میل، و تعهد) در رابطه بین الگوهای ارتباطی با تعهدزناشویی نقش میانجی دارد. بنابراین با توجه به نقش معنادار الگوهای ارتباطی و سبک های عشق ورزی در تعهدزناشویی، درمانگران می توانند در مشاوره زوج و خانواده به بررسی الگوهای ارتباطی و سبک های عشق ورزی بپردازند.
پرونده مقاله
هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی برتئوری انتخاب بر خود ارزشمندی وکیفیت زندگی معلمان شهر ساری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق معلمان زن متاهل دوره ابتدایی شهرساری بودند، که ت چکیده کامل
هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی برتئوری انتخاب بر خود ارزشمندی وکیفیت زندگی معلمان شهر ساری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق معلمان زن متاهل دوره ابتدایی شهرساری بودند، که تعداد آن ها مطابق با آمار دریافتی از آموزش وپرورش 150 نفر می باشد. که از میان آن ها 120 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامههای استانداردخودارزشمندی کروکرولف و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی) پاسخ دادند و با توجه به نقطه برش پرسشنامه ها پس از غربالگری اولیه 30 نفر از معلمانی که دارای خود ارزشمندی وکیفیت زندگی پایینی بودند به صورت تصادفی ساده انتخاب ودر دوگروه (15نفر)آزمایش و(15نفر)کنترل جای داده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش واقعیت درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل دادههای پژوهش تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد، بین میانگین نمرات آزمودنی های دو گروه درپس آزمون خود ارزشمندی وکیفیت زندگی تفاوت آماری معنی داری وجود دارد (p < /p>
پرونده مقاله
تحقیق حاضر پدیده فرار از خانه را از جوانب مختلف مورد مطالعه قرار می دهد. این پژوهش با روش کیفی و تکنیک تحلیل محتوا انجام گرفته است. در این مطالعه با 10 دختر که از منزل فرار کرده و در سال 1398 در مراکز بهزیستی و مراکز انتظامی تشکیل پرونده داده بودند، مصاحبه عمیق انجام دا چکیده کامل
تحقیق حاضر پدیده فرار از خانه را از جوانب مختلف مورد مطالعه قرار می دهد. این پژوهش با روش کیفی و تکنیک تحلیل محتوا انجام گرفته است. در این مطالعه با 10 دختر که از منزل فرار کرده و در سال 1398 در مراکز بهزیستی و مراکز انتظامی تشکیل پرونده داده بودند، مصاحبه عمیق انجام داده شد و مطالب بیان شده، در چند مرحله مقوله بندی و تحلیل شدند. همچنین با تعدادی از کارشناسان بهزیستی و اورژانس اجتماعی شهرستان های آمل، ساری و تعدادی از کارشناسان انتظامی شهر آمل و ساری در خصوص علل و عوامل فرار دختران از منزل مصاحبه نیمه ساختار یافته بعمل آمد. نتایج پژوهش حاضر در چهار مقوله اصلی تحت عناوین؛ خانواده، فرد، جامعه و سازمانهای حامی و حمایت-گر دستهبندی گردید. نتایج تحقیق بیانگر این است که خانواده به عنوان اولین و مهم ترین نهاد جامعه، نقش بسزایی در تربیت، پرورش و اجتماعی نمودن فرزندان با معیارها و ارزشهای جمعی به عهده دارد و در صورت کژکارکردی یا کارکرد نامناسب، عواقب و پیامدهای ناگواری در انتظار فرزندان خواهد بود. عامل دوم شخصیت فرد و خصیصههای فردی است که در روبرو شدن با مشکلات و مسایل خانوادگی و اجتماعی، واکنش و پاسخ نشان خواهد داد. عامل سوم جامعه و عناصر آن هست که در تشدید یا کاهش آسیبهای فرزندان نقش مهمی بر عهده دارند. در نهایت نقش سازمانهای حامی و حمایتگر است که در صورت ناکارآمدی خانواده، شخصیت متزلزل فرد و فضای جامعه، نقش مهمی در تعدیل، بازپروری، اصلاح و بازاجتماعی فرد آسیب دیده برعهده خواهند داشت.
پرونده مقاله