بیماری تیلریوز یکی از معضلات مهم صنعت دامداری در اکثر نقاط جهان و ایران بوده که نقش مهمی در کاهش تولید شیر و گوشت داشته و در ضمن باعث ضایعات گسترده خونی و بافتی میگردد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات پلاسمایی هپسیدین، سیستاتین سی و ژلسولین در گوسفندان نژاد قزل مبتلا ب چکیده کامل
بیماری تیلریوز یکی از معضلات مهم صنعت دامداری در اکثر نقاط جهان و ایران بوده که نقش مهمی در کاهش تولید شیر و گوشت داشته و در ضمن باعث ضایعات گسترده خونی و بافتی میگردد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات پلاسمایی هپسیدین، سیستاتین سی و ژلسولین در گوسفندان نژاد قزل مبتلا به تیلریوز میباشد. در این مطالعه پس از اخذ نمونه خون از گروههای بیمار و سالم، اقدام به تعیین فراسنجه های خونی اعم ازهموگلوبین، هماتوکریت، گلبول های قرمزو گلبول های سفید گردید، سپس فراسنجه ها ی پلاسمایی فوق نیز با کیتهای اختصاصی و به کمک تکنیک الایزا اندازهگیری شدند. نتایج حاکی از افزایش معنیدار(01/0p<) هپسیدینو سیستاتین سی و کاهش معنیدار (01/0p<) ژلسولین در گروه بیمار (30 رأس) نسبت به گروه سالم (30 رأس) بود. همچنین، افزایش سن و شدت پارازیتمی، باعث تشدید تغییرات شدند، بهطوری که بیشترین غلظت هپسیدین و سیستاتین سی و بیشترین تعداد لنفوسیتها در گروه سنی 4 ساله و با شدت پارازیتمی بیش از 4 درصد و کمترین غلظت ژلسولین و سایر فراسنجه های هماتولوژیک نیز در همان گروه سنی و با همان شدت پارازیتمی مشاهده شد. با توجه به نتایج بدست آمده، به احتمال زیاد التهاب و آسیب سلولی گسترده در گوسفندان مبتلا به تیلریوز در بافتهای مختلف و بهخصوص در کلیه ها وجود دارد.
پرونده مقاله
استرس اکسیداتیو به وجودآمده در طول فرآیند انجماد-یخگشایی اسپرم باعث کاهش تحرک، زنده مانی، عملکردهای غشایی و در نهایت باروری سلول های اسپرم می شود. هدف این مطالعه بررسی تأثیر عصاره گیاه بابونه بهعنوان آنتی اکسیدان طبیعی بر کیفیت اسپرم منجمد-یخ گشایی شده قوچ بود. در این چکیده کامل
استرس اکسیداتیو به وجودآمده در طول فرآیند انجماد-یخگشایی اسپرم باعث کاهش تحرک، زنده مانی، عملکردهای غشایی و در نهایت باروری سلول های اسپرم می شود. هدف این مطالعه بررسی تأثیر عصاره گیاه بابونه بهعنوان آنتی اکسیدان طبیعی بر کیفیت اسپرم منجمد-یخ گشایی شده قوچ بود. در این مطالعه از 5 رأس قوچ دو بار در هفته توسط واژن مصنوعی اسپرم گیری شد و جهت از بین بردن اثرات فردی دام ها، انزال ها به نسبت مساوی باهم مخلوط شدند. سطوح مختلف عصاره گیاه بابونه (صفر، 50، 66/66، 100، 200 میلیلیتر در دسی لیتر) به رقیق کننده بر پایه زرده تخممرغ-تریس افزوده شد. نمونه ها بعد از طی مراحل سردسازی و پرشدن در پایوتها، در بخار ازت منجمد شده و تا زمان ارزیابی در ازت مایع نگه داری شدند. نتایج ارزیابی نشان داد که افزودن 66/66 میلیلیتر در دسی لیتر عصاره بابونه باعث بهبود معنی دار صفات تحرک کل، تحرک پیش رونده، سرعت در مسیر منحنی، سرعت در مسیر مستقیم، راستی مسیر طی شده ، زنده مانی و یکپارچگی غشای پلاسمایی بعد از فرآیند انجماد-یخ گشایی نسبت به گروه شاهد و سایر گروههای تیماری شد (05/0p<). همچنین افزودن 200 میلیلیتر در دسی لیتر عصاره بهطور معنی داری اثر منفی روی صفات تحرکی، زنده مانی و یکپارچگی غشای پلاسمایی داشت (05/0p<). استفاده از سطوح مختلف عصاره گیاه بابونه موجب کاهش معنی دار غلطت مالوندیآلدئید نسبت به گروه شاهد نشد ولی کاهش تولید مالون دی آلدئید در سطح 66/66 میلیلیتر در دسی لیتر نسبت به سطوح 100 و 200 میلیلیتر در دسی لیتر معنی دار بود.
پرونده مقاله
کوکسیلوز یا تب کیو با عامل کوکسیلا بورنتی در حیوانات اهلی معمولاً به صورت تحت بالینی بروز می کند، اگرچه با سقط و ناباروری نیز همراه می باشد. نشخوارکنندگان اهلی مهم ترین مخزن عامل بیماری بوده و از طریق شیر، ادرار، مدفوع و ترشحات تنفسی و تولیدمثلی آن را دفع میکنند. استنش چکیده کامل
کوکسیلوز یا تب کیو با عامل کوکسیلا بورنتی در حیوانات اهلی معمولاً به صورت تحت بالینی بروز می کند، اگرچه با سقط و ناباروری نیز همراه می باشد. نشخوارکنندگان اهلی مهم ترین مخزن عامل بیماری بوده و از طریق شیر، ادرار، مدفوع و ترشحات تنفسی و تولیدمثلی آن را دفع میکنند. استنشاق آئروسل های آلوده مهم ترین راه آلودگی انسان و حیوانات است. هدف از مطالعه حاضر تعیین شیوع سرمی تب کیو در بزها و گاومیش های منطقه اهواز بود. در این بررسی، نمونههای خون به طور تصادفی از 137 رأس بز و 135 رأس گاومیش در شهرستان اهواز جمع آوری گردید. سرم های تهیه شده، به روش الایزا از نظر آلودگی با کوکسیلا بورنتی آزمایش شدند. شیوع سرمی تب کیو در بزهای تحت مطالعه به طور کلی 31/34 درصد (21/42-41/26 درصد، با فاصله اطمینان 95 درصد) و در گاومیش های تحت بررسی صفر درصد بود. آزمون مربع کای نشان داد شیوع بیماری در گاومیش با شیوع آن در بز تفاوت معنیداری دارد (001/0>p). آلودگی در بز ارتباط معنیداری با ردههای سنی داشت. رگرسیون لاجستیک نشان داد که در بز نسبت شانس بین سن برحسب سال و آلودگی 57/1 (08/2- 19/1، با فاصله اطمینان 95 درصد) است (001/0>p) و با افزایش 1 سال سن حیوان، شانس آلودگی 57 درصد افزایش مییابد و تغییر سن، 8/10 درصد از تغییرات آلودگی را توجیه میکند. شانس آلودگی جنس ماده در بز 58/1 برابر جنس نر (47/6- 03/1 برابر، با فاصله اطمینان 95 درصد) بود (05/0>p) و جنس حیوان 5/4 درصد از تغییرات آلودگی را توجیه می کند. مطالعه حاضر نشان داد که شیوع تب کیو در جمعیت بزهای منطقه اهواز قابل توجه می باشد. بنابراین، کوکسیلا بورنتی بایستی به عنوان یکی از عوامل عفونی زئونوز، توسط دامپزشکان و سیاستگذاران بهداشتی مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
این آزمایش جهت بررسی اثرات جایگزینی خوراک ورمی کمپوست با کنجاله سویا بر عملکرد رشد و برخی متابولیت های شکمبه ای و خونی بره های نر پرواری انجام شد. برای انجام این آزمایش تعداد 16 رأس برّه نر آمیخته (قزل-مغانی) با میانگین وزن اولیه 5/2± 5/28 کیلوگرم در قالب یک طرح چکیده کامل
این آزمایش جهت بررسی اثرات جایگزینی خوراک ورمی کمپوست با کنجاله سویا بر عملکرد رشد و برخی متابولیت های شکمبه ای و خونی بره های نر پرواری انجام شد. برای انجام این آزمایش تعداد 16 رأس برّه نر آمیخته (قزل-مغانی) با میانگین وزن اولیه 5/2± 5/28 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار و 4 رأس بره در هر تکرار تقسیم گردید. جیره های آزمایشی به ترتیب دارای نسبت های 0، 33، 67 و 100 درصد خوراک ورمی کمپوست جایگزین کنجاله سویا گردید. بره ها با خوراک کاملاً مخلوط (با نسبت 30 درصد علوفه و 70 درصد کنسانتره) به صورت آزاد تغذیه شدند. طول دوره پرواربندی 90 روز بود. بین جیره ها از لحاظ وزن نهایی، افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0>p). داده های حاصل از فراسنجه های شکمبه ای نشان داد که جیرههای آزمایشی بر pH و برخی اسیدهای چرب بی تاثیر بودند (05/0>p)، ولی تیمار حاوی 100 درصد خوراک ورمی کمپوست باعث افزایش معنی دار میزان نیتروژن آمونیاکی شکمبه و همچنین اسید چرب استات گردید (05/0>p). جایگزین کردن خوراک ورمی کمپوست تاثیر معنی داری برمیزان متابولیت های خونی نداشت، فقط نیتروژن اوره ای خون به لحاظ عددی اندکی افزایش خطی را نشان داد (05/0>p). نتایج این مطالعه نشان می دهد که خوراک ورمی کمپوست با پتانسیل مواد مغذی بالا می تواند جایگزین مناسبی برای کنجاله سویا باشد.
پرونده مقاله
فرآیند بازگرداندن جریان خون به عضله قلب ایسکمیک، می تواند به شکل متناقضی موجب القاء آسیب در میوکارد شود. تروپونین قلبی I (cTnI) و عامل نکروز توموری آلفا (TNF-α) شاخص های بیوشیمیایی مهم آسیب بافت قلب می باشند. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات ورزش هوازی کوتاه مدت و در چکیده کامل
فرآیند بازگرداندن جریان خون به عضله قلب ایسکمیک، می تواند به شکل متناقضی موجب القاء آسیب در میوکارد شود. تروپونین قلبی I (cTnI) و عامل نکروز توموری آلفا (TNF-α) شاخص های بیوشیمیایی مهم آسیب بافت قلب می باشند. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات ورزش هوازی کوتاه مدت و درازمدت منظم فزاینده بر مقادیر سرمی cTnI و TNF-α در آسیب ایسکمی-بازخونرسانی (I/R) قلب موش صحرایی می باشد. بدین منظور، 40 سر موش صحرایی نر ویستار به طور تصادفی به چهار گروه برابر شامل گروه های شاهد، I/R، I/R با دو هفته ورزش هوازی و I/R با هشت هفته ورزش منظم و فزاینده هوازی ، تقسیم شدند. تمرین هوازی، هفته ای پنج جلسه دویدن روی تریدمیل با سرعت 25-10 متر/دقیقه به مدت 30-10 دقیقه با شیب 5 درجه انجام شد. برای ایجاد I/R، رگ کرونری چپ پائین رو توسط کلمپ مسدود و بعد از 30 دقیقه کلمپ ها باز و به مدت 2 ساعت خونرسانی مجدداً برقرار گردید. در نهایت موش ها پس از خون گیری از سینوس پشت کره چشم جهت سنجش cTnI و TNF-α سرم آسان کُشی شدند. از قلب موش ها برش های بافتی با رنگ آمیزی تانل تهیه شد. ورزش منظم هوازی درازمدت مقادیر سرمی cTnI و TNF-α را که در اثر I/R افزایش یافته بودند، به طور معنی داری (05/0>p) کاهش داد. در آسیب شناسی بافتی، تعداد سلول های آپوپتوتیک عضله قلب گروه I/R در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت (01/0>p). ورزش هوازی منظم و فزاینده درازمدت، تعداد سلول های آپوپتوتیک را به طور معنی داری کاهش داد (05/0>p). نتایج نشان داد ورزش منظم و فزاینده هوازی درازمدت، قلب موش های صحرایی را از آسیب ایسکمی-خونرسانی مجدد محافظت می کند.
پرونده مقاله
غده تیروئید یکی از غدد مهم درونریز بدن است که با ترشح دو هورمون تری یدوتیرونین (T3) و تیروکسین (T4) نقش مهمی در برقراری تعادل حیاتی بدن دارد. با توجه به اینکه اثرات این دو هورمون فعالیت بسیاری از اندامهای بدن را تحت تأثیر قرار میدهد، در این مطالعه اثر این دو هورمون ب چکیده کامل
غده تیروئید یکی از غدد مهم درونریز بدن است که با ترشح دو هورمون تری یدوتیرونین (T3) و تیروکسین (T4) نقش مهمی در برقراری تعادل حیاتی بدن دارد. با توجه به اینکه اثرات این دو هورمون فعالیت بسیاری از اندامهای بدن را تحت تأثیر قرار میدهد، در این مطالعه اثر این دو هورمون بر زمان بازگشت فعالیت تخمدانی در گاوان هلشتاین مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور 60 گاو یک شکم زائیده و 60 گاو چندشکم زائیده در نظر گرفته شدند. در هر دو گروه، از هر یک از گاوان 10 روز مانده به زایمان و 10 الی 20 روز بعد از زایمان خون گیری با استفاده از لوله خلأدار انجام گردید و بعد از سانتریفیوژ و جداسازی سرم، نمونهها در دمای 20- درجه سلسیوس نگه داری، سپس با استفاده از کیت الایزا مقادیر T3 و T4 آن اندازهگیری شد. در گاوان یک شکم زائیده مقادیر T3 و T4 هم در زمان قبل از زایمان و هم در زمان بعد از زایمان به طور معنی داری بیشتر از گاوان چند شکم زائیده بود (05/0p<). در هر دو گروه تحت بررسی مقادیر T3 و T4 در مرحله بعد از زایمان نسبت به قبل از زایمان کاهش داشت (05/0p<). نتایج نشان داد کاهش عملکرد غده تیروئید و کمبود هورمونهای تیروئیدی به ویژه T4 در مرحله بعد از زایمان، در طولانی شدن فاصله زایش تا باروری در گاوان چند شکم زائیده میتواند تأثیرگذار باشد ولی، در مورد گاوان یک شکم زائیده با توجه به فعالیت کافی غده تیروئید، طولانی شدن فاصله زایش تا باروری را باید در عوامل دیگری جستجو نمود.
