انسان در طول تاریخ همواره در صدد شناخت از اندیشه ها و باورهای اقوام مختلف بوده است و درست به همین دلیل با توجه به همسایگی دو قوم دیرینه ترک و فارس، یک داستان حماسی عاشقانه با نام بامسی بیرک از شاهکار سرزمین ترکان با نام دده قورقوت؛ با داستان حماسی و عاشقانه بیژن و منیژه چکیده کامل
انسان در طول تاریخ همواره در صدد شناخت از اندیشه ها و باورهای اقوام مختلف بوده است و درست به همین دلیل با توجه به همسایگی دو قوم دیرینه ترک و فارس، یک داستان حماسی عاشقانه با نام بامسی بیرک از شاهکار سرزمین ترکان با نام دده قورقوت؛ با داستان حماسی و عاشقانه بیژن و منیژه از شاهنامه فردوسی با رویکرد مقایسه و تطبیق بین آنها، مد نظر بوده است. پژوهشگر در این مقاله توصیفی- تحلیلی کوشیده است که پیوستگی ها و ارتباطات متنی این دو داستان را که با یکدیگر تجانس ها و شباهت هایی که از آن جمله است: ملاقات با دختران سرزمین بیگانه و عشق ورزیدن به آنها، فرستادن ندیمان توسط دختران برای پیغام بری، رفتن بازرگانان برای رهایی قهرمانان داستان ها، حسد و تنگ نظری ضد قهرمانان، بخشیدن ضد قهرمانان توسط قهرمانان داستان، بازگشت قهرمانان به سرزمین آباء و اجدادی خود به مدد دختران سرزمین بیگانه، نکاح با دختران بعد از آزادی آنان و ... را تبیین و بررسی نماید.
پرونده مقاله
حماسه‌های بزرگ ایران و یونان، شاهنامه و ایلیاد از جهات فراوانی قابل بررسی و مقایسه‌اند. از آن جمله جایگاه شخصیت زن در این دو کتاب و به ویژه هلن ملکة زیبایی و منیژه بانو فرد دلدادة بیژن. هلن به روایت هومر زیباترین زن جهان همسر منلاس است که دلدادة پاریس پسر شاه چکیده کامل
حماسه‌های بزرگ ایران و یونان، شاهنامه و ایلیاد از جهات فراوانی قابل بررسی و مقایسه‌اند. از آن جمله جایگاه شخصیت زن در این دو کتاب و به ویژه هلن ملکة زیبایی و منیژه بانو فرد دلدادة بیژن. هلن به روایت هومر زیباترین زن جهان همسر منلاس است که دلدادة پاریس پسر شاه پریام پادشاه تروا می‌شود و به همراه پاریس با دستبرد به خزانة پادشاهی به تروا می‌گریزد و زمینة جنگ طولانی و طاقت‌فرسای یونانیان با تروا را فراهم می‌سازد.منیژه اما با آنکه دختر شاه توران زمین است و با عشق خود به بیژن پهلوان ایرانی به همسری اودر می‌آید در پس گرفتاری همسر دلبندش در کنار او می‌ماند و برای رهایی همسر و معشوقش با رستم پهلوان نامدار ایرانی همکاری می‌کند.این دو بانو هر دو شاهزاده و عاشق پیشه‌اند ولی یکی همسر و فرزند را به سبب کامجویی با پاریس رها می‌کند و دیگری با رها کردن خانوادة شاهی خود از همسر محبوبش تا پای جان حمایت می‌کند و اسباب نجات او را فراهم می‌سازد. این نوشتار عهده‌دار بررسی ویژگیهای انسانی، اجتماعی و عاطفی این دو بانو در این دو حماسة جاوید است.
پرونده مقاله
این جستار به بررسی بنیانهای کیش آناهیتا در داستان بیژن و منیژه میپردازد. بنیانهای کیش آناهیتا همانند: حیات و زایندگی، تقدس و برکت، سلطه و قدرت و... . در داستان بیژن و منیژه که رشتهای باریک و نامرئی از اسطوره و داستان را داراست، دیده میشود. آناهیتا (ایزد بانوی آب) د چکیده کامل
این جستار به بررسی بنیانهای کیش آناهیتا در داستان بیژن و منیژه میپردازد. بنیانهای کیش آناهیتا همانند: حیات و زایندگی، تقدس و برکت، سلطه و قدرت و... . در داستان بیژن و منیژه که رشتهای باریک و نامرئی از اسطوره و داستان را داراست، دیده میشود. آناهیتا (ایزد بانوی آب) در سراسر ایران کهن، فرشتة پاکی و طهارت است. آناهیتا در اسطورۀ آفرینش زرتشت و فرزند وعده دادهشدۀ زرتشت نقشآفرینی کرده است و نماد عفت و پاکدامنی زنانه است. قدرت و تسلط دارد و فاعل و کنشگر است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که در داستان بیژن و منیژه، نقش منیژه بازنمایی عملکردهای آناهیتاست. او عاشق و دلباخته است. روحیۀ زنانهاش در داستان جریان دارد، ناجی بیژن است، آب و غذا به بیژن میرساند و موجب رهایی بیژن گشته است. هبوط بیژن در چاه موجب وصال او میگردد؛ زیرا بیژن باید مرارت و سختی ببیند تا شایستة وصال منیژه شود. از همین روی، ویژگیهای ایزد بانوی آناهیتا در او جلوهگر است.
پرونده مقاله
بناهای بسیاری در سرزمین پهناور ایران وجود دارد که از جهت گاهنگاری و کاربری دارای مشکلاند، زیج منیژه از جملة این بناهاست که در نزدیکی سرپلذهاب کرمانشاه واقع شده و نظرات گوناگون در مورد آن ابراز شده است. این بنا، بنایی سنگی با ملات گچ است که ابعاد آن ۵۷× چکیده کامل
بناهای بسیاری در سرزمین پهناور ایران وجود دارد که از جهت گاهنگاری و کاربری دارای مشکلاند، زیج منیژه از جملة این بناهاست که در نزدیکی سرپلذهاب کرمانشاه واقع شده و نظرات گوناگون در مورد آن ابراز شده است. این بنا، بنایی سنگی با ملات گچ است که ابعاد آن ۵۷×۳۵/۵ متر و با پلان مستطیل شکل است. تاکنون هیچ گزارش و مطالعة دقیقی در مورد این اثر به چاپ نرسیده است. برخی از محققین در اشاراتی گذرا این بنا را کاروانسرای دوره ساسانی قلمداد نموده، برخی دیگر کوشک و تعدادی رصدخانه را به عنوان کاربری بنا ذکر کردهاند. در این پژوهش، کلیه مدارک موجود و اشارات تاریخی گردآوری گردید و اساس کار بر فعالیتهای میدانی متمرکز گردید و بنا به دقت از نظر پلان، مصالح و دیگر ویژگیها بررسی و مطالعه شد. هدف از این پژوهش، مشخص نمودن کاربری بنا با توجه به شواهد برجامانده از آن و مقایسة بنا با سایر بناهای مشابه از لحاظ ویژگی و سبک معماری میباشد. از مهمترین نتایج این پژوهش پیشنهاد کاربری این بنا به عنوان یک کوشک یا کاخ کوچک و اتراقگاه موقت است.
پرونده مقاله
تأکید نظری فرمالیستها بر ادبیّت و تمهیدات ادبی به کاررفته در متن، اگرچه نافی اهمیت محتوا نیست، نشاندهندۀ نقاط محوریای است که به واسطۀ آنها متن ادبی از آثار دیگر جدا میشود. مقالۀ حاضر میکوشد به بررسی کاربردهای دو آرایۀ اصلی فرمالیستی در دو داستان شاهنامه فردوسی بپر چکیده کامل
تأکید نظری فرمالیستها بر ادبیّت و تمهیدات ادبی به کاررفته در متن، اگرچه نافی اهمیت محتوا نیست، نشاندهندۀ نقاط محوریای است که به واسطۀ آنها متن ادبی از آثار دیگر جدا میشود. مقالۀ حاضر میکوشد به بررسی کاربردهای دو آرایۀ اصلی فرمالیستی در دو داستان شاهنامه فردوسی بپردازد. انتساب شاهنامه به ژانر حماسی هیچگاه محل تردید نبوده، اما این بدان معنا نیست که متنی با چنین وسعت که واجد ویژگیهای محتوایی گوناگونی است، عاری از مضامین غنایی باشد. در میان این داستانها تمرکز این جستار بر زال و رودابه و بیژن و منیژه است. هدف کشف و سپس تلفیق دو عنصر فرمالیستیِ مهم آشناییزدایی و برجستهسازی در آنهاست. مرادِ فرمالیستها از اوّلی ایجاد تغییری اساسی در روند خودکار و متعارف زبان است و در دومی ایجاد وقفهای شوکآور. با وجود اینکه استفاده از آرایههای فرمالیستی هم به شکل بدیع سنتی و هم در قالب تمهیداتی که بعدها مورد توجه نظریهپردازان واقع شد، در سراسر شاهنامه دیده میشود، در داستانهای غنایی مذکور بسامد استفاده از آنها بالاتر است. نتایج بحث نشان میدهد استفاده از چنین تمهیداتی قدرت جذابیت و ادبیت متن را در جهت جنبههای غنایی بسیار بالا میبرد. درآمیختن هر دو شگرد در روایات مذکور بیانگر نگاه هوشمندانۀ فردوسی به این مسأله و ظرفیتهای آن بوده است. استفاده از واژگان نامأنوس، استفاده از الف اطلاق در پایان مصراعها، اغراق، آشناییزدایی مفهومی و واژگانی و برجستهسازی روایی، مهمترین مصداقهای فرمالیستی بهکارگرفته شده در این دو منظومهاند. همچنین، هرچند بار غنایی این دو داستان غالب بوده، به دلیل حضور آنها در بستر اثری حماسی، برخی واژگان و صناعات حماسی نیز با روایت آن درآمیخته که به واسطۀ تقویت آشناییزدایی و برجستهسازی در آنها، تفاوتی میان آنها با سایر داستانهای شاهنامه ایجاد میکند.
پرونده مقاله
چکیدهیکی از شیوههای ادامه حیات اسطورهها، تغییر یافتن آنها به صورت قصه و داستان، بویژه قصههای عامیانه است. در این میان برخی داستانها بیانگر اسطورههای مربوط به طبیعت (باروری) هستند؛ اهمیت این اسطورهها به حدّی است که جیمز فریزر از آنها به عنوان یکی از پایههای بنیادی چکیده کامل
چکیدهیکی از شیوههای ادامه حیات اسطورهها، تغییر یافتن آنها به صورت قصه و داستان، بویژه قصههای عامیانه است. در این میان برخی داستانها بیانگر اسطورههای مربوط به طبیعت (باروری) هستند؛ اهمیت این اسطورهها به حدّی است که جیمز فریزر از آنها به عنوان یکی از پایههای بنیادین همه اساطیر و مهرداد بهار به عنوان یکی از ارکان اصلی اسطورهها یاد میکنند. اسطورههای طبیعت (باروری)، اسطورههایی هستند که به شیوههای گوناگون با مرگ و رستاخیز طبیعت در پیوند هستند. در ادبیات فارسی، در ژرف ساخت برخی داستانها میتوان ردّ پای اساطیر مربوط به طبیعت و آیینهای باروری را مشاهده کرد که در این مقاله، داستان بیژن و منیژه بر این اساس و به روش تحلیل محتوایی بررسی شده است. فرض نگارندگان بر این بوده است که در ژرف ساخت این داستان میتوان ردّ پای عناصر اسطورههای طبیعت و آیینهای باروری را مشاهده کرد. براساس این فرضیه و با تحلیل محتوای این داستان، قابل تطبیق بودن آن با اسطورة طبیعت و آیینهای باروری اثبات شده است؛ به گونهای که در این داستان مرگ و رستاخیز طبیعت را که به صورت نمادین در وجود قهرمان نمود یافته است میتوان مشاهده کرد. علاوه بر این، عناصر نمادین و کهن الگویی دیگری در این متن وجود دارد که در ارتباط با مضمون اصلی (اسطورههای طبیعت و باروری) هستند و بر این اساس تحلیل شدهاند.
پرونده مقاله
تحلیل سیر شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه- قهرمانی از منظر نقد روان شناختی(بر مبنای مطالعة موردی: داستان بیژن و منیژه) معصومه صادقی* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد گرمسار، دانش گاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران. تاریخ دریافت: 15/2/1397 تاریخ پذیرش: 12/6/139 چکیده کامل
تحلیل سیر شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه- قهرمانی از منظر نقد روان شناختی(بر مبنای مطالعة موردی: داستان بیژن و منیژه) معصومه صادقی* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد گرمسار، دانش گاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران. تاریخ دریافت: 15/2/1397 تاریخ پذیرش: 12/6/1398 چکیده نقد روان شناختی گونه ای از نقد ادبی است که بر اساس اصول روان شناسی به نقد و تحلیل اثر ادبی می پردازد. در این نوع نقد، شخصیّت مهمترین مسألة تحقیق است. مطابق این روی کرد، در این مقاله که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجام شده، شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه (بیژن و منیژه)، از حیث تحلیل روان کاوانه بررسی شده تا این فرضیه اثبات شود که یک داستان عاشقانه– قهرمانی، فارغ از جنبههای رمانتیک خود، داستانی از تعالی شخصیّت قهرمان در مسیر تشرّف از من به فرامن یا منِ آرمانی است. بیژن در این داستان، هبوط در ظلمت ناخودآگاه را تجربه میکند، سپس، احساس گناه، زمینة تعالی او را فراهم میکند؛ مسیری که با تبعید به چاه تاریک آغاز میشود. این چاه را می توان مظهری از جنبة تاریک خویشتن بیژن دانست که خروج وی از آن، مستلزم فرایندی چون یک درمان روانشناختی است تا این چاه تاریک درون را به روشنای خودآگاهی و رهایی تبدیل کند. در نتیجه بیژن (خود)، هم راه منیژه که نمادی از اروس اوست، تاوان گناه را با سخت ترین رنج ها می پردازد تا ناخودآگاه (چاه) به خودآگاه (رهایی) تبدیل شود. آزمون پایانی او نمادی از همین تعالی است. * . sadeghi2002@yahoo.com
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد