هدف پژوهش بررسی نقش رهبری تحولی در امنیت شغلی و خستگی عاطفی با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی کارکنان سازمان صدا و سیما بود. پژوهش همبستگی (از نوع معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان معاونت توسعه و فناوری رسانه سازمان صدا و سیما در شهر تهران به تعداد 257 چکیده کامل
هدف پژوهش بررسی نقش رهبری تحولی در امنیت شغلی و خستگی عاطفی با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی کارکنان سازمان صدا و سیما بود. پژوهش همبستگی (از نوع معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان معاونت توسعه و فناوری رسانه سازمان صدا و سیما در شهر تهران به تعداد 2570 نفر بود که نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام و حجم نمونه به تعداد 334 آزمودنی با فرمول کوکران برآورد گردید. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های رهبری تحولی بس و اولیو (2004)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995)، امنیت شغلی نیسی و سیدمحمودیان (1381) و خستگی عاطفی جانگ (1995) انجام شد. تحلیل داده ها با نرم افزار Smart-PLS 2 انجام شد. یافته ها نشان داد توانمندسازی روان شناختی، نقش میانجی را در ارتباط بین سبک رهبری تحولی و خستگی عاطفی و همچنین در ارتباط بین رهبری تحولی و امنیت شغلی دارد. در نهایت نتایج نشان داد شاخص های اندازه گیری و برازش مدل نیز حاکی از مطلوب بودن مدل دارند. با سبک رهبری تحولی و به واسطه توانمندسازی روان شناختی می توان امنیت شغلی کارکنان را بهبود و خستگی عاطفی آنان را کاهش داد. پیشنهاد می شود به منظور کاهش خستگی عاطفی و افزایش امنیت شغلی علاوه بر استفاده از سبک رهبری تحولی برنامه های توانمندسازی کارکنان نیز اجرا شود.
پرونده مقاله
موسیقی، همانند زبان و سنن یک جامعه، سهم قابل توجهی در حفظ و اشاعه فرهنگ ملی دارد. در ایران تنها موسیقی ملی، از آنجا که محصول تجربه تاریخی و زیست فرهنگی جامعه ما است، دارای ویژگی های ممتاز فرهنگ ایرانی است. کاهش حجم مخاطبین و میزان کارکرد اجتماعی موسیقی ملی در ایران کامل چکیده کامل
موسیقی، همانند زبان و سنن یک جامعه، سهم قابل توجهی در حفظ و اشاعه فرهنگ ملی دارد. در ایران تنها موسیقی ملی، از آنجا که محصول تجربه تاریخی و زیست فرهنگی جامعه ما است، دارای ویژگی های ممتاز فرهنگ ایرانی است. کاهش حجم مخاطبین و میزان کارکرد اجتماعی موسیقی ملی در ایران کاملا ملموس است. چرخه موسیقی از سه حوزه تولید، توزیع و مصرف تشکیل شده است. مصرف موسیقی توسط عامه جامعه اتفاق می افتد. عموم تحقیقات موسیقی را در معنای عام در نظر گرفته و تا امروز تحقیقی جهت کشف جهان فکری مصرف کنندگان موسیقی ملی ایران انجام نشده است. این مقاله به دنبال آن است تا مقوله های فرهنگی حاکم بر مصرف موسیقی ملی ایران را کشف نموده و ضمن ایجاد یک فهم جامع از این عرصه به موسیقی ملی کشور جهت خروج از وضعیت کنونی کمک نماید. روش مورد استفاده نظریه داده بنیاد نظام مند بوده است. داده ها توسط تکنیک مصاحبه عمیق جمع آوری شده و با استفاده از دستورالعمل های سه گانه باز، محوری و انتخابی کدگذاری و مقوله بندی شده است. از دل داده ها 16 مفهوم و 7 مقوله استخراج شده است. در انتها با استفاده از مدل پارادایمی، نظریه داده بنیادِ بدست آمده به صورت داستان و مدل تصویری ارائه شده است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به بررسی تحلیل تاثیر ساختار مالکیت بر قدرت مدیر عامل شرکت میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نم چکیده کامل
پژوهش حاضر به بررسی تحلیل تاثیر ساختار مالکیت بر قدرت مدیر عامل شرکت میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 127 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دورهی زمانی 9 ساله بین سالهای 1390 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانهای بوده و دادههای مربوط برای اندازهگیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکتها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیههای پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین مولفه های ساختار مالکیت شامل مالکیت نهادی، مالکیت شرکتی مالکیت مدیریتی و مالکیت دولتی با قدرت مدیر عامل رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج این پژوهش به این معنا است که شرکتها با مالکیت نهادی،دولتی،مدیریتی و شرکتی بالاتر تمایل بیشتری دارند که مدیر عامل شرکت عضو هیات مدیره و جایگاه مدیریت دیگری در شرکت نیز داشته باشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی موانع و چالش های انگیزه خدمت عمومی می باشد. این پژوهش از جمله پژوهش های آمیخته با هدف کاربردی می باشد.جامعه آماری پژوهش 21نفر از خبرگان و نخبگان سازمان های عمومی و آموزشی بوده که به کمک روش هدفمند و قضاوتی انتخاب و با آن ها مصاحبه انجام شد.به منظور چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی موانع و چالش های انگیزه خدمت عمومی می باشد. این پژوهش از جمله پژوهش های آمیخته با هدف کاربردی می باشد.جامعه آماری پژوهش 21نفر از خبرگان و نخبگان سازمان های عمومی و آموزشی بوده که به کمک روش هدفمند و قضاوتی انتخاب و با آن ها مصاحبه انجام شد.به منظور سنجش روایی و پایایی از روش تحلیل محتوای صوری و محتوا و توافق بین دو کدگذار استفاده شد؛ که مورد تأیید قرار گرفت.برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار مکس کیودا بهره گرفته شد.سپس با استفاده از روش دلفی و آزمون دوجمله ای در نرم افزار Spss شاخص ها و مضامین استخراج شده مورد ارزیابی و پالایش قرار گرفتند. یافتههای پژوهش مؤید این مطلب بود که موانع انگیزه خدمت عمومی از 94 مضمون پایه تشکیل می شود، که در قالب 29 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر سازماندهی شده و در دو دسته موانع سازمانی و غیر سازمانی قرار میگیرند. براساس نتایج موانع سازمانی دربرگیرنده موانع رفتاری با 5 مضمون؛ موانع ساختاری با 6 مضمون و موانع شغلی با 8 مضمون؛ و موانع غیر سازمانی دربرگیرنده موانع فردی با 6 مضمون و موانع محیطی-اجتماعی با 4 مضمون می باشند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، تعیین و اولویتبندی عوامل موثر بر رهبری بصیر و اعتباریابی مدل بر اساس تجارب زیسته مدیران پتروشیمی مارون و امیرکبیر بود. جامعه آماری تحقیق را مدیران و کارشناسان ارشد پتروشیمی تشکیل میدادندکه از این میان تعداد 200 نفر به عنوان نمونه تعیین شدند. ابزار تحقیق چکیده کامل
هدف این پژوهش، تعیین و اولویتبندی عوامل موثر بر رهبری بصیر و اعتباریابی مدل بر اساس تجارب زیسته مدیران پتروشیمی مارون و امیرکبیر بود. جامعه آماری تحقیق را مدیران و کارشناسان ارشد پتروشیمی تشکیل میدادندکه از این میان تعداد 200 نفر به عنوان نمونه تعیین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامهای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اعضای هیئت علمی و متخصصان مدیریتی تایید و برای تعیین میزان پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی در نهایت منجر به شناسایی عوامل موثر بر رهبری بصیر بر اساس تجارب زیسته مدیران پتروشیمی مارون و امیرکبیر در قالب مدل مفهومی سبک رهبری بصیر، مشتمل بر چالشهای تولید، عدم انعطافپذیری، مدیریت فنی و سیاسی، اقتدارگرایی، تفاوتهای شخصیتی کارکنان، ورودی و خروجی سازمان، عدم یکپارچگی درون سازمانی، مدیریت روابط انسانی، ارائه چشمانداز، نظارت و مدیریت نیروی انسانی شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی مدل رهبری بصیر، نشان داد که الگوی سبک رهبری بصیر و عوامل موثر بر آن در پتروشیمی مارون و امیرکبیر، قابل برازش و کاربرد میباشد یعنی این دادهها قابل اتکا بوده و مدل بدست آمده از اعتبار کافی برخوردار می-باشند. همچنین نتایج رتبهبندی نیز نشان داد بیشترین عوامل تاثیرگذار بر رهبری بصیر مربوط به مدیریت نیروی انسانی، اقتدارگرایی و عدم یکپارچگی درون سازمانی است و عوامل دیگر شامل نظارت، مدیریت روابط انسانی، چالشهای تولید، مدیریت فنی و سیاسی، تفاوتهای شخصیتی کارکنان، ورود و خروج عوامل تولید، عدم انعطاف پذیری و ارائه چشم انداز به ترتیب در رتبه-های بعدی اهمیت قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی مدیران عامل شرکت ها بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران عامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تعداد نمونه آماری با روش کوکران 184 نفر تعین شد و با روش نمونه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی مدیران عامل شرکت ها بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران عامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تعداد نمونه آماری با روش کوکران 184 نفر تعین شد و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. این پژوهش از نوع کاربردی و پس رخدادی است. مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها دارای پنج بعد راهبری و فرآیندهای درون سازمانی، مسئولیت های محیط کار، مسئولیت های زیست محیطی، مسئولیت های بازار و صنعت و مسئولیت های جامعه و کشور می باشد. گردآوری داده های ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی مدیران با استفاده از پرسشنامه ویژگی شخصیتی هگزاکو و داده های مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت با استفاده از چک لیست مسئولیت پذیری اجتماعی صورت گرفت. داده های اخیر از گزارش فعالیت سالانه هیات مدیره شرکت ها استخراج گردید. در پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار smart pls3 و SPSS 24 انجام گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی مدیران با کلیه ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها ارتباط معناداری دارد. مدیران با ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی به دنبال منافع گروه های مختلف افراد درگیر با شرکت می باشند و مسئولیت اجتماعی در قبال عموم افراد جامعه، کارکنان، محیط زیست و بازار محصولات شرکت در اولویت برنامه های شرکت قرار خواهد گرفت
پرونده مقاله
ضرورت کاهش اتلاف منابع، پاسخگویی سریع به تغییرات تقاضا، واکنش به رویدادهای ناگهانی و دغدغه در خصوص مسائل زیستمحیطی، مفاهیمی را نظیر ناب، چابک، تابآور و سبز را معرفی نموده است. زنجیرههای تامین تلاش میکنند تا ترکیب مفاهیم را (رویکرد لارج) به منظور بهبود عملکرد، کسب م چکیده کامل
ضرورت کاهش اتلاف منابع، پاسخگویی سریع به تغییرات تقاضا، واکنش به رویدادهای ناگهانی و دغدغه در خصوص مسائل زیستمحیطی، مفاهیمی را نظیر ناب، چابک، تابآور و سبز را معرفی نموده است. زنجیرههای تامین تلاش میکنند تا ترکیب مفاهیم را (رویکرد لارج) به منظور بهبود عملکرد، کسب مزیت رقابتی، پاسخگویی به نیازهای ذینفعان و پایداری به کار گیرند. بررسیها نشان میدهد پژوهشهای پیشین با نگاه مدیریت صنعتی به ترکیب رویکردها پرداخته اند. حال آن که کنار هم قرار گیری چهار رویکرد که از جهات مختلف با یکدیگر دارای وجوه افتراقی متعدد هستند، مستلزم توجه به پیچیدگیها و ایجاد الگویی مبتنی بر وجوه متعدد وکثرت گرایی سازمان میباشد. بدین منظور در قالب پژوهشی آمیخته، با 12 نفر از خبرگان مصاحبه و مدل با استفاده از روش تحلیل تم، تدوین و در نمونه آماری (384 نفر) از کارکنان بانک کشاورزی با استفاده از مدل معادلات ساختاری بررسی شد. الگوی پیاده سازی رویکرد لارج در صنعت بانکداری ایران متشکل از ابعاد فردی، سازمانی و محیطی میباشد. بعد فردی شامل خلاقیت و انعطاف پذیری، بعد سازمانی شامل جداسازی و ارزش گذاری اهداف، مرتبط سازی و بهبود برهم کنش اهداف، فرایند محوری، سیاستهای چندگانه فرایندی/واحدی، ساختارها و رویههای منعطف، شبکه سازی، شناسایی نقاط و عملکردهای اهرمی و حمایت مدیران از تنوع فرهنگی، فضای نقد و تغییر و بعد محیطی شامل اعتماد و مشارکت جامعه در طرحهای بانک، عملکرد زنجیره تامین خدمات بانکی، انتظارات سهامداران از بانک و قوانین و مقررات ناظر بر عملکرد بانک میباشد.
پرونده مقاله
هدف این مقاله ارزیابی تأثیر راهبردهای تجاری مدیران در حوزه مدیریت استراتژیک بر بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکتها است. راهبردهای استراتژیک مدیریت طبق گونهشناسی راهبردی مایلز و اسنو (2003) و دیدگاه بنتلی و همکاران (2013) مشتمل بر سه نوع تدافعی، تحلیلگرایانه و تهاجم چکیده کامل
هدف این مقاله ارزیابی تأثیر راهبردهای تجاری مدیران در حوزه مدیریت استراتژیک بر بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکتها است. راهبردهای استراتژیک مدیریت طبق گونهشناسی راهبردی مایلز و اسنو (2003) و دیدگاه بنتلی و همکاران (2013) مشتمل بر سه نوع تدافعی، تحلیلگرایانه و تهاجمی مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای محاسبه شاخص راهبردهای تجاری از رتبه ترکیبی امتیاز استراتژی ها طبق معیارهای تمایل شرکت به جستجوی محصول جدید، توانایی در تولید و توزیع مؤثر کالا و خدمات، رشد سرمایه گذاری شرکت، تمرکز شرکت بر بهرهگیری از کالا و خدمات جدید، ثبات سازمانی شرکت و تعهد شرکت به کارایی تکنولوژیکی استفاده شده است. همچنین جهت ارزیابی بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکتها از معیار عملکرد مالی در قالب بازده داراییها بر حسب نسبت سودآوری عملیاتی به ارزش داراییهای بکار گرفته شده در نقش منابع شرکتها بهره گرفته شده است. جهت بررسی موضوع با توجه به اهمیت بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار در اقتصاد کشور، شرکتهای پذیرفته شده در این نهاد مالی به عنوان جامعه آماری پژوهش در نظر گرفته شدهاند. طبق روش حذفی سیستماتیک، تعداد 204 شرکت طی سالهای 1391 تا 1397 به عنوان جامعه آماری غربال شده پژوهش انتخاب شدهاند. پژوهش حاضر در حوزه مطالعات کاربردی، تجربی، توصیفی و پسرویدادی است. دادهها مبتنی بر رویکرد اسنادکاوی از طریق گزارش های مالی حسابرسی شده، گزارش هیأت مدیره و اطلاعات بازار سهام گردآوری شدهاند. جهت آزمون فرضیههای پژوهش از تحلیل مدلهای رگرسیون چند متغیره دادههای ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. شواهد نشان دادند بکارگیری راهبرد تدافعی سبب کاهش سطح بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکتها شده، در حالی که بکارگیری راهبرد تحلیلگرایانه سبب افزایش سطح بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکتها شده است. در عین حال، شواهدی از اثر راهبرد تهاجمی بر بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکتها مشاهده نشد.
پرونده مقاله