هدف اصلی این مطالعه، شناسایی، دسته بندی و نگاشت علّی مولفه های برند موفق در آموزش عالی است. این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ اکتشافی- تحلیلی؛ از نظر روش گردآوری داده ها، ترکیبی (کیفی- کمی) است. براین اساس، در فاز کیفی با مرور ادبیات و پیشینه پژوهش و تاییدیه چکیده کامل
هدف اصلی این مطالعه، شناسایی، دسته بندی و نگاشت علّی مولفه های برند موفق در آموزش عالی است. این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ اکتشافی- تحلیلی؛ از نظر روش گردآوری داده ها، ترکیبی (کیفی- کمی) است. براین اساس، در فاز کیفی با مرور ادبیات و پیشینه پژوهش و تاییدیه خبرگان مولفه های برند موفق در آموزش عالی شناسایی شد. سپس با استفاده از نظر خبرگان این مولفه ها دسته بندی گردید. در نهایت با استفاده از پرسشنامه مقایسه زوجی داده های مورد نیاز از 11 خبره دانشگاه فنی و حرفه ای استخراج و با استفاده از رویکرد نگاشت علّی مدل برند موفق با نقشه ذهنی ادغامی خبرگان طراحی شد. یافته های فاز کیفی نشان داد برند موفق در آموزش عالی بطور کلی در مقوله های تصویر دانشگاه، هزینه ها و موارد مالی، خدمات و امکانات دانشگاهی، تبلیغات و ارتباطات برون سازمانی، برنامه ریزی و موفقیت آموزشی و موقعیت دانشگاه دسته بندی شد. بیشترین رابطه متغیرها مربوط به خدمات و امکانات دانشگاهی با هزینه ها و موارد مالی، سپس رابطه بین متغیرهای تصویر دانشگاه و خدمات و امکانات دانشگاهی است. ضعیف ترین رابطه نیز بین متغیر هزینه و موارد مالی با متغیر تصویر دانشگاه و برنامه ریزی و موفقیت آموزشی با هزینه ها و موارد مالی است. برند موفق در دانشگاه فنی و حرفه ای از مقوله های تصویر دانشگاه، هزینه ها و موارد مالی، خدمات و امکانات دانشگاهی، تبلیغات و ارتباطات برون سازمانی، برنامه ریزی و موفقیت آموزشی و موقعیت دانشگاه تشکیل شده است.
پرونده مقاله
تعیین الگوی تصمیمگیری مشتریان در خرید محصولات یکی از موارد مهم در بازاریابی است و هدف از مقاله، ارائۀ راهکار جدید در بازاریابی عصبی در پیشبینی انتخاب محصولات توسط مشتریان است. در این تحقیق سیگنالهای مغزی از بیستوپنج نفر شرکت کننده با محدودۀ سنی 18 تا 38 سال در زمان چکیده کامل
تعیین الگوی تصمیمگیری مشتریان در خرید محصولات یکی از موارد مهم در بازاریابی است و هدف از مقاله، ارائۀ راهکار جدید در بازاریابی عصبی در پیشبینی انتخاب محصولات توسط مشتریان است. در این تحقیق سیگنالهای مغزی از بیستوپنج نفر شرکت کننده با محدودۀ سنی 18 تا 38 سال در زمان مشاهده 14 محصول مختلف استفادهشده است که گروه اول شامل 10 مرد و 6 زن با گسترۀ سنی 18 تا 23 سال، گروه دوم شامل 8 مرد و 5 زن با گسترۀ سنی 25 تا 30 سال و گروه سوم شامل 7 مرد و 4 زن با گسترۀ سنی 31 تا 38 سال بودند. برای انتخاب ویژگی در این مقاله الگوریتم جدیدی مبتنی بر هوش جمعی سالپ آشوبی ارائهشده است که میتواند با قدرت جستجوی بالا، ویژگیهای مؤثر را مشخص نماید و برای پیشبینی نهایی از طبقه بندهای مختلف در قالب یادگیری چندتایی استفادهشده است. در مدل پیشنهادی، از روش طیفهای مرتبه بالا در استخراج ویژگیها از سیگنال مغزی استفادهشده که شامل بیش از هفتصد ویژگی است و سپس انتخاب ویژگی با الگوریتم هوش جمعی سالپ پیشنهادی تعداد ویژگی‎ها از 742 به 198 کاهش یافته است. نتایج نشان داده است که مدل پیشنهادی توانسته بهطور میانگین در تشخیص انتخاب کاربران در همه محصولات دقت 99/75 درصد داشته باشد که نشاندهنده بهبود 75/3 درصدی نتایج نسبت به تحقیقات مشابه است.
پرونده مقاله
کارآفرینی اجتماعی اغلب اهداف گسترده ای در زمینه های اجتماعی، محیط زیستی و فرهنگی دنبال میکند و اغلب با بخش داوطلبانه و غیرانتفاعی در ارتباط و همکاری است. کارآفرینی اجتماعی بهدنبال روشهایی سودمند برای ارتقای عدالت اجتماعی و حل خلاقانه مسائل و چالشهای اجتماعی جامعه اس چکیده کامل
کارآفرینی اجتماعی اغلب اهداف گسترده ای در زمینه های اجتماعی، محیط زیستی و فرهنگی دنبال میکند و اغلب با بخش داوطلبانه و غیرانتفاعی در ارتباط و همکاری است. کارآفرینی اجتماعی بهدنبال روشهایی سودمند برای ارتقای عدالت اجتماعی و حل خلاقانه مسائل و چالشهای اجتماعی جامعه است. احساس نیاز به ایجاد تعادل بین دو مقوله توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی کارآفرین اجتماعی را برمیانگیزاند که از فرصتها و شیوههای مؤثری که بازده اجتماعی عامتری دارد بهره بگیرد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی دیجیتال و ارائه راهحلهای مسائل اجتماعی از طریق بستر دیجیتال و فضای مجازی بهمنظور توسعه خدمات اجتماعی و با استفاده از رویکرد دادهبنیاد بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کسبوکارهای حوزه اجتماعی و حوزه دیجیتال کشور بوده است و با توجه به کیفیبودن پژوهش، نمونهگیری از طریق شناسایی نمونههای بسیار موفق و کارآفرینان خبره در این دو حوزه کسبوکار به روش گلوله برفی انتخاب و مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است و با توجه به کمبود تحقیقات کیفی در زمینه کارآفرینی اجتماعی دیجیتال، بر اساس مصاحبه با 11 نفر از خبرگان و فعالان موفق این دو حوزه، به اشباع نظری رسیده است. یافتههای پژوهش به شناسایی 33 مؤلفه تأثیرگذار در قالب مقولههای شرایط علّی و زمینهای، مداخلهگرها و راهبردهای تحقق کارآفرینی اجتماعی دیجیتال و تبیین پیامدهای آن منتهی شده است.
پرونده مقاله
با توجه به پیشرفت روزافزون فنآوریهای متنوع و اهمیت آنها برای بقا و رقابت بینالمللی شرکتها در صنایع مختلف، تدوین و اجرای راهبردهای صحیح و متناسب هر سازمان با توجه به ظرفیتها و توانمندیهای فنآورانهی ویژهی آن بسیار حایز اهمیت است. هدف این تحقیق نیز، شناسایی و اول چکیده کامل
با توجه به پیشرفت روزافزون فنآوریهای متنوع و اهمیت آنها برای بقا و رقابت بینالمللی شرکتها در صنایع مختلف، تدوین و اجرای راهبردهای صحیح و متناسب هر سازمان با توجه به ظرفیتها و توانمندیهای فنآورانهی ویژهی آن بسیار حایز اهمیت است. هدف این تحقیق نیز، شناسایی و اولویت بندی مولفههای نوآوری فنآورانه و بررسی نقش آنها در موقعیت راهبردی سازمان ها با رویکرد کمّی است. برای مطالعه حاضر، از روش تحقیق کمی (پرسشنامه) و ابزار مصاحبه به منظور استخراج بخشی از اطلاعات مورد نیاز استفاده گردید. جامعهی آماری تحقیق، شرکت فولاد مبارکهی اصفهان است و داده های تجربی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری به وسیله نرمافزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین مولفههای نوآوری فنآورانه و موقعیت راهبردی سازمان روابط مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، برای سیاستگذاری و بهبود عوامل نوآوری فنآورانه در سازمانها میتوان از راهبردهای متناسب با هریک از آنها استفاده نمود. لذا، مجتمع فولاد مبارکهی اصفهان به منظور کسب جایگاه رقابتی برتر باید عوامل نوآوری فنآورانه را به طورهمزمان با استفاده از راهبردهای درست و مناسب به کار گیرد و نوآور و پیشرو باشد. همچنین، مدلی برای بررسی رابطه بین مولفه ها ارایه گردید که با توجه به نتایج تحقیق تایید شد. براساس یافته-های این تحقیق، عوامل خروجی نوآوری فنآورانه نسبت به سایر مولفهها کمترین اثرگذاری را بر راهبرد هزینه این شرکت دارد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر گزینههای موقعیتیابی استراتژیک مدل دلتا بر عملکرد سازمانی شرکتهای IT با نقش تعدیلگر قوانین دولتی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. گردآوری دادهها توسط پرسشنامه محققساخته انجام گرفت. روایی محتوایی پر چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر گزینههای موقعیتیابی استراتژیک مدل دلتا بر عملکرد سازمانی شرکتهای IT با نقش تعدیلگر قوانین دولتی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. گردآوری دادهها توسط پرسشنامه محققساخته انجام گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات خبرگان و پایایی آن، توسط آلفای کرونباخ تایید شد. جامعه آماری تحقیق را مدیران و خبرگان حوزه استراتژی و بازاریابی شرکتهای فعال در صنعت IT مستقر در پارک علم و فناوری پردیس که بالغ بر 266 نفر بودند، تشکیل داد و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، به تعداد 158 نفر محاسبه شد. تجزیه و تحلیل دادهها، با استفاده از روش مدل-سازی معادلات ساختاری در نرمافزار Amos صورت گرفت. یافتهها نشان میدهد هر سه گزینه استراتژیک مدل دلتا، شامل گزینههای بهترین محصول، راهحل جامع مشتریان و پایبندسازی به سیستم، بر عملکرد شرکتهای IT تاثیر مثبت و معنادار دارند و در این میان، تاثیر گزینه پایبندسازی به سیستم، بیش از سایر گزینهها است. همچنین قوانین دولتی، روابط میان گزینههای استراتژیک مدل دلتا با عملکرد سازمانی را تعدیل میکند که بیشترین تاثیر، مربوط به گزینه راهحل جامع مشتریان و کمترین تاثیر، مربوط به گزینه بهترین محصول است.
پرونده مقاله
تاکنون در کشور رویکرد مدیریت تأمین به عنوان رویکرد غالب در مدیریت منابع آب بوده که نتیجه این رویکرد مدیریتی، سطح آبهای سطحی و زیرزمینی را بطور معناداری کاهش داده است. شرایط ناترازی توسعه کشور و صیانت از منابع آب با پدیدار شدن پدیده تغییر اقلیم تشدید شده است، این شرایط چکیده کامل
تاکنون در کشور رویکرد مدیریت تأمین به عنوان رویکرد غالب در مدیریت منابع آب بوده که نتیجه این رویکرد مدیریتی، سطح آبهای سطحی و زیرزمینی را بطور معناداری کاهش داده است. شرایط ناترازی توسعه کشور و صیانت از منابع آب با پدیدار شدن پدیده تغییر اقلیم تشدید شده است، این شرایط مدیران اجرایی سازمان آب و برق خوزستان را برآن داشت تا در خشکسالی 1400، با تغییر رویکرد از مدیریت تأمین به مدیریت مصرف تجربه جدیدی را ثبت نمایند. هدف از این مقاله مقایسه نتایج کمی حاصل از دو رویکرد مدیریتی استفاده شده در دو پدیده خشکسالی مشابه در سالهای اخیر با استفاده از روش مدیریت تطبیقی میباشد. این مطالعه از منظر هدف، کاربردی و عِلّی، از نظر فرآیند اجرا تحقیقِ کمی، از نظر منطق اجرا قیاسی-استقرایی و از منظر نحوه جمعآوری دادهها، توصیفی-پیمایشی میباشد. مقایسه حجم آب توزیع شده با رویکرد قدیمی در خشکسالی 1392 و حجم آب توزیع شده با رویکرد جدید در خشکسالی 1400 نشان میدهد که انتخاب رویکرد جدید در سطح 34272 هکتار از اراضی کشاورزی تحت کشت تابستانه در حوضه آبریز کرخه جنوبی، باعث صرفهجویی آب به میزان 692 میلیون متر مکعب شده است.
پرونده مقاله