• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تغییرات کیفی و عملکرد ارقام کلزا (Brassica napus L.) به تنش خشکی آخر فصل در شرایط کشت تاخیری
        مجتبی روحی محمد بنایان اول امیر‌حسین شیرانی‌راد
        ارقام جدید زمستانه کلزا (شش لاین آماده معرفی امید بخش و رقم بومی احمدی به عنوان شاهد) برای واکنش به تنش خشکی آخر فصل در شرایط کشت تاخیری در دو سطح شامل تاریخ کاشت معمول (20 مهر) و تاریخ کاشت تأخیری (5 آبان) و دو سطح آبیاری شامل آبیاری معمول (شاهد) و قطع آبیاری از مرحله چکیده کامل
        ارقام جدید زمستانه کلزا (شش لاین آماده معرفی امید بخش و رقم بومی احمدی به عنوان شاهد) برای واکنش به تنش خشکی آخر فصل در شرایط کشت تاخیری در دو سطح شامل تاریخ کاشت معمول (20 مهر) و تاریخ کاشت تأخیری (5 آبان) و دو سطح آبیاری شامل آبیاری معمول (شاهد) و قطع آبیاری از مرحله خورجین دهی به بعد، به صورت آزمایش فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 1394-1393 و 1395-1394 در موسسه تحقیقات، اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج مورد بررسی قرار گرفتند. تاریخ کاشت و آبیاری به عنوان عامل اصلی و ارقام به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. رقم L72 در هر دو تاریخ کاشت مقدار پالمتیک اسید بیشتری داشت. بیشترین مقدار اولئیک اسید و لینولئیک اسید به ترتیب معادل 2/66 و 34/18 درصد در تاریخ کاشت 20 مهر ماه و آبیاری نرمال به دست آمدند. بیشترین مقدار اروسیک اسید در رقم HW3 معادل 27/0 درصد و بیشترین مقدار لینولنیک اسید معادل 95/6 درصد در تاریخ کاشت 20 مهر از رقم L72 حاصل شد در حالی که کمترین مقدار لینولنیک اسید از تیمار تاریخ کاشت 5 آبان در رقم HW3 به دست آمد. در تیمار قطع آبیاری، گلوکوزینولات دانه 14 درصد بیشتر از آبیاری معمول بود. بیشترین عملکرد دانه به مقدار 2/4231 کیلوگرم در هکتار در تاریخ کاشت 20 مهر از رقم L72 و کمترین آن در تاریخ کاشت 5 آبان از رقم HW3 حاصل شد. در تاریخ کاشت 20 مهر، بیشترین درصد و عملکرد روغن دانه به ترتیب معادل 54/46 درصد و 6/2576 کیلوگرم در هکتار از رقم L72 و کمترین مقدار این صفات در تاریخ کاشت 5 آبان از رقم HW3 تولید شدند. به طورکلی، نتایج نشان داد که در شرایط تنش خشکی آخر فصل رقم L72 در هر دو تاریخ کاشت بیشترین عملکرد دانه و روغن را به عنوان دو صفت مهم در این گیاه زراعی به خود اختصاص داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - روابط بین صفات در اکوتیپ‌های آویشن دنایی (Thymus daenensis subsp. daenensis) تحت شرایط بدون تنش و تنش خشکی
        مسعود گلستانی
        روابط بین صفات در اکوتیپ‌های آویشن دنایی، آزمایشی در دو محیط بدون‌ تنش و واجد تنش خشکی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 4 تکرار در سال زراعی 97-1396 در شهرستان ابرکوه بررسی شد. برای تعیین روابط بین صفات از همبستگی ساده و برای تعیین صفات مؤثر و نیز میزان اثرات مستقیم چکیده کامل
        روابط بین صفات در اکوتیپ‌های آویشن دنایی، آزمایشی در دو محیط بدون‌ تنش و واجد تنش خشکی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 4 تکرار در سال زراعی 97-1396 در شهرستان ابرکوه بررسی شد. برای تعیین روابط بین صفات از همبستگی ساده و برای تعیین صفات مؤثر و نیز میزان اثرات مستقیم و غیرمستقیم آنها بر وزن خشک اندام ‌هوایی به‌ترتیب از رگرسیون گام‌به‌گام و تجزیه علیت و همچنین جهت یافتن عوامل پنهانی که باعث ایجاد همبستگی‌های خاصی بین متغیرهای اندازه‌گیری ‌شده می‌شوند، از تجزیه به عامل‌ها استفاده شد. ضرایب همبستگی بین صفات نشان داد که وزن‌تر و خشک اندام‌هوایی با بزرگ ترین و کوچک ترین قطر تاج‌ پوشش، سطح تاج ‌پوشش، طول‌ برگ، تعداد ساقه در بوته و عملکرد اسانس در هر دو شرایط آزمایش رابطه مثبت و معنی‌دار داشت. نتایج رگرسیون گام‌به‌گام نشان داد که در شرایط بدون ‌تنش صفات سطح تاج ‌پوشش، طول و عرض برگ، تعداد گل در گل‌آذین و تعداد روز تا 50% گلدهی و در شرایط تنش‌خشکی صفات سطح تاج‌ پوشش، طول و عرض برگ و تعداد روز تا 50% گلدهی وارد معادله شدند. در تجزیه علیت در هر دو شرایط سطح تاج ‌پوشش بیشترین اثر مستقیم و مثبت و عرض برگ اثر مستقیم و منفی بر وزن خشک اندام‌ هوایی داشتند. با استفاده از تجزیه به عامل‌ها در هر دو شرایط سه عامل اصلی در مجموع حدود 76% از تغییرات کل را توجیه کردند و صفات وزن ‌تر و خشک اندام‌ هوایی، بزرگ ترین و کوچک ترین قطر تاج ‌پوشش، سطح تاج ‌پوشش، طول‌ برگ، تعداد ساقه در بوته و عملکرد اسانس از اجزای تشکیل‌دهنده این عوامل بودند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تغییرات عملکرد علوفه و برخی خصوصیات زراعی و فیزیولوژیک کوشیا، ارزن، سورگوم و ذرت علوفه‌ای تحت تنش خشکی
        حمید نجفی‌نژاد سید ذبیح الله راوری محمدعلی جواهری
        تعیین مناسب ترین گیاه علوفه‌ای متحمل به خشکی در شرایط کم آبی استان کرمان با انجام آزمایشی به‌صورت‌ اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار طی دو سال (96-95) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی جوپار کرمان بررسی شد. تنش خشکی، به عنوان عامل اصلی، در سه سطح مشتمل بر چکیده کامل
        تعیین مناسب ترین گیاه علوفه‌ای متحمل به خشکی در شرایط کم آبی استان کرمان با انجام آزمایشی به‌صورت‌ اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار طی دو سال (96-95) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی جوپار کرمان بررسی شد. تنش خشکی، به عنوان عامل اصلی، در سه سطح مشتمل بر آبیاری نرمال (آبیاری بر اساس80 میلی متر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A)، تنش متوسط (آبیاری بر اساس 130 میلی متر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A) و تنش شدید (آبیاری بر اساس 180 میلی‌متر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A) و نوع گیاه نظیر کوشیا، ارزن مرواریدی، سورگوم و ذرت علوفه‌ای، به عنوان عامل فرعی، در نظر گرفته شدند. سورگوم در تمام سطوح تنش، بیشترین عملکرد را در مقایسه با سه گیاه دیگر تولید نمود. این گیاه در شرایط آبیاری نرمال به ترتیب با تولید 101241 کیلوگرم علوفه تر و 30181 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار بیشترین عملکرد را به خود اختصاص داد. در تمام انواع گیاهان مورد مطالعه با افزایش تنش خشکی عملکرد کاهش یافت ولی درصد کاهش عملکرد در کوشیا نسبت به سایر گیاهان کمتر بود. ارزن با 89/11 و کوشیا با 82/9 درصد پروتئین خام به ترتیب بیشترین، و ذرت و سورگوم به ترتیب با 97/8 و 19/8 درصد کمترین پروتئین خام را داشتند. با افزایش تنش خشکی محتوی نسبی آب برگ کاهش ولی مقدار مالون‌دی‌آلدهید در هر چهار گیاه مورد بررسی افزایش یافتند. کوشیا، در