در تحلیل آثار کهن ادب فارسی، اغلب محتوا و درونمایۀ اشعار موضوع سخن بوده است و کمتر ساختار اشعار و ارتباط اجزای سخن مورد بررسی قرار گرفته است. تشبیه، بهعنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایۀ شکلگیری بسیاری از تصاویر شعری است. شاعر ازطریق این فن با طبیعت و ماورای آن ا چکیده کامل
در تحلیل آثار کهن ادب فارسی، اغلب محتوا و درونمایۀ اشعار موضوع سخن بوده است و کمتر ساختار اشعار و ارتباط اجزای سخن مورد بررسی قرار گرفته است. تشبیه، بهعنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایۀ شکلگیری بسیاری از تصاویر شعری است. شاعر ازطریق این فن با طبیعت و ماورای آن ارتباط برقرار میکند و ساختار ذهنی خود را با آن شکل میدهد. مقالة حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی و مقایسۀ تشبیه و طبقهبندی انواع آن در حدیقۀ سنایی و دفتر نخست مثنوی مولانا می پردازد. مقایسة اشکال گوناگون تشبیه در حدیقه و مثنوی، نشاندهندۀآن است که سنایی و مولانا، هر یک، بیشتر از چه ساختارها و عناصری در سبک تعلیمی برای ادای مقاصد خویش سود جستهاند. براساس یافتههای این پژوهش، تشبیه از نوع معقول به محسوس در مثنوی، و محسوس به محسوس در حدیقه پرکاربردترین تشبیهات هستند. در تقسیمبندیهای دیگر، پس از تشبیه بلیغ که پرتکرارترین تشبیه در هر دو اثر است، تشبیه جمع در حدیقه و تشبیه مفروق در مثنوی در صدر قرار دارند. همچنین پدیدههای طبیعی در هر دو اثر بیشترین عناصر بهکاررفته در مشبهها را به خود اختصاص دادهاند، که این امر میتواند تحت تأثیر طبیعتگرایی رایج در عرفان و تصوف باشد که در بسیاری موارد طبیعت را نیز دارای روح و حرکت میداند. نیز یکی از پرتکرارترین مشبهها در این دو اثر انسان و پربسامدترین مشبهبه آب است. این شباهت در نوع خود جالب توجه است و نیاز به واکاوی دارد.
پرونده مقاله
زن، روی دیگری از سکه هستی انسان در زمین است و هیچ رابطه خاصی میان انسان مذکر و خدا وجود ندارد تا بدان سبب مرد از زن برتر دانسته شود. در متون عرفانی فارسی ودر میان آن قشر فکری خاص که مولانا از زمره ایشان است ، زن و مرد با هم تفاوتی ندارند و حتی ما در تاریخ تصوف به زنان ص چکیده کامل
زن، روی دیگری از سکه هستی انسان در زمین است و هیچ رابطه خاصی میان انسان مذکر و خدا وجود ندارد تا بدان سبب مرد از زن برتر دانسته شود. در متون عرفانی فارسی ودر میان آن قشر فکری خاص که مولانا از زمره ایشان است ، زن و مرد با هم تفاوتی ندارند و حتی ما در تاریخ تصوف به زنان صوفی نیز بر خورد می کنیم که از حرمت معنوی همپای مردان برخوردار بوده اند. با این حال، سیمای زن در سنت ادبی فارسی، صرف نظر از متون غزلی و عاشقانه، چندان مقبول و مطلوب نیست و به ویژه در تمثیلات شعری، بسیار مبهم تر و سؤال برانگیزتر می شود. مولانا به عنوان شاعر و صوفی از این سنت شاعران قبل و بعد از خود مصون نبوده است و همین مسأله، انعکاس های مبهم و منفی را در شعر مولوی نسبت به زنان نشان می دهد. تصویری که مولوی از زن در تمثیل های خود به دست می دهد، برخاسته از توصیفات نمادین منفی است. در تصور او زن مظهر نفس، حرص، دارای صفات حیوانی و نفسانی ، ظاهر نگر و دارای قضاوت و داوری سطحی است . با تأمل در عمق اندیشه های مولانا و مقایسه سخنان او در مواضع مختلف، در می یابیم که این اندیشه واقعی مولانا نیست بلکه مولانا در این موارد، منعکس کننده ی تصورات مردم روزگار خود است وگرنه برخورد مولانا با زنان، لطیف و متعادل و منصفانه است.
پرونده مقاله
نویسندگان و شاعران عارف و در راس آن ها حضرت مولانا بر اثر حالات خاص عرفانی و واردات غیبی گاهی احساس تقرّب به خدا، و گاه احساس دوری از خدا میکنند. زمانی که از موانع وصول به حقیقت؛ یعنی حبسگاه دنیا (عالم کبیر) و زندان تن (عالم صغیر) رهایی مییابند احساس تقرّب به خدا میک چکیده کامل
نویسندگان و شاعران عارف و در راس آن ها حضرت مولانا بر اثر حالات خاص عرفانی و واردات غیبی گاهی احساس تقرّب به خدا، و گاه احساس دوری از خدا میکنند. زمانی که از موانع وصول به حقیقت؛ یعنی حبسگاه دنیا (عالم کبیر) و زندان تن (عالم صغیر) رهایی مییابند احساس تقرّب به خدا میکنند، در چنین حالتی دل و روحشان منبسط و شکوفا میشود. چون «بسط»واردی است که لطف و رحمت حق را در بردارد. ولی به هنگام گرفتاری در حبس گاه جهان مادّی و زندان تن، روح و روانشان دچار قبض میشود. برای این که «قبض»واردی است از حق تعالی بر دل عارف، برای تأدیب و تربیت وی.و همین عواملِ قبض، زمینه سازِ شکوفایی بسط در دل سالک میگردد. سالکان طریقت در مقام بسط خود را طایر گلشن قدس، و جایگاهشان را فردوس برین و صدر نشین عالم ملکوت میدانند و در مقام قبض خود را گرفتار دامگه حوادث، و تخته بند زندان تن میدانند. در این مقاله آن دسته از اصطلاحات عرفانی در مثنوی مولانا که به سالک در کشف و شهود و مشاهدهی انوار الهی و الهامات غیبی که در سیر و سلوک دست میدهد و باعث انبساط خاطر وگشادگی دل آنان میگردد مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است.
پرونده مقاله
یکی از زمینههای مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی دربارۀ زندگی زناشویی، فرز چکیده کامل
یکی از زمینههای مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی دربارۀ زندگی زناشویی، فرزند و تربیت او، زندگی خانوادگی، حقوق والدین و... هم در آموزهها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، به جایگاه خانواده و زنان توجه بسیار دارد و موجب ارتقای شأن و منزلت نظام خانواده شده است. تفکرات و آرای وی دربارۀ خانواده با احادیث و روایات اسلامی مطابقت دارد. از نظر وی رابطۀ عاشقانهای باید بین زن و شوهر برقرار باشد و این دو وظیفۀ رفع نیازهای عاطفی یکدیگر را بر عهده دارند. مهر و محبت اساس روابط خانوادگی است هرچند وظیفۀ کسب معاش و توجه به رفاه و تربیت فرزندان بر عهدۀ مرد و خانهداری، فرزندآوری و تربیت و تعلیم فرزندان بر عهدۀ زن است. مولوی همچنین بین بسیاری از روابط خانوادگی و مفاهیم عرفانی پیوند ایجاد کرده است؛ مثلاً از نظر وی زندگی زناشویی نمادی از نظام آفرینش و رابطۀ انسان و پروردگار و آفرینشگری و الطاف مادرانه میتواند نمادی از خداوند باشد. از دیدگاه وی زن و مرد مکمّل یکدیگرند. این پژوهش به شیوۀ توصیفی-تحلیلی با توجه به آیات و احادیث دربارۀ زنان و خانواده به واکاوی نظریّات مولوی دربارۀ خانواده بر مبنای چهار اثر وی پرداخته است.
پرونده مقاله
این مقاله بر ارتباط میان گزینشها، فرمهای زبان شناختی اصلی، ایدئولوژیها و قدرت روابط نهفته در هریک از فرمها در مثنویمعنوی تمرکز دارد و در آن، برخورد مولوی با ارزشها و اندیشههای محوری بیان شده در آیات قرآن کریم و احادیث براساس پیشفرضهای تحلیل گفتمان انتقادی و چار چکیده کامل
این مقاله بر ارتباط میان گزینشها، فرمهای زبان شناختی اصلی، ایدئولوژیها و قدرت روابط نهفته در هریک از فرمها در مثنویمعنوی تمرکز دارد و در آن، برخورد مولوی با ارزشها و اندیشههای محوری بیان شده در آیات قرآن کریم و احادیث براساس پیشفرضهای تحلیل گفتمان انتقادی و چارچوب تحلیلی مایکل هلیدی در نظام گذرایی نقشگرا بررسی شده اند. بر این اساس، ابیاتی که به طور صریح یا ضمنی، به آیات کتاب آسمانی و احادیث اشاره دارند، با توجه به دستور نظاممند و کارکردی هلیدی طبقهبندی و تحلیل شده اند. با بررسی جهتیابیهای ایدئولوژیکی ابیات و فرایندهای اصلی و فرعی این نتیجه حاصل شد که جهانبینی حاکم بر این بافت عرفانی تصرف مشیت الهی را در تمام امور القا میکند. هسته اصلی و مرکز معنایی فرایندهای به کار رفته در آیات و احادیث از نوع رابطهای است. از طرف دیگر، آیات و احادیثی که شامل یک فرایند مشخص هستند، میتوانند به چند فرایند افزایش یابند، یا برعکس چند فرایند نمودیافته در آیات و احادیث در کلام مولوی میتواند به یک فرایند تقلیل یابد و به این ترتیب، بر هدف تعلیمی و ارشادی یک نکته خاص تأکید شود.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد