• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی
        عبداله امیدی جواد مومنی فریبا رایگان حسین اکبری انسیه طلیقی
        بیماری های قلبی - عروقی، علت عمده‌ی ناتوانی و مرگ در کشورهای مختلف جهان بوده و با وجود ابداع روش های مختلف درمانی، هنوز شیوع بالایی دارد. اگرچه مهم ترین عوامل روان شناختی در ایجاد و پیشرفت بیماری های قلبی مورد مناقشه است اما، پژوهش های مختلف نشان می دهد که عوامل روان شن چکیده کامل
        بیماری های قلبی - عروقی، علت عمده‌ی ناتوانی و مرگ در کشورهای مختلف جهان بوده و با وجود ابداع روش های مختلف درمانی، هنوز شیوع بالایی دارد. اگرچه مهم ترین عوامل روان شناختی در ایجاد و پیشرفت بیماری های قلبی مورد مناقشه است اما، پژوهش های مختلف نشان می دهد که عوامل روان شناختی به طور معناداری در پیدایش بیماری های قلبی- عروقی نقش دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی بود. بدین منظور، 103 بیمار قلبی- عروقی شهرستان کاشان، غربالگری شده و از بین آنها 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند. گروه آزمایش، 8 جلسه تحت درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت ولی گروه کنترل هیچ درمان روان شناختی دریافت نکرد. گروهها قبل و بعد از درمان از نظر کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که از لحاظ متغیر کیفیت زندگی بین گروه مداخله و گروه کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. به نظر می رسد کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود کیفیت زندگی بیماران - عروقی موثر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اثر بخشی معنویت درمانی گروهی بر میزان سرمی سایتوکین‌های اینترفرون گاما و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا در زنان مبتلا به سرطان پستان
        لیلا فلاحی فرح لطفی کاشانی عباس مسجدی آرانی
        شواهد فراوانی مبنی بر ارتباط میان مسایل روانی، اجتماعی و معنوی با سیستم های زیستی بدن از جمله سیستم ایمنی وجود دارد. مبتلایان به سرطان پستان، پریشانی های عمیقی را درباره ی امکان عود مرگ و میر، تصویر بدنی و مشکلات روان شناختی تجربه می کنند. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی چکیده کامل
        شواهد فراوانی مبنی بر ارتباط میان مسایل روانی، اجتماعی و معنوی با سیستم های زیستی بدن از جمله سیستم ایمنی وجود دارد. مبتلایان به سرطان پستان، پریشانی های عمیقی را درباره ی امکان عود مرگ و میر، تصویر بدنی و مشکلات روان شناختی تجربه می کنند. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر میزان سرمی ‌سایتوکین های اینترفرون گاما و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. بدین منظور، در یک کارآزمایی بالینی نیمه تجربی، 16 بیمار مبتلا به سرطان پستان بیمارستان شهدای تجریش تهران به صورت نمونه ی هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت مداخله مبتنی بر معنویت درمانی قرار گرفت. سطوح سرمی سایتوکین ‌های اینترفرون گاما و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا در هر دو گروه قبل، بعد و سه ماه پس از آخرین جلسه اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره ی سطوح سرمی سایتوکین ‌های اینترفرون گاما و فاکتور نکروز دهنده ی تومورآلفا بیماران، نشان داد که معنویت درمانی در کاهش معنادار سطوح سرمی سایتوکین ‌های اینترفرون گاما و فاکتور نکروز دهنده ی تومور آلفا زنان مبتلا به سرطان پستان موثر است و در طول زمان از پایداری نسبی برخوردار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - پیش بینی بهبودی ادراک شده و بهبودی عینی براساس متغیرهای روان شناختی پس از عمل قلب
        امراله ابراهیمی زهرا امامی سید محمد حسن کلانتر معتمدی حمید نصیری ده سرخی
        بیماریهای عروق کرونر قلب و مرگ و میر حاصل از آن رو به افزایش و مهم ترین عامل مرگ و میر و ناتوانی در ایران است. نقش عوامل روان شناختی مثبت به عنوان تعدیل کننده درسیر بیماری و بهبودی جای بحث است. هدف پژوهش حاضر، بررسی برخی عوامل آسیب شناختی مثبت دربرخی شاخص های بهبودی بعد چکیده کامل
        بیماریهای عروق کرونر قلب و مرگ و میر حاصل از آن رو به افزایش و مهم ترین عامل مرگ و میر و ناتوانی در ایران است. نقش عوامل روان شناختی مثبت به عنوان تعدیل کننده درسیر بیماری و بهبودی جای بحث است. هدف پژوهش حاضر، بررسی برخی عوامل آسیب شناختی مثبت دربرخی شاخص های بهبودی بعد از عمل قلب بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 43 نفر از بیماران مراجعه کننده به مرکز قلب جماران تهران جهت انجام عمل جراحی قلب به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر بخشودگی بین فردی، نگرشهای ناکارآمد، افسردگی، اضطراب استرس و شاخص بهبودی بیماران قلبی، قبل و سه ماه بعد از عمل قلب باز مورد آزمون قرار گرفتند.تحلیل رگرسیون، نشان داد که نگرشهای ناکار آمد با افزایش نمرات افسردگی، افزایش نمرات بخشودگی با کاهش افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی دارد. همچنین از سه خرده مقیاس بخشودگی، کنترل رنجش با هر سه متغیر افسردگی، اضطراب، استرس و مولفه ی درک واقع بینانه فقط با متغیر اضطراب رابطه ی معکوس معناداری نشان داد. به علاوه، بخشودگی و نگرشهای ناکارآمد می توانند با واسطه گری نمرات افسردگی، اضطراب و استرس، پیش بینی کننده ی تب، درد و تنگی نفس بعد از عمل جراحی باشند. به نظر می رسد عوامل روان شناختی درسیر بهبودی بیماریهای قلبی موثر است و در این بین بخشودگی، عامل موثر بر وضعیت سلامت روان و در این مسیر سلامت روان بر اساس شاخص های استرس، اضطراب و افسردگی در سیر بهبودی بیماران قلبی اثر می گذارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - اثربخشی درمانگری ذهن‌‌آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران MS
        سمیه ایزدی محترم نعمت طاووسی
        کیفیت زندگی، مجموعه‌ای از واکنش‌های عاطفی و شناختی در مقابل وضعیت جسمانی، روانی و اجتماعی است که به عنوان پیامد نهایی کار‌آزمایی‌های بالینی، مداخله‎ها و مراقبت‎های بهداشتی مدنظر بوده و عامل مهمی در کاهش نشانه‎های بیماری‎های مزمن روانی و جسمانی است. هدف پ چکیده کامل
        کیفیت زندگی، مجموعه‌ای از واکنش‌های عاطفی و شناختی در مقابل وضعیت جسمانی، روانی و اجتماعی است که به عنوان پیامد نهایی کار‌آزمایی‌های بالینی، مداخله‎ها و مراقبت‎های بهداشتی مدنظر بوده و عامل مهمی در کاهش نشانه‎های بیماری‎های مزمن روانی و جسمانی است. هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر درمانگری ذهن‌‌آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به MS بود. بدین منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل، 30 بیمار مبتلا به MS به صورت نمونه ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه کاربندی شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از اجرای مداخله و پس از دو ماه (پیگیری)، از نظر کیفیت زندگی مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش در هشت جلسه ی گروهی 90 دقیقه‎ای هر هفته یک بار، تحت درمانگری مبتنی بر ذهن‌آگاهی قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمانگری مبتنی بر ذهن‌آگاهی منجر به افزایش کیفیت زندگی بیماران MS شده است و این تاثیر در مرحله ی پیگیری نیز تداوم داشته است. با توجه به اهمیت کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به MS، می توان با آموزش ذهن‌آگاهی بستر لازم جهت ارتقای کیفیت زندگی این بیماران را فراهم کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - اثر بخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس انسجام روان و سبک مقابله ای در افراد مبتلا به آسم
        مینا درسخوان شهرام وزیری
        استفاده از پاسخ های مقابله ای موثر به افراد در غلبه بر مشکلات جسمانی - روانی، روابط بین فردی اجتماعی و تعارضات فردی کمک می کند. احساس انسجام روان نیز یک جهت گیری کلی است که بیان می کند فرد تا چه حد دارای احساس اطمینان فراگیر، با ثبات و پویا است که محرک های درونی و بیرون چکیده کامل
        استفاده از پاسخ های مقابله ای موثر به افراد در غلبه بر مشکلات جسمانی - روانی، روابط بین فردی اجتماعی و تعارضات فردی کمک می کند. احساس انسجام روان نیز یک جهت گیری کلی است که بیان می کند فرد تا چه حد دارای احساس اطمینان فراگیر، با ثبات و پویا است که محرک های درونی و بیرونی در طول زندگی را ساختار یافته، قابل پیش بینی و شفاف بداند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس انسجام روان و سبک های مقابله ای افراد مبتلا به آسم بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل، 30 نفر بیمار مبتلا به آسم به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه ی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) را دریافت کرد ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد.گروهها قبل و بعد از مداخله، از نظر احساس انسجام و سبک های مقابله ای مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل مانوا نشان داد که MBSRباعث افزایش احساس انسجام روان، کاهش معنادار نمرات سبک مقابله ای هیجان مدار و افزایش معنادار نمرات سبک مقابله ای مساله مدار شده است. مطالعه ی حاضر نشان داد که MBSR به عنوان یک روان درمانی مدرن، روشی اثر بخش در افزایش احساس انسجام روان و همچنین افزایش در سبک مقابله ای مساله مدار بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - اثربخشی برنامه ی مداخلات روان شناختی بر وزن نوزادان به هنگام تولد
        سمیه رجب پور فرخانی مسعود غلامعلی لواسانی غلامعلی افروز
        رسم بر آن است که وزن هنگام تولد، به‌عنوان تنها وسیله ی سنجش پیامد باردارى در نظر گرفته شود و نشان‌گر معتبرى از سلامت و رسیدگی جنین و هم‌چنین ساده‌ترین اندازه‌گیرى است که مى‌توان با دقت معقول و در شرایط مختلف در سراسر جهان به‌کار گرفت. مطالعات نشان مى‌دهد کودکانى که به‌ه چکیده کامل
        رسم بر آن است که وزن هنگام تولد، به‌عنوان تنها وسیله ی سنجش پیامد باردارى در نظر گرفته شود و نشان‌گر معتبرى از سلامت و رسیدگی جنین و هم‌چنین ساده‌ترین اندازه‌گیرى است که مى‌توان با دقت معقول و در شرایط مختلف در سراسر جهان به‌کار گرفت. مطالعات نشان مى‌دهد کودکانى که به‌هنگام تولد وزن مناسب دارند حتى در شرایط زیست‌محیطى نامساعد، میزان مرگ و میر نسبتا کمى دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه ی مداخلات روان شناختی بر وزن نوزادان به هنگام تولد در شهرستان قوچان بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل، 25 والد داوطلب برای مداخله که برای معاینات پیش از بارداری به مراکز درمانی شهرستان قوچان مراجعه کرده بودند به صورت دردسترس به عنوان گروه آزمایش انتخاب و با 25 نفر که داوطلب این مداخله نبودند به عنوان گروه کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایشی، طی 15 جلسه تحت آموزش و مداخلات روان شناختی قرار گرفت. نوزادان این والدین بعد از تولد از نظر قد، وزن اندازه ی دور سر و نمره ی آپگار اندازه گیری شدند. مقایسه ی اندازه ی این ابعاد در نوزادان دو گروه نشان داد که آموزش و مداخلات روان شناختی در بهبود این اندازه ها اثر معناداری تولید می کند. به این ترتیب می توان گفت ارایه ی مداخلات روان شناختی می تواند نقش موثری در بهبود وزن نوزادان داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی نقش عوامل شناختی و شخصیتی در پیش بینی ابتلا به سردرد میگرن
        رضا جوهری فرد امیر رضا برومند کارل ادوارد شایت مهناز مهرابی زاده هنرمند نجمه حمید ایران داودی
        سردرد،ازجملهمشکلاتیاستکهافزونبردرد ناتوانکننده،اثراتنامطلوبیبرهمه ی ابعادزندگیفرداز جملهکارکرد اجتماعی،خانوادگی، شغلی و تحصیلیدارد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل شناختی و شخصیتی به عنوان پیش بین ابتلا به سردرد میگرن در بین بیماران زن مراجعه کننده به مراکز مغزو اعصاب بود. ب چکیده کامل
        سردرد،ازجملهمشکلاتیاستکهافزونبردرد ناتوانکننده،اثراتنامطلوبیبرهمه ی ابعادزندگیفرداز جملهکارکرد اجتماعی،خانوادگی، شغلی و تحصیلیدارد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل شناختی و شخصیتی به عنوان پیش بین ابتلا به سردرد میگرن در بین بیماران زن مراجعه کننده به مراکز مغزو اعصاب بود. بدین منظور، براساس تشخص متخصص مغزو اعصاب،‌ 195 نفر به عنوان نمونه ی بیمار مشخص شدند و جهت انتخاب گروه سالم، از یک جامعه ی متشکل از زنانی با شرایط سنی، تحصیلی و شغلی تقریبا همتا با بیمار، 205 همراه زن بیماران مبتلا به میگرن،‌ به روش تصادفی ساده انتخاب شد و در مجموع 396 نفر از نظر فاجعه سازی درد، راهبردهای مقابله ای، کمال گرایی و شخصیت مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل به روش همزمان و گام به گام فرضیه ی پژوهش را تایید کرد. به بیان دیگر از روی عوامل شناختی و شخصیتی می توان احتمال ابتلا به سردرد میگرن در بین بیماران زن را پیش بینی کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - Psychosomatic medicine: The art of coping and salutogenesis
        فرزاد گلی
        Although the term psychosomatic is used in a wide range of contexts – from media to clinics – no exact definition of the term exists that even practitioners and experts of different schools in this domain agreed on. This may be due to its intertidisciplinary چکیده کامل