میان چهار گونه ی گیاهی مورد آزمایش، کمترین مقدار مالون‌دی‌آلدهید را داشت. مقدار کلروفیلa ، تحت تنش ملایم و شدید نسبت به شرایط نرمال، به ترتیب 3/16 و 7/20 درصد کاهش یافت. کوشیا در هر دو سال و در تمام سطوح تنش، پس از آن سورگوم، از بیشترین محتوی سدیم برخوردار بودند. محتوای پتاسیم سورگوم در شرایط تنش شدید و متوسط در مقایسه با سایر گیاهان بیشتر بود. بر اساس نتایج این تحقیق سورگوم با بیشترین عملکرد علوفه، ارزن با تولید علوفه با کیفیت بالا و کوشیا به عنوان متحمل‌ترین گیاه به تنش خشکی شناخته شدند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تغییرات عملکرد و اجزای روغن دانه خردل سیاه (Brassica nigra L.) بر اثر باکتری ها و تنظیم کننده های رشد در شرایط تنش کادمیوم
        علی برقی عبدالقیوم قلی پوری اکبر قویدل محمد صدقی
        کادمیوم یکی از آلاینده های اولیه خاک از نوع فلزات سنگین می باشد و گیاهان تیره شب بو با تولید وزن خشک بالا قادر به تجمع مقادیر بسیار بالایی از فلزات سنگین از جمله کادمیوم می باشند. به منظور ارزیابی تغییرات اسیدهای چرب، درصد روغن دانه و عملکرد و اجزای عملکرد خردل سیاه تحت چکیده کامل
        کادمیوم یکی از آلاینده های اولیه خاک از نوع فلزات سنگین می باشد و گیاهان تیره شب بو با تولید وزن خشک بالا قادر به تجمع مقادیر بسیار بالایی از فلزات سنگین از جمله کادمیوم می باشند. به منظور ارزیابی تغییرات اسیدهای چرب، درصد روغن دانه و عملکرد و اجزای عملکرد خردل سیاه تحت تاثیر باکتری های محرک و تنظیم کننده های رشد گیاه در شرایط تنش کادمیوم آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح کادمیوم (صفر و 100 میلی گرم بر کیلوگرم خاک)، سه سطح باکتری (شاهد، آزوسپریلوم و سودوموناس) و سه سطح تنظیم کننده های رشد (شاهد، سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید) بودند. مقایسات میانگین ها نشان داد که کادمیوم موجب کاهش معنی دار تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام، وزن خشک ریشه، درصد روغن دانه، اولئیک اسید، لینولئیک اسید، ایکوزنوئیک اسید و اروسیک اسید گردید. باکتری های محرک رشد منجر به افزایش معنی دار مقادیر صفات مذکور و کاهش معنی دار پالمتیک اسید شدند. محلول پاشی با سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید به افزایش معنی دار محصول تک بوته، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، درصد روغن دانه و تمام انواع اسیدهای چرب غیراشباع انجامید، در حالی که استئاریک اسید و اسیدهای چرب اشباع را کاهش داد. اثر متقابل کادمیوم × باکتری نشان داد که در هر دو سطح کادمیوم، باکتری ها موجب افزایش معنی دار محصول تک بوته، وزن هزار دانه، وزن خشک اندام هوایی، لینولنیک اسید و اسیدهای چرب غیراشباع و کاهش معنی دار استئاریک و اسیدهای چرب اشباع گردیدند در حالی که کادمیوم نتیجه ای برعکس باکتری ها در این صفات نشان داد. در اثر متقابل کادمیوم × هورمون هم تیمار هورمونی در هر دو سطح کادمیوم منجر به کاهش معنی دار پالمیتیک و افزایش اسیدهای چرب غیراشباع شد و کاربرد کادمیوم نیز نتیجه عکس داشت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - اثر کاربرد برگی عنصر روی بر عملکرد کمّی و کیفی گندم دیم در شهرستان هشترود
        اسماعیل کریمی اصل بهرام میرشکاری عزت اله اسفندیاری فرهاد فرح وش ابراهیم خلیلوند بهروزیار
        پایین بودن میزان ریزمغذی‌ها در غلات و کاهش تنـوع غـذایی منجر به بروز سـوء تغـذیه در جامعه می گردد و این امر یکی از مشکلات کنونی کشورهای در حال توسعه از جمله ایران می‌باشد. با عنایت به نقش ویژه ی گندم در تغذیه قاطبه ی مردم در این قبیل کشورها، محققین تلاش می‌کنند با افزای چکیده کامل
        پایین بودن میزان ریزمغذی‌ها در غلات و کاهش تنـوع غـذایی منجر به بروز سـوء تغـذیه در جامعه می گردد و این امر یکی از مشکلات کنونی کشورهای در حال توسعه از جمله ایران می‌باشد. با عنایت به نقش ویژه ی گندم در تغذیه قاطبه ی مردم در این قبیل کشورها، محققین تلاش می‌کنند با افزایش غلظت ریزمغذی ها از جمله روی، میزان اسید آسکوربیک و پروتئین دانه افزایش و میزان اسید فیتیک و نسبت مولی اسید فیتیک به روی در دانه گندم را کاهش و نسبت به کاهش سوء تغذیه کمک نمایند. با توجه به نقش فیزیولوژیک روی در متابولیسم کربوهیدرات ها و پروتئین ها، در این پژوهش تاثیر کاربرد برگی روی بر عملکرد دانه و برخی از شاخص‌های کیفی گندم مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش شش رقم گندم نان در آزمایش مزرعه‌ای در سال زراعی 95-1394 در روستای طاستغار از توابع شهرستان هشترود اجرا گردید. آماده سازی زمین طبق روال سنتی حاکم بر زراعت منطقه انجام گردید. آزمایش به‌صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای اصلی و فرعی به ترتیب شامل ارقام گندم در شش سطح (باران، تک آب، سرداری، اوحدی، هما و آذر2) و مصرف برگی سولفات روی با غلظت دو در هزار در چهار سطح (شاهد، در مرحله ساقه‌رفتن و مراحل ساقه‌رفتن به همراه ظهور سنبله) بودند. عملیات محلول‌پاشی سولفات روی در ساعات پایانی روز با استفاده از سم پاش پشتی تلمبه‌ای به میزان 100 میلی‌لیتر از محلول یاد شده به ازای هر متر مربع انجام گردید. نتایج حاصل نشان داد که محلول پاشی روی منجر به افزایش عملکرد دانه در مقایسه با شاهد در تمامی ارقام مورد مطالعه شد. همچنین، محلول پاشی این عنصر میزان روی، پروتئین و اسید آسکوربیک دانه را در مقایسه با شاهد افزایش داد. در مقابل، در اثر محلول پاشی روی، میزان اسید فیتیک و نسبت مولی اسید فیتیک به روی در مقایسه با شاهد کاهش یافتند. محلول پاشیبرگی روی سبب بهبود عملکرد کمّی و کیفی دانه گندم شد و کاربرد این عنصر در مراحل ساقه رفتن به همراه ظهور سنبله تاثیرگذاری بیشتری داشت. لذا، با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر کشاورزی ایران و مشکلات ناشی از سوء تغذیه جامعه، کاربرد برگی سولفات روی راهکار مناسبی برای افزایش عملکرد کمّی و کیفی گندم به همراه بهبود بهداشت عمومی جامعه می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - اثر تاریخ کاشت زمستانه و محلول پاشی عنصر روی بر برخی صفات کیفی، اسیدهای چرب روغن و عملکرد ارقام بهاره کلزا (Brassica napus L.) در منطقه کرج
        مجید ولی‌پور دستنائی امیرحسین شیرانی راد سیدعلیرضا ولد‌آبادی سعید سیف زاده حمیدرضا ذاکرین
        اثر تاریخ کاشت زمستانه و محلول پاشی عنصر روی بر عملکرد و ترکیب اسیدهای چرب ارقام بهاره کلزا طی آزمایشی به صورت فاکتوریل‌اسپلت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال (94-93 و 95-94) در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج مطال چکیده کامل
        اثر تاریخ کاشت زمستانه و محلول پاشی عنصر روی بر عملکرد و ترکیب اسیدهای چرب ارقام بهاره کلزا طی آزمایشی به صورت فاکتوریل‌اسپلت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال (94-93 و 95-94) در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج مطالعه شد. در این آزمایش عامل تاریخ کاشت زمستانه دارای سه سطح شامل 5ام ،15ام و 25ام اسفندماه و عامل عنصر روی در دو سطح، شامل محلول پاشی با سولفات روی و عدم کاربرد روی (محلول پاشی با آب خالص) به صورت فاکتوریل در کرت های اصلی و ارقام بهاره شاملRGS003 ,Zafar ,Julius ,Jerry ,Zabol 10 و hyola4815 در کرت های فرعی قرار گرفتند. ‌‌‌نتایج تجزیه مرکب داده ها نشان داد که اثر سال، تاریخ کاشت، محلول‌پاشی عنصر روی، رقم و اثر متقابل تاریخ کاشت و رقم بر صفات کیفی ‌(میزان گلیکوزینولات دانه و اسیدهای چرب)، در سطح 1 درصد معنی‌دار بودند. بیشترین عملکرد دانه در ارقام zafar با میانگین 4258 کیلوگرم در هکتار و hyola4815 با میانگین 4192 کیلوگرم در هکتار، در تاریخ کاشت 5 اسفند مشاهده شدند. ‌بیشترین و کمترین درصد اولئیک اسید، به‌ترتیب به ارقام zafar با میانگین 89 /66 درصد و zabol10 با میانگین 02 /66 درصد اولئیک اسید تعلق داشتند. ‌همچنین، کمترین میزان گلوکوزینولات دانه در ارقام ‌zafar با میانگین ‌313 /8 میلی‌گرم در گرم وزن خشک کنجاله و hyola4815 با میانگین567 /8 میلی‌گرم در گرم وزن خشک کنجاله در تاریخ کاشت 5 اسفند به دست آمدند. نتایج آزمایش نشان داد که با تاخیر در تاریخ کاشت عملکرد دانه، عملکرد روغن، میزان پالمیتیک اسید، لینولئیک اسید و اولئیک اسید روغن دانه کاهش و درصد لینولنیک اسید، اروسیک اسید و میزان گلیکوزینولات دانه به طور معنی دار افزایش می یابند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - ارزیابی خصوصیات مورفولوژیک و عملکرد بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.) در سطوح مختلف نیتروژن و عناصر ریزمغذی
        اسمعیل آبکار اسمعیل نبی زاده محسن رشدی سامان یزدان ستا
        خصوصیات زراعی و عملکرد بادرشبو در سطوح مصرف نیتروژن و محلول پاشی عناصر ریزمغذی (آهن، بور و روی) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار طی سال های 1395 و 1396 در مزرعه ای واقع در 3 کیلومتری غرب شهرستان خوی بررسی گردید. فاکتور اول شامل سه سطح مص چکیده کامل
        خصوصیات زراعی و عملکرد بادرشبو در سطوح مصرف نیتروژن و محلول پاشی عناصر ریزمغذی (آهن، بور و روی) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار طی سال های 1395 و 1396 در مزرعه ای واقع در 3 کیلومتری غرب شهرستان خوی بررسی گردید. فاکتور اول شامل سه سطح مصرف کود نیتروژن توصیه شده به ترتیب قبل از کاشت، نصف قبل از کاشت و نصف یک ماه بعد از کاشت، یک سوم قبل از کاشت و یک سوم یک ماه بعد از کاشت و یک سوم 45 روز بعد از کاشت و فاکتور دوم نیز محلول پاشی عناصر ریزمغذی در پنج سطح شامل عدم مصرف (شاهد)، آهن با بور، آهن با روی، بور با روی، آهن با بور و روی بود. صفات قطر ساقه، وزن تر بوته، شاخص برداشت و عملکرد اسانس تحت تأثیر اثرات سال قرار گرفت. مصرف نیتروژن اثر معنی داری بر قطر ساقه، وزن صد دانه، وزن تر بوته و عملکرد اسانس داشت. بیشترین وزن تر بوته با میانگین 80/10805 کیلوگرم در هکتار در سطح سوم مصرف نیتروژن و بیشترین عملکرد اسانس با میانگین 33/16 کیلوگرم در هکتار در سطح دوم مصرف نیتروژن مشاهده گردید. کلیه صفات آزمایشی به جز شاخص برداشت تحت تاثیر سطوح مختلف محلول پاشی عناصر ریزمغذی قرار گرفت. سطح محلول پاشی آهن، بور و روی با میانگین 9/11063 کیلوگرم در هکتار بیشترین وزن تر بوته و با میانگین 57/17 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد اسانس را دارا بود. اثرات متقابل کود نیتروژن و عناصر ریزمغذی بر صفات قطر ساقه، وزن تر بوته و عملکرد اسانس معنی دار بود. بیشترین و کمترین وزن تر بوته به ترتیب در تیمارهای مصرف سطح سوم نیتروژن همراه با محلول پاشی آهن + روی و مصرف سطح اول نیتروژن بدون محلول پاشی عناصر ریزمغذی حاصل گردید. در محلول پاشی کل عناصر ریزمغذی و سطح دوم مصرف نیتروژن بیشترین مقدار اسانس به دست آمد و کمترین مقدار این صفت در تیمار عدم مصرف عناصر ریزمغذی و سطح اول نیتروژن مشاهده گردید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تأثیر طول دوره ی تداخل علف‌های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد زیره سبز (Cuminum cyminum L.) در شرایط کشت رایج و ارگانیک
        مسعود زارعی محمد آرمین موسی الرضا حکم آبادی
        به منظور بررسی تأثیر طول دوره ی تداخل علف‌های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد زیره سبز در شرایط کشت رایج و ارگانیک، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات، در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 97-1396 در شهرستان سبزوار انجام شد. سیستم کشت (رایج و ارگانیک) به چکیده کامل
        به منظور بررسی تأثیر طول دوره ی تداخل علف‌های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد زیره سبز در شرایط کشت رایج و ارگانیک، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات، در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 97-1396 در شهرستان سبزوار انجام شد. سیستم کشت (رایج و ارگانیک) به عنوان فاکتور اصلی و طول دوره ی تداخل علف‌های هرز(صفر، 2، 4، 6 هفته بعد از سبز شدن و عدم کنترل) به عنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج نشان داد که در شرایط کشت رایج، تراکم و وزن خشک علف‌های هرز، ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی، تعداد دانه در چتر، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک افزایش بیشتری نسبت به کشت ارگانیک داشت در حالی که تعداد چتر در بوته در سیستم کاشت ارگانیک بیشتر بود. افزایش طول دوره ی تداخل علف‌های هرز سبب کاهش 21/20 درصدی ارتفاع، 85/42 درصدی تعداد شاخه جانبی، 91/47 درصدی تعداد چتر در بوته، 5/37 درصدی تعداد دانه در چتر، 96/33 درصدی عملکرد بیولوژیکی، 90/43 درصدی عملکرد دانه شد. بررسی ضرایب تابع رگرسیون لجستیکی نشان داد که در شرایط کشت رایج شروع کاهش عملکرد زودتر اتفاق افتاد (11 روز بعد از سبز شدن) در حالی که شروع کاهش عملکرد در سیستم کشت ارگانیک تا 41/17 روز بعد از سبز شدن زیره سبز به تعویق افتاد. در مجموع نتایج آزمایش نشان داد که در هر دو شرایط تداخل علف‌های هرز سبب کاهش عملکرد دانه گردید. با این وجود، در شرایط کشت ارگانیک تداخل تا هفته چهارم و در شرایط رایج تا هفته دوم بعد از سبز شدن کاهش قابل ملاحظه‌ای را در عملکرد دانه موجب نشد. بر این اساس توصیه می شود کنترل علف های هرز در کشت رایج 12 روز بعد از سبز شدن و در کشت ارکانیگ 18 روز بعد از سبز شدن زیره سبز شروع شود. پرونده مقاله