مقدمه: هیدروژن پراکسید به عنوان ماده رایج در استرلیزاسیون بستههای آبمیوه، مورد استفاده قرار میگیرد که بررسی اثر آن بر پایداری آنتوسیانینهای عصارههای مختلف، در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است.
مواد و روشها: در این پژوهش اثر همزمان هیدورژن پراکسید در پنج سطح غلظ چکیده کامل
مقدمه: هیدروژن پراکسید به عنوان ماده رایج در استرلیزاسیون بستههای آبمیوه، مورد استفاده قرار میگیرد که بررسی اثر آن بر پایداری آنتوسیانینهای عصارههای مختلف، در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است.
مواد و روشها: در این پژوهش اثر همزمان هیدورژن پراکسید در پنج سطح غلظتی 30-10 میلی مول/لیتر و دما در سه سطح 30-10 درجه سانتیگراد بر پایداری آنتوسیانینهای عصاره سه گونه زرشک بیدانه(Berberis vulgaris)، زالزالکی(Berberis crtagina) و زرافشانی(Berberis integerrima) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: میزان تخریب آنتوسیانینها در تمامی تیمارها با هر دو معادله سینتیکی درجه صفر و درجه اول برازش شد. نتایج نشان داد که تخریب آنتوسیانینها در اثر هیدروژن پراکسید در هر سه گونه از معادله سینتیکی درجه اول پیروی میکند. در بیشتر موارد بین ثابت سرعتواکنش و زمان نیمهعمر هر سه گونه در غلظتها و دماهای مختلف اختلاف آماری معنیداری در سطح (05/0p<) وجود داشت که این اختلاف بین زرشک بیدانه و زرشک زالزالکی کمتر بود. با افزایش غلظت هیدروژن پراکسید در هر سه گونه ثابت سرعت واکنش افزایش و زمان نیمه عمر کاهش یافت. وابستگی دمایی تخریب آنتوسیانینها در اثر هیدروژن پراکسید از طریق محاسبه انرژی فعال سازی و ضریب دمایی تعیین شد. در غلظت 20-10میلیمول/لیتر زرشک بیدانه کمترین وابستگی دمایی را نشان داد در صورتی که در غلظتهای بالاتر (25 و 30 میلیمول/لیتر) زرشک زرافشانی، کمترین وابستگی دمایی را داشت.
نتیجهگیری: آنتوسیانینهای عصاره هر سه گونه زرشک حساسیت بالایی به هیدروژن پراکسید نشان دادند. بنابراین فرایند اسپتیک در مورد فرآوری این عصارهها باید با کنترل بیشتری در جهت به حداقل رساندن مقدار باقیمانده این ماده در سطوح در تماس با عصارههای زرشک انجام شود. از طرفی با توجه به وابستگی دمایی بالا تخریب آنتوسیانینها نگهداری سرد در مورد این عصارهها توصیه میشود.
پرونده مقاله
در این پژوهش، برای تشخیص هیدروژن پراکسید به روش رنگسنجی نانوکامپوزیت تیتانیم دیاکسید و نانوذرات نقره بکار رفت و عملکرد این دو مورد مقایسه قرار گرفت. برای سنتز نانوذرات تیتانیم دیاکسید از روش تخلیه الکتریکی در محیط مایع استفاده شد و سنتز نانوذرات نقره و اضافه نمودن نق چکیده کامل
در این پژوهش، برای تشخیص هیدروژن پراکسید به روش رنگسنجی نانوکامپوزیت تیتانیم دیاکسید و نانوذرات نقره بکار رفت و عملکرد این دو مورد مقایسه قرار گرفت. برای سنتز نانوذرات تیتانیم دیاکسید از روش تخلیه الکتریکی در محیط مایع استفاده شد و سنتز نانوذرات نقره و اضافه نمودن نقره به تیتانیم دیاکسید به روش احیای شیمیایی نیترات نقره انجام گرفت. ترکیبات بدست آمده توسط واکاویهای پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) مشخصهیابی گردیدند. واکاوی پراش پرتو ایکس نشان دهنده تشکیل تیتانیم دیاکسید با ساختار روتایل و نقره به صورت فلزی بود که بر طبق رابطه شرر اندازه متوسط دانهها در نمونه تیتانیم دیاکسید nm 5 و در نمونه تیتانیم دیاکسید/نقره nm 10 بود. متوسط اندازه ذرات بدست آمده برای نانوکامپوزیت تیتانیم دیاکسید/نقره در تصویر میکروسکوپ الکترونی روبشی nm 32 و در تصویر میکروسکوپ الکترونی عبوری nm 5 بود. برای تشخیص میزان غلظت هیدروژن پراکسید از تغییرات شدت بیشینه جذب نوری ترکیبات در محدوده طول موج nm 300-600 با اندازهگیری توسط دستگاه طیفسنج مرئی- فرابنفش انجام شد. نمونههای تیتانیم دیاکسید/نقره و نقره هر دو در بازه غلظت μM 20-100 از هیدروژن پراکسید تغییر رنگ قابل مشاهده داشتند. در این روش با توجه به این که افزایش تغییرات شدت بیشینه جذب در یک بازه ثابت از تغییرات غلظت موجب افزایش میزان حساسیت حسگر میشود پاسخدهی نمونه تیتانیم دیاکسید/نقره در بازه ثابت μM 20-100 از هیدروژن پراکسید نسبت به نمونه نقره دو برابر بوده و حساسیت بیشتری ایجاد کرد. همچنین با کاهش میزان نقره در نمونه کامپوزیت نشان داده شد که با حفظ میزان حساسیت میتوان برای بازه μM 20-40 مقدار نقره مصرفی را به یک سوم کاهش داد.
پرونده مقاله
در پژوهش حاضر، یک روش تجزیهای با استفاده از نانوزیم نقره به عنوان نانوزیمی در دسترس، ارزان و با فعالیت شبه پراکسیدازی بالا برای اندازهگیری گزینشی هیدروژن پراکسید در نمونههای غذایی طراحی شد. اندازهگیریها با بهرهگیری از ۳,۳'،۵,۵'-تترامتیل بنزیدین به عنوان کاوشگر تجز چکیده کامل
در پژوهش حاضر، یک روش تجزیهای با استفاده از نانوزیم نقره به عنوان نانوزیمی در دسترس، ارزان و با فعالیت شبه پراکسیدازی بالا برای اندازهگیری گزینشی هیدروژن پراکسید در نمونههای غذایی طراحی شد. اندازهگیریها با بهرهگیری از ۳,۳'،۵,۵'-تترامتیل بنزیدین به عنوان کاوشگر تجزیهای و سوبسترای پراکسیدازی انجام پذیرفت. اساس اندازهگیری بر کاوش اسپکتروفتومتری محصول اکسیداسیون سوبسترا با هیدروژن پراکسید در حضور نانوزیم و اندازهگیری جذب محصول تولیده شده (آبی رنگ) در 658 نانومتر استوار است. پارامترهای مؤثر بر حساسیت اندازهگیری شامل، مقدار نانوزیم، زمان، نوع و غلظت بافر، pH و غلظت سوبسترا بهینه شدند. در شرایط بهینه، محدودهی اندازهگیری خطی بین 80-1 میکرومولار و حد تشخیص بسیار پایین 12/0 میکرومولار بدست آمد. همچنین اندازهگیری گزینشپذیری روش نشان داد که به صورت بسیار گزینشپذیر فقط در حضور هیدروژن پراکسید جذب در 658 نانومتر افزایش مییابد و پاسخ تجزیهای مشاهده میشود. بنابراین، روش طراحی شده برای اندازهگیری هیدروژن پراکسید در شیر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش طراحیشده با دقت و صحت بالایی قادر به اندازهگیری هیدروژن پراکسید موجود در شیر میباشد. امید است، نتایج این پژوهش بتوانند در راستیآزمایی سلامت مواد غذایی مورد استفاده قرار گیرد.
پرونده مقاله
پاسخ اولیه سلولی ریزجلبک Haematococcus pluvialis طی آلودگی به قارچ کیترید در این پژوهش مطالعه شد. برای این منظور، شکل پالملوئید ریزجلبک H. pluvialis در سه محیط آلوده به قارچ کیترید، محیط بازیافتی ریزجلبکهای سالم و محیط بازیافتی ریز جلبک آلوده به قارچ کیترید برای دو رو چکیده کامل
پاسخ اولیه سلولی ریزجلبک Haematococcus pluvialis طی آلودگی به قارچ کیترید در این پژوهش مطالعه شد. برای این منظور، شکل پالملوئید ریزجلبک H. pluvialis در سه محیط آلوده به قارچ کیترید، محیط بازیافتی ریزجلبکهای سالم و محیط بازیافتی ریز جلبک آلوده به قارچ کیترید برای دو روز کشت شد و سپس فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی، غلظت پراکسید برون سلولی و آمینواسیدهای آزاد درون سلولی با فنون طیف سنجی UV/vis و HPLCسنجیده شد. بیشترین فعالیت آنزیمهای آنتی-اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و پراکسیداز در سلولهای آلوده به کیترید بهترتیب در ساعت های 24، 24 و 48 و به میزان 3/2، 7/6 و 6/2 برابر نمونه های شاهد بود. بیشترین فعالیت این آنزیم ها در سلولهای کشت شده با محیط بازیافتی سلولهای آلوده در 12، 12 و 36 ساعت بهترتیب 1/2، 5/2 و 6/2 برابر بیشتر از فعالیت این آنزیمها در نمونههای شاهد بود. همچنین میزان پراکسید برون سلولی در ریزجلبک کشت شده در محیط بازیافتی سلولهای آلوده حدود 4 برابر بیشتر از سایر نمونهها بود و این در حالی است که سطح پراکسید در سلولهای آلوده به کیترید با شیب ملایمی از 3/1 به 8/1 میکرومولار طی 48 ساعت کشت افزایش یافت. آمینواسیدهای هیستیدین، آلانین، آسپاراژین، آسپاراتیک اسید، آرژنین و متیونین با بیشترین افزایش و فنیل آلانین و تریپتوفان با بیشترین کاهش همراه بودند. نتایج نشان می دهد که ریزجلبک H. pluvialis از طریق فعال کردن مسیرهای آنتی اکسیداتیوآنزیمی و نیز برخی آمینواسید های ویژه به مقابله با کیتریدو افزایش سطح پراکسید سلولی ناشی از آلودگی می پردازد.
پرونده مقاله
در این پژوهش، گوگرد زدایی از گازوییل پالایشگاه تهران با روش اکسایشی بررسی شده است. برای بررسی این فرایند عملکرد سامانه های متفاوت اکسایش پیشرفته (استیک اسید/هیدروژن پراکسید، فرمیک اسید/هیدروژن پراکسید) همراه با استخراج استونیتریل، برای گوگردزدایی از گازوییل پالایشگاه ته چکیده کامل
در این پژوهش، گوگرد زدایی از گازوییل پالایشگاه تهران با روش اکسایشی بررسی شده است. برای بررسی این فرایند عملکرد سامانه های متفاوت اکسایش پیشرفته (استیک اسید/هیدروژن پراکسید، فرمیک اسید/هیدروژن پراکسید) همراه با استخراج استونیتریل، برای گوگردزدایی از گازوییل پالایشگاه تهران با گوگرد اولیه ppm13370 در یک واکنشگاه ناپیوسته بررسی شد. اثر عامل های عملیاتی متفاوت مانند نسبت مولی اسید به گوگرد (nacid/ns) (15، 20 و 25)، نسبت مولی هیدروژن پراکسید (اکسنده) به گوگرد (no/ns) (5، 10 و 15)، دما و همچنین، زمان واکنش بررسی شد. آزمایش های بسیار نشان داد در شرایط بهینه حذف گوگرد از گازوییل با سامانه استیک اسید/هیدروژن پراکسید، مقدار گوگرد به ppm 9130 با بازده 31 درصد و با سامانه فرمیک اسید/هیدروژن پراکسید، مقدار گوگرد بهppm 2500 با بازده 81 درصد رسید. همچنین، بررسی آزمایش ها این نکته را تایید کرد که حذف کامل گوگرد برش های سنگین نفتی مانند گازوییل با روش های معمولی گوگرد زدایی اکسایشی امکان پذیر نیست.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر با هدف تعیین مناسبترین دوز هیدروژن پراکسید بر پایه کلوئید نقره برای انجام فرآیند کپسول زدایی کیست آرتمیای دریاچه اورمیه (Artemia urmiana) برای دستیابی به بیشرین درصد تخم گشایی انجام شد. 5 گروه انتخاب شد و به هر کدام 1 گرم کیست اضافه شده و در معرض دوزهای 5/ چکیده کامل
مطالعه حاضر با هدف تعیین مناسبترین دوز هیدروژن پراکسید بر پایه کلوئید نقره برای انجام فرآیند کپسول زدایی کیست آرتمیای دریاچه اورمیه (Artemia urmiana) برای دستیابی به بیشرین درصد تخم گشایی انجام شد. 5 گروه انتخاب شد و به هر کدام 1 گرم کیست اضافه شده و در معرض دوزهای 5/0، 75/0، 1، 2 و 5 درصد از هیدروژن پراکسید بر پایه کلوئید نقره به مدت 30 ثانیه، 45 ثانیه، 1، 2 و 5 دقیقه و 5 میلی لیتر مایع سفیدکننده خانگی و آب خالص (گروه شاهد) به منظور مقایسه با این محلول برای فرآیند کپسول زدایی قرار داده شدند. هر تیمار سه تکرار داشت. پس از کپسول زدایی، سیست ها با تراکم 1 گرم در هر لیتر در دمای 30 درجه سانتیگراد و شوری ppt35 به مدت 48 ساعت تحت شرایط تخم گشایی قرار گرفتند. پس از گذشت 48 ساعت از انکوباسیون 99 درصد تخم گشایی در دوز 5/0 درصد از محلول هیدروژن پراکسید بر پایه کلوئید نقره، در کیست های کپسول زدایی شده با استفاده از مایع سفیدکننده خانگی 97 درصد تخم گشایی و در کیست های شاهد 94 درصد تخم گشایی مشاهده شد. بر اساس آزمون آنالیز واریانس یک طرفه اختلاف آماری معنی داری بین تیمارها بدست آمد. بنابراین نتایج این مطالعه پیشنهاد مینماید که با قرار دادن کیست ها در دوز 5/0 درصد از محلول کپسول زدای هیدروژن پراکسید بر پایه کلوئید نقره، به مدت 30 ثانیه میتوان به بهترین میزان تخم گشایی کیست آرتمیا اورمیانا دستیافت.
پرونده مقاله
مطالعات نشان داده اند که چاقی و سطوح بالای چربی منجر به تولید گونه های فعال اکسیژن شده و کمبود VD با چاقی مرتبط است. از آنجایی که آب اکسیژنه (H2O2) بعنوان نشانگر گونه های اکسیژن واکنش گر (ROS) جهت ارزیابی پاسخ سلول ها به استرس اکسیداتیو استفاده می شود. هدف پژوهش حاضر، ب چکیده کامل
مطالعات نشان داده اند که چاقی و سطوح بالای چربی منجر به تولید گونه های فعال اکسیژن شده و کمبود VD با چاقی مرتبط است. از آنجایی که آب اکسیژنه (H2O2) بعنوان نشانگر گونه های اکسیژن واکنش گر (ROS) جهت ارزیابی پاسخ سلول ها به استرس اکسیداتیو استفاده می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی همزمان فعالیت بدنی و ویتامین D (VD3) در درجات متفاوت استرس اکسیداتیو و توانایی دوز پایین و بالای H2O2 بر شاخص های آنتروپومتری می باشد. در این مطالعه، 60 سر رت نر در ده گروه شش تایی شامل: 1- گروه کنترل، 2- گروه H2O2 ؛ 3- گروه 2H2O2؛ 4- گروه H2O2و VD3؛ 5- گروه 2H2O2و VD3؛ 6- گروه H2O2و فعالیت تمرینی؛ 7- گروه 2H2O2و فعالیت بدنی؛ 8- گروه H2O2و VD3و فعالیت بدنی؛ 9- گروه 2H2O2و VD3و فعالیت بدنی و 10- گروه تحت دی متیل سولفوکساید و سالین تقسیم شده و به مدت 8 هفته با تردمیل در سرعت و شیب های مشخص مورد آزمون قرار گرفتند. سپس شاخص های آنتروپومتری اندازه گیری و داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و آنالیز واریانس یکطرفه توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که سطوح پایین H2O2، فعالیت تمرینی منظم و ویتامینD بر میزان شاخص های آنتروپومتری اثر معناداری نداشت اما در گروه های اعمال شده با دوز بالای آب اکسیژنه (2H2O2) نسبت به گروه کنترل و گروه های اعمال شده با دوز پایین تغییرات معنی داری در شاخص Lee، مدت زمان دویدن و توده ی بدنی دارند. به نظر می رسد که می توان از سطوح بالای H2O2، فعالیت تمرینی منظم و مصرف آنتی اکسیدان ویتامین D جهت کاهش استرس اکسیداتیو و التهاب میوکارد استفاده نمود.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد