نارسیسیسم در تمامی دورهها و در ادبیات همه ملل شناخته شده است بهویژه در قرن بیستم که من درونی نویسنده بخش اصلی فرآیند ادبی را تشکیل میدهد. نارسیسیم یا خودشیفتگی نشانة خود محوری نیست؛ بلکه دلالت بر وضع فکری و برداشت خود انگیختة انسانی دارد که در آن، شخص خودش را به جای چکیده کامل
نارسیسیسم در تمامی دورهها و در ادبیات همه ملل شناخته شده است بهویژه در قرن بیستم که من درونی نویسنده بخش اصلی فرآیند ادبی را تشکیل میدهد. نارسیسیم یا خودشیفتگی نشانة خود محوری نیست؛ بلکه دلالت بر وضع فکری و برداشت خود انگیختة انسانی دارد که در آن، شخص خودش را به جای دیگری، هدف عشق قرار میدهد. در دیوان شعر کمتر شاعری است که مفاخره و ستایش از خود و جلوههای گوناگون این هنر متجلّی نشده باشد. مقالۀ پیش رو میکوشد به شیوه توصیفی- تحلیلی، پس از بررسی و تحلیل واژه نارسیسیم و خودشیفتگی، نمونههایی از وجود چنین حس را در اشعار ملکالشّعرای بهار نشان دهد. پژوهش حاضر ما را به این رهنمون کرد که با وجود این که یازده شایستگی متفاوت، بهار را به خودستایی برانگیخته، آن خودستاییها، فروتنی را از وی نگرفته و از او یک شاعر متفاخر متواضع ساخته که با وجود اقرار بر هنرهای خود و ظهور من متعالی، میتواند من شخصی خود را نیز بیابد و هنرهای دیگران را نیز بستاید.
پرونده مقاله
شمس تبریزی از مشایخ بزرگ تصوّف و از تأثیرگذارترین چهرهها بر مولانا به شمار میرود، در عینحال از قِبل روایات موجود، ابعاد مبهم بسیاری در مورد احوال و خصوصیّات وی به چشم میخورد. در متن مقالات شمس به منزلۀ اثری که بازتابدهندۀ بخشهایی از زندگی و عقاید مؤلفِ خود است، چکیده کامل
شمس تبریزی از مشایخ بزرگ تصوّف و از تأثیرگذارترین چهرهها بر مولانا به شمار میرود، در عینحال از قِبل روایات موجود، ابعاد مبهم بسیاری در مورد احوال و خصوصیّات وی به چشم میخورد. در متن مقالات شمس به منزلۀ اثری که بازتابدهندۀ بخشهایی از زندگی و عقاید مؤلفِ خود است، با مجموعۀ عباراتی مواجهیم که متضمن مفاهیمی نظیر انانیّت و تفاخر بوده، نمایانگر جایگاه و اعتبار مفهوم من نزد مؤلف هستند. این عبارات عمدتاً به ایراد وجوه تحسین برانگیز خود اختصاص داشته، یا دیگر مشایخ را به باد نقد و تقبیح گرفته است. نظر به اینکه در مبانی تصوف، خودپسندی همواره به مثابة مانعی در راه وصول به مطلوب تلقی شده است، با مسئلهای متناقضنما روبهروایم که به حتم واجد ریشههای گستردهای در شخصیت مؤلف است. بنابر رویکرد روانکاوانه، آثار ادبی به منزلۀ مفاهیمی برخاسته از دستگاه نفسانی و بازتابی از ناخودآگاه مؤلف بررسی میشوند. بدینترتیب، با روش نقد روانشناسانۀ مؤلف از مجرای متن اثر ادبی، به تحلیل مسئلۀ مذکور مبادرت شده، با محوریت مفهوم من نفسانی به بررسی زوایای فکری مؤلف در بستر ساحت خیال وی و کارکردهای نمادین آن پرداخته شده است. این امر در قالب شکلی تحقق یافته از کارگزاری فرایند استعاری مرحلۀ آینه ترسیم شده و در نهایت به صورت بروز مفهوم نارسیسیسم و نمودهای رفتاری آن تبیین شده است.
پرونده مقاله
هدف مقالة پیش رو، آن است که نشان دهد چرا در قلمرو عرفان، همواره اینگونه یاد شده است که نخست بار، زنی از عشق و محبت الهی دم زده است. در این مقاله، با نگاهی ساختارشکنانه، نخست، تردد روانی رابعه در دو قلمرو عشق وعرفان کاویده و آسیبگاههای نگرة عرفانی رابعه با تأمل بر خصیص چکیده کامل
هدف مقالة پیش رو، آن است که نشان دهد چرا در قلمرو عرفان، همواره اینگونه یاد شده است که نخست بار، زنی از عشق و محبت الهی دم زده است. در این مقاله، با نگاهی ساختارشکنانه، نخست، تردد روانی رابعه در دو قلمرو عشق وعرفان کاویده و آسیبگاههای نگرة عرفانی رابعه با تأمل بر خصیصههای وابستگی، مازوخیستی و از خود بیگانگی او گزارده میشود. سپس در بخشی با عنوان رابعه به مثابة زن نارسیسیست، چرایی گرایش او به عرفان از منظری نوین تحلیل میگردد. نتیجة به دست آمده از این مقاله آن است که گرایش به عرفان، گاه میتواند پیامد نوعی واپسخوردگی در قلمرو زیست جهان دنیوی فرد باشد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد