در این مقاله، تعریف تابعک های تقریبا ضربی بر جبرهای باناخ جابجایی را ارائه داده و نزدیکی این تابعک ها با تابعک های ضربی را بر این جبرها مورد بررسی قرار خواهیم داد (خاصیت AMNM). برخی از جبرهای باناخ دارای این خاصیت هستند (البته نه تمامی آنها) . به دلیل رابطه موجود بین طی چکیده کامل
در این مقاله، تعریف تابعک های تقریبا ضربی بر جبرهای باناخ جابجایی را ارائه داده و نزدیکی این تابعک ها با تابعک های ضربی را بر این جبرها مورد بررسی قرار خواهیم داد (خاصیت AMNM). برخی از جبرهای باناخ دارای این خاصیت هستند (البته نه تمامی آنها) . به دلیل رابطه موجود بین طیف یک عضو یک جبر باناخ مختلط و تابعکهای خطی ضربی، بررسی نزدیکی تابعکهای خطی- تقریبا ضربی اطلاعات مناسبی در خصوص طیف یک عنصر جبر باناخ به ما میدهد. قضیه ای را در این مقاله بیان خواهیم کرد که به کمک آن، بررسی نزدیکی تابعک های تقریبا ضربی به تابعک های ضربی، بسیار راحت تر انجام خواهد گرفت. همچنین در این مقاله، نشان می دهیم هرگاه در جبرهای باناخ جابجایی A و B، در نزدیکی تابعک های تقریبا ضربی، تابعک های ضربی وجود داشته باشند، آن گاه A×B نیز دارای این خاصیت است و بالعکس. این خاصیت را برای حاصلضرب متناهی از جبرهای باناخ جابجایی نیز بررسی خواهیم کرد. به دسته ای از فضاهای دنبالهای هم اشاره ای خواهیم داشت.
پرونده مقاله
در این مقاله، با استفاده از خاصیت تحدب نمایی یک تابع مانع، یک روش نقطه درونی نشدنی را برای مساله حاصلضرب دکارتی مکملی خطی افقی روی مخروطهای متقارن ارایه می­دهیم. در این روش، از گامهای کامل نسترو-تاد استفاده کرده و نشان می­دهیم که الگوریتم منظور شد چکیده کامل
در این مقاله، با استفاده از خاصیت تحدب نمایی یک تابع مانع، یک روش نقطه درونی نشدنی را برای مساله حاصلضرب دکارتی مکملی خطی افقی روی مخروطهای متقارن ارایه می­دهیم. در این روش، از گامهای کامل نسترو-تاد استفاده کرده و نشان می­دهیم که الگوریتم منظور شده خوش تعریف است. کران تکرار الگوریتم با بهترین کران تکرار شناخته شده برای مسایل حاصلضرب دکارتی مکملی خطی افقی روی مخروط­های متقارن منطبق است. هزینه اجرای یک تکرار عملیات حسابی است.
پرونده مقاله
چندجملهایهای وینر رأسی-یالی یک گراف همبند ساده بر اساس فواصل بین رئوس و یالهای آن گراف تعریف میشوند. مشتق اول این چندجملهایها در یک، شاخصهای وینر رأسی-یالی نامیده میشوند. در این مقاله برخی خواص اساسی چندجملهایهای وینر رأسی-یالی اول و دوم گرافهای همبند ساده را چکیده کامل
چندجملهایهای وینر رأسی-یالی یک گراف همبند ساده بر اساس فواصل بین رئوس و یالهای آن گراف تعریف میشوند. مشتق اول این چندجملهایها در یک، شاخصهای وینر رأسی-یالی نامیده میشوند. در این مقاله برخی خواص اساسی چندجملهایهای وینر رأسی-یالی اول و دوم گرافهای همبند ساده را بیان کرده و شاخصهای وینر رأسی-یالی اول و دوم آنها را با یکدیگر مقایسه میکنیم. همچنین، این چندجملهایها و شاخصها را برای برخی از گرافهای معروف محاسبه میکنیم. سپس ارتباط بین چندجملهایهای وینر رأسی-یالی حاصلضرب دکارتی گرافها را با چندجملهای وینر و چندجملهایهای وینر رأسی-یالی گرافهای اولیه بررسی کرده و نتایج را در محاسبهی شاخصهای وینر رأسی-یالی حاصلضرب دکارتی گرافها بهکار میگیریم. بهعنوان کاربردهایی از این نتایج، فرمولهای دقیقی برای محاسبهی شاخصهای وینر رأسی-یالی اول و دوم مشبکههای مستطیلی، -نانولولهها، -نانوچنبرهها، گراف همینگ و ابرمکعبها ارائه میکنیم.
پرونده مقاله
نسبت اراده به عقل مبحث فلسفی -کلامیِ پرسابقه و تااندازه ای ناروشن است، به ویژه آنگاه که این نسبت راگونه ای تقدم قلمداد کنیم . تقدم ار اده بر عقل در اندیشه ی دکارت جنبه های پیدا و پنهان دارد . دکارت اراده رابه لحاظ صوری عظیم تر از فهم می دانست (برتری وجودی یا گونه ای تقد چکیده کامل
نسبت اراده به عقل مبحث فلسفی -کلامیِ پرسابقه و تااندازه ای ناروشن است، به ویژه آنگاه که این نسبت راگونه ای تقدم قلمداد کنیم . تقدم ار اده بر عقل در اندیشه ی دکارت جنبه های پیدا و پنهان دارد . دکارت اراده رابه لحاظ صوری عظیم تر از فهم می دانست (برتری وجودی یا گونه ای تقدم هستی شناسانه)، هرچند در شناخت،یعنی داشتن ایده های روشن و متمایز، به تقدم فهم بر اراده حکم م ی داد (تقدم شناخت شناسانه ). او در آغازتأسیس فلسفه ی جدید به شک کردن حکم کرد و این خود نمودی از اراده کردن است (تقدم روش شناسانه ).پذیرش تقدم اراده بر عقل در پروراندن یک نظام فلسفی و یا بنیان گذاری یک مکتب فکری به نتایج بسیارگسترده ای در نظام های اخلاقی، حقوقی و سیاسی منجر می شود، همان گونه که در واقعیت تاریخی چنیننظام هایی از اندیشه ی دکارت نشأت گرفته اند.
پرونده مقاله
در این پژوهش بر آنیم بدین پرسش پاسخ دهیم که چه نسبتی میان مفهوم سنت و عقلانیت مدرن در اندیشه سید جواد طباطبایی برقرار است و ایشان چگونه فهمی در مواجهه با عنصر عقل مدرن که از مؤلفه های مهم مدرنیته می باشد، داشتند. طباطبایی از متفکرین متجدد است که درصدد ارائه تفسیری نو از چکیده کامل
در این پژوهش بر آنیم بدین پرسش پاسخ دهیم که چه نسبتی میان مفهوم سنت و عقلانیت مدرن در اندیشه سید جواد طباطبایی برقرار است و ایشان چگونه فهمی در مواجهه با عنصر عقل مدرن که از مؤلفه های مهم مدرنیته می باشد، داشتند. طباطبایی از متفکرین متجدد است که درصدد ارائه تفسیری نو از سنت می باشد. تفسیری که بر پایه عقل و علم نوین قرار می گیرد. در این پژوهش سعی بر آن بوده که بر پایه دیدگاههای دکارت و کانت در مورد عقلانیت مدرن به واکاوی دیدگاه طباطبایی بپردازیم. به نظر می رسد، سید جواد طباطبایی با نگرشی غیرذات باورانه و غیرقوم مدارانه از مدرنیته بر آن است که تلقی کانتی از عقل مدرن برخلاف تلقی دکارتی، ماهیتی نه فراتاریخی و ذات گرایانه بلکه حیثیتی تاریخی و اقتضائی دارد و بنابراین، چنین تلقی از عقل مدرن با سنت جوامع، غیرقابل جمع نیست بلکه با اتکاء بر این خوانش از عقل، میتوان به فهم بخش های پویای سنت و زدودن بخشهای متصلب و آلوده به خرافات و ایدئولوژی مبادرت نمود.
