• فهرست مقالات Spiritual Mathnavi

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی تطبیقی- تحلیلی معناشناختی استعاره‌های مفهومی و عرفانی درجزء اول قرآن و دفتر اول مثنوی مولوی
        مریم امین افشار مسعود اکبری زاده مهدی محمدی نیا
        بدیهی است که قرآن کتاب زندگی مسلمانان است و بر تمام فرهنگ و ادبیات اسلامی تأثیر فراوان داشته است. یکی از بزرگ‌ترین ادب آموختگان قرآنی مولانا جلال الدین مولوی بلخی است و اثر برجستۀ وی مثنوی هم آنچنان سرشار از مفاهیم و تعالیم فعال نیست قرآنی و عرفانی است که آن را قرآن فار چکیده کامل
        بدیهی است که قرآن کتاب زندگی مسلمانان است و بر تمام فرهنگ و ادبیات اسلامی تأثیر فراوان داشته است. یکی از بزرگ‌ترین ادب آموختگان قرآنی مولانا جلال الدین مولوی بلخی است و اثر برجستۀ وی مثنوی هم آنچنان سرشار از مفاهیم و تعالیم فعال نیست قرآنی و عرفانی است که آن را قرآن فارسی می‌نامند. در این مقاله برآنیم که از رویکرد استعاره‌های مفهومی وعرفانی به مقایسه و تحلیل در قرآن و مثنوی بپردازیم. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی معنا شناختی استعاره‌های جزء اول و و دفتر اول مثنوی مولوی پرداخته شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که استعارات مفهومی به کار رفته در قرآن کریم در جزء اول قرآن در مورد موضوعاتی از قبیل زندگی دنیوی و راهنمایی بشر و تأثیرپذیری دل می‌باشد. در مثنوی نیز استعارات مفهومی در حیطه مفاهیم عرفانی و سیر و سلوک در راه رسیدن به معشوق اصلی می‌باشد که غالباً با مفاهیم مرتبط با عاشقی همانند آتش و دل و نی و غیره بیان شده است. در مجموع می‌توان گفت وجه مشترک استعارات مفهومی قرآن کریم و مثنوی معنوی در بخش‌های بررسی شده دل است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - جلوه‌هایی از سوررئالیسم در مثنوی معنوی مولانا
        زهرا وحیدی شهین اوجاق علیزاده
        چکیده کاوشگری در متون کلاسیک فارسی با نگاهی بدیع می‌تواند دستاوردهای فراوانی برای نقد ادبی داشته باشد و زمینۀ درک راستین در هر دو حوزه را بهار مغان آورد. سوررئالیسم، یکی از مکتب‌های تأثیرگذار غرب است که سعی داشت از حاکمیّت عقل و منطق بکاهد و به جای آن با روش‌های خود ا چکیده کامل
        چکیده کاوشگری در متون کلاسیک فارسی با نگاهی بدیع می‌تواند دستاوردهای فراوانی برای نقد ادبی داشته باشد و زمینۀ درک راستین در هر دو حوزه را بهار مغان آورد. سوررئالیسم، یکی از مکتب‌های تأثیرگذار غرب است که سعی داشت از حاکمیّت عقل و منطق بکاهد و به جای آن با روش‌های خود از قبیل: نگارش خودکار، خواب، رویا و ... به هدف خود که رسیدن به نقطۀ علیاست دست یابد. این مکتب با تمام تاثیراتی که در ادبیّات جهان گذاشت در ادبیّات فارسی بی‌سابقه نبوده است. بسیاری از وی‍ژگی‌های آن را می‌توان در مثنوی مولانا مشاهده کرد. در این مقاله با تکیه بر سه دفتر اوّل مثنوی طرحی ارائه شده است که در آن ویژگی‌های سوررئالیستی این اثر شگرف در دو محور داستان‌ها و بیت‌ها قابل ملاحظه است. در عین حال با وجود برخی تشابهات صوری که به چشم می خورد، نمی‌توان آن را یک اثر سوررئالیستی صرف دانست. در این جستار بیش از پیش قدرت شاعری مولانا و ارتباط مکتب ادبی که در قرن بیستم شکل گرفت با شعر این شاعر توانمند نشان داده می‌شود. این دو تجربه هرچند نقاط مشترک بسیاری دارند ولی آبشخور و رویکرد هر یک نیز باهم متفاوت است. پرونده مقاله