بررسی احوال مسندالیه در کتاب انس التائبین شیخ احمد جام نامقی
محورهای موضوعی : ادبیات فارسیجان محمد افرازی 1 , حمید طبسی 2 , ابوالقاسم رادفر 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
3 - - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
کلید واژه: مسندالیه, انس التائبین, شیخ احمد جام نامقی, علم معانی,
چکیده مقاله :
بلاغت روشی است که با رعایت آن میتوان بر شنونده یا خواننده تأثیر گذاشت و به سه بخش معانی، بیان و بدیع، تقسیم میشود. علم معانی، یکی از ابزارهای شناخت زیبایی یک متن، میتواند معیار مناسبی در ارزیابی شعر و متن شاعر و یا نویسنده باشد. در این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانهای؛ اغراض ثانویه در کاربرد بلاغی احوال مسندالیه در تقدیم یا تأخیر و معطوف، ذکر یا حذف، معرفه یا نکره، صفت و مقیّد بودن بر اساس کتب علوم بلاغی، تجزیه و تحلیل شده است. تجزیه و تحلیل کتاب انس التائبین نشان میدهد که ذکر مسندالیه بیش از حذف آن، مورد توجه شیخ احمد جام نامقی بوده و به نظر میرسد، هدف او در هر دو حالت ذکر یا حذف مسندالیه، بیشتر بیان محتوا در کمترین زمان، همراه با بیشترین تأکید بوده است و در تقدیم و تأخیر مسندالیه، تقدیم مسندالیه بیشتر از تأخیر آن، مورد توجه است و انگیزۀ شیخ از تقدیم و تأخیر مسندالیه برای اهدافقرار دادن مسندالیه در ذهن مخاطب و بیان درد و اندوه بوده است. شیخ احمد جام برای تأکید بیشتر، مسندالیه را با افزودن به یک اسم، ضمیر یا صفت، معرفه کرده و از مسندالیه نکره کمتر از مسندالیه معرفه استفاده نموده است.
Rhetoric is a method that can be used to influence the listener or reader, and it is divided into three parts: meaning, expression, and innovation. The science of semantics, one of the tools to understand the beauty of a text, can be a suitable criterion in evaluating the poem and text of a poet or writer. In this research, in a descriptive-analytical way and with library tools; The secondary purposes in the rhetorical use of Musnadali's situations in presenting or delaying and addressing, mentioning or omitting, knowing or rejecting, adjectives and binding have been analyzed based on the books of rhetorical sciences. The analysis of the book of Anas al-Taibin shows that the mention of the Musnadaliyya was more important than its removal, and it seems that his goal in both cases of mentioning or removing the Musnadaliyya was to express the content more in the shortest time, with the greatest emphasis. and in presenting and delaying the Musnadali, the presentation of the Musnadali is more important than its delay, and the Sheikh's motivation for presenting and delaying the Musnad Aliya was for the purposes of "putting the Musnad Aliya in the audience's mind" and expressing "pain and sorrow". For more emphasis, Sheikh Ahmad Jam introduced the Musnad Aliyah by adding it to a noun, pronoun, or adjective, and used the Musnad al-Nakrah less than the Masnad al-Marafa.
_||_