پرونده مقاله
این مطالعه برای ارزیابی اثرات تجویز اسیدفولیک و متیونین بر محتوای 5-متیل تتراهیدروفولات و عنصر روی زرده تخم مرغ و میزان روی و هموسیستئین سرم خون مرغان تخمگذار لگهورن سویه های-لاین W36 از سن 20 تا 26 هفتگی صورت گرفت. جیره های آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی به روش فاک چکیده کامل
این مطالعه برای ارزیابی اثرات تجویز اسیدفولیک و متیونین بر محتوای 5-متیل تتراهیدروفولات و عنصر روی زرده تخم مرغ و میزان روی و هموسیستئین سرم خون مرغان تخمگذار لگهورن سویه های-لاین W36 از سن 20 تا 26 هفتگی صورت گرفت. جیره های آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل 4×4 با 4 سطح متیونین (25/0، 32/0، 42/0 و 48/0 درصد جیره) و 4 سطح اسید فولیک (0، 5، 10 و 15 میلی گرم در کیلوگرم جیره) تنظیم شد. مکمل سازی جیره مرغان تخمگذار با اسید فولیک در سطوح 0، 5، 10 و 15 میلی گرم در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنی دار میزان 5-متیل تتراهیدروفولات زرده تخم مرغ شد (05/0p<). همچنین، سطح 5-متیل تتراهیدروفولات زرده به طور معنی داری تحت تاثیر اثر متقابل متیونین و اسیدفولیک جیره قرار گرفت (05/0p<). میزان هموسیستئین و عنصر روی سرم خون و عنصر روی زرده با افزایش سطح اسیدفولیک به طور معنی داری کاهش یافت، ولی متیونین جیره بر سطح روی زرده تاثیر نداشت. اسید فولیک (5، 10 و 15 میلی گرم در کیلوگرم جیره) و متیونین (32/0، 42/0 و 48/0 درصد جیره) افزوده شده در جیره مرغ های تخمگذار باعث افزایش محتوای فولات تخم مرغ به شکل 5-متیل تتراهیدروفولات می شود.
پرونده مقاله
هایپوسپدیا یک مشکل مادرزادی است که بیشتر در سگ، گوسفند و بز رخ می دهد و رخداد آن در گوساله ها نادر می باشد. هایپوسپدیا در حقیقت به عدم تشکیل مادرزادی مجرای پیشابراهی گفته می شود. در آبان ماه سال 94، دامداری برای درمان گوساله 2 ماهه ای به کلینیک دامپزشکی مراجعه نموده بود چکیده کامل
هایپوسپدیا یک مشکل مادرزادی است که بیشتر در سگ، گوسفند و بز رخ می دهد و رخداد آن در گوساله ها نادر می باشد. هایپوسپدیا در حقیقت به عدم تشکیل مادرزادی مجرای پیشابراهی گفته می شود. در آبان ماه سال 94، دامداری برای درمان گوساله 2 ماهه ای به کلینیک دامپزشکی مراجعه نموده بود. با توجه به تاریخچه اخذ شده از دامدار اقدام به معاینات بالینی دام مذکور گردید. گوساله از نظر علایم حیاتی نظیر ضربان قلب، تعداد تنفس، دمای بدن، حرکات دستگاه گوارش و سایر علائم طبیعی بود. در معاینات دستگاه ادراری مشخص گردید که مجرای ادراری در ناحیه میاندوراه، در زیر رکتوم تا انتهای آن که غلاف قضیب است، تشکیل نشده است و گوساله مبتلا به هایپوسپدیازیس می باشد. همچنین در معاینه دام مذکور مشخص گردید که حیوان به فتق نافی به قطر 6 سانتی متر و کریپتوارکدیسم نیز مبتلا می باشد. پس از تشخیص بیماری اقدام به عمل جراحی برای کاهش اثرات این نقیصه گردید و عارضه بهروش جراحی اصلاح شد. در پیگیری های انجام شده بعد از 6 ماه از جراحی، دام دارای رشد مطلوب بود.
پرونده مقاله