        Although the term psychosomatic is used in a wide range of contexts – from media to clinics – no exact definition of the term exists that even practitioners and experts of different schools in this domain agreed on. This may be due to its intertidisciplinary, multisystemic, and evolutionary nature. Psychosomatic medicine is an approach to health which deals with the beliefs, narratives, relations, and behaviors formed around a disorder as well as the effects of them on the disorder, structure, and function of the body. This approach seeks for leading the material-energetic-symbolic-reflective flow of signs in order to activate the salutogenesis vs. pathogenesis, and promote adaptive coping of the organisms with the disease. As such it can be regarded not exclusively as a specialty but as an approach which integrates different specialties of the medicine, connect the two lifeworlds of patient and client with the medical system, and bring about mind-body coordination through the use of different modalities. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - Psychosomatic approach
        During the ancient Greek civilization, a holistic view was common in the practice of medicine that likely considered the mind equivalent to the psych, and generally, believed that the body and psych cannot be separable. During the ancient Roman civilization (100 BC to 4 چکیده کامل
        During the ancient Greek civilization, a holistic view was common in the practice of medicine that likely considered the mind equivalent to the psych, and generally, believed that the body and psych cannot be separable. During the ancient Roman civilization (100 BC to 400 AD), Galenic medicine, despite progress in Islamic countries, including Iran, knelt in front of the church and was trapped in the dualism of the Catholic Church. During the Renaissance (1500 to 1700), interest in natural sciences and their application increased and as though it was a determinative tragedy, was thrown to the other side of the continuum. During this period, physicians handed the mental evaluation to religion and philosophy, attempted to examine the cell to find the source of the illness, and forgot about the agency of the patient. Unaware that this division of duties, assigning the mind to religion and philosophy; is a new confirmation of the continuation of duality. So, even in the modern age, body and soul are covert from each other so the fight of duality and unity continues until the end of the time. Even the movements of the late nineteenth century, such as; the design of the word "psychosomatic" by Johann Heinroth -professor of the University of Leipzig- and "medical psychosomatic" by Felix Dutch, and other attempts by Charcot, Burnham, Leybo, Alyvstvn, and even Freud, was useless. Medicine is established on the paradigm of particularity, and has no path except dualism. Extremism continued and naming the elephant as a fan, a pillar, or a bed prolonged. Then, with the introduction of System Theory by "Adolf Meyer", there developed a foundation for bio-psycho-social theory of "George Engel" (1997) and "Lipowsky" where they believed that psychosomatic approach is essential in the treatment of all illnesses. He regards external factors (e.g., ecological, infectious, cultural, environmental), internal factors (e.g., emotional), genetic, physical characteristics, temperament, and the history of the patient as important components of evaluation by doctors and researchers. This approach could be groundwork of psychosomatic medicine and nourishes various branches such as "Psycho-nuro- endocrinology" and "Psycho-neuro-immunology". As professor Shokrollah Tarighati (1987) suggests in the book “psychosomatic illnesses”, despite the lack of agreement among theorists, practitioners often believe that human being is a single "Psycho-social-bio" existence and it is necessary to view him as an integrated whole in which these three dimensions constantly and continuously interact. Perhaps it is the right time to view psychosomatic as an integrated system not as the endorsement of duality of "Psych" and "Soma”. پرونده مقاله