زمینه و هدف: توسعه حرفه ای کلید اصلی پیشرفت کارکنان و رشد حرفه ای آنها است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین توسعه حرفه ای کارکنان با خودکارآمدی آنان و نوع قدرت مدیران در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می باشد.
روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان مرد و زن چکیده کامل
زمینه و هدف: توسعه حرفه ای کلید اصلی پیشرفت کارکنان و رشد حرفه ای آنها است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین توسعه حرفه ای کارکنان با خودکارآمدی آنان و نوع قدرت مدیران در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می باشد.
روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان مرد و زن دانشگاه آزاد شهر ارومیه به تعداد 176نفر بوده که کلیه آنها مورد مطالعه قرار گرفته اند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های توسعه حرفه ای کارکنان که بر مبنای پژوهش و اظهارات ریموند ای .نوا. (1992)، پرداختچی (1388) و استفاده از مدل نظری کاتنر (1997) ساخته شده است و همچنین از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و پرسشنامه نوع قدرت مدیران بر اساس چارچوب ارائه شده توسط فرنچ و ریون (1959) استفاده شده است.تجزیه و تحلیل آماری فرضیه های پژوهش در چارچوب ضریب همبستگی، آزمون tمستقل، آزمون تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA) و رگرسیون چندگانه انجام گردید.
یافته ها: نتایج بدست آمده بیانگر آن است که بین توسعه حرفه ای کارکنان و خودکارآمدی آنان و همین طور بین توسعه حرفه ای کارکنان و قدرت مدیران رابطه معنی داری وجود دارد. ولی بین خودکارآمدی کارکنان و قدرت مدیران رابطه معنی داری وجود ندارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که توسعه حرفه ای کارکنان توان پیش بینی خودکارآمدی کارکنان و نوع قدرت مدیران را دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نقش پیش بینی کنندگی توسعه حرفه لازم است مسئولان دانشگاه به این امر توجه ویژه نمایند.
پرونده مقاله
زمینه: توانمندسازی یکی از راههای بسیار مهم و کارآمد برای ارتقای عملکرد کارکنان در سازمان محسوب میشود.
هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و بررسی تاثیر مدیریت دانش بر توانمندسازی با در نظر گرفتن نقش میانجی یادگیری سازمانی است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شی چکیده کامل
زمینه: توانمندسازی یکی از راههای بسیار مهم و کارآمد برای ارتقای عملکرد کارکنان در سازمان محسوب میشود.
هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و بررسی تاثیر مدیریت دانش بر توانمندسازی با در نظر گرفتن نقش میانجی یادگیری سازمانی است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مرکزی به تعداد 250 نفر میباشد. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 82 تعیین شد. به منظور جمع آوری دادهها از پرسشنامه مدیریت دانش لاوسون (2003) ؛ یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005) و توانمندسازی اسپریتزر و میشرا ( 1992) استفاده شده است. برای بررسی روایی ابزار سنجش از روایی سازه و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق مدلیابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار Smart-PLS انجام شد.
یافتهها: یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که مدیریت دانش تاثیری مستقیم بر توانمندسازی و یادگیری سازمانی دارد. همچنین یافتهها نشان داد که مدیریت دانش تاثیری غیرمستقیم بر توانمندسازی از طریق یادگیری سازمانی دارد.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای پژوهش، مدیران میتوانند از طریق مدیریت دانش و یادگیری سازمانی، زمینه توانمندسازی کارکنان را فراهم آورند.
پرونده مقاله
زمینه: نااطمینانی درآمدهای صادراتی حاصل از نفت و تاثیر آن بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک
هدف: بررسی تاثیر نااطمینانی صادرات بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک در بازه زمانی سال های 2000 تا 2013 میلادی
روش: استفاده از مدل داده های ترکیبی سری زمانی- مقطعی یا داده های ترکی چکیده کامل
زمینه: نااطمینانی درآمدهای صادراتی حاصل از نفت و تاثیر آن بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک
هدف: بررسی تاثیر نااطمینانی صادرات بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک در بازه زمانی سال های 2000 تا 2013 میلادی
روش: استفاده از مدل داده های ترکیبی سری زمانی- مقطعی یا داده های ترکیبیمی باشد. برای تعیین نوع مدل مورد استفاده در دادههای ترکیبی از آزمونهای مختلفی از جمله آزمون چاو، هاسمن وLM استفاده شده و سپس سه شاخص بیثباتی صادرات تشریح و از شاخص چهارم برای محاسبه بیثباتی صادرات در کشوهای عضو اوپک بهره برداری شده است.
یافته ها: نشان از منفی و معنی دار بودن (جدول 5) ضریب نااطمینانی صادرات داشته، لذا این نااطمینانی صادرات باعث کاهش در رشد اقتصادی کشورهای اوپک می شود. از آنجایی که متغیرها به صورت لگاریتم طبیعی به کار رفته اند، می توان گفت اگر نااطمینانی صادرات یک درصد افزایش یابد رشد اقتصادی به اندازه 47/0 درصد کاهش می یابد. از طرف دیگر نتایج حاصل از آزمون رابطه علیت نیز بیانگر وجود رابطه علیت از نااطمینانی صادرات به رشد اقتصادی است.
نتایج: کشورهای اوپک باید با سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و مادی، افزایش فرآوری محصولات نفتی و تنوع کالاهای صادراتی، انعطاف لازم را در کاهش ضربه پذیری ناشی از نااطمینانی حاصل از درآمد رارقم زنند.
پرونده مقاله
زمینه: پیچیدگی محیط رقابت و افزایش انتظارات مشتریان، ضرورت ارزیابی عملکرد سازمانها به منظور حصول اطمینان از اجرای استراتژیهای خود را بیشتر آشکار میکند و یکی از ابزارهای مهم مدیریت برای ارزیابی عملکرد و همچنین اجرای استراتژی در شرکت ها، کارت امتیازی متوازن است که به م چکیده کامل
زمینه: پیچیدگی محیط رقابت و افزایش انتظارات مشتریان، ضرورت ارزیابی عملکرد سازمانها به منظور حصول اطمینان از اجرای استراتژیهای خود را بیشتر آشکار میکند و یکی از ابزارهای مهم مدیریت برای ارزیابی عملکرد و همچنین اجرای استراتژی در شرکت ها، کارت امتیازی متوازن است که به مدیران کمک میکند تا فعالیتهای کلیدی خود را پایش وکنترل نمایند. دراین تحقیق، تاثیر استراتژی نوآوری بر عملکرد با لحاظ کردن مدل کارت امتیازی متوازن مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر استراتژی نوآوری و انواع راهبردهای آن بر عملکرد بر اساس ابعاد چهارگانه کارت امتیازی متوازن در شرکت توزیع برق اصفهان به عنوان یکی از شرکتهای توزیع برق مطرح درسطح کشورمی باشد.
روش ها: نوع تحقیق بر اساس ماهیت، توصیفی و از لحاظ روش تحقیق، پیمایشی است.جامعه آماری تحقیق، کلیه مدیران، روسای ادارات و کارشناسان شرکت توزیع برق اصفهان به تعداد 150 نفرمی باشند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی وفرمول کوکران تعداد 100 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه است که با استفاده ازروش آلفای کرونباخ، پایایی آن مورد تایید قرار گرفت برای تحلیل دادهها از آزمون رگرسیون چندگانه و نرم افزارspss استفاده شده است. یافته ها: نتایج بدست آمده گویای تأثیر قطعی راهبردهای تهاجمی، تدافعی، آینده نگری و پیشتازانه و تأثیر نسبی راهبردهای تحلیلی و ریسک پذیر بر عملکرد شرکت توزیع برق اصفهان میباشد.
پرونده مقاله
زمینه: مسائل عمومی، ورودی فرآیند خط مشی عمومی هستند که می توانند عملکرد سازمان ها را به گونه ای متأثر سازند و یکی از مراحل عمده فرآیند خط مشی گذاری، مرحله اجرا می باشد.هدف: بررسی وضعیت مسئله یابی رسمی و میزان اجرای خط مشی های عمومی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی.روش چکیده کامل
زمینه: مسائل عمومی، ورودی فرآیند خط مشی عمومی هستند که می توانند عملکرد سازمان ها را به گونه ای متأثر سازند و یکی از مراحل عمده فرآیند خط مشی گذاری، مرحله اجرا می باشد.هدف: بررسی وضعیت مسئله یابی رسمی و میزان اجرای خط مشی های عمومی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی.روش ها: جامعه آماری، کلیه پرسنل وزارتخانه مربوطه که نمونه گیری در مرحله اول به صورت خوشه ای و سپس به روش تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران، پانصدو ده نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Amos انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت هر دو رویه مسئله یابی رسمی در این وزارتخانه، بیش از سطح میانگین و میزان اجرای خط مشی های عمومی، پایین تر از سطح میانگین و در سطح غیر رضایت بخش می باشد. همچنین در مسئله یابی مستقیم، مسئله یابی ازطریق پیشی گرفتن سایر کشورها و در مسئله یابی غیرمستقیم، مسئله یابی از طریق کارکنان بالاترین رتبه را داشته است.نتیجه گیری: نتایج، بیانگر آنست که مسائل در این حوزه زیاد بوده و بسیاری از خط مشی های این وزارتخانه بطور ناقص اجرا گردیده اند که این موضوع، معضلات عمده ای را در پی خواهد داشت.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر عدالت سازمانی بر توانمندی کارکنان با نقش میانجی رهبری تحول آفرین با توجه به خط مشیهای دانشگاه علوم پزشکی میباشد.
روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، روش توصیفی - پیمایشی است، جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایران ک چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر عدالت سازمانی بر توانمندی کارکنان با نقش میانجی رهبری تحول آفرین با توجه به خط مشیهای دانشگاه علوم پزشکی میباشد.
روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، روش توصیفی - پیمایشی است، جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایران که تعداد آنها 456 نفر میباشد با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه در این پژوهش 208 نفر است محاسبه شده است و روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، سه پرسشنامه استاندارد است که عبارتند از رهبری تحول آفرین باس و آولیو (1994)، عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1998) و توانمندسازی کارکنان اسپریتز (1996)که روایی آن توسط اساتید و خبرگان و تعیین و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 872/0 محاسبه گردید.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون کولموگروف-اسمینروف، آزمون بارتلت و تعیین بار عاملی، همچنین معادلات ساختاری صورت گرفته است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان میدهد که با توجه به خط مشیهای دانشگاه علوم پزشکی تاثیر عدالت سازمانی بر توانمندی کارکنان با نقش میانجی رهبری تحول آفرین تأیید شد. تأثیر عدالت سازمانی بر توانمندی کارکنان و رهبری تحول گرا تایید شد ولی تأثیر رهبری تحول گرا بر توانمند سازی کارکنان تأیید نشده است.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: زن به علت تفاوتی که بر اساس خلقت حکیمانه خداوند، در جنسیت با مرد دارد، در طول تاریخ موضوع بحث و گفتگوی ادیان الهی، شعرا، نویسندگان، مردم شناسان و جامعه شناسان بوده است. علی رغم وجود نتایج مطلوبی که از مدیریت زنان در سازمانها حاصل گردیده است، اغلب مدیران ار چکیده کامل
زمینه و هدف: زن به علت تفاوتی که بر اساس خلقت حکیمانه خداوند، در جنسیت با مرد دارد، در طول تاریخ موضوع بحث و گفتگوی ادیان الهی، شعرا، نویسندگان، مردم شناسان و جامعه شناسان بوده است. علی رغم وجود نتایج مطلوبی که از مدیریت زنان در سازمانها حاصل گردیده است، اغلب مدیران ارشد در سازمانها به انتخاب مدیر مرد تمایل دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر سقف شیشهای بر عدم بکارگیری مدیران زن در سازمانهای دولتی استان مازندران میباشد.
روش تحقیق: این پژوهش باتوجه به هدف از نوع کاربردی و با توجه به نحوهی گرد آوری دادهها پیمایشی و از نوع همبستگی است. برای گرد آوری دادهها از مطالعات کتابخانهای و میدانی استفاده و پرسشنامه تحقیق شامل 71 سوال است. این مطالعه برروی140 نفر از مدیران زن در سازمانهای دولتی استان مازندران انجام گرفته و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمون فرضیههای تحقیق حاکی از آن است که به ترتیب متغیرهای خود ناتوان انگاری، جامعه پذیری در سقف شیشهای، بر عدم بکارگیری زنان در پستهای مدیریت تأثیرگذار بوده اند. بررسی نتیجه فرضیه اول با استفاده از آزمون تی نشان داد که اختلاف میانگین محاسبه شده بین میانگین واقعی متغیر و میانگین تراز برابر با 256/0 است و میتوان نتیجه گرفت که سقف شیشهای بر عدم بکارگیری مدیران زن تاثیرگذار است. بررسی نتیجه فرضیه دوم با استفاده ازآزمون تی نشان داد که اختلاف میانگین محاسبه شده بین میانگین واقعی متغیر و میانگین تراز برابر 768/0 است واین حاکی از آن است که خود ناتوان انگاری بر عدم بکارگیری مدیران زن موثر است. همچنین نتیجه فرضیه سوم با استفاده ازآزمون تی نشان داد که اختلاف میانگین محاسبه شده بین میانگین واقعی متغیر و میانگین تراز برابر 571/0 است بنابراین جامعه پذیری ناتوانی زنان بر عدم بکارگیری مدیران زن تأثیر دارد.
نتیجه گیری: ریشه مسائل برای عدم حضور تعداد قابل توجه زنان در مشاغل مدیریتی به باورهای فرهنگی مربوط است. این تحقیق هم مثل سایر پژوهشها نگرش جامعه و دیدگاههای کلیشهای حاکم در اذهان تصمیم گیرندگان را به عنوان یکی از عوامل مهم ارتقای زنان به مشاغل مدیریتی تأ یید کرده است
پرونده مقاله