مدیریت علفهای هرز در حبوبات سرمادوست (نخود (Cice arietinumr L.) و عدس (Lens culinaris L.)) در ایران: چالش ها، یافته ها و رهیافت های آتی
محورهای موضوعی : پژوهش علف های هرزابراهیم ایزدی دربندی 1 , رحیم بخش محمد نژاد 2 , کریم موسوی 3
1 - دانشگاه فردوسی مشهد
2 - گروه اگروتکنولوژی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
3 - عضو هیات علمی سازمان تحقیقات کشاورزی
کلید واژه: کنترل شیمیایی, دوره بحرانی, علفکشها, کنترل مکانیکی, کنترل زراعی,
چکیده مقاله :
در بین حبوبات، نخود و عدس به خاطر خصوصیات مهمی همچون مقاومت به خشکی و تحمل به سرما؛ اهمیت زیادی داشته و از نظر سطح زیر کشت در ایران بترتیب مقام اول و سوم را دارند. از آنجائیکه این گیاهان بویژه در مراحل اولیه رشد رقبای ضعیفی با علفهای هرز می باشند، لذا علفهای هرز یکی از مشکلات جدی در تولید و خلا عملکرد آنها میباشند. به طوریکه خسارت آنها تا بیش از 90 درصد هم گزارش شده است. از اینرو کنترل علفهای هرز از مهمترین برنامههای مدیریت زراعی نخود و عدس به شمار می رود. در این راستا بررسی تحقیقات انجام شده در جهت اتخاذ رهیافتی مناسب برای مدیریت و کنترل علفهای هرز، میتواند نقش مهمی در کاهش خلاء عملکرد نخود و عدس و چشم اندازی برای پژوهشهای آتی در ایران باشد. این مطالعه با هدف بررسی تحقیقات انجام شده در کنترل علفهای هرز نخود و عدس در ایران انجام شده است. بر اساس گزارشهای انجام شده مزارع نخود و عدس ایران آلوده به طیف وسیعی از علفهای هرز پهن و باریک برگ بویژه از خانواده های گیاهی Asteraceae، Fabaceae، Brasicaceae و Poaceae است. با توجه به دوره بحرانی کنترل علفهای هرز عدس و نخود در ایران (30 تا 60 روز پس از کاشت) کنترل آنها (مکانیکی، زراعی و شیمیایی) برای حصول عملکرد قابل قبول در این دوره ضرورت دارد. مهمترین محدودیت در کشت انتظاری علف های هرز نخود و عدس علفهای هرز می باشند، که با توجه کاهش نزولات جوی در کشور و اهمیت تغییر فصل کشت بهاره به پاییزه، توجه به کنترل علف های هرز در این نظام کشت ضرورت دارد. با توجه به وجود علفکش-های باریکبرگکش در کشور، کنترل شیمیایی علفهای هرز باریکبرگ در نخود و عدس مشکل کمتری دارد و برای کنترل شیمیایی علف های هرز پهن برگ، کاربرد علفکشهای پیریدیت، تریفلورالین، فومسافن، ایزوکسافلوتل و پیروکساسولفون و مخلوط سولفنترازون + فلومیوکسازین در نخود و در عدس پندی متالین قابل قبول گزارش شده است.
Among pulses, chickpea and lentil have important characteristics such as resistance to drought and tolerance to cold dtress; It is very important and in terms of cultivated area in Iran, they rank first and third respectively. Since thet are weak competitors with weeds, especially in the early stages of growth, weeds are one of the serious problems in their production and yield gap. So their damage has been reported more than 90%. Therefore, weed control is one of the most important programs in chickpea and lentil management. In this regard, the review of the researchs conducted in order to adopt a suitable approach for weed management and control, can play an important role in reducing yield gap and provide a perspective for future researches in Iran. This study was conducted with the aim of investigating the research conducted in weed control of chickpea and lentil in Iran. According to the reports, Iran's chickpea and lentil fields are infected with a wide range of broad and narrow leaf weeds, especially from the plant families Asteraceae, Fabaceae, Brassicaceae and Poaceae. Considering the critical period of weed control in lentil and chickpea in Iran (30 to 60 days after planting), their control (mechanical, agronomical and chemical) in this period is necessary to obtain an acceptable yield. The most important limitation in the entezari planting of chickpea and lentil weeds are weeds, which due to the decrease in rainfall in the Iran and the importance of changing the growing season from spring to autumn, it is necessary to pay attention to the control of weeds in this planting system. Considering the existence of grass killer herbicides in the Iran, chemical control of grassy weeds in chickpea and lentil is less difficult, and for chemical control of broad leaf weeds, pyridite, trifluralin, fumsafen, isoxaflotel and piroxasulfone and the mixture of sulfentrazone + flumioxazin herbicides have been reported to be acceptable in chickpea and pendimetalin for lentil.
_||_