• فهرست مقالات historical texts

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نقش جغرافیای انسانی قزوین در مناسبات ایران و شبه قاره هند( متون ادبی – تاریخی فارسی)
        نصراله پورمحمدی املشی مریم غفوریان
        قزوین شهری رجال‌پرور در طول تاریخ بعد از اسلام بوده است. تا زمان تیموریان و ایلخانان، این شهر و مناطق تابعۀ آن گریزگاه فراریان سیاسی و متهمان مذهبی بود. موقعیت جغرافیایی شهر سبب گردید از همان ابتدای حاکمیت صفویان، مورد توجه شاه اسماعیل و شاه تهماسب قرار گیرد. شاه تهماسب چکیده کامل
        قزوین شهری رجال‌پرور در طول تاریخ بعد از اسلام بوده است. تا زمان تیموریان و ایلخانان، این شهر و مناطق تابعۀ آن گریزگاه فراریان سیاسی و متهمان مذهبی بود. موقعیت جغرافیایی شهر سبب گردید از همان ابتدای حاکمیت صفویان، مورد توجه شاه اسماعیل و شاه تهماسب قرار گیرد. شاه تهماسب بنا به دلایل مختلف آن را به پایتختی برگزید. باتوجه به اینکه ابعاد فرهنگی – اقتصادی هر شهری تابع مرکزیت سیاسی آن است، بنابراین تمرکز حکومت و قدرت سیاسی در قزوین بر شرایط این شهر بسیار تأثیرگذار بود. بعد از انتقال پایتخت به اصفهان، قابلیت اقتصادی شهر رو به تنزل نهاد اما همچنان نقش سیاسی و فرهنگی خود را حفظ نمود. این در حالی است که به خاطر وجود علمای مذهبی، شاعران و نویسندگان و رجال صاحب‌منصب قزوین، نقش کلیدی در روابط فرهنگی – سیاسی و اقتصاد با خارج بخصوص شبه‌قاره ایفا می‌کرد و هم رجالی را از شهرهای دیگر جذب می‌نمود. در عین حال عواملی چون رسمی شدن مذهب تشیع، فشار مذهبی (تعصب) و قدرت سیاسی این خطّه، مهم‌ترین دلایل و بسترساز روابط فرهنگی – سیاسی ایران و دولت‎های خارجی بخصوص شبه‌قاره در این عصر بوده است. همچنین به دلیل روح تسامح مذهبی حاکم بر دربار هند نسبت به مهاجرین، هریک از آن‌ها نیز حلقه‌های فکری و فرهنگی بین ایران و سرزمین هند شدند. از سوی دیگر روابط و تعاملات تنگاتنگ سرزمین های ایران و هند در طول تاریخ، خود شاهد دیگری بر این مدعا است؛ به خصوص اینکه زبان و ادبیات فارسی در زمان تیموریان و مغولان ایران و هند از چنان حرکت و اقتداری برخوردار گردید که کلیۀ گزارش ها و مکاتبات حکومتی هند می بایست در کنار زبان بومی هند به فارسی نوشته می شد و شاعران هندی عهد تیموری در هندوستان غالباً دو زبانه بودند. همین امر سبب تشویق بومیان شبه قاره به فراگیری زبان فارسی گردید و به گواهی شواهد تاریخی، لغات فارسی در اغلب این نقاط، هماهنگ و هم رنگ واژه های بومی هندی شدند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی – تحلیلی (کتابخانه ای) می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - وجه تسمیه و جلوه‌های تمثیلی آن در متون ادبی
        عسکری ابراهیمی جویباری
        انسان در پیرامون خود با اسامی اشخاص، مکان‌ها، حیوانات، نباتات، اشیا وغیره سر و کار دارد که علّت نامگذاری بسیاری از این اسم‌ها بر او پوشیده است. یکی از مسایلی که ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول کرده است، یافتن ارتباط حقیقی بین اسم و مُسمّی است که از آن، تعبیر به وجه تسمیه چکیده کامل
        انسان در پیرامون خود با اسامی اشخاص، مکان‌ها، حیوانات، نباتات، اشیا وغیره سر و کار دارد که علّت نامگذاری بسیاری از این اسم‌ها بر او پوشیده است. یکی از مسایلی که ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول کرده است، یافتن ارتباط حقیقی بین اسم و مُسمّی است که از آن، تعبیر به وجه تسمیه می‌کنند. وجه تسمیه در متون ادبی بازتاب بسیار گسترده‌ای دارد و از جنبه‌های گوناگون و از جمله تمثیل، قابل بررسی است. مسلم است که تمثیل، همچون ابزاری نیرومند و تأثیر گذار، همواره در متون ادبی و بویژه عرفانی، سبب خلق تخییلات و تمثیلات فراوانی شد و آثاری ارزشمند و بدیع در این زمینه به جا گذاشته است. در این مقاله، نگارنده بر آن است تا هنر و خلاقیّت شاعران و نویسندگان ادب فارسی که با استفاده از ابزار وجه تسمیه، در پروراندن تمثیل‌ها و نمادها نقش اساسی ایفا کردند، شرح و بسط نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - کنش و منش شاهان اساطیری؛ الگویی تربیتی در شاهنامه و متون تاریخی
        محمدرضا حاجی آقا بابایی
        توجه به کنش‌ها و ویژگی‌های اخلاقی شاهان اساطیری یکی از موضوعات مهم مطرح در شاهنامه و متون تاریخی است. پدیدآورندگان این متون کوشیده‌اند‌ پادشاهان را الگوهای برتر رفتاری معرفی کنند تا بتوانند از این طریق اندکی از تندی رفتار حاکمان روزگار خویش بکاهند و ایشان را به‌گونه‌ای چکیده کامل
        توجه به کنش‌ها و ویژگی‌های اخلاقی شاهان اساطیری یکی از موضوعات مهم مطرح در شاهنامه و متون تاریخی است. پدیدآورندگان این متون کوشیده‌اند‌ پادشاهان را الگوهای برتر رفتاری معرفی کنند تا بتوانند از این طریق اندکی از تندی رفتار حاکمان روزگار خویش بکاهند و ایشان را به‌گونه‌ای غیرمستقیم آموزش دهند؛ یا با بیان شباهت میان رفتار ایشان و پادشاهان اساطیری، جایگاه والایی برای حاکمان روزگار خود پدید آورند و از مزایای بیشتری بهره‌مند شوند. با بررسی متن‌های تاریخی می‌بینیم که تاریخ‌نگاران، روزگاران گذشته را دورانی مطلوب و به‌دور از هرگونه زشتی و ناروایی پنداشته‌اند؛ ازاین‌رو درپی ارائة الگویی مثالی و تقلیدپذیر از اخلاق و رفتار پادشاهان اساطیری برآمده‌اند؛ الگویی که اگر دیگر حاکمان از آن پیروی کنند، جامعه‌ای آرمانی شکل می‌گیرد. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، بخش اساطیری شاهنامه و برخی متون تاریخی بررسی می‌شود که به زندگی شاهان اساطیری پرداخته‌اند. بیشتر مطالبی که در این آثار دربارة پادشاهان اساطیری و رفتار ایشان بیان شده ‌است، مربوط‌به رفتار مهربانانة ایشان با زیردستان و تأکید ویژه بر عدالت‌گستری و جلوگیری از ستم بر مردمان است. توجه به دینداری پادشاهان و نقش ایشان در هدایت مردمان به‌سوی جامعه‌ای آرمانی نیز اهمیت بارزی در این متون دارد؛ جامعه‌ای که در آن از ظلم و ستم خبری نیست و مردم در آرامش و آسایش به سر می‌برند. پرونده مقاله