• فهرست مقالات هزارویک شب

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - جایگاه اجتماعی و ویژگی زنان در هزارویک شب و کلیله و دمنه
        فاطمه امانی آذر دانشگر
        در آثار ادبی، متون کهن و قصه ها زنان به عنوان بخشی از جامعه نقش ها و ویژگی های گوناگونی داشته اند. تالیف و نوشته شدن این آثار توسط مردان و پرداختن به زن و جایگاه اواز دیدگاه آن ها از مهم ترین ویژگی های این متون است. هزارویک شب و کلیله و دمنه به عنوان دو اثرداستانی چکیده کامل
        در آثار ادبی، متون کهن و قصه ها زنان به عنوان بخشی از جامعه نقش ها و ویژگی های گوناگونی داشته اند. تالیف و نوشته شدن این آثار توسط مردان و پرداختن به زن و جایگاه اواز دیدگاه آن ها از مهم ترین ویژگی های این متون است. هزارویک شب و کلیله و دمنه به عنوان دو اثرداستانی بازگو کنندۀ بسیار خوبی برای بیان جایگاه زنان و موقعیت آنان در جوامع کهن هستند. زنان در قصه های این دواثر ویژگی، نقش و جایگاه گوناگونی داشته و بیان خصوصیات منفی و مثبت در مورد آن ها زیاد است. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، به مقایسه و بیان خصوصیات، جایگاه و نقش اجتماعی زنان در قصه های هزارویک شب و کلیله و دمنه پرداخته شده است. نتایج این پژوهش گویای آن است که توجه هرچه بیشتر به خصوصیات منفی زنان در قصه های هزارویک شب و کلیله و دمنه نشان دهندۀ نوع نگاه نویسندگان مرد دریک جامعه مردسالار نسبت به زنان و جایگاه آن هاست. در قصه های هزارویک شب خیانتگری زنان حتی در برترین جایگاه و مقام یعنی ملکه و همسر پادشاه موضوع اصلی و آغاز کننده داستان ها بوده است، اما در داستان های کلیله و دمنه این ویژگی به زنان در طبقات دیگر جامعه اختصاص داده شده است. سایر خصوصیات مثبت و منفی همچون تدبیر، دانش، خرد، شجاعت، حیله گری و نیرنگ بازی همه از مواردی است، که در داستان های دو کتاب هزارویک شب و کلیله و دمنه به زنان نسبت داده شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تحلیل حکایت" نورالدّین و شمس الدّین" از "هزار و یک شب" براساس نظریۀ" جوزف کمبپل"
        میترا حاجی زاده
        "جوزف کمبپل" اسطوره شناس معروف، معتقد است که تمام روایت های اسطوره ای، ساختاری یکسان و واحد دارند.بنابراین، حکایت"نورالدّین و شمس الدّین" از" هزار و یک شب" انتخاب و با این ساختار مطابقت داده شده است. قهرمانداستان پس از آغاز سفر و قبل از ورود به نخستین آستان، اعمالی مانن چکیده کامل
        "جوزف کمبپل" اسطوره شناس معروف، معتقد است که تمام روایت های اسطوره ای، ساختاری یکسان و واحد دارند.بنابراین، حکایت"نورالدّین و شمس الدّین" از" هزار و یک شب" انتخاب و با این ساختار مطابقت داده شده است. قهرمانداستان پس از آغاز سفر و قبل از ورود به نخستین آستان، اعمالی مانند: به گرمابه رفتن و شستن تن، خلعت فاخرپوشیدن و شربت خوردن را انجام می دهد؛ اطرافیان بر روی او گلاب می افشانند و چهره قهرمان نورانی می شود؛ بهطوری که اطرافیان را شگفت زده می کند. انجام این اعمال به این معناست که: وجود قهرمان، هنگام عبور از نخستینآستان، مستلزم پاکی و زلالی است و باید از هرگونه پلیدی که نشانۀ تعلّقات و وابستگی های دنیایی است؛ مبرّا باشد تا بالباس فاخر معنویّتی که بر تن می کند؛ مجوّز عبور از آستان را بگیرد. در بعضی از حکایت ها در میانۀ راه سفر، قهرمانماجرای قهرمان، ماجرای زنده می میرد. این به معنای پایان کار نیست؛ بلکه نشانۀ فرا رفتن و متحوّل شدن اوست، زیرا052 ( قهرمان اصلی و شخصی که بنا به وصیّت قهرمان راه سفر را ادامه می : کمبپل 4961 (. بودن استدهد؛ هرچند دارای دو جسم هستند، امّا یک روح دارند. جانشین قهرمان به سفر ادامه می دهد و با مشکلات مبارزه میکند تا به ملاقات خدابانو که همان کمال مطلق است، نایل شود پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی تطبیقی داستان‌های هزارویک شب با داستان هفت‌پیکر نظامی
        محبوبه خراسانی شهلا حاج طالبی
        هزارو‌یک‌شب، معروفترین مجموعه داستانی است که عناصر فرهنگی ملّت‌های گوناگون مشرق زمین را در دل خود جای داده است. در این مجموعه داستان، نشانه‌هایی از افسانه‌های هندی، ایرانی، عربی و ... دیده می‌شود، اما با اطمینان نسبی می‌توان اظهار کرد که نخستین پایۀ هزارو‌یک شب، همان کت چکیده کامل
        هزارو‌یک‌شب، معروفترین مجموعه داستانی است که عناصر فرهنگی ملّت‌های گوناگون مشرق زمین را در دل خود جای داده است. در این مجموعه داستان، نشانه‌هایی از افسانه‌های هندی، ایرانی، عربی و ... دیده می‌شود، اما با اطمینان نسبی می‌توان اظهار کرد که نخستین پایۀ هزارو‌یک شب، همان کتاب ایرانی هزارافسان بوده که پس از ترجمه به زبان پهلوی به قصّه‌های ایرانی افزوده گردید. هفت‌پیکر یا بهرام‌نامه، چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او در کنار خسرو و شیرین از لحاظ کیفیّت است. از آن‌جا که داستان‌های این دو کتاب از نظر شخصیت‌پردازی و فضای داستان، توصیفات، محیط و ... تطابق و شباهت‌هایی دارند، این پژوهش سعی دارد به همانندی‌های داستان‌های هزارویک‌شب با هفت‌پیکر بپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - زمان در کُنش روایت داستانى هزارویک شب پژوهشى ساختارمحور
        على افضلى
        یکى از مسائل مهمى که در نظریه ساختارگرایى بدان پرداخته شده، رابطه میان زمان و روایت و چگونگى تبلور زمان در روایت است. یکى از راه هایى که باعث ملموس و عینى شدن این امر انتزاعى مى شود، کنش روایت است. به طور کلى بر مبناى تحلیل ساختارگرایان، به ویژه بارت و ژرار ژنت، زمان یک چکیده کامل
        یکى از مسائل مهمى که در نظریه ساختارگرایى بدان پرداخته شده، رابطه میان زمان و روایت و چگونگى تبلور زمان در روایت است. یکى از راه هایى که باعث ملموس و عینى شدن این امر انتزاعى مى شود، کنش روایت است. به طور کلى بر مبناى تحلیل ساختارگرایان، به ویژه بارت و ژرار ژنت، زمان یکى از مؤلفه هاى اصلى پیشبرد هر روایت است که به همراه علیّت، خط داستان را به پیش مى برد. در این مقاله انواع مختلف زمان در داستان هاى هزارویک شب نشان داده مى شود و علاوه بر آن، انواع روابط میان زمان روى دادن رخدادها در داستان و زمان نقل و روایت آن ها از جانب راوى توصیف شده است پرونده مقاله