پراگماتیسم،به مثابه یک نظریه ی فلسفی و روش دستیابی به حقیقت،دیدگاه تقریبا ًجدیدی است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در آمریکا رواج پیدا کرد. پراگماتیسم بر این اصل استوار است که درباره ی هر نظریه یا آموزه ای بایدبرپایه ی نتایجی که ازآن به دست می آید،داور چکیده کامل
پراگماتیسم،به مثابه یک نظریه ی فلسفی و روش دستیابی به حقیقت،دیدگاه تقریبا ًجدیدی است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در آمریکا رواج پیدا کرد. پراگماتیسم بر این اصل استوار است که درباره ی هر نظریه یا آموزه ای بایدبرپایه ی نتایجی که ازآن به دست می آید،داوری کرد. به نظرپراگماتیست ها،اگرعقیده ای به نتیجه ی خوب وکار آمدبرای انسان بیانجامد،بایدآن راحقیقی قلمدادکرد. در واقع،حقیقت چیزی نیست که مستقل ومجردازانسان وجودداشته باشد. فلسفه ی پراگماتیسم نیز همانندسایر فلسفه ها دارای پیوندهای عمیقی باسیاست و مسائل سیاسی است.
پرونده مقاله
کلیله و دمنه و مثنوی معنوی مولوی از تمثیل برای بیان آموزشهای اخلاقی، تربیتی و... کمک گرفتهاند. یکی از آموزشهای تربیتی این دو کتاب، روش حل مسئله بهشیوهای خلاقانه است. حل مسئله عبارت است از تلاش ذهنی بهمنظور پیدا کردن روشی مناسب برای حل کردن مسئله. جان دیویی از جمل چکیده کامل
کلیله و دمنه و مثنوی معنوی مولوی از تمثیل برای بیان آموزشهای اخلاقی، تربیتی و... کمک گرفتهاند. یکی از آموزشهای تربیتی این دو کتاب، روش حل مسئله بهشیوهای خلاقانه است. حل مسئله عبارت است از تلاش ذهنی بهمنظور پیدا کردن روشی مناسب برای حل کردن مسئله. جان دیویی از جمله کسانی است که روشی منطقی برای حل مسئله ارائه کرده است. روش او پنج اصل بدین صورت دارد: 1. تشخیص مسئله، 2. تعریف و بازنمایی مسئله، 3. پیدا کردن راه مناسب، 4. عمل کردن روی راهحلهای مناسب و پیشبینی نتایج، 5. نگاه به عقب و ارزشیابی نتایج فعالیتها. در این پژوهش تلاش شده است که با روش توصیفیتحلیلی، حکایت بوف و زاغ از کتاب کلیله و دمنه و حکایت شیر و نخجیران از کتاب مثنوی معنوی مولوی، با تکیه بر روش حل مسئلۀ دیویی مورد بررسی قرار گیرد. سؤال اساسی در این باره آن است که روش بیان، ویژگیها و مراحل داستانی روش حل مسئله در این دو حکایت چگونهاند؟ نتیجه آن است که در هر دو کتاب با روش تمثیل حیوانی تلاش شده است روش حل مسئله بیان شود. شخصیتهای دو داستان با خلاقیت و طبق مراحل حل مسئلۀ دیویی پیش رفته و توانستهاند دشمنان را از بین ببرند. نگاه کلیله و دمنه به پیروزی، مادیگرایانه است درحالیکه مولوی تفسیری عرفانی از پیروزی دارد.
پرونده مقاله
لئو اشتراوس فیلسوف آلمانیتبار آمریکایی در نقد خویش بر مدرنیته بر تعلیم و تربیت لیبرالی نیز انتقاداتی جدی وارد میآورد. اشتراوس از آن رو که برآن است جامعه لیبرالی محصول تعلیم و تربیت لیبرالی است لذا نفی نخبگان و اندیشههای بزرگ و تبدیلشدن به دموکراسی تودهای را ناشی از چکیده کامل
لئو اشتراوس فیلسوف آلمانیتبار آمریکایی در نقد خویش بر مدرنیته بر تعلیم و تربیت لیبرالی نیز انتقاداتی جدی وارد میآورد. اشتراوس از آن رو که برآن است جامعه لیبرالی محصول تعلیم و تربیت لیبرالی است لذا نفی نخبگان و اندیشههای بزرگ و تبدیلشدن به دموکراسی تودهای را ناشی از اشکالات این نوع از تعلیم و تربیت میداند. او دو نوع تعلیم و تربیت لیبرالی را از هم تفکیک میکند؛نخست تعلیم و تربیت اصیل لیبرالی که از منظر او قابلاعتنا و مفید است ودیگری جامعه مبتنی بر تعلیم و تربیت لیبرالی از نوع ترقیخواهی؛ که جامعهای متوسط است؛ جامعه ای که بنا بر تعبیر اشتراوس، گوشش به صداهای کوتاه و یا اساساً سکوت عادت کرده است و طاقت شنیدن صداهای بلند را ندارد و حتی در برابر آن ناشنواست و یا به تعبیر دیگر، چشمان آنان به نورهایی ضعیف عادت کرده و طاقت انوار مشعشع را ندارد.
پرونده مقاله
دکارت در ساختارِ شناختی خود قصد دارد تا بر مبنای ریاضیات، روشی مؤثر از جنس یقین را برای تحقیق و پژوهش ساماندهی نماید. ازنظر او ریاضیات، مجموعهای از حقایق ضروری و فراگیر است که مابین حالات مختلف ذهن، نظم و ارتباط ایجاد میکند. طبق معرفتشناسی دکارت، انسان تبدیل به محقق چکیده کامل
دکارت در ساختارِ شناختی خود قصد دارد تا بر مبنای ریاضیات، روشی مؤثر از جنس یقین را برای تحقیق و پژوهش ساماندهی نماید. ازنظر او ریاضیات، مجموعهای از حقایق ضروری و فراگیر است که مابین حالات مختلف ذهن، نظم و ارتباط ایجاد میکند. طبق معرفتشناسی دکارت، انسان تبدیل به محقق و کاشفی شده است که باید به کشف خودش بپردازد. ازنظر دکارت شناختِ یقینی امکانپذیر است. در سبک شناختی ساختارگرایانۀ او، عمل تابع صورت است درحالیکه سبک شناخت دیویی عملکردگرایی است که در آن صورت تابع عمل و رفتار است. دیویی با بررسی پیامدهای نگاه داروینی به جهان دیدگاه دکارت را نقد نموده و بیان میکند که شناخت درگرو تجربۀ انسان است و پرسشی که از امکان شناخت و معرفت آدمی میشود اساساً نادرست بوده است. دیویی در رویکرد پراگماتیستی خود با نگاهی دوباره به امر مطلق، نامشروط و یقینی، آن را تنها بهعنوان ابزاری پذیرفته که در صورت داشتن نتایج موفقیت بار به کار بسته میشود. شناخت، سازماندهی ذهنی از حقیقتی ابدی و مطلق نیست، بلکه فناوری، روش و تکنیک است و بایستی ابزاری برای اصلاحات اجتماعی، تنظیم و بهبود رفتار انسان و جامعه باشد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد