فارسی باستان، گونه ی زبانی به کار رفته به خط میخی در سنگ نوشته های شاهان هخامنشی (سده های ششم تا چهارم پیش از میلاد) است که در حقیقت نشان دهنده ی گویشی از گویش های ناحیه ی پارس و یکی از گویش های جنوب غربی ایران است. این زبان با واژه هایی از گویش دیگر و با گونه هایی کهن چکیده کامل
فارسی باستان، گونه ی زبانی به کار رفته به خط میخی در سنگ نوشته های شاهان هخامنشی (سده های ششم تا چهارم پیش از میلاد) است که در حقیقت نشان دهنده ی گویشی از گویش های ناحیه ی پارس و یکی از گویش های جنوب غربی ایران است. این زبان با واژه هایی از گویش دیگر و با گونه هایی کهن گرا نوشته شده است و به خوبی ویژگی های سبکی و زبان ادبی بودن را در خود دارد.
در کتیبه ی فارسی باستان آرامگاه، داریوش که در کنار در ورودی آرامگاه داریوش نوشته شده و به کتیبه ی DNb معروف است، داریوش خود را در یک هیأت شاه آرمانی معرفی می کند که می توان آن را آیین شهریاری نامید و داریوش می خواهد خود را در آن آیینه جای دهد و در قالب پیامی به گوش جهانیان برساند. مقایسه ی نوشته های دیگر داریوش با این کتیبه ی آرامگاه که آخرین سخنان اوست، این تصور القا می شود که این کتیبه شاید نوعی وصیت نامه باشد.
در بند آخر کتیبه ی داریوش، شامل ده سطر اندرزی است که به یکی از جوانان جامعه که احتمالاً از آنانی که در صف سربازان جاویدان یا فرماندهان آینده قرار می گیرند، می دهد. از دیگر ویژگی های این کتیبه، مسائل و مباحث اخلاقی است که داریوش بر آن تأکید فراوانی دارد.
پرونده مقاله
یکی از حوزه‎های مهم فرهنگی که بهرههای فراوانی از آموزههای عرفانی بردهاست، هنر سینماست و شاخهای از مطالعات تطبیقی به روابط بینامتنی میان ادبیات و سینما اختصاص دارد. بسیاری از مفاهیم عرفانی که مفاهیمی ذهنی و انتزاعی هستند با بهرهگیری از شگردهای سینمایی و تخیل خل چکیده کامل
یکی از حوزه‎های مهم فرهنگی که بهرههای فراوانی از آموزههای عرفانی بردهاست، هنر سینماست و شاخهای از مطالعات تطبیقی به روابط بینامتنی میان ادبیات و سینما اختصاص دارد. بسیاری از مفاهیم عرفانی که مفاهیمی ذهنی و انتزاعی هستند با بهرهگیری از شگردهای سینمایی و تخیل خلاق سینماگران، به صورت تصاویری عینی نمود پیدا کردهاست و با اقبال مخاطبان روبهرو شده است. داریوش مهرجویی از کارگردانان برجستة سینمای ایران است که در پارهای از آثار سینمایی خود به طرح اندیشههای عرفانی پرداختهاست. در پژوهش حاضر به بررسی فیلم پری از منظر پرداختن به مسائل عرفانی خصوصاً عرفان اسلامی پرداخته شده است و عناصر پیرنگ، شخصیت‎پردازی مورد بررسی قرار گرفتهاست. مهمترین نکتهای که در فیلم بر آن تأکید شده است، لزوم همراهی پیر در تمامی مراحل سلوک است. شخصیت اصلی فیلم به سبب آن که درک درستی از چگونگی سیر و سلوک ندارد، از پذیرش همراه شدن با پیر سر باز میزند و همین امر بر آشفتگیهای درونی وی میافزاید. در بخش پایانی فیلم کارگردان به ویژگی نجاتبخشی پیر اشاره میکند و شخصیت اصلی فیلم با تسلیم در برابر پیر و پذیرش او به عنوان راهنمای سلوک، به آرامش دست مییابد و درکی تازه از حقیقت به دست میآورد.
پرونده مقاله
اندرزنامهنویسی میراث ارزشمندی است که به بازنمایی خرد سیاسی ایرانیان میپردازد. محتوای اندرزنامهها، همانگونه که از نامش پیداست، اندرزهای اخلاقی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی نخبگان و مصلحان نسبت به شهریار زمان است. خطابوارگی اندرزنامهها، ترسیمکننده شاه ایدئال و آرمانی نخ چکیده کامل
اندرزنامهنویسی میراث ارزشمندی است که به بازنمایی خرد سیاسی ایرانیان میپردازد. محتوای اندرزنامهها، همانگونه که از نامش پیداست، اندرزهای اخلاقی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی نخبگان و مصلحان نسبت به شهریار زمان است. خطابوارگی اندرزنامهها، ترسیمکننده شاه ایدئال و آرمانی نخبگان ایرانی است. در اندرزنامههای انگاشتهشده به عنوان تبلور یکی از مهمترین صُور دانایی، میتوان یکی را که دارای دو ریشه ایرانی و باستانی شاه آرمانی است، شناسایی کرد. در این نوشتار انگارهها و سازههای داریوششاه با مطالعه کتیبه بیستون، آداب حکمرانی شاه آرمانی مورد واکاوی قرار میگیرد. در اینجا سازههای شهریار آرمانی کتیبه بیستون با استفاده از روش پدیدارشناسی و با توجه به چارچوب تئوریک نخبهگرای پارهتو، در دو بُعد ذهنی و عینی مورد بررسی قرار میگیرد و درصدد پاسخگویی به این سؤال است که بایستههای شاه آرمانی در کتیبه بیستون چیستند؟ و این شهریار باید دارای چه ویژگیهایی باشد تا علاوه بر کسب صلاحیت فرمانروایی، به عنوان شهریار آرمانی نیز شناخته شود؟واژگان کلیدی: شاه آرمانی، کتیبه بیستون، داریوش، انگارههای عینی و ذهنی
پرونده مقاله
در اوایل دوره هخامنشی رویدادهایی همانند کشته شدن ناگهانی کوروش، کمبوجیه و بردیا در طی یک روند تدریجی رخ میدهد، که موضوع مورد بحث بسیاری از پژوهشگران حوزه تاریخ شده است. بسیاری از محققان این موضوع را به صورت انفرادی مورد تحلیل و مباحثه قرار دادهاند ولی تاکنون چگونگی کش چکیده کامل
در اوایل دوره هخامنشی رویدادهایی همانند کشته شدن ناگهانی کوروش، کمبوجیه و بردیا در طی یک روند تدریجی رخ میدهد، که موضوع مورد بحث بسیاری از پژوهشگران حوزه تاریخ شده است. بسیاری از محققان این موضوع را به صورت انفرادی مورد تحلیل و مباحثه قرار دادهاند ولی تاکنون چگونگی کشته شدن کوروش کمتر مورد بحث قرار گرفته و به صورت یک روند حذف تدریجی خانواده کوروش از سلطنت مورد مباجثه قرار نگرفته است. هدف از این پژوهش آن است که رابطهای بین سه قتل عضو این خانواده، یعنی کوروش و دو پسرش بردیا و کمبوجیه وجود داشته است و در تمامی این رویدادها داریوش و پدرش حضور داشتهاند. این نوشته برای نخستین روند به قدرت رسیدن خانواده داریوش و حذف خانواده کوروش را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. نتیجه بر آن است که در روند کشته شدن کوروش وشتاسپ و همیارانش حضور داشته و آنها کوروش را پس از نبرد باسکاها در حال بازگشت به موطن خود به قتل میرسانند و چون شرایط برای دستیابی قدرت مناسب نبود و داریوش هنوز بسیار جوان بود، از اینرو کمبوجیه پسر کوروش به حکومت می-رسد. پس از مرگ کمبوجیه بردیا برادر راستین کمبوجیه به قدرت میرسد داریوش به همراه شش یار خود بدون هیچ ممانعتی وارد دربار بردیا شده اورا میکشند. بسیاری از ساتراپها که از ماجرای قتل بردیا با خبر می شوند شورش می کنند، داریوش به سرکوبی شورشها میپردازد و برای توجیه قانونی بودن حکومت خود به ساختن داستان گوماتای مغ و بردیای دروغین میپردازد.
پرونده مقاله
مرگ کمبوجیه و بردیا یکی از تاریک ترین بزنگاه های تاریخ هخامنشیان است. بنابراین به خاطر اهمیت این موضوع، محور اصلی این پژوهش دورهی زمانی مرگ کمبوجیه و بردیا تا روی کار آمدن داریوش را در بر میگیرد. در این رابطه ابتدا سعی شده است که سیر اجمالی وقایع تاریخی این محدوده زما چکیده کامل
مرگ کمبوجیه و بردیا یکی از تاریک ترین بزنگاه های تاریخ هخامنشیان است. بنابراین به خاطر اهمیت این موضوع، محور اصلی این پژوهش دورهی زمانی مرگ کمبوجیه و بردیا تا روی کار آمدن داریوش را در بر میگیرد. در این رابطه ابتدا سعی شده است که سیر اجمالی وقایع تاریخی این محدوده زمانی با توجه به منابع اصلی آورده شود، سپس به تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات منابع تاریخی درباره مرگ معما آمیز کمبوجیه و همچنین قتل بردیا پرداخته شود. آن چه به عنوان نتیجه در بخش پایانی مقاله ارائه شده ناظر بر این مسئله است که نه تنها بردیا بر اساس توطئه هفت خاندان به رهبری داریوش از پای درآمده است، بلکه با توجه به اطلاعات منابع موجود، نمی توان مرگ کمبوجیه را اتفاقی دانست؛ چرا که سیاست های کمبوجیه و بردیا بر تحکیم قدرتشان در برابر اشراف استوار شده بود. بنابراین اشراف و خاندان های بزرگ نمی خواستند، امتیازاتشان از دست برود، به همین خاطر نسبت به آن واکنش نشان دادند و با قتل آن ها پادشاهی را از شاخه کورش گرفتند.
پرونده مقاله
شاهنشاهی هخامنشی پس از شکلگیری در جنوب غربی ایران امروزی بهوسیله کوروش بزرگ، نیرومندترین دولت آریایی بود که تا این زمان شکل گرفته بود و بر بیشتر قدرتهای بزرگ آسیای غربی غلبه نمود. یکی از اهداف کوروش تسخیر مصر بود، و پسرش کمبوجیه در سال 525پ.م، توانست مصر را فتح کند. چکیده کامل
شاهنشاهی هخامنشی پس از شکلگیری در جنوب غربی ایران امروزی بهوسیله کوروش بزرگ، نیرومندترین دولت آریایی بود که تا این زمان شکل گرفته بود و بر بیشتر قدرتهای بزرگ آسیای غربی غلبه نمود. یکی از اهداف کوروش تسخیر مصر بود، و پسرش کمبوجیه در سال 525پ.م، توانست مصر را فتح کند. جانشین او، داریوش اول دست به اقدامات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گستردهای برای اداره ساتراپیهای سراسر شاهنشاهی، بهویژه در مصر زد و همین عوامل سبب گردیدند تا منابع مصری از او به عنوان فرعون بزرگ و قانونی یاد کنند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اقدامات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داریوش بزرگ در جغرافیای مصر است و اینکه بر پایه تطبیق منابع موجود کهن و نو، سیاستهای داریوش را در اداره این ساتراپ کهن بررسی و نقش او را در اداره ساتراپی مصر ارزیابی نماییم. بر پایه این اسناد، میتوان داریوش را یکی از شاهان بزرگ دوران باستان دانست که نبوغ خاصی در اداره شاهنشاهی و ساتراپیها داشته است
پرونده مقاله
جایگاه حقوقی زنان و حضور آنان در فعالیتهای تولیدی و عمرانی به مثابه یکی از موثرترین مولفه های توسعه اجتماعی است. دراین راستا الواح باروی تخت جمشید حاوی نکات قابل تاملی در خصوص وضعیت حقوقی زنان ایالت پارسه در عصر داریوش اول هخامنشی است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی ت چکیده کامل
جایگاه حقوقی زنان و حضور آنان در فعالیتهای تولیدی و عمرانی به مثابه یکی از موثرترین مولفه های توسعه اجتماعی است. دراین راستا الواح باروی تخت جمشید حاوی نکات قابل تاملی در خصوص وضعیت حقوقی زنان ایالت پارسه در عصر داریوش اول هخامنشی است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از شواهد باستان شناسی و اسناد برجای مانده به واکاوی تاثیر اقتصاد امپراطوری هخامنشی بر وضعیت حقوقی زنان ایالت پارسه در عصر داریوش اول هخامنشی پرداخته و در پی پاسخ گویی به این پرسش است که اقتصاد امپراطوری در این عصر چه تاثیری بر وضعیت حقوقی زنان در ایالت پارسه داشته است؟ یافتههای پژوهش بیانگر تاثیرپذیری وضعیت حقوقی زنان ایالت پارسه از شرایط اقتصادی و سیاستهای مالی در عصر داریوش اول هخامنشی است که این مساله بر باورهای حقوقی نسبت به زنان تاثیرگذار بوده و شرایط نوینی را به لحاظ حقوق شهروندی برای زنان به همراه داشت .به این معنا که در فرایند رشد اقتصادی و توزیع درآمد، زنان ایالت پارسه انگیزه قدرتمندی برای مشارکت اقتصادی در پروژههای شاهی یافته و در کنار مردان به فعالیتهای تولیدی پرداختند.
پرونده مقاله
مسئلة تاریخ زمان زردشت همواره یکی از موضوعاتی بوده است که نظر دانشمندان و شرقشناسان بزرگ را به خود جلب کرده است. عدة از مستشرقین بر این گمانند که زردشت در حدود 600 قبل از میلاد ظهور کرده است. برخی دیگر از مستشرقین و ایرانشناسان، این نظر را رد کرده و تاریخ حیات او را ب چکیده کامل
مسئلة تاریخ زمان زردشت همواره یکی از موضوعاتی بوده است که نظر دانشمندان و شرقشناسان بزرگ را به خود جلب کرده است. عدة از مستشرقین بر این گمانند که زردشت در حدود 600 قبل از میلاد ظهور کرده است. برخی دیگر از مستشرقین و ایرانشناسان، این نظر را رد کرده و تاریخ حیات او را به زمانهای بسیار دورتر میرسانند. یکی از آنها ایرانشناسان فقید دکتر علیرضا شاپور شهبازی است که مقالة حاضر از نوشتههای بسیار ارزشمند ایشان بر اساس شواهد تاریخی و تکیه بر مسائل گاهشماری است در اهمیت این مقاله همین بس که مورد توجه ایرانشناس بزرگ ایتالیایی گراردو نیولی قرار گرفته و در کتاب ارزشمند خویش(Zoroaster’s Time and Homeland) نظرات شهبازی در این مقاله را مورد نقد و بررسی قرار داده است. دکتر شهبازی پس از ردّ نظریههای هرتسفلد، تقیزاده و هنینگ دربارة این تاریخ، نظر خود را بر اساس گاهشماری سنتی زردشتی ارائه میکند و تاریخ 1080 قبل از میلاد را برای زردشت در نظر میگیرد.
پرونده مقاله
در طول تاریخ کهن و باستانی کشور ایران از اسامی سلاطین جهت نامگذاری استفاده شده است. گاهی یک نام برای افراد گوناگون در طول زمان مورد استفاده قرار گرفته است. پادشاهان ایران همچون پادشاهان مصر و آشور، نام نیاکان خود را به کار میبردند، مثلاً اُُخوس خود را داریوش دوم، و کوُ چکیده کامل
در طول تاریخ کهن و باستانی کشور ایران از اسامی سلاطین جهت نامگذاری استفاده شده است. گاهی یک نام برای افراد گوناگون در طول زمان مورد استفاده قرار گرفته است. پادشاهان ایران همچون پادشاهان مصر و آشور، نام نیاکان خود را به کار میبردند، مثلاً اُُخوس خود را داریوش دوم، و کوُدمان codman خود را داریوش سوم و بسوس خود را اردشیر چهارم نامید. اسامی خاص ایرانیان مطابق با اعتبار شخص و شکوه و جلال آنها بود، هر نام دارای میراثی از گذشته است که با بررسی آن میتوان به گوشهای از هویت جمعی، هویت فردی و فرهنگ آن دیار پی برد. نامها نمادی از فرهنگ در جامعه هستند و برای حفظ میراث فرهنگی، ثبت و ضبط این اسامی که امروزه نیز رواج پیدا کردهاند، ضرورتی تام و تمام دارد. بعضی اسامی ایرانی در اثر برخورد و اختلاط با زبان یونانی تغیراتی یافتهاند. در این مقاله به ذکر معانی، ریشه یابی و وجه اشتقاق اسامی شاهان هخامنشی پرداخته شده و سعی شده است با مراجعه به گزارش مورخان، کتیبهها و تعابیر و نظرات شرق شناسانی که در این زمینه تحقیقاتی داشتهاند، موضوع مورد بررسی قرارگیرد.
پرونده مقاله
مرگ کمبوجیه و بردیا یکی از تاریک ترین بزنگاه های تاریخ هخامنشیان است. بنابراین به خاطر اهمیت این موضوع، محور اصلی این پژوهش دورهی زمانی مرگ کمبوجیه و بردیا تا روی کار آمدن داریوش را در بر میگیرد. در این رابطه ابتدا سعی شده است که سیر اجمالی وقایع تاریخی این محدوده زما چکیده کامل
مرگ کمبوجیه و بردیا یکی از تاریک ترین بزنگاه های تاریخ هخامنشیان است. بنابراین به خاطر اهمیت این موضوع، محور اصلی این پژوهش دورهی زمانی مرگ کمبوجیه و بردیا تا روی کار آمدن داریوش را در بر میگیرد. در این رابطه ابتدا سعی شده است که سیر اجمالی وقایع تاریخی این محدوده زمانی با توجه به منابع اصلی آورده شود، سپس به تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات منابع تاریخی درباره مرگ معما آمیز کمبوجیه و همچنین قتل بردیا پرداخته شود. آن چه به عنوان نتیجه در بخش پایانی مقاله ارائه شده ناظر بر این مسئله است که نه تنها بردیا بر اساس توطئه هفت خاندان به رهبری داریوش از پای درآمده است، بلکه با توجه به اطلاعات منابع موجود، نمی توان مرگ کمبوجیه را اتفاقی دانست؛ چرا که سیاست های کمبوجیه و بردیا بر تحکیم قدرتشان در برابر اشراف استوار شده بود. بنابراین اشراف و خاندان های بزرگ نمی خواستند، امتیازاتشان از دست برود، به همین خاطر نسبت به آن واکنش نشان دادند و با قتل آن ها پادشاهی را از شاخه کورش گرفتند.
پرونده مقاله
تخت جمشید از جمله بناهای تاریخی بسیار ارزشمند در ایران و جهان است که به خاطر جایگاه سیاسی، فرمانروایی، موقعیت جغرافیایی، معماری ساخت و نقش آن در تحولات تاریخ باستان ایران بسیار حائز اهمیت می باشد که توسط داریوش ساخت آن شروع شد و در دوران اردشیر اول ادامه پیدا کرد. از ای چکیده کامل
تخت جمشید از جمله بناهای تاریخی بسیار ارزشمند در ایران و جهان است که به خاطر جایگاه سیاسی، فرمانروایی، موقعیت جغرافیایی، معماری ساخت و نقش آن در تحولات تاریخ باستان ایران بسیار حائز اهمیت می باشد که توسط داریوش ساخت آن شروع شد و در دوران اردشیر اول ادامه پیدا کرد. از این رو مقاله حاضر که در صدد بررسی به تخت نشستن داریوش بزرگ و اردشیر اول و نقش آنها در توسعه عمرانی تخت جمشید است پس از بسط فضای مفهومی موضوع تحقیق، به بررسی نقش داریوش بزرگ و اردشیر اول در توسعه عمرانی تخت جمشید خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانهای میباشد. یافتههای این مطالعه، حاکی از آن است که سرزمین ایران از دیرباز خاستگاه تمدن های بزرگ و کهن بوده است که پادشاهی هخامنشی ها یکی از آنها محسوب می شود که از تمدن های میان رودان، مصر، یونان و روم آگاهی داشته و بطبع از این تمدنها الهام گرفته و بر آنها نیز تأثیر گذاشتهاند، این موضوع در شکل گیری و ساخت تخت جمشید تاثیر گذاشته است، ثانیا؛ بسیاری ساخت تخت جمشید را از زمان داریوش کبیر می دانند که توسط پادشاهان بعد مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت و در زمان اردشیر یکم نیز بر عمران و آبادانی آن افزوده شد.
پرونده مقاله
چکیده:
سکه شناسی بخش مهمی از علم باستانشناسی است که از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا روشنگر رویدادهای مبهم و تاریک گذشته است . با مطالعه دقیق سکه ها ، تاریخ غبار آلود فراموش شده قرون گذشته آشکار شده ،در معرض دید محققان و دانش پژوهان قرار می گیرد . سکه پیام آور گذشت چکیده کامل
چکیده:
سکه شناسی بخش مهمی از علم باستانشناسی است که از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا روشنگر رویدادهای مبهم و تاریک گذشته است . با مطالعه دقیق سکه ها ، تاریخ غبار آلود فراموش شده قرون گذشته آشکار شده ،در معرض دید محققان و دانش پژوهان قرار می گیرد . سکه پیام آور گذشته هاست و از زمانهای دور سخن می گوید نه بر پایه شک و تردید ، بلکه سند و مدرکی است که از آغاز پیدایش تغییر و تصرفی در آن راه نیافته است.
سکه تاریخ مصور آداب و رسوم ، البسه ، تزئینات ، جنگ افزارها و گاهی معماری ملتهاست . ویکی از امتیازات مهم سکه در مقایسه با اشیاء و یافته های دیگر باستانی ، صحیح و سالم ماندن آنهاست . اغلب یافته های باستانشناسی از موارد فاسد شدنی ، از قبیل چوب ، پارچه ، استخوان، پوست و غیره ساخته می شده اند که در طول زمان تحت تأثیر خاک و سایر عوامل فرساینده تغییر شکل یافته ، ناقص و معیوب گردیده اند ، اما چون سکه ها از فلزاتی مانند طلاء و نقره و آلیاژهایی مانند برنز ساخته شده اند نسبت به یافته های دیگر بسیار مقاوم بود .
سکه سندی است مکتوب و کتابی کوچک اما پر محتوی که بعضی از دوران های تاریخی را فقط با مطالعه و بررسی آن می توان روشن و آشکار ساخت . و علم سکه شناسی را می توان یکی از مهمترین بخشهای دانش باستان شناسی دانست که سندی معتبر و غیره قابل انکار است . و سکه از طرفی تاریخ دقیق یک حکومت یا تمدن را معرفی می کند و سکه را می توان نمایندهْ فرهنگ آداب و رسوم و هنر و خط و زبان و مذهب هر ملت در طول تاریخ دانست .
واژگان کلیدی :هخامنشیان، سکه، سکه در یک، داریوش اول، سکه مسیین ، سکه سیمین
پرونده مقاله
چکیده
شکوه و عظمت هخامنشیان و تغییر و تحولات آن دوران با قدرت یابی داریوش اول و اوج و فرودهای این خاندان با روی کار آمدن خشیارشا یکی از نکات برجسته ی تاریخ ایران باستان است. محققان و پژوهشگران اروپایی و ایرانی با انگیزه های مختلف و با نگاه های متفاوت و گاه غرض آلود چکیده کامل
چکیده
شکوه و عظمت هخامنشیان و تغییر و تحولات آن دوران با قدرت یابی داریوش اول و اوج و فرودهای این خاندان با روی کار آمدن خشیارشا یکی از نکات برجسته ی تاریخ ایران باستان است. محققان و پژوهشگران اروپایی و ایرانی با انگیزه های مختلف و با نگاه های متفاوت و گاه غرض آلود به کندوکاو مسائل گوناگون این عصر پرداخته اند. در این میان اقدامات سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اقتصادی داریوش اول و خشیارشا بیش از همه برجسته بود و آنان را متمایز از دیگر پادشاهان می نمایند. یکی از پیامدها و دستاورهای مهم این محققان گزارش ها و پژوهش هایی است که به لحاظ تاریخی ارزش فراوانی در شناخت تاریخ ایران دوران هخامنشیان دارد؛ به ویژه در حوزه ی اجتماعی، سیاسی و مذهبی که بیش از همه مورد چالش است. داریوش بزرگ توانست خود را به قلب اروپا برساند و تا جایی پیش رفت که دیگر هیچ یک از شاهان ایران نتوانستند به آنجا برسند، او از نیروی اقتصادی و نظامی خود در جهت پیشبرد اهداف خود بهره برد. جانشین او خشیارشا نیز از سیاست نظامی در قبال یونان استفاده کرد، که در نهایت طی چندین جنگ انجام شده با شکست مواجه گردید و تا زمانی هر چند کوتاه روابط بین ایران و یونان بسیار محدود شد. محقق در این مقاله با عنوان مقایسه سلطنت داریوش یکم(486-522 ق.م) و خشیارشا یکم (465-486 ق.م)، به بررسی تطبیقی و مقایسه ای امپراتوری دو پادشاه مزبور پرداخته است. هدف از این نگارش، شناسایی شباهتها و تفاوت های سلطنتی در زمینه سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و نظامی و دیگر حوزه های مورد بحث ما در بازه زمانی شاهنشاهی داریوش اول و خشیارشا می باشد. روش نگارش محقق توصیفی- تحلیلی است.
واژگان کلیدی :هخامنشیان، داریوشاول، خشیارشا، ایران، یونان
پرونده مقاله
چکیده :
دوران شاهنشاهی کوروش هخامنشی تا پایان دوران داریوش یکم قریب به یک سـوم دوران هخامنشیــان را در بـر می گیرد. بی گمان اقتدار آن دولت در همین عهد به اوج می رسد و آنچه باقی می ماند نتایجی است که بر ساختار اولیه آن تکیه دارد. اهمیت این دوران بر کسی پوشیده نیست و چکیده کامل
چکیده :
دوران شاهنشاهی کوروش هخامنشی تا پایان دوران داریوش یکم قریب به یک سـوم دوران هخامنشیــان را در بـر می گیرد. بی گمان اقتدار آن دولت در همین عهد به اوج می رسد و آنچه باقی می ماند نتایجی است که بر ساختار اولیه آن تکیه دارد. اهمیت این دوران بر کسی پوشیده نیست و درباره آن نه تنها مورخان و فلاسفه قدیم به سخن نشستهاند بلکه تا به امروز مورخان نامداری در ایران و جهان به داوری و نظاره و اظهار نظر پرداختهاند. هدف از این پژوهش بررسی موارد مشترک و تفاوتهای دوران دو امپراتور مشهور ایرانی می باشد که اساس کار تحقیق را تشکیل میدهد. پژوهش حاضر در مسیر خود تلاش دارد ضمن تحلیل دوران اولیه شاهنشاهی هخامنشی ، حکومت کوروش و داریوش را به عنوان مدل سیاسی و مشابه قدرتهای جدید جهانی در جامعه باستانی معرفی و تبیین نماید.
واژگان کلیدی: کوروش دوم ، داریوش یکم ، هخامنشیان
پرونده مقاله
در این نوشتار سیر تحول مفهوم دروغ در ایران عصر هخامنشی و چگونگی چفت و بستشدن آن با ساختارهای سیاسی بررسی میشود. تمدن ایرانی نخستین و تنها تمدن عصر پیشامسیحی است که مفهوم دروغ در آن هم طنینی سیاسی دارد و هم به مثابة کلیدواژهای مرکزی در دستگاهی اخلاقی کاربرد یافته است. چکیده کامل
در این نوشتار سیر تحول مفهوم دروغ در ایران عصر هخامنشی و چگونگی چفت و بستشدن آن با ساختارهای سیاسی بررسی میشود. تمدن ایرانی نخستین و تنها تمدن عصر پیشامسیحی است که مفهوم دروغ در آن هم طنینی سیاسی دارد و هم به مثابة کلیدواژهای مرکزی در دستگاهی اخلاقی کاربرد یافته است. چرایی این اهمیت یافتن دروغ در دستگاه نظری ایرانیان باستان پرسش مرکزی این نوشتار است. بحث با واکاوی مفهوم دروغ در گاهان و اوستا آغاز و در ادامه، سیر تکامل مفهوم دروغ در متون اوستایی کهن و متأخر وارسی میشود. آنگاه این مفهوم به طور مقایسهای با متون پارسی باستان به جا مانده از شاهنشاهان هخامنشی مقایسه و به ویژه کاربست مفهوم دروغ در کتیبة بیستون تحلیل میشود.
پرونده مقاله
چکیده از آنجا که اثری از هخامنشیان در شاهنامه و بالطبع در خدای نامۀ عصر ساسانی نیست، از ابتدای شکل گیری مطالعات بر دودمان ساسانی، همواره بحث بر این بوده که آیا ساسانیان از هخامنشیان آگاهی داشته اند یا خیر. برخی چون نولدکه، ممزن و یارشاطر نافی این آگاهی بودهاند و برخی چکیده کامل
چکیده از آنجا که اثری از هخامنشیان در شاهنامه و بالطبع در خدای نامۀ عصر ساسانی نیست، از ابتدای شکل گیری مطالعات بر دودمان ساسانی، همواره بحث بر این بوده که آیا ساسانیان از هخامنشیان آگاهی داشته اند یا خیر. برخی چون نولدکه، ممزن و یارشاطر نافی این آگاهی بودهاند و برخی دیگر چون فرای، شهبازی و زرین کوب با جدیت بر این یادسپاری تأکید دارند. برخی دیگر چون دریایی نیز با اخذ رویکردی میانه عقیده دارند که ساسانیان آگاهانه یاد هخامنشیان را نادیده گرفته اند تا خود را به کیانیان که دودمان کهن ایران شرقی بودند، نسبت دهند. برخی شواهد و مدارک نشان می دهد که ساسانیان نخستین یقیناً از وجود هخامنشیان آگاه بودند و خود را به آنان منتسب می کردند و ساسانیان پسین آگاهانه با دست برد در تاریخ و دگرگون سازی شخصیت ها با اهداف سیاسی و دینی، چهره های هخامنشی را بنابر صلاح دید خود تا حدودی دگرگون ساختند. بااینحال، هخامنشیان با گرفتن هویت و چهره ای جدید، در تاریخنگاری ساسانی پابرجا ماندند و به دوران اسلامی راه یافتند. این تحریفات در تاریخ ایران کاملاً آگاهانه از سوی ساسانیان صورت گرفته است و اکنون می توان با بررسی شواهد به میزان و علت این دگرگونی ها پی برد. مقالۀ پیش رو در پی اثبات وجود چهره های برجستۀ هخامنشی چون کوروش و داریوش در تاریخ نگاری نوین ساسانی–اسلامی است. لذا مسألۀ اساسی پژوهش حاضر یافتن دلیل تحریف تاریخ هخامنشیان از سوی ساسانیان و بازیابی آثار وجود هخامنشیان در منابع دوران ساسانی است که نیازمند پژوهش در تاریخ فکری ساسانیان با رویکردی اندیشهگرایانه است.
پرونده مقاله
در سال 1312 شمسی کاوشگرانی از دانشگاه شیکاگو آمریکا موفق شدند بیش از سی هزار لوح گلی مکتوب با حروف عیلامی و ممهور با مُهرهایی به خط میخی پارسی از شمال شرقی تخت جمشید بدست آورند. این اسناد منحصر بفرد که از آیب زمانه به طرزی معجزهآسا مصون مانده بود، بیشتر اختصاص به صورت چکیده کامل
در سال 1312 شمسی کاوشگرانی از دانشگاه شیکاگو آمریکا موفق شدند بیش از سی هزار لوح گلی مکتوب با حروف عیلامی و ممهور با مُهرهایی به خط میخی پارسی از شمال شرقی تخت جمشید بدست آورند. این اسناد منحصر بفرد که از آیب زمانه به طرزی معجزهآسا مصون مانده بود، بیشتر اختصاص به صورت دستمزد کارگران و صنعتگرانی داشت که در ساخت بنای تخت جمشید مشارکت داشتهاند. این مقاله ضمن ترجمه برخی از این الواح به ذکر کتیبههای سنگی تخت جمشید که از دورة هخامنشیان به یادگار مانده است، پرداخته، ظرافتهایی را در ساخت بنای تخت جمشید و نکاتی بدیع را از سنگنوشتهها و سنگبریهای آن عرضه میدارد.
دقت نظر در شکل و محتوای بسیاری از این لوحهها و سنگنوشتهها، نکاتی ارزنده را در پهنة تاریخ، هنر، ادبیات و در یک کلام فرهنگ غنی این سرزمین مشخص میسازد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد