• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - پیش‌بینی اثرات تغییر اقلیم بر پراکنش بالقوه گونه بادامک (Amygdalus scoparia) با استفاده از مدل‌سازی اجماعی در زاگرس مرکزی
        مریم حیدریان آقاخانی رضا تمرتاش زینب جعفریان مصطفی ترکش اصفهانی محمدرضا طاطیان
        پیش‌بینی اثر تغییر اقلیم بر پراکنش گونه‌های گیاهی با ارزش، امری ضروری در راستای حفاظت و مدیریت آن‌ها محسوب می‌شود. بادامک (Amygdalus scoparia) یکی از گونه‌های وحشی بادام و بومی ایران است. این مطالعه با هدف پیش‌بینی اثر تغییر اقلیم بر پراکنش جغرافیایی گونه بادامک در استا چکیده کامل
        پیش‌بینی اثر تغییر اقلیم بر پراکنش گونه‌های گیاهی با ارزش، امری ضروری در راستای حفاظت و مدیریت آن‌ها محسوب می‌شود. بادامک (Amygdalus scoparia) یکی از گونه‌های وحشی بادام و بومی ایران است. این مطالعه با هدف پیش‌بینی اثر تغییر اقلیم بر پراکنش جغرافیایی گونه بادامک در استان چهارمحال و بختیاری واقع در منطقه زاگرس مرکزی صورت گرفت. پنج روش مدل‌سازی پراکنش گونه‌ای، شامل مدل خطی تعمیم‌یافته، آنالیز طبقه‌بندی درختی، شبکه عصبی مصنوعی، روش بوستینگ تعمیم‌یافته و جنگل تصادفی در چارچوب روش اجماعی و با استفاده از بسته Biomod در نرم‌افزار R مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد که همه مدل‌های مورد استفاده در این مطالعه، مقادیر AUC بالاتر از 9/0 و عملکرد عالی دارا بودند. میانگین دمای خشک‌ترین فصل و بارندگی سالانه در حدود 85 درصد تغییرات پراکنش گونه را توجیه ‌نمودند و بیشترین سهم را در تعیین مطلوبیت رویشگاه گونه داشتند. بر اساس نتایج حاصل از اجماع مدل‌ها، 9 درصد (148680 هکتار) از مساحت استان برای گونه بادامک، دارای تناسب رویشگاهی زیاد تعیین شد. مساحت رویشگاه مطلوب گونه در شرایط آب و هوایی حال حاضر و آینده توسط نرم‌افزار ArcGIS محاسبه گردید. تغییرات پراکنش جغرافیایی گونه در سال 2050 تحت سناریوهای اقلیمی 5/4RCP و 5/8RCP نشان داد که وسعت رویشگاه گونه کاهش می‌یابد (به ترتیب 43 و 59 درصد) و در برخی مناطق نیز شاهد بروز مناطق مستعد وقوع گونه خواهیم بود (به ترتیب 135 و 140 درصد). از نتایج این مطالعه می‌توان در برنامه‌ریزی‌های حفاظتی و اصلاحی گونه بادامک استفاده نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - پهنه‌بندی آگروکلیمایی کشت گندم دیم در استان کرمانشاه
        رستگار محمدی جواد خوشحال دستجردی داریوش رحیمی راضیه نوری
        ازآنجایی‌که بیشترین سطح زیر کشت استان کرمانشاه اختصاص به کشت گندم دیم دارد، لذا پهنه‌بندی اقلیمی کشت گندم دیم که از اهداف پژوهش حاضر است ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق، از داده‌های اقلیمی ۶ ایستگاه سینوپتیک (۱۹۸۹ – ۲۰۱۲) و داده های اقلیمی 8 ایستگاه کلیماتولوژی چکیده کامل
        ازآنجایی‌که بیشترین سطح زیر کشت استان کرمانشاه اختصاص به کشت گندم دیم دارد، لذا پهنه‌بندی اقلیمی کشت گندم دیم که از اهداف پژوهش حاضر است ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق، از داده‌های اقلیمی ۶ ایستگاه سینوپتیک (۱۹۸۹ – ۲۰۱۲) و داده های اقلیمی 8 ایستگاه کلیماتولوژی (2008-2013) استفاده گردید. ابتدا برای تحلیل و انجام مراحل توزیع های مختلف احتمالاتی از نرم‌افزار SMADA استفاده، و تاریخ کشت و بهترین توزیع آماری انتخاب شد. سپس نقشه بارش، دما و تنش های دمایی استخراج و درصد مشارکت هر لایه در لایه پهنه‌بندی نهایی اعمال گردید. به‌طوری‌که بیشترین درصد مشارکت مربوط به بارش دوره جوانه‌زنی با ۵/31 درصد و کمترین درصد مشارکت مربوط به تنش گرمایی (30) درجه مرحله رسیدن با 8/1 درصد است. نتایج تحقیق نشان داد که در بین عناصر اقلیمی بارش و درجه حرارت، عوامل مهمی در کشت گندم دیم هستند. در پایان با تلفیق لایه ها به روش همپوشانی وزنی در محیط ArcGIS نقشه پهنه بندی اقلیمی گندم دیم استخراج گردید. نتایج نشان داد که مناطق بسیار مناسب با مساحت 7/16 درصد در بخش‌های از شمال غرب، غرب و جنوب غرب، مناطق مناسب با مساحت 36/14 درصد در شمال غرب، غرب و جنوب غرب، مناطق متوسط با 27/15 درصد در جنوب غرب، غرب، مرکز، شمال، شمال شرق و جنوب شرق و مناطق ضعیف با 64/53 درصد اغلب در مرکز و شمال شرق قرار دارند. نتایج این پژوهش می‌تواند با توجه به قابلیت سامانه اطلاعات جغرافیایی در ترکیب و تولید اطلاعات مکانی و توصیفی، مدیران و تصمیم‌گیرندگان را برای دسترسی به اطلاعات یاری نموده و مدل متناسب را با توجه به نوع برنامه‌ریزی زراعی ساخته و ارائه کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بازسازی سری های زمانی داده های ماهواره ای دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم تجزیه و تحلیل هارمونیک سری های زمانی (HANTS)
        حمیدرضا غفاریان مالمیری هادی زارع خورمیزی
        دمای سطح زمین (LST) یکی از پارامترهای اساسی در مبادله انرژی بین زمین و اتمسفر است. در بسیاری از علوم مختلف از جمله اقلیم‌شناسی، هیدرولوژی، کشاورزی، اکولوژی، بهداشت عمومی و علوم زیست‌محیطی استفاده از سری های زمانی LST کاربرد فراوان دارد. اما سری های زمانی داده های ماهوار چکیده کامل
        دمای سطح زمین (LST) یکی از پارامترهای اساسی در مبادله انرژی بین زمین و اتمسفر است. در بسیاری از علوم مختلف از جمله اقلیم‌شناسی، هیدرولوژی، کشاورزی، اکولوژی، بهداشت عمومی و علوم زیست‌محیطی استفاده از سری های زمانی LST کاربرد فراوان دارد. اما سری های زمانی داده های ماهواره ای معمولاً دارای داده های ناقص، از دست رفته و یا غیر قابل قبول هستند که این به دلیل حضور ابرها در تصاویر، وجود ذرات گرد و غبار در اتمسفر، عدم کارایی الگوریتم های بکار رفته در محاسبه داده ها و بعضاً عملکرد نادرست سنجنده است. در این مطالعه به منظور رفع مشکل داده های از دست رفته و دور افتاده از الگوریتم تجزیه و تحلیل هارمونیک سری های زمانی (HANTS) استفاده شد. همچنین در این مطالعه از محصول LST سنجنده MODIS سال 2015 MOD11A1 که دارای قدرت تفکیک مکانی یک کیلومتر و قدرت تفکیک زمانی روزانه و همچنین حاوی اطلاعات دمای سطح زمین در زمان روز و شب است، استفاده گردید. منطقه مطالعاتی شامل یک فریم تصویر در سیستم شبکه بندی سینوسی MODIS با شماره افقی 22 و عمودی 5 (h22v05) است. ارزیابی نتایج کیفیت داده ها نشان می دهد به طور میانگین در سری زمانی تصاویر LST مورد استفاده در زمان روز و شب به ترتیب 8/36 و 6/35 درصد داده ها توسط پوشش ابر از دست رفته است. ارزیابی نتایج الگوریتم HANTS در بازسازی تصاویر بدون پوشش ابر نشان می دهد خطای جذر میانگین مربعات (RMSE) بین داده های اصلی و بازسازی شده در سری زمانی LST مورد مطالعه در زمان روز و شب به ترتیب 87/3 و 68/2 درجه کلوین است. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که الگوریتم HANTS به طور مؤثری می تواند در رفع مشکل داده های از دست رفته و داده های دور افتاده و همچنین ارتقا کیفیت داده ها در سری های زمانی LST سنجنده MODIS مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - مدلسازی اثرات خشکی دریاچه ارومیه بر روند گسترش شوری در اراضی کشاورزی حاشیه شرقی دریاچه با استفاده از تکنیک فازی شیءگرا
        کیوان محمدزاده بختیار فیضی زاده
        تکنیک های تجزیه وتحلیل شیءگرای تصویر (OBIA) به عنوان یکی از روش های جدید پردازش تصاویر ماهواره ای در حوزه سنجش از دور مطرح هست که دارای پتانسیل قابل توجهی در مطالعات علوم خاک است. در این راستا OBIA به عنوان روشی شناخته شده است که جهت دستیابی به نتایج دقیق تر، الگوی طیفی چکیده کامل
        تکنیک های تجزیه وتحلیل شیءگرای تصویر (OBIA) به عنوان یکی از روش های جدید پردازش تصاویر ماهواره ای در حوزه سنجش از دور مطرح هست که دارای پتانسیل قابل توجهی در مطالعات علوم خاک است. در این راستا OBIA به عنوان روشی شناخته شده است که جهت دستیابی به نتایج دقیق تر، الگوی طیفی و مکانی تصاویر ماهواره ای را با هم ادغام می کند. این رویکرد در برابر روش های پیکسل پایه که با چالش جدی تشابه خواص طیفی روبرو هستند، توسعه یافته است. هدف اصلی از این مطالعه بررسی شوری خاک و اعمال یک رویکرد یکپارچه از فازی شیءگرا جهت پایش تغییرات پوشش زمین در منطقه حاشیه شرق دریاچه ارومیه است که تحت تأثیر گسترش شوری بوده است. در همین راستا تصاویر ماهواره لندست 7 سنجنده +ETM مربوط به سال 2000 و تصویر ماهواره لندست 8، سنجنده OLI برای سال 2015 تهیه و پس از مرحله پیش‌پردازش، با اعمال شاخص های طیفی NDVI، روشنایی، NDSI روند شوری اراضی کشاورزی حاشیه شرقی دریاچه با استفاده از تکنیک فازی شیءگرا ارزیابی گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که پیشرفت قابل‌توجهی در افزایش سطح شوری با نرخ بالای 54/21 درصد (18/833 کیلومترمربع) وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، زمین های بایر شور با شیب مثبت 7/19 درصد نشان‌دهنده نرخ رشد مثبت از 3/15 درصد به 05/35 درصد است. نتایج نشان داد که وضعیت بحرانی زیست‌محیطی برای اراضی کشاورزی شرقی دریاچه ارومیه نیاز به توجه جدی تصمیم‌گیرندگان و مسؤولین در استان آذربایجان شرق دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تهیه نقشه حساسیت زمین‌لغزش با استفاده از مدل تلفیقی فازی- فرآیند تحلیل شبکه ای
        الهه اکبری علی درویشی بلورانی نجمه نیسانی سامانی
        در دهه های اخیر با گسترش فعالیت های بشر در محیط طبیعی، انواع مخاطرات ازجمله زمین‌لغزش، آسیب های جدی مالی و جانی به همراه داشته است. درنتیجه بررسی حساسیت وقوع زمین‌لغزش و تعیین مناطق بحرانی جهت عملیات محافظتی و آبخیزداری ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق، حساسیت زمین‌ل چکیده کامل
        در دهه های اخیر با گسترش فعالیت های بشر در محیط طبیعی، انواع مخاطرات ازجمله زمین‌لغزش، آسیب های جدی مالی و جانی به همراه داشته است. درنتیجه بررسی حساسیت وقوع زمین‌لغزش و تعیین مناطق بحرانی جهت عملیات محافظتی و آبخیزداری ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق، حساسیت زمین‌لغزش با استفاده از تلفیق روش های فازی و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در حوزه فاروب رومان مدل‌سازی گردید. برای انجام تحقیق، چهار خوشه توپوگرافی، عوامل زیستی، هیدرو اقلیم و زمین شناسی و معیارهای ارتفاع، شیب، جهت شیب، شکل شیب، فاصله از جاده، کاربری اراضی، شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، فاصله از رودخانه، تراکم زهکشی، بارش و شاخص رطوبت خاک، فاصله از گسل و لیتولوژی در نظر گرفته‌شده‌اند. نتایج نشان‌دهنده کارایی مدل فازی- فرایند تحلیل شبکه ای در مدل‌سازی حساسیت زمین‌لغزش است به‌طوری‌که در اعتبارسنجی مدل