پرونده مقاله
چکیده نظریه شناخت دکارت، در مواجهه با موج شک گرایی دوران خود و برای دفاع از سرمایه شناخت یقینی، بر اساس وجود مفاهیم فطری، پی ریزی شده است. در عین حال این مفاهیم، از حیث کمیت و کیفیت وجودی و نیز معیار شناسایی، دارای ابهاماتی است که باعث شده برخی، آن را فاقد انسجام بدانن چکیده کامل
چکیده نظریه شناخت دکارت، در مواجهه با موج شک گرایی دوران خود و برای دفاع از سرمایه شناخت یقینی، بر اساس وجود مفاهیم فطری، پی ریزی شده است. در عین حال این مفاهیم، از حیث کمیت و کیفیت وجودی و نیز معیار شناسایی، دارای ابهاماتی است که باعث شده برخی، آن را فاقد انسجام بدانند. علم حضوری از ابتکارات فیلسوفان مسلمان است که از زمان فارابی تاکنون مورد توجه ایشان قرار داشته و در کتب مختلف، به ویژگی ها و مصادیق آن پرداخته شده است. در اهمیت و جایگاه آن، همین بس که توسط برخی از متفکران معاصر به عنوان مبنای معارف بشری معرفی شده است. از آنجا که علم حضوری، مورد توجه فیلسوفان غربی قرار نگرفته است لذا در آثار ایشان از جمله دکارت نامی از آن به میان نیامده است. این مقاله بر آن است تا اثبات کند که اولا علم حضوری، نقش برجسته ای در شکل گیری نظام معرفت شناسی دکارت ایفا کرده است اگر چه دکارت به آن توجه آگاهانه نداشته است و ثانیا مفاهیم فطری وی، قابل تطبیق بر مصادیق علم حضوری است و ثالثا در پرتو ارجاع مفاهیم فطری دکارت به مصادیق علم حضوری، ابهامات متعدد درباره این نظریه، قابل رفع است.
پرونده مقاله
غایت اصلی در مباحث معرفت شناختی از منظر فیلسوفان رسیدن به شناخت یقینی و حقیقی است. از این منظر، فیلسوفان مختلف با دیدگاه ها و مبانی فکری متفاوت، همواره تلاش کرده اند مبنا و چهارچوبی را برای حصول نتیجه مورد نظر پی ریزی کنند. ملاصدرا و دکارت نیز از زمره تلاش گران این عرصه چکیده کامل
غایت اصلی در مباحث معرفت شناختی از منظر فیلسوفان رسیدن به شناخت یقینی و حقیقی است. از این منظر، فیلسوفان مختلف با دیدگاه ها و مبانی فکری متفاوت، همواره تلاش کرده اند مبنا و چهارچوبی را برای حصول نتیجه مورد نظر پی ریزی کنند. ملاصدرا و دکارت نیز از زمره تلاش گران این عرصه هستند. ملاصدرا و دکارت هر دو قیاس را محور نظریه معرفت شناسی خود قرار داده اند و امکان حصول به معرفت یقینی را از این راه امکان پذیر می دانند. باوجود اشتراک در این مبنا، از وجوه اختلاف آن دو در باب این مسأله باید به این نکته اشاره کرد که قیاس مورد نظر ملاصدرا همان قیاس ارسطویی مبتنی بر منطق صورت است اما قیاس در منطق معرفتی دکارت بیشتر از منظر منطق ماده و رابطه بین حقایق نگریسته می شود و نه صرفاً از منظر رابطه مفاهیم مورد مطالعه. همچنین به نظر می رسد عقیده ملاصدرا برای بهره گیری از قیاس به عنوان نوعی از استدلال مبتنی بر منطق صورت در مقایسه با دیدگاه دکارت برای استفاده از قیاس به عنوان نوعی استدلال مبتنی بر منطق ماده، دست کم در مقام داوری و ارزشیابی پذیرفتنی تر می نماید.
پرونده مقاله
این نوشتار قصد دارد با رویکردی انتقادی به بحث دربارهی گزارهی معروف میاندیشم پس هستم بپردازد. در آغاز، مقدماتی دربارهی شیوهی عام دکارت در دستگاه معرفت-شناسیاش، که میتوان آن را شکّ روششناختی نامید، خواهیم گفت و سپس شرحی از دو رویکرد کلّی در تفسیر این گزاره در میا چکیده کامل
این نوشتار قصد دارد با رویکردی انتقادی به بحث دربارهی گزارهی معروف میاندیشم پس هستم بپردازد. در آغاز، مقدماتی دربارهی شیوهی عام دکارت در دستگاه معرفت-شناسیاش، که میتوان آن را شکّ روششناختی نامید، خواهیم گفت و سپس شرحی از دو رویکرد کلّی در تفسیر این گزاره در میان مفسران دکارت ارائه خواهیم کرد: رویکرد استنتاجی و رویکرد شهودی. نشان خواهیم داد که این رویکردها همگی باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا دکارت براستی یک نفس، خود، جوهر یا چیزی از این دست را به عنوان پیشفرض هنگام بیان میاندیشم، پس هستم منظور کرده است یا نه. در این پژوهش، با محور قراردادن کتاب تأملات و بررسی شواهدی از سایر آثار دکارت، کوشش خواهد شد که نگاه دکارت به مسألهی من و همچنین آموزههای خود او دربارهی ارتباط اندیشه و وجود من شرح داده شود. به نظر میرسد دستگاه معرفتی دکارت در توجیه هم بودی آگاهی با ادراک اندیشهها، و تصورها و تعلق آنها به یک سوژهی واحد دچار شکاف است. ادعای بخش اصلی نوشتار این است که دکارت، برخلاف مقتضیات روششناختیاش، به طور پیشینی معرفت به ماهیت خود را به عنوان یک اصل وضع کرده و فرض خاصی دربارهی من دارد: من چونان جوهری دارای صفتهای معیّن. این را مسألهی پیشفرض جوهر نامیدهایم. در واقع، ساختار زیرلایه-کیفیت در عمق دستگاه معرفتی دکارت و به ویژه در کوگیتوی او حضوری پنهان اما مؤثر دارد. نوشتار حاضر تلاشی است برای آشکارکردن این واقعیت از طریق بررسی ناسازواری در کاربست روش دکارت برخی مشکلات معناشناختی کاربرد ”من“ در کوگیتو ارگو سوم.
پرونده مقاله
معرفت النفس به عنوان نخستین معرفتی که برای انسان حاصل می شود مورد توجه فیلسوفان بوده و در صدد تبیین ماهیت آن برآمده اند. این معرفت در نظام فلسفی مبنا گرای صدرا و دکارت از اهمیت ویژه برخوردار است. علم حضوری،معیار و مقیاس مطمئنی، در تطبیق این دو مکتب، جهت نیل به معرفت یقی چکیده کامل
معرفت النفس به عنوان نخستین معرفتی که برای انسان حاصل می شود مورد توجه فیلسوفان بوده و در صدد تبیین ماهیت آن برآمده اند. این معرفت در نظام فلسفی مبنا گرای صدرا و دکارت از اهمیت ویژه برخوردار است. علم حضوری،معیار و مقیاس مطمئنی، در تطبیق این دو مکتب، جهت نیل به معرفت یقین بخش است. در این پژوهش معرفت شناختی با روش عقلی، نگرش دکارت و ملاصدرا به خودآگاهی درمباحث امکان شناخت حضوری به خود، براهین علم حضوری نفس به خویش، نسبت شهود و علم حضوری با روش کتابخانه ای گردآوری و با روش توصیفی ،تحلیلی و نقدی پردازش شده و وجوه اشتراک و افتراق استخراج گردیده است. با تتبع در آثار ایشان آشکار گردید که هر دو اندیشمند با نفی شناخت استنتاجی از نفس، شهود را طریق وصول معرفت نفس به ذات خود می دانند.براساس مبانی فلسفی صدرا علم نفس به ذات خود، تنها بوسیله علم حضوری امکان پذیر است؛ اما بر اساس مبانی و روش ریاضی حاکم برفلسفه دکارت، و عدم وقوف ایشان به تقسیم علم به حضوری و حصولی و نیز محرز نبودن باور ایشان به اصولی که لازمه علم حضوری است مانند اصالت وجود، حمل شهود بر علم حضوری در این مکتب غریب می نماید.لذا معرفت نفس به ذات خود، در این دو نظام فلسفی علی رغم وجوه اشتراک، واجد وجوه افتراق عدیده ای است.
پرونده مقاله
دکارت در ساختارِ شناختی خود قصد دارد تا بر مبنای ریاضیات، روشی مؤثر از جنس یقین را برای تحقیق و پژوهش ساماندهی نماید. ازنظر او ریاضیات، مجموعهای از حقایق ضروری و فراگیر است که مابین حالات مختلف ذهن، نظم و ارتباط ایجاد میکند. طبق معرفتشناسی دکارت، انسان تبدیل به محقق چکیده کامل
دکارت در ساختارِ شناختی خود قصد دارد تا بر مبنای ریاضیات، روشی مؤثر از جنس یقین را برای تحقیق و پژوهش ساماندهی نماید. ازنظر او ریاضیات، مجموعهای از حقایق ضروری و فراگیر است که مابین حالات مختلف ذهن، نظم و ارتباط ایجاد میکند. طبق معرفتشناسی دکارت، انسان تبدیل به محقق و کاشفی شده است که باید به کشف خودش بپردازد. ازنظر دکارت شناختِ یقینی امکانپذیر است. در سبک شناختی ساختارگرایانۀ او، عمل تابع صورت است درحالیکه سبک شناخت دیویی عملکردگرایی است که در آن صورت تابع عمل و رفتار است. دیویی با بررسی پیامدهای نگاه داروینی به جهان دیدگاه دکارت را نقد نموده و بیان میکند که شناخت درگرو تجربۀ انسان است و پرسشی که از امکان شناخت و معرفت آدمی میشود اساساً نادرست بوده است. دیویی در رویکرد پراگماتیستی خود با نگاهی دوباره به امر مطلق، نامشروط و یقینی، آن را تنها بهعنوان ابزاری پذیرفته که در صورت داشتن نتایج موفقیت بار به کار بسته میشود. شناخت، سازماندهی ذهنی از حقیقتی ابدی و مطلق نیست، بلکه فناوری، روش و تکنیک است و بایستی ابزاری برای اصلاحات اجتماعی، تنظیم و بهبود رفتار انسان و جامعه باشد.
پرونده مقاله
ویتگنشتاین به صراحت از مبنا بودن یقین و تقدم آن بر شک سخن می گوید و معتقد است که بازی شک در زمین یقین امکان پذیر است و شکاکیت افراطی خود متناقض است؛ برای ویتگنشتاین برهان خواب دکارت، عمیق ترین و قوی ترین نوع شکاکیت افراطی است. ادعای اصلی دکارت در این برهان این است که هی چکیده کامل
ویتگنشتاین به صراحت از مبنا بودن یقین و تقدم آن بر شک سخن می گوید و معتقد است که بازی شک در زمین یقین امکان پذیر است و شکاکیت افراطی خود متناقض است؛ برای ویتگنشتاین برهان خواب دکارت، عمیق ترین و قوی ترین نوع شکاکیت افراطی است. ادعای اصلی دکارت در این برهان این است که هیچ ملاک قطعی برای تمایز قائل شدن میان حالات خواب و بیداری وجود ندارد. برخی از فیلسوفان این فرضیه را یکی از چالش برانگیزترین مباحث در موضع شکاکیت دانسته و تمام همّ و غم خود را مصروف پاسخگویی به این برهان کرده اند؛ که البته در این زمینه توفیق چندانی نصیب آنها نشده است. اما ویتگنشتاین معتقد بود که شکاکیت بی معنی است و جوابی را نمی طلبد؛ با توجه به همین مبنا زمانیکه به برهان خواب می رسد، می گوید این عبارت که من ممکن است خواب باشم اگر جدی گرفته شود، همانطور که دکارت آن را جدی گرفته است، بی معنی است.
برخلاف تصور ویتگنشتاین و دیگران، هدف دکارت هرگز ماندن در حالت عدم یقین نبوده است؛ او همواره بدنبال فرا رفتن از شک و رسیدن به یقین بوده است و در مورد شکاکیت حاصل از برهان خواب هم، در نهایت می گوید باید آن تردید کلی در مورد خواب را که به علت آن نمی توانستیم میان خواب و بیداری فرق بگذاریم، به عنوان شکوک مبالغه آمیز و مضر به دور افکنیم و در ادامه معیاری برای تفکیک تجارب ما در حالت خواب و بیداری ارائه می دهد.
پرونده مقاله
این مقاله با هدف واکاوی آرای دکارت و دلالت های آن در حوزه آموزش و پرورش صورت گرفته است. در مجموع با بهره گیری از موتورهای جستجو و سایت های اینترنتی گوگل اسکولار، سیویلیکا، مگ ایران، نورمگز، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی(SID)، ایرانداک با استفاده از کلید واژه های اصل چکیده کامل
این مقاله با هدف واکاوی آرای دکارت و دلالت های آن در حوزه آموزش و پرورش صورت گرفته است. در مجموع با بهره گیری از موتورهای جستجو و سایت های اینترنتی گوگل اسکولار، سیویلیکا، مگ ایران، نورمگز، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی(SID)، ایرانداک با استفاده از کلید واژه های اصلی این تحقیق شامل؛ دکارت، آرای تربیتی، آموزش و پرورش و دلالت های تربیتی بررسی های لازم صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه این پژوهش تعداد ۳۶ مقاله، کتاب و گزارش پژوهشی وارد مطالعه مروری شدند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۱۳ مورد، گزینش نهایی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع اطلاعات بدست آمده بعد از حذف موارد تکراری و ادغام برخی موارد، یافته های ارائه شده در بخش نتایج حاصل گردید. مطالعه این منابع نشان داد که آرای تربیتی این فیلسوف و اندیشمند برجسته، تاثیر بنیادین بر تفکر و نگرش مردم جهان و داشته است و قابلیت تطبیق با اهداف و اصول تربیتی کنونی را دارند. با توجه به ضرورت استفاده از اندیشه ها و مسائل تربیتی معاصر و کهن و استفاده از آن در برنامه های عملیاتی و اجرایی مدارس، باید از تجارب ارزنده تعلیم و تربیت در سطح جهان بهره گرفت و در جهت بومی سازی اهداف و برنامه ها با توجه به اسناد بالادستی اقدامات لازم صورت گیرد.
پرونده مقاله
آنچه در این مقال می خوانید، مروری است ادیبانه بر تاریخ تلاش های نافرجام فکری بشر در جهت شناخت حقیقت هستی و گشودن گرهی از معمای رازناکِ وجود. و شاید بث الشّکوایی است برخاسته از قلمی که حاصل سال ها مداقه و باریک بینی در فلسفه حیات و مشاهدة گم گشتگی های انسانی را به نثری ش چکیده کامل
آنچه در این مقال می خوانید، مروری است ادیبانه بر تاریخ تلاش های نافرجام فکری بشر در جهت شناخت حقیقت هستی و گشودن گرهی از معمای رازناکِ وجود. و شاید بث الشّکوایی است برخاسته از قلمی که حاصل سال ها مداقه و باریک بینی در فلسفه حیات و مشاهدة گم گشتگی های انسانی را به نثری شعرآمیز و یا شعری نثرآمیز بیان ساخته است. نویسنده در نهایت مدّعی است آنچه از دست لرزان فلاسفه و حکمای ژرف بین یونان و مغرب زمین برنیامده به صدق نفس پیران طریقت، لباس تحقق پوشیده و نهایتاً عرفان توانسته پرتوی و بارقه ای به شبستان ذهن آدمی بیفکند و کوکبی از هدایت در ظلمات تاریخ اندیشه برافروزد. سیر در تاریخچة این مجاهدت های فکری را باید از قلم سحرانگیز نویسنده ای شنید که خود از شاعران محض و گران سنگ معاصر است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد