در این پژوهش، ابتدا هم بسپار (متیلمتاکریلات-مالئیکانیدرید) تهیه و سپس با مقدار متغیر از هیدرازین هیدرات وارد واکنش شد. هم بسپار اولیه و فراورده ها با طیفسنجی فروسرخ تبدیل فوریه (FTIR) و تشدید مغناطیسی هسته (NMR) شناسایی شدند و با تجزیه گرمایی (TGA-DSC)، دمای شکست چکیده کامل
در این پژوهش، ابتدا هم بسپار (متیلمتاکریلات-مالئیکانیدرید) تهیه و سپس با مقدار متغیر از هیدرازین هیدرات وارد واکنش شد. هم بسپار اولیه و فراورده ها با طیفسنجی فروسرخ تبدیل فوریه (FTIR) و تشدید مغناطیسی هسته (NMR) شناسایی شدند و با تجزیه گرمایی (TGA-DSC)، دمای شکست شیشهای (Tg) آن تعیین شد. نتیجه ها نشان داد که هم بسپارشدن متیلمتاکریلات با مالئیکانیدرید منجر به بالا رفتن پایداری گرمایی بسپار نسبت به پلی(متیلمتاکریلات) و افزایش هیدرازین نیز منجر به بهبود پایداری گرمایی هم بسپار می شود. درصد عناصر در واکنش هم بسپار با مقدار متفاوت از هیدرازین با تجزیه عنصری (CHNS) تعیین شد و مقدار شفافیت آنها با طیف عبور نور در ناحیه مرئی-فرابنفش نشانداد که اگرچه هم بسپارشدن منجر به کاهش شفافیت و عبور نور در ناحیه مرئی می شود، ولی با افزایش هیدرازین نه تنها این مسئله حل می شود، بلکه فراورده نسبت به پلی(متیلمتاکریلات) شفافیت بیشتری نیز دارد. همچنین، از برخی فراورده ها محلولی با غلظتهای 50 تا ppm 200 تهیه و عملکرد بازدارندگی بسپارها بر خوردگی فولاد کم کربنه در محلول 0/5 مولار کلریدریک اسید (HCl) با قطبش پتانسیودینامیک، طیف سنجی تفکیک انرژی (EDS) و روش کاهش وزن بررسی شد. نتیجه های به دست آمده افزایش قدرت بازدارندگی خوردگی هم بسپار را در محیط اسیدی تایید کرد.
پرونده مقاله
در این پژوهش رفتار بازدارندگی قرص متوکلوپرامید بر خوردگی فولاد نرم در محلول فسفریک اسید 0/5 مولار با استفاده از روشهای قطبش پتانسیودینامیک، طیفسنجی رهبندی الکتروشیمیایی (EIS) و میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM) بهطور کامل بررسی شد. نتایج نشان داد که افزایش بازدارنده تا چکیده کامل
در این پژوهش رفتار بازدارندگی قرص متوکلوپرامید بر خوردگی فولاد نرم در محلول فسفریک اسید 0/5 مولار با استفاده از روشهای قطبش پتانسیودینامیک، طیفسنجی رهبندی الکتروشیمیایی (EIS) و میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM) بهطور کامل بررسی شد. نتایج نشان داد که افزایش بازدارنده تا غلظت ppm 300 باعث افزایش بازدارندگی و افزایش دما باعث کاهش بازده بازدارندگی میشود. اندازهگیریهای قطبش پتانسیودینامیک نشان داد که بازدارنده موردنظر در محلول فسفریک اسید بهعنوان بازدارنده آندی عمل میکند. نتایج رهبندی الکتروشیمیایی مشخص کرد که با افزودن بازدارنده تا غلظت ppm 300، مقاومت انتقال بار افزایش و ظرفیت لایه دوگانه (Cdl) کاهش مییابد. نتایج بهدست آمده از روشهای قطبش پتانسیودینامیک و طیفسنجی رهبندی الکتروشیمیایی با یکدیگر همخوانی دارند. مطالعه همدماهای جذب نشان دادند که جذب بازدارنده در محلول، بر روی سطح آلیاژ، از همدمای جذب لانگمویر پیروی میکند. فرایند جذب، فرایندی خودبهخودی و گرماده بوده و با کاهش آنتروپی همراه است. تصویرهای SEM تشکیل لایههای حفاظتی روی سطح آلیاژ پس از غوطهوری در محلول مذکور حاوی بازدارنده را نشان میدهد و این بررسیها تصدیقی بر عملکرد جذبی بازدارنده است.
پرونده مقاله
قطعههای فولادی را میتوان با استفاده از پوششهای محافظ موقت در برابر خوردگی اتمسفری محافظت کرد. بازدارندهها بهعنوان یکی از اجزای پوشش محافظ موقت، با جذب شدن بر سطح فلز، مکانهای فعال سطح را اشغال کرده و درنتیجه سرعت خوردگی را کاهش میدهند. در این پژوهش، دو ترکیب 3- ن چکیده کامل
قطعههای فولادی را میتوان با استفاده از پوششهای محافظ موقت در برابر خوردگی اتمسفری محافظت کرد. بازدارندهها بهعنوان یکی از اجزای پوشش محافظ موقت، با جذب شدن بر سطح فلز، مکانهای فعال سطح را اشغال کرده و درنتیجه سرعت خوردگی را کاهش میدهند. در این پژوهش، دو ترکیب 3- نیتروفنیل مالئامیک اسید (NPMA) و 2و4- دی نیتروفنیل مالئامیک اسید (DNPMA) تهیه و هر دو ترکیب بهوسیله طیفسنجی فروسرخ تبدیل فوریه (FT-IR) شناسایی شدند. بازده تهیه NPMA و DNPMA به ترتیب 80 % و 84 % بهدست آمد. در ادامه، عملکرد این ترکیبها بهعنوان بازدارنده خوردگی موردبررسی قرارگرفته به طوری که از آنها در پوشش موقت محافظ روغنی استفادهشده است. برای این منظور، بازدارندههای تهیهشده با غلظتهای 300 تا ppm 3600 به روغن افزوده و بهعنوان پوشش محافظ موقت برای پوششدهی سطوح نمونههای فولاد نرم بهکار گرفته شدند. قطعههای پوشش داده شده درون اتاقکی با رطوبت نسبی 100% و بر اساس ASTM D1748 ، قرار داده و بازدارندگی خوردگی آنها به کمک میکروسکوپ نوری و روش کاهش وزن بررسی شد. نتایج بیانگر تأثیر قابل توجه پوششهای دارای بازدارنده در کاهش خوردگی است. غلظت بهینه بازدارندهها ppm 900 بود و بازدارنده DNPMA عملکرد بهتری از خود نشان داد.
پرونده مقاله
خوردگی فلزها از دیرباز عامل مهمی در تحمیل خسارت به همه صنایع بوده که روش های متفاوتی از جمله کاربرد علم الکتروشیمی و بازدارنده های خوردگی در کشف و جلوگیری از آن موثر بوده است. یکی از نکته های مهمی که در مورد بازدارنده های خوردگی باید توجه داشت، طول عمر سینتیک بازدارندگی چکیده کامل
خوردگی فلزها از دیرباز عامل مهمی در تحمیل خسارت به همه صنایع بوده که روش های متفاوتی از جمله کاربرد علم الکتروشیمی و بازدارنده های خوردگی در کشف و جلوگیری از آن موثر بوده است. یکی از نکته های مهمی که در مورد بازدارنده های خوردگی باید توجه داشت، طول عمر سینتیک بازدارندگی آن ها است. در این پژوهش، عملکرد دو نوع بازدارنده به‎نام های 5-برومو-2-(((1-هیدروکسی بوتان-2-ایل)ایمینو)متیل)فنل (C11H14BrNO2) و 2-((2-((2-هیدروکسی بنزیلیدن)آمینو)اتیل)آمینو)فنل (C15H16N2O2) از نظر سینتیکی و مقدار طول عمر مفید بازدارندگی در کاهش نرخ خوردگی فولاد آلیاژ A106 Gr.b به‎کارگرفته‎شده در خطوط لوله انتقال نفت در محیط خورنده سولفوریک اسید یک میلی‎مولار مورد بررسی شد. مقایسه بین این دو بازدارنده و نقش عنصر نیتروژن در عملکرد این دو و ماندگاری آن ها در محیط به کمک روش الکتروشیمیایی تبدیل فوریه سریع برای پردازش داده ها مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه‎ها نشان داد که بازدارنده C11H14BrNO2 با داشتنن سینتیک آهسته تر در روند تجزیه برای مدت طولانی تر در محیط باقی می‎ماند و نسبت به عمل مهار خوردگی موثرتر واقع می شود. همچنین، این بازدارنده باوجود داشتن یک عنصر نیتروژن کمتر در ساختار خود، به ‎علت داشتن ساختار فضایی مساعدتر و قراردهی بهتر آن عنصر در سطح فلز مورد خوردگی، عملکرد بسیار مناسب تری در مهار خوردگی فولاد دارد.
پرونده مقاله
در این پژوهش، اثر بازدارندگی ترکیب مایع یونی- ایمیدازولی در خوردگی فولاد زنگ نزن 316 (درمحلول اسیدی HCl) به کمک آزمونهای الکتروشیمیایی، مانند منحنی های پلاریزاسیون و اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، بررسی ها نشان داد که جذب این بازدارند چکیده کامل
در این پژوهش، اثر بازدارندگی ترکیب مایع یونی- ایمیدازولی در خوردگی فولاد زنگ نزن 316 (درمحلول اسیدی HCl) به کمک آزمونهای الکتروشیمیایی، مانند منحنی های پلاریزاسیون و اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، بررسی ها نشان داد که جذب این بازدارنده بر سطح فولاد از مدل همدمای لانگمویر پیروی نمود و مقدار انرژی آزاد گیبس جذب سطحی این بازدارنده برابر 57/8-کیلو ژول بر مول است. سپس، با استفاده از نظریه تابعیت چگالی (DFT) و نظریه کوانتومی اتم-در-مولکول، AIM، جهت مطالعه ساختار آلی-الکترونی و سازوکار انتقال محلی بار و انرژی در یک سامانه مولکولی ایمیدازولی در مقیاس اتمی استفاده شد. در این راستا، خواص الکترونی بسترهای اتمی (مانند چگالی الکترونی و لاپلاسی آن) و همچنین گاف میان اربیتالهای مرزی (HLG) این سامانه آلی-مولکولی بررسی و محاسبه شد. نتایج به دست آمده نشان داد که این مایع یونی پیشنهادی می تواند به عنوان یک مهارکننده سبز مورد استفاده قرار گیرد که از لحاظ اقتصادی سنتز آزمایشگاهی آن نیز مقرون به صرفه هست. مطالعات کوانتومی نیز نشان داد که اتمهای نیتروژن این بازدارنده نقش بسزایی در توزیع محلی انتقال بار و انرژی درون مولکولی (و به تبع آن چگونگی رخداد سازوکارهای الکتروشیمیایی سامانه) دارند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد