• فهرست مقالات موقعیت های مرزی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بازتاب اگزیستانس درداستان گل های گوشتی صادق چوبک
        نیلوفر انصاری عبدالله حسن زاده میرعلی
        اگزیستانس )فلسفۀاصالتوجود( یکیازمهمترینوتأ ثیرگذار ترین مکتبهایفلسفیوادبیجهان است که مهد پیدایش آن اروپا است. دراینمکتبفلسفیوادبی،فردانسانیبهعنوانفاعلیآگاهشناختهمی شودو درتجربۀهستیولمس معنایوجود،بهطوربی واسطه باموقعیت های مرزی مرگ، رنج ،ترس و گناه رویاروشده، این موقعی چکیده کامل
        اگزیستانس )فلسفۀاصالتوجود( یکیازمهمترینوتأ ثیرگذار ترین مکتبهایفلسفیوادبیجهان است که مهد پیدایش آن اروپا است. دراینمکتبفلسفیوادبی،فردانسانیبهعنوانفاعلیآگاهشناختهمی شودو درتجربۀهستیولمس معنایوجود،بهطوربی واسطه باموقعیت های مرزی مرگ، رنج ،ترس و گناه رویاروشده، این موقعیت ها سبب می شوند تا انسان از ابعاد نهفته ی درونی خویش اطلاع یافته ، خود را بهتر بشناسد. یکی از ویژگی های داستان گل های گوشتی ، اجتماعی بودن آن است. اجتماعی بودن این داستان،عمدتا از شناخت درست صادق چوبک از جامعه ،دردها ومشکلات اساسی آن برمی خیزد. این امر خود از مهمترین دغدغه های اگزیستانس ها است. داستان های این نویسنده سراسر پر از مضامینی چون مرگ ورنج ،ترس وگناه است این نویسنده می کوشد تا زشتی ها ، فساد ونابرابری های موجود اجتماع را در برابر چشم خوانندگان به تصویر بکشد ،علاوه بر آن پیامدهای این بی عدالتی را نیز بیان می کنند. فلسفه ی اگزیستانس تحلیلخودازسرنوشتبشررابرسهاستنباطبنیادیاستوارساختوسهنشانه یهستیبرایآندرنظرگرفت. هدف این مقاله روشنگری سه اصل اگزیستانس (استحسانی ، اخلاقی وایمانی) در داستان گل های گوشتی است. نتایج تحقیق حاکی از تأ ثیر جهانبینیچوبکاز تحلیل هایفیلسوفان است.شخصیت های این داستان از مر حله ی اگزیستانس استحسانی واخلاقی بالاتر نمی روند ، وبه مرحلة اگزیستانس ایمانی نائل نمی گردند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - موقعیت های مرزی در فلسفه های اگزیستانس و نهج البلاغه
        مریم خردمند نرگس نظرنژاد
        مقاله حاضر در مقام پژوهشی مقایسه ای به بررسی کلامی-فلسفی دیدگاه اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه نسبت به موقعیت های استثنایی یا پیش آمدهای خاص زندگی انسان ها می پردازد. اگزیستانسیالیست ها از این پیش آمدها به موقعیت های مرزی تعبیر می کنند و آن را یکی از مبانی جنبش فکری خود چکیده کامل
        مقاله حاضر در مقام پژوهشی مقایسه ای به بررسی کلامی-فلسفی دیدگاه اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه نسبت به موقعیت های استثنایی یا پیش آمدهای خاص زندگی انسان ها می پردازد. اگزیستانسیالیست ها از این پیش آمدها به موقعیت های مرزی تعبیر می کنند و آن را یکی از مبانی جنبش فکری خود می دانند و معتقدند که انسان به واسطه ی قرار گرفتن در این موقعیت ها، به شناخت راستین خود دست می یابد. نهج البلاغه از این موقعیت ها تحت عنوان آزمایش الاهی یاد می کند و آن ها را سنتی ثابت و لایتغیر از سوی خالق هستی می داند که منجر به شناساندن گوهر درون می شود. سرانجام این پژوهش بدان جا می انجامد که هردو اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه رخ دادن این گونه اوضاع و احوال را برای دست یابی به شناخت صحیح از خویشتن، امری ضروری می دانند. از دیگر مشترکات این دو نگرش آن است که بروز این اتفاقات را همگانی و گریزناپذیر درنظر می گیرند؛ اما نهج البلاغه که دربرگیرنده حکمت اسلامی است، بیش از اگزیستانسیالیسم، شمه ای توحیدی و غایتمند برای این موقعیت ها و شناخت حاصل از آن ها قایل است که در نهایت به تکامل دنیوی و اخروی انسان می انجامد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - موقعیت های مرزی و هستی اصیل انسان در فلسفه یاسپرس
        مریم ثقفی تورج اردشیری نیا
        دوران تلاش برای دست یافتن به زیستن معنادار از دشوارترین مراحلی است که انسان در طول عمر می گذراند. موقعیت های مرزی (شکست، مرگ، رنج و کشاکش) به طور عادی برای انسان رکود می آورد. انسانهایی که به این مقولات می اندیشند، معمولا با آن دو نوع برخورد دارند. یا جهان را کاملا بیهو چکیده کامل
        دوران تلاش برای دست یافتن به زیستن معنادار از دشوارترین مراحلی است که انسان در طول عمر می گذراند. موقعیت های مرزی (شکست، مرگ، رنج و کشاکش) به طور عادی برای انسان رکود می آورد. انسانهایی که به این مقولات می اندیشند، معمولا با آن دو نوع برخورد دارند. یا جهان را کاملا بیهوده دانسته و موقعیت های مرزی را از عواملی می دانند که انسان را نابود می کند و بنابراین سر در گریبان فرو برده و هر کاری را بی ثمر می پندارند یا کسانی هستند که دم غنیمتی پیشه می کنند و عمر می گذرانند. یاسپرس بی آنکه جزء این دو دسته باشد توانسته موقعیت های مرزی را راهی برای رسیدن به هستی اصیل بداند. در این مقاله اندیشه یاسپرس در دستیابی به وجود اصیل در هنگام مواجهه با موقعیت های مرزی بررسی می شود. از آن جایی که مسئله موقعیت مرزی انسان را از پا در می آورد، این مقاله بر آن است نشان دهد از نظر یاسپرس، بودن در این شرایط چگونه می تواند دستاوردی والا چون هستی اصیل داشته باشد. در مرحله اول وجودِ انسان، دازاین فقط هست اما در مواجهه با موقعیت های مرزی و آگاهی نسبت به آنها، مراتب وجودی بالاتری را کسب می کند تا جایی که از زندگی معمولی به هستی اصیل یا اگزیستانس دست می یابد. پرونده مقاله