• فهرست مقالات کنایۀ تعریض

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - «خودزنی»‏های رندانۀ حافظ
        روح الله مظفری
        بس که در خرقۀ آلوده زدم لاف صلاح شرمسار رخ سـاقـی و مـی ر نـگـینـمخودزنی در دستور زبان فارسی از دیدگاه صرف، ترکیبی است که ساختار حاصل مصدر دارد و کاربرد آن در زبان فارسی مربوط به دورۀ معاصر و روزگار ما است. از زاویۀ آرایۀ ادبی ترکیبی کنایی به شمار می رود و چون تازگی دا چکیده کامل
        بس که در خرقۀ آلوده زدم لاف صلاح شرمسار رخ سـاقـی و مـی ر نـگـینـمخودزنی در دستور زبان فارسی از دیدگاه صرف، ترکیبی است که ساختار حاصل مصدر دارد و کاربرد آن در زبان فارسی مربوط به دورۀ معاصر و روزگار ما است. از زاویۀ آرایۀ ادبی ترکیبی کنایی به شمار می رود و چون تازگی دارد در هیچ یک از فرهنگ های زبان فارسی به آن نپرداخته اند.در میان سرایندگان بزرگ شعر فارسی نیز بجز حافظ از این آرایۀ بدیعی در سطح ویژگی سبکی سود نمی برد. زیرا به استناد یک ضرب المثل شایع در زبان فارسی: هیچ بقّالی نخواهد گفت که ماست من ترش است ولی حافظ از این آرایه به گونه ای رندانه و چندلایه در محکومیّت مدعیّان خود می کوشد. حافظ نیز مانند بزرگان ادبیات فارسی مصلح اجتماعی است. اصلاح جامعه همان چیزی است که امروزه به آن تعهد یا رسالت شاهر گفته می شود. زبان حافظ از دیدگاه ساختار و معنا بسیار هنری و پخته و دل نشین است، او زخم های کهنه و چرکین فرهنگی را به نیشتر قلم و اندیشه می شکافد تا شاید مرهمی برآنها بگذارد. یکی از آلودگی های بزرگ دورۀ حافظ ریاکاری و دورویی و تزویر است. دورویی اهل شریعت، طریقت و تصوّف، عالمان و دولتمردان چیزی نیست که هر مصلحی بتواند از کنار آن نادیده بگذرد لذا حافظ در ریاستیزی و تزویرسوزی سرآمد همگان است. او که حافظ قرآن است می داند که قرآن کریم توجّه زیادی به این ضایعۀ اجتماعی دارد. بارها قرآن از منافقان و دشمنی آنها یاد می کند، حتی سوره ای را به این موضوع با عنوان منافقین اختصاص می دهد. در این مقاله کوشش می گردد با استفاده از روش (توصیفی ـ تحلیلی) به بررسی خودزنی های حافظ پرداخته گردد. پرونده مقاله