• فهرست مقالات HECA

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مقایسه میزان حساسیت گونه‌ها و کلن‌های صنوبر به شته‌های (Hem., Pemphigidae) Chaitophorus populi (Panzer)، Pemphigus spirothecae (Hem., Aphidoidea) Passerini و پسیل (Hem., Psyllidae) Camarotoscena sp.
        مصطفی نیکدل علی‌اصغر دردایی
        نهالستان قوریگل واقع در استان آذربایجان شرقی از مراکز مهم تولید نهال صنوبر گونه‌هایPopulus alba L.، P. nigra L.و دورگ P. x. euramericana می‌باشد. شته مارپیچی دمبرگ صنوبر Passerini Pemphigus spirothecae، پسیل Camarotoscena sp. و شته برگ صنوبرL.Chaitophorus populi از آفات چکیده کامل
        نهالستان قوریگل واقع در استان آذربایجان شرقی از مراکز مهم تولید نهال صنوبر گونه‌هایPopulus alba L.، P. nigra L.و دورگ P. x. euramericana می‌باشد. شته مارپیچی دمبرگ صنوبر Passerini Pemphigus spirothecae، پسیل Camarotoscena sp. و شته برگ صنوبرL.Chaitophorus populi از آفات مهم درختان صنوبر در این نهالستان می باشند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به میزبان‌های خود خسارت وارد می‌نمایند. این پ‍‍ژوهش بر اساس اندازه گیری تراکم جمعیت آفات مذکور روی 15 کلن مختلف از گونه‌هایP. alba، P. nigra و دورگ P. x. euramericana در شرایط طبیعی در سال 1385 انجام ‌گردید. علاوه بر این، مقاومت آنتی زنوز به شتهC. populiدر سال1386 روی همان کلن ها و در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد تنها چهار کلن‌ به شته spirothecae P. آلوده شدند که P. nigra miandoab حساس ترین کلن در بین آن ها بود و اکثر کلن‌های فاقد آلودگی و مقاوم متعلق به گونه P. alba بودند. در مورد شته C. populi چهار کلن‌P. alba bostanabad،P. alba marand،P. alba mianeh و P. alba miandoab به ترتیب حساس ترین کلن ها و هشت کلن متعلق به گونه های P. x. euramericanaو P. nigra، به این شته کاملا مقاوم تشخیص داده شدند. در بررسی مقاومت آنتی زنوز در شرایط آزمایشگاه، شته C. populi بیشترین تراکم را به ترتیب در کلن‌های P. nigra miandoab، P. alba miandoab،P. nigra marageh ، P. alba marand و P. alba mianeh داشت. بر این اساس نتایج آزمایشگاهی در مورد این آفت تا حدودی مشابه نتایج صحرایی آن بود. در بررسی مقاومت و حساسیت کلن ها به Camarotoscena sp.، تمام کلن های صنوبر P. nigra به استثنای کلن های با منشا ترکیه حساس به آفت شناخته شدند در حالی که کلن های دو گونه P. x. euramericana و P. alba به طور کامل به آن مقاوم بودند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - Evaluation of hexane extract of Chlorophytum alismifolium on hyperglycaemia and neuropathic pain in high-fat diet and streptozotocin-induced diabetic Wistar rats
        عبدالحکیم ابوبکر ادریس محمد ماج یوسف تانکو جوسف آنوکا عزالدین عبدالرحمن عبدالهی نظیفی
        Background & Aim:Diabetes mellitus is an intricate metabolic disorder of the endocrine system associated with complications that result in morbidity and mortality. This study was carried out to establish the antihyperglycaemic profile and the effect of hexane extrac چکیده کامل
        Background & Aim:Diabetes mellitus is an intricate metabolic disorder of the endocrine system associated with complications that result in morbidity and mortality. This study was carried out to establish the antihyperglycaemic profile and the effect of hexane extract of Chlorophytum alismifolium (HECA) on diabetic neuropathy in high-fat diet and streptozotocin-induced hyperglycaemic Wistar rats. Experimental: C. alismifolium tubers were extracted with n-hexane using a soxhlet apparatus. The LD50 was determined using the OECD 425 guideline. The animals were served high fat diet for 6 weeks and then administered 40 mg/kg of streptozotocin to induce diabetes. Experimental groups were set up using normal rats in group I and hyperglycaemic rats in 5 groups of 5 rats each. Group I and II were the normal and hyperglycaemic controls given distilled water (1 mL/kg); groups III, IV and V were given categorized doses of HECA (150, 300 and 600 mg/kg) respectively. Group VI received pioglitazone (20 mg/kg). Fasting glycaemic level was evaluated and diabetic neuropathy was investigated using thermal and mechanical methods. Results: Phytochemical screening showed the presence of flavonoids, alkaloids, steroids and triterpenes while the oral median toxic dose was estimated to be >5000 mg/kg. Administration of HECA at all doses evidently (p < 0.05) reduced the glycaemic level relative to the hyperglycaemic group and over time. Treatment with HECA also remarkably (p < 0.05) lowered the withdrawal times in both thermal and mechanical hyperalgesic methods of diabetic neuropathy compared to the hyperglycaemic control. Recommended applications/industries: The findings revealed that the hexane extract of Chlorophytum alismifolium has beneficial effects and can be applied in the management of diabetes and some of its complications. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - ارزیابی پتانسیل تمایزی سلول‌های بنیادی تکای انسانی به سلول های شبه‌تخمک در تخمدان زنان با سنین تولیدمثلی مختلف
        سیده نسیم میربهاری اعظم دالمن فاطمه حسنی مهدی توتونچی
        شواهد حاکی از وجود و عملکرد سلول‌های بنیادی تخمدان (OSCs)، رو به افزایش است. در مطالعه‌ی پیشین این گروه، سلول‌های بنیادی تکای انسانی (hTSCs) از تخمدان یک بیمار ۱۹ ساله جدا و تحت شرایط القائی به سلول های شبه‌تخمک (hOLCs) تمایز داده شد. در این مطالعه، به‌منظور اثبات تکرار چکیده کامل
        شواهد حاکی از وجود و عملکرد سلول‌های بنیادی تخمدان (OSCs)، رو به افزایش است. در مطالعه‌ی پیشین این گروه، سلول‌های بنیادی تکای انسانی (hTSCs) از تخمدان یک بیمار ۱۹ ساله جدا و تحت شرایط القائی به سلول های شبه‌تخمک (hOLCs) تمایز داده شد. در این مطالعه، به‌منظور اثبات تکرارپذیری این آزمایش همچنین حضور این سلول‌ها در تخمدان افراد با سن تولیدمثلی بالاتر و پتانسیل تمایزی آن‌ها در آزمایشگاه، hTSCs از تخمدان بیماران بیست و ۳۸ ساله جداسازی و پتانسیل تمایزی آن‌ها به hOLCs در مقایسه با بیمار ۱۹ ساله ارزیابی شد. در این مطالعه‌ی مداخله‌ای تجربی، براساس دستورالعمل مطالعه‌ی پیشین،hTSCs از فولیکول‌های کوچک انترال اولیه با اندازه‌ی سه تا پنج میلی‌متر جدا شدند و پس از کشت و تکثیر، برای تمایز در ظروف شش چاهکه با تعداد ×104 5 سلول در هر چاهک در محیط القائی DMEM/F12 حاوی FBS، مایع فولیکول انسانی، گلوتامین و پیرووات به‌مدت چهل روز کشت داده شدند. سپس روند تکوین آنها در قالب ویژگی‌هایی مانند مورفولوژی، اندازه و زنده‌مانی سنجیده شد hTSCs با موفقیت از بافت تخمدان بیماران بیست و ۳۸ ساله جدا و در شرایط آزمایشگاهی، در محیط DMEM/F-12 حاوی فاکتورهای رشد (EGF، FGF، GDNF و غیره) کشت داده شدند. پس از ۱۲ روز، تمایز hTSCs به hOLCs در هر دو بیمار آغاز شد و مورفولوژی آنها از دوکی به گرد تغییر شکل داد. اندازه‌ی hOLCs در طول دوره‌ی تمایز در هر دو بیمار (از 20-25 میکرومتر به پنجاه میکرومتر) افزایش یافت. زنده‌مانی hOLCs نسبت به hTSCs در هر سه بیمار مشابه بود و تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. بنابراین، نشان داده شد که hTSCs از تخمدان افراد با سنین تولیدمثلی مختلف، قابل جداسازی بوده و تفاوتی در الگوی تمایز آن‌ها به hOLCs در شرایط آزمایشگاهی وجود ندارد. پرونده مقاله