از طریق منحنی مدل منحنی عامل نسبی (ROC)، میزان AUC، 83/0 با میزان خطای استاندارد 07/0 و مقدار P-value برابر صفر، به دست آمد. برای بررسی حساسیت زمین‌لغزش در حوزه فاروب رومان بر اساس نتیجه منحنی ROC، مدل فازی- فرایند تحلیل شبکه ای با دقت خیلی خوب ارزیابی گردید. نتایج همچنین نشان داد که 66% از زمین‌لغزش های معلوم در مناطق با حساسیت زیاد و بسیار زیاد قرارگرفته‌اند. نظر به برآورد حساسیت زیاد و بسیار زیاد زمین‌لغزش به میزان 51 درصد از سطح کل منطقه، اجرای عملیات محافظتی از حوزه مطالعاتی ضروری به نظر می رسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - پهنه‌بندی مخاطرات زیست ‌محیطی زمین‌لغزش، زمین‌لرزه، سیل و فرسایش با استفاده از روش سلسله‌مراتبی فازی (مطالعۀ موردی: حوزه وارک)
        سیامک بهاروند سلمان سوری جعفر رهنماراد
        مخاطرات طبیعی همه‌ساله خسارات زیان‌باری را در سراسر جهان و از جمله ایران بوجود می‌آورد. حوزه وارک واقع در استان لرستان به دلیل خصوصیات متنوع زمین‌شناسی نظیر لیتولوژی، تکتونیک و شرایط خاص آب و هوایی، از جمله مناطق دارای پتانسیل مخاطرات زیست‌محیطی است. برای کاهش خسارات نا چکیده کامل
        مخاطرات طبیعی همه‌ساله خسارات زیان‌باری را در سراسر جهان و از جمله ایران بوجود می‌آورد. حوزه وارک واقع در استان لرستان به دلیل خصوصیات متنوع زمین‌شناسی نظیر لیتولوژی، تکتونیک و شرایط خاص آب و هوایی، از جمله مناطق دارای پتانسیل مخاطرات زیست‌محیطی است. برای کاهش خسارات ناشی از این مخاطرات، اولین و مهم‌ترین کار تعیین مناطق با پتانسیل بالای خطر است. به منظور بررسی مخاطرات زیست‌محیطی در این حوزه ابتدا هر یک از لایه‌های اطلاعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای +ETM (سال 95)، نقشه زمین‌شناسی، نقشه توپوگرافی و بازدیدهای میدانی (سال 96) شناسایی و ثبت گردیدند. سپس با استفاده از لایه‌های اطلاعاتی شیب، جهت شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، زمین‌شناسی، کانون زمین‌لرزه‌ها، گسل، شبکه آبراهه و بارش در محیط نرم‌افزار ArcMap و بر اساس روش تلفیقی سلسله مراتبی فازی نقشه مخاطرات زمین‌لغزش، سیل، فرسایش و زمین‌لرزه تهیه شده است. در این تحقیق، به منظور تهیه نقشه نهایی مخاطرات زیست‌محیطی، با استفاده از قضاوت کارشناسی مخاطرات چهارگانه منطقه وزن‌دهی و سپس هم‌پوشانی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده به ترتیب 03/9، 84/20، 68/27، 41/27 و 03/15 درصد از مساحت منطقه در کلاس‌های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. همچنین نتایج بررسی نقشه مخاطرات زیست‌محیطی منطقه نشان می‌دهد که به ترتیب زمین‌لغزش و سیلاب از نقش پررنگ‌تری در ایجاد پهنه‌های با خطر بالا برخوردار می‌باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - مقایسه میزان جابجایی عمودی زمین با استفاده از الگوریتم SBAS در باندهای راداری X وC (مطالعۀ موردی: اراضی تهران)
        مجتبی زارع کمالی سید علی الحسینی المدرسی کریم نقدی
        پوسته جامد زمین طی تاریخ زمین‌شناسی ثابت نبوده، بلکه تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی به طور دائم در حال تغییر شکل است. بالاآمدگی یا فروریختگی نقطه‌ای از قشر جامد زمین بخصوص در مناطق سست پوسته جامد زمین باعث ایجاد تغییراتی در سطح زمین می شود که می تواند باعث تخریب پدیده ها چکیده کامل
        پوسته جامد زمین طی تاریخ زمین‌شناسی ثابت نبوده، بلکه تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی به طور دائم در حال تغییر شکل است. بالاآمدگی یا فروریختگی نقطه‌ای از قشر جامد زمین بخصوص در مناطق سست پوسته جامد زمین باعث ایجاد تغییراتی در سطح زمین می شود که می تواند باعث تخریب پدیده های طبیعی و انسان‌ساخت روی سطح زمین شود. در این پژوهش میزان جابه‌جایی عمودی سطح زمین در اراضی تهران با استفاده از تحلیل سری زمانی بر مبنای الگوریتم طول خط مبنای مکانی کوتاه (SBAS) و تکنیک تداخل سنجی تفاضلی رادار با روزنه مصنوعی (DINSAR) مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور از 19 تصویر باند C سنجنده ASAR و 11 تصویر باند X سنجنده (TERRA SAR) استفاده شد. بازۀ زمانی این تصاویر به ترتیب 1680 و 187 روز بود. پس از پردازش تصاویر، نقشه های جابجایی سطح زمین برای تمامی تاریخ ها نسبت به تصویر اولیه محاسبه شد و نقشه میزان جابجایی عمودی سطح زمین در روز برای هر سنجنده تهیه گردید. بررسی نتایج دو سنجنده نشان داد که میزان نشست برای سنجنده ASAR به طور میانگین 761/0 میلی‌متر در روز و برای سنجنده TERRA SAR به طور میانگین 777/0 میلی‌متر در روز است. همچنین نتایج نشان داد که برخی نقاط بالاآمدگی داشته اند که میزان بالاآمدگی برای سنجنده ASAR به طور میانگین 529/0 میلی‌متر در روز و برای سنجنده TERRA SAR به طور میانگین 476/0 میلی‌متر در روز است. بطور کلی با وجود یکسان نبوده تاریخ و طول موج تصاویر مورد استفاده، نتایج بدست آمده برای مناطق نشست و بالاآمدگی برای هر دو سنجنده نزدیک به هم است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مقایسۀ روش های تفسیر چشمی و رقومی در تهیۀ نقشه کاربری و پوشش اراضی استان اردبیل
        آزاد کاکه ممی اردوان قربانی فرشاد کیوان بهجو امیر میرزایی موسیوند
        تهیۀ نقشه کاربری/ پوشش اراضی یکی از پرکاربردترین موارد استفاده از داده‌های سنجش از دور است. داده‌های سنجش از دور به جهت ارائه‌ی اطلاعات به هنگام، رقومی، پوشش تکراری، کم‌هزینه بودن، امکان پردازش و پتانسیل بالا برای تهیۀ نقشه‌های کاربری و پوشش اراضی در منابع طبیعی، از اهم چکیده کامل
        تهیۀ نقشه کاربری/ پوشش اراضی یکی از پرکاربردترین موارد استفاده از داده‌های سنجش از دور است. داده‌های سنجش از دور به جهت ارائه‌ی اطلاعات به هنگام، رقومی، پوشش تکراری، کم‌هزینه بودن، امکان پردازش و پتانسیل بالا برای تهیۀ نقشه‌های کاربری و پوشش اراضی در منابع طبیعی، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق نقشه کاربری و پوشش اراضی با استفاده از تصاویر گوگل ارث و تصویر سنجنده OLI ماهواره Landsat 8 و روش‌های تفسیر چشمی (تصاویر GE)، طبقه‌بندی نظارت‌شده، شبکه عصبی مصنوعی و طبقه‌بندی شیءپایه، (تصویر لندست 8)، تهیه و با یکدیگر مقایسه شدند. برای ارزیابی صحت طبقه‌بندی از شاخص‌های صحت کل، ضریب کاپا، صحت تولیدکننده و صحت کاربر استفاده شد. نتایج نشان داد روش تفسیر چشمی با صحت کلی 4/99 و ضریب کاپای 99/0، نسبت به روش‌های شیءپایه، نظارت‌شده و شبکه عصبی مصنوعی (به ترتیب با صحت کلی 94، 82 و 8/60 و ضریب کاپای 92/0، 77/0 و 5/0) از صحت بیشتری برخوردار است. بر اساس نقشه تفسیر چشمی مراتع با مساحت 946687 هکتار و پهنه‌های آبی با مساحت 4/2177 هکتار به ترتیب بیشترین و کمترین کاربری را به خود اختصاص دادند. در مجموع از نظر صحت، روش تفسیر چشمی با استفاده از تصاویر گوگل ارث از صحت بالایی برخوردار است اما روشی زمان‌بر و پر‌هزینه است، در مقابل روش طبقه‌بندی شیءپایه با صحت قابل‌قبول و ‌هزینه و زمان کمتر، مناسب‌ترین روش برای تهیه نقشه کاربری/ پوشش اراضی است. پرونده مقاله