• فهرست مقالات سنجنده مادیس

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی آب قابل بارش جو در شرایط گردوغبار با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: جنوب غربی ایران)
        طاهره انصافی مقدم طاهر صفرراد
        در حالی که تاثیر گازهای گلخانه ای نیروگاه ها، خودروها و سایر ذرات معلق انسان ساخت بر کیفیت هوا و بهداشت عمومی به خوبی شناخته شده، تاثیر آنها بر آب و هوا به طور کامل شناخته نشده است. دانشمندان نشان داده اند که ذرات معلق در هوا می تواند چه به طور مستقیم، از طریق بازتابش ا چکیده کامل
        در حالی که تاثیر گازهای گلخانه ای نیروگاه ها، خودروها و سایر ذرات معلق انسان ساخت بر کیفیت هوا و بهداشت عمومی به خوبی شناخته شده، تاثیر آنها بر آب و هوا به طور کامل شناخته نشده است. دانشمندان نشان داده اند که ذرات معلق در هوا می تواند چه به طور مستقیم، از طریق بازتابش انرژی خورشیدی به آسمان، چه به طور غیر مستقیم، با افزایش بازتاب ابرها، درجه حرارت سطح زمین را کاهش دهد. ذرات معلق گردوغبار به ویژه در مناطق شهری و صنعتی، به عنوان عامل کاهنده بارندگی و نزولات آسمانی عمل می کند. ریزگردهای بزرگ (بزرگتر از1 میکرون) می توانند بارندگی را افزایش دهند. اما ذرات بسیار ریز گردوغبار در سطوح فوقانی جو می تواند به سرکوب بارش های فراوان بیانجامد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط ظرفیت آب قابل بارش جوی با وقایع گردوغبار در جنوب غربی ایران طی دوره (1986 - 2016) انجام شده است. این مقاله، با استفاده از داده های طبقه بندی شده محصول مد 06(MOD06) سنجنده مادیس(MODIS) تاثیر گردوغبار بر بارش را مورد بررسی قرار داد. نتایج این تحقیق با بررسی داده های سنجش از دور از جمله مقادیر آب قابل بارش و رخداد گردوغبار جو در برخی موارد انتخابی، نشان داد در مقطعی از زمان که گردوغبار به مقدار بالایی می رسد، میزان آب قابل بارش که نشانگر پتانسیل و توانایی رخداد بارش است، به طور قابل توجهی کاهش می یابد. نتایج این تحقیق نشان داد یکی از اثرات رخدادهای گردوغبار در جنوب غربی ایران، نقصان بارش بوده و گردوغبار می تواند به طور قابل توجهی به عنوان عامل کاهنده یا سرکوب کننده میزان بارندگی در منطقه عمل کند. کارایی بالای محصول مد 06(MOD06) در اثبات اثر کاهش دهندگی گردوغبار بر آب قابل بارش جو در منطقه جنوب غربی ایران، در این تحقیق اثبات گردیده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - وردش های فضایی- زمانی روزهای برف‌پوشان در پهنه شمال غرب ایران با استفاده از داده های دورسنجی
        عباس کاشانی برومند صلاحی امیرحسین حلبیان بتول زینالی
        در این پژوهش وردش‌های فضایی – زمانی روزهای برف‌پوشان (SCDs) در این منطقه با استفاده از داده‌های نسخه ششم سنجنده مادیس تررا و مادیس آکوا به‌صورت روزانه در بازه زمانی 2020-2003 واکاوی شد. به‌منظور کاهش اثر ابرناکی سه الگوریتم بر روی داده‌ها اعمال شد. برای الگوی رقوم چکیده کامل
        در این پژوهش وردش‌های فضایی – زمانی روزهای برف‌پوشان (SCDs) در این منطقه با استفاده از داده‌های نسخه ششم سنجنده مادیس تررا و مادیس آکوا به‌صورت روزانه در بازه زمانی 2020-2003 واکاوی شد. به‌منظور کاهش اثر ابرناکی سه الگوریتم بر روی داده‌ها اعمال شد. برای الگوی رقومی ارتفاع، از مدل رقومی سطحی (DSM) سازمان اکتشافات فضایی ژاپن استفاده شد. ارتباط بین دو مؤلفه فنولوژیک برف-پوش (SCAs و SCDs) و پیوند شمار SCDs با مؤلفه توپوگرافیکی ارتفاع مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها نشان از افزایش SCDs در ماه‌های نوامبر، دسامبر و ژانویه دارد. بیشینه SCDs در ژانویه مربوط به توده کوهستانی سبلان و سپس سهند می‌باشد. کاهش SCDs در ماه‌های بهاره و تابستانه نیز متأثر از دو عامل عرض جغرافیایی و ارتفاع می‌باشد. بیشینه مطلق SCDs در این منطقه با 160 روز در سال در بلندی‌های سبلان مشاهده می‌شود. بررسی تغییرات روزهای برف‌پوشان در ماه‌های مارس و آوریل نشان از کاهش SCDs در طبقات ارتفاعی بلند دارد. درعین‌حال، الگوی افزایشی SCDs در نوامبر و دسامبر را در بسیاری از کمربندهای ارتفاعی نشان می‌دهد. واکاوی ارتباط SCAs و SCDs در ماه‌های مختلف مشخص کرد که در پهنه‌های دارای SCDs بیشتر (ارتفاعات) به سبب کاهش سطوح توپوگرافی، از SCAs کاسته شده است. ارتباط وردش‌های SCDs با ارتفاع نیز نشان داد که کمینه SCDs در تمامی باندهای ارتفاعی (حتی ارتفاعات بالای 3500 متر با 4 روز) در اوت و بیشینه آن در دسامبر با 22 روز در ارتفاع 3500 متر روی داده است. SCDs با افزایش ارتفاع در مناطق کوهستانی 3500 تا 4000 متری، به دلیل افزایش شیب زمین و ناپایداری SC بر روی سطوح پرشیب کاهش می‌یابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - آشکارسازی تغییرات پوشش سطح زمین ناحیه شمال غرب ایران به عنوان نمایه ای از بیابان زایی
        قاسم کیخسروی زینب محمدی
        بیابان زایی مشتمل بر فرایندهایی است که در نتیجه عوامل طبیعی و عملکرد نادرست انسان ایجاد می گردد. در این پژوهش جهت بررسی روند بیابان زایی شمال غرب ایران، ابتدا تصاویر ماهواره ای سنجنده مادیس مرتبط با محصول پوشش زمین(MCD12Q1)، در فواصل زمانی 2001 تا 2013 دریافت گردید. برا چکیده کامل
        بیابان زایی مشتمل بر فرایندهایی است که در نتیجه عوامل طبیعی و عملکرد نادرست انسان ایجاد می گردد. در این پژوهش جهت بررسی روند بیابان زایی شمال غرب ایران، ابتدا تصاویر ماهواره ای سنجنده مادیس مرتبط با محصول پوشش زمین(MCD12Q1)، در فواصل زمانی 2001 تا 2013 دریافت گردید. برای تبدیل به فرمت نقشه های پوشش زمین از استاندارد IGBP و الگوریتم های Decision tree و Change Detection استفاده گردید در مرحله بعد نیز سطح تراز ارتفاعی دریاچه ارومیه از سنجنده های TOPEX،Jason-1 ، OSTM و JASON-3 دریافت شد. بر اساس استاندارد IGBP، در طی این 13 سال در منطقه حدود 14 طبقه پوششی زمین تشخیص داده شد. بیشترین مساحت منطقه را پوشش های گیاهی پراکنده، مراتع، زمین های زراعی و نواحی آبی تشکیل می دهند. با این وجود که پوشش منابع آبی 64 درصد وسعت خود را از دست داده است. اما وسعت پوشش های گیاهان پراکنده 57 درصد، مراتع 4 درصد و پوشش زمین های زراعی حدود 9 درصد نسبت به سال 2001 افزایش یافته است. نتایج تغییرات پوشش سطح زمین بر اساس الگوریتم Change Detection بیانگر آن است که 8 طبقه پوششی در طی 13 سال درچار تغییر در نوع پوشش گردیده اند. که این طبقات شامل(طبقه بوته زارها، طبقه زمین های زراعی،طبقه پوشش های گیاهی پراکنده،طبقه جنگل های برگ ریز پهن برگ ، طبقه جنگل های مخلوط، طبقه پوششی مراتع،طبقه پوششی ساوانا و طبقه پوششی آب) می باشند، که بخشی از مساحت این طبقات تبدیل به پوشش های از قبیل زمین های زراعی، مراتع، پوشش های گیاهی پراکنده و .... شده اند. بنابراین با توجه به تغییرات پوششی شمال غرب ایران می توان اینگونه نتیجه گرفت که فقط 9 درصد مساحت منطقه( عمدتاً در اطراف دریاچه ارومیه) دچار دگرگونی در نوع پوشش گردیده است. پرونده